Telegram Web Link
Forwarded from اتچ بات
💔

درگذشت دخت شریف مجاهدنستوه پدرطالقانی را
به خانواده محترم ایشان وملت ایران تسلیت عرض
مینمایم سید محمد سیف زاده
Forwarded from M Fathi
تسلیت زهرا رهنورد از حصر به مناسبت درگذشت اعظم طالقانی:

خانم اعظم طالقانی - پیشتاز تفسیر غیرجنسیتی از واژه ی«رجل سیاسی» مندرج در قانون اساسی‌ست، واژه ی دوپهلویی در قانون‌اساسی که ریاست جمهوری را به عنوان حقی مردانه تثبیت کرده است.
واژه ای که سایه ی سنگین‌ش در طول چهل سال حکومت اسلامی قوانین و فرهنگ حوزه ی زنان را در شکاف جنسیتی غیرقابل ‌قبول و باور غوطه‌ور کرده است.
مقاومت و رفتار آزادی‌خواهانه‌ی اعظم طالقانی، فرایند پیچیده‌ای است از دانش آکادمیک او در دانشکده ی حقوق، تجربه ی سخت زندان و میراث پدرمرحومش آیت‌الله طالقانی.
فعالیت‌های این بانوی فقید با وجود بیماری‌های جسمی و مسئولیت‌های سنگین مادری و تألمات روحی ناشی از پریشانی‌ها و نابسامانی‌های ملی، از او اسوه‌ای بی‌بدیل اما قابل پیروی ساخته‌است.
اولین تجربیاتم با او تشکیل جمعیت زنان انقلاب اسلامی از پیش از انقلاب بود، دوستی ادامه دار تا همراهی و همدلی‌هایش در جنبش سبز ودلجویی از خانواده‌های زندانی.
حالا من در این حصر بی‌سرانجام با او که بالاخره سرانجام یافت همچنان همراه و همدرد هستم در جهت احقاق حقوق برابر زن و مرد و همه آن دغدغه های جدی و بارزش.
اکنون فقدان تاسف و تاثر آور این دوست دیرین شخصیت بزرگ و فهیم را به همگان بخصوص خانواده ایشان و دوستان تسلیت می‌گویم.

زهرا رهنورد، آبان ۱۳۹۸
◾️ در سوگ مجاهدي نستوه به نام اعظم

🖋 تقديم به پدر طالقاني كه ابوذر زمان بود...
ابوذر همان بود كه مژده ي آمدن بهار را به پيامبر داد و پيامبر گفت او اهل بهشت است؛ و امروز بانويي به پدر مهربان اين انقلاب پيوسته است؛
ياد «قیصر امین پور» در اين سال روزها كه گفت:
دلي سربلند و سري سر به زير
ازين دست عمري به سر برده ايم...

بانويي پر از خاطرات ترك خورده كه دل به پاييز نسپرده بود؛ گلدان او پر بود از پيام هاجر و پيام ابراهيم... بانويي كه به قدر روزهاي عمرش خواند و نوشت و ايستاد و مبارزه كرد؛ بانويي مصلح و نماد مقاومت و مجاهدت و مليت و اسلاميت؛
بانويي كه اقيانوس بود آرام اما عظيم؛ دختر بزرگ پدر و بانويي بزرگ ترين؛
بازار كلمات داغ است؛ هركس از خودش مي گويد و در تنور آتش اين هجران مي دمد اما يك آرمان هرگز نمي ميرد؛ زن باشي يا مرد فرقي نيست؛ وقتي جانت فداي وطن و انديشه ات، آزادي است، تو زنده اي؛ تو به اندازه روزهايي كه فدا شده اي آزاده اي؛ تو ماندگار خواهي بود مثل نامت «اعظم»

ميراث پدر طالقاني، فرزنداني است كه همه با هر تفكري او را دوست دارند و به نام اخلاق و مجاهدت او هزار بار مي ايستند و سر تعظيم خم مي كنند؛ بانو اعظم طالقاني نزديك ترين اين فرزندان بود؛
تسليت به تمام فرزندان ابوذر زمان، به تمام اهالي مليت و اصلاحات به تمام مردماني كه هنوز كه هنوز است قدر و قيمت پاكي و مبارزه در وطن و خاك اجدادي را مي دانند و به راست قامتان افتخار مي كنند؛ تسليت به خانواده ي محترم طالقاني كه من و همه مديون لطف و صبوري ايشان بوده و هستيم و مردمان شريف ديار طالقان و دعا براي خودمان كه روزي باشد به نام ما مثل روز بانويي به نام "اعظم طالقاني"

سر ز حسرت به در میکده‌ها برگردم
چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود...
يادش جاودان▪️

|کانال رسمی مهندس قاسم میرزایی نیکو|
👉 @GhasemMirzaeiNikou
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
پیام تسلیت شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت درگذشت بانو #اعظم_طالقانی
بازگشت همه به سوى اوست.
با دريغ و تاسف بسيار، درگذشت خانم اعظم طالقانى را كه در طول عمر اثرگذار خود همواره در راه حق و مبارزه با ظلم و استبداد و در راه كسب برابرى و تساوى حقوق زن و مرد تلاش نمود، به عموم هموطنان عزيز و به ويژه به خاندان گرانقدر طالقانى تسليت مى گوييم. اين بانوى بزرگوار به سان پدر ارجمند خود، آيت الله سيد #محمود_طالقانى هميشه پيرو راه نهضت ملى ايران و رهبر گرانقدر آن #دكتر_محمد_مصدق بود.
ما ياد و نام او را گرامى ميداريم و به روان پاكش درود مى فرستيم.
دهم آبانماه ١٣٩٨
تهران - شوراى مركزى جبهه ملى ايران
@NFIfans
🔸مادربزرگ قصه‌هایش تمام شد
✍️احمد هاشمی

این عکس را پارسال گرفتم و توی یک شماره نشریه پیام ابراهیم کار کردم. پیغام داده بودند که یعنی چی عکس با خنده از خودت می‌گذاری. گفتم حاج‌خانم عکس باید شبیه خود آدم باشد. این شبیه خود شماست. دیگر این عکس را کار نکردیم، اما امروز فرق می‌کند، کسی ایراد نمی‌گیرد.

من از آن آدم‌هایی نیستم که مرگ را یک اتفاق عجیب و غریب می‌دانند. ماجرا آن‌قدرها که می‌گویند سوزناک نیست. یک‌جور رفتن است و رفتن هر جور هم باشد، هزار بار می‌ارزد به لحظه‌ای یک‌جا ماندن. فقط آن قسمت که خاک می‌ریزند روی آدم خوب نیست و اگر راه‌حل دیگری برایش پیدا می‌کردند بهتر بود، مابقی فقط دل‌تنگی است و دل‌تنگی سخت‌ترین درد عالم است. آدم از آن زیر دلش برای هوا تنگ می‌شود. دل‌تنگی خود مرگ است.

من از آن آدم‌هایی هستم که بلدم در مرگ عزیزانم خویشتن‌دار باشم، اما این عادت و دل‌تنگی را نمی‌دانم چه می‌شود کرد. عادت کرده بودم به زنگ تلفنی که تقریباً هرروز بلند می‌شد و اگر حوالی ظهر بود یا آخر شب، ندیده می‌دانستم حاج‌خانم است. پیگیری خیلی از کارهای نشریه با خودش بود. هر دو ماه دو بار می‌دیدمش؛ یکی برای اینکه تصمیم بگیریم درباره چه موضوعاتی کار کنیم و یکی هم روز آخر صفحه‌بندی که گاهی تا نزدیک صبح درباره جلد و تیترها و مطالب بحث می‌کردیم. وسطش هم مدام می‌گفتم «حاج‌خانم نزدیک صبحه، من هر شب ساعت ده و یازده خوابم، به نظرم همین‌جوری خوبه...»

پرونده‌ای درباره آزار جنسی زنان درآوردیم و شماره پیش درباره طلاق کار کردیم. قبلی‌ها را الآن درست یادم نیست. شماره آخر درباره امید کار کردیم. درباره همه‌چیز نظر می‌داد، اما تصمیم نمی‌گرفت. گاهی با مقاله‌هایی موافق نبود یا اصلاً طرح خیلی از مسائل را صلاح نمی‌دانست، حرف هم که می‌زدیم قانع نمی‌شد، بااین‌حال نمی‌گفت آن مطالب را کار نکنیم. این شماره تیتر یادداشت من «غم بی‌کران و می ارغوان» بود که به نظرش مناسب پیام ابراهیم نبود، اما خب این‌جور وقت‌ها معمولاً کار با ردوبدل شدن دو سه جمله حل می‌شد.

شماره پیش گفت من هرچه لازم باشد خطاب به صاحبان قدرت گفته‌ام، این شماره می‌خواهم با مردم صحبت کنم. این بار شروع کرد به قصه گفتن و عنوان سرمقاله‌اش را گذاشت «مادربزرگ قصه می‌گوید» بلد بود قصه بگوید. وقتی شروع می‌کرد به خاطره گفتن از قدیم‌ها و از حاج‌آقا، لحنش شبیه مادربزرگ‌ها می‌شد. برای همین‌ها می‌رفتم پیشش. مجله بهانه بود.

من از آن آدم‌ها نیستم که فکر می‌کنند وقتی کسی بمیرد تمام می‌شود. مرگ حتی ندیدن و نشنیدن نیست، مرگ فقط فاصله است.
دلم برات تنگ می‌شه مادربزرگ
دوستت دارم همیشه
فعلاً خداحافظ

@cheshmandaz_iran

http://uupload.ir/files/0knp_1.jpg
جان به سر آرام گرفت؟
اعظم خانم هم رفت خیلی ها این جمله بالا را گفتند.
مهندس سحابی می گفت: چه انرژی دارد این خانم طالقانی بسته برو تو با ان سرو کله بزن.
منتظری می گفت: اگر یک مرد در مخالفان حکومت باشد ان هم اعظم خانم است.
هدی صابر می گفت :شیفت شب ملی-مذهبی (او به دلیل داشتن فرزندی معلول از ساعت 10 شب کارش را شروع می کرد تا اذان صبح.)
بسته نگار می گفت: خودش یک حزب است (البته این را هم مثبت و هم نقدی می گفت)
علی افشاری و مهدی امینی زاده و بسیاری از این نسل گفتند:برای ما و نسل من مانند مادری دلسوز بود.
چند نماینده زن مجلسی که شجاعتی دارند او را به عنوان الگو ستودند.
اما خواهر زاده من که متولد 1373 است می گفت این خانم طالقانی جان به سر است ساعت 1 شب زنگ می زند از مامان مقاله می خواهد خوب صبح زنگ بزند.
برای من صمیمیت در برخوردش و هم انچه از طالقانی در او می دیدیم علاقه اش به مهندس سحابی جذاب بود.
اعظم خانم دنیای بود که در فراز و نشیب خود، خودش بود اقای زاده ای که خیلی به پدرش شبیه بود به همین دلیل هم مقلدش نبود. او دنیای خودش را ساخت.
رحمت بر او باد و بر ما که محتاج رحمت اوییم.

تقی رحمانی
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ بانویی خستگی ناپذیر در عرصه کنش سیاسی -اجتماعی و اقتصادی و منش انسانی وزنانه

محترم رحمانی

اعظم طالقانی در سپهر تلاش ایرانیان برای دستیابی به برخی حقوق ملی و زنانه چون نگینی می درخشد او چراغ راهی است که هر یک از هم وطنان خود را با نام و قلم صدا می زد و از ایشان هل من ناصرینصرنی می طلبید ودر راهی که بر می گزید هرگز از پای نمی نشست نه آرای خود را به کسی تحمیل می کرد و البته تحمیلی را بر خود نمی پسندید.
اعظم طالقانی نهاد سازی در مفهوم حزبی، اقتصادی و فرهنگی را دنبال کرد و تجارب زنانه بسیاری در این زمینه ها انباشته است.
حزب جامعه زنان انقلاب اسلامی با همه محدودیت ها و موانع خارجی و داخلی بیشمار به فعالیت های خود ادامه داد البته وی در قامت دبیرکل حزب هم نگذاشتند، هم نشدو هم نتوانست حزبی ساختاری ومفهومی را سامان دهد اما به عنوان یک فعالیت مستمر حزبی نشانه هایی از تلاش زن ایرانی را صورت واقعیت داده است که خود تجربه ای مستقل و زنانه است. حداقل سه شاخص کار حزبی ایشان در:۱- انتشار مستمر ارگان رسمی حزب؛ پیام ابراهیم(هاجر) ، ۲-ثبت نام و رد صلاحیت همیشگی در انتخابات ریاست جمهوری برای شکستن طلسم حضور زنان و۳- تلاش یک سال اخیر برای کسب مجدد مجوز حزب تعطیل شده و از سر گیری کارهایش مثال زدنی است.
نشریه پیام ابراهیم با سردبیرانی چون هدی صابر، مهدی غنی ،جواد رحیم پور احمد هاشمی....دبیرانی چون فاطمه گوارایی، نرگس محمدی، پروین بختیار نژاد و مرضیه آذر افرا و سایر نویسندگان به آنچه منافع ملی مردم ایران را لحاظ می کرد پای بند بوده است نشریه بسان باشگاه آموزشی فعال با درب گشوده در تربیت وپرورش قلم بسیاری از نویسندگان فکری، اجتماعی وسیاسی نقشی ایفا کرده است.
اعظم طالقانی همچنان توانست در سازه اشتغال و در آمد زایی نیز همت بورزد کارگاه های تولیدی خیاطی که از پارچه های داخلی تهیه می شد شرکت تعاونی نجم و....و....
یک سال آخر خانم طالقانی با تمامی احوال ناخوش جسمی پیگیر حزب تعطیل شده خود بود وی تمام تلاش خود را برای برگزاری انتخابات مدیران حزب و ...به انجام رساند و با پیگیری تلاش کرد درهر یک استان ها نمایندگانی برای حزب عضو گیری و به ثبت رساند وهمه می دانیم چه موانع بیشمار خارجی و داخلی بر سر چنین مسیر پر پیچ و خمی وجود دارد او اما خستگی ناپذیر و شاد به چنین اقدامی همت می گمارد.
خانم طالقانی مدت ها سمت مدیرعاملی مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی را به عهده داشت.
به پاس منش انسانی وی در به اختیار در آوردن لوازم میراث انقلابی برای منافع عموم مردم ایران، جوانان، زنان و خانواده های بی سرپرست و بد سرپرست ، به پاس تلاشش برای پیگیری حقوق زندانیان و خانواده های شان و به پاس تمام زنگ های تلفن مستمر برای احوال پرسی های پر محبتش ویا....که بسیاردوست داشتنی بود و آدمی را از انرژی های شباهنگام لبریز می کرد برای نگرانی ها و راهنمایی ها و به پاس مهرورزی و همدردی شان با خانواده های زندانی و تبعیدی ،به پاس غم گساری هایشان و همه دردهای جسمی و....برای ایران برخود روا داشتند این کنش گر دلسوز ، مداراگرا ، تنها ولی شجاع، پر انرژی و خستگی ناپذیر را بدرقه می کنیم.

تمامی سرود های تو
تمامی سرودهایت

در دستان دخترکی است
دخترکی که مستقل، تنها و پرتجربه
کوله ات را بدوش خواهد کشید
و در دنیایی برابر به تو خواهد اندیشید

یکی در ساختار سازه حزبی
یکی درسازه نامزدی ریاست جمهوری
وآن دیگری در مدیرمسئولی
و البته دیگری در کار آفرینی

همه در منش انسانی با تو
فراموش نکردن تنهایان

سفرت ای مهربان پراز لطف
برما تسلیت باد
Forwarded from سید علی محمودی (S.A Mahmoudi)
🌑 اعظم طالقانی و ارادۀ معطوف به حقیقت

✍️ به مناسبت در گذشت بانوی مهر، اراده و تکاپوی انسانی

🔹بزرگ‌بانوی امید، آگاهی و روشنگری، اعظم طالقانی(1398-1322) شامگاه دیروز از میان ما رفت. او از نسل کوشندگان اجتماعی و سیاسی سدۀ اخیر بود که در ایران امروز می‌زیست. می‌خواهم بگویم و تأکید کنم که او در گذشته زندگی نمی‌کرد. او فرزند زمان خویشتن بود. بسیاری از همکاران او پسران و دخترانِ بیست سی ساله بودند. در عین حال او تبارنامۀ تاریخی خویش را به خوبی می‌شناخت. بی‌جهت نبود که نام دو نشریۀ خود را «پیام هاجر» و «پیام ابراهیم» نهاده بود. او از نواندیشان دینی ایران بود که دین باوری را با میهن دوستی درآمیخته بود. مطالعات و پژوهش‌های دینیِ او قرآن محور بود. او تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر را به خوبی می‌شناخت.

🔹 در این روزگار هرکسی در عرصه های اجتماعی و سیاسی، دلمشغول و نگران چیزی است. یکی نگران صنف و سلسلۀ خویش است که از سّکه نیفتد، یکی نگران سِمَت و مقام خویش است که از دست نرود، دیگری چشم از قدرتِ فرقه و طایفۀ خویش برنمی‌دارد که در گذر زمان به فتور و سستی مبتلا نشود. اعظم طالقانی نگران ایران بود و در حفظ سرمایه‌های آن می‌کوشید. او در راه آزادی و مبارزات ضد استبدادی- که بارها به دستگیری و حبس او انجامید-، رنج‌ها برد، سختی‌ها کشید و محدودیت‌ها را با صبوری تحمل کرد و پشت سرنهاد.

🔹اعظم طالقانی از دانش، بینش و اخلاق پدرش سید محمود طالقانی بسیار آموخته بود و به نیکویی نزد وی مشق سیاست‌ورزی کرده بود. دین شناسی او نیز بر مدار قرآن، زیر تأثیر پدر-صاحب تفسیر«پرتوی از قرآن»- بود. اما او در طول زمان نشان داد که گرچه فرزند آن بزرگمرد است و در دامان او پرورش یافته، اما خود دارای شخصیتی مستقل و ممتاز است. او را« دخترِ طالقانی» نمی‌خواندند. او«اعظم طالقانی» بود.

🔹افزون بر امید که در کلام و منش او موج می‌زد، انگیزه ای مثال زدنی در کار و تلاش مداوم داشت. این بانو شخصاً با اندشمندان و اهل قلم تماس می‌گرفت و از آنان می‌خواست که در پیشبر هدف‌های انسانیش با او همراه شوند: مقاله بنویسند، در مجالسی که برپا می‌کرد سخن بگویند و درکار خیرِ دیگری پیشقدم شوند. در برابر این ارادۀ پولادین و انگیزۀ متراکم و حرکت‌آفرین، مجامله و مقاومت رنگ می‌باخت و بهانه‌ها در افقِ ذهن‌ها ناپدید می‌شد.

🔹او به کار تشکیلاتی باور داشت و در این راه می‌کوشید. تأسیس«جامعۀ زنان انقلاب اسلامی»، بنیادنهادن مرکز آموزشی، همکاری با نهاد های مدنی و شرکت در کارزارهای اجتماعی در جهت برابری حقوقی زنان، از جمله فعالیت های او بود. او مقصر نبود که هنوز برای جامعۀ ایران امکان و فرصت لازم فراهم نشده است که در مقام شهروندان فعال به برپایی نهادهای مدنی و احزاب سیاسیِ مستقل در تراز ملی دست بزنند. او در حد توان خود نهادساز بود. وقتی خاک، آب و هوا مساعد نیست و باد از جانب مخالف می‌وزد، سرزنش باغبانان دانا و توانمند، کاری خردمندانه و اخلاقی نیست.

🔹اعظم طالقانی پس از یک دوره نمایندگی مجلس، از صحنۀ سیاست رسمی کشور دست کشید و در عرصۀ عمومی به تلاش فکری، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پرداخت. او می‌اندیشید که جامعۀ ایران به ویژه نسل جوان، بیش از هرچیز به کنش‌های مدنی در عرصۀ عمومی نیاز دارد تا هم‌اندیشی، همکاری و مشارکت را به عنوان مهارت بیاموزد و در پیشبرد هدف های ملی و دموکراتیک به کار بندد.

🔹در گفت و گوهایی که گاه به گاه با هم داشتیم، به گرمی و همراه با مهر، بر همکاری‌های فکری و فرهنگی تأکید می‌نهاد تا از این رهگذر، به غنای فکری، دانایی و تواناییِ شهروندان افزوده شود....

🔹از اعظم طالقانی می‌توان درس‌ها آموخت که درس ارادۀ معطوف به حقیقت در صدر آن‌ قرار دارد: زیست شخصی حقیقت‌محور، کنش اجتماعی حقیقت‌محور، مشی سیاسی حقیقت‌محور. بیفزایید: درس گام برداشتن روشنگرانه در قلمرو امکانات، درس« می‌توان کاری برای ایران کرد، اگر بخواهیم و اراده کنیم.»، درس امید و تلاش و پویایی. ایرانیان به‌ویژه زنان و جوانان، بیش از پیش سزاوار آموختن از منش و روش او هستند. تأثیرگذاری شخصیت‌های بزرگ بر جوانان، تجربه‌ای بی بدیل است که خواندن کتاب نمی‌تواند جای آنرا بگیرد.

🔹روانش شادباد. او زنده است و در پهنۀ این مرز و بوم زنده خواهد ماند.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما.

💢سید علی محمودی
9/8/98
@Drmahmoudi7
Forwarded from ﺳﺎﻳﺖ ﻣﻠﻲ - ﻣﺬﻫﺒﻲ
انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت دوست عزیزم سرکار خانم اعظم طالقانی فرزند آیت الله طالقانی همان که به تعبیر بنیانگذار انقلاب ابوذر زمان بود، موجب تأسف و تأثر بسیار گردید. خانم طالقانی از مبارزان واقعی راه استقلال و آزادی بود و در این مسیر رنج فراوانی را تحمل کرد. او حتی در مقاطعی همزمان با پدر بزرگوارش در حبس نظام ستم شاهی قرار گرفت.
مرحومه اعظم طالقانی که از معدود زنان مبارز و رنج کشیده دوران پهلوی بود، پس از انقلاب بدون هیچ ادعایی در عرصه های مختلف حاضر شد و خدمات ارزشمندی از خود بجا گذاشت. چند دهه تلاش وقفه ناپذیر فرهنگی و سیاسی این عزیز که در جهت اصلاح و احیای حقوق زنان صورت گرفت بر کسی پوشیده نیست.
اینجانب بارها شاهد بزرگواری آن عزیز نسبت به همسر در حصرم بودم و هرگز محبت و اعلام آمادگی اش برای حضور در منزل مان در لیالی قدر 89 آنگاه که مواجب بگیران حکومت خانه را بر سَرمان ویران کرده بودند از یاد نخواهم برد.
این ضایعه را به خانواده ارجمند طالقانی، بستگان، دوستان و علاقه مندان آن عزیز سفر کرده تسلیت می گویم و از خداوند منان برای آن عزیز غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان صبری جمیل مسئلت می نمایم.
فاطمه کروبی
@Sahamnewsorg
Forwarded from ﺳﺎﻳﺖ ﻣﻠﻲ - ﻣﺬﻫﺒﻲ
او که به راستی اعظم بود
#عمادالدین_باقی
‏خانم اعظم_طالقانی هم ازقافله استبداد ستیزان رفت. او براستی اعظمی بود ازجامعه زنان.
چه اندوهبار است که گرگ اجل یکایک از این نسل می برد وما با قدمها ودستان خویش یکایک،بهترین انسانهای دوران را بدرقه گورستان می کنیم ومنتظر مسافران بعدی می مانیم که بی شک خود نیز دیر یا زود مسافر این قافله خواهیم بود.
اگر بخواهیم فهرستی از زنان نامی ایران را بشماریم بی تردید #اعظم_طالقانی ازبرجسته ترین انهاست.پیشینه مبارزات وزندان وشكنجه های او در رژیم پهلوی بر کمتر کسی پوشیده است وحاجتی به تکرار نیست اما پس ازانقلاب او درخشانتر است. انقلابی که بیش از همه وامدار کسانی چون او بوداما دیگرانی رشته اش را بدست گرفتند که میراث خوارش بودند.
اعظم طالقانی دینداری،آزادیخواهی ومبارزه با استبداد را توامان داشت وهیچیک را قربانی دیگری نکرد.اصالت وهویت برای او معنایی روشن داشت.
در جامعه مدنی ایران"جامعه زنان انقلاب اسلامی" قدیمی ترین نهادی است که از اوایل جمهوری اسلامی تاسیس کردوتاکنون ادامه دارد.بسیاری ازما دیده ایم که سالهای مدیدی هر روز عصر را تا پاسی از شب در این مؤسسه مي گذراند.گرچه نهادی بیشتر قایم به فرد بود اما مکانی بودکه فرصتهای فراوانی برای مغضوبان وسوته دلان فراهم می کرد که گردهم آیند و از غربت به درآیند،نشست های تحلیلی وآموزشی فراوانی از دگرباشان برپا کرد و بروندادهای ارجمندی داشت که مجموعه خاطرات ارزشمند مهندس #سحابی ازجمله آنها بود.
بسیاری نمی دانستند که او درتمام این سالهاي پر تلاش،لحظه ای مسئولیت مادری فرزندی که تمام وقت نیاز به مراقبت داشت واکنون مردی دردهه پنجاه است را فروگذار نکردوبا ویلچر به همراه خودش به موسسه وجلسات می برد.اگر همه انچه گفته شد برای یک مادرفضیلت بود اما باتوجه به آگاهی از بار گران این مسئولیت كه توانمندی بالایی می طلبید توجه ويژه ايشان به مسائل اجتماعي وحضور مستمر در حزب و وظايف مدني وخيريه اي عظمت همت او را که براستی اعظمش می ساخت بیشتر نمایان می کند.هنگامی که خبر پروازش رسید نخستین مسئله ای که به ذهنم هجوم آورد این بودکه ازاین پس چه کسی صادق بيمارش را به دندان می کشد وتفرج می برد وتیمار می کند.
اعظم طالقانی گرچه در آغاز بانام پدرش شناخته می شد اما خود نیز درطول اعتبار پدر به جایگاهی مستقل وستودنی دست یافته بودوبه مثابه اعظم شناخته می شد.
او سرمایه اجتماعی اش را درست وبجا وسنجیده استفاده می کرد،نه می گذاشت ناصالحان وقدرتمندان مصادره اش کنند ونه می گذاشت ذخیره روزهای مبادا باشد بلکه دائم در حال سودرسانی و کنشگری بود.کاش برخی زنان دیگر راه او را می رفتند وسرمایه اجتماعی شان را برباد نمی دادند وچون او در میان مردم و در دل زنان استوار می ماندند وگره گشایی می کردند.
در زمانه ای که دهانها بسته بود او دهان همه بود.پس ازسال 1368 که اجماع جریانات سیاسی چپ و راست برکوبیدن اسطوره فضیلت آیت الله منتظری، همراه وهمرزم پدرش بود او گویی پس ازطالقانی منتظری را پدر می دانست وچون فرزندی دلسوز و استوار،صدای او ونشریه پیام هاجرش در کنار صدای دکتر صلواتی ونشریه نوید اصفهان باوجود کم شمار بودن اما پربازتاب بود وچشمها را خیره می کرد.هر دو بارها احضار وتهدید را بجان خریدند ومیدان خالی نکردند تااینکه توقیف شدند.ما نیز درآن زمانه پناه برده بودیم به پیام هاجر.تنها تریبونی در دنیای مطبوعات که می توانستیم سخنی از ممنوع شده ها بگوییم.
اعظم طالقانی بانامه های سرگشاده اش سنگری شده بود برای انانکه می خواستند حقیقتی بگویند یا بشنوند.درآن فضای سنگین شهامتش سبب شد که استاد عالیقدرمان #آیت_الله_منتظری با یاداوری یک حکایت تاریخی بگویند اگر یک مرد باشد اعظم طالقانی است.
یکی ازمشخصه های بارز او که دستمایه توجه دیگران بود پوشش او بود.پوشش سنتی او هیچگاه تغییر نکردوچون پرچمی بود برایش که هیچگاه زمین نگذاشت اما درپی آن نبود که این پرچم را با هر روشی درهمه جا به اهتزاز درآورد وتحمیل سبک پوشش به دیگران را ملامت می کرد.در سفری به نیکوزیا برای شرکت در همایش درباره ایران در سال 1376او همانگونه ظاهر شد که درتهران بود.بمانند همه سفرهايش،چادر برایش نه تنها محدودیت نبود که بسیار بیش از انانکه آنرا محدودیت می دانستند می کوشید ونقش اجتماعی داشت.او نشان می داد که می توان برهمان باورهایی بود که ربطی به جمهوری اسلامی نداشت وپس از سال 57 نگرفته بود ولی با انچه به نام این باورها انجام می شود هم درتعارض بود.درباره او سخن بسیار است و درمناسبتهای دیگر بازهم خواهم گفت.سخنانی که نشان می دهد چرا او نامش ویادش به نیکی ماندگارخواهد بود.راهش مانا باد و روحش شاد.
(روزنامه سازندگی،شنبه11 آبان1398با اندکی تغییر.مقاله روز درگذشت خانم طالقانی نوشته شد اما ترجیح دادم باتاخیر ولی در روزنامه منتشرشود)

کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
Forwarded from ﺳﺎﻳﺖ ﻣﻠﻲ - ﻣﺬﻫﺒﻲ
🔸انسانی در قامت یک لشکر
✍️لطف‌الله میثمی

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‌ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا (احزاب، 23)
از ميان مؤمنان رجالى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند (و خود را آماده‌ جهاد نمودند)، برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند) و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند، و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.

در پیش‌نویس قانون اساسی، رئیس‌جمهور می‌توانست هم مرد باشد هم زن. به دلیل مخالفت‌های جدی و ایجاد وحدت و ثبات ملی قرار شد مرد باشد، ولی اعضای شورای انقلاب به‌ویژه دکتر بهشتی واژه رجال سیاسی را برگزید و معتقد بود رجل اعم از مرد و زن است. زنده‌یاد اعظم طالقانی با بینش قرآنی که داشت در پی آن بود که واژه «رجل سیاسی» در معنای واقعی خودش نهادینه شود و همیشه خود را نامزد ریاست‌جمهوری می‌کرد تا از حقوق زنان دفاع کند. من به ملت ایران به‌ویژه جامعه زنان درگذشت جانگداز او را تسلیت می‌گویم. امیدوارم هر شهروند ایرانی مانند او به‌اندازه یک لشکر، دلسوز و پرکار باشند.

@cheshmandaz_iran

http://uupload.ir/files/1o0z_2.jpg
یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً

اینک که نفس آرام و مطمئن بانوی نستوه در جوار رحمت حق آسود، با قدردانی و سپاس از حضور و همراهی همه کسانی که در مراسم تشییع در کنار ما بودند، به استحضار می‌رساند مراسم بزرگداشت فقید زنده‌یاد سرکار خانم
«اعظم علایی طالقانی»
روز دوشنبه 13 آبان از ساعت 15 الی 17 در "کانون توحید" به آدرس میدان توحید، خیابان پرچم برگزار می‌گردد.
خانواده آیت آلله طالقانی

#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from Alireza Farhadifar
جمعیت زنان مسلمان نواندیش ضایعه درگذشت این بانوی بافضیلت و مبارز نستوه را به خانواده محترم ، جامعه سیاسی کشور ، دوستان و دوستداران ایشان تسلیت می گوید.
@jameiyatezananenoandish
Forwarded from پروانه مافی
مافی: اعظم طالقانی همواره درد مردم زمانه‌اش را داشت.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADwiEyYse1NiyjPxmQ
کانون زنان کارگزاران ملی با صدور پیامی درگذشت سیده اعظم طالقانی را تسلیت گفت.
متن پیام بدبن شرح است.
بسم الله الرحمن الرحیم
یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (۲۷) ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (۲۸) فَادْخُلِى فِى عِبَادِى (۲۹) وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۳۰)
هان اى روح آرام یافته و متین
به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
پس در جرگه بندگان من درآى.
و به بهشت من داخل شو!
تاريخ پرفراز و نشيب هماره صحنه ظهور جلوه هاي با كرامت و انسانهاي بزرگی بوده كه وجودشان چون چشمه اي جوشان، جويبارهاي فضل و كرم را به جريان انداخته است، مصداق چنین انسان هایی ، بانوی نستوه سیده اعظم طالقانی فرزند مرحوم ایت الله طالقانی که با تأسي به اجداد طاهرش به عنوان زني وارسته و رهيده از قيودات مادي الگويي مجسم از صفات شايسته را دارا بوده است.
خبر درگذشت بانوی مکرمه «سیده اعظم اعلائی طالقانی »، موجب تاسف و تاثر همگان شد. شخصیت برجسته ای که سالیان دراز عمر شریف خود را صرف علم آموزی و تربیت نسل انقلاب نمود و چندین سال زندانی سیاسی حکومت پهلوی که حاصل آن دردها و زجرهای ناگفته ای بود که تحمل کرد و سربلند در پیشگاه خداوند تقدیم راهش نمود.
کانون زنان کارگزاران ملی ضمن تسلیت به خانواده محترم آن بانوی بزرگ،جامعه زنان و تمام انسان هایی که دل در گروه محبت ایشان داشتند از خداوند منّان برای آن مرحومه غفران و رضوان الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم.
کانون بانوان حزب کارگزاران ملی

تو رها و ما اسیران ز غم تو گوشه‌گیران
همه ما به دام مانده، تو ز بند رسته مادر
▪️اعظم طالقانی از میان مان رفت.▪️

به نام خالق جهانیان که همگی به سویش بازمی گردیم.

دانش آموخته تاریخیم و فراز و نشیب های بسیار در طول تاریخ جهان، تاریخ اسلام و تاریخ ایران را خوب می شناسیم.
زنان پژوهشگر تاریخیم و غیبت زنان در فصل فصلِ تاریخ جهان و ایران را در سیر مطالعات تاریخی به عنوان نقش آفرینانی در همه عرصه ها و صحنه ها مشاهده کرده ایم.
فعال فرهنگی و اجتماعی هستیم و زنان نقش آفرین در تاریخ معاصر و تاریخ اکنون کشورمان را نیک می شناسیم. با آنها زندگی کرده ایم، شاگردی شان را کرده ایم، از آنان آموخته ایم و قدرشان نیکو دانسته ایم و سرانجام شکوه و شکایت های مان را نزدشان برده ایم.
همیشه از سخت ترین کارهای مان در انجمن زنان پژوهشگر تاریخ، راضی کردن زنان پیشکسوت و بزرگ منش و بلنداثر برای حضور در برنامه نکوداشت شان بوده است. مراسمی که دوست داشتیم در زمان حیات شان باشد و با گوهر وجودشان آذین یابد تا مخاطبین مان که باید جوانان مان باشند، آنان را اسطوره و افسانه و غیرقابل دسترس ندانند.
و تاریخ دوستان بدانند که هنوز موفق به کسب رضایت برخی از این بزرگان نشده ایم و اعظم طالقانی از آن گروه زنان پاک زیسته ای بود که آری گفتنش به این رویداد که برای ما افتخارآمیزترین برنامه عمر انجمنی مان بود و برای مدعوین، مردمی ترین و خاطره انگیزترین مجلس تقدیر از یک بزرگ و بزرگ زاده، نزدیک به یک سال به طول انجامید. مشکلات را که مهم ترین شان بیماری ایشان بود، خوب درک کردیم و دیگر بهانه ها را به جان خریدیم و اصرار کردیم و سماجت کردیم؛ درست مانند یک پژوهشگر تاریخ که برای یافتن حقیقت به دل تاریخ باید نقب بزند.و ما زنانه شکیبایی و انتظار پیشه کردیم تا وقتش فرارسد.
مثل همه قرارهای بانوی تاریخ ساز، نیمه شب تا ساعاتی از بامداد نزدش زانوی ادب زدیم و گفتیم و شنیدیم تا دلش نرم شد و مادرانه و مهرورزانه پاسخ "آری" داد.
زمان اختصاص داده شده به مراسم و دیگر محدودیت ها مانع از آن بود که همه گفتنی ها گفته شود، اما همان کوتاه گفته ها و نبشته ها نیز برای کسانی که او را نمی شناختند، حیرت انگیز بود.
اعظم طالقانی، فرزند سیّد محمود طالقانی که روزگاری نامش دل ها را نرم و چهره ها را گشاده می کرد و هنوز هم آن اثر سحرانگیز را دارد، بدون سوء استفاده از نام پدر، چنان در همه صحنه ها درخشید که باور آن برای نزدیکان و همه ما شاهدان عینی هم سخت است، چه رسد به دیگران که دورترند و دیرتر او را خواهند شناخت.
زنی برای همه عصرها و برآمده از همه عرصه ها، الگویی تمام که تأسی بر بانوی دو عالم فاطمه زهرا (س) کرد، نقش آفرین در عرصه خانواده و اجتماع، کارآفرین اجتماعی با دستی در فرهنگ و پایی در سیاست، بازآفرین "شدن ها"، دل داده به گذشته، ایستاده در راه خدمت به خلقی محبوب خالقش و چشم دوخته بر آینده
حالا او چهره بشاش و مهربانش را در نقاب خاک کشیده و ما تشییع کنندگان این خلیفه برحق خدا بر روی زمین و پیرو راستین پیامبر رحمت مانده ایم که پس از او کدام زن و یا حتی مرد پاک نهاد و پاک سیرتی و با کدام توان می تواند ایمان، توکل، صداقت، خدمت، شجاعت، استقامت و استغناء را معنا بخشد؟!
بی شک این رفتن ها، مسئولیت ما بازماندگان هم عصرشان را تا وقتی که هستیم؛ برای بازخوانی و بازنمایی فعالیت های اثربخش شان بیشتر می کند.
عروج ملکوتی این شخصیت ممتاز والگوی بی بدیل مسلمانی و انسانیت را به ایران و زنان و مردان آزاده ایران زمین تسلیت عرض نموده، برای بازماندگان ایشان صبر و اجر تمنا داریم. روح قرار یافته اش در روضه رضوان الهی شاد و نام و یادش جاودانه باد.
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ
۱۳۹۸/۸/۱۰
@zananepazhoheshgartarikh1396
Forwarded from اتچ بات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آی ... آی دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود
8 آبان 1386، قیصر امین پور، مردی از تبار هنرمندان مخلص و وطن دوست در حالی جهان فانی را وداع گفت که هر روز، برای هر ایرانی این دریغ و حسرت همیشگی را تداعی می کند که ناگهان چقدر زود دیر شد و دیگر قیصری نیست تا از درد و رنج انسانیت بسراید و دغدغۀ مردمان خود را به رشتۀ نظم بکشاند. 12 سال گذشته است و امروز در 8 آبان 1398، در سالمرگ وی، این بار زنی از تبار مبارزان مخلص و وطن دوست، سرشار از مهر مادری، کوله باری از امید به فرداهای روشن این سرزمین، نورچشم زنانی گمنام و دردمند که با دلاوری و همت والای این شیرزن، نان آور خانواده های خود ماندند و کارآفرین شدند، نماد بارز واژه رجل سیاسی بر اساس قانون اساسی و انگیزۀ حرکت و پویایی نسل جوان، پای از دایرۀ هستی بیرون نهاد و جامعۀ زنان ایران را سوگوار سفر ناگهانی اش نمود. اعظم طالقانی، سنبلی از جسارت، شجاعت، اصالت، هوشمندی، میهن دوستی، اعتقاد، انسانیت، مبارزه و پایداری در باورهای حقیقت جویانه زن ایرانی بود که دیگر در میان ما نیست. دریغ و حسرت همیشگی را برایمان به جای گذاشت که ناگهان چقدر زود دیر شد و نتوانست با همۀ مجاهدت و مداومتی که در استقرار و کاربست واژۀ رجل سیاسی برای زنان داشت، شاهد اجرای چنین مطالبه ای باشد. انجمن زنان پژوهشگر تاریخ که افتخار برگزاری تنها برنامۀ بزرگداشت، تجلیل و تقدیر از یک عمر مبارزه و تلاش این بانوی گرامی را داشته است، فقدان اعظم طالقانی را خسرانی بزرگ برای جامعۀ پویای زنان ارزشمند ایرانی می داند و ضمن تسلیت به خانوادۀ محترم ایشان، برای آن عزیز از دست رفته علو درجات را از باریتعالی خواهان است. روحش شاد و راهش پایدار باد.
الهام ملک زاده
رئیس هیأت مدیره انجمن زنان پژوهشگر تاریخ
8 آبان 1398
@zananepazhoheshgartarikh1396
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️ میروی و گریه میاید مرا ▪️
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ در سوگ بانوی نستوه انقلاب
@zananepazhoheshgartarikh1396
برای اعظم طالقانی و چهل سال مجاهدت فمینیستی اش

🖋سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔘 فمینیست ها از نحله های گوناگون، تحلیل مشترکی درباره ریشه های ستم جنسیتی ندارند و از این رو راه حل های متفاوتی برای حل مساله زن ارایه می دهند، علیرغم این تفاوت ها، همه آنها در این اصل هم داستانند که ستم جنسیتی، زنان را از حقوق انسانی شان محروم کرده و باید برای آن چاره ای اندیشید.

🔘 حال شخصیتی از میان ما رفته که اگرچه خود را فمینیست نمی نامید، اما مجاهدت فمینیستی او بیش از چهل سال تداوم یافت و سرانجام توانست این باور را به جامعه ایران منتقل کند که چگونه قانون اساسی، زنان را از یکی از حقوق خود یعنی مشارکت سیاسی در سطوح عالی و نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری محروم کرده است. به باور او این تفسیر تبعیض آمیز از قانون بود که شرط رجل سیاسی بودن را به ضرورت مرد بودن نامزدهای ریاست جمهوری معنی کرده، در حالیکه مراد از رجل سیاسی، شخصیت سیاسی فارغ از جنسیت است.

🔘 هر چند که او در مجاب کردن شورای نگهبان توفیق نیافت، اما خاطره مجاهدت فمینیستی او که تا واپسین انتخابات ریاست جمهوری دوره حیاتش ادامه یافت و تصویر او که علیرغم ضعف قوای جسمانی با کمک واکر برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 حضور یافت، تصویر باشکوه و تاثیرگذاری از مقاومت و مجاهدت بود که در اذهان زنان و مردان برابری خواه ثبت شده است.

🔘 حق زنان برای نامزدی ریاست جمهوری تنها یکی از ده ها حقی است که در جامعه ایران و در قانون اساسی از زنان دریغ شده است. قانون اساسی با تضییع حقوق نیمی از جامعه، به کمک زمینه ی اقتصادی و اجتماعی آمده که زنان و به ویژه زنان طبقات فرودست را در محرومیت و رنج گرفتار نموده است. اگر چه اصلاح این قوانین، بدون تغییرات ساختاری قادر به تضمین برابری جنسیتی نیست، اما تلاش کوشندگان راه برابری جنسیتی همچون اعظم طالقانی قابل احترام است. مرگ پایان او نیست و راهی که برای اعتراض به محرومیت زنان از مشارکت سیاسی باز کرد، بی رهرو نخواهد ماند.
انا لله و انا الیه راجعون

به راستی که بازگشت همگی ما به سوی خداست .

جامعه ی فعالان حوزه زنان ایران با درگذشت بانوی نستوه سیده اعظم طالقانی ، مادری پرانگیزه و خستگی ناپذیر را از دست داد .

زنی که در تمامی عمر پر برکتش هاجر وار در وادی سیاست کشور به این سو و ان سو هروله کرد تا سرچشمه ها ی دفاع از حقوق زنان ، زندانیان ، محیط زیست و .... در این سرزمین و دیار بجوشد .

بانویی که خستگی ناپذیری در فعالیت های دینی ،سیاسی ، اجتماعی را از پدری مبارز آموخت و به راستی حق شاگردی را تماما به جای آورد و به بهترین و کامل ترین صورت ممکن در طول آزمون زندگی خود آن را ارائه داد .

زنی نواندیش ، که قرائت و تفسیر کلمات وحی الهی را از همان ابتدا از عالم ربانی حضرت آیت الله سید محمود طالقانی آموخت و در فعالیت های حقوق زنان با تاسی بر آن چهل سال بر شمولیت واژه ی رجل در قران بر زن و مرد اصرار داشت .

جمعیت زنان مسلمان نواندیش ، ضمن تسلیت ضایعه در گذشت سیده اعظم طالقانی به خانواده ی محترم ایشان ، اعضا حزب جامعه زنان انقلاب اسلامی و به تمامی فعالین زن ، آرزوی غفران برای آن مرحومه و صبر بر این مصیبت را برای همه ی دوستداران ، همفکران و همراهانشان دارد .

جمعیت زنان مسلمان نواندیش
آبان ۱۳۹۸

@jameiyatezananenoandish
2025/07/05 15:48:14
Back to Top
HTML Embed Code: