هر جان ژرف به نقاب نیاز دارد : افزون بر این، بر گِرد هر جانِ ژرف نقابی پیوسته می‌روید که علت آن تفسیر های نادرست است؛ تفسیر های سطحی از هر کلمه، هر گام، هر نشانه‌ی حیاتِ او.
(#نیچه / #فراسوی_نیک_و_بدد، قطعه 40، ترجمه داریوش آشوری)

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER


Every profound spirit needs a mask: what’s more, a mask is constantly growing around every profound spirit, thanks to the consistently false (which is to say shallow) interpretation of every word, every step, every sign of life he displays.


(#Nietzsche, #Beyond_Good_and_Evil)

با آدمیان زیستن دشوار است، زیرا خاموش ماندن بسی دشوار است.


(#نیچه، #چنین_گفت_زرتشت، بخش دوم، درباره‌ی نجات، ترجمه داریوش آشوری)


join us : رسانۀ جهانی نیچه و فلسفه
📚@PHILOSOPHI_ZER

https://www.instagram.com/p/CN4gCSVhzdn/?igshid=4rc7ggp0fip0

تغییر هایی که در مغز ما به وجود آمده معرفِ آنند که چه کارهایی کرده‌ایم و کیستیم. اما اگر مغز گرفتار بیماری یا جراحت شود چه پیش می آید؟ آیا این گونه موارد نیز می توانند بر هویت یا اعمال ما اثر بگذارند؟

در یکم آگوست ۱۹۶۶ چارلز ویتمن سوار آسانسور شد تا به عرشه رصدخانه برج دانشگاه تکزاس (شعبه آستین) برود. این مرد ۲۵ ساله از آنجا به طور بی‌هدف رو به مردمی که پایین برج در حال عبور بودند، تیر اندازی کرد. سیزده نفر کشته و سی و سه نفر زخمی شدند تا سرانجام پلیس ویتمن را هدف قرار داد و کشت. وقتی ماموران پلیس به خانه او رفتند، دیدند او در شب قبل از این تیراندازی همسر و مادرش را هم کشته است.
یک نکته تعجب آور در این حادثه خشونت بار غیر قابل پیش بینی بودنش بود. در زندگی چارلز ویتمن هیچ موردی وجود نداشت که بشود با تکیه بر آن بروز چنین رفتاری را حدس زد. او یک پیشاهنگ نمونه و صندوق‌دار بانک بود و در رشته مهندسی تحصیل می کرد.
او کمی پس از کشتن مادر و همسرش نشست و نامه زیر را که به نوعی می توان گفت یاداشت پیش از خودکشی اوست، تایپ کرد:

«این روزها حال طبیعی ندارم. قبلا آدم معقول و جوانی باهوش بودم. اما این اواخر (دقیقا یادم نیست ماجرا از کی شروع شد) گرفتار بسیاری از افکار نامعمول و غیر منطقی شدم... دلم می خواهد پس از مرگم جنازه ام را کالبدشکافی کنند تا معلوم شود آیا بیماری فیزیکی قابل رویتی داشته‌ام یا نه.»


درخواست ویتمن را پذیرفتند و پاتولوژیست پس از کالبدشکافی، وجودِ تومور مغزی کوچکی را تایید کردند. تومور به اندازه یک سکه ۵ سنتی بود و به قسمتی از مغز او به نام آمیگدال (بادامک) که با ترس و پرخاشگری مربوط است فشار می آورد. این فشار مختصر به آمیگدال منجر به بروز رشته ای پیامدها در مغز ويتمن شد و سرانجام او را به انجام کارهایی واداشت که به هیچ وجه در خور شخصیت او نبود. مغز او از نظر فیزیکی دستخوش تغییر شده و او را به آدم دیگری تبدیل کرده بود.

(از کتاب مغز: داستان شما، نوشته‌ی دیوید ایگلمن، ترجمه‌ی محمد اسماعیل فلزی، انتشارات مازیار)

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

نظر خود را در رابطه با این پست با ما به اشتراک بگذارید
https://www.instagram.com/p/CN5uE6UhZJ4/?utm_source=ig_web_copy_link

این قطعه در پست بعدی به صورت کامل درج می‌شود.
لطفاً نظر خود را در اینستاگرام نیچه و فلسفه به اشتراک بگذارید

https://www.instagram.com/p/CN78KJkp_Kk/?igshid=13usb8vnyfv7c

نیچه، غروب بت ها، قطعه 20 پویندگی های مرد نابهنگام، ترجمه داریوش آشوری

.
«اگر به میل‌ِ من باشد، خندیدن اندیشیدن است. اما این لحظه‌ای شهریارانه است... تعالی باید با قهقهه ویران شود.» ( #ژرژ_باتای ؛ #قهقهه_شهریاری )
.
.
. 🔺پی‌نوشت: ▪️«دریغا! این قهقهه چه می‌گُسَلَد اندرونه‌ام را و چه می‌دَرَد قلب‌ام را.» ▪️«با خنده می‌کُشیم، نه با خشم.»
[ #فردریش_نیچه ؛ #چنین_گفت_زرتشت ]

تعالی یا transcendence

در کانت به معنی فراتر رفتن از مرزهای تجربه است. البته با ترانسندنت (استعلایی) فرق دارد زیرا مقولات استعلایی درباره‌ی تجربه و رویِ ماده‌ی تجربی اعمال می‌شوند ولی هر چیزی که تعالی یابد از مرزِ تجربه عبور می‌کند و از نظرِ کانت به منطقه‌ی ممنوعه، یعنی ناشناخته و موهوم وارد می‌شود.
هر تعالی‌ای به لحاظِ «فلسفه‌ی نیچه» ورود به منطقه‌ی کینه‌توزی و نیروهای واکنش‌گری است که با خواستِ نه‌گویی به زندگی قرابت دارند. یعنی به نیهیلیسم کمک می‌کنند.
به زبانِ خودمانی تعالی همان دینی بودن، زاهد بودن یا عارف بودن است (فرقی نمی‌کند این عرفان دینی باشد یا نباشد، هر نوع عرفانی تعالی است). می‌گویند ارسطو در کنارِ رساله‌ی «فنِّ شعر» خود رساله‌ای درباره‌ی «خنده» و فوایدِ آن نگارش کرده بود که کشیشان همه‌ی نسخه‌های آن را از بین بردند تا دل جوانان و آیندگان نسبت به دین سست نشود.

تضادِ خندیدن با تعالی این است که در خنده نیروهایِ واکنش‌گری است که از خواستِ نه‌گویی جدا شده‌اند و به «آری‌گویی» به زندگی خدمت می‌کنند. ویرانگریِ خنده از آن روست که تقدّسات و امورِ جدّی را به چیزی نمی‌گیرد، و به امورِ دنیوی، نامقدّس، سبُک، و لذّاتِ شهوانی و حسّانی (در مجموع یعنی به زندگیِ واقعی) روی می‌آورد، و بدین سان است که گامی دیگر از هیچ‌انگاری فاصله می‌گیرد. .
.
.
👈 جمله‌ی «وای بر آنان که اینجا می‌خندند... زیرا روزی گریه خواهید کرد.» بخشی از پندهای عیسی مسیح است و در انجیل به موعظه‌ی بر فراز کوه معروف است.
#M_Rezaeian

join us : رسانۀ جهانی نیچه و فلسفه
📚 @PHILOSOPHI_ZER

man who has money and influence can turn any opinion into the public one.

(#NIETZSCHE, #HUMAN_ALL_TOO_HUMAN)

🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

هر که از پول و نفوذ بیشتری برخوردار است می‌تواند هر عقیده ای را به افکار عمومی بدل سازد.

(#نیچه، #انسانی_زیاده_انسانی، قطعه 447 نگاهی به دولت، نشر مرکز)

https://www.instagram.com/p/COH6rNShb85/?igshid=1bk1ik5n1ukp8

ایشان معتقدند کاری الاهی انجام می‌دهند و به قله‌های حکمت دست‌ یافته‌اند زمانی که طبیعتِ انسانی‌ِ ناموجود را ستایش کرده، و طبیعتِ انسانیِ واقعاً موجود را مذمت می‌کنند.

👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ، نوشته‌ی باروخ اسپینوزا، پیشگفتار

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

برای دیدنِ توضیحی در رابطه‌ با این قطعه به کانالم نگاه کنید.

شرح لاکان درباره ی فانتزی به عنوان تکیه گاه واقعیت ...

در صفحه اینستاگرام نیچه و فلسفه بخوانید:
https://www.instagram.com/p/COJAZpGhYN3/?igshid=1q51kwzd19fmj

به این نکته به اندازه کافی توجه نمی‌کنند که مفاهیمی که ما اروپائیان هنوز به واسطه‌ی آنها زندگی می کنیم چقدر از تمدن به‌دور هستند. این که انسان‌ها قادر شده باشند باور کنند که «رستگاریِ روان» به یک کتاب بستگی دارد!
آموزش و پرورش، نقادی و تأویلِ متن (هرمنوتیک)، به صورت علمی، چه لطفی دارد اگر چنین عرضه و نمایشِ دیوانه‌واری از کتاب مقدس، آن‌گونه که همچنان توسط کلیسا ساخته و پرداخته می شود، هنوز سرخی شرم را به رنگِ ثابتِ چهره بدل نکرده است؟!

(#نیچه، #اراده_قدرت - کتاب دوم، قطعه 242 نقد برترین ارزشهای گذشته، ترجمه دکتر مجید شریف)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER


One does not consider closely enough how barbarous the concepts are by which we Europeans still live. That men have been capable of believing that "salvation of the soul" depended on a book!- And they tell me this is still believed today.
What is the point of scientific education, criticism and hermeneutics if such a lunatic exposition of the Bible as is still cultivated by the church has not yet turned the blush of shame into a permanent skin color?

(#Nietzsche / #THE_WILL_TO_POWER )

https://www.instagram.com/p/COOR3S6h2uS/?igshid=mrl2guflxtmm

لوتر به حق گفته است که: "خدای مسیح بدون خردمندان نمی‌توانست باقی بماند."
اما چیزی را که لوتر خوب نگفته آن است که "خدای مسیح بدون بی‌خردان اصلا نمی‌توانست باقی بماند"

(#نیچه، #حکمت_شادان، قطعه 129)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

"God himself cannot exist with· out wise people," said Luther with good reason. But "God can exist even less without unwise people"-that our good Luther did not say.

(#NIETZSCHE , #The_Gay_Science)

https://www.instagram.com/p/COU8CajBdvP/?igshid=zt01lb0le35h

به چشمِ عوام، احساساتِ والا و سخاوتمندانه، فاقدِ فایده‌ی عملی و در نتیجه به دور از واقعیت است؛ . . . آن ها با بدگمانی، فردِ نجیب و بزرگ‌منش را کسی می‌دانند که غیرِ مستقیم به دنبالِ منافعِ خویش است. و اگر هم از طریقِ حقیقتی آشکار متقاعد شوند که او نیاتِ خودخواهانه ندارد و منافع کوچک را حقیر می‌شمارد، او را نوعی دیوانه می‌پندارند. شادیِ او را تحقیر می‌کنند و به برق چشمان‌اش می‌خندند.

(#نیچه، #حکمت_شادان، قطعه 1 کتاب اول)

join us : رسانۀ جهانی نیچه و فلسفه
📚 @PHILOSOPHI_ZER


Common natures consider all noble, magnanimous feelings inexpedient and therefore first of all incredible... They are suspicious of the noble person, as if he surreptitiously sought his advantage. When they are irresistibly persuaded of the absence of selfish intentions and gains, they see the noble person as a Kind of fool; they despise him in his joy and laugh at his shining eyes.

(#NIETZSCHE , #The_Gay_Science)

https://www.instagram.com/p/COV5QoShn1h/?igshid=fp0qjco7avob

مسئله‌ی ازدواج [نزدِ #اسپینوزا ] هیچ نقطه‌ی اشتراکی با پروبلماتیکِ توماسی ندارد: مسئله این نیست که آیا شخص حق دارد روابطِ جنسی داشته باشد یا نه، یا پاسخ دادن به این مسئله نیست که تحتِ فلان و بهمان شرایط که به آسانی پیش‌بینی می‌شود روابطِ جنسی مشروع است. در هر صورت، به طورِ ضمنی قابلِ فهم است که مردان و زنانِ آزاد روابطِ جنسی خواهند داشت اگر انجام دادنِ چنین کاری را خوب برآورد کنند و در چارچوبی دست به این کار بزنند که دارای بیشتری وفاق با آن‌ها باشد. بلکه مسئله صرفاً این است که آیا آن‌ها روابطِ مزبور را در چارچوبِ نهادِ ازدواج خواهند داشت یا خیر.

ازدواج نهادی است مبتنی بر قانونی بنیادین که صرفاً بدین سبب وجود دارد که افرادی نادان و جاهل در جهان وجود دارند. اگر همگان عاقل بودند، کلیسا و دولت، و نیز مالکیتِ حقوقی، و از جمله مالکیت بر زنان، از بین می‌رفت. وانگهی، در آن زمان یافتنِ کسی که بتواند سرپرستیِ مراسمِ مختلف را بر عهده بگیرد دشوار می‌شد! اما نظر به این که چنین نهادی فعلاً وجود دارد، آیا سر فرود آوردن در برابرش مطابقِ عقل است؟ اسپینوزا پاسخ می‌دهد آری، اما فقط در صورتی که هر دو شرایطِ زیر تحقق یابند: از یک طرف، اگر «میل به وحدتِ فیزیکی» نه فقط از زیبایی بلکه از شادی‌ای نیز نشئت بگیرد که از ایده‌ی داشتنِ‌ فرزندان و تربیتِ معقولانه‌ی آن‌ها احساس می‌کنیم، و اگر،‌ از طرفِ دیگر، تنها علتِ عشقِ متقابلِ مرد و زن نه فقط زیبایی بلکه بالاتر از هر چیز، آزادیِ ذهن باشد (اخلاق،‌ بخشِ چهارم، ذیل 20). در این باور هیچ عنصرِ «زاهدانه‌ای» در کار نیست. انگیزشِ معروف به «آسایش» (ثروت، جاه‌طلبیِ اجتماعی، اطاعت از پدر و قس علی هذا) مطلقاً کنار گذاشته می‌شود. انگیزشِ زیبایی که دو بار به آن اشاره می‌شود، بدیهی اما ناکافی است. مردِ آزاد هرگز با زنِ نادان، یا زنِ آزاد با مردِ ابله، ازدواج نمی‌کند: از حیثِ منطقی متعهد ساختنِ خود به این امرْ مهمل و بی‌معنا خواهد بود که کلِ زندگانیِ خود را با شخصی سپری کنیم که حتی امید نداریم روزی به عقلانیتِ حقیقی نیل یابد.

👤 #الکساندر_ماترون
📘 در کتاب « #بارگذاری_مجدد :‌ اسپینوزا ما را تا کجا خواهد برد؟»،‌ اسپینوزا و سکسوالیته

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

Contentment even protects you against catching cold. Has a woman who knew she was well-dressed ever caught cold?—I’m imagining a case where she was hardly dressed at all.

(#NIETZSCHE, #Twilight_of_the_Idols)


🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER

خشنودی، جلوِ سرماخوردگی را هم می‌گیرد. هرگز هیچ زنی که می‌داند قشنگ لباس پوشیده، سرما خورده است؟
مراد ا‌م هنگامی است که چندان چیزِ ضخیمی هم نپوشیده باشد.

(#نیچه، #غروب_بت_ها، قطعه 25 نکته پردازی ها و خدنگ اندازی ها)

https://www.instagram.com/p/COa_-fRhQq4/?igshid=17fu5lbxve3f2غ

«خدا»، «جاودانگیِ روح»، «رستگاری»، «آخرت»: به هیچ‌کدام از این دست مفاهیم نه هرگز توجهی کردم، نه وقت‌ای برایشان گذاشتم، حتی در دورانِ بچگی - شاید به قدرِ کافی برایشان بچه نبودم؟

خداناباوری موضوعی نیست که به عنوان نتیجه [ی تحقیق] بدان رسیده باشم، حتی یک رویداد هم برایم نیست: خداناباوری همچون نوعی غریزه برای من بدیهی است.

من برای قناعت کردن به پاسخ‌های حاضر-و-آماده، زیاده از حد کنجکاو، شکاک، و جسور هستم. خدا یک پاسخِ خام است، یک بی‌ظرافتی برای ما اندیشه‌ورزان - اساساً قسمی [دستورِ] ممنوعیتِ حاضر-و-آماده است برای ما: تو را اندیشیدن نشاید!...

👤 #فردریش_نیچه
📘 در کتاب #آنک_انسان : چگونه آن شوی که هستی، ۱۸۸۸، OXFORD WORLD’S CLASSICS Edition (2007) p. 19

#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER

ما حیوانات را موجوداتی اخلاقی نمی‌انگاریم. پس نکند برآنید که حیوانات ما را موجوداتی اخلاقی می‌انگارند؟!
حیوانی سخنگو چنین گفت: «انسانیت یک پیشداوری است که دست‌کم ما حیوانات از آن رنجی نمی‌بریم.»
(#نیچه، #سپیده_دمان، قطعه 333)

We do not consider animals as moral beings. But do you think that animals consider us as moral beings? An animal which had the power of speech once said: “Humanity is a prejudice from which we animals at least do not suffer.”

(#NIETZSCHE , #The_Dawn_of_Day)


https://www.instagram.com/p/COgDVsIh5CM/?igshid=bh648ykkfsmc