فارس گفته است که نامه ۲۲۷ نفر نماینده جعلی است.
وقتی گفته میشود جامعه مدنی آنقدر باید قدرتمند شود تا بتواند خواستش را اعمال کند را در تکذیب این بیانیه میتوان دید.
این است قدرت مردم. این است قدرت بیقدرتان. این است اتحاد مردم رانده شده و تحقیر شده. این است توانمند شدن یک جامعه
@ParvanehSalahshouri
وقتی گفته میشود جامعه مدنی آنقدر باید قدرتمند شود تا بتواند خواستش را اعمال کند را در تکذیب این بیانیه میتوان دید.
این است قدرت مردم. این است قدرت بیقدرتان. این است اتحاد مردم رانده شده و تحقیر شده. این است توانمند شدن یک جامعه
@ParvanehSalahshouri
خزعلی وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد
پروانه سلحشوری، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با قرن نو با اشاره به مواضع انسیه خزغلی درباره اعتراضات اخیر گفت: این نشان میدهند ایشان از اتفاقاتی که رخ میدهد، اطلاع چندانی ندارند. ایشان بهعنوان کسی که معاونت امور زنان را برعهده دارد، باید حامی بازداشتشدگان باشد. باید حامی زنان و دختران باشد. امروز خواندم یکی از دخترانی که مدتی در بازداشت بوده پس از آزادی، خودکشی کرده است. چه اتفاقی برای آنان رخ میدهد که فرزند ما پس از آزادی باید خودکشی کند؟
خزعلی وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد
وی ادامه داد: ایشان وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد. کار بسیار مهمی را که خانم خزعلی باید انجام میدادند که هم مجلس و هم معاونت امور زنان آن را بهدرستی انجام ندادند، لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت را تصویب کنند و مانع خشونت برای زنان در فضای عمومی و خصوصی شوند؛ اما از انجام همین کار هم تاکنون عاجز بودند.
نماینده اسبق مجلس گفت: این لایجه دستخوش تغییرات جدی هم شده بود و در کارنامه دولت رئیسی و مجلس یازدهم بسیار تأثیرگذار بود؛ ولی این کار را هم نکردند و در کل دولت عملکردی نداشت که قابل بررسی باشد.
معاونت زنان نه قدرت اجرایی دارد نه بودجه نه استقلال
او با اشاره به کمتوجهی معاونت زنان در همه دولتها گفت: موضوع این نیست که معاونت زنان نخواهد کاری کند. من خودم شاهد زحمات خانم مولاوردی و خانم ابتکار بودم؛ اما معاونت زنان، نه قدرت اجرایی دارد نه بودجهای و نه استقلالی.
سلحشوری گفت: از طرف دیگر با توجه به اتفاقات اخیر، زنان خط قرمز بوده و هستند؛ یعنی هرگونه فعالیتی که بخواهد به زنان ارتقا ببخشد، بهنحوی خنثی میشود. بنابراین، دولتها در این زمینه موفق نبودند./ قرن نو
@ParvanehSalahshouri
پروانه سلحشوری، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با قرن نو با اشاره به مواضع انسیه خزغلی درباره اعتراضات اخیر گفت: این نشان میدهند ایشان از اتفاقاتی که رخ میدهد، اطلاع چندانی ندارند. ایشان بهعنوان کسی که معاونت امور زنان را برعهده دارد، باید حامی بازداشتشدگان باشد. باید حامی زنان و دختران باشد. امروز خواندم یکی از دخترانی که مدتی در بازداشت بوده پس از آزادی، خودکشی کرده است. چه اتفاقی برای آنان رخ میدهد که فرزند ما پس از آزادی باید خودکشی کند؟
خزعلی وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد
وی ادامه داد: ایشان وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهد. کار بسیار مهمی را که خانم خزعلی باید انجام میدادند که هم مجلس و هم معاونت امور زنان آن را بهدرستی انجام ندادند، لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت را تصویب کنند و مانع خشونت برای زنان در فضای عمومی و خصوصی شوند؛ اما از انجام همین کار هم تاکنون عاجز بودند.
نماینده اسبق مجلس گفت: این لایجه دستخوش تغییرات جدی هم شده بود و در کارنامه دولت رئیسی و مجلس یازدهم بسیار تأثیرگذار بود؛ ولی این کار را هم نکردند و در کل دولت عملکردی نداشت که قابل بررسی باشد.
معاونت زنان نه قدرت اجرایی دارد نه بودجه نه استقلال
او با اشاره به کمتوجهی معاونت زنان در همه دولتها گفت: موضوع این نیست که معاونت زنان نخواهد کاری کند. من خودم شاهد زحمات خانم مولاوردی و خانم ابتکار بودم؛ اما معاونت زنان، نه قدرت اجرایی دارد نه بودجهای و نه استقلالی.
سلحشوری گفت: از طرف دیگر با توجه به اتفاقات اخیر، زنان خط قرمز بوده و هستند؛ یعنی هرگونه فعالیتی که بخواهد به زنان ارتقا ببخشد، بهنحوی خنثی میشود. بنابراین، دولتها در این زمینه موفق نبودند./ قرن نو
@ParvanehSalahshouri
سارودایا یا «خوشبختی همگانی» از نظریات گاندی است. در سارودایا باید قوانین غیر عادلانه سرپیچی کرد و یا در آن همکاری نداشت و در عوض در کنارش باید با کار و همکاری همگانی، برنامهای سازنده برای اصلاحات اجتماعی انجام داد. این تفکر منجر به تغییرات دائمی در بستر اجتماعی و فرهنگی میشود.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
همیشه فکر میکردم که خاتمی، گاندی یا ماندلای ایران است. حالا در بحبوحه این جنبش دعوت به خوداصلاحی حکومت میشود. از خرداد ۷۶ تا سال ۹۶ امید به اصلاح تلاش شد. از ۹۶ تاکنون اعتراضات با سرکوب خفه شده است. هر بار با صدها کشته پا در خون جوانان وطن گذاشته میشود تا شاید اصلاح را بپذیرند.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
قدرشناس تکرار خاتمی و مدیون رای مردم هستم. شخصیت آقای خاتمی محترم است. شاید اشتباه من این بود که فکر میکردم ایشان سمت حقیقت سمت ملت میایستد و مطالبات مردم را با تکیه بر خشونت پرهیزی که در ذات این جنبش است را مطرح میکنند. پرهیز از نقد، جریان اصلاحطلبی را ایستا و منفعل کرده است.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت
#محسن_محمدپور
@ParvanehSalahshouri
سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت
#محسن_محمدپور
@ParvanehSalahshouri
آنان فرمان میدهند، آنها میخواهند با سرنیزه حکومت کنند. بهره شما چیست که دستتان را به خون هموطنتان، همشهریتان آلوده کردهاید. این همه بیرحمی، ظلم و ستم نه تنها در تاریخ ایران در تاریخ جهان بیسابقه است. ایران غرق خون است. از ایذه تا سمیرم از تهران تا خاش از رشت تا اصفهان
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروانه سلحشوری: عمر دروغ و فریب کوتاه است. مادر کیان اصل روایت را میگوید: از زبان خودم بشنوید که نگن تروریست بودن که دروغ میگن.
پلیسها با لباس ایستاده بودن؛ گفتن برگردید. دور زدیم سمتشون؛ ماشین رو به رگبار بستن.
@ParvanehSalahshouri
پلیسها با لباس ایستاده بودن؛ گفتن برگردید. دور زدیم سمتشون؛ ماشین رو به رگبار بستن.
@ParvanehSalahshouri
مفهوم «سارودایا» که در ادبیات گاندی به خوشبختی و بهروزی همگانی ترجمه شده، اصطلاحی است که در اقتصاد سیاسی کاربرد دارد؛ سارودایا؛ از تغییر نگرشها و کنشها تا تحول سیاستها
📝 پروانه سلحشوری
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
مفهوم «سارودایا» که در ادبیات گاندی به خوشبختی و بهروزی همگانی ترجمه شده، اصطلاحی است که در اقتصاد سیاسی کاربرد دارد؛ مفهومی که مشخصاً به نافرمانی مدنی تا تحقق خواستههای موردنظر معترضان ارجاع میدهد. اینجا فرض بر این است که این مفهوم، پایه و بنیان تحلیل و فهم جنبش اخیر قرار گیرد اما در عین حال بنا بر این است که از این مفهوم، برداشتی فرهنگی در حوزه ادبیات گفتمانی روزمره بهدست داده و همچنین از آن در امر شنیدن و واکاوی گفتهها استفاده کرد. استفاده نامناسب از واژگان، لوث کردن مفاهیم و اصطلاحات تخصصی و بعضا وارونهسازی معنای آنها، روشی است که طی سالیان متمادی در ادبیات گفتمانی توسط تئوریپردازان حکومتی رایج شده و همزمان فحاشی، توهین و تهمت نیز بهطور موازی در همین راستا بهکار گرفته میشود. میتوان فهرستی بلند از واژگانی کاربردی به دست داد که به همین شیوه دچار استحاله شده و عملاً با مفهوم اصلیشان مغایرت پیدا کردهاند. واژه «انقلابی» را در نظر بگیرید؛ اصولاً «انقلابی» به فرد یا جریانی گفته میشود که خواهان تغییر و زیر و رو شدن وضعیت موجود است.
اما در حالی این روزها معترضان به خود را «انقلابی» مینامند که این سالها شاهد بودیم طیفی از نیروهای سیاسی مدعی همراهی و حمایت و هواداری از نظام نیز خود را «انقلابی» معرفی میکنند.
نقش دیگری که در تغییر فرهنگ عامه بهکار بسته شد، لوث کردن مفاهیم و لودگی در کاربست جملات است. در این رابطه میتوان به سخنرانیها و نوشتههای اصحاب سایبری ارزشی اشاره کرد. علاوهبر لودگی و لوث کردن مفاهیم، همچنین جنسیتزدگی در ادبیات این طیف از نیروهای سیاسی و استفاده از الفاظ و تعابیر سخیف که اغلب به قصد تحقیر و تمسخر به کار میرود، به وفور دیده میشود؛ بهعنوان نمونه میتوان به آنچه اخیراً در روزنامه همشهری در یادداشتی در مورد اختلاطها نوشته و منتشر شد، اشاره کرد. به نظر نگارنده آنچه در این سالها بیش از هر چیز آسیب دیده، «اخلاق» است. اخلاق از پایههای اصلی حفظ یک جامعه و اعتلای آن است و باید اذعان کرد که در این سالها کنار انواع رذایل اخلاقی که در حوزههای اقتصادی مانند اختلاس رخ میدهد، رذایل فرهنگی هم گسترش پیدا کرده است. احتمالاً این جمله و موضع را شنیدهایم که «وقتی حاکمان میخورند، چرا ما نخوریم!»؛ نوعی عادیسازی و توجیه امر غیراخلاقی و حتی تبلیغ و ترویج آن که میتواند از مصادیق همین تضعیف و آسیب دیدن اخلاقیات باشد.
در حوزه فرهنگی شرایط به گونهای است که ترمیم این دست آسیبها شاید سختتر باشد. از دروغ و خلافگویی که نقل محافل و سکه رایج این گفتمان شده تا بیاعتمادی و نبود همدلی و… را نیز میتوان بخشی از نتایج این وضعیت دانست.
آنچه در این نوشته، مدنظر است، نگاهی است به تاثیر ادبیات گفتوگوی روزمره و استفاده از آن در زندگی هر روزه شهروندان است. میشود انواع جوکهایی را که در تمسخر قومیتها ساخته میشد، به خاطر آورد و در عین حال میتوان به ادبیات جنسیتزده همچون آنچه در مورد رانندگی زنان بهکار میرود، اشاره کرد. این در حالی است که به نظر میرسد جامعه نسبتبه هر دو مورد بالا دست به نوعی خود اصلاحی زده و در سایه این خوداصلاحی، شاهدیم این آسیبها و مصادیقشان بهطور محسوس کاهش یافته است.
اما استفاده از مفهوم «سارودایا» و کاربست آن در این نوشتار را میتوان در دو مورد بررسی کرد. از آنجا که این مفهوم نافرمانی مدنی را میرساند، کنشگران مدنی با شناخت گفتمانی که متاسفانه ترویج داده شده، میتوانند با نافرمانی و در مسیر خلاف آن گام برداشته و عمل کنند. حال آنکه کوچکترین سخن یا انتقادی در شبکههای اجتماعی با واکنش تند و حتی فحاشی مواجهه میشود؛ نگاه کنید به برخورد طیف موسوم به ارزشی سایبری در فضای مجازی، بستن میکروفون نماینده چابهار، ادبیات کیهانیان و مواردی چون اینها. حال برگردیم به ادبیات طیف مقابل یا همان کسانی که با این گروه زاویه دارند. چقدر سعی میشود که سخن دیگران را شنید و متنها را خواند و با احترام پاسخ گفت. چقدر از همین نوع ادبیات ارزشی در کلام و گفتمان معترضان و منتقدان جریان حاکم نفوذ کرده، در حالی که حتی خود مفهوم «ارزشی» هم لوث شده و حتی به مفهومی ضد ارزش تبدیل شده است. چقدر عادت کردهایم بهجای سرسری خواندن مطالب به عمق و محتوای آن توجه کنیم.
ادامه در لینک زیر:
https://payamema.ir/p/76640
📝 پروانه سلحشوری
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
مفهوم «سارودایا» که در ادبیات گاندی به خوشبختی و بهروزی همگانی ترجمه شده، اصطلاحی است که در اقتصاد سیاسی کاربرد دارد؛ مفهومی که مشخصاً به نافرمانی مدنی تا تحقق خواستههای موردنظر معترضان ارجاع میدهد. اینجا فرض بر این است که این مفهوم، پایه و بنیان تحلیل و فهم جنبش اخیر قرار گیرد اما در عین حال بنا بر این است که از این مفهوم، برداشتی فرهنگی در حوزه ادبیات گفتمانی روزمره بهدست داده و همچنین از آن در امر شنیدن و واکاوی گفتهها استفاده کرد. استفاده نامناسب از واژگان، لوث کردن مفاهیم و اصطلاحات تخصصی و بعضا وارونهسازی معنای آنها، روشی است که طی سالیان متمادی در ادبیات گفتمانی توسط تئوریپردازان حکومتی رایج شده و همزمان فحاشی، توهین و تهمت نیز بهطور موازی در همین راستا بهکار گرفته میشود. میتوان فهرستی بلند از واژگانی کاربردی به دست داد که به همین شیوه دچار استحاله شده و عملاً با مفهوم اصلیشان مغایرت پیدا کردهاند. واژه «انقلابی» را در نظر بگیرید؛ اصولاً «انقلابی» به فرد یا جریانی گفته میشود که خواهان تغییر و زیر و رو شدن وضعیت موجود است.
اما در حالی این روزها معترضان به خود را «انقلابی» مینامند که این سالها شاهد بودیم طیفی از نیروهای سیاسی مدعی همراهی و حمایت و هواداری از نظام نیز خود را «انقلابی» معرفی میکنند.
نقش دیگری که در تغییر فرهنگ عامه بهکار بسته شد، لوث کردن مفاهیم و لودگی در کاربست جملات است. در این رابطه میتوان به سخنرانیها و نوشتههای اصحاب سایبری ارزشی اشاره کرد. علاوهبر لودگی و لوث کردن مفاهیم، همچنین جنسیتزدگی در ادبیات این طیف از نیروهای سیاسی و استفاده از الفاظ و تعابیر سخیف که اغلب به قصد تحقیر و تمسخر به کار میرود، به وفور دیده میشود؛ بهعنوان نمونه میتوان به آنچه اخیراً در روزنامه همشهری در یادداشتی در مورد اختلاطها نوشته و منتشر شد، اشاره کرد. به نظر نگارنده آنچه در این سالها بیش از هر چیز آسیب دیده، «اخلاق» است. اخلاق از پایههای اصلی حفظ یک جامعه و اعتلای آن است و باید اذعان کرد که در این سالها کنار انواع رذایل اخلاقی که در حوزههای اقتصادی مانند اختلاس رخ میدهد، رذایل فرهنگی هم گسترش پیدا کرده است. احتمالاً این جمله و موضع را شنیدهایم که «وقتی حاکمان میخورند، چرا ما نخوریم!»؛ نوعی عادیسازی و توجیه امر غیراخلاقی و حتی تبلیغ و ترویج آن که میتواند از مصادیق همین تضعیف و آسیب دیدن اخلاقیات باشد.
در حوزه فرهنگی شرایط به گونهای است که ترمیم این دست آسیبها شاید سختتر باشد. از دروغ و خلافگویی که نقل محافل و سکه رایج این گفتمان شده تا بیاعتمادی و نبود همدلی و… را نیز میتوان بخشی از نتایج این وضعیت دانست.
آنچه در این نوشته، مدنظر است، نگاهی است به تاثیر ادبیات گفتوگوی روزمره و استفاده از آن در زندگی هر روزه شهروندان است. میشود انواع جوکهایی را که در تمسخر قومیتها ساخته میشد، به خاطر آورد و در عین حال میتوان به ادبیات جنسیتزده همچون آنچه در مورد رانندگی زنان بهکار میرود، اشاره کرد. این در حالی است که به نظر میرسد جامعه نسبتبه هر دو مورد بالا دست به نوعی خود اصلاحی زده و در سایه این خوداصلاحی، شاهدیم این آسیبها و مصادیقشان بهطور محسوس کاهش یافته است.
اما استفاده از مفهوم «سارودایا» و کاربست آن در این نوشتار را میتوان در دو مورد بررسی کرد. از آنجا که این مفهوم نافرمانی مدنی را میرساند، کنشگران مدنی با شناخت گفتمانی که متاسفانه ترویج داده شده، میتوانند با نافرمانی و در مسیر خلاف آن گام برداشته و عمل کنند. حال آنکه کوچکترین سخن یا انتقادی در شبکههای اجتماعی با واکنش تند و حتی فحاشی مواجهه میشود؛ نگاه کنید به برخورد طیف موسوم به ارزشی سایبری در فضای مجازی، بستن میکروفون نماینده چابهار، ادبیات کیهانیان و مواردی چون اینها. حال برگردیم به ادبیات طیف مقابل یا همان کسانی که با این گروه زاویه دارند. چقدر سعی میشود که سخن دیگران را شنید و متنها را خواند و با احترام پاسخ گفت. چقدر از همین نوع ادبیات ارزشی در کلام و گفتمان معترضان و منتقدان جریان حاکم نفوذ کرده، در حالی که حتی خود مفهوم «ارزشی» هم لوث شده و حتی به مفهومی ضد ارزش تبدیل شده است. چقدر عادت کردهایم بهجای سرسری خواندن مطالب به عمق و محتوای آن توجه کنیم.
ادامه در لینک زیر:
https://payamema.ir/p/76640
جامعه شناسان جوان
فلسفه سارودایا درباره توسعه
محور فلسفه سارودایا، مفهوم بودایی چهار حقیقت شرافتمندانه است. حالت اول که وضعیت طبیعی وجود رنج آور است، دوم؛ علت ریشه ای رنج بردن حرص
🎥ابتدای ویدیو گزارش مردمی اختصاصی معاصر
در ادامه مصاحبه با پروانه سلحشوری
پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتگو با معاصر:
(دولت سیزدهم ناکارآمد است)
✔️ من معتقدم حجاب یک بهانه نبود بلکه مردم سالهاست خشونت و رفتارهای گشت ارشاد را تحمل کرده بودند
✔️اتفاق و مرگ مهسا باعث شد نارصایتیهای جامعه سرباز کند و مردم خروشیدند
✔️مطالبات مردم از بحث حجاب فراتر رفته است
حاکمیت باید صدای مردم را بشنود اما با زبان خشونت با مردم گفتگو میکند
✔️ما شاهد اعتراصات زنان و جوانان هستیم
✔️ مشکلات اقتصادی گریبانگیر مردم شده است
✔️دولت در تامین حداقلها و ضروریترین مایحتاج مردم جامعه نا کار امد عمل کرده است
✔️دارو یکی از ضروریات و جامعه است که در حال حاضر یا کمیاب است یا گران
✔️انباشت این مطالبات و ناکارآمدی دولت وضعیت کشور را متزلزل کرده است
لینک سایت👇🏼
https://moaser.ir/fa/news/51084
لینک ویدیو کامل را در یوتیوب
https://youtu.be/H2_bKgp_gbc
@ParvanehSalahshouri
در ادامه مصاحبه با پروانه سلحشوری
پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتگو با معاصر:
(دولت سیزدهم ناکارآمد است)
✔️ من معتقدم حجاب یک بهانه نبود بلکه مردم سالهاست خشونت و رفتارهای گشت ارشاد را تحمل کرده بودند
✔️اتفاق و مرگ مهسا باعث شد نارصایتیهای جامعه سرباز کند و مردم خروشیدند
✔️مطالبات مردم از بحث حجاب فراتر رفته است
حاکمیت باید صدای مردم را بشنود اما با زبان خشونت با مردم گفتگو میکند
✔️ما شاهد اعتراصات زنان و جوانان هستیم
✔️ مشکلات اقتصادی گریبانگیر مردم شده است
✔️دولت در تامین حداقلها و ضروریترین مایحتاج مردم جامعه نا کار امد عمل کرده است
✔️دارو یکی از ضروریات و جامعه است که در حال حاضر یا کمیاب است یا گران
✔️انباشت این مطالبات و ناکارآمدی دولت وضعیت کشور را متزلزل کرده است
لینک سایت👇🏼
https://moaser.ir/fa/news/51084
لینک ویدیو کامل را در یوتیوب
https://youtu.be/H2_bKgp_gbc
@ParvanehSalahshouri
پایگاه خبری تحلیلی معاصر | Moaser.ir
دولت سیزدهم ناکارآمد است
دولت در تامین حداقلها و ضروریترین مایحتاج مردم جامعه نا کار امد عمل کرده است.
در کتاب ۱۹۸۴، حکومت وزارتخانهای داشت به نام «وزارت حقیقت». وظیفه آن تحریف واقعیت و مطابقت دادن آن با شرایط حال بود، بگونهای که از گذشته هیچ چیز موجود نباشد. تاریخ از نو نوشته میشد. آنچه در گذشته گفته بودند، در بازنویسی و مطابقت با آنچه در زمان حال گفتهاند، شاید برعکس هم میشد.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
دیروز با موکلم، پروانه سلحشوری، به شعبه ۳ دادسرای اوین رفتیم.
اتهامات اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی به موکلم تفهیم و آخرین دفاع اخذ و ایشان با وثیقه و قرار نظارت قضایی «منع فعالیت رسانهای مرتبط با جرایم ارتکابی در فضای مجازی» آزاد شد.
ما به این قرار نظارت غیرقانونی اعتراض کردیم.
@ParvanehSalahshouri
اتهامات اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی به موکلم تفهیم و آخرین دفاع اخذ و ایشان با وثیقه و قرار نظارت قضایی «منع فعالیت رسانهای مرتبط با جرایم ارتکابی در فضای مجازی» آزاد شد.
ما به این قرار نظارت غیرقانونی اعتراض کردیم.
@ParvanehSalahshouri
جامعه ملتهب کنونی ایران نیازمند سطحی از دگرخواهی است که همراهی و همدلی را جایگزین تخریب و ناروایی کند. دکتر سعید مدنی در زندان برای حمایت از زندانی دیگر، از دیدار با خانواده برای سه هفته محروم است. وریا غفوری ایستادگی میکند. در این بستر نامیدی، امیدمان به انسانهای شریف است.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
باخت تیم ملی و شادی بعضی از مردم پس از آن، نتیجه خودی و غیرخودیسازی جامعه است. مردم از سر نداشتن انتخاب، با آنچه متعلق به خودیها بوده مخالفت کردهاند. از «نه بزرگ» در سال ۷۶ تاکنون که تلخترین شادی را برای باخت تیمی که احساس کردند آنهم خودی شده است، نشانه دو قطبی شدن جامعه است.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
اخلاق پیشنیاز اتحاد و یکپارچگی هر جامعه است. رعایت اصول اخلاقی مانند احترام به افراد و باورهایشان، راستگویی، عدم توهین، تهمت و استهزا، صداقت و درستکاری، عدم قضاوت دیگران، منع تبعیض و خشونت، پرهیز از خود حقپنداری و... است. پایه تغییرات مهم اجتماعی کنشگری بر اساس اخلاق و وجدان است.
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
حامد سلحشور باشی یا آرتین رحمانی، مهرشاد شهیدی یا خدانور لجهای، مهسا، نیکا، سارینا یا ایلار، حمیدرضا روحی یا فرشته احمدی و یا کشته شاهچراغ، و صدها نفر دیگر. آه و داغ آسیبدیدگان را میفهمم چون مادرم، مادر همه کشتهشدگان «ما را نگذارند به یک خانه ویران»
@ParvanehSalahshouri
@ParvanehSalahshouri
اصلاح طلبان و جنبش موجود
مطلوب آن است «احزاب اصلاح طلب از «وسط بازی» که به آن معروف شدهاند دست کشیده و با مردم همراه شوند».
📝پروانه سلحشوری
دور دهم پس از رد صلاحیت گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس و به قول سعید حجاریان در غیاب ژنرال های اصلاح طلب لیست امید شکل گرفت. گفته می شود حداقل صد و پنجاه نفر توسط آن لیست به مجلس دهم راه یافتند. همان موقع میثاق نامهای از افراد مورد حمایت گرفته شد که پس از راهیابی به مجلس به جریان اصلاح طلبی وفادار بمانند. بعد از تشکیل مجلس دهم و شکل گیری فراکسیون امید، تعدادی از همین افراد لیست امید با افرادی که مستقل آمده بودند، فراکسیون مستقلین مجلس دهم که در حدود صد نفر بودند را تشکیل دادند. در حقیقت اکثر تصمیمات مجلس در دست این گروه بود که مورد اعتماد رییس مجلس نیز بودند و از افراد شاخص آن می توان آقایان نعمتی و جلالی از لیست امید تهران را نام برد. این اولین انشقاق در نمایندگان لیست امید بود. علی رغم تلاشهای فراوانی که برخی از اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم انجام دادند، اما ناکامی و نارضایتی مردم به گونه ای رو به فزونی گذاشت که علی رغم تایید صلاحیت پنجاه درصد از نمایندگان دور دهم تهران برای دور یازدهم اما هیچکدام موفق به اخذ صد هزار رای هم نشدند. البته بیشتر از نارضایتی از نمایندگان، مردم پی برده بودند که تغییر از صندوق رای حاصل نمی شود و انتخابات بیشتر از آنکه نماد دموکراسی باشد، نمایشی از عوام فریبی است. در دو انتخابات اخیر مردم نشان دادند که دیگر امیدشان به صندوق رای امیدی واهی و کاذب است. لیست امید مجلس دهم از «تکرار» آقای خاتمی رای آورده بود. همچنین خاتمی اعتبار خود را علاوه بر لیست امید، خرج دو دوره انتخابات ریاست جمهوری برای روحانی کرد. با این توصیف، اما شرایط روزبروز بدتر شد. سه رویداد مهم جنبشی در دورانی که گفته می شد اصلاح طلبان ریاست جمهوری و تا حدی مجلس را در دست داشتند رخ داد. از طرف دیگر در سالهای ۷۸، ۹۶ و ۹۸ شاهد اعتراضات مردم بودیم. اتفاق تاسف بار سال ۹۸ در زمان دولت روحانی و سال پایانی مجلس دهم رخ داد که اصلاح طلبان نیز در این مجلس نقش داشتند. دریغ و درد که بجز نامه ۷۷ نفر(در اعتراض به وقایع سال ۹۸) و چند نطق در مجلس دهم، اعتراضی از طرف آنها رخ نداد. این در حالی بود که برای همان ۷۷ نفر و برخی از نمایندگان مجلس دهم هم پرونده سازی شد.
نا امیدی کامل از جریان اصلاح طلبی از دی ماه ۹۶ با شعار «اصلاح طلب - اصول گرا» دیگه تمومه ماجرا شروع شد. هر چه بود با استقبال حاکمیت و نیروهایی که این طیف را «وسط باز» و مقوم جمهوری اسلامی می دانستند روبرو شد. جریان اصلاح طلبی هم نتوانست در این مدت دست به بازسازی یا خود انتقادی بزند و تغییرات تا حد تغییر نام(جبهه اصلاحات)باقی ماند. اصلاح طلبی شامل طیف گسترده ای می شد یا میشود. از احزاب و افرادی که صندوق رای را تنها راه نجات می دانند تا طیف هایی که به این نتیجه رسیده اند که صندوق رای با سبک موجود جواب نمی دهد. حال «ابرجنبش» فعلی(به تعبیر دکتر پیران) محک مهمی برای جریان اصلاح طلبی است که حکومت حتی نقش واسط حداقلی را برای آن ها نیز نمی پذیرد. از طرف دیگر در بین مردم هم به نظر میرسد که سطح نارضایتی از اصلاح طلبان به گونه ای است که حداقل بخشی از مردم نابسامانی های موجود را در رای دادن و امید بستن به اصلاح طلبان می دانند.
جریان اصلاح طلبی نیاز به نقد دارد، اما نقد نیز از طرف برخی از افراد و احزاب این جریان متاسفانه پذیرفته نمی شود و با واکنش های تند رو به رو می شود. افراد خاصی از احزابی که در جبهه اصلاحات نقش اصلی در این جریان دارند معتمد آقای خاتمی بوده و به ایشان مشاوره می دهند. پس، از یک طرف نقش کلیدی آقای خاتمی در این جریان است و از طرف دیگر احزابی که نقش بسیار پررنگتری نسبت به سی و یک حزب که جبهه اصلاحات را تشکیل می دهند وجود دارد. دو حزب کاملا تشکیلاتی و تاثیرگذار این جبهه کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت هستند، گرچه نظرات این دو حزب شبیه به هم نیست و رویکردهای هر دو حزب متفاوت است. در این میان حزب اتحاد ملت در اکثر حوادث در سمت مردم قرار گرفته است. البته قابل ذکر و توجه است که این نیز در حد پند و اندرز و همچنین تبیین شرایط موجود است. حال شنیده شده است که اخیرا تعدادی از اصلاح طلبان از سوی بخش یا بخشهایی از حکومت برای گفتگو دعوت شدهاند. این در حالی است که حاکمیت پیش شرطهایی تعریف کرده است که دورنمای مثبتی ارائه نمی دهد. عباس عبدی در نوشته ای ابراز داشته است که؛ «به حکومت فرصت اصلاح داده شود».
@ParvanehSalahshouri
ادامه یادداشت در پست بعد:
👇👇
مطلوب آن است «احزاب اصلاح طلب از «وسط بازی» که به آن معروف شدهاند دست کشیده و با مردم همراه شوند».
📝پروانه سلحشوری
دور دهم پس از رد صلاحیت گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس و به قول سعید حجاریان در غیاب ژنرال های اصلاح طلب لیست امید شکل گرفت. گفته می شود حداقل صد و پنجاه نفر توسط آن لیست به مجلس دهم راه یافتند. همان موقع میثاق نامهای از افراد مورد حمایت گرفته شد که پس از راهیابی به مجلس به جریان اصلاح طلبی وفادار بمانند. بعد از تشکیل مجلس دهم و شکل گیری فراکسیون امید، تعدادی از همین افراد لیست امید با افرادی که مستقل آمده بودند، فراکسیون مستقلین مجلس دهم که در حدود صد نفر بودند را تشکیل دادند. در حقیقت اکثر تصمیمات مجلس در دست این گروه بود که مورد اعتماد رییس مجلس نیز بودند و از افراد شاخص آن می توان آقایان نعمتی و جلالی از لیست امید تهران را نام برد. این اولین انشقاق در نمایندگان لیست امید بود. علی رغم تلاشهای فراوانی که برخی از اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم انجام دادند، اما ناکامی و نارضایتی مردم به گونه ای رو به فزونی گذاشت که علی رغم تایید صلاحیت پنجاه درصد از نمایندگان دور دهم تهران برای دور یازدهم اما هیچکدام موفق به اخذ صد هزار رای هم نشدند. البته بیشتر از نارضایتی از نمایندگان، مردم پی برده بودند که تغییر از صندوق رای حاصل نمی شود و انتخابات بیشتر از آنکه نماد دموکراسی باشد، نمایشی از عوام فریبی است. در دو انتخابات اخیر مردم نشان دادند که دیگر امیدشان به صندوق رای امیدی واهی و کاذب است. لیست امید مجلس دهم از «تکرار» آقای خاتمی رای آورده بود. همچنین خاتمی اعتبار خود را علاوه بر لیست امید، خرج دو دوره انتخابات ریاست جمهوری برای روحانی کرد. با این توصیف، اما شرایط روزبروز بدتر شد. سه رویداد مهم جنبشی در دورانی که گفته می شد اصلاح طلبان ریاست جمهوری و تا حدی مجلس را در دست داشتند رخ داد. از طرف دیگر در سالهای ۷۸، ۹۶ و ۹۸ شاهد اعتراضات مردم بودیم. اتفاق تاسف بار سال ۹۸ در زمان دولت روحانی و سال پایانی مجلس دهم رخ داد که اصلاح طلبان نیز در این مجلس نقش داشتند. دریغ و درد که بجز نامه ۷۷ نفر(در اعتراض به وقایع سال ۹۸) و چند نطق در مجلس دهم، اعتراضی از طرف آنها رخ نداد. این در حالی بود که برای همان ۷۷ نفر و برخی از نمایندگان مجلس دهم هم پرونده سازی شد.
نا امیدی کامل از جریان اصلاح طلبی از دی ماه ۹۶ با شعار «اصلاح طلب - اصول گرا» دیگه تمومه ماجرا شروع شد. هر چه بود با استقبال حاکمیت و نیروهایی که این طیف را «وسط باز» و مقوم جمهوری اسلامی می دانستند روبرو شد. جریان اصلاح طلبی هم نتوانست در این مدت دست به بازسازی یا خود انتقادی بزند و تغییرات تا حد تغییر نام(جبهه اصلاحات)باقی ماند. اصلاح طلبی شامل طیف گسترده ای می شد یا میشود. از احزاب و افرادی که صندوق رای را تنها راه نجات می دانند تا طیف هایی که به این نتیجه رسیده اند که صندوق رای با سبک موجود جواب نمی دهد. حال «ابرجنبش» فعلی(به تعبیر دکتر پیران) محک مهمی برای جریان اصلاح طلبی است که حکومت حتی نقش واسط حداقلی را برای آن ها نیز نمی پذیرد. از طرف دیگر در بین مردم هم به نظر میرسد که سطح نارضایتی از اصلاح طلبان به گونه ای است که حداقل بخشی از مردم نابسامانی های موجود را در رای دادن و امید بستن به اصلاح طلبان می دانند.
جریان اصلاح طلبی نیاز به نقد دارد، اما نقد نیز از طرف برخی از افراد و احزاب این جریان متاسفانه پذیرفته نمی شود و با واکنش های تند رو به رو می شود. افراد خاصی از احزابی که در جبهه اصلاحات نقش اصلی در این جریان دارند معتمد آقای خاتمی بوده و به ایشان مشاوره می دهند. پس، از یک طرف نقش کلیدی آقای خاتمی در این جریان است و از طرف دیگر احزابی که نقش بسیار پررنگتری نسبت به سی و یک حزب که جبهه اصلاحات را تشکیل می دهند وجود دارد. دو حزب کاملا تشکیلاتی و تاثیرگذار این جبهه کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت هستند، گرچه نظرات این دو حزب شبیه به هم نیست و رویکردهای هر دو حزب متفاوت است. در این میان حزب اتحاد ملت در اکثر حوادث در سمت مردم قرار گرفته است. البته قابل ذکر و توجه است که این نیز در حد پند و اندرز و همچنین تبیین شرایط موجود است. حال شنیده شده است که اخیرا تعدادی از اصلاح طلبان از سوی بخش یا بخشهایی از حکومت برای گفتگو دعوت شدهاند. این در حالی است که حاکمیت پیش شرطهایی تعریف کرده است که دورنمای مثبتی ارائه نمی دهد. عباس عبدی در نوشته ای ابراز داشته است که؛ «به حکومت فرصت اصلاح داده شود».
@ParvanehSalahshouri
ادامه یادداشت در پست بعد:
👇👇
پروانه سلحشوری
اصلاح طلبان و جنبش موجود مطلوب آن است «احزاب اصلاح طلب از «وسط بازی» که به آن معروف شدهاند دست کشیده و با مردم همراه شوند». 📝پروانه سلحشوری دور دهم پس از رد صلاحیت گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس و به قول سعید حجاریان در غیاب ژنرال های اصلاح طلب لیست امید…
بخش دوم :
متاسفانه به نظر میرسد که حکومت تنها راه را سرکوب می داند و هر روز به تعداد خانواده هایی که عضوی از آن ها یا کشته شده و یا در زندان هستند، افزوده می شود که با این روند، گذشت و عقب نشینی از طرف معترضان این بار بعید به نظر میرسد.
تا حاکمیت از تمام قدرتش برای سرکوب استفاده کرده است و اذعان به ۲۰ هزار زندانی و دادن حکم اعدام توسط قاضی که اظهار می کند برای بازدارندگی چنین کاری را می کنند نه اینکه متهم الزاما جرم مستحق اعدام را مرتکب شده باشد که متاسفانه این بازدارندگی به نظر میرسد با هدف ایجاد ترس و ارعاب معترضان صورت میگیرد. در این شرایط به نظر میرسد مطلوب آن است افراد و احزاب اصلاح طلب از «وسط بازی» که به آن معروف شده اند دست بردارند و با مردم همراه شوند. به نظر می رسد مردم راه خود را انتخاب کرده باشند و همانطور که آقای خاتمی در آخرین بیانیه خود از شعار زیبای زن- زندگی- آزادی نام می برد و در ادامه به نتیجه رسیدن این جنبش را نوید داده اند، میتواند شروع جدیدی برای جریان اصلاح طلبی بوده و احزاب اصلاح طلب با قاطعیت تمام پشت سر آقای خاتمی که اکنون به خواست مردم رسیده است قرار بگیرند و خواستار تغییرات بنیادین باشند. در این راه برسمیت شناختن خیابان، تغییر هدفمند و روشمند در این جریان است و میتواند گروههایی که هنوز به جنبش نپیوستهاند را همراه کند. به احتمال زیاد اگر این جریان قاطعانه و هدفمند از جنبش مردم حمایت کند، هزینه های کمتری مردم خواهند داد. اکنون شرایط کشور به گونه ای میرسد که سکوت در مقابل اتفاقات رخ داده، سکوت در مقابل جانهایی است که از دست میرود، روانهایی است که تا زنده هستند آسیب شدیدی دیده اند، چشم هایی است که دیگر نمی بینند و در نهایت پدر و مادرهایی است که فرزند کودک، نوجوان و جوان خود را از دست دادهاند. فصل سردی است، پاییز خونباری است. سکوت جایز نیست.
@ParvanehSalahshouri
متاسفانه به نظر میرسد که حکومت تنها راه را سرکوب می داند و هر روز به تعداد خانواده هایی که عضوی از آن ها یا کشته شده و یا در زندان هستند، افزوده می شود که با این روند، گذشت و عقب نشینی از طرف معترضان این بار بعید به نظر میرسد.
تا حاکمیت از تمام قدرتش برای سرکوب استفاده کرده است و اذعان به ۲۰ هزار زندانی و دادن حکم اعدام توسط قاضی که اظهار می کند برای بازدارندگی چنین کاری را می کنند نه اینکه متهم الزاما جرم مستحق اعدام را مرتکب شده باشد که متاسفانه این بازدارندگی به نظر میرسد با هدف ایجاد ترس و ارعاب معترضان صورت میگیرد. در این شرایط به نظر میرسد مطلوب آن است افراد و احزاب اصلاح طلب از «وسط بازی» که به آن معروف شده اند دست بردارند و با مردم همراه شوند. به نظر می رسد مردم راه خود را انتخاب کرده باشند و همانطور که آقای خاتمی در آخرین بیانیه خود از شعار زیبای زن- زندگی- آزادی نام می برد و در ادامه به نتیجه رسیدن این جنبش را نوید داده اند، میتواند شروع جدیدی برای جریان اصلاح طلبی بوده و احزاب اصلاح طلب با قاطعیت تمام پشت سر آقای خاتمی که اکنون به خواست مردم رسیده است قرار بگیرند و خواستار تغییرات بنیادین باشند. در این راه برسمیت شناختن خیابان، تغییر هدفمند و روشمند در این جریان است و میتواند گروههایی که هنوز به جنبش نپیوستهاند را همراه کند. به احتمال زیاد اگر این جریان قاطعانه و هدفمند از جنبش مردم حمایت کند، هزینه های کمتری مردم خواهند داد. اکنون شرایط کشور به گونه ای میرسد که سکوت در مقابل اتفاقات رخ داده، سکوت در مقابل جانهایی است که از دست میرود، روانهایی است که تا زنده هستند آسیب شدیدی دیده اند، چشم هایی است که دیگر نمی بینند و در نهایت پدر و مادرهایی است که فرزند کودک، نوجوان و جوان خود را از دست دادهاند. فصل سردی است، پاییز خونباری است. سکوت جایز نیست.
@ParvanehSalahshouri
✍🏻پروانه سلحشوری
🟢امروز تماس گرفتند و گفتند که پرونده من به دادگاه انقلاب شعبه ۱۵ ارجاع شده است. پرونده به قاضی صلواتی سپرده شده است. یکشنبه جلسه دادگاه است. وکیلم آقای محمدعلی کامفیروزی در زندان است. بر آنچه تاکنون گفتهام اعتقاد راسخ دارم.
🔹هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
@ParvanehSalahshouri
🟢امروز تماس گرفتند و گفتند که پرونده من به دادگاه انقلاب شعبه ۱۵ ارجاع شده است. پرونده به قاضی صلواتی سپرده شده است. یکشنبه جلسه دادگاه است. وکیلم آقای محمدعلی کامفیروزی در زندان است. بر آنچه تاکنون گفتهام اعتقاد راسخ دارم.
🔹هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
@ParvanehSalahshouri
The owner of this channel has been inactive for the last 11 months. If they remain inactive for the next 18 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.