نزدیک آخر ساله ، هرکی فکر میکنه یه کاری کرده یا حرفی زده که ناراحتم کرده ، بیاد بگه گوه خوردم.
اون لحظه ای که آرایشگر دست تو موهام میکشه دوست دارم برگردم بگم بسه دیگه دیوونه بیا بخوابیم.
از اون دَسته آدمای احمقی‌ام که بخاطر همه، هرکاری میکنم تهش من میمونم و یه مشت آدمی که به تخمشونم نیستم.
تو حق داری به هر دلیلی با من خوب نباشی یا اصلا ازم بدت بیاد؛ ولی اگه این حسارو نسبت بهم داشتی ادعای رفاقت نکن لاشیِ دورو.
وقتی ازم تعریف میکنن نمیدونم باید چی بگم یا چه رفتاری داشته باشم واسه همین میشینم مخالفت میکنم.
بعضیا به یه جاهایی از زندگیت کار دارن که خودت اصن نمیدونی همچین جاهایی هست.
همیشه هندزفریم تو گوشمه با اینکه آهنگی پلی نیست و نمیدونم چرا بعدِ ساعتها تازه متوجه این میشم که آهنگمو پلی نکردم هنوز.
بعضیا هم هستن فکر میکنن معذرت‌خواهی حکم undo رو داره، هی هر گهی دلشون میخواد میخورن هی میگن ببخشید انتظار دارن همه چی برگرده به حالت قبل.
وقتی میخواید گندکاریای یه دختر رو بفهمید تو گوشیش دنبال شماره پسر نگردید فقط کافیه چتش با بهترین دوستشو بخونید.
تو عکس پروفایل یه چیزایی میبینی، با خودت میگی این با این همه کمالات چرا رو زمین مونده؟ وقتی حضوری می‌بینیش تازه میفهمی رو زمینم آشنا داره که مونده، وگرنه جاش زیرزمینه.
کاش همون موقع که نوزاد بودم؛ میدونستم قراره با هر اتفاقی که میوفته مادرم شیرش رو حلالم نکنه، جای شیر گه میخوردم.
انگار زندگیم رو دادن سانسورچی‌های صداوسیما دستکاری کردن. نه بوسی نه بغلی نه دیالوگ عاشقانه‌ای، فقط اومدم یه موز بردارم برم.
شما چطوری ساعت چهار صبح از پارتی برمیگردید مامان باباتون چیزی بهتون نمیگن؟
من دوازده شب به بعد دستشویی نمیرم نفهمن بیدارم.
من دوازده شب به بعد دستشویی نمیرم نفهمن بیدارم.