This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تفاوت بین قانون علمی و نظریه علمی چیست؟
✅ زیرنویس فارسی
✅ زیرنویس فارسی
👍3
First plasma fired up at world’s largest fusion reactor | Science | AAAS
https://www.science.org/content/article/first-plasma-fired-world-s-largest-fusion-reactor
https://www.science.org/content/article/first-plasma-fired-world-s-largest-fusion-reactor
Science
First plasma fired up at world’s largest fusion reactor
Japan’s JT-60SA tokamak will test technologies put to use in ITER
🤯1
Physics For All
First plasma fired up at world’s largest fusion reactor | Science | AAAS https://www.science.org/content/article/first-plasma-fired-world-s-largest-fusion-reactor
خورشید مصنوعی ژاپن رکورد زد
راکتور هسته ای ژاپن، توانست پلاسما را تا ٢٠٠ میلیون درجه ی سانتیگراد گرم کند و آن را حدودا ١٠٠ ثانیه حفظ کند.
این دما حدودا ١٣ برابر دمای هسته ی خورشید است.
راکتور هسته ای ژاپن، توانست پلاسما را تا ٢٠٠ میلیون درجه ی سانتیگراد گرم کند و آن را حدودا ١٠٠ ثانیه حفظ کند.
این دما حدودا ١٣ برابر دمای هسته ی خورشید است.
🤯5👍2
جان ویلر فیزیکدان نابغهای بود و شاگردی چون ریچارد فاینمن داشت. وی آزمایش دو شکاف را به سطحی جدید ارتقا داد.
آزمایش وی در سال 1978 نشان داد مشاهده یک ذره در حال، میتواند سرنوشت ذره مشابه دیگری را در گذشته متحول سازد.
ویلر میگفت :
"مکانیک کوانتوم مرا دیوانه کرده است. اعتراف میکنم که به این ایده معتقدم که جهان افسانهای خیالی است. دنیا ممکن است یک تصویر ذهنی و مساله وجود، صرفا یک رویا باشد."
آزمایش وی در سال 1978 نشان داد مشاهده یک ذره در حال، میتواند سرنوشت ذره مشابه دیگری را در گذشته متحول سازد.
ویلر میگفت :
"مکانیک کوانتوم مرا دیوانه کرده است. اعتراف میکنم که به این ایده معتقدم که جهان افسانهای خیالی است. دنیا ممکن است یک تصویر ذهنی و مساله وجود، صرفا یک رویا باشد."
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺نمایش و استفاده از انرژی تابشی خورشید در ذوب کردن نقطه ای بر روی سطح یک قلوه سنگ
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥شکافت هستهای؛ اینبار در فضا
🔹️دانشمندان موفق شدند شواهد موثقی از شکافت هستهای در کیهان را کشف کنند.
🔹️این کشف جدید باورهای قدیمی را به چالش میکشد و فصل تازهای را در درک ما از تشکیل عناصر سنگین در جهان باز میکند.
🔹️دانشمندان موفق شدند شواهد موثقی از شکافت هستهای در کیهان را کشف کنند.
🔹️این کشف جدید باورهای قدیمی را به چالش میکشد و فصل تازهای را در درک ما از تشکیل عناصر سنگین در جهان باز میکند.
🔥1
⭕️معمای امواج رادیویی عجیب و غریب دریافتی از فضا بالاخره حل شد
دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ برابر با ۸ ژانویه ۲۰۲۴
معمولاً این اتفاق نمیافتد که فضا چیز کاملاً جدیدی را به سمت ما ارسال کند، اما در سال ۲۰۱۹ این اتفاق رخ داد و ستارهشناسان یک پدیده کاملاً ناشناخته را کشف کردند که آنها را حلقههای رادیویی عجیب و غریب (ORCs) نامیدند. اکنون، دادههای بیشتری به دست آمده که ممکن است نحوه شکلگیری این امواج نادر را نشان بدهد.
ORC
ها حبابهای دایرهای انتشار رادیویی هستند و علت آنها نامشخص بود. چند مورد اول از آنها در دادههای تلسکوپ رادیویی رهیاب آرایه کیلومتر مربعی استرالیا (ASKAP) کشف شدند و در ابتدا مشخص نبود که منشا آنها در داخل کهکشان ما است یا منبعی بسیار دورتر دارند.
از آنجایی که ORCها در طول موجهای فروسرخ و نوری بسیار ضعیف و نامرئی بودند، مطالعه آنها دشوار بود، اما اطلاعات بیشتری در سال ۲۰۲۲ به دست آمد که به شناسایی منشا آنها کمک کرد. مشخص شد که ORCها عظیم هستند و میلیونها سال نوری را پوشش میدهند و بر روی کهکشانهای خاصی متمرکز شدهاند.
در مطالعه جدید، اخترشناسان با پیوند دادن ORCها به کهکشانهای «ستارهزا» یک منبع واقعی برای آنها پیدا کردهاند.
آلیسون کویل، نویسنده اصلی این مطالعه گفت: این کهکشانها واقعاً جالب هستند. آنها هنگام برخورد دو کهکشان بزرگ رخ میدهند. این ادغام تمام گاز را به یک منطقه بسیار کوچک میراند که باعث انفجار شدید تشکیل ستاره میشود.
هر تولدی مرگی در پی دارد، بنابراین پس از مدتی، این کهکشانها ابرنواخترهای همزمانی را تجربه میکنند. تعداد زیادی از ستارهها که تقریباً در یک زمان در نزدیک همی منفجر میشوند، گازی که میپراکنند به بادهایی تبدیل میشود که با سرعتی تا ۲۰۰۰ کیلومتر از کهکشان خارج میشوند. ORCها میتوانند مرحله پایانی این فرآیند باشند.
برای کشف این موضوع، آنها کهکشانی را در مرکز یک ORC در نور مرئی و فروسرخ بررسی کردند و مشخص شد که مقدار زیادی گاز روشن، داغ و فشرده در مرکز آنجا وجود دارد. بر اساس دادهها، آنها مشخص کردند که ستارگان آن کهکشان حدود ۶ میلیارد سال سن دارند و دوره ستارهای این کهکهشان حدود یک میلیارد سال پیش به پایان رسید.
سپس، تیم شبیهسازیهایی را انجام داد که ویژگیهای کهکشان، ستارههای آن و ORC اطراف آن را محاسبه میکرد. این بررسیها نشان داد که بادهای خروجی حدود ۲۰۰ میلیون سال میوزند، سپس متوقف میشوند. پس از آن، یک موج ضربهای ایجاد میشود و گاز داغتر به بیرون رانده میشود و امواج رادیویی ایجاد میکند، در حالی که موج ضربهای دیگر در جهت مخالف حرکت میکند و گاز خنکتر را به سمت کهکشان برمیگرداند. کل این فرآیند حدود ۷۵۰ میلیون سال به طول امیانجامد.
کویل میگوید: «برای پخش امواج به خروج پرشتاب جرم نیاز است. گاز اطراف که در خارج از کهکشان قرار دارد باید چگالی کم داشته باشد، در غیر این صورت شوک متوقف میشود. این دو عامل کلیدی هستند. به نظر میرسد کهکشانهایی که ما مطالعه کردهایم این نرخهای خروجی با جرم بالا را دارند. آنها نادر هستند، اما وجود دارند.»
این امواج میتوانند به ما کمک کنند تا در مورد تکامل کهکشانی بیشتر بیاموزیم: آیا همه کهکشانهای عظیم از فاز ORC عبور میکنند؟ آیا کهکشانهای مارپیچی وقتی دیگر ستارهای تشکیل نمیدهند، بیضوی میشوند؟
این تحقیق در مجله Nature منتشر شده.
منبع: دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو
دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ برابر با ۸ ژانویه ۲۰۲۴
معمولاً این اتفاق نمیافتد که فضا چیز کاملاً جدیدی را به سمت ما ارسال کند، اما در سال ۲۰۱۹ این اتفاق رخ داد و ستارهشناسان یک پدیده کاملاً ناشناخته را کشف کردند که آنها را حلقههای رادیویی عجیب و غریب (ORCs) نامیدند. اکنون، دادههای بیشتری به دست آمده که ممکن است نحوه شکلگیری این امواج نادر را نشان بدهد.
ORC
ها حبابهای دایرهای انتشار رادیویی هستند و علت آنها نامشخص بود. چند مورد اول از آنها در دادههای تلسکوپ رادیویی رهیاب آرایه کیلومتر مربعی استرالیا (ASKAP) کشف شدند و در ابتدا مشخص نبود که منشا آنها در داخل کهکشان ما است یا منبعی بسیار دورتر دارند.
از آنجایی که ORCها در طول موجهای فروسرخ و نوری بسیار ضعیف و نامرئی بودند، مطالعه آنها دشوار بود، اما اطلاعات بیشتری در سال ۲۰۲۲ به دست آمد که به شناسایی منشا آنها کمک کرد. مشخص شد که ORCها عظیم هستند و میلیونها سال نوری را پوشش میدهند و بر روی کهکشانهای خاصی متمرکز شدهاند.
در مطالعه جدید، اخترشناسان با پیوند دادن ORCها به کهکشانهای «ستارهزا» یک منبع واقعی برای آنها پیدا کردهاند.
آلیسون کویل، نویسنده اصلی این مطالعه گفت: این کهکشانها واقعاً جالب هستند. آنها هنگام برخورد دو کهکشان بزرگ رخ میدهند. این ادغام تمام گاز را به یک منطقه بسیار کوچک میراند که باعث انفجار شدید تشکیل ستاره میشود.
هر تولدی مرگی در پی دارد، بنابراین پس از مدتی، این کهکشانها ابرنواخترهای همزمانی را تجربه میکنند. تعداد زیادی از ستارهها که تقریباً در یک زمان در نزدیک همی منفجر میشوند، گازی که میپراکنند به بادهایی تبدیل میشود که با سرعتی تا ۲۰۰۰ کیلومتر از کهکشان خارج میشوند. ORCها میتوانند مرحله پایانی این فرآیند باشند.
برای کشف این موضوع، آنها کهکشانی را در مرکز یک ORC در نور مرئی و فروسرخ بررسی کردند و مشخص شد که مقدار زیادی گاز روشن، داغ و فشرده در مرکز آنجا وجود دارد. بر اساس دادهها، آنها مشخص کردند که ستارگان آن کهکشان حدود ۶ میلیارد سال سن دارند و دوره ستارهای این کهکهشان حدود یک میلیارد سال پیش به پایان رسید.
سپس، تیم شبیهسازیهایی را انجام داد که ویژگیهای کهکشان، ستارههای آن و ORC اطراف آن را محاسبه میکرد. این بررسیها نشان داد که بادهای خروجی حدود ۲۰۰ میلیون سال میوزند، سپس متوقف میشوند. پس از آن، یک موج ضربهای ایجاد میشود و گاز داغتر به بیرون رانده میشود و امواج رادیویی ایجاد میکند، در حالی که موج ضربهای دیگر در جهت مخالف حرکت میکند و گاز خنکتر را به سمت کهکشان برمیگرداند. کل این فرآیند حدود ۷۵۰ میلیون سال به طول امیانجامد.
کویل میگوید: «برای پخش امواج به خروج پرشتاب جرم نیاز است. گاز اطراف که در خارج از کهکشان قرار دارد باید چگالی کم داشته باشد، در غیر این صورت شوک متوقف میشود. این دو عامل کلیدی هستند. به نظر میرسد کهکشانهایی که ما مطالعه کردهایم این نرخهای خروجی با جرم بالا را دارند. آنها نادر هستند، اما وجود دارند.»
این امواج میتوانند به ما کمک کنند تا در مورد تکامل کهکشانی بیشتر بیاموزیم: آیا همه کهکشانهای عظیم از فاز ORC عبور میکنند؟ آیا کهکشانهای مارپیچی وقتی دیگر ستارهای تشکیل نمیدهند، بیضوی میشوند؟
این تحقیق در مجله Nature منتشر شده.
منبع: دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو
Nature
Ionized gas extends over 40 kpc in an odd radio circle host galaxy
Nature - We find that the optical emission due to ionized gas that is characteristic of a shock extends 40 kpc in diameter across the host galaxy of an odd radio circle.
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک ژیروسکوپ در حین چرخش به دلیل حفظ تکانه زاویهای در حالت عمودی باقی میماند. تکانه زاویهای به سرعت چرخش، جرم و شکل جسم بستگی دارد. یک ژیروسکوپِ در حال چرخش در اثر این تکانه، در برابر تغییر جهت «مقاومت» میکند.
هنگامی که نیرویی سعی میکند آن را منحرف کند، ژیروسکوپ تحت انحراف (تقدم) ژیروسکوپی قرار میگیرد. این بدان معنی است که به طور عمود بر نیروی اعمال شده حرکت میکند و وضعیت عمودی خود را حفظ میکند.
این ثبات منحصر به فرد باعث میشود که ژیروسکوپها در ناوبری برای کشتیها و هواپیماها و حتی ایستگاه فضایی بسیار مهم و حیاتی باشند.
هنگامی که نیرویی سعی میکند آن را منحرف کند، ژیروسکوپ تحت انحراف (تقدم) ژیروسکوپی قرار میگیرد. این بدان معنی است که به طور عمود بر نیروی اعمال شده حرکت میکند و وضعیت عمودی خود را حفظ میکند.
این ثبات منحصر به فرد باعث میشود که ژیروسکوپها در ناوبری برای کشتیها و هواپیماها و حتی ایستگاه فضایی بسیار مهم و حیاتی باشند.
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧪 واکنش بلوسوف-ژابوتینسکی
اینجور واکنشهای ترمودینامیکی یک نوسانگر شیمیایی غیرخطی ایجاد میکنن..
اینجور واکنشهای ترمودینامیکی یک نوسانگر شیمیایی غیرخطی ایجاد میکنن..
🔥2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🙂 کاترین شوتز؛ درباره اشتباهات آدمها صحبت میکنه
بیشتر ماها حاضریم هر کاری بکنیم که به ما نگن اشتباه کردی. ولی اگه ما واقعا اشتباه کرده باشیم چی؟ کاترین شوتز، توضیح قانع کنندهای برای جایز الخطا بودن ما ارائه میده.
❄️ سخنران: کاترین شوتز
⏰ مدت زمان: "34 '17
بیشتر ماها حاضریم هر کاری بکنیم که به ما نگن اشتباه کردی. ولی اگه ما واقعا اشتباه کرده باشیم چی؟ کاترین شوتز، توضیح قانع کنندهای برای جایز الخطا بودن ما ارائه میده.
❄️ سخنران: کاترین شوتز
⏰ مدت زمان: "34 '17
😱2
⭕سرن پیشنهاد ساخت یک شتابدهنده جدید را داد
دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ برابر با ۵ فِورِیه ۲۰۲۴
مرکز تحقیقات فیزیک هستهای «سرن» طرح ساخت یک شتابدهنده جدید را پیشنهاد داده است. سرن بزرگترین مرکز تحقیقات ذرات ریزاتمی دنیا در سوئیس است.
شتابدهنده جدید سه برابر بزرگتر از نمونه قبلی است و برای کشورهای عضو ۲۱ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
منتقدان میگویند که بودجههای عمومی نباید صرف ساخت شتابدهندههایی با این ابعاد شود.
این مرکز در سال ۲۰۱۲ با شناسایی بوزون هیگز، معروف به «ذره خدا»، به یکی از بزرگترین پیشرفتهای قرن دست یافت که درک انسان را از منشا هستی و چگونگی شکلگیری ستارگان متحول کرد و انقلابی در دانش فیزیک نظری بوجود آورد.
در این آزمایش، پروتون (ذرات با بار مثبت در هسته اتم) را تا سرعت نور شتاب دادند و از برخورد آنها ذرات کوچکتری ایجاد شد.
این آزمایش با هدف شناسایی ذره موسوم به «ذره خدا» انجام شده بود.
https://www.bbc.com/news/science-environment-68172162.amp
دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ برابر با ۵ فِورِیه ۲۰۲۴
مرکز تحقیقات فیزیک هستهای «سرن» طرح ساخت یک شتابدهنده جدید را پیشنهاد داده است. سرن بزرگترین مرکز تحقیقات ذرات ریزاتمی دنیا در سوئیس است.
شتابدهنده جدید سه برابر بزرگتر از نمونه قبلی است و برای کشورهای عضو ۲۱ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
منتقدان میگویند که بودجههای عمومی نباید صرف ساخت شتابدهندههایی با این ابعاد شود.
این مرکز در سال ۲۰۱۲ با شناسایی بوزون هیگز، معروف به «ذره خدا»، به یکی از بزرگترین پیشرفتهای قرن دست یافت که درک انسان را از منشا هستی و چگونگی شکلگیری ستارگان متحول کرد و انقلابی در دانش فیزیک نظری بوجود آورد.
در این آزمایش، پروتون (ذرات با بار مثبت در هسته اتم) را تا سرعت نور شتاب دادند و از برخورد آنها ذرات کوچکتری ایجاد شد.
این آزمایش با هدف شناسایی ذره موسوم به «ذره خدا» انجام شده بود.
https://www.bbc.com/news/science-environment-68172162.amp
BBC News
Huge atom-smasher bid to find missing 95% of Universe
Researchers want a new, much bigger supercollider but is it worth us paying the £12bn price tag?
👍1
اصول مهم مکانیک کوانتوم ۱
مکانیک کوانتوم بر چهار اصل استوار است:
١- تابع موج
٢- حالتهای مجاز
٣- احتمالات
۴- اندازهگیری
تاکنون بعضی مفاهیم مهم مکانیک کوانتوم، همچنین با مفهوم احتمالات و اندازهگیری، تا حدودی آشنا شدهایم. اما برای این که بتوانیم مبحث جهانهای موازی را شروع کنیم، باید تابع موج و حالتهای ممکن را هم بدانیم چیستند.
تابع موج یا wave function- در مکانیک کوانتوم هر چیزی که در دنیا هست، چه در دنیای اتم باشد چه در دنیای قابل مشاهده، با یک تابع ریاضی به نام تابع موجی تعریف میشود. تابع یعنی آن چیزی که از یک چیز دیگر یا بعضی چیزهای دیگر تبعیت یا پیروی میکند. یعنی وقتی یک چیزی یا بعضی چیزها تغییر کنند، آن هم تغییر میکند. منظور از تابع موجی هم یعنی تابعی که ماهیت موج دارد. یا به عبارت دیگر، موجی که تابع بعضی چیزهای دیگر است. آنها که تغییر کنند، این هم به تبعیت از آنها تغییر میکند.
پیش از این دیدهایم که ذرات اتمی در همان حال که ذره هستند، موج هم هستند. یا به عبارت دیگر، علاوه بر این که ذره هستند، نقش موج هم دارند. و دیدهایم که این محدود به دنیای اتم هم نیست. تمام اجسام دنیای قابل مشاهده هم به اندازههای ناچیزی موج هستند. پس معنی تابع موج را به این صورت هم میتوانیم بگوییم: تابع موج یعنی نقش موجی یک ذره یا جسم یا هر چیزی، در هر لحظی مشخص از زمان. همچنان که در یکی از یادداشتهای قبلی گفتم، اروین شرودینگر یک معادله هم برای محاسبه کردن شدت این موج پیدا کرد. با دانستنِ بعضی مشخصات هر چیزی، مثلاً جرمِ یک چیز، سرعتی که در یک لحظهی مشخص دارد و جهتِ حرکتش در آن لحظه، میتوان آنها را در این معادله گذاشت و مشخص کرد آن چیز شدت موج بودنش در آن لحظهی مشخص چقدر است و این موج چه مشخصاتی دارد. این مشخصات عبارت است از فرکانس موج (تعداد نوسانهایش در یک ثانیه)، طول موج (فاصلهی بین دوتا نوسان)، جهت نوسانهایش در فضا.
مثلاً در نظر بگیریم خرگوشی دارد در باغی میدود. این مثال را از یکی از فیزیکدانها نقل می کنم. باری، خرگوشی دارد در باغی میدود. این خرگوش معمولاً با یک سرعت ثابت نمیدود. در هر لحظهای ممکن است سرعتش کم یا زیاد شود. همچنین است جهت حرکتش، که معمولاً دائم در حال تغییر خواهد بود. یعنی روی یک خط مستقیم نمیتواند بدود. گاهی ممکن است به راست متمایل شود، گاهی به چپ، گاهی حالت زیگزاگی پیدا کند. خلاصه این که با هر تغییری که در سرعت و جهت حرکت او ایجاد شود، یک موج جدید ایجاد میشود. این موجها گاهی با هم تداخل هم دارند، و بر اثر این تداخل، گاهی همدیگر را خنثی میکنند، گاهی همدیگر را تشدید میکنند. موج کلی خرگوش در لحظههایی که میدود از مجموع این موجها تشکیل میشود. موجی که در بعضی جاها شدتش بیشتر است، در بعضی جاها شدتش کمتر است، در بسیاری جاها هم اصلاً نیست. فقط در بعضی جاها هست. یا به عبارت دیگر، فقط در بعضی جاهای باغ تشکیل میشود. اما هر چه هست، خرگوش در آن لحظههای مشخصی که دارد در آن باغ میدود، فقط در آن نقاطی میتواند دیده شود که آن موج هست. هر جا آن موج شدیدتر باشد، احتمال اینکه خرگوش در آنجاها دیده شود بیشتر است. هرجا شدتش کمتر باشد احتمال این که خرگوش در آن جاها دیده شود کمتر است. در جاهایی هم که این موج نباشد، خرگوش در آن جاها دیده نمیشود. دقیقاً مثل همان چیزی که در مورد الکترون دیدهایم.
مکانیک کوانتوم بر چهار اصل استوار است:
١- تابع موج
٢- حالتهای مجاز
٣- احتمالات
۴- اندازهگیری
تاکنون بعضی مفاهیم مهم مکانیک کوانتوم، همچنین با مفهوم احتمالات و اندازهگیری، تا حدودی آشنا شدهایم. اما برای این که بتوانیم مبحث جهانهای موازی را شروع کنیم، باید تابع موج و حالتهای ممکن را هم بدانیم چیستند.
تابع موج یا wave function- در مکانیک کوانتوم هر چیزی که در دنیا هست، چه در دنیای اتم باشد چه در دنیای قابل مشاهده، با یک تابع ریاضی به نام تابع موجی تعریف میشود. تابع یعنی آن چیزی که از یک چیز دیگر یا بعضی چیزهای دیگر تبعیت یا پیروی میکند. یعنی وقتی یک چیزی یا بعضی چیزها تغییر کنند، آن هم تغییر میکند. منظور از تابع موجی هم یعنی تابعی که ماهیت موج دارد. یا به عبارت دیگر، موجی که تابع بعضی چیزهای دیگر است. آنها که تغییر کنند، این هم به تبعیت از آنها تغییر میکند.
پیش از این دیدهایم که ذرات اتمی در همان حال که ذره هستند، موج هم هستند. یا به عبارت دیگر، علاوه بر این که ذره هستند، نقش موج هم دارند. و دیدهایم که این محدود به دنیای اتم هم نیست. تمام اجسام دنیای قابل مشاهده هم به اندازههای ناچیزی موج هستند. پس معنی تابع موج را به این صورت هم میتوانیم بگوییم: تابع موج یعنی نقش موجی یک ذره یا جسم یا هر چیزی، در هر لحظی مشخص از زمان. همچنان که در یکی از یادداشتهای قبلی گفتم، اروین شرودینگر یک معادله هم برای محاسبه کردن شدت این موج پیدا کرد. با دانستنِ بعضی مشخصات هر چیزی، مثلاً جرمِ یک چیز، سرعتی که در یک لحظهی مشخص دارد و جهتِ حرکتش در آن لحظه، میتوان آنها را در این معادله گذاشت و مشخص کرد آن چیز شدت موج بودنش در آن لحظهی مشخص چقدر است و این موج چه مشخصاتی دارد. این مشخصات عبارت است از فرکانس موج (تعداد نوسانهایش در یک ثانیه)، طول موج (فاصلهی بین دوتا نوسان)، جهت نوسانهایش در فضا.
مثلاً در نظر بگیریم خرگوشی دارد در باغی میدود. این مثال را از یکی از فیزیکدانها نقل می کنم. باری، خرگوشی دارد در باغی میدود. این خرگوش معمولاً با یک سرعت ثابت نمیدود. در هر لحظهای ممکن است سرعتش کم یا زیاد شود. همچنین است جهت حرکتش، که معمولاً دائم در حال تغییر خواهد بود. یعنی روی یک خط مستقیم نمیتواند بدود. گاهی ممکن است به راست متمایل شود، گاهی به چپ، گاهی حالت زیگزاگی پیدا کند. خلاصه این که با هر تغییری که در سرعت و جهت حرکت او ایجاد شود، یک موج جدید ایجاد میشود. این موجها گاهی با هم تداخل هم دارند، و بر اثر این تداخل، گاهی همدیگر را خنثی میکنند، گاهی همدیگر را تشدید میکنند. موج کلی خرگوش در لحظههایی که میدود از مجموع این موجها تشکیل میشود. موجی که در بعضی جاها شدتش بیشتر است، در بعضی جاها شدتش کمتر است، در بسیاری جاها هم اصلاً نیست. فقط در بعضی جاها هست. یا به عبارت دیگر، فقط در بعضی جاهای باغ تشکیل میشود. اما هر چه هست، خرگوش در آن لحظههای مشخصی که دارد در آن باغ میدود، فقط در آن نقاطی میتواند دیده شود که آن موج هست. هر جا آن موج شدیدتر باشد، احتمال اینکه خرگوش در آنجاها دیده شود بیشتر است. هرجا شدتش کمتر باشد احتمال این که خرگوش در آن جاها دیده شود کمتر است. در جاهایی هم که این موج نباشد، خرگوش در آن جاها دیده نمیشود. دقیقاً مثل همان چیزی که در مورد الکترون دیدهایم.
اصول مهم مکانیک کوانتوم ۲
حالتهای مجاز allowed states – در دنیای کوانتوم، هر چیزی فقط در حالتهای مجاز دیده میشود. با همین است که کوانتوم وارد مکانیک کوانتوم می شود. انرژیای که با اشعه نور میآید از فوتون تشکیل شده است. فوتون هم چیزی است که تقسیم پذیر نیست. این یعنی این که یک فوتون و دو فوتون و سه فوتون میتوانیم داشته باشیم. اما یک فوتون و نصف فوتون نمیشود داشت.
همین طور است الکترونی که داخل اتم میچرخد. الکترون داخل اتم هم فقط در حالت های بسیار خاصی میتواند باشد. هر کدام از این حالتهایش انرژی مشخصی دارد. هر وقت که الکترون را پیدا کنی فقط یکی از این انرژیها را با خود دارد. وقتی الکترون میخواهد از این حالت به آن حالت برود، این کار را یا با جذب انرژی انجام میدهد، که در این صورت کمی از هسته اتم بیشتر فاصله میگیرد، یا با دفع انرژی انجام میدهد، که در این صورت کمی بیشتر به هسته اتم نزدیک میشود. این تغییر حالت به صورت جهشی انجام میگیرد و اصلاً زمان نمیبرد! اسمش هم هست جهش کوانتومی.
یکی دیگر از حالتهای مجاز هم همان است که در آزمایش دو شکاف دیدهایم. برای فوتون دو حالت برای ظاهر شدنش هست. حالت یک شکافی و حالت دو شکافی. در حالت دو شکافی به صورت ذره ظاهر میشود، و در حالت دو شکافی به صورت موج ظاهر میشود.
حالتهای مجاز allowed states – در دنیای کوانتوم، هر چیزی فقط در حالتهای مجاز دیده میشود. با همین است که کوانتوم وارد مکانیک کوانتوم می شود. انرژیای که با اشعه نور میآید از فوتون تشکیل شده است. فوتون هم چیزی است که تقسیم پذیر نیست. این یعنی این که یک فوتون و دو فوتون و سه فوتون میتوانیم داشته باشیم. اما یک فوتون و نصف فوتون نمیشود داشت.
همین طور است الکترونی که داخل اتم میچرخد. الکترون داخل اتم هم فقط در حالت های بسیار خاصی میتواند باشد. هر کدام از این حالتهایش انرژی مشخصی دارد. هر وقت که الکترون را پیدا کنی فقط یکی از این انرژیها را با خود دارد. وقتی الکترون میخواهد از این حالت به آن حالت برود، این کار را یا با جذب انرژی انجام میدهد، که در این صورت کمی از هسته اتم بیشتر فاصله میگیرد، یا با دفع انرژی انجام میدهد، که در این صورت کمی بیشتر به هسته اتم نزدیک میشود. این تغییر حالت به صورت جهشی انجام میگیرد و اصلاً زمان نمیبرد! اسمش هم هست جهش کوانتومی.
یکی دیگر از حالتهای مجاز هم همان است که در آزمایش دو شکاف دیدهایم. برای فوتون دو حالت برای ظاهر شدنش هست. حالت یک شکافی و حالت دو شکافی. در حالت دو شکافی به صورت ذره ظاهر میشود، و در حالت دو شکافی به صورت موج ظاهر میشود.
Forwarded from AUT Quantum Society
🔴💥اولین رویداد بازی کوانتومی Entanglion💥🔴
💡بازی کوانتومی Entanglion، توسط تیم تحقیقاتی شرکت IBM آمریکا طراحی شده است و اساس آن، علم کوانتوم و مهارت های محاسبات کوانتومی می باشد.
➕با پیوستن به این رویداد جالب و هیجان انگیز، می توانید از دانش خود در یک بازی تیمی جذاب بهره ببرید.🔥
🌐مرکز کوانتوم دانشگاه صنعتی امیرکبیر، برای اولین بار مفتخر است تا برگزار کننده این رویداد مهیج باشد.
⏪مکان برگزاری: دانشکده فیزیک و مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🕘زمان برگزاری: سه شنبه، ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۲، از ساعت۹:۰۰ صبح
⬅به ما بپیوندید:
🔗https://www.tg-me.com/autquantumcenter
💡بازی کوانتومی Entanglion، توسط تیم تحقیقاتی شرکت IBM آمریکا طراحی شده است و اساس آن، علم کوانتوم و مهارت های محاسبات کوانتومی می باشد.
➕با پیوستن به این رویداد جالب و هیجان انگیز، می توانید از دانش خود در یک بازی تیمی جذاب بهره ببرید.🔥
🌐مرکز کوانتوم دانشگاه صنعتی امیرکبیر، برای اولین بار مفتخر است تا برگزار کننده این رویداد مهیج باشد.
⏪مکان برگزاری: دانشکده فیزیک و مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🕘زمان برگزاری: سه شنبه، ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۲، از ساعت۹:۰۰ صبح
⬅به ما بپیوندید:
🔗https://www.tg-me.com/autquantumcenter
😱2
🔺یک اصطلاحی وجود داره بنام سندروم «شیشه خیارشور» یا
pickle jar syndrom
◽️میگه وقتی میبینیم یه نفر داره زور میزنه تا درب شیشه خیارشور رو باز کنه، یه چیزی ته دلمون میخواد شیشه رو ازش بگیریم، چون فکر میکنیم ما توان باز کردنش رو داریم. بعد که گرفتیم، یه عالمه زور میزنیم و تازه میبینیم ما هم نمیتونیم.
این سندروم اشاره جالبیه به مواقعی که از فاصله به مشکلات دیگران نگاه میکنیم. گرفتاری های اون شخص از دوردست ممکنه خیلی ساده و قابل حل به نظر بیان! اما اگر خودمون هم در موقعیت اون فرد بودیم، میدیدیم همون مشکلاتِ به ظاهر ساده، چقدر پیچیده، لاینحل و چاره ناپذیرن
pickle jar syndrom
◽️میگه وقتی میبینیم یه نفر داره زور میزنه تا درب شیشه خیارشور رو باز کنه، یه چیزی ته دلمون میخواد شیشه رو ازش بگیریم، چون فکر میکنیم ما توان باز کردنش رو داریم. بعد که گرفتیم، یه عالمه زور میزنیم و تازه میبینیم ما هم نمیتونیم.
این سندروم اشاره جالبیه به مواقعی که از فاصله به مشکلات دیگران نگاه میکنیم. گرفتاری های اون شخص از دوردست ممکنه خیلی ساده و قابل حل به نظر بیان! اما اگر خودمون هم در موقعیت اون فرد بودیم، میدیدیم همون مشکلاتِ به ظاهر ساده، چقدر پیچیده، لاینحل و چاره ناپذیرن
👍4👏1
🌐گامی دیگر در تبیین آغاز حیات: گذار از جهان شیمیایی به جهان زیستی
پنج شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۱۴ مارس ۲۰۲۴
وقتی سخن از آغاز حیات بر روی زمین است معمولاً مهمترین پرسش این است که چگونه نخستین اشکال حیات شکل گرفت.
اما پرسشی، به همان میزان از اهمیت، این است که چگونه نخستین ملکولهای آلی، از جمله نخستین آر.ان.ایها که پیچیده، بزرگ، و ناپایدار هستند شکل گرفتند. و باز مقدم بر این پرسش میتوان پرسید که اصلاً چگونه بلوکهای سازندهی این ملکولهای آلی شکل گرفتند؟ مثلاً نوکلئوتیدهای سازندهی آر.ان.ایها چگونه ایجاد شدند؟ (هرچند پرسش از اینکه چگونه اتمها و مولکولهای سادهتر شکل گرفتند پرسشی بسیار جالب است اما در حوزهی زیستشناسی مطرح نمیشود و در فیزیک و شیمی به دنبال پاسخی برای آنها هستند.)
اگر پاسخ همهی این پرسشها را بدانیم تا خلق کامل حیات در آزمایشگاه راه زیادی نداریم. در مسیر برعکس، اگر موفق به ساخت نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه شویم میتوانیم تبیینهایی احتمالی برای پیدایی نخستین نوکلئوتیدها بر روی زمین عرضه کنیم.
اکنون پژوهشگران دانشگاه کلن موفق به انجام این کار شدهاند و برای نخستینبار شاهد تولید نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه هستیم. چهار نوکلئوتید سازندهی دی.ان.ای، که نقش مهمترین ملکولهای آلی را دارند، نقشی معادل صفر و یک را در اطلاعات دیجیتال بازی میکنند. اطلاعات ژنتیکی از کنار هم قرارگرفتن آنها شکل میگیرد و به زبان پروتئینها ترجمه میشود و شکلگیری سایر ملکولهای حیاتی نیز به نحوی وابسته به اطلاعات مندرج در آنها است.
هر چند کلیتِ حیات بهنحوی مبتنی بر اطلاعات مندرج در توالیهای دی.ان.ای است اما کلیهی فرایندهای حیاتی قابل تقلیل به اطلاعات مندرج در رشتههای دی.ان.ای یا آر.ان.ای نیست. و البته از این سخن نباید نتیجه گرفت که پس نمیتوان تبیینی طبیعتگرایانه برای شکلگیری حیات بر روی زمین عرضه کرد.
تقلیلگرایی و کلگرایی: مکمل، و نه رقیب
اگر بخواهیم کارکرد یک ماشین را بدانیم منطقی است که در یک مسیر پژوهشی باید کارکرد اجزای آن را بدانیم. همچنین اگر بخواهیم از چگونگی شکلگیری آن ماشین سخن بگوییم باید از چگونگی و تاریخ شکلگیری اجزای آن نیز آگاهی داشته باشیم. اما این عقب رفتن حدی دارد. مثلاً وقتی به سراغ تولید نخستین اتومبیل توسط کارل بنز میرویم دیگر بهطور متعارف به سراغ تاریخ ایجاد چرخ نمیرویم. وقتی این رویکرد را در تبیین حیات بر روی زمین بهکار بگیریم به معنای آن است که باید توضیح دهیم ابتدا چگونه نخستین مولکولهای آلی شکل گرفتند (و لازم نیست از چگونگی شکلگیری نخستین اتمها و مولکولها در کیهان سخن بگوییم).
بنابراین بهخلاف آنچه شایع شده است رویکرد تقلیلگرایانه نقاط قوت زیادی دارد، اما چرا رسیدن به فهم درستی از شکلگیری حیات به رویکردِ کلگرایانهیِ رقیب نیز نیازمند است؟
مجدد مثال ماشین را در نظر آوریم. اگر کسی بپرسد چرا لاستیکهای اتومبیل به شکل بادی درآمدند یا چرا برفپاککن در اتومبیل نصب شد، اینبار نمیتوانیم با توضیح ساختار جزئیتر لاستیکِ اتومبیل یا برفپاککن توضیح دهیم که چرا این ساختارها شکل گرفتهاند. اینبار به سراغ تعامل ساختارهای یادشده با محیط بیرونی میرویم و از کارکرد آن ساختار، در کلیت اتومبیل و مسئلهای که حل میکرده است سخن میگوییم.
در تبیین شکلگیری حیات بر روی زمین نیازمند هر دو رویکرد تقلیلگرایانه و کلگرایانه هستیم. هم باید توضیح دهیم که اجزای هر سیستم پیچیدهی زنده از چه ساخته شدهاند و به چه علتی ساخته شدهاند. و هم باید توضیح دهیم که این اجزا چگونه کنار هم قرار گرفتند و در آن مجموعهی بزرگتر چه کارکردی پیدا کردند و آن کارکرد در تعامل با محیط پیرامون چه قابلیتهایی برای آن سیستم پیچیدهتر فراهم میکرده است.
✍️ دکتر هادی صمدی
پنج شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۱۴ مارس ۲۰۲۴
وقتی سخن از آغاز حیات بر روی زمین است معمولاً مهمترین پرسش این است که چگونه نخستین اشکال حیات شکل گرفت.
اما پرسشی، به همان میزان از اهمیت، این است که چگونه نخستین ملکولهای آلی، از جمله نخستین آر.ان.ایها که پیچیده، بزرگ، و ناپایدار هستند شکل گرفتند. و باز مقدم بر این پرسش میتوان پرسید که اصلاً چگونه بلوکهای سازندهی این ملکولهای آلی شکل گرفتند؟ مثلاً نوکلئوتیدهای سازندهی آر.ان.ایها چگونه ایجاد شدند؟ (هرچند پرسش از اینکه چگونه اتمها و مولکولهای سادهتر شکل گرفتند پرسشی بسیار جالب است اما در حوزهی زیستشناسی مطرح نمیشود و در فیزیک و شیمی به دنبال پاسخی برای آنها هستند.)
اگر پاسخ همهی این پرسشها را بدانیم تا خلق کامل حیات در آزمایشگاه راه زیادی نداریم. در مسیر برعکس، اگر موفق به ساخت نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه شویم میتوانیم تبیینهایی احتمالی برای پیدایی نخستین نوکلئوتیدها بر روی زمین عرضه کنیم.
اکنون پژوهشگران دانشگاه کلن موفق به انجام این کار شدهاند و برای نخستینبار شاهد تولید نوکلئوتیدهای مصنوعی در آزمایشگاه هستیم. چهار نوکلئوتید سازندهی دی.ان.ای، که نقش مهمترین ملکولهای آلی را دارند، نقشی معادل صفر و یک را در اطلاعات دیجیتال بازی میکنند. اطلاعات ژنتیکی از کنار هم قرارگرفتن آنها شکل میگیرد و به زبان پروتئینها ترجمه میشود و شکلگیری سایر ملکولهای حیاتی نیز به نحوی وابسته به اطلاعات مندرج در آنها است.
هر چند کلیتِ حیات بهنحوی مبتنی بر اطلاعات مندرج در توالیهای دی.ان.ای است اما کلیهی فرایندهای حیاتی قابل تقلیل به اطلاعات مندرج در رشتههای دی.ان.ای یا آر.ان.ای نیست. و البته از این سخن نباید نتیجه گرفت که پس نمیتوان تبیینی طبیعتگرایانه برای شکلگیری حیات بر روی زمین عرضه کرد.
تقلیلگرایی و کلگرایی: مکمل، و نه رقیب
اگر بخواهیم کارکرد یک ماشین را بدانیم منطقی است که در یک مسیر پژوهشی باید کارکرد اجزای آن را بدانیم. همچنین اگر بخواهیم از چگونگی شکلگیری آن ماشین سخن بگوییم باید از چگونگی و تاریخ شکلگیری اجزای آن نیز آگاهی داشته باشیم. اما این عقب رفتن حدی دارد. مثلاً وقتی به سراغ تولید نخستین اتومبیل توسط کارل بنز میرویم دیگر بهطور متعارف به سراغ تاریخ ایجاد چرخ نمیرویم. وقتی این رویکرد را در تبیین حیات بر روی زمین بهکار بگیریم به معنای آن است که باید توضیح دهیم ابتدا چگونه نخستین مولکولهای آلی شکل گرفتند (و لازم نیست از چگونگی شکلگیری نخستین اتمها و مولکولها در کیهان سخن بگوییم).
بنابراین بهخلاف آنچه شایع شده است رویکرد تقلیلگرایانه نقاط قوت زیادی دارد، اما چرا رسیدن به فهم درستی از شکلگیری حیات به رویکردِ کلگرایانهیِ رقیب نیز نیازمند است؟
مجدد مثال ماشین را در نظر آوریم. اگر کسی بپرسد چرا لاستیکهای اتومبیل به شکل بادی درآمدند یا چرا برفپاککن در اتومبیل نصب شد، اینبار نمیتوانیم با توضیح ساختار جزئیتر لاستیکِ اتومبیل یا برفپاککن توضیح دهیم که چرا این ساختارها شکل گرفتهاند. اینبار به سراغ تعامل ساختارهای یادشده با محیط بیرونی میرویم و از کارکرد آن ساختار، در کلیت اتومبیل و مسئلهای که حل میکرده است سخن میگوییم.
در تبیین شکلگیری حیات بر روی زمین نیازمند هر دو رویکرد تقلیلگرایانه و کلگرایانه هستیم. هم باید توضیح دهیم که اجزای هر سیستم پیچیدهی زنده از چه ساخته شدهاند و به چه علتی ساخته شدهاند. و هم باید توضیح دهیم که این اجزا چگونه کنار هم قرار گرفتند و در آن مجموعهی بزرگتر چه کارکردی پیدا کردند و آن کارکرد در تعامل با محیط پیرامون چه قابلیتهایی برای آن سیستم پیچیدهتر فراهم میکرده است.
✍️ دکتر هادی صمدی
ACS Publications
Expanding the Horizon of the Xeno Nucleic Acid Space: Threose Nucleic Acids with Increased Information Storage
Xeno nucleic acids (XNAs) constitute a class of synthetic nucleic acid analogues characterized by distinct, non-natural modifications within the tripartite structure of the nucleic acid polymers. While most of the described XNAs contain a modification in…