Telegram Web Link
🗯 ابراهیم توفیق کتابی داره به اسم «بازآرایی امپراتوری» که توسط انتشارات گام نو و در سال 1400 منتشر شد. عنوان فرعی کتاب اینه: «چشم‌اندازی به اقتصاد سیاسی دولت مدرن در ایران». کتاب از دو مقاله و یه مصاحبه تشکیل شده. یکی از مقالات این کتاب عنوانش هست «مدرنیسم و شبه‌پاتریمونیالیسم: تحلیلی از دولت در عصر پهلوی». این مقاله با یه نقل قولی از سخنرانی «سیاست به مثابۀ حرفه» از ماکس وبر شروع میشه که میگه از نظر جامعه‌شناسی، دولت‌های جدید رو باید مثل هر گروه سیاسی دیگه، از روی وسیله‌ای که مختص اون‌هاست بشناسیم. چه وسیله‌ای مختص دولت‌های سیاسی مدرنه؟ وبر پاسخ میده «خشونت فیزیکی». توفیق می‌خواد این گفتۀ وبر رو توی تبیین جامعه‌شناختی دولت، معیار خودش قرار بده و به این معنا معتقده که توی ایران ما هنوز کاری دربارۀ «جامعه‌شناسی دولت» انجام ندادیم.

🗯 دلیل اینکه توفیق چنین ادعای سنگینی می‌کنه چیه؟ این همه کتاب و مقاله دربارۀ تحلیل دولت‌های جمهوری اسلامی و پهلوی و قاجار توی ایران نوشته شده. چرا این‌ها جامعه‌شناسی دولت محسوب نمیشن؟ مسئلۀ توفیق با این تحلیل‌ها اینه که این‌ها صرفاً دربارۀ «محتوای عمل» و «وظیفۀ» دولت‌ها پرسش مطرح کردن، ولی کمتر تحلیل‌گری اومده و دربارۀ چرایی شکل «خشونت فیزیکی» دولت‌ها مسئله مطرح کنه. مثلاً جامعه‌شناس‌های زیادی اومدن و مطلب نوشتن در نقد سیاست «کشف حجاب» توی پهلوی اول و «حجاب اجباری» توی جمهوری اسلامی. اما کمتر به این موضوع پرداخته شده که چرا پهلوی اول و جمهوری اسلامی چنین سیاست‌هایی رو اجرا کردن؛ به عبارت دیگه بر اساس چه عقلانیتی این سیاست‌ها اجرایی شدن.

🗯 عموماً جامعه‌شناسی سیاسی ایرانی تحت سیطرۀ نظریه‌های مدرنیزاسیونه و به همین خاطر جامعه‌شناس‌های ایرانی عموماً از منظر هنجاری به دولت نگاه کردن. یعنی مسئلۀ جامعه‌شناس ایرانی معمولاً این بوده که «دولت به عنوان نهادی که باید عقب‌ماندگی جامعۀ در حال گذار از سنت به مدرنیته رو رفع کنه، چه کارهایی باید و نباید انجام بده». گویی از نظر جامعه‌شناس ایرانی توی نبرد بین «سنت» و «مدرنیته» این سنت هست که همیشه پیروزه و به همین دلیل «دولت مدرن» هم از نظر جامعه‌شناس ایرانی صرفاً یه بَزکی روی نظم کهن ایرانیه و دولت پهلوی و جمهوری اسلامی رو یه گروه سیاسی پیشامدرن یا حداکثر شبه‌مدرن در نظر می‌گیره. توی چنین نگاهی دولت‌های پهلوی و جمهوری اسلامی، تداوم همون «استبداد» قدیمی ایرانی تصور میشن که چند صد ساله بر ایران حاکم بوده و صرفاً شکل و ظاهر اون تغییر کرده.

🗯 توفیق بر خلاف چنین تصویری، معتقده که تأسیس دولت-ملت (در اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی) در ایران نتیجۀ یه گسست بی‌همتا توی تاریخ طولانی حاکمیت سیاسی در ایرانه. نظم قبیله‌ای و ساختار ملوک‌الطوایفی در نتیجۀ این گسست تموم شد و چیزی به عنوان «اِعمال مشروع خشونت فیزیکی» از طرف دولت آغاز شد. البته که توفیق از این نکته غافل نیست که دولت مدرن توی ایران، مثل دولت‌های مدرن جوامع پیرامونی، تفاوت‌های مهمی با دولت‌های مدرن «کلاسیک» توی جوامع سرمایه‌داری-صنعتی داره. حالا از چنین منظری، توفیق می‌خواد توی این مقاله به این مسئله بپردازه که چرا حکومت پهلوی فروپاشید و انقلاب 57 رخ داد. آیا جدایی دولت و ملت یه وضعیت همیشگی و جبری در تاریخ ایرانه؟ یا یه وضعیت استثنایی و ویژه که قابل تعمیم به نقاط دیگۀ تاریخ نیست؟

📢 یکی از دلایل و شاید یکی از نتایج علاقۀ من به تاریخ، اینه که من از اکثر رسانه‌های تصویری و متنی خبری متنفرم. عموماً وقتی توی وضعیت جنگی یا نیمه‌جنگی قرار می‌گیریم، رجوع به رسانه‌های خبری بیشتر از قبل میشه. من فکر می‌کنم یکی از اثرات وضعیت جنگی و نیمه‌جنگی توی جامعه (مخصوصاً جنگ‌های موشکی به این سبک) اینه که آدم‌ها به تدریج به این نتیجه می‌رسن که هیچ سوژگی‌ای ندارن. به عبارت ساده‌تر آدم‌ها وقتی توی آسمون یه سری اشیای پرندۀ نورانی می‌بینن و صدای انفجار و شلیک می‌شنون یا وقتی توی خبرها می‌خونن که «کرج رو زدن، پدافند بابلسر فعال شد، کانال 12 اسرائیل میگه تهران و واشنگتن قراره دیدار کنن» و غیره، بیشتر و بیشتر سوق پیدا می‌کنن به این سمت که اتفاقات بزرگ سیاسی رو تصمیمات چند نفر رقم می‌زنه و شاید یکی از دلایل پنهان عطش زیاد افراد برای پیگیری خبر، این باشه بخوان از تصمیمات اون چند نفر باخبر بشن تا بتونن برای زندگی خودشون تصمیمی بگیرن. و بعد همین دیدگاه رو بسط میدن به تاریخ. من توی این چند روز وقتی با اطرافیانم دربارۀ وضعیت کشور صحبت می‌کنم، خواه ناخواه بحث به تاریخ کشیده میشه، و حرف‌هایی ازشون می‌شنوم که فکر می‌کنم علت اعتقاد به این حرف‌های عجیب رو باید اینطور تحلیل کرد.

نقد و نظر: @Ali_soltanzadeh
«بی‌دفاع خوردم هرچی جامعه‌م به خوردم داد؛ یه کم هم تف کردم حس کنم مستثنام» (بشنو / بهرام نورایی)

@philosophycafe
2025/07/06 00:46:38
Back to Top
HTML Embed Code: