Telegram Web Link
طاق کسری،تیسفون پایتخت ساسانیان در زمان آبادی این چنین بوده است.

نمای بازسازی شده ازطاق کسری که پس استیلای اعراب توسط خلفای عباسی ویران شد و ازسنگ هایش برای ساخت بغداد استفاده کردند!



‏‌🇮🇷#فرهنگ_ایرانی
@farhangirani7000
Forwarded from نقی عزیزی عروسمحله
بَختَک یا فرنجک که نام علمی آن فلج خواب است، حالت اختناق و سنگینی است که گاهی در خواب به انسان دست می‌دهد، رؤیای وحشتناک توأم با احساس خفقان و سنگینی بدن که انسان را از خواب می‌پراند. خفتک، خفتو، برفنجک....هم نامیده میشود.


بختک در افسانه‌ها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هم‌معنی دانسته‌اند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان چیره می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند، درین حالت انسان فقط نظاره‌گر ناتوانی خود است. ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر می‌گیرد و انسان توان کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد. در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد می‌نشیند و تمام وجود آن‌ها را فلج می‌کند. شاید ترس انسان گرفتار از این موجود نیز به دلیل این است که حضور آن را بر روی خود احساس می‌کند ولی نمی‌تواند آن را ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان رخنه می‌کند و بدن را در اختیار می‌گیرد. اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شده‌است.

👇👇



🔊 فایل صوتی

عبدالحمید ضیایی

فلج خواب یا هوشیاری در رویا یا بختک
ترسناک است یا موهبت؟

.

👇👇👇👇👇
@JASHNHA2


جشن‌های ایرانی برای همه ایرانیان،
بر پایه تقویم رسمی و قانونی ایران:

شاهین سپنتا

👈 فروردین‌ماه
🌸 یکم فروردین‌ماه: جشن نوروز شهریاری/ جشن رپیتوین.
⭐️ ششم فروردین‌ماه: نوروز خاصه(ویژه)/ جشن زادروز زرتشت/روز امید.
🌧 ۱۳ فروردین‌ماه: جشن سیزده‌به‌در (جشن باران‌خواهی)
💐 ۱۹ فروردین‌ماه: جشن فروردین‌گان (یادبود درگذشتگان)

👈 اردیبهشت‌ماه
🌹 سوم اردیبهشت: جشن اردیبهشت‌گان / گلستان‌جشن/ جشن گل‌سرخ(ستایش راستی)

👈 خردادماه
☘️ ششم خردادماه: جشن خردادگان (ستایش رسایی در زندگی و پاسداشت آب و آبادانی)

👈 تیرماه
🌞یکم تیرماه: جشن چله تابستان/چله تموز.
🌸 ششم تیرماه: جشن نیلوفر، خورداد روز و تیرماه (روز دختر ایرانی)
💦 ۱۳ تیرماه: جشن تیرگان (جشن آب‌پاشان و یادروز آرش کمان‌گیر)/ روز ملی دماوند.
✏️ ۱۴ تیرماه: تیرگان بزرگ (روز قلم)

👈 امردادماه
🌳 هفتم امردادماه: جشن امردادگان (پاسداشت گیاهان)

👈 شهریورماه
👨🏻 چهارم شهریورماه: جشن شهریورگان (روز مرد ایرانی/ روز پدر)

👈 مهرماه
❤️ ۱۶ مهرماه: جشن مهرگان (روز مهر ایرانی/روز مهرورزی/ یادروز کاوه آهنگر)

👈 آبان‌ماه
💧 ۱۰ آبان‌ماه: جشن آبان‌گان(روز پاسداشت آب)

👈 آذرماه
🔥 ۹ آذرماه: جشن آذرگان (روز پاسداشت آتش/انرژی‌های‌پاک)
🌞 ۳۰ آذرماه: جشن چله زمستان یا شب‌یلدا (جشن زایش مهر/ بلندترین شب سال)

👈 دی‌ماه
🌿 یکم دی‌ماه: جشن خرم روز/ جشن خور روز/ دی دادار جشن/ جشن۹۰روز
🙏 ۸ دی‌ماه: دیگان یکم/ جشن دی یکم (جشن نیایش آفریگار)
🍽 ۱۴ دی‌ماه: سیرسور (جشن‌ سیر/روز ملی تندرستی)
🙏 ۱۵ دی ماه: دیگان دوم/ جشن دی دوم (جشن نیایش آفریگار)
🙏 ۲۳ دی‌ماه: دیگان سوم/ جشن دی سوم (جشن نیایش آفریگار)

👈بهمن‌ماه
🐓 دوم بهمن‌ماه: جشن بهمن‌گان (روز پاسداشت جانوران)
🔥۱۰ بهمن‌ماه: جشن سده (جشن آتش/ جشن پیشواز نوروز)

👈اسفندماه
👩پنجم اسفندماه: جشن اسفندگان (روز زن ایرانی/ روز مادر زمین)
🌷 ۲۰ اسفندماه: جشن گلدان (جشن کاشت سبزه و گل‌های بهاری به پیشواز نوروز)
🌱 ۲۳ اسفندماه: جشن سمنوپزان (جشن زنانه پیشواز نوروز)
💦 ۲۶ اسفندماه: جشن زنده‌رود (نکوداشت زاینده‌رود در اصفهان)
🔥شب آخرین چهارشنبه سال: جشن چهارشنبه‌سوری/شب‌سوری (جشن پیشواز نوروز)

@JASHNHA2
🌷
استعفای کشیشی که بیش از ۲۰ سال هزاران نفر را اشتباه #غسل_تعمید می داد

به گفته اسقف کلیسای کاتولیک فینکس در آمریکا یک کشیش کاتولیک در ایالت آریزونا استعفا کرده چرا که در پی تحقیقات کلیسا مشخص شده که تمام غسل تعمیدهایی که او در طول بیش از ۲۰ سال کارش انجام داده، “باطل” است.
غسل تعمید یک آیین دینی و نماد “بخشش گناهان و زندگی دوباره” است که در مسیحیت از غسل تعمید داده شدن عیسی به دست یحیی در رود اردن برگرفته شده است.
اسقف توماس اولمستد توضیح داده است که پدر آندرس آرانگو، که هزاران غسل تعمید انجام داده، در هنگام غسل تعمید می‌گفته: “ما تو را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید می‌دهیم.” در صورتی که باید به جای “#ما” می‌گفته “من”.
این خطا همچنین به این معنی است که از آنجایی که غسل تعمید اولین مراسم مقدس در آیین کاتولیک است، با توجه به اطلاعات صفحه پرسش‌های شرعی از این اسقف، حالا نیاز است تا بعضی از افراد سایر مراسم مربوط به مذهب کاتولیک را دوباره انجام دهند.

#اسطوره_در_جهان_امروز

#اساطیر_جهان

@persian_mythology
🌱
🌷🌷

دوم اسفند، روز زبان مادری، خجسته باد!


💥ایران سرزمین اقوام دو زبانه است


هر ساله به خاطر روز زبان مادری در ایران اقوام و قومیت های گوناگون به فکر سخن گفتن به زبان قومی و محلی خود می‌افتند و بدان افتخار می کنند و جای این افتخار هست، زیرا منظومه زبان‌های ایرانی با تاریخ  با تاریخ دیر سال خود، انبوهی از فرهنگ‌ها آینه ها و باورها را پشتیبانی می کند و با خود حمل می کند که هر پژوهشگر تاریخ و فرهنگ در برابر این مجموعه عظیم پشتوانه های زبانی شگفت زده و حیران می ماند. نه تنها زبان گیلکی دارای چنین پشتوانه عظیم فرهنگی است بلکه زبان‌های دیگر گیلان ( تالشی و تاتی) نیز مانند همه زبانهای ایرانی دیگر مانند کردی، لری و ... نیز در روایت این تاریخ افتخارآمیز همانندند.
ایران از دیرباز سرزمین اقوام پاک و ملتهای چالاک گوناگون با بوده که در در دوره اوج تمدن ایرانی، چه در عصر باستان و چه در اعصار جدیدتر، هر یک در ناحیه خود استقلال سیاسی و  فرهنگی داشته‌اند، و فرهنگ خود را دیلمی، گیلکی و کردی و بلوچی و ... نامیده‌اند ولی همواره خود را در یگانگی و پیوند با یک فرهنگ همگانی و جهانی به نام فرهنگ ایرانی نیز بوده‌اند، جالب است بدانیم که تا همین صدسال پیش، ایران نام هیچ یک از سرزمینهای جغرافیایی ما نبود! و ما در طول تاریخ هیچ شاعر یا نویسنده‌ای با پسوند ایرانی نداریم، همه اندیشمندان ما با نامهای نیشابوری، گرگانی، تبری، لاهیجی، اشکوری، دیلمی، تبریزی، شیرازی، اصفهانی، همدانی، سیستانی و... شناخته می‌شوند. پس ایران کجا بود که هیچ نویسنده، شاعر، فیلسوف و هنرمندی ندارد؟
ایران در واقع یک نام فرهنگی و هویت ساز است نه یک نام جغرافیایی، و نامهای دیگر نامهای جغرافیایی هستند، که خود را با نام ایران شناخته و شناسانده‌اند. این نام هویت‌ساز نام سرزمین جغرافیایی ویژه‌ای نبود تا هیچ‌یک خود را بیگانه و غیرایرانی احساس نکنند، و این از شگفتیگهای تاریخ پرفراز و نشیب این اقوام است.
این شیوه نامگذاری، که در نوع خود یگانه است، هنوز کاربرد دارد، اگر به واژه اشکور، یا الموت، عمارلو و خراسان و... بنگرید، روشی از همان نامگذاری را می‌توان دید. هیچ روستایی به نام اشکور، یا عمارلو و خراسان وجود نداشت، بلکه همه آنها نامهای هویت سازی بودند که در سایه انواع شهرها و روستاها و مناطق داشتند، و مجموعه نام های هویت ساز در پناه نام هویت‌ساز بزرگتری به نام ایران تاریخ پر فراز و نشیب خود را راه‌ گشوده‌اند. بنابراین، ایران همیشه یک زبان هویت ساز مشترک نیز داشته است، که روزگاری سنسکریت، روزگاری روزگاری پهلوی و در روزگار ما فارسی است. زبان فارسی، امروزه نیز زبان هیچ کدام از اقوام ایرانی نیست، بلکه زبان هر سرزمین نامی دارد مثل گیلکی، تبری، کردی، لری، و اصفهانی، یزدی، شیرازی و...  ولی همه اینها به زبان فارسی نیز سخن می‌گویند بنابراین نه هیچ کرمانی در رشت غریبه است و نه هیچ اشکوری در سیستان، زیرا همه صاحب هویت ایرانی و دارای زبان مشترک فارسی هستند، و این نیز از شگفتی‌های فرهنگ ایرانی است که تقسیمات جغرافیایی را همچون مرز هویت خود نشناخته است بلکه برای خود مرزهایی فراتر از جغرافیا تعریف کرده است.   متاسفانه در چند سده اخیر، تکه‌پاره کردن هویت ایرانی، با هدفهای ایران‌ستیزی، آغاز شده و رویکردی که زبان ایران را، در برابر زبان‌های اقوام گوناگون ایرانی می‌نهد، کم و بیش جایی باز کرده است، ولی این رویکرد مبنای تاریخی و زبانشناسی و فرهنگی ندارد. همه ایرانیان در طول تاریخ اقوامی دو زبانه بوده‌اند. و یک زبان جغرافیایی و یک زبان هویتی داشته اند. بنابراین ایرانیان از انگشت‌شمار‌ ملتهایی هستند که دو زبان مادری دارند، و چنان که حافظ از ترکان پارسی‌گو سخن می‌گوید، امروزه نیز از گیلک‌های پارسی گو، کردهای پارسی‌گو، بلوچ‌های پارسی‌گو سخن باید گفت. زیرا اگر به این فکر باشیم که فارسی زبان مادری ما نیست، زیان بزرگی است که جبران آن امکان‌پذیر نیست.
تنها سرزمینی که در تاریخ نام ایران بر خود دارد، سرزمین ایران‌ویج است، سرزمینی اسطوره‌ای_داستانی که سرزمین اصلی و مادری همه ایرانیان است که از آنجا به نواحی دیگر کوچ کرده‌اند، و همه بخشی از زبان و فرهنگ آن سرزمین مادری را با خود برده‌اند، و همان زبان مادری ایران ویج را در زبانهای گوناگون خود بازنمایانده‌اند، از این روست که همه زبانهای ایرانی از یک ریشه و منشا هستند. موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران‌ویج اگر چه چندان شناخته نیست، ولی پژوهشگران اسطوره شناس و زبان‌شناس، ایران‌ویج را
سرزمینهای اطراف دریای فراخکرت می‌دانند و دست‌کم یکی از مرزهای آن شناخته شده است که به اوستایی هره‌برزه‌ییتی و به پهلوی هره‌برز و امروزه البرز نامیده می‌شود، دریا و کوه مقدسی که زندگی همه ایرانیان و زبان فارسی ایران نیز، در آن ریشه دارد.

#زبان_مادری
#فراخکرت
#البرز

   
🌷🌹🌷
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۵ اسفند جشن اسفندگان، جشن زنان و مادر زمین

🌸جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یکی از جشن‌های ایرانی است که طبق تقویم رسمی و قانونی کشور در روز ۵ اسفندماه "روز اسفند از ماه اسفند" برگزار می‌شود.

🌸 «اسفند» یا «اسپند» در فارسی، «سپندارمت» یا «سپندارمذ» در پهلوی و «سپَنتَ آرمَیتی» در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورامزدا و در اوستای‌نو نام یکی از امشاسپندبانوان است که در جهان مینُوی نماد بردباری و فروتنی اهورامزدا و در این جهان نگهبان زمین و زایش و سرسبزی آن است.

🌸 در گاه‌شماری ایرانی، دوازدهمین ماه از سال و پنجمین روز از هرماه «اسفند» نام دارد، از این‌روی در روز اسفند از ماه اسفند یا پنجم اسفند، در آستانه بهار طبیعت و نوشدن زمین «جشن‌اسفندگان» برپا‌ می‌شود.

🌸 اسفندگان جشنی بهاری است که در آستانه نوروز برگزار می‌شود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان از دیرباز روز پنجم اسفند را جشن ویژه زنان و زمین می‌دانند و در این روز مردان به‌زنان هدیه می‌دهند و از این‌روی به آن جشن مردگیران نیز می‌گویند.

🌸 دکتر جلال خالقی مطلق درباره آیین‌های اسفندگان یا جشن آزادی زنان می‌نویسد که اسفندگان جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و به‌ویژه دختران «دمِ بخت» به همسرگزینی تشویق می‌شدند و از این رو این جشن را «مردگیران» می‌نامیدند، سپس‌تر جشن زنان شوهردار شده و زنان از شوهران خود مزد (هدیه) می‌گرفتند.

🌸 در جشن اسفندگان، زنان خود را می‌آراستند و در طول روز به‌پایکوبی و شادی می‌پرداختند و همچنین نیایش می‌کردند. دختران نیز از این جشن سهمی داشتند چون برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیده‌شوی» یعنی «دختران شوهرنکرده» دانسته‌اند؛ پس دختران نیز جشن می‌گرفتند و به کام‌دل شادی می‌کردند. دختران و زنان در جشن دسته‌های گل به‌دست می‌گرفتند.

🌸 پختن و خوردن آش اسفندی یا «دانکو» یا «هفت‌دانه» یا «دونی» از سنت‌های جشن اسفندگان است.

🌸 در فرهنگ ایران، هریک از روزهای ماه را گلی ویژه است و گل ویژه سپندارمذ یا جشن اسفندگان، طبق متون پهلوی گل «پلنگ‌مشک» است که برخی به اشتباه «بیدمشک» می‌نامند ولی در فرهنگ‌نامه‌های گیاه‌شناسی از گل پلنگ‌مشک و درخت بیدمشک به‌عنوان دوگونه گیاهی متفاوت نام برده می‌شود.

🌸 جشن اسفندگان نه از نظر زمانی و نه از نظر محتوا و مفاهیم و فلسفه برگزاری و سنت‌ها هیچ شباهتی به‌جشن ولنتاین ندارد.

🌸 جشن اسفندگان روز مادر زمین، روز گرامی‌داشت زن، زندگی، زایش و جشن آزادی زنان است و نامیدن آن با عنوان‌های ساختگی مثل «روز مهر ایرانی» یا «روز عشق ایرانی» و انطباق ساختگی آن با ولنتاین نادرست است.

🌸 همه جشن‌ها و آیین‌های زیبا در همه فرهنگ‌ها و از همه ملت‌ها شایسته احترام هستند و اگر پیامی انسانی در آن‌ها هست که مردم و به‌ویژه جوانان می‌پسندند، پس می‌توان و باید آن‌ها را به‌عنوان میراث مشترک فرهنگ بشری گرامی‌داشت و جشن ولنتاین نیز اینچنین است.

🌸 به‌جای ستیز با ولنتاین بهتر است همه توان خود را برای معرفی بهتر جشن مهرگان "روز مهر و پیمان/جشن مهرورزی" و جشن اسفندگان "روز زن و زمین" به‌مردم ایران و جهان به‌کار گیریم.

شاهین سپنتا
@shahinsepanta
@jashnha2

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

🌺🌷🌺🌷
#نوروز


نوروز یک جشن کیهانی است که مرتبط با تولد و مرگ کسی نیست. در فرهنگ‌های دیگر این جشن در ارتباط با میلاد یک فرد مانند مسیح قرار می‌گیرد. در نوروز اما صحبت از رستاخیز طبیعت است. دومین تمایز را می‌توان در تغییر زمان برگزاری این جشن دانست که در بسیاری فرهنگ‌ها در وسط زمستان است. اما، مزیت فوق‌العاده‌ای که نوروز دارد در این است که با آغاز بهار آغاز می‌شود، هنگامی که پرتو آفتاب به برج حَمَل می‌افتد. امتیاز فوق‌العاده این جشن بر فرهنگ‌های دیگر در این امر است که ممکن است به مرور زمان از یادها رفته باشد، اما هم‌زمانی عید ما با طبیعت نکته برجسته و امتیازی برتر به حساب می‌آید. در نوروز نوشدگی عالم کبیر با نوشدگی عالم صغیر همراه می‌شوند؛ طبیعت نو می‌شود، من نیز نو می‌شوم. در مراسم نوروز لباس نو پوشیده می‌شود، شست و شو صورت می‌گیرد، آراستگی انجام می‌شود و... که این اعمال و نوشدگی رفتار همزمان با نوشدگی عالم طبیعت می‌گردد. تقارن آدمی و طبیعت از امتیازات نوروز است.
خاصیت اسطوره در این است که در اصل ثابت می‌ماند، اما رنگ عوض می‌کند. نوروز نیز مانند دیگر اسطوره‌ها به همین شکل است؛ نوروز در زمان فعلی با نوروز در زمان ساسانیان از لحاظ برگزاری آیین‌ها در ظاهر با یکدیگر متفاوت‌اند. دعایی که امروزه برای نوروز خوانده می‌شود «حَوِّل حالنا اِلی اَحسَنِ الحال» در مفهوم، همان مفهوم کلی نوروز یعنی تحول پیدا کردن حال‌ها و نوشدن است. در نتیجه، ثابت ماندن اسطوره را می‌توانیم در آیین‌های نوروزی ببینیم: در دوران باستان، برابر با «هفت سین» کِشت غلات پیش از ماه اسفند را داشته‌ایم، هر غلاتی که تا روز سیزدهم نوروز خوب رشد می‌کرد، به عنوان پربرکت‌ترین غلات برای سال آینده در نظر گرفته ‌می‌شد. بنابراین، آیین به اقتضای زمانه پوست می‌اندازد و تغییر می‌کند، اما جوهر آن باقی می‌ماند.



#جلال_ستاری
💥@persian_mythology
🌷🌼🌷🌼🌷

#جشن_های_نوروزی (1)

گوناگونی جشن‌های ایرانی

در آستانه سال نو خورشیدی، به جشن های ایرانی نگاهی دوباره می اندازیم. تعداد زیادی از جشن ها از میان رفته اند، و منابع اسطوره شناسی مربوط به جشن ها، پراکنده است و با پاره ای داستان ها و باورهای عامیانه در آمیخته است و بنابراین برای بحث و بررسی در مورد جشن هایی که هنوز به جا مانده است، یا بخشی از آن به جا مانده است، در بخش های جداگانه، سخن خاهد رفت.
نکته دیگر اینکه، بسیاری از جشن های اساطیری، مثل اغلب اساطیر دیگر، در دوره ای از سیر تحول خود، از میان آیین های زرتشتی و بعد اسلامی گذشته اند و رنگ هر دو مذهب را به خود گرفته اند و دگرگونی هایی پذیرفته اند ولی ریشه های اسطوره ای آنها را نیز می توان ردیابی کرد. اسطوره ها دارای یک هسته بنیادین هستند که ریشه در جهان بینی عام انسان و خواسته ها و آرزوها و توانایی ها و ناتوانایی های او دارد. آیین های بعدی، تنها استمرار بخشیدن به همان ایده اولیه را، نمایندگی می کنند. بنابراین، اغلب می توان با زدودن جلوه های و نگاره های یک آیین خاص، که اسطوره را پوشانده است، به ایده بنیادین آن دست یافت. دین آوران و پیروان مذاهب گوناگون نیز، از زمینه های رایج شکل گرفته در میان مردم، بهره جسته و آیین جدید خود را با آن پیوند زده اند. در همین موضوع جشن ها، بسیاری از جشن های ایرانی با آیین زرتشتی پیوند دارند ولی در اغلب آنها می توان ریشه های اسطوره ای پیش از زرتشت را بازیافت. و چنان که استاد مهرداد بهار نوشته است، #گاتها، که قدیمی ترین بخش #اوستاست، قدیمی تریم منبع اساطیر ایرانی نیز هست. بنابراین جشن های زرتشتی را نیز در شمار جشن های اساطیری خاهیم آورد زیرا از سویی، ریشه در اسطوره های پیشین دارد، و از سوی دیگر، خود آیین زرتشتی نیز با گذر سالیان به اسطوره ای دیگر تبدیل شده است.

به طور کلی، جشن های ایرانی دو محور اصلی دارند:‌
الف- جشن های آیینی
ج- جشن های کشاورزی و محصول
که در برخی موارد نیزبا همدیگر پیوند می یابند و درآمیخته می شوند. در اولین بخش این جستار، و پرهیز از به درازا کشیدن سخن، به ذکر نام جشن های ایرانی، بسنده می کنیم و بحث و بررسی در مورد آنها را به روزهای آینده وا می گذاریم.

💐 جشن های سالانه:‌ جشن نوروز، سیزده به در، جشن شب يلدا، جشن سده، چهارشنبه سوري
☀️ جشن های ماهانه زردتشتیان:‌ فروردین گان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، دی گان، بهمنگان، اسفندگان (سپندارمذگان)
🍎 جشن های برداشت محصول:‌ جشن بیل گردانی، جشن انار، جشن شاندر، جشن گلاب گیری، جشن فندق، و ....


نکته گفتنی دیگر نیز این است که تعداد دقیق جشن های ایرانی محدود به جشن های رسمی که امروزه رواج دارد یا در متن ها و تاریخ نگاری های رسمی آمده، نیست بلکه بسیاری اقوام ایرانی جشن های ویژه ای دارند که با محیط زندگی و نوع پیشه و کار آنها مرتبط است و ممکن است هماهنگ با جشن های یاد شده نباشد. شناخت و بررسی جشن های ایرانی بدون شناخت و بررسی انها کامل نیست و امید که گزارشگران و پژوهشگرانی، به ثبت آنها پرداخته باشند.

#اسطوره_در_جهان_امروز
#جشنـهای‌ایرانی
🔹 #نوروز

—------------------------------------------
منابع:
راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی ایران، رضا مرادی غیاث‌آبادی، 1386
#ژاله‌آموزگار، تاریخ اساطیری ایران.
جهانگیر #اوشیدری، دانشنامه #مزدیسنا
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد.


💊@persian_mythology
🌸🌼🌸🌼
🔥🔥🔥🔥

جشنهای نوروزی (2)
چهارشنبه سوری، جشن آتش پالاینده


#چهارشنبه_سوری، نوید بخش بهار و آغازگر آیین های نوروزی است. در عمق آیین های اساطیری همواره یک مفهوم اصلی و بنیادین وجود دارد که اسطوره برای بزرگداشت آن شکل می گیرد و سپس در طول دوران ها، بر گرد آن رسم ها و آداب دیگر تنیده می شود. جشن هایی که درون مایه آنها بزرگداشت آب یا آتش است، که نشان دهنده تاثیر این دو عنصر در حیات انسان است، در میان همه تمدن ها و اقوام رواج دارد. چهارشنبه سوری نیز در نهاد خود، یکی از جشن های بزرگداشت آتش است که رفته رفته، آداب و رسوم و باورهای دیگر نیز با آن پیوند خورده است.

در اساطیر یونانی، #پرومته (promete) یکی از خدایان اساطیری، «از ارابه خورشید اخگری ربود و آن را درون یک نی پنهان ساخت و در بازگشت به زمین این منبع آتش ایزدی را، به مردم بخشید.» (ژوئل اسمیت، 141) در اساطیر ایران نیز آتش منشأ الهی دارد. اگر چه کشف آتش به #هوشنگ نسبت داده شده است، که با پرتاب سنگی به سوی #اژدها، جرقه ای از سنگ برآمد و آتش پدیدار شد، (شاهنامه فردوسی، ژول مول، ج 1، 15) اما این کشف ناشی از اتفاق یا تصادف نیست بلکه حضور اژدها در این روایت نشان دهنده نوعی پیام از سوی آسمان برای هوشنگ قلمداد می شود که خود نیز آفریده ای یگانه و ایزدی بود. (هوشنگ در اوستا ستایش شده و #آناهیتا او را فرمانروایی همه جهان بخشیده و بر دیوان و جادوان و پریان پیروزی داده است.)‌ (اوستا، آبان یشت، بند 22) او در برابر این گوهر تابان نیایش کرد و بر جهان آفرین درود فرستاد و جشنی برپا کرد که به نام جشن #سده به یادگار مانده است. (فردوسی، همان) چهارشنبه سوری نیز مانند جشن سده، بزرگداشت آتش است که گویی با کشف آن، روزگار نوینی در زندگی انسان پدید آمده است و بنابراین در طلیعه «نوروز» وجود آن بایسته و ضروری است.

گرامی داشت آتش، در مذاهب باستانی نیز بازتافته است. در اوستا، آتش / آتر / آذر یک از بزرگترین #ایزدان (فرشتگان والامقام اهورامزدا)‌ است و در شاخه های دیگر اقوام آریایی مثل هندوان به نام آگنی شناخته شده و از خدایان بزرگ است. (اوشیدری، 66) و رمز پیروزی معنوی روشنایی و راستی بر نیروهای تاریکی و دروغ است و از فره ایزدی پاسداری می کند تا #اژی_دهاک به آن آسیب نرساند. (ستاری، 58)

ایرانیان پیش از اسلام با افروختن آتش در ده روز پایانی سال، «برای #فروهر نیاکان نیایش می کردند و به آنان درود می فرستاند اما پس از ساسانیان و با ورود اسلام، چون اعراب روز چهارشنبه (یوم الارباع) را شوم می دانستند، این رسم آتش افروزی به شامگاه چهارشنبه آخر سال افتاد.» (اوشیدری، 243)‌ هم با باورهای عامیانه دین داران جدید هماهنگی یافت و هم اثری از دین قدیم را با خود نگه داشت و بعد با برخی رسوم محلی دیگر هم پیوند خورد که امروزه در گوشه و کنار، هر جا به شکلی برگزار می گردد ولی هسته اصلی آن - بزرگداشت آتش تمدن و تحول آفرین- در همه هست.

با تحولات دنیای صنعتی، رسوم و برنامه های آتش بازی که یک رسم نمایشی اروپایی و چینی و... است، از دوره قاجار، به این جشن افزوده شده است. این جلوه های نور و رنگ آتشناک نیز زیبایی هایی دارد ولی باعث خشونت ها و اندوه آفرینی های چندی نیز می شود که نه دل-خاه هیچ انسانی است و نه شایسته جشن های ایرانی. زیرا در جشن های ایرانی به نوشته محققان چند عنصر ثابت وجود دارد، از جمله:‌ گرامی داشت آب یا آتش، پیوند آنها با پدیده های طبیعی و کیهانی و اقلیمی، سرور و خوشخویی و خرسندی و پرهیز از خشونت، پاسداشت طبیعت و زندگی و گسترده بودن و همگانی بودن جشن ها از آن جمله است.

امید که با برگزاری شایسته چهارشنبه سوری، شادی و سرزندگی نثار همگان گردد و در شعله های فروزان آتش، زردی از دلها و چهره ها رخت بندد و سرخی (سوری) آن بر جان ها بتابد.

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی.

#چهارشنبه_سوری__خجسته_باد!
🔥🔥🔥🔥


🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشنـهای_ایرانی
🔹#آیینهای_نوروزی
🔹 #نوروز
—------------------------------------------
منابع:
دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری.
جهان اسطوزه شناسی، X، جلال ستاری
فرهنگ اساطیر یونان و روم، ژوئل اسمیت، ترجمه شهلا برادران
راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی ایران، رضا مرادی غیاث‌آبادی، 1386




@persian_mythology
🔥🔥🔥

جشنهای نوروزی (3)
چهارشنبه سوری، آغاز جشنهای نوروزی

جشنهای نوروزی، شماری از جشنها و آیین‌های کوچک و بزرگ است که با تفاوتهایی در تواحی گوناگون ایران (و برخی کشورهای دیگر) برگزار می‌گردد. آغاز این آیینها با چهارشنبه سوری و پایان آن با #سیزده_به_در است. سور در اوستا به ریخت «سوئیریا» و به معنای «صبحگاهی، روزانه» و نیز به معنای هنگامه و جشن روزهای عید و نیز به معنای «مهمانی» آمده است. واژهٔ «سوری» ایرانی بوده و پهلوی آن سوریک و صفت است. افزون بر فارسی، این واژه هنوز در زبانهایِ ایرانی تالشی، بلوچی، لوری، کلهوری و... به معنای رنگ سرخ و جشن و سرور و عروسی باقی مانده است. از این روی عنصر اصلی این آیین افروختن آتش سرخ و جشن است.
ایرانیان باستان، در آخرین روز سال بر روی بام خانه‌ها یا در کوچه‌ها، آتشی می‌افروختند. این آتش، مقدس بوده است. موبدی بازماندهٔ این آتش‌ها را گردآوری می‌کرده‌ و به آتشکده محل می‌برد؛ این موبد در روند گردآوری آتش‌ها چهره‌اش سیاه می‌شده است؛ به همین دلیل «#عمو‌نوروز یا پدر‌پیروز» چهرهٔ سیاه و جامهٔ سرخی بر تن دارد.

برخی از آیین‌های چهارشنبه سوری، فال‌کوزه، فال‌گوش، قاشق‌زنی، گره‌گشایی، کجاوه‌بازی، شال‌اندازی، آش‌ نذری، کوزه ‌شکستن، شیر‌سنگی، حلوا‌پزی و... در میان ایرانیان رایج بوده است که امروزه ریخت‌های دگرگون شده و معدودی از آن‌ها به جای مانده است.

🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشن_های_ایرانی
🔹#نوروز
🔹#چهارشنبه_سوری


———————-
بن‌مایه‌ها:
* لغت‌نامه دهخدا
*جهان فروری (بخشی از فرهنگ ایران کهن)، دکتر بهرام فره‌وشی
* دانشنامهٔ مزدیسنا (واژه‌نامهٔ توضیحی آیین زرتشت‌)، جهانگیر اوشیدری
* برهان قاطع، برهان
* صحاح الفرس، نخجوانی
_

#چنگیز_کلهور (کوتاه و اصلاح شده)

@persian_mythology
🌿🍎🌿🍎🌿

#جشن_های نوروزی (4)
خانه‌تکانی و هفت سین


🌿🌿 #خانه_تکانی، از جمله آداب جدایی ناپذیر جشن نوروز است و اگر چه در ظاهر کاری معمول برای نظافت و غبارروبی سالیانه از خانه و کاشانه است و اسطوره به نظرنمی آید، ولی در واقع بخشی به جا مانده از آیینی اسطوره است. در شمار آیین های نوشدن سال، آیین فروردگان، امروزه، شناخته نیست ولی این آیین، مثل خود نوروز، ریشه در آفرینش انسان دارد. آفرینش انسان دو مرحله دارد:‌مرحله غیر جسمانی و مرحله جسمانی. آفریدگار، در آغاز، َرَوَهر (Faravahr) یا وجود غیر مادی انسان را در عالم ملکوت آفریده است. و سپس، در زمان معین، فروهر انسان به عالم خاکی فرود می آید و در جسم او می‌نشیند و سیر آفرینش انسان کامل می گردد. «فروهر مردم، به هنگام خلقت، در سگالش با هرمزد، آگاهانه پذیرفت و به اختیار خود به گیتی آمد تا به تن با پتیاره (= اهریمن) بجنگد.» (بهار، ص69 / همچنین نک:‌ اوشیدری، 372) هنگامی که انسان می‌میرد فروهر با عالم فرَوَشی باز می گردد. باور چنان بود که ارتباط فروهرها به کلی با خاندان آنها قطع نمی گردد، بلکه آنها در ده روز پایان سال دوباره به زمین باز می گردند تا به خاندان و خانواده سر بزنند و بنابراین، برای پذیرایی و خوش آمد فروهرها، جشن فروَردگان، در ده روز پایانی سال برگزار می شد و مردم شبها بر بام ها آتش می افروختند تا رهنمای آنان در یافتن خانواده باشد، خانه را آب و جارو می کردند و خوردنی های نیکو تدارک می دیدند تا فروهرهای بازآمده از دیدن شادی و شور و نعمت و پاکی خانواده خوشنود و شاد بازگردند. آیین خانه تکانی ریشه در جشن فروردگان دارد که امروزه، در آستانه نوروز به جا آورده می شود و با آن درآمیخته است.

🌿🌿 برعکس خانه تکانی، #هفت_سین بسیار کهن به نظر می آید، اما در واقع چنین نیست! هفت سین، یک نوآوری تازه بر بنیادهای اساطیری است که پیشینه آن به دویست سال اخیر باز می گردد. نه در منابع اساطیری کهن، و نه در آثار ادبی پس از اسلام، سخنی از هفت سین به میان نیامده است. سفره گستردن و شکرگزاری برای نعمت ها، بخش جدایی ناپذیر همه جشن ها بوده و سبزکردن گیاهان در نوروز نیز همواره رواج داشته است. رفته رفته، این آیین به سوی شکل گیری سفره هفت سین گراییده است.
تقدس عدد هفت،‌ باوری اساطیری و به جا مانده از کهنترین دوره های تمدن بشری است. سومری ها، آشوری ها، ایلامی ها، بابلی ها و ... عدد هفت را مقدس می دانستند. (اوشیدری، 485) تقدس عدد هفت به احتمال زیاد از ستاره شناسی و نجوم قدیم ریشه گرفته است که هفت روشنِ آسمانی خورشید و ماه و تیر و ناهید، بهرام، هرمزد (مشتری) و کیوان را می شناخته اند، که از زمین با چشم دیدنی بوده است و بنابراین انها را در سرنوشت زمینی ها، موثر دانسته اند. و بر بنیاد این هفت ستاره / سیاره، آسمان را دارای هفت طبقه دانسته اند و بنابراین عدد هفت با کل هستی پیوند خورده است. (در مورد عدد هفت، در اسطوره شناسی اعداد بیشتر بحث خاهد شد.) تقدس و کمال گزایی عدد هفت سبب شده است که از میان خوراک و نوشاک بسیاری که بر سفره می نهاده اند، کمال سفره را در هفت نعمت نمادین مجسم نمایند.
وجود سین، در آغاز نام های سفره، نشان دهنده نوعی خوش ذوقی و رفتار شاعرانه با زبان است. چنان که در برخی سفره پردازی های دیگر نیز از هفت چین،‌ هفت شین و هفت میم نیز سخن گفته اند ولی هفت سین بخت بلندتری داشته و همه گیر شده است. در مورد نمادشناسی محصولاتی که بر سفره هفت سین قرار می گیرد (و به اصطلاح معانی آنها) نیز، شور و شوق بی پایان همراه با خوش ذوقی هنرمندانه ای شکل گرفته است که اغلب نیز بی بهره از زیبایی نیست ولی بنیاد این گونه معنی شناسی ها بر ذوق و خرد و برخی ویژگی های اجتماعی و گاهی باورهای دینی یا پزشکی نهاده شده است.
سفره هفت سین، از آن جهت که مثل اغلب اسطوره های ایرانی ریشه گیاهی دارد «و همچنین احترام به پاسداشت مظاهر طبیعت، و پدیده های اقلیمی و آیین شکرگزاری نیز» که ویژگی جشن های ایرانی است، در آن نهان است، شباهت به آیینی اسطوره ای دارد.


🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشنـهایـایرانی
🔹#آیینهایـنوروزی
🌸 #نوروز
—----------------------------


منابع:
دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری.
ایرانیکا، مقاله هفت سین، نوشته علیرضا شاپور شهبازی
راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی ایران، رضا مرادی غیاث‌آبادی، 1386


💊 @persian_mythology

🌿🌷🍎
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
#نوروز همگام با نو شدن دور زمان، نوید تازگی در جان و جهان ماست. سالی همراه با آرامش خاطر و خرسندی و برکت زندگی برای شما آرزومندیم.

@persian_mythology

🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌿🍎🌿🍎🌿

اسطوره‌های بهاری (5)
نوروز کهن ترین جشن بازمانده جهان

#جشن_نوروز، باشکوه ترین جشن ایرانی، جشن طبیعت و آب و یکی از کهن ترین جشنهای بازمانده جهان است. جشن نوروز، آیین اساطیری مرتبط با آفرینش جهان و انسان است. زمان، در دوران باستان به دو گونه مقدس و نامقدس تقسیم می شد. زمان برآوردن شعایر مذهبی، بازسازی صحنه ها و وقایع آغاز خلقت و همچنین زمان یادآوری ریتم چرخه های کیهانی، از جمله زمان های مقدس شمرده می شد. ... برگزاری دقیق جشن های مربوط به زمان مقدس، انسان را قادر می ساخت تا زمان نامقدس گذشته و خطاهای فردی و اجتماعی گذشته ی خود را پشت سر بگذارد، پشت سر بگذارد، از میان بردارد و روزی نو و روزگاری نو بسازد. (بهار، صص 11 و 210) اما تازه شدنی (removation) که آیین حلول سال نو (نوروز) متحقق می سازد، در اصل تجدید و تکرار تکوین عالم است. این اساطیر آفرینش کیهان به یاد مردمان می آورند که چگونه کیهان و هر چه بعد از پیدایش آن روی می داد، پدید آمده اند. (الیاده، ص 49)‌ به باور استاد بهار، جشن نوروز حتی به آیین های پیش از آریایی باز می گردد و در نواحی بین النهرین نیز برگزار می شده است. (بهار، به نقل از یاحقی، 835)
در نوروزنامه خیام، آثارالباقیه ابوریحان و شاهنامه فردوسی، بنیانگذاری جشن نوروز را به #جمشید نسبت داده است. خیام نوشته است:‌ سبب نام نهادن نوروز آن بوده که آفتاب در هر 365 روز و ربعی، به اول دقیقه حَمَل بازآید. و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نهاد و جشن آیین آورد. (خیام، نوروز نامه، 3) و در مورد آفتاب نیز شرح می دهد که خداوند از نور خویش خورشید را آفرید و زمانی که آفرینش خورشید به پایان رسید، فرمان داد که خورشید به حرکت درآید تا «تابش و منفعت او به همه چیزها برسد و آفتاب از سر حمل برفت و تاریکی از روشنایی جدا گشت و و شب و روز پدیدار شد و آن آغازی شد مر تاریخ این جهان را.» (همان) و بنابراین لحظه آغاز جهان، لحظه آغاز نوروز دانسته شده است و در نظر اندیشمندان قدیم نیز، پیوند نوروز با اسطوره آفرینش شناخته بوده است.

هماهنگی نوروز، با تغییر فصل نیز، تجسم دوباره نوشدن جهان و نوشدن چهره طبیعت است و تداعی دوباره همان آفرینش کیهان را در خود دارد. بسیاری از حوادثی خجسته ای که در مذاهب بعدی ایران شکل گرفته اند، به نوعی با نوروز پیوند داده شده اند، که در حقیقت، به گونه ای تداوم همان مفهوم آفرینش آغازین را با خود دارد. مثل آفرینش کیومرث، (اولین انسان در اساطیر ایرانی)، تولد زردشت، و همچنین، روز اول ماه در آیین زرتشتی نیز «اورمزد» نامیده می شود که نام خداوند است (اوشیدری، 455) و بنابراین، نوروز روز ویژه آفریدگار است.

آیین های اسطوره دیگر نیز، با جدا شدن از جایگاه پیشین خود در اسطوره ای دیگر، به نوروز پیوسته اند و امروزه بخشی جدایی ناپذیر از این جشن بهاری اند. تعدادی از این آیین ها و اساطیر بدین قرارند:‌ #چهارشنبه سوری، #حاجی فیروز، #هفت_سین، #سیزده_به_در، #سبزه گره زدن و ...
پیش از سقوط دولت ساسانی، نوروز در میان اقوام عربی همسایه ایران، شناخته بود و پس از ساسانیان نیز، ایرانیان مسلمان، روایات و احادیثی از زبان پیامبر و امام شیعه نقل کرده اند و حوادث جدیدی با نوروز متقارن دانسته شده است. در این روایات نقل شده که حوادث زیر در نوروز رخ داده اند:‌ آفریده شدن حضرت آدم، فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، بعثت پیامبر اسلام (ص)، شکستن بت ها به دست حضرت ابراهیم، نازل شدن اولین وحی بر پیامبر اسلام،‌ و ... (رضی، جشن های آب، 26 و 222، به نقل از:‌بشرا، 89)

نوروز، از جشن هایی است که در طول تاریخ همواره و در میان بسیاری از اقوام ایرانی و هندی و تورانی و ... بزرگ داشته شده است و امید که روز به روز بر شکوه و اعتبار آن افزوده گردد.

💥 #نوروز_بر_جانهای_آزاده_خجسته_باد!

—----------------
🔹#اسطوره_در_جهان_امروز
🔹#جشن_های_ایرانی
🔹#آیینهای_نوروزی
—---------------—
منابع:
🖍میرچا الیاده، چشم اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری.
🖍محمد بشرا و طاهر طاهری، جشن ها و آیین های مردم گیلان، آیین های نوروزی.
🖍مهرداد بهار، جستاری چند در فرهنگ ایران، 1373
🖍خیام نیشابوری (منسوب به)، نوروزنامه، به کوشش مجتبی مینوی
🖍جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا.
🖍محمد جعفر یاحقی، فرهنگ اساطیر و داستان واره ها.


🔹@persiam_mythology
🌿🌷🍎
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۱۹ فروردین جشن فروردینگان

«فروردینگان» یا «فرودُگ» یکی از جشن‌های ماهانه‌ زرتشتی است. روز برگزاری این جشن نوزدهم فروردین‌ ماه است. فروردینگان جشنی است برای یادبود درگذشتگان و از آنجا که در دین زرتشت، آیین‌های سوگواری به اشکالی که می‌شناسیم وجود ندارد، این مراسم به‌صورت جشن برگزار می‌شود و مردم روان درگذشتگان "فروهر" را هم در شادی خود شریک می‌کنند.

فروهر (frawahr) که گونه اوستایی آن فروشی (fravashi) و گونه پارسی باستان آن فرورتی (fra-vrti-) است، یکی از نیروهای باطنی است که به عقیده‌ مزدیسنان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنها، به عالم بالا رفته و پایدار می‌ماند. این نیروی معنوی که آن را می‌توان جوهر حیات نامید، فناپذیر و زوالی نیست.
در دوران باستان، فروردگان جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار می‌شد. بعدها جشن «همسپثمیدیه» به یادبود آفرینش انسان تخصیص یافت. جشن‌های نوروزی و ماه فروردین با فروهرها پیوند خورده‌ است، چون عقیده بر این است که در این روزها، فروهرها به زمین فرود می‌آیند و به خانه‌های سابق خویش می‌روند. پس مردم باید برای پیشواز آنان خانه را پاکیزه کنند، برای هدایت آنان آتش بیفروزند و در این روزها، بوهای خوش در آتش نهند و روان‌ها را ستایش کنند و اوستا بخوانند تا روان‌ها آسایش داشته باشند و با شادی و نشاط باشند و برکت ارزانی دارند. در این روزها، به‌هیچ کاری نباید دست زد، مگر انجام وظایف و کار نیک تا اینکه فروشی‌ها با رضایت خاطر به جای‌های خویش برگردند و خوبی بخواهند و در پایان جشن، روان‌ها را بدرود می‌گویند.
در روز نوزدهم فروردین، روز جشن فروردینگان مراسم خاصی در بزرگداشت این موجودات مینوی و در بعدی گسترده‌تر، در بزرگداشت روان درگذشتگان برگزار می‌شد که هنوز در میان هموطنان زرتشتی، به‌خصوص در یزد، با تشریفات خاصی برگزار می‌شود. در این جشن که امروزه بیشتر به‌جشن فرودگ معروف است، زرتشتیان سر مزار درگذشتگان خود "در تهران به‌قصر فیروزه، گورستان زرتشتیان" می‌روند و برای خشنودی روان‌ها عود و کندر آتش می‌زنند و گل و گیاه و میوه و شمع و لرک بر سر مزار می‌گذارند. لرک مخلوطی است از هفت میوه خشک خام از قبیل پسته خام، بادام خام، فندق خام، برگه، انجیر خشک، خرما، توت. ترکیبات لرک به مناسبت‌های مختلف تغییر می‌کند. لرک مراسم درگذشته با لرک مراسم عروسی و سدره‌پوشی متفاوت است. در لرک شادی، پسته و بادام و فندق بو داده‌ است، انجیر و خرما و توت ندارد و نقل هم حتماً به آن اضافه می‌شود. معمولاً برای مراسم عقد "گواگ‌گیران" لرک را داخل تور بسته‌بندی و بعد از مراسم بین نزدیکان توزیع می‌کنند.
در جشن فرودگ، هفت موبد وارد می‌شوند و می‌نشینند. لرک‌ها را در چادرشب‌هایی می‌ریزند و جلو‌ی موبدان می‌گذارند. چند «موبدیار» هم حضور دارند. موبدان شروع به اوستاخوانی می‌کنند، بیشتر هم سرودهایی از فروردین یشت می‌خوانند و به این ترتیب، لرک را تبرک می‌کنند. سپس، موبدیاران چادرشب‌ها را به کمر می‌بندند و لرک را بین مردم تقسیم می‌کنند. اگر کسی هم نذری دارد، در این روز نذرش را میان مردم پخش می‌کند. این مراسم در واقع گونه‌ای دعا یا در اصطلاح مسلمانان، فاتحه دسته جمعی برای شادی ارواح درگذشتگان است. در یزد، این مراسم از ساعت چهار بعدازظهر نوزدهم فروردین به‌طور مفصل برگزار می‌شود، اما در تهران به‌دلیل مشغله‌های روزانه مردم، همه نمی‌توانند در یک ساعت مشخص یک‌جا جمع شوند. از این‌رو، مراسم چند سالی است که منسجم برگزار نمی‌شود و هر زرتشتی هر ساعتی از روز مذکور که توانست، برای زیارت قبور به قصر فیروزه می‌رود.
در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید، از میان گل‌ها، «بُستان ‌افروز» یا «بوستان افروز» یا «بوی‌ستان ‌ابروز» گل ویژه فروردین معرفی شده و آمده است: «... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... بُستان ‌افروز فروردین را ... خویش است...». نام های دیگر گل «بُستان ‌افروز»، «تاج خروس» یا «زلف عروسان» است.
محبوبه پوریوسفی

🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

10000000_3245026482395704_6300233716004345450_n.mp4
22.9 MB
علی رضاقلی در این‌ گفتار، به سویه‌های دیگری از متون ادبی توجه می‌دهد. او معتقد است که متونِ ادبی همچون شاهنامه را نمی‌باید محدود به جنبه‌ی ادبی آن کرد. وی مدعی است که شاهنامه دارای ایده‌های اقتصادی نیز می‌باشد.

#علی_رضاقلی #جرعه_رضاقلی #جرعه_شاهنامه
❇️ پادشاهی #آزرمیدخت.

نگاره ای بسیار زیبا از تصویر بازسازی شده #آزرمی‌دخت  (به پارسی میانه: Āzarmīgdukht) یا آزرم در شاهنامه، شهبانوی ایران ساسانی از سال ۶۳۰ تا ۶۳۱ میلادی بود.

در شاهنامه از ظهور یک پادشاه زن دیگر به نام آزرم یاد میشود اما اینکه آیا او با یک کودتا و برکناری پوراندخت روی کار آمد یا به خواست تمام بزرگان کشور به تخت نشست چیزی از بیت های شاهنامه نمیتوان فهمید

یکی دخت دیگر بود آزرم نام
ز تاج بزرگان رسیده به کام

بیامد به تخت کیان برنشست
گرفت این جهان جهان رابه دست

آزرمدخت بر تخت می نشیند و بطرگان کشور را جمع و در مورد سیاست های خود سخنرانی میکند

نخستین چنین گفت کای بخردان
جهان گشته و کار کرده ردان

همه کار بر داد و آیین کنیم
کزین پس همه خشت بالین کنیم

💥اما ناگهان در بیت های بعدی بوی کودتا و تهدید را میتوان در گفته های آزرمی دخت حس کرد که میگوید هرکس مرا بپذیرد با او خوب خواهد بود و کسانی که مرا نپذیرند حال به هر تعداد و شماری چه دهقان و چه عرب و چه رومی ؟ همه را به دار خواهم آویخت

هر آنکس که باشد مرا دوستدار
چنانم مر او را چو پروردگار

کس کو ز پیمان من بگذرد
بپیچید ز آیین و راه خرد

به خواری تنش را بر آرم به دار
ز دهقان و تازی و رومی شمار

فردوسی پادشاهی او را چهار ماه اعلام میکند که باتوجه به برکناری پوراندخت تا بازگشت رستم فرخزاد به پایتخت مدت قابل قبولی می باشد

همی‌بود بر تخت بر چار ماه
به پنجم شکست اندر آمد به گاه

از آزرم گیتی بی‌آزرم گشت
پی اختر رفتنش نرم گشت

💥فردوسی به جای رفتن از فعل شدن استفاده میکند و می گوید آزرمیدخت نیز رفت و تخت پادشاهی بدون پادشاه ماند و تنها کسی که این ماجرا به کام دل او بود مرد بخواهی است که فردوسی نام او را در این بیت ها نمی برد

شد او نیز و آن تخت بی‌شاه ماند
به کام دل مرد بدخواه ماند

@shokooheviran نویسنده؛آرتیاس
2025/07/01 14:44:44
Back to Top
HTML Embed Code: