Forwarded from نیستان5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اینجا یکی از مرموزترین نقاط زمین است!
دریاچهای عجیب و رمزآلود در ایران...
دریاچه #تخت_سلیمان که هرکسی در اون شنا کرده به دلایل نامعلوم مرده و فقط یک نفر جسدش پیدا شده!
نکته جالب بعدی وجود گنج زیاد این دریاچه رو جذاب کرده و حتی خارجیا بارها برای کاوش به اینجا اومدن ولی نتونستن بیش از ۳۰ متر برن پایین و این درحالیه که عمق این دریاچه به گفته کارشناسان بیش از ۱۲۰ متر میشه...
نکته جالب اینه که میگن انگشتر حضرت سلیمان که باهاش فرازمینیان رو کنترل میکرده در این دریاچه غرق شده، برخی معتقدن گنجینههای زیادی از کوروش کبیر و حتی ساسانیان و... در این دریاچه غرق شده!
🌹
@neyestan5
دریاچهای عجیب و رمزآلود در ایران...
دریاچه #تخت_سلیمان که هرکسی در اون شنا کرده به دلایل نامعلوم مرده و فقط یک نفر جسدش پیدا شده!
نکته جالب بعدی وجود گنج زیاد این دریاچه رو جذاب کرده و حتی خارجیا بارها برای کاوش به اینجا اومدن ولی نتونستن بیش از ۳۰ متر برن پایین و این درحالیه که عمق این دریاچه به گفته کارشناسان بیش از ۱۲۰ متر میشه...
نکته جالب اینه که میگن انگشتر حضرت سلیمان که باهاش فرازمینیان رو کنترل میکرده در این دریاچه غرق شده، برخی معتقدن گنجینههای زیادی از کوروش کبیر و حتی ساسانیان و... در این دریاچه غرق شده!
🌹
@neyestan5
🎋🌷🎋
اشاره های اسطوره ای
💥 اسطوره ای نیست که حجاب از "رازی" برندارد، [یا] حادثه ای خاستگاهی را که آغازگر یک جزء ساختاری واقعیت یا گونه ای از رفتار انسانی بوده است، آشکار نکند. (الیاده، ص 17)
💥 ناخودآگاه ما به زبانی سخن میگوید که عمدتا بینالمللی است. من رؤیاهای سیاهان سومالی را تحلیل کرده ام، انگار اهل زوریخ بوده اند؛ به استثنای تفاوتهایی در زبان و تصاویر خیالی، بدویان خواب تمساح، افعی، گاو وحشی و کرگدن را میبینند؛ ما خواب میبینیم که زیر قطار یا اتومبیل رفته ایم. پیام واقعی هر دو یکی است. شهرهای مدرن ما به جنگل ابتدائی میماند. بانکداری برای ما مثل افعی برای مردم سومالی است. (یونگ، ص 108)
💥 امر خیالی امر ناموجود نیست بلکه امری است با مرتبتی دیگر. (یونگ، ص 89)
💥 اسطوره ها و رؤیاها از یک جا میآیند. آنها حاصل نوعی ادراک اند و سپس در قالبی نمادین بیان خود را پیدا میکنند. (کمبل، ص 63)
💥 اسطوره رؤیای جامعه است. اسطوره، رؤیای عمومی، و رؤیا اسطورهی خصوصی است. اگر اسطورهی خصوصی شما، رؤیای شما، با اسطورهی اجتماع در انطباق قرار بگیرد، با گروه خود سازگاری خوبی دارید، چنانچه این طور نباشد در جنگل تاریک پیش روی خود ماجرایی خواهید داشت. (کمبل، ص 74)
💥 بر حسب اینکه اسطورهی شما طبیعت را هبوط کرده نشان دهد و یا به عکس آن را تجلی الوهیت بداند و روح را مکاشفه ی الوهیت که در طبیعت مندرج است، تمدن و شیوه ی زیستی کاملا متفاوت خواهید داشت. (کمبل، ص 155)
منابع:
اسطوره، رؤیا، راز - میرچا الیاده، رؤیا منجم.
تحلیل رؤیا، ک.گ.یونگ، رضا رضایی.
قدرت اسطوره، جوزف کمپل، عباس مخبر.
—------—
@persian_mythology
💥
اشاره های اسطوره ای
💥 اسطوره ای نیست که حجاب از "رازی" برندارد، [یا] حادثه ای خاستگاهی را که آغازگر یک جزء ساختاری واقعیت یا گونه ای از رفتار انسانی بوده است، آشکار نکند. (الیاده، ص 17)
💥 ناخودآگاه ما به زبانی سخن میگوید که عمدتا بینالمللی است. من رؤیاهای سیاهان سومالی را تحلیل کرده ام، انگار اهل زوریخ بوده اند؛ به استثنای تفاوتهایی در زبان و تصاویر خیالی، بدویان خواب تمساح، افعی، گاو وحشی و کرگدن را میبینند؛ ما خواب میبینیم که زیر قطار یا اتومبیل رفته ایم. پیام واقعی هر دو یکی است. شهرهای مدرن ما به جنگل ابتدائی میماند. بانکداری برای ما مثل افعی برای مردم سومالی است. (یونگ، ص 108)
💥 امر خیالی امر ناموجود نیست بلکه امری است با مرتبتی دیگر. (یونگ، ص 89)
💥 اسطوره ها و رؤیاها از یک جا میآیند. آنها حاصل نوعی ادراک اند و سپس در قالبی نمادین بیان خود را پیدا میکنند. (کمبل، ص 63)
💥 اسطوره رؤیای جامعه است. اسطوره، رؤیای عمومی، و رؤیا اسطورهی خصوصی است. اگر اسطورهی خصوصی شما، رؤیای شما، با اسطورهی اجتماع در انطباق قرار بگیرد، با گروه خود سازگاری خوبی دارید، چنانچه این طور نباشد در جنگل تاریک پیش روی خود ماجرایی خواهید داشت. (کمبل، ص 74)
💥 بر حسب اینکه اسطورهی شما طبیعت را هبوط کرده نشان دهد و یا به عکس آن را تجلی الوهیت بداند و روح را مکاشفه ی الوهیت که در طبیعت مندرج است، تمدن و شیوه ی زیستی کاملا متفاوت خواهید داشت. (کمبل، ص 155)
منابع:
اسطوره، رؤیا، راز - میرچا الیاده، رؤیا منجم.
تحلیل رؤیا، ک.گ.یونگ، رضا رضایی.
قدرت اسطوره، جوزف کمپل، عباس مخبر.
—------—
@persian_mythology
💥
آفرینش
هایدگر یک حکایت قدیمی از محبت (Care) را نقل قول میکند که گوته هم در پایان فاوست آورده است:
«یک بار وقتی "محبت" از رودی عبور میکرد، تودهای گل رس دید؛ متفکرانه تکهای برداشت و شروع کرد به شکل دادن آن. همان طور که داشت به آنچه ساخته بود، فکر میکرد، به ژوپیتر برخورد. "محبت" از او خواست در مخلوقش روح بدمد و ژوپیتر با خوشحالی پذیرفت. ولی وقتی "محبت" خواست نام خویش را به آن ارزانی کند، ژوپیتر مانعش شد و خواست نام خود را بر آن نهد. همین طور که "محبت" و ژوپیتر مشغول جروبحث بودند، زمین برخاست و مدعی شد که باید نا او را بر آن مخلوق بگذارند. زیرا "محبت" با بخشی از تن او، این موجود را ساخته است. این سه از ساتورن[خدای زمان] خواستند میانشان حکمیت کند و او این تصمیم را گرفت که به نظر عادلانه می آمد: از آنجا که تو، ژوپیتر، به او روح بخشیدهای، روحش را هنگام مرگش دریافت خواهی کرد؛ و از آنجا که تو، زمین، به او جسم بخشیدهای، جسمش به تو خواهد رسید. ولی از آنجا که "محبت" پیش از همه به او شکل داده، تا زمانی که این مخلوق زنده است، به "محبت" تعلق خواهد داشت؛ و از آنجا که بحثی دربارهی نام او میان شما درگرفته، اجازه دهید او را «انسان homo» بنامیم چرا که از humus (زمین) ساخته شده است. »
@persian_mythology
هایدگر یک حکایت قدیمی از محبت (Care) را نقل قول میکند که گوته هم در پایان فاوست آورده است:
«یک بار وقتی "محبت" از رودی عبور میکرد، تودهای گل رس دید؛ متفکرانه تکهای برداشت و شروع کرد به شکل دادن آن. همان طور که داشت به آنچه ساخته بود، فکر میکرد، به ژوپیتر برخورد. "محبت" از او خواست در مخلوقش روح بدمد و ژوپیتر با خوشحالی پذیرفت. ولی وقتی "محبت" خواست نام خویش را به آن ارزانی کند، ژوپیتر مانعش شد و خواست نام خود را بر آن نهد. همین طور که "محبت" و ژوپیتر مشغول جروبحث بودند، زمین برخاست و مدعی شد که باید نا او را بر آن مخلوق بگذارند. زیرا "محبت" با بخشی از تن او، این موجود را ساخته است. این سه از ساتورن[خدای زمان] خواستند میانشان حکمیت کند و او این تصمیم را گرفت که به نظر عادلانه می آمد: از آنجا که تو، ژوپیتر، به او روح بخشیدهای، روحش را هنگام مرگش دریافت خواهی کرد؛ و از آنجا که تو، زمین، به او جسم بخشیدهای، جسمش به تو خواهد رسید. ولی از آنجا که "محبت" پیش از همه به او شکل داده، تا زمانی که این مخلوق زنده است، به "محبت" تعلق خواهد داشت؛ و از آنجا که بحثی دربارهی نام او میان شما درگرفته، اجازه دهید او را «انسان homo» بنامیم چرا که از humus (زمین) ساخته شده است. »
@persian_mythology
خانه منسوب به حکیم #ابوالقاسم فردوسی واقع در روستای #پاژ.
روستای پاژ در محدوده شهرتاریخی توس واقع در ۲۴ کیلومتری مشهد قرار دارد.
این خانه تاریخی دوسال پیش مرمت وبازسازی شد.
@persian_mythology
روستای پاژ در محدوده شهرتاریخی توس واقع در ۲۴ کیلومتری مشهد قرار دارد.
این خانه تاریخی دوسال پیش مرمت وبازسازی شد.
@persian_mythology
ناخودآگاه ما به زبانی سخن میگوید که عمدتا بینالمللی است. من رؤیاهای سیاهان سومالی را تحلیل کردهام، انگار اهل زوریخ بودهاند؛ به استثنای تفاوتهایی در زبان و تصاوير خیالی. بدویان خواب تمساح، افعی، گاو وحشی و کرگدن را میبینند، ما خواب میبینیم که زیر قطار یا اتومبیل رفتهایم. پیام واقعی هر دو یکی است. شهرهای مدرن ما به جنگل ابتدایی میمانند. بانكداری برای ما مثل افعی برای مردم سومالی است.
📝تحلیل رؤیا، یونگ، ترجمهی رضا رضایی، ص ۱۰۸.
@Persian_Mythology
📝تحلیل رؤیا، یونگ، ترجمهی رضا رضایی، ص ۱۰۸.
@Persian_Mythology
🌺
دین آوران ایران باستان: مانی
پس از برچیده شدن اشکانیان و دین #میترائیسم و درزمان شاهنشاهی شاپور ساسانی بود که فردی بنام #مانی قد برافراشت و حرفهایی نو بیان کرد.
مانی در زمان اردوان پنجم درحدود سنه (۲۱۶یا۲۱۷) میلادی در بابل چشم به جهان گشود گرچه باتمام کوشش تاریخ نگاران هنوز ابهاماتی در این مورد وجود دارد از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست، انتساب او از جانب مادر به خاندان اشکانی از ماخذ مانوی میتواند چندان بی اساس نباشد، پدرش (پاتک) یا (پتیک) هم اهل شوش یا همدان و منتسب به خاندان (حسکانیه) بود، مانی ۲۷ سال داشت که پایش به دربار بازشد او درسال (۲۴۴م روز تاج گذاری شاپور یکم برای نخستین بار از ترویج آئین خود سخن گفت.
دین مانی ترکیبی بود از دینهای #مهر و #زرتشت و مسیحیت، و این به روحانیان دربار ساسانی سخت گران آمد، ولی شاپور آن را پذیرفت و به اطرافیان هم سفارش پذیرش دین جدید را کرد، روحانیان اجتماع کرده تا شاپور را از این عقیده منصرف سازند ولی شاپور نپذیرفت. او فکر میکرد تعالیم این پیامبر جدید میتواند سرزمین ایران را یک پارچه و به دور از برخورد دینی (زرتشتیان، جهودان، ترسایان) یکدست نماید. لذا برای مدتی کوتاه آزادی ادیان بر پهندشت ایران سایه گسترده بود، مانی در این مدت از راه دریا سفری به هند داشته که زمان آن حدود( ۲۴۵م) و مدت آن ۲ سال بود، شاپور، اگر چه مزداپرست بود، اجازه داد مانی موکب او را همراهی نماید، شاپور به مدت ده یا به نقلی چهارده سال اجازه داد مانی برای آئینش تبلیغ نماید، ولی دیگر موبدان و روحانیان نتوانستند تحمل نمایند بنای اعتراض به او را شروع کردند، از آن جمله درخواست مناظره با اونمودند که شاپور اجازه داد، و مناظره بنفع زرتشتیان تمام شد، موبدان درصدد قتل او بر آمدند ولی شاپور دستور به تبعید او به کشمیر را داد. مانی از کشمیر ابتداء به هند سپس به ترکستان در آخر به چین وارد شد و در آنجا پیروانی به گرد خود جمع کرد.
مانی برای تبلیغ آیین خود کتابهایی نوشته که اغلب مصور بودند، که مهمترین کتاب او ارژنگ نام داشت. اما کتابهای دیگری هم دارد که در انها دستورات دینی و عقاید و نظراتش گنجانده شده بود مانند (انجیل مانی)
در سال (۲۷۳) شاپور چشم از جهان فروبست و هرمزد یکم برتخت نشست و مانی هم به ایران برگشت. هرمزد، در ابتدا از مانی حمایت و برای مدتی او را در کاخ خودش نگهداری کرد، مانی که خود پزشک بود، هنگام وارد شدن به شهر (وندوی شاپور) یا همان #جُندی_شاپور، که مرکز پزشکی مهمی بشمار میرفت، آنچنان مورد استقبال قرارگرفت که به گفته مورخان مانند ورود عیسی به اورشلیم بود و همین باعث آشوب فراوان گردید. روحانیان زرتشتی به رهبری کرتیر قدرتمند اعتراض کردند. (وهرام) اول _(بهرام)عشرت طلب_ مانی را به روحانیان سپرد ( درمنابع مانوی از برخورد بهرام وروحانیان و مانی ازاين دیدار سرنوشت ساز و دسیسه کرتیر مطالبی وجود دارد) و آنان چندان او را شکنجه دادند تا بمرد، بنا به روایتی او را زنده زنده پوست کنده سرش را بریده پوستش را از کاه پرکرده به یکی از دروازه های ( گُندی شاپور) بیاویختند(۲۷۵)میلادی یا(۲۷۶)ازآن پس آن دروازه به دروازه مانی مشهور گشت.
🖌کاظم مزینانی
__________
ماخذ:
تاریخ مردم ایران قبل ازاسلام زرین کوب ج۱ص۴۲۴ت۴۳۷*
تاریخ کامل ایران عبدالرفیع حقیقت؛ ج۱ص ۵۶۲تا۵۸۴*
تاریخ یعقوبی ج ۱ *
تاریخ طبری ج ۲ *
شاهنشاهی ساسانی تورج دریایی *
@persian_mythology
دین آوران ایران باستان: مانی
پس از برچیده شدن اشکانیان و دین #میترائیسم و درزمان شاهنشاهی شاپور ساسانی بود که فردی بنام #مانی قد برافراشت و حرفهایی نو بیان کرد.
مانی در زمان اردوان پنجم درحدود سنه (۲۱۶یا۲۱۷) میلادی در بابل چشم به جهان گشود گرچه باتمام کوشش تاریخ نگاران هنوز ابهاماتی در این مورد وجود دارد از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست، انتساب او از جانب مادر به خاندان اشکانی از ماخذ مانوی میتواند چندان بی اساس نباشد، پدرش (پاتک) یا (پتیک) هم اهل شوش یا همدان و منتسب به خاندان (حسکانیه) بود، مانی ۲۷ سال داشت که پایش به دربار بازشد او درسال (۲۴۴م روز تاج گذاری شاپور یکم برای نخستین بار از ترویج آئین خود سخن گفت.
دین مانی ترکیبی بود از دینهای #مهر و #زرتشت و مسیحیت، و این به روحانیان دربار ساسانی سخت گران آمد، ولی شاپور آن را پذیرفت و به اطرافیان هم سفارش پذیرش دین جدید را کرد، روحانیان اجتماع کرده تا شاپور را از این عقیده منصرف سازند ولی شاپور نپذیرفت. او فکر میکرد تعالیم این پیامبر جدید میتواند سرزمین ایران را یک پارچه و به دور از برخورد دینی (زرتشتیان، جهودان، ترسایان) یکدست نماید. لذا برای مدتی کوتاه آزادی ادیان بر پهندشت ایران سایه گسترده بود، مانی در این مدت از راه دریا سفری به هند داشته که زمان آن حدود( ۲۴۵م) و مدت آن ۲ سال بود، شاپور، اگر چه مزداپرست بود، اجازه داد مانی موکب او را همراهی نماید، شاپور به مدت ده یا به نقلی چهارده سال اجازه داد مانی برای آئینش تبلیغ نماید، ولی دیگر موبدان و روحانیان نتوانستند تحمل نمایند بنای اعتراض به او را شروع کردند، از آن جمله درخواست مناظره با اونمودند که شاپور اجازه داد، و مناظره بنفع زرتشتیان تمام شد، موبدان درصدد قتل او بر آمدند ولی شاپور دستور به تبعید او به کشمیر را داد. مانی از کشمیر ابتداء به هند سپس به ترکستان در آخر به چین وارد شد و در آنجا پیروانی به گرد خود جمع کرد.
مانی برای تبلیغ آیین خود کتابهایی نوشته که اغلب مصور بودند، که مهمترین کتاب او ارژنگ نام داشت. اما کتابهای دیگری هم دارد که در انها دستورات دینی و عقاید و نظراتش گنجانده شده بود مانند (انجیل مانی)
در سال (۲۷۳) شاپور چشم از جهان فروبست و هرمزد یکم برتخت نشست و مانی هم به ایران برگشت. هرمزد، در ابتدا از مانی حمایت و برای مدتی او را در کاخ خودش نگهداری کرد، مانی که خود پزشک بود، هنگام وارد شدن به شهر (وندوی شاپور) یا همان #جُندی_شاپور، که مرکز پزشکی مهمی بشمار میرفت، آنچنان مورد استقبال قرارگرفت که به گفته مورخان مانند ورود عیسی به اورشلیم بود و همین باعث آشوب فراوان گردید. روحانیان زرتشتی به رهبری کرتیر قدرتمند اعتراض کردند. (وهرام) اول _(بهرام)عشرت طلب_ مانی را به روحانیان سپرد ( درمنابع مانوی از برخورد بهرام وروحانیان و مانی ازاين دیدار سرنوشت ساز و دسیسه کرتیر مطالبی وجود دارد) و آنان چندان او را شکنجه دادند تا بمرد، بنا به روایتی او را زنده زنده پوست کنده سرش را بریده پوستش را از کاه پرکرده به یکی از دروازه های ( گُندی شاپور) بیاویختند(۲۷۵)میلادی یا(۲۷۶)ازآن پس آن دروازه به دروازه مانی مشهور گشت.
🖌کاظم مزینانی
__________
ماخذ:
تاریخ مردم ایران قبل ازاسلام زرین کوب ج۱ص۴۲۴ت۴۳۷*
تاریخ کامل ایران عبدالرفیع حقیقت؛ ج۱ص ۵۶۲تا۵۸۴*
تاریخ یعقوبی ج ۱ *
تاریخ طبری ج ۲ *
شاهنشاهی ساسانی تورج دریایی *
@persian_mythology
Forwarded from تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین
◀️ شناخت و ریشهشناسی نامهای اسطورههای ایران
✅ مهر (میترا)
🔷 مهر (میترا)، نام یکی از بزرگترین و کهنترین ایزدان آریایی است، در گاهشماری ایران باستان روز شانزدهم هر ماه (مهر روز) و همچنین نام هفتمین ماه سال (مهر ماه) به این ایزد کهن آریایی منسوب است. در ایران باستان در روز شانزدهم مهر ماه جشنی در بزرگداشت این ایزد کهن آریایی برگزار میشده به نام جشنِ مهرگان.
🔶 این ایزد کهن آریایی در تاریخ معنوی ایران، هندوستان و آسیای کوچک (صغیر) پیشینهای بسیار کهن دارد، نام او در اوستا و سنگ نوشتههای شاهان هخامنشی به ریخت «میثر» در پهلوی «میتر» در سانسکریت «میترا» در زبان رومی «میتراس» و در زبان پارسی امروزی به ریخت «مهر» یا «میترا» میباشد.
🔷مهر در روزگاران پیش از زرتشت، یکی از بزرگترین خدایان بود. زرتشت در اصلاحات دینی خود ایزد مهر و بسیاری دیگر از خدایان کهن آریایی را نادیده گرفت و کوشش کرد تا چند خداپرستی را به یکتا پرستی و پرستش اهورامزدا بدل کند، با آنکه زرتشت ایزد مهر را از مقام خدایی فرو کشید.
🔶 اما سنت دیرین نیرومند، در روزگاران پس از زرتشت ایزد مهر را چون فرشتهای در خدمت اهورامزدا گماشت و آن را آفریده اهورامزدا کرد و از آن پس ایزد مهر به ریخت یک ایزد درجه دوم و زیر دست اهورامزدا رنگ و لعاب زرتشتی پیدا کرد،
🔷در گاتها، کهن ترین بخش اوستا که سرودهای نیایشی منسوب به خود زرتشت هستند، واژه مهر (میثر) تنها یک بار به معنی عهد و پیمان، به کار رفته است، اما در سایر بخشهای اوستا مهر، ایزد راستی، دلیری، فروغ و روشنایی و عهد و پیمان می باشد. در بخشی از اوستا به نام مهر یشت، که در وصف و ستایش اوست هم مهر قدیم با همه قدرت آن و هم مهر زرتشتی که فرشته عهد و پیمان و فروغ است، هر دو پیداست.
🔶مهر در سانسکریت به معنای «دوست» است. در زبان پارسی امروزی مهر به معنای «خورشید، عهد و پیمان، دلبستگی و محبت» میباشد. برای واژهٔ مهر پژوهشگران معانی گوناگونی را آورده اند. برخی آنرا با واژهٔ معادل سانسکریت یکی دانستهاند و دوست معنی کردهاند. برخی آنرا با خورشید یکی دانستهاند و آنرا خدای خورشید پنداشتهاند. اما بیشتر پژوهشگران ایرانی بر معنی«پیمان» اصرار میورزند و آن را تقریبا پذیرفته اند.
🔷دهخدا برای واژه مهر معانی زیر را در کتابش آورده است:«عشق، محبت، حب، دوستی، وداد، ود، عطوفت، عهد، پیمان و خورشید» دارمستر واژهٔ مهر را به معنی «دوستی و محبت» میداند. یوستی میگوید:«مهر واسطهٔ بین فروغ محدث و فروغ ازلی است به عبارت دیگر واسطهٔ بین آفریدگار و آفریدگان است»
مسعود سعد در بیتی اغلب این معنیها را جمع کرده است:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزا ای نگار مهر چهر مهربان
🔶 هیچ یک از این معنیها مخالف یکدیگر نیستند و معنی اصلی واژه، یعنی معنی ریشهای آن «پیوستن و واسطه بودن» است. معناهای دیگر بعدها به واسطه خویشکاریهای این ایزد کهن آریایی به وجود آمده است. نویسندگان ریشههای گوناگونی را برای واژهٔ «مهر» مطرح کردهاند و بر پایهٔ همان نظریه آن را تعبیر کردهاند.
🔷در بخشی از کتاب مقدس اوستا به نام «مهر یشت» که در وصف و خویشکاریهای ایزد مهر میباشد، گاهی این واژه به معنی «پیمان» میباشد. در بخشی دیگر از اوستا به نام «وندیداد» نیز این واژه نیز به معنی «پیمان» به کار رفته است.
🔶مهر گیاه، که از گیاهان اسطورهای ایران کهن است و شبیه دو انسان به هم پیچیده است، در نظر اول نام مهر را به یاد میآورد و از روزگار باستان آتشکده خرداد مهر به نام این ایزد موسوم بوده است:
چه آذرگشسب و چه خرداد مهر
فروزان چو ناهید و بهرام و مهر ( فردوسی)
🔷مهر در ادبیات پارسی به ندرت به عنوان ایزد عهد و پیمان به کار رفته است و به فراوانی به معنی محبت، دوستی و خورشید و آفتاب، که اتفاقاً با بنیادهای کهن آن هم بیارتباط نیست، مطرح است.
🔶گذشته از این، وجود ترکیبها و واژهها و نامهای گوناگونی که با واژهٔ مهر مثل مهرداد، مهر بند گشای، میترات و ... ساخته شده است. اهمیت این واژه و سابقههای تاریخی آن را در زبان پارسی امروزی نشان میدهد.
📚بن مایه:
🔷 جهان فروری؛ دکتر بهرام فرهوشی؛ انتشارات دانشگاه تهران.
🔶 فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی؛ دکتر محمدجعفر یاحقی.
🔷دانشنامه مزدیسنا؛ دکتر جهانگیر اوشیدری.
🔶فرهنگ ایران باستان؛ شادروان ابراهیم پورداوود.
با سپاس از جناب کوهی گرامی
@Hosseinkoohi1360
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
✅ مهر (میترا)
🔷 مهر (میترا)، نام یکی از بزرگترین و کهنترین ایزدان آریایی است، در گاهشماری ایران باستان روز شانزدهم هر ماه (مهر روز) و همچنین نام هفتمین ماه سال (مهر ماه) به این ایزد کهن آریایی منسوب است. در ایران باستان در روز شانزدهم مهر ماه جشنی در بزرگداشت این ایزد کهن آریایی برگزار میشده به نام جشنِ مهرگان.
🔶 این ایزد کهن آریایی در تاریخ معنوی ایران، هندوستان و آسیای کوچک (صغیر) پیشینهای بسیار کهن دارد، نام او در اوستا و سنگ نوشتههای شاهان هخامنشی به ریخت «میثر» در پهلوی «میتر» در سانسکریت «میترا» در زبان رومی «میتراس» و در زبان پارسی امروزی به ریخت «مهر» یا «میترا» میباشد.
🔷مهر در روزگاران پیش از زرتشت، یکی از بزرگترین خدایان بود. زرتشت در اصلاحات دینی خود ایزد مهر و بسیاری دیگر از خدایان کهن آریایی را نادیده گرفت و کوشش کرد تا چند خداپرستی را به یکتا پرستی و پرستش اهورامزدا بدل کند، با آنکه زرتشت ایزد مهر را از مقام خدایی فرو کشید.
🔶 اما سنت دیرین نیرومند، در روزگاران پس از زرتشت ایزد مهر را چون فرشتهای در خدمت اهورامزدا گماشت و آن را آفریده اهورامزدا کرد و از آن پس ایزد مهر به ریخت یک ایزد درجه دوم و زیر دست اهورامزدا رنگ و لعاب زرتشتی پیدا کرد،
🔷در گاتها، کهن ترین بخش اوستا که سرودهای نیایشی منسوب به خود زرتشت هستند، واژه مهر (میثر) تنها یک بار به معنی عهد و پیمان، به کار رفته است، اما در سایر بخشهای اوستا مهر، ایزد راستی، دلیری، فروغ و روشنایی و عهد و پیمان می باشد. در بخشی از اوستا به نام مهر یشت، که در وصف و ستایش اوست هم مهر قدیم با همه قدرت آن و هم مهر زرتشتی که فرشته عهد و پیمان و فروغ است، هر دو پیداست.
🔶مهر در سانسکریت به معنای «دوست» است. در زبان پارسی امروزی مهر به معنای «خورشید، عهد و پیمان، دلبستگی و محبت» میباشد. برای واژهٔ مهر پژوهشگران معانی گوناگونی را آورده اند. برخی آنرا با واژهٔ معادل سانسکریت یکی دانستهاند و دوست معنی کردهاند. برخی آنرا با خورشید یکی دانستهاند و آنرا خدای خورشید پنداشتهاند. اما بیشتر پژوهشگران ایرانی بر معنی«پیمان» اصرار میورزند و آن را تقریبا پذیرفته اند.
🔷دهخدا برای واژه مهر معانی زیر را در کتابش آورده است:«عشق، محبت، حب، دوستی، وداد، ود، عطوفت، عهد، پیمان و خورشید» دارمستر واژهٔ مهر را به معنی «دوستی و محبت» میداند. یوستی میگوید:«مهر واسطهٔ بین فروغ محدث و فروغ ازلی است به عبارت دیگر واسطهٔ بین آفریدگار و آفریدگان است»
مسعود سعد در بیتی اغلب این معنیها را جمع کرده است:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزا ای نگار مهر چهر مهربان
🔶 هیچ یک از این معنیها مخالف یکدیگر نیستند و معنی اصلی واژه، یعنی معنی ریشهای آن «پیوستن و واسطه بودن» است. معناهای دیگر بعدها به واسطه خویشکاریهای این ایزد کهن آریایی به وجود آمده است. نویسندگان ریشههای گوناگونی را برای واژهٔ «مهر» مطرح کردهاند و بر پایهٔ همان نظریه آن را تعبیر کردهاند.
🔷در بخشی از کتاب مقدس اوستا به نام «مهر یشت» که در وصف و خویشکاریهای ایزد مهر میباشد، گاهی این واژه به معنی «پیمان» میباشد. در بخشی دیگر از اوستا به نام «وندیداد» نیز این واژه نیز به معنی «پیمان» به کار رفته است.
🔶مهر گیاه، که از گیاهان اسطورهای ایران کهن است و شبیه دو انسان به هم پیچیده است، در نظر اول نام مهر را به یاد میآورد و از روزگار باستان آتشکده خرداد مهر به نام این ایزد موسوم بوده است:
چه آذرگشسب و چه خرداد مهر
فروزان چو ناهید و بهرام و مهر ( فردوسی)
🔷مهر در ادبیات پارسی به ندرت به عنوان ایزد عهد و پیمان به کار رفته است و به فراوانی به معنی محبت، دوستی و خورشید و آفتاب، که اتفاقاً با بنیادهای کهن آن هم بیارتباط نیست، مطرح است.
🔶گذشته از این، وجود ترکیبها و واژهها و نامهای گوناگونی که با واژهٔ مهر مثل مهرداد، مهر بند گشای، میترات و ... ساخته شده است. اهمیت این واژه و سابقههای تاریخی آن را در زبان پارسی امروزی نشان میدهد.
📚بن مایه:
🔷 جهان فروری؛ دکتر بهرام فرهوشی؛ انتشارات دانشگاه تهران.
🔶 فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی؛ دکتر محمدجعفر یاحقی.
🔷دانشنامه مزدیسنا؛ دکتر جهانگیر اوشیدری.
🔶فرهنگ ایران باستان؛ شادروان ابراهیم پورداوود.
با سپاس از جناب کوهی گرامی
@Hosseinkoohi1360
https://www.tg-me.com/tarikhfarhanghonariranzamin
Telegram
تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین
یادداشتهایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand
Forwarded from شاهنامه پژوهي پزشكان (دكتر يداللهي)
مهرگان جشن مهر و پیمان، بر ایرانیان پاک نهاد خجسته باد.
در میان همهی جشنهایی که در ایران باستان برگزار میشده است، جشن «نوروز» و «مهرگان» از دیگر جشنها بزرگتر و برجستهتر بودند. نوروز نوید بخش بهار و رفتن زمستان و همراه با سرسبزی و خرمی جهان بود. مهرگان در نیمهی دوم سال برگزار میشد، زمانی که گرمای سوزان تابستان سپری شده، و هوای دلپذیر پاییزی جای آنرا گرفته بود.
فریدون پادشاه دادگر پیشدادی، در مهرگان بر ضحاک تازی پیروز شد. و او را در کوه دماوند به بند کشید.
به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بیاندوهگشت از بدی
گرفتهاست هرکس رهایزدی
نشستند فرزانگان، شاد کام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
مَی روشن و چهرهی شاه نو
جهان نو ز داد، و سرِ ماه نو
(فردوسی)
در میان همهی جشنهایی که در ایران باستان برگزار میشده است، جشن «نوروز» و «مهرگان» از دیگر جشنها بزرگتر و برجستهتر بودند. نوروز نوید بخش بهار و رفتن زمستان و همراه با سرسبزی و خرمی جهان بود. مهرگان در نیمهی دوم سال برگزار میشد، زمانی که گرمای سوزان تابستان سپری شده، و هوای دلپذیر پاییزی جای آنرا گرفته بود.
فریدون پادشاه دادگر پیشدادی، در مهرگان بر ضحاک تازی پیروز شد. و او را در کوه دماوند به بند کشید.
به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بیاندوهگشت از بدی
گرفتهاست هرکس رهایزدی
نشستند فرزانگان، شاد کام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
مَی روشن و چهرهی شاه نو
جهان نو ز داد، و سرِ ماه نو
(فردوسی)
Forwarded from H Mohamadyan
🌱 رهایی
تقدیم به #عزیز_قاسم_زاده
ما با هلهلههای خود طناب دار تو را میبافیم
عزیز قاسم زاده!
فریب نخور
خندههای ما تکریم تو نیست
قربانگاه توست
رنج تو امضای جهالت ماست
که صحنهآرای دام توایم.
نام تو آوازی است که در هر گوشه طنین منتشری دارد:
عزیز قاسم زاده!
به هیابانگ شورانگیز حسرت مخور
در ساحلها اوازی برانگیز
در کوهساران آتشی بیفروز
رنگواره پاییز را تماشا باش
تقدیر تو اتاقی با زوایای ناهمگون نیست
نه پردهخوانی در پس پنجرههای مسدود
نه چشمبراهی غباری نامفهوم
نه انتظار سواری موهوم
ما تماشائیان تقدیر توایم
که خاموشی نیست.
ح.محمدیان
#عزیز_قاسم_زاده_را_آزاد_کنید
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#جای_معلم_زندان_نیست
✏️✏️
تقدیم به #عزیز_قاسم_زاده
ما با هلهلههای خود طناب دار تو را میبافیم
عزیز قاسم زاده!
فریب نخور
خندههای ما تکریم تو نیست
قربانگاه توست
رنج تو امضای جهالت ماست
که صحنهآرای دام توایم.
نام تو آوازی است که در هر گوشه طنین منتشری دارد:
عزیز قاسم زاده!
به هیابانگ شورانگیز حسرت مخور
در ساحلها اوازی برانگیز
در کوهساران آتشی بیفروز
رنگواره پاییز را تماشا باش
تقدیر تو اتاقی با زوایای ناهمگون نیست
نه پردهخوانی در پس پنجرههای مسدود
نه چشمبراهی غباری نامفهوم
نه انتظار سواری موهوم
ما تماشائیان تقدیر توایم
که خاموشی نیست.
ح.محمدیان
#عزیز_قاسم_زاده_را_آزاد_کنید
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#جای_معلم_زندان_نیست
✏️✏️
Forwarded from عکس نگار
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ مهر جشن مهرگان
✅ مهرگان، در طول تاریخ دومین جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز بوده است. برای برگزاری جشن مهرگان، ریشههای طبیعی، تاریخی، استورهشناسی، اخترشناختی و آیینی بر شمردهاند.
✅ فردوسی نیز در شاهنامه آنجا که درباره فریدون و پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک "بیوراسب" سخن میگوید به برگزاری جشن مهرگان در «سَرِ مهرماه» اشاره میکند.
✅ با گسترش آیین مهر در ایران و زیر تاثیر باورهای مهری، تا پایان دوره هخامنشی و شاید تا اواخر دوره اشکانی، جشن ویژه مهر یا میترا "میتراکانا" در آغاز مهرماه برگزار میشده است.
✅ چنانکه نوروز در نخستین روز از بهار، برابر با نقطه اعتدال بهاری برگزار میشود، جشن مهرگان "میتراکانا" نیز در اعتدال دوم یا اعتدال پاییزی برگزار میشده است؛ بهسخن دیگر درسال خورشیدی طبیعی، پس از فصل بهار و تابستان که هر یک دارای سه ماه ۳۱ روزه هستند، بهنقطه اعتدال پاییزی "مدت روز و شب برابر است" میرسیم که بر این بنیان اخترشناختی روز برگزاری جشن مهرگان، یکم مهرماه بوده است.
✅ اما از دوران ساسانی جشن مهرگان در مهر روز از مهرماه "شانزدهم مهرماه" برگزار میشود، چون در گاهشماری ایرانی، شانزدهمین روز هرماه و هفتمین ماه هرسال «مهر» نام دارد، از این روی به فرخندگی این همنامی روز مهر از ماه مهر یا شانزدهم مهرماه جشن مهرگان برگزار میشود. این جشن از روز شانزدهم مهر آغاز میشود و شش روز بهطول میانجامد و در روز ۲۱ مهر بهپایان میرسد. در گذشته نخستین روز این جشن را مهرگان همگان "عامه" و آخرین روز این جشن را مهرگان ویژگان "خاصه" مینامیدند.
✅ مهر یا میترا، ستاره و ایزد روشنایی، پیمانداری، دوستی و مهرورزی است. در باور، فرهنگ و ادب ایرانی پرتوهای زندگیبخش بزرگترین سرچشمه نور مادی "خورشید" را نیز "مهر" مینامند. نیاکان ما با ژرفنگری در شناخت درونی بزرگترین سرچشمه نور مینوی "خداوند" فروزههای پاک و جاودانش همچون «مهر مینوی» را نیز ستودند و کوشیدند تا برترین صفاتی را که برای او متصور بودند همچون مهرورزی و پیمانداری و میانه روی و دادگستری را در نهاد خود نیز پرورش دهند.
✅ مهرگان «روز مهر ایرانی» و «جشن مهرورزان» است. مهر همواره بر پیمان و پیمانداری استوار است. مهر در اوستاینو ایزد فروغ و روشنایی و پیمانشناسی است. بهگزارش بندهش، مشی و مشیانه "مهری و مهریانه" یا نخستن مرد و زن نیز در باورهای ایرانی در مهرماه و مهر روز "هنگام جشن مهرگان" از تخمه کیومرث از زمین بروییدند و بههم پیچیدند، و در آغاز گیاهپیکر بودند و سپس مردمپیکر شدند.
سراینگان پارسیگو به ارتباط جشن مهرگان و مهرورزی اشاره کردهاند:
👈 مسعود سعدسلمان:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان/مهر بفزای ای نگار مهرجوی مهربان
👈 ادیب ترمذی:
تویی که مهر تو در مهرگان بهار من است/که چهره تو گلستان و لالهزار من است
👈خيام نيشابوري در این درباره در نوروزنامه نوشته: «مهرماه، اين ماه را از آن مهرماه گويند که مهرباني بود مردمان را بر يکديگر، از هرچه رسيده باشد از غله و ميوه نصيب باشد بدهند، و بخورند بههم...»
✅ برگزاری مهرگان در نخستین ماه پاییز و همزمان با پایان فصل کشت و برداشت محصولات کشاورزی از دیرباز در جامعه ایرانی استوار بر کشاورزی، رنگ و بویی ویژه داشته است.
بر این پایه، گستردن خوان مهرگانی با پارچهای ارغوانی و نهادن کتاب، آب و بویهای خوش همچون گلاب در گلابدان و اسپند و عود و صندل، گلهای همیشهبشکفته یا سرخ رنگ با شاخههای همیشه سبز گیاه مورد، هفت دانه مورد، نیلوفر، آيینه، آويشن و میوههایی همچون، انار سرخ، سیب سرخ، بهی "به" انجیر، سنجد، انگورسفید، خرما، خرمالو و دانههایی همچون گردو، بادام، پسته، فندق، تخمه و نخودچی کشمش در کنار نانهای سنتی و شیر و شربت و شکر و شیرینی و هفت دانه خوراکی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و لوبیا در کنار آتش فروزان در آتشدان یا شمع و سپس دستافشانی، پایکوبی و سرنا و دفنوازی و شادمانی همگانی، از سنتهای زیبای جشن مهرگان و سپاس و ستایش دادههای اهورایی است.
✅ مهرگان، یادروز داریوش بزرگ هخامنشی نیز هست. پیرو گزارشهای تاریخی، داریوش بزرگ در روز دهم از ماه هفتم گاهشماری پارسی، گئومات مغ را کنار زد و سپس در روز شانزدهم از ماه هفتم گاهشماری یادشده برابر با روز جشن مهرگان به شاهنشاهی ایران رسید. بر این پایه، روز ۱۶ مهرماه هرسال همزمان با جشن مهرگان از سوی دوستداران فرهنگ ایران بهنام روز نکوداشت داریوش بزرگ هخامنشی گرامی داشته میشود.
✍ شاهین سپنتا
@shahinsepanta
@jashnha2
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
۱۶ مهر جشن مهرگان
✅ مهرگان، در طول تاریخ دومین جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز بوده است. برای برگزاری جشن مهرگان، ریشههای طبیعی، تاریخی، استورهشناسی، اخترشناختی و آیینی بر شمردهاند.
✅ فردوسی نیز در شاهنامه آنجا که درباره فریدون و پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک "بیوراسب" سخن میگوید به برگزاری جشن مهرگان در «سَرِ مهرماه» اشاره میکند.
✅ با گسترش آیین مهر در ایران و زیر تاثیر باورهای مهری، تا پایان دوره هخامنشی و شاید تا اواخر دوره اشکانی، جشن ویژه مهر یا میترا "میتراکانا" در آغاز مهرماه برگزار میشده است.
✅ چنانکه نوروز در نخستین روز از بهار، برابر با نقطه اعتدال بهاری برگزار میشود، جشن مهرگان "میتراکانا" نیز در اعتدال دوم یا اعتدال پاییزی برگزار میشده است؛ بهسخن دیگر درسال خورشیدی طبیعی، پس از فصل بهار و تابستان که هر یک دارای سه ماه ۳۱ روزه هستند، بهنقطه اعتدال پاییزی "مدت روز و شب برابر است" میرسیم که بر این بنیان اخترشناختی روز برگزاری جشن مهرگان، یکم مهرماه بوده است.
✅ اما از دوران ساسانی جشن مهرگان در مهر روز از مهرماه "شانزدهم مهرماه" برگزار میشود، چون در گاهشماری ایرانی، شانزدهمین روز هرماه و هفتمین ماه هرسال «مهر» نام دارد، از این روی به فرخندگی این همنامی روز مهر از ماه مهر یا شانزدهم مهرماه جشن مهرگان برگزار میشود. این جشن از روز شانزدهم مهر آغاز میشود و شش روز بهطول میانجامد و در روز ۲۱ مهر بهپایان میرسد. در گذشته نخستین روز این جشن را مهرگان همگان "عامه" و آخرین روز این جشن را مهرگان ویژگان "خاصه" مینامیدند.
✅ مهر یا میترا، ستاره و ایزد روشنایی، پیمانداری، دوستی و مهرورزی است. در باور، فرهنگ و ادب ایرانی پرتوهای زندگیبخش بزرگترین سرچشمه نور مادی "خورشید" را نیز "مهر" مینامند. نیاکان ما با ژرفنگری در شناخت درونی بزرگترین سرچشمه نور مینوی "خداوند" فروزههای پاک و جاودانش همچون «مهر مینوی» را نیز ستودند و کوشیدند تا برترین صفاتی را که برای او متصور بودند همچون مهرورزی و پیمانداری و میانه روی و دادگستری را در نهاد خود نیز پرورش دهند.
✅ مهرگان «روز مهر ایرانی» و «جشن مهرورزان» است. مهر همواره بر پیمان و پیمانداری استوار است. مهر در اوستاینو ایزد فروغ و روشنایی و پیمانشناسی است. بهگزارش بندهش، مشی و مشیانه "مهری و مهریانه" یا نخستن مرد و زن نیز در باورهای ایرانی در مهرماه و مهر روز "هنگام جشن مهرگان" از تخمه کیومرث از زمین بروییدند و بههم پیچیدند، و در آغاز گیاهپیکر بودند و سپس مردمپیکر شدند.
سراینگان پارسیگو به ارتباط جشن مهرگان و مهرورزی اشاره کردهاند:
👈 مسعود سعدسلمان:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان/مهر بفزای ای نگار مهرجوی مهربان
👈 ادیب ترمذی:
تویی که مهر تو در مهرگان بهار من است/که چهره تو گلستان و لالهزار من است
👈خيام نيشابوري در این درباره در نوروزنامه نوشته: «مهرماه، اين ماه را از آن مهرماه گويند که مهرباني بود مردمان را بر يکديگر، از هرچه رسيده باشد از غله و ميوه نصيب باشد بدهند، و بخورند بههم...»
✅ برگزاری مهرگان در نخستین ماه پاییز و همزمان با پایان فصل کشت و برداشت محصولات کشاورزی از دیرباز در جامعه ایرانی استوار بر کشاورزی، رنگ و بویی ویژه داشته است.
بر این پایه، گستردن خوان مهرگانی با پارچهای ارغوانی و نهادن کتاب، آب و بویهای خوش همچون گلاب در گلابدان و اسپند و عود و صندل، گلهای همیشهبشکفته یا سرخ رنگ با شاخههای همیشه سبز گیاه مورد، هفت دانه مورد، نیلوفر، آيینه، آويشن و میوههایی همچون، انار سرخ، سیب سرخ، بهی "به" انجیر، سنجد، انگورسفید، خرما، خرمالو و دانههایی همچون گردو، بادام، پسته، فندق، تخمه و نخودچی کشمش در کنار نانهای سنتی و شیر و شربت و شکر و شیرینی و هفت دانه خوراکی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و لوبیا در کنار آتش فروزان در آتشدان یا شمع و سپس دستافشانی، پایکوبی و سرنا و دفنوازی و شادمانی همگانی، از سنتهای زیبای جشن مهرگان و سپاس و ستایش دادههای اهورایی است.
✅ مهرگان، یادروز داریوش بزرگ هخامنشی نیز هست. پیرو گزارشهای تاریخی، داریوش بزرگ در روز دهم از ماه هفتم گاهشماری پارسی، گئومات مغ را کنار زد و سپس در روز شانزدهم از ماه هفتم گاهشماری یادشده برابر با روز جشن مهرگان به شاهنشاهی ایران رسید. بر این پایه، روز ۱۶ مهرماه هرسال همزمان با جشن مهرگان از سوی دوستداران فرهنگ ایران بهنام روز نکوداشت داریوش بزرگ هخامنشی گرامی داشته میشود.
✍ شاهین سپنتا
@shahinsepanta
@jashnha2
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
Forwarded from Eftekhar Ruhifar
سنت نوشتن پند و اندرزها و جملات قصار بر روی انگشترها از عهد باستان در ایران رایج بوده است...
یافت نمونه های بسیار از انگشترهای ساسانی منقش به پندها و واژگان حکمت آمیز گواه این مطلب است که بیشتر از سوی بزرگان و نجبا و شاه کشور صورت میگرفت...
آمده است بر روی انگشتر خسرو انوشیروان نیز جملاتی کوتاه و پندآموز حک میگردید...
.
گفتنیست این سنت باستانی ایران عیناً با ورود اعراب به ایران توسط تازیان اقتباس شد و خلفای اسلامی بر روی انگشترهای خود واژه ها و پندهای دینی مینوشتند...
جالب آنکه این سنت همچنان امروزه هم میان ایرانیان رایج است که بر روی انگشترها واژگان و جملات مذهبی نقش میکنند که ریشه در ایران باستان دارد...
.
تصاویر : دو نمونه انگشتر ساسانی، خط پهلوی نگار و دو نمونه انگشتر اسلامی مقتبس شده از این روش کهن ایرانی...
.
نگارش افتخار روحی فر
ارشد زبانهای باستانی ایران
#انجمن_شاهنامه_خوانی_رودسر
یافت نمونه های بسیار از انگشترهای ساسانی منقش به پندها و واژگان حکمت آمیز گواه این مطلب است که بیشتر از سوی بزرگان و نجبا و شاه کشور صورت میگرفت...
آمده است بر روی انگشتر خسرو انوشیروان نیز جملاتی کوتاه و پندآموز حک میگردید...
.
گفتنیست این سنت باستانی ایران عیناً با ورود اعراب به ایران توسط تازیان اقتباس شد و خلفای اسلامی بر روی انگشترهای خود واژه ها و پندهای دینی مینوشتند...
جالب آنکه این سنت همچنان امروزه هم میان ایرانیان رایج است که بر روی انگشترها واژگان و جملات مذهبی نقش میکنند که ریشه در ایران باستان دارد...
.
تصاویر : دو نمونه انگشتر ساسانی، خط پهلوی نگار و دو نمونه انگشتر اسلامی مقتبس شده از این روش کهن ایرانی...
.
نگارش افتخار روحی فر
ارشد زبانهای باستانی ایران
#انجمن_شاهنامه_خوانی_رودسر
Forwarded from Eftekhar Ruhifar
روی این مهر زیبا هم به خط پهلوی ساسانی نوشته:
ābestān abar yazadān
پناه بر یزدان
ābestān abar yazadān
پناه بر یزدان
Forwarded from دکتر رحمان کاظمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن مهرگان در ایران باستان در واقع جشن محصولات کشاورزی آنان بود
🍀🌹🍀🌹🍀🌹
نقش اساطیر در نام گذاری ماه های ایرانی (8) #آبان
🔹آبان
آبان، جمع آب، و در پارسی باستان اپی، در اوستایی آپ و در پهلوی آپ. در فارسی نو آب. «آپ» در اوستایی جمع است و به معنی ایڒد نگهبان آب، و پاسبانی ماه هشتم سال به ایڒد نگهبان آب ها سپرده شده است. (دانشنامه مڒدیسنا، 52 / یاحقی،8)
آبان، اڒ ایڒدان همکار و همراه #سپندارمذ است که یکی اڒ شش #امشاسپند (آفریده مینوی اورمڒد) است. (اساطیر ایران،152) استاد مهرداد بهار آبان را وابسته به #اناهید / #آناهیتا می داند. (الهه ایرانی پیش اڒ ڒرتشت) که رب النوع آب و خردمندی وڒیبایی و عشق بود. (تاریخ اساطیری، 23)
این الهه، در اندیشه ڒرتشتی کنار گذاشته شده است و جایگاهی ندارد ولی یکی اڒ وظایف و صفات او به آبان داده شده است که با سپندارمذ، که نگهبان ڒمین است، به نگهبانی آب ها بپرداڒد.
در ابان روڒ، (دهم) اڒ آبان ماه، جشن آبان گان برپا می شد و در حوادث اساطیری ایران، روڒ آبانگان را روڒ شکست افراسیاب و فرار او ایران دانسته اند. همچنین روڒ اسارت ضحاک به دست فریدون. (فرهنگ اساطیر، 9) این اندیشه برآمده اڒ اسطوره نبرد آبان با ضحاک و شکست #ضحاک و ڒندانی شدن اوست.
#اسطوره_در_جهان_امروز
#نام_ماههای_ایرانی
#اسطوره_شناسی
—------------------------------------------
منابع:
جهانگیر #اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
#مهرداد_بهار، پژوهشی در اساطیر ایران
#ژالهـآموزگار، تاریخ اساطیری ایران.
محمد جعفر #یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها
💊 @persian_mythology
🔵
نقش اساطیر در نام گذاری ماه های ایرانی (8) #آبان
🔹آبان
آبان، جمع آب، و در پارسی باستان اپی، در اوستایی آپ و در پهلوی آپ. در فارسی نو آب. «آپ» در اوستایی جمع است و به معنی ایڒد نگهبان آب، و پاسبانی ماه هشتم سال به ایڒد نگهبان آب ها سپرده شده است. (دانشنامه مڒدیسنا، 52 / یاحقی،8)
آبان، اڒ ایڒدان همکار و همراه #سپندارمذ است که یکی اڒ شش #امشاسپند (آفریده مینوی اورمڒد) است. (اساطیر ایران،152) استاد مهرداد بهار آبان را وابسته به #اناهید / #آناهیتا می داند. (الهه ایرانی پیش اڒ ڒرتشت) که رب النوع آب و خردمندی وڒیبایی و عشق بود. (تاریخ اساطیری، 23)
این الهه، در اندیشه ڒرتشتی کنار گذاشته شده است و جایگاهی ندارد ولی یکی اڒ وظایف و صفات او به آبان داده شده است که با سپندارمذ، که نگهبان ڒمین است، به نگهبانی آب ها بپرداڒد.
در ابان روڒ، (دهم) اڒ آبان ماه، جشن آبان گان برپا می شد و در حوادث اساطیری ایران، روڒ آبانگان را روڒ شکست افراسیاب و فرار او ایران دانسته اند. همچنین روڒ اسارت ضحاک به دست فریدون. (فرهنگ اساطیر، 9) این اندیشه برآمده اڒ اسطوره نبرد آبان با ضحاک و شکست #ضحاک و ڒندانی شدن اوست.
#اسطوره_در_جهان_امروز
#نام_ماههای_ایرانی
#اسطوره_شناسی
—------------------------------------------
منابع:
جهانگیر #اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
#مهرداد_بهار، پژوهشی در اساطیر ایران
#ژالهـآموزگار، تاریخ اساطیری ایران.
محمد جعفر #یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها
💊 @persian_mythology
🔵
Forwarded from کانال خبر رسانی مدیران وکارشناسان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
كليپى بسيار زيبا از هويت و اصالت ايران
Forwarded from فرزانە
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجسمه ای عجیب از فرعون که از هر زاویه ای به آن نگاه شود فرعون به شما نگاه می کند.
و عجیب تر آنکه درصورت روشن کردن شمع یا نور ، فرعون بیرون ، بنظر میرسد !
🔥 @Tarikheiranvjahan 🔥
و عجیب تر آنکه درصورت روشن کردن شمع یا نور ، فرعون بیرون ، بنظر میرسد !
🔥 @Tarikheiranvjahan 🔥
#دوبیتی گیلکی
گویش: رودسر
بهارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
تی یارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
اگر تی ورجه یا اون سر ٚ دونیا
تی مارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
دخوته شال ٚ همرأ موته مننی
دمورده حال ٚ همرأ گوته مننی
خودا برکت ولی تی بازو حرکت
نسوته حال ٚ همرأ سوته مننی
#ترجمه دوبیتی گیلکی
بهار را صدا بزنی حال دلت خوش
می شود
یار تورا صدا بزنی حال دلت خوش می شود
اگر کنار تو یا آن طرف دنیا هم رفته باشد
مادرت را که صدا بزنی حال دل تو خوش می شود
#با شغال پنهان شده نمی توانی همراهی کنی
با آدم دلمرده نمی توانی گفتگو کنی
خدا برکت می دهد ولی بازوی تو باید کار کند
با کسی که دلش نسوخته باشد نمی توانی بسوزیم و همدردی کنی
#رودسر
#میان پشته
#,خانه مادری
https://www.instagram.com/p/CUo9TRqFIrq/?utm_medium=share_sheet
گویش: رودسر
بهارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
تی یارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
اگر تی ورجه یا اون سر ٚ دونیا
تی مارأ دوخونی خؤش بؤنه تی دل
دخوته شال ٚ همرأ موته مننی
دمورده حال ٚ همرأ گوته مننی
خودا برکت ولی تی بازو حرکت
نسوته حال ٚ همرأ سوته مننی
#ترجمه دوبیتی گیلکی
بهار را صدا بزنی حال دلت خوش
می شود
یار تورا صدا بزنی حال دلت خوش می شود
اگر کنار تو یا آن طرف دنیا هم رفته باشد
مادرت را که صدا بزنی حال دل تو خوش می شود
#با شغال پنهان شده نمی توانی همراهی کنی
با آدم دلمرده نمی توانی گفتگو کنی
خدا برکت می دهد ولی بازوی تو باید کار کند
با کسی که دلش نسوخته باشد نمی توانی بسوزیم و همدردی کنی
#رودسر
#میان پشته
#,خانه مادری
https://www.instagram.com/p/CUo9TRqFIrq/?utm_medium=share_sheet