Forwarded from BBCPersian
🔸تصاویر راهرو مخفی داخل هرم بزرگ مصر برای اولین بار منتشر شد
✍️دیوید گریتن - گزارشگر بیبیسی
مقامات وزارت باستانشناسی مصر وجود یک راهرو مخفی داخلی در بالای در ورودی هرم بزرگ جیزه را تایید کردهاند.
تصاویر ویدیویی که با استفاده از دوربین آندوسکوپ از داخل این راهرو گرفته شده نشان میدهد که این راهرو ۹ متر طول و ۲.۱ متر عرض دارد.
به گفته مقامات مصری احتمال دارد که منظور از ایجاد این راهرو توزیع وزن در اطراف در ورودی یا شاید مکان دیگری بوده که هنوز کشف نشده است.
https://bbc.in/3Zkg5TB
@BBCPersian
✍️دیوید گریتن - گزارشگر بیبیسی
مقامات وزارت باستانشناسی مصر وجود یک راهرو مخفی داخلی در بالای در ورودی هرم بزرگ جیزه را تایید کردهاند.
تصاویر ویدیویی که با استفاده از دوربین آندوسکوپ از داخل این راهرو گرفته شده نشان میدهد که این راهرو ۹ متر طول و ۲.۱ متر عرض دارد.
به گفته مقامات مصری احتمال دارد که منظور از ایجاد این راهرو توزیع وزن در اطراف در ورودی یا شاید مکان دیگری بوده که هنوز کشف نشده است.
https://bbc.in/3Zkg5TB
@BBCPersian
BBC News فارسی
تصاویر راهرو مخفی داخل هرم بزرگ مصر برای اولین بار منتشر شد
مقامات وزارت باستانشناسی مصر وجود یک راهرو مخفی داخلی در بالای در ورودی هرم بزرگ جیزه را تایید کرده و تصاویری را که از این فضا گرفته شده نمایش دادهاند.
🔹قهرمانی چون رستم
بوالقسم فردوسی شاهنامه به شعر كرد و بر نام سلطان محمود كرد و چندين روز همی برخواند، محمود گفت همهی شاهنامه خود هيچ نيست مگر حديث رستم و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست. بوالقسم گفت زندگانی خداوند دراز باد ندانم اندر سپاه او چند مرد چون رستم باشد اما اين دانم كه خدای تعالی خويشتن را هيچ بنده چون رستم ديگر نيافريد؛ اين بگفت و زمين بوسه كرد و برفت...
"تاریخ سیستان"
تاریخ ادبیات گواه است که دربار سلطان محمود غزنوی بهشت شاعران بودهاست و صله های او به شاعران زبانزد همگان. پرپیداست که سلطانِ قابل و شعرشناسی چون محمود زر و سیم خود را به یاوه صرف هر شاعری نمیکند . الغرض؛ سخن محمود پیرامون شاهنامه و نظر او دربارهی رستم سخن مردی است که عنصری ملک الشعرای دربار اوست و بونصر مشکان و ابوالفضل بیهقی با آن همه فرزانگی منشیان دیوان او.
سلطان غزنوی،اگر، شاهنامه را به حدیث رستم فرومیکاهد سخنش دال بر نقص و کاستی شاهنامه نیست بلکه غایت سخن شناسی مردی چون اوست؛ زیرا محمودی که فاتح سومنات است و قهرمان و قهرمانی را نه شنیده بلکه زیسته است و اریارق ها، علی قریب ها، آلتونتاش ها و ... را زیر فرمان دارد به عینه میداند که خلق ابرقهرمانی چون رستم چه مایه فرزانگی میطلبد.
از دیگر سو، اما، فرزانهمردی چون فردوسی چنان بر شکوهمندی شاهکار خود دلآگاهی دارد و آنچنان دلبستهی جامهای است که بر تن رستم دوخته که نه تنها قامت مردان سپاه سلطان محمود پادشاهی را برای پوشیدن آن ناساز و بیاندام میداند بلکه بهدرستی میگويد که "خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم دیگر نیافرید".
جهان آفرین تا جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
@persian_mythology
بوالقسم فردوسی شاهنامه به شعر كرد و بر نام سلطان محمود كرد و چندين روز همی برخواند، محمود گفت همهی شاهنامه خود هيچ نيست مگر حديث رستم و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست. بوالقسم گفت زندگانی خداوند دراز باد ندانم اندر سپاه او چند مرد چون رستم باشد اما اين دانم كه خدای تعالی خويشتن را هيچ بنده چون رستم ديگر نيافريد؛ اين بگفت و زمين بوسه كرد و برفت...
"تاریخ سیستان"
تاریخ ادبیات گواه است که دربار سلطان محمود غزنوی بهشت شاعران بودهاست و صله های او به شاعران زبانزد همگان. پرپیداست که سلطانِ قابل و شعرشناسی چون محمود زر و سیم خود را به یاوه صرف هر شاعری نمیکند . الغرض؛ سخن محمود پیرامون شاهنامه و نظر او دربارهی رستم سخن مردی است که عنصری ملک الشعرای دربار اوست و بونصر مشکان و ابوالفضل بیهقی با آن همه فرزانگی منشیان دیوان او.
سلطان غزنوی،اگر، شاهنامه را به حدیث رستم فرومیکاهد سخنش دال بر نقص و کاستی شاهنامه نیست بلکه غایت سخن شناسی مردی چون اوست؛ زیرا محمودی که فاتح سومنات است و قهرمان و قهرمانی را نه شنیده بلکه زیسته است و اریارق ها، علی قریب ها، آلتونتاش ها و ... را زیر فرمان دارد به عینه میداند که خلق ابرقهرمانی چون رستم چه مایه فرزانگی میطلبد.
از دیگر سو، اما، فرزانهمردی چون فردوسی چنان بر شکوهمندی شاهکار خود دلآگاهی دارد و آنچنان دلبستهی جامهای است که بر تن رستم دوخته که نه تنها قامت مردان سپاه سلطان محمود پادشاهی را برای پوشیدن آن ناساز و بیاندام میداند بلکه بهدرستی میگويد که "خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم دیگر نیافرید".
جهان آفرین تا جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
@persian_mythology
🔥🔥🔥
چهارشنبه_سوری، آغاز جشنهای بهاری
#نوروز، مجموعهای از جشنها و آیینهاست که با چهارشنبهسوری آغاز میشود و با #سیزده_به_در پایان مییابد. در این بین، آیینهای گوناگون خانهتکانی، هفتسین، دید و بازدید، سفرهگذاری، یادکرد درگذشتگان، بخشش مال و هدیه و ... هر یک جلوه خاصی دارد، که نوروز زمینهساز آنها میگردد. اما چهارشنبهسوری از بخشهای خاص و اصلی نوروز است که در آتش سوری، انگار همه کهنگیها و کدورتها . زنگارها میسوزد و جهان و انسان برای رویشی دوباره، از نو، آماده میشود.
نام چهارشنبه سوری:
این جشن در ساعتهای آغازین چهارشنبه (قدیم) برگزار میشد، (امروزه از دوازده شب، روز آغاز میشود، ولی در قدیم، هر روز از عصر آغاز میشد و بنابراین، چهارشنبهسوری ساعتهای آغازین روز چهارشنبه بود.) و واژهٔ #سوری در ترکیبِ نام، به دو تعبیر آمده است:
برخی «سور» را در معنایِ جشن، شادمانی، نشاط و عیش گرفتهاند و
از نگاه دیگر، و شاید درستتر، «سوری» را به معنایِ سرخ میدانند؛ چون در این جشن آتشِ سرخ افروخته میشود واژهٔ سوری پهلوی و SŪR به معنیِ سرخ است. در زبانِ فارسی گُلِ سوری به معنیِ گُلِ سرخ یا سُهروَردی (گل سرخ) ورد به معنی گل است.
نامهای محلی این جشن عبارتند از:
گول چارشَمبه (اردبیل)،
گوله-گوله چارشمبه / کولکه چهارشمبه(گیلان)، کوله چوارشمبه (کردستان)، چوارشمبه-کولی (قروه)،
و چارشمبه-سُرخی (اصفهان)
پیش از این در مورد چهارشنبهسوری و آیینهای دیگر نوروزی مطالب گوناگون نوشتهایم.
با جستجوی واژگان زیر، بیشتر بخوانید.
#چهارشنبه_سوری
#نوروز
#آیین_های_نوروزی
#آیینهای_نوروزی
@persian_mythology
🔥🔥🔥🔥
چهارشنبه_سوری، آغاز جشنهای بهاری
#نوروز، مجموعهای از جشنها و آیینهاست که با چهارشنبهسوری آغاز میشود و با #سیزده_به_در پایان مییابد. در این بین، آیینهای گوناگون خانهتکانی، هفتسین، دید و بازدید، سفرهگذاری، یادکرد درگذشتگان، بخشش مال و هدیه و ... هر یک جلوه خاصی دارد، که نوروز زمینهساز آنها میگردد. اما چهارشنبهسوری از بخشهای خاص و اصلی نوروز است که در آتش سوری، انگار همه کهنگیها و کدورتها . زنگارها میسوزد و جهان و انسان برای رویشی دوباره، از نو، آماده میشود.
نام چهارشنبه سوری:
این جشن در ساعتهای آغازین چهارشنبه (قدیم) برگزار میشد، (امروزه از دوازده شب، روز آغاز میشود، ولی در قدیم، هر روز از عصر آغاز میشد و بنابراین، چهارشنبهسوری ساعتهای آغازین روز چهارشنبه بود.) و واژهٔ #سوری در ترکیبِ نام، به دو تعبیر آمده است:
برخی «سور» را در معنایِ جشن، شادمانی، نشاط و عیش گرفتهاند و
از نگاه دیگر، و شاید درستتر، «سوری» را به معنایِ سرخ میدانند؛ چون در این جشن آتشِ سرخ افروخته میشود واژهٔ سوری پهلوی و SŪR به معنیِ سرخ است. در زبانِ فارسی گُلِ سوری به معنیِ گُلِ سرخ یا سُهروَردی (گل سرخ) ورد به معنی گل است.
نامهای محلی این جشن عبارتند از:
گول چارشَمبه (اردبیل)،
گوله-گوله چارشمبه / کولکه چهارشمبه(گیلان)، کوله چوارشمبه (کردستان)، چوارشمبه-کولی (قروه)،
و چارشمبه-سُرخی (اصفهان)
پیش از این در مورد چهارشنبهسوری و آیینهای دیگر نوروزی مطالب گوناگون نوشتهایم.
با جستجوی واژگان زیر، بیشتر بخوانید.
#چهارشنبه_سوری
#نوروز
#آیین_های_نوروزی
#آیینهای_نوروزی
@persian_mythology
🔥🔥🔥🔥
🌺🌺🌺
هر سال،
گامی است تازه در سفر زندگی،
امیدوارم گام جدید را کامیابتر، محکم تر و شادمانهتر بردارید.
نوروز خجسته باد.
@persian_mythology
🌺🌺🌺
هر سال،
گامی است تازه در سفر زندگی،
امیدوارم گام جدید را کامیابتر، محکم تر و شادمانهتر بردارید.
نوروز خجسته باد.
@persian_mythology
🌺🌺🌺
Forwarded from کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تمدن جیرفت
اساطیر ایران و جهان
تمدن #ارت (areta) در جیرفت یکی از کهن ترین تمدنهای شناخته شده بشری. بخش اول تمدن جیرفت به مجموعه محوطههای باستانی و یافتههای باستانشناختی کشفشده در استان کرمان و در نزدیکی شهر جیرفت هلیل رود گفته میشود که به دست تیمهای چند ملیتی باستانشناس در دست…
🌺
پیش از این نیز، یادداشتهای گوناگون در مورد تمدن جیرفت، یا تمدن #ارت areta در کانال داشتیم.
مطالعه بفرمایید.
#تمدن_جیرفت
#ارت
#تمدنهای_پیش_آریایی
#اساطیر_پیش_آریایی
@persian_mythology
پیش از این نیز، یادداشتهای گوناگون در مورد تمدن جیرفت، یا تمدن #ارت areta در کانال داشتیم.
مطالعه بفرمایید.
#تمدن_جیرفت
#ارت
#تمدنهای_پیش_آریایی
#اساطیر_پیش_آریایی
@persian_mythology
«حفر چاه فاضلاب» و کشف آثاری به قدمت چهارصد سال در خیابان مولوی تهران در ماه آذر سال ۹۳، اولین گام در راستای تعیین هویت بانوی هفت هزار ساله تهرانی و مسافر شهر ری بود و حال بعد از گذشت سال ها از کشف این زن هفت هزار ساله که همچنان سوالات بیشماری در مورد پیشینه و حضور وی مطرح است، کارشناسان پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موفق شدند قیافه این زن را بازسازی نمایند.
@perdian_mythology
@perdian_mythology
بیهوده نیست
که دنیارا
مثل کتابی ورق بزنم
هرجا که رد پای تو
به چشمم بیاید
یادداشت کنم
نقشه راه من
همین یادداشت هایی است
که روی رد پای تو نوشته ام
سپاسگزارم از باد
یادداشت های پراکنده ام را
نبرده است
#رحمان_کاظمی
https://www.instagram.com/reel/CyxeKJgttiV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
که دنیارا
مثل کتابی ورق بزنم
هرجا که رد پای تو
به چشمم بیاید
یادداشت کنم
نقشه راه من
همین یادداشت هایی است
که روی رد پای تو نوشته ام
سپاسگزارم از باد
یادداشت های پراکنده ام را
نبرده است
#رحمان_کاظمی
https://www.instagram.com/reel/CyxeKJgttiV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Forwarded from ایرانزمینِ من (ساحل آفتابی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایرانزمینِ من (داراب)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایرانزمینِ من (داراب)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷
فرهنگ ایرانی همه را شیفته خود میکند:
سایمون شر کلیف، سفیر انگلیس در تهران، از #اساطیر، #شهرهای_اساطیری و فرهنگ ایرانی سخن میگوید.
@persian_mythology
فرهنگ ایرانی همه را شیفته خود میکند:
سایمون شر کلیف، سفیر انگلیس در تهران، از #اساطیر، #شهرهای_اساطیری و فرهنگ ایرانی سخن میگوید.
@persian_mythology
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷🌺🍉
جشن یلدا خجسته باد!
شب یلدا
شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. باورهای اساطیری گوناگونی با این شب آغاز زمستان پیوند خورده است.
فرهنگها، واژه #یلدا را از ریشه سریانی و مرتبط با #میلاد می دانند. (یاحقی، 913) اما در این که میلاد چه کسی؟ یا چه چیزی؟ اغلب نویسندگان و پژوهشگران به شیوههای گوناگون سخن گفته اند.
در کهن ترین منابع موجود ایرانی، ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست. در قانون مسعودی «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شدهاست. (به نقل از ویکی پدیا، یلدا)
در دوره هایی از تاریخ ایرانی، سال دارای دو فصل بوده است و احتمالن با آغاز زمستان شروع می شده است که جشنهای یلدا، جشنهای آغاز سال بوده و بعدها با تغییر تقویم، این جشن نیز بخشی از فرهنگ ایرانی باقی مانده است. « در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.» (رضی، 560)
جشن کریسمس مسیحیان که در آغاز زمستان برگزار می شود، که امروزه نیز نشان آن در سال نو مسیحی باقی است. (جشنهای تولد میترا/مهر به اروپا رفته و فراگیر شده و پس از گسترش مسیحیت، در آیینهای مسیحی جذب شده است. و #نوئل اروپایی با یلدای ایرانی هماهنگی یافته است. )
بنا بر نوشتۀ پورداود در یشت ها، روز یک شنبه، روز مخصوص خورشید (Sunday) و روز 25 دسامبر، روز جشن ظهور خورشید یا مهربوده و نزد مهرپرستان روز مهر دانسته می شده است. عیسویان سدۀ چهارم میلادی 25 دسامبر را روز زایش عیسی مسیح قرار دادند و یک شنبه را هم روز برخاستن و به آسمان صعود کردن او دانستند (پورداود،1/419- 420). (به نقل از: بلوک باشی)
از انجایی که در آیینهای ایرانیان، تاریکی با #اهریمن در پیوند بود، طبیعی است که طولانی ترین شب سال، با نوعی شومی همراه باشد. بنابراین ایرانیان آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. در باور زرتشتی، سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود. تا سحرگاه، که دمیدن خورشید نشانه شکست اهریمن و پیروزی اهورامزدا بود، جشن ادامه داشت. (همان، 544 و 595)
منابع:
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها
هاشم رضی. گاهشماری و جشنهای ایران باستان
علی بلوکباشی، شب یلدا
ویکی پدیا
#اساطیر_ایرانی #یلدا
@Persian_Mythology
🌷🔥🍏🍎🍐🍊🍋🍍🍉🍉
جشن یلدا خجسته باد!
شب یلدا
شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. باورهای اساطیری گوناگونی با این شب آغاز زمستان پیوند خورده است.
فرهنگها، واژه #یلدا را از ریشه سریانی و مرتبط با #میلاد می دانند. (یاحقی، 913) اما در این که میلاد چه کسی؟ یا چه چیزی؟ اغلب نویسندگان و پژوهشگران به شیوههای گوناگون سخن گفته اند.
در کهن ترین منابع موجود ایرانی، ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در آثارالباقیه بیرونی، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست. در قانون مسعودی «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شدهاست. (به نقل از ویکی پدیا، یلدا)
در دوره هایی از تاریخ ایرانی، سال دارای دو فصل بوده است و احتمالن با آغاز زمستان شروع می شده است که جشنهای یلدا، جشنهای آغاز سال بوده و بعدها با تغییر تقویم، این جشن نیز بخشی از فرهنگ ایرانی باقی مانده است. « در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.» (رضی، 560)
جشن کریسمس مسیحیان که در آغاز زمستان برگزار می شود، که امروزه نیز نشان آن در سال نو مسیحی باقی است. (جشنهای تولد میترا/مهر به اروپا رفته و فراگیر شده و پس از گسترش مسیحیت، در آیینهای مسیحی جذب شده است. و #نوئل اروپایی با یلدای ایرانی هماهنگی یافته است. )
بنا بر نوشتۀ پورداود در یشت ها، روز یک شنبه، روز مخصوص خورشید (Sunday) و روز 25 دسامبر، روز جشن ظهور خورشید یا مهربوده و نزد مهرپرستان روز مهر دانسته می شده است. عیسویان سدۀ چهارم میلادی 25 دسامبر را روز زایش عیسی مسیح قرار دادند و یک شنبه را هم روز برخاستن و به آسمان صعود کردن او دانستند (پورداود،1/419- 420). (به نقل از: بلوک باشی)
از انجایی که در آیینهای ایرانیان، تاریکی با #اهریمن در پیوند بود، طبیعی است که طولانی ترین شب سال، با نوعی شومی همراه باشد. بنابراین ایرانیان آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. در باور زرتشتی، سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود. تا سحرگاه، که دمیدن خورشید نشانه شکست اهریمن و پیروزی اهورامزدا بود، جشن ادامه داشت. (همان، 544 و 595)
منابع:
محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها
هاشم رضی. گاهشماری و جشنهای ایران باستان
علی بلوکباشی، شب یلدا
ویکی پدیا
#اساطیر_ایرانی #یلدا
@Persian_Mythology
🌷🔥🍏🍎🍐🍊🍋🍍🍉🍉
🌈
نوشتارها و پیامهای بیشتری در کانال هست.
با کلیک و فشاردادن روی واژه #یلدا مطالب پیشین کانال را در این مورد ببینید.
🍉🍉🍉 #یلدا
#جشن_های_ایرانی
#اساطیر_ایران
@persian_mythology
نوشتارها و پیامهای بیشتری در کانال هست.
با کلیک و فشاردادن روی واژه #یلدا مطالب پیشین کانال را در این مورد ببینید.
🍉🍉🍉 #یلدا
#جشن_های_ایرانی
#اساطیر_ایران
@persian_mythology
حکام ظلمت یلداونوراهورامزدا
تقابل دوگانی نوروظلمت ،
دیووفرشته درغزل حافظ
بر سرِ آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصّه سر آید
خلوتِ دل نیست جایِ صحبت اَضداد
دیو چو بیرون رود، فرشته درآید
صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر درِ اربابِ بیمروّتِ دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
تَرکِ گدایی مکن که گنج بیابی
از نظرِ رهرُوی که در گذر آید
صالح و طالِح مَتاعِ خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبلِ عاشق، تو عمر خواه که آخِر
باغ شود سبز و شاخِ گُل به بر آید
غفلتِ حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
براساس نظریهی ادبیِساختارگرا ،شعرازنظامهای مختلفینظیرِنظام وزن،قافیه،مجموعهیواژگان و..تشکیلشده.برخوردها،تضادها وتشابهاتِدرون متنینظام ها،خالق معنا واثرگذاری شعراست.معنا ازارتباطِمتنبادیگر نظامهایِ معنایی _متن های دیگر ،نظامهایکدگذاریدرادبیاتوحتیکلِجامعه بهعنوانِیکنظام،ساختهمیشود (مقدادی۲۱۹.۱۳۹۳)
درنشانهشناسیادبی ،معنای شعر، پدیده ای طبیعی نیست بلکه محصولی زاییده عرف اجتماعی است . معنادر متن ادبی بازتاب حقیقت مطلق نیست بلکه بازتاب دنیای منحصربه فرد ذهنیت نویسنده است (همان:۲۱۳)در نقد ادبی گذشته پرسش این بود که معنای اثر چیستاما در نشانه شناسیادبی میپرسندمعناچگونه ساخته میشود.واز همین منظربه تحلیل غزل می پردازیم تا چه قبول افتدو چه در نظر آید :
وزن غزل که جویباری وآرام است زبان شعر را به زبان گفتار نزدیک کرده است و قافیه های آن نیز با فعلهای پیشوندی که گاهی تکراری هم هست فضای شعر را تا پایان آن بدون چالش زبانی و دستورینگهداشته است.تقابل دوگانی که بین نوروظلمت ودیو وفرشته ایجاد کرده،مبنای شناخت عمیقتر از پدیده هایموردتوجه حافظاست که باجشن باستانی ایرانیان یاقلمرو ایرانشهری درشبیلدا تناسب تماموتمامدارد.
درآغازغزل که نشانه های جشن وسرخوشی شب یلدا آشکاراست می گوید: تصمیم دارم اگر ازدستم بربیایدیعنیقدرتآنراداشتهباشم به کاری دست زنم که غصه ام تمام شودکه تکرارِدست به القای دست زدن وشادیکردن تداعی میشودکه نشانه شادی و سرخوشی شب یلداستکه دلالت ضمنی تکراردست زدن شادمانگی است.
بازیبایی وشگفت انگیزی دربیت دوم می گوید دلیل غصهدار بودن دل من ،تضادوتقابل نوروظلمت یا جنگ دیووفرشته استخلوت دل من نباید پر از تضادها باشد آنچه باعث کشمکش درونم شده ،حضوردیواست.اگر دیو که همان غصه است بیرون برود فرشته ی شادی می آید که تلقی جامعه ی حافظ تضاد دیو و فرشته را می فهمد . 👇
https://www.instagram.com/reel/C1HZsb8NwLE/?igsh=OTU1ODAwZWUxYg==
تقابل دوگانی نوروظلمت ،
دیووفرشته درغزل حافظ
بر سرِ آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصّه سر آید
خلوتِ دل نیست جایِ صحبت اَضداد
دیو چو بیرون رود، فرشته درآید
صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر درِ اربابِ بیمروّتِ دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
تَرکِ گدایی مکن که گنج بیابی
از نظرِ رهرُوی که در گذر آید
صالح و طالِح مَتاعِ خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبلِ عاشق، تو عمر خواه که آخِر
باغ شود سبز و شاخِ گُل به بر آید
غفلتِ حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
براساس نظریهی ادبیِساختارگرا ،شعرازنظامهای مختلفینظیرِنظام وزن،قافیه،مجموعهیواژگان و..تشکیلشده.برخوردها،تضادها وتشابهاتِدرون متنینظام ها،خالق معنا واثرگذاری شعراست.معنا ازارتباطِمتنبادیگر نظامهایِ معنایی _متن های دیگر ،نظامهایکدگذاریدرادبیاتوحتیکلِجامعه بهعنوانِیکنظام،ساختهمیشود (مقدادی۲۱۹.۱۳۹۳)
درنشانهشناسیادبی ،معنای شعر، پدیده ای طبیعی نیست بلکه محصولی زاییده عرف اجتماعی است . معنادر متن ادبی بازتاب حقیقت مطلق نیست بلکه بازتاب دنیای منحصربه فرد ذهنیت نویسنده است (همان:۲۱۳)در نقد ادبی گذشته پرسش این بود که معنای اثر چیستاما در نشانه شناسیادبی میپرسندمعناچگونه ساخته میشود.واز همین منظربه تحلیل غزل می پردازیم تا چه قبول افتدو چه در نظر آید :
وزن غزل که جویباری وآرام است زبان شعر را به زبان گفتار نزدیک کرده است و قافیه های آن نیز با فعلهای پیشوندی که گاهی تکراری هم هست فضای شعر را تا پایان آن بدون چالش زبانی و دستورینگهداشته است.تقابل دوگانی که بین نوروظلمت ودیو وفرشته ایجاد کرده،مبنای شناخت عمیقتر از پدیده هایموردتوجه حافظاست که باجشن باستانی ایرانیان یاقلمرو ایرانشهری درشبیلدا تناسب تماموتمامدارد.
درآغازغزل که نشانه های جشن وسرخوشی شب یلدا آشکاراست می گوید: تصمیم دارم اگر ازدستم بربیایدیعنیقدرتآنراداشتهباشم به کاری دست زنم که غصه ام تمام شودکه تکرارِدست به القای دست زدن وشادیکردن تداعی میشودکه نشانه شادی و سرخوشی شب یلداستکه دلالت ضمنی تکراردست زدن شادمانگی است.
بازیبایی وشگفت انگیزی دربیت دوم می گوید دلیل غصهدار بودن دل من ،تضادوتقابل نوروظلمت یا جنگ دیووفرشته استخلوت دل من نباید پر از تضادها باشد آنچه باعث کشمکش درونم شده ،حضوردیواست.اگر دیو که همان غصه است بیرون برود فرشته ی شادی می آید که تلقی جامعه ی حافظ تضاد دیو و فرشته را می فهمد . 👇
https://www.instagram.com/reel/C1HZsb8NwLE/?igsh=OTU1ODAwZWUxYg==