ما نمیتوانیم عملی را به حکمِ ذهن انجام دهیم، مگر اینکه نخست آن را به خاطر بیاوریم. برایِ مثال نمیتوانیم کلمهای ادا کنیم، مگر آن را به خاطر آورده باشیم. از سویِ دیگر به یاد آوردن و یا فراموش کردنِ یک چیز تحتِ قدرتِ ذهن نیست. بنابراین، باید معتقد شد که قدرتِ ذهن محدود است به اینکه دربارهی چیزی که به خاطر آوردهایم سخن بگوییم یا خاموشی گزینیم. اما وقتی که خواب میبینیم که داریم سخن میگوییم، باور میکنیم که به حکمِ آزادِ ذهن سخن میگوییم، در صورتی که ما سخن نمیگوییم، یا اگر هم بگوییم، آن نتیجهی حرکتِ خود به خودیِ بدن است. به علاوه ما خواب میبینیم که اشیائی را از دیگران پنهان میکنیم، و این عمل را به موجبِ همان حكمِ ذهن انجام میدهیم که در وقتِ بیداری، به واسطهی آن، دربارهی آنچه میدانیم سکوت اختیار میکنیم. باز خواب میبینیم که به حکمِ ذهن اعمالی انجام میدهیم که به هنگامِ بیداری جرئتِ انجام دادنِ آنها را نداشتیم. بنابراین دوست دارم بدانم که آیا در ذهن دو نوع حکم وجود دارد، یکی مربوط به خواب است و دیگری آزاد؟ اگر به قدری احمق نباشیم که این را بپذیریم، باید ضرورتاً قبول کنیم که این حکمِ ذهن که آزاد تلقی شده از تخیل یا حافظه قابل تمییز نیست و چیزی نیست مگر همان تصدیق، که ایده از این حیث که ایده است مستلزمِ آن است. بنابراین، احکام در ذهن از همان ضرورتی نشأت میگیرند که ایدهها از اشیائی که بالفعل موجودند. و لذا، آنان که معتقدند که به حکمِ آزادِ ذهن سخن میگویند یا خاموشی میگزینند و یا کارهایی انجام میدهند، با چشمهایِ باز خواب میبینند.
👤 #اسپینوزا
📘 در کتاب #اخلاق ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش سوم، قضیهی دوم، تبصره
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در کتاب #اخلاق ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش سوم، قضیهی دوم، تبصره
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
«ارادهی مطلق» وقتی خود را در «انتخابِ آزاد» تجسم میبخشد، نزدِ بسیاری از فاعلها تنها در هیئتِ جستوجویِ منفعتِ شخصی ظاهر میشود. برایِ اجتناب از تنشها و تعارضاتِ برخاسته از این موقعیّت، جامعهیِ انسانی «طبیعتی ثانی» میآفریند که همان حکومتِ قانون است، لیکن نه به عنوانِ ضرورتی اخلاقی، بلکه به عنوانِ نوعی سدِ هابزی در مقابلِ ویرانگریِ کنترلناپذیرِ خودخواهی در بشر. شلینگ اشاره میکند که «در حقیقت، هر تلاشی برای تبدیل کردنِ این نظمِ قانونی به نظمی اخلاقی تلاشی نفرتانگیز خواهد بود، چراکه ناگزیر به انحرافی اخلاقی و به وحشتناکترین شکلِ استبداد ختم می شود.» .
📕 (نقل از کتاب #فلسفه_آلمانی ؛ #تری_پینکارد ؛ بخش دوم: ایدئالیسم استعلایی)
.
.
#شلینگ
#فردریش_شلینگ
.
.
.
#M_Rezaeian
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
📕 (نقل از کتاب #فلسفه_آلمانی ؛ #تری_پینکارد ؛ بخش دوم: ایدئالیسم استعلایی)
.
.
#شلینگ
#فردریش_شلینگ
.
.
.
#M_Rezaeian
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
اگه دوست داشتین نظرتونو در پست اینستاگرام برامون بنویسید
https://www.instagram.com/p/CSfCYHbKC2o/?utm_medium=copy_link
https://www.instagram.com/p/CSfCYHbKC2o/?utm_medium=copy_link
بگذار دیگران شِکوه کنند که عصرِ ما بدکاره است؛ شِکوهی من این است که عصرِ ما پَست و بیمایه است. چراکه عصرِ ما شور ندارد. افکار آدمیان مثل بندِ کفش نازک و شل-و-وِل است و خودشان هم به رقتانگیزیِ دخترانِ بندبافاند. افکاری که ایشان به دل دارند پستتر و بیمایهتر از آن است که گناهآلود شمرده شود... امیالِ ایشان کاهل و بیحال و شورهایشان خوابآلود است. اینان، این مزدورانِ پولپرست، به وظیفهی خویش عمل میکنند لیکن بهسانِ یهودیان، اندکی از سطحِ سکه میتراشند [۱]؛ خیال می کنند حساب خدا هرقدر هم دقیق باشد باز هم می توانند سرِ او کلاه بگذارند و قسر در بروند. واقعا که! قباحت دارد: از همین روست که جانِ من همواره پَر میکشد برای بازگشتن به هوایِ عهد عتیق و نوشتههای شکسپیر. لااقل در آنها آدم احساس میکند انسانها هستند که سخن میگویند. در آنجا آدمها متنفر میشوند، عشق میورزند، دشمنِ خویش را میکُشند و چندین نسل از اخلافِ او را نفرین میکنند: در آنجا آدمها گناه میکنند.
.
.( #سورن_کیرکگور ؛ از کتاب #یا_این_یا_آن ؛ ترجمهی #صالح_نجفی )
📚 @PHILOSOPHI_ZER
.
.( #سورن_کیرکگور ؛ از کتاب #یا_این_یا_آن ؛ ترجمهی #صالح_نجفی )
📚 @PHILOSOPHI_ZER
نیچه و فلسفه / Amirhossein
بگذار دیگران شِکوه کنند که عصرِ ما بدکاره است؛ شِکوهی من این است که عصرِ ما پَست و بیمایه است. چراکه عصرِ ما شور ندارد. افکار آدمیان مثل بندِ کفش نازک و شل-و-وِل است و خودشان هم به رقتانگیزیِ دخترانِ بندبافاند. افکاری که ایشان به دل دارند پستتر و بیمایهتر…
[۱]. اشاره به رسمِ «سکهسایی» که در قرون وسطی رایج بود. اندکی از سطحِ سکهها را میساییدند و برادههای آنها را با ذوب مجدد به شمشهای طلا و نقره بدل میکردند.
.
.
.
#M_Rezaeian
.
.
.
#M_Rezaeian
👍1
نیچه در کتاب اراده ی قدرت به این مسئله می پردازد که «چرا فیلسوف به ندرت خوب از کار در می آید؟» پس پاسخ می دهد که زیرا: «نیازمندی های او در بر گیرندهی کیفیت هایی هستند که معمولا یک انسان را نابود می کنند:»
سپس شروع به شمردن این کیفیات لازم برای فیلسوف می کند:
برای مطالعه ی این پست وارد لینک زیر شوید:
https://www.instagram.com/p/CSjOSWjK_Lt/
سپس شروع به شمردن این کیفیات لازم برای فیلسوف می کند:
برای مطالعه ی این پست وارد لینک زیر شوید:
https://www.instagram.com/p/CSjOSWjK_Lt/
می گویند در این جهان اندازهی خوشی بر میزان درد چربش دارد، یا دست کم توازنی بین این دو برقرار است. باشد، اگر خواننده مایل است به اِجمال از صحت و سقم این عقیده آگاه شود بگذار تا بین حالِ دو حیوان که یکی در حالِ دریدن و خوردنِ دیگری است قضاوت کند. در بدبختی و مصیبت از هر قماش، بهترین کار این خواهد بود که در اندیشه ی آنان باشیم که در مقایسه با ما باز هم در شرایطی دشوارتر گرفتارند؛ و این هم ملجأ و تسلی خاطری است که درش بر روی همه کس گشوده است. با این حال تقدیر و سرنوشت انسان در نهایت چیزی است بس نفرت انگیز و هولناک.
در این جهان ما چون گوسفندانی هستیم زیر نگاهِ خون بار قصاب، که ایشان را یک به یک شکار خود می سازد. بنابراین آن زمان که از سرنوشت شومی که ما را چشم در راه است غافلیم خوش ترین روزهایمان را میگذرانیم. غافل از بلایایی چون بیماری، فقر، معلولیت، و از کف دادن قوای باصره و یا مدرکه. کم اندازه از آلام و محن هستی در این حقیقت مستتر نیست که زمان، این چهرهی دژمناک اربابی تازیانه در دست، یک دَم ما را رها نمی سازد، همواره زیر فشار و اضطرابمان می گذارد و رخصت نفس کشیدنمان نمی دهد.
#شوپنهاور، در باب آلام جهان
در این جهان ما چون گوسفندانی هستیم زیر نگاهِ خون بار قصاب، که ایشان را یک به یک شکار خود می سازد. بنابراین آن زمان که از سرنوشت شومی که ما را چشم در راه است غافلیم خوش ترین روزهایمان را میگذرانیم. غافل از بلایایی چون بیماری، فقر، معلولیت، و از کف دادن قوای باصره و یا مدرکه. کم اندازه از آلام و محن هستی در این حقیقت مستتر نیست که زمان، این چهرهی دژمناک اربابی تازیانه در دست، یک دَم ما را رها نمی سازد، همواره زیر فشار و اضطرابمان می گذارد و رخصت نفس کشیدنمان نمی دهد.
#شوپنهاور، در باب آلام جهان
👍1
The concept of the "beyond," the "true world" invented in order to devaluate the only world there is in order to retain no goal, no reason, no task for our earthly reality!
(#NIETZSCHE , #ECCE_HOMO)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
مفهومِ «ماوراء» و «جهانِ حقیقی» را اختراع کردند تا از ارزشِ یگانه جهانِ موجود بکاهند، تا نه هدفی، نه خِردی و نه وظیفهی بغرنجی باقی بماند.
(#نیچه، #اک_هومو، قطعه 8 چرا من سرنوشت هستم، ترجمه #امیرحسین_الهی)
(#NIETZSCHE , #ECCE_HOMO)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
مفهومِ «ماوراء» و «جهانِ حقیقی» را اختراع کردند تا از ارزشِ یگانه جهانِ موجود بکاهند، تا نه هدفی، نه خِردی و نه وظیفهی بغرنجی باقی بماند.
(#نیچه، #اک_هومو، قطعه 8 چرا من سرنوشت هستم، ترجمه #امیرحسین_الهی)
👍1
هرکس به یکی از این روشها میتواند دیگری را در [بندِ] قدرت خویش در آورد: [۱] طنابپیچش کند، [۲] دست و پایش را ناقص کند و ابزار دفاع یا فرار او را بگیرد، [۳] ترس را در دل او بکارد، [۴] او را چنان تحت تاثیر منفعت قرار دهد که شخص ترجیح دهد بر اساس خواستههای منفعترسانِ خویش زندگی کند تا بر اساس امیال خودش، و نظرات منفعترسانِ خویش را بر نظراتِ خود ارجح بداند. آنکه دیگری را به روش اول و دوم در [بندِ] قدرتِ خویش در آورده، تنها بدنِ او را تسخیر کرده، نه ذهن او را. اگر او را به روش سوم یا چهارم در [بندِ] قدرت خویش در آورد، آنگاه هم بدن و هم ذهن او را تحت کنترل خویش گرفته است - اما این اتفاق تا زمانی دوام دارد که ترس یا امید باقی باشد. زمانی که شخص از ترس و امید آزاد شود، به بندگی خود پایان داده و اربابِ خویش میگردد.
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش دوم: ۱۰
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش دوم: ۱۰
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
Forwarded from مصطفی بابائی
🔸 چرا صمیمیت مخرب است؟
یکی از جدیترین مشکلاتی که در روابط دیده میشود، رفتار ناشایست افراد صمیمی با یکدیگر است. بسیاری از این گله دارند که از زمانی که فرد x با آنها صمیمی شده، رفتارهایش تغییر کرده و زننده شده است.
در چنین مواردی اغلب فکرها به سمت این فرض میرود که: "تو عوض شدی!" یا در روابط عاطفی: "دیگه منو دوس نداری!" ادامه این مسیر به جملات: "پررو شدی!" یا "حالا که نیاز نداری این طوری میکنی!" و یا "من ارزشم رو برات از دست دادم." ختم میشود.
اینها همه بخشی از احتمالات هستند که البته ما با شاخ و برگ دادن به این تکه چوبها، گمان وجود ریشه بهشان میبخشیم. اما حالا که بحث فرضپردازی داغ است، اجازه بدهید فرض جدیدتری را هم اضافه کنیم که در نگاه من قویتر از قبلیهاست.
ما همه در محیطی سلطهجو بزرگ میشویم؛ فرهنگی خواهان تحمیل و نظارت و تمامیتخواه. والدینی کنترلکننده که دستور هم میدهند و گسترش این جو تا کوچه و خیابان، مدرسه، محیط کار، اماکن عمومی و تمام جامعه.
محصول این فرهنگ یک فرزند پر از عقده و دلخوریست که همزمان که به وضع موجود معترض است، در به در دنبال اولین فرصت برای اجرای دیکتاتوری شخصی خویش است تا شاید عقدههای درونیش فروکش کند.
برای چنین تشنهای بهترین طعمه افراد صمیمیاند. چرا؟ چون دوستمان دارند، احتمالا با بدخلقیهامان ترکمان نمیکنند، توانایی پذیریش خود واقعی ما و آن هیولای درونی را بیشتر دارند و چون در رفتار با آنها کمتر استرس داریم.
همه ما یک دیو ترسناک درونی داریم که همیشه بیدار نیست، اما بهترین صحنه را برای نمایش در امنترین آغوشها میبیند.
@mosstafaababaei
یکی از جدیترین مشکلاتی که در روابط دیده میشود، رفتار ناشایست افراد صمیمی با یکدیگر است. بسیاری از این گله دارند که از زمانی که فرد x با آنها صمیمی شده، رفتارهایش تغییر کرده و زننده شده است.
در چنین مواردی اغلب فکرها به سمت این فرض میرود که: "تو عوض شدی!" یا در روابط عاطفی: "دیگه منو دوس نداری!" ادامه این مسیر به جملات: "پررو شدی!" یا "حالا که نیاز نداری این طوری میکنی!" و یا "من ارزشم رو برات از دست دادم." ختم میشود.
اینها همه بخشی از احتمالات هستند که البته ما با شاخ و برگ دادن به این تکه چوبها، گمان وجود ریشه بهشان میبخشیم. اما حالا که بحث فرضپردازی داغ است، اجازه بدهید فرض جدیدتری را هم اضافه کنیم که در نگاه من قویتر از قبلیهاست.
ما همه در محیطی سلطهجو بزرگ میشویم؛ فرهنگی خواهان تحمیل و نظارت و تمامیتخواه. والدینی کنترلکننده که دستور هم میدهند و گسترش این جو تا کوچه و خیابان، مدرسه، محیط کار، اماکن عمومی و تمام جامعه.
محصول این فرهنگ یک فرزند پر از عقده و دلخوریست که همزمان که به وضع موجود معترض است، در به در دنبال اولین فرصت برای اجرای دیکتاتوری شخصی خویش است تا شاید عقدههای درونیش فروکش کند.
برای چنین تشنهای بهترین طعمه افراد صمیمیاند. چرا؟ چون دوستمان دارند، احتمالا با بدخلقیهامان ترکمان نمیکنند، توانایی پذیریش خود واقعی ما و آن هیولای درونی را بیشتر دارند و چون در رفتار با آنها کمتر استرس داریم.
همه ما یک دیو ترسناک درونی داریم که همیشه بیدار نیست، اما بهترین صحنه را برای نمایش در امنترین آغوشها میبیند.
@mosstafaababaei
👍2
کسانی که نه از چیزی میترسند نه به چیزی امید میورزند -و از این حیث اربابِ خویشاند- دشمنِ دولت محسوب میشوند.
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش سوم: ۸
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا، بخش سوم: ۸
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
وقتی تخطی کردن از قرارداد یا قوانینی که توده¹ بواسطهی آنها حقِ خود را به افرادِ منتخب یا یک فرد تفویض² کرده، به نفعِ عموم باشد، بیتردید باید از آنها تخطی کرد.
¹ multitude
² transfer
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا؛ ۴:۶
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
¹ multitude
² transfer
👤 #اسپینوزا
📘 در #رساله_سیاسی ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا؛ ۴:۶
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
یک شیء تا جایی که تحتِ تأثیرِ اندوه واقع شده باشد، رو به نابودی میرود؛ و هرچه شدتِ اندوه بیشتر باشد، به همان نسبت، میزانِ نابودیاش بزرگتر خواهد بود.
👤 #اسپینوزا
📘 در کتاب #اخلاق ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا ، بخش سوم، ق.۲۱، برهان
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👤 #اسپینوزا
📘 در کتاب #اخلاق ؛ نوشتهی باروخ اسپینوزا ، بخش سوم، ق.۲۱، برهان
#M_Rezaeian
📚 @PHILOSOPHI_ZER
به ما گفته شده ایمان میتواند کوهها را جابهجا کند، اما کسی باور ندارد، حالا به ما میگویند بمب اتم میتواند کوهها را جابهجا کند و همه باور می کنیم.
(#راسل، از کتاب گزیده آثار راسل، رابرت ادوارد اگنر)
📚 @PHILOSOPHI_ZER
(#راسل، از کتاب گزیده آثار راسل، رابرت ادوارد اگنر)
📚 @PHILOSOPHI_ZER
👍1
The same means, castration, eradication, is instinctively chosen in the struggle against a desire by those who are too weak-willed, too degenerate to moderate their own desire.
(#NIETZSCHE , #TWILIGHT_OF_THE_IDOLS)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
کسانی وسایلی همچون اختهگری و ریشهکن کردن در نبرد با یک شور را بر میگزینند که سست اراده و تبهگنتر از آن اند که بتوانند بر شور ها حد بگذارند.
(#نیچه، #غروب_بت_ها، قطعه 2 اخلاق همچون ضدِ طبیعت، ترجمه داریوش آشوری)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
(#NIETZSCHE , #TWILIGHT_OF_THE_IDOLS)
🧠 @PHILOSOPHI_ZER
کسانی وسایلی همچون اختهگری و ریشهکن کردن در نبرد با یک شور را بر میگزینند که سست اراده و تبهگنتر از آن اند که بتوانند بر شور ها حد بگذارند.
(#نیچه، #غروب_بت_ها، قطعه 2 اخلاق همچون ضدِ طبیعت، ترجمه داریوش آشوری)
🔸Nietzsche & Philosophy Media🔸
🗞 @PHILOSOPHI_ZER
👍3