Telegram Web Link
مرحله ۶: تعویض عنوان

گاهی اوقات امکان دارد مکالمه‌ای شروع به محو شدن کند و از تب و تاب بیفتد. زمانی‌که احساس می‌کنید مخاطب شما علاقه‌ای به حرف‌زدن درباره‌ی کلکسیون شکوهمند گوی‌های برفی‌تان ندارد، احتمالا زمان آن رسیده که موضوع را عوض کنید!
این‌ها روش هایی برای گریز به موضوعات دیگر هستند:
“That reminds me …”   “این مسئله به یادم آورد که …”
“Oh hey. Did you hear that …?”   “آه، شما آن را شنیدید …”
“Speaking of [horses], I found out that …”   “حالا که درباره ]اسب‌ها[ صحبت می‌کنیم، فهمیدم که …”
یا اگر قصد ایجاد تغییری ناگهانی‌تر دارید، می‌توانید آن را مستقیما با استفاده از موارد زیر بیان کنید:
“Okay, I’m totally changing the topic now, but I was wondering …”   “بسیار خب. کاملا دارم موضوع را عوض می‌کنم؛ اما، برایم سوال شده بود که …”
“Not to go off topic, but I recently heard that …”   “نمی‌خواهم از موضوع پرت شوم؛ اما، به‌تازگی شنیدم …”


👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
ادامه مطلب 👇
مرحله ۷: دعوت از شریک گفت‌وگوی‌تان برای صحبتی طولانی‌تر

ارزشش را دارد که پس از ۱۰ الی ۱۵ دقیقه، تمایل مخاطب‌تان برای ادامه‌ی گفت‌وگو را بررسی کنید. تایید آن‌ها را بابت خواست‌ه‌ی ‌شان برای ماندن در مکالمه را بگیرید تا اطمینان حاصل کنید تنها ادب پیشه‌ نکرده باشند.
این‌ها سوالاتی هستند که می‌توانید برای بررسی امکان صحبت بیشتر استفاده کنید:
“I’m not keeping you from something, am I?”   “مزاحم کارتان که نمی‌شوم؟”
“Sorry for taking up so much of your time. Do you need to take off?”   “ازینکه اینقدر وقت‌تان را گرفتم پوزش می‌خواهم. بایستی بروید؟”
“I just realized you’re probably in the middle of something. Do you have time to chat?”   “من ناگهان متوجه شدم شما احتمالا در میان کاری بودید. وقت برای صحبت کردن دارید؟”
“Let me know if you need to get going. I don’t want to take up all your time.”   “اگر می‌خواهید تشریف ببرید، بفرمایید. نمی‌خواهم تمام وقت شما را بگیرم.”
این‌گونه اصطلاحات نشان می‌دهند شما ملاحظه‌ی نیاز‌های مخاطب‌تان را می‌کنید.

13 Reasons Why
👈🔹سریال سیزده دلیل برای اینکه


ادامه مطلب 👇
مرحله ۸: پایان بخشیدن به گفت‌وگو

بخشی از خوش‌صحبت بودن آن است که بدانید چه زمانی بایستی حرف‌زدن را متوقف کنید. هنگامی که مکالمه به پایان می‌رسد، به دنبال راهی برای دسترسی آن‌ها به شما در آینده باشید. اگر احساس می‌کنید به گفت‌وگوی مجدد تمایل دارند، می‌توانید به‌کمک یکی از عبارات زیر فرصتی به ایشان بدهید:
“Well, if you ever want to chat again, I’m usually here [every Monday afternoon].”   “خب، اگر خواستید هرموقع مجدد صحبت کنید، من معمولا هر دوشنبه عصر این‌جا هستم.”
“Let me give you my email address. If you’re ever in the area again it’d be great to meet up.”   “اجازه بدهید نشانی ایمیلم را خدمت‌تان بدهم. عالی خواهد چنانچه هرگاه باز هم در این منظقه بودید، ملاقات کنیم.”
“Feel free to call me if you want to hang out. Here, I’ll give you my number.”   “اگر خواستید وقتی بگذرانیم راحت تماس بگیرید. بفرمایید، من شماره‌ام را خدمت‌تان می‌دهم.”
و به‌خاطر داشته باشید که از آن‌ها تشکر هم کنید!
“I really enjoyed our chat. Thanks so much.”   “من بسیار از صحبت‌مان لذت بردم. سپاس فراوان.”
“It was really nice meeting you.”   “ملاقات با شما بسیار دلنشین بود.”
“I had a great time talking with you. Hope to see you again soon.”   “خوشحال شدم با شما صحبت کردم. امیداورم به‌زودی دوباره ببینم‌تان.”

👈پادکست All Ears  و  IELTS Energy podcast
1
تفاوت I like you و I love you در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی، عبارات “I love you” و “I like you” هر دو برای بیان احساسات نسبت به دیگران استفاده می‌شوند، اما معانی و شدت احساسات متفاوتی را نشان می‌دهند.
به عنوان مثال “I love you” (من عاشق تو هستم) عمیق‌تر و شدیدتر است و معمولا در روابط نزدیک و عاطفی بکار می‌رود تا عشق قوی و پایدار را ابراز کند.
این عبارت اغلب در میان زوج‌ها، خانواده‌ها و دوستان صمیمی به کار می‌رود.
در مقابل، “I like you” (من تو را دوست دارم) بیان‌کننده سطحی از تحسین و محبت است که می‌تواند نشان‌دهنده پسندیدن شخصیت، رفتار یا ویژگی‌های فردی باشد و معمولاً در مراحل اولیه روابط دوستانه یا رمانتیک به کار می‌رود.
این عبارت احساسات کمتر شدیدی را نسبت به “I love you” دارد و بیشتر در زمینه‌های غیر رسمی یا کمتر عمیق استفاده می‌شود.


👈🔹سریال کمدی خانوادگی modern family فامیلی مدرن
Forwarded from Life_and_Love_Quotes
**

“Only those that risk going too far can possibly find out how far one can go.” ~T.S. Eliot

تنها کسانی که اهل ریسک کردن هستند و جرات رفتن تا فاصله های دور را دارند می توانند بفهمند که یک شخص تا کجا می تواند برود.

**


13 Reasons Why
Forwarded from Life_and_Love_Quotes
👍1
📝Lyrics:

I'm concerned when you look at my face
You're excited for no reason
I look lost with a drink in my hand
What you think is fair ain't even even
It's cold outside from my expression
Take the scarf and wrap it around my neck
Loosen up my tie

At least for now
Trying to avoid disappointment
At least for now
One finger at a time I turn the pages, yeah

Right leg crossed while you're smokin' a cigarette
Camera's on the couch, ain't nobody taking pictures
Throw my arms around you, bear witness
The stripes on my shirt, can you read between the lines?
You sip champagne while I sip on red wine
Never mind me watching you, never mind the tension
Please excuse me while I dance, I forgot to mention
I'm going on strike

At least for now
Trying to avoid disappointment
At least for now

Yeah-yeah, yeah-yeah, yeah-yeah
Yeah-yeah, yeah-yeah, yeah-ee
Yeah-yeah, yeah-yeah, yeah-yeah
At least for now, at least for now, oh



Justin Bieber • 2020
At Least for Now
افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعه‌ای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 “Few”

به معنی: تعداد کمی (با تأکید روی کم بودن، اغلب با حس منفی)

یعنی تقریباً هیچ، یا کمتر از چیزی که انتظار داشتی.

مثال:
‏ • Few people came to the meeting.
→ (خیلی کم آدم اومدن — کمتر از حد انتظار. حس منفی داره)

🔹 “Few”
Meaning: Not many (emphasizes small number — usually with a negative feeling)
→ Suggests that the number is too small, or less than expected.

Example:
• Few people came to the meeting.
→ Almost no one came. (It wasn’t enough — negative tone)

🔹 “A few”

به معنی: چند تا، مقداری با حس مثبت‌تر

یعنی یک مقدار کافی یا قابل قبول، هرچند زیاد نیست.

مثال:
• A few people came to the meeting.
→ چند نفر اومدن — کم، ولی کافی بود. حس مثبت‌تری داره

🔹 “A few”
Meaning: Some, a small number (but with a positive feeling)
→ Suggests that the number is small but enough or acceptable.

Example:
• A few people came to the meeting.
→ Some people came. (It was enough — positive tone)

نکته: هر دو فقط با اسم‌های قابل شمارش به‌کار می‌رن.
برای غیرقابل‌شمارش‌ها از little و a little استفاده می‌شه
صحبت کنید
🆕
💠 #اصطلاحات_کاربردی

1⃣My mind went blank.
چیزی یادم نمیاد.

2⃣It's insane!
مسخره (احمقانه) است.

3⃣Two days in a row.
دو روز پشت سر هم.

4⃣Mum's the word!
صدات در نیاد .

5⃣You can count on me.
میتونی رو من حساب کنی.

6⃣Long no see.
خیلی وقته همدیگرو ندیدیم.

7⃣The devil, is in the details.
سختی کار در جزئیاتش است.

8⃣Don't take it personally!
به خودت نگیر
۰
🆕
2025/10/24 11:38:40
Back to Top
HTML Embed Code: