ما در جهانی زندگی میکنیم که انتظار دارد همیشه قوی باشیم—با لبخندهای مطمئن و پاسخهای قاطع.
اما واقعیت سادهتر است: انسان شکننده است، و این شکنندگی بخشی از زیبایی ماست.
گاهی بیدلیل غمگین میشویم. گاهی از موفقیت دیگران دلگیر میشویم، حتی اگر برایشان خوشحال باشیم. گاهی از کوره در میرویم، درست لحظهای که قول داده بودیم خونسرد بمانیم.
اینها نقص نیستند، بلکه نشانههاییاند که هنوز زندهایم.
زندگی واقعی از جایی شروع میشود که این ضعفها را پنهان نکنیم
بلکه آنها را بهعنوان بخشی از داستان خود بپذیریم.
چون فقط در صمیمیت با ناتوانیهایمان است که میتوانیم واقعاً با خودمان و دیگران مهربان باشیم.
اما واقعیت سادهتر است: انسان شکننده است، و این شکنندگی بخشی از زیبایی ماست.
گاهی بیدلیل غمگین میشویم. گاهی از موفقیت دیگران دلگیر میشویم، حتی اگر برایشان خوشحال باشیم. گاهی از کوره در میرویم، درست لحظهای که قول داده بودیم خونسرد بمانیم.
اینها نقص نیستند، بلکه نشانههاییاند که هنوز زندهایم.
زندگی واقعی از جایی شروع میشود که این ضعفها را پنهان نکنیم
بلکه آنها را بهعنوان بخشی از داستان خود بپذیریم.
چون فقط در صمیمیت با ناتوانیهایمان است که میتوانیم واقعاً با خودمان و دیگران مهربان باشیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖋️از خودم میپرسم: بهتر نبود من هم راهی را که دیگران رفتهاند، بروم و بگذارم هرچه بر سرم آمدنی است، بیاید؟ و آن وقت به یاد آن یارویی میافتم که یک ساعت پیش پر از شور زندگی بود و اکنون مرده افتاده است. چقدر ظالمانه و بیمعنی است! آدم بیاختیار از خود میپرسد: این زندگی چیست؟ چه معنی دارد؟ آیا راستی از آن منظوری هست یا بودن آن، فقط معلول یک اشتباه کور کورانه تقدیر است؟
برشی از «رمان لبه تیغ» اثر ویلیام سامرست موام
@Official_cheshmhayash
برشی از «رمان لبه تیغ» اثر ویلیام سامرست موام
@Official_cheshmhayash
ما که چیزی برای از دست دادن نداریم!
میرویم روی بام و کنار پنجره به تماشای بارانِ موشکها. ایستادهایم پای پنجرهها و زوال تدریجی انسان را نگاه میکنیم. ایستادهایم پای پنجرهها و زندگی برای ما همینقدر پوچ و بیثبات شده. تمام جهان در نقاط امنشاناند و ما در خیابانیم و در جوار جنگی نوظهور، کار میکنیم و قدم میزنیم و حتی گاهی میخندیدم و دلتنگ میشویم و معاشرت میکنیم و عشق میورزیم! دروغ چرا، نگرانیم و بیتاب، اما ما به این نگرانی و اضطرابهای مداوم عادت کردهایم! شبیه به موجودی که ذره ذره آب را برایش گرم کردهاند و حالا به جایی رسیده که داغترین حالت آب برایش عادیست و در آب جوش نفس میکشد و زیست میکند و آنقدرها نمیسوزد! برای ما غصههای شبانه و هراس از اینکه فردا چه خواهدشد، عادیست، طپشهای نامنظم قلب عادیست، بلاتکلیفی عادیست و معلق بودن و امیدی به آینده نداشتن عادیست!!!
با ما چه کردهاید؟ بااین مردم چه کردهاید و چه به روز این آب و خاک آوردید که به هولناکترین فاجعهی بشری تن دادهاند و بالاتر از سیاهیشان رنگی نیست و هیچجوره نمیتوان قانعشان کرد که یکچیزی این وسط درست نیست و نمیتوان از آتش و گلوله، چیزی بهجز خاکستر و شرارت و ویرانی بیرون کشید! چه کردهاید بااین مردم که نبرد جان را به نبرد روان ترجیح دادهاند...!
#نرگس_صرافیان_طوفان
میرویم روی بام و کنار پنجره به تماشای بارانِ موشکها. ایستادهایم پای پنجرهها و زوال تدریجی انسان را نگاه میکنیم. ایستادهایم پای پنجرهها و زندگی برای ما همینقدر پوچ و بیثبات شده. تمام جهان در نقاط امنشاناند و ما در خیابانیم و در جوار جنگی نوظهور، کار میکنیم و قدم میزنیم و حتی گاهی میخندیدم و دلتنگ میشویم و معاشرت میکنیم و عشق میورزیم! دروغ چرا، نگرانیم و بیتاب، اما ما به این نگرانی و اضطرابهای مداوم عادت کردهایم! شبیه به موجودی که ذره ذره آب را برایش گرم کردهاند و حالا به جایی رسیده که داغترین حالت آب برایش عادیست و در آب جوش نفس میکشد و زیست میکند و آنقدرها نمیسوزد! برای ما غصههای شبانه و هراس از اینکه فردا چه خواهدشد، عادیست، طپشهای نامنظم قلب عادیست، بلاتکلیفی عادیست و معلق بودن و امیدی به آینده نداشتن عادیست!!!
با ما چه کردهاید؟ بااین مردم چه کردهاید و چه به روز این آب و خاک آوردید که به هولناکترین فاجعهی بشری تن دادهاند و بالاتر از سیاهیشان رنگی نیست و هیچجوره نمیتوان قانعشان کرد که یکچیزی این وسط درست نیست و نمیتوان از آتش و گلوله، چیزی بهجز خاکستر و شرارت و ویرانی بیرون کشید! چه کردهاید بااین مردم که نبرد جان را به نبرد روان ترجیح دادهاند...!
#نرگس_صرافیان_طوفان
«فاَللُّه خَیرً حافظاً و هُوَ اَرحمُ الرّاحمین»
خدا بهترین نگهبان
و او مهربانترینِ مهربانان است 💚
@Official_cheshmhayash
خدا بهترین نگهبان
و او مهربانترینِ مهربانان است 💚
@Official_cheshmhayash
دوستم داشته باش؛
دور از سرزمین خشم و سرکوب،
دور از شهرمان که از مرگ لبریز شده است
#نزار_قبانی
@Official_cheshmhayash
دور از سرزمین خشم و سرکوب،
دور از شهرمان که از مرگ لبریز شده است
#نزار_قبانی
@Official_cheshmhayash
[مراقب خودت باش]
یعنی نمیر، یعنی دوستت دارم، یعنی دلم نمیخواد برات اتفاقی بیفته، یعنی دستم کوتاهه، یعنی کاشکی کاری از دستم برمیومد، یعنی حاضرم برای من اتفاقی بیفته اما برای تو نه...
@Official_cheshmhayash
یعنی نمیر، یعنی دوستت دارم، یعنی دلم نمیخواد برات اتفاقی بیفته، یعنی دستم کوتاهه، یعنی کاشکی کاری از دستم برمیومد، یعنی حاضرم برای من اتفاقی بیفته اما برای تو نه...
@Official_cheshmhayash
اگر جایی انفجار دیدید گوشاتون رو بگیرید با دست، سر رو خم کنید با زانوها و دهان رو باز نگه دارید. باز گذاشتن دهان آسیب به پردهی گوش رو کمتر میکنه.
از توصیههاییست که پزشکها میخوان به گوش بقیه برسونیم.
برای دوستاتون هم بفرستید 🙏
@Official_cheshmhayash
از توصیههاییست که پزشکها میخوان به گوش بقیه برسونیم.
برای دوستاتون هم بفرستید 🙏
@Official_cheshmhayash
چه کسی پیروز جنگ است؟ نمیدانم عزیزم،
نمیدانم چه کسی پیروز است
اما بیشک کسانی که جوانی را باختهاند، ماییم.
#کیمیا_رجبی
@Official_cheshmhayash
نمیدانم چه کسی پیروز است
اما بیشک کسانی که جوانی را باختهاند، ماییم.
#کیمیا_رجبی
@Official_cheshmhayash
اگه بخوام یه شرح حال دقیق از اوضاع فعلی زندگیم بدم باید رجوع کنم به این نوشتهی محمد یغمایی که میگه:
«نشستهام وسط زندگی...
صبور، غمگین، امیدوار،
خسته و ادامهدهنده و ادامهدهنده.»
در نهایت ادامه دادن تنها راه پیش پامونه🙂
@Official_cheshmhayash
«نشستهام وسط زندگی...
صبور، غمگین، امیدوار،
خسته و ادامهدهنده و ادامهدهنده.»
در نهایت ادامه دادن تنها راه پیش پامونه🙂
@Official_cheshmhayash
وقتی بچه هستی برای اینکه پیرو جمع نباشی با این جمله به تو حمله میکنند «اگه همه از بالای پل بپرند پایین، تو هم باید بپری؟» ولی وقتی بزرگ میشوی ناگهان متفاوت بودن با دیگران جرم به حساب میآید و مردم میگویند «هی. همه دارن از روی پل میپرن پایین، تو چرا نمیپری؟»
#استیو_تولتز
#استیو_تولتز
فاصله ها اهمیتی ندارند اگر تو کیلومتر ها دورتر از من به صدای ضبط شده ام گوش کنی و من اینجا کیلومتر ها دور تر از تو عکست را بغل بگیرم پای دوست داشتن که در میان باشد تمام معادلات عشق عوض میشود و فاصله نزدیکترین مرز من و تو میشود ؛ راستی همین فاصله چه بوی خوبی میدهد از امشب!
دوستم داشته باش؛
دور از سرزمین خشم و سرکوب،
دور از شهرمان که از مرگ لبریز شده است
#نزار_قبانی
@Official_cheshmhayash
دور از سرزمین خشم و سرکوب،
دور از شهرمان که از مرگ لبریز شده است
#نزار_قبانی
@Official_cheshmhayash
همه جا حرف از جنگ بود
جز میان دو نفر
که در ابتدای دوست داشتنِ هم بودند
جز میانِ دو نفر
که سهم بیشتری از زندگی میخواستند!
خاورمیانه جای عجیبیست
عشق هم بوی باروت میدهد!
#علی_سلطانی
جز میان دو نفر
که در ابتدای دوست داشتنِ هم بودند
جز میانِ دو نفر
که سهم بیشتری از زندگی میخواستند!
خاورمیانه جای عجیبیست
عشق هم بوی باروت میدهد!
#علی_سلطانی
«بازنگشتند؛
رودهایی که به دریا رفتند،
سربازانی که به جنگ
و یارانی که به دیارِ غریب.»
عباس کیارستمی.
رودهایی که به دریا رفتند،
سربازانی که به جنگ
و یارانی که به دیارِ غریب.»
عباس کیارستمی.
بیتفاوتی نسبت به اخبار بد
از بیاحساسی نیست، از فرسودگیه.
واکنش مغزیه که دیگه جایی برای دردِ تازه نداره...
از بیاحساسی نیست، از فرسودگیه.
واکنش مغزیه که دیگه جایی برای دردِ تازه نداره...
«میگوید جنگ است
میگویم در دل تو یا در مملکت؟
می گوید هر دوتایش، مگر فرقی می کند؟
در کشورت که جنگ باشد، در دلت هم آتش می افتد
بدا به حال دل کسانی که، ناموسشان، وطن است»
@Official_cheshmhayash
میگویم در دل تو یا در مملکت؟
می گوید هر دوتایش، مگر فرقی می کند؟
در کشورت که جنگ باشد، در دلت هم آتش می افتد
بدا به حال دل کسانی که، ناموسشان، وطن است»
@Official_cheshmhayash