⁉️ آیا راهی هست؟
هر دم از این باغ بری میرسد!
▪️ اگر انتقاد را «تشویش اذهان عمومی» تعبیر کنیم، واقعگرایی را «سیاه نمایی» و «ناامیدکردن مردم» بشناسیم، تحلیل و پیشبینی آینده را «نشر اکاذیب» بخوانیم، صورتبندی مشکلات را «توهین» به یک نهاد، مردم یا مقدسات تعبیر کنیم و هشدار و انذار را «تبلیغ علیه نظام» بدانیم، آیا راهی برای اصلاح باقی گذاشتهایم؟
❓آیا راهی هست؟
▪️ این سوالیست که ذهن همه مردم ایران را به خود مشغول کرده است. آیا راهی هست که بدون ورود کشورمان به جریان خشونت بار، بدون تحمیل هزینههای سنگین، بدون آسیب به زیرساختهای کشور، بدون از دست دادن عزیزانمان و بدون افتادن در فرایندهایی که دهها سال کشور را دچار فرسایش میکند و از توسعه باز میدارد، گامی برای اصلاح و حرکت به سوی توسعه برداریم؟
❗️ممکن است پاسخ بسیاری از ما به این سوال، «خیر» باشد. واقعا راهی به ذهن نمیرسد.
▪️اما هستند معدود کسانی که به عشق مردم و در میان مردم مشکلات را میبینند، واقعیتها را لمس میکنند، شاخصها را رصد میکنند و تلاش میکنند قبل از اینکه مشکلات، استخوان مردم را خرد کند و صبر مردم را لبریز، راهی برای عبور از این پیچ تاریخی تمام نشدنی طراحی کنند. هستند کسانی که تلاش میکنند راه جدیدی بسازند تا آسیبها و هزینههای تحولات آتی را کمتر کنند. هستند کسانی که با وجود بیتوجهیهای ساختاری به تحلیلهایشان، به بنبست اعتقادی ندارند. عمر خود را هزینه میکنند تا رویایی بسازند که قصه مشترک مردمان این سرزمین باشد.
❓آیا میتوانند راهی بسازند؟ نمیدانیم و همه منتظریم.
▪️ اما در این میان برخورد قضایی اخیر با دکتر محسن رنانی و البته پیشتر از آن با صاحبنظران و اندیشمندانی که تمام انرژی و باور خود را جمع کردهاند، تا راهی به سمت صلح و صلاح و مسیری هرچند باریک به سوی توسعه بسازند، و درگیر کردن آنها در فرایندهای قضایی طولانی و خستهکننده، تنها یک پیام میتواند برای مردم داشته باشد؛
❗️راهی نیست. و هر کسی تلاش کند راهی بسازد نیز متوقف خواهد شد!
▪️ اگر با عینک توسعهخواهی بنگریم، به طور قطع این فرایندهای قضایی و برخورد با صاحبنظران و دلسوزان ایران را همچون تیری بر قلبِ جسم نحیف «امید» خواهیم دید و آن را مصداق «ناامیدسازی مردم» میدانیم. ما به حکم آزادی بیان و به پشتوانه توسعهخواهی مردم برای ایران، خواستار پایانیافتن چنین برخوردهایی با همه صاحبنظران و دلسوزان ایران هستیم.
▪️ما معتقدیم مردم، مسئولین و حکومت راهی جز پذیرش واقعیتها ندارند و دیر یا زود واقعیتهای جدید، خود را بر آنان تحمیل خواهند کرد. ما هم مانند همه مردم، فعلا راهی ساختهشده و شناختهشده برای توسعه نمیبینیم. اما عهد میبندیم که تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا با تفاهم نسلها و توافق دستها و تا قبل از برخورد خسارتبار به دیوارِ پایان این بنبست، گامی در جهت احیای مسیر صلح و صلاح برداریم.
▪️امیدواریم همراه پویش باشید و توسعهخواه بمانید. ما با هم همچون رودخانهای خواهیم بود که سرانجام مسیر خود را خواهد یافت و سنگهای سخت میان مسیر را نیز صیقل خواهد داد و در نهایت به دریای مقصود خواهد رسید.
❓آیا راهی میسازیم؟
🤝 چنین باد ...
@pooyeshfekri
هر دم از این باغ بری میرسد!
▪️ اگر انتقاد را «تشویش اذهان عمومی» تعبیر کنیم، واقعگرایی را «سیاه نمایی» و «ناامیدکردن مردم» بشناسیم، تحلیل و پیشبینی آینده را «نشر اکاذیب» بخوانیم، صورتبندی مشکلات را «توهین» به یک نهاد، مردم یا مقدسات تعبیر کنیم و هشدار و انذار را «تبلیغ علیه نظام» بدانیم، آیا راهی برای اصلاح باقی گذاشتهایم؟
❓آیا راهی هست؟
▪️ این سوالیست که ذهن همه مردم ایران را به خود مشغول کرده است. آیا راهی هست که بدون ورود کشورمان به جریان خشونت بار، بدون تحمیل هزینههای سنگین، بدون آسیب به زیرساختهای کشور، بدون از دست دادن عزیزانمان و بدون افتادن در فرایندهایی که دهها سال کشور را دچار فرسایش میکند و از توسعه باز میدارد، گامی برای اصلاح و حرکت به سوی توسعه برداریم؟
❗️ممکن است پاسخ بسیاری از ما به این سوال، «خیر» باشد. واقعا راهی به ذهن نمیرسد.
▪️اما هستند معدود کسانی که به عشق مردم و در میان مردم مشکلات را میبینند، واقعیتها را لمس میکنند، شاخصها را رصد میکنند و تلاش میکنند قبل از اینکه مشکلات، استخوان مردم را خرد کند و صبر مردم را لبریز، راهی برای عبور از این پیچ تاریخی تمام نشدنی طراحی کنند. هستند کسانی که تلاش میکنند راه جدیدی بسازند تا آسیبها و هزینههای تحولات آتی را کمتر کنند. هستند کسانی که با وجود بیتوجهیهای ساختاری به تحلیلهایشان، به بنبست اعتقادی ندارند. عمر خود را هزینه میکنند تا رویایی بسازند که قصه مشترک مردمان این سرزمین باشد.
❓آیا میتوانند راهی بسازند؟ نمیدانیم و همه منتظریم.
▪️ اما در این میان برخورد قضایی اخیر با دکتر محسن رنانی و البته پیشتر از آن با صاحبنظران و اندیشمندانی که تمام انرژی و باور خود را جمع کردهاند، تا راهی به سمت صلح و صلاح و مسیری هرچند باریک به سوی توسعه بسازند، و درگیر کردن آنها در فرایندهای قضایی طولانی و خستهکننده، تنها یک پیام میتواند برای مردم داشته باشد؛
❗️راهی نیست. و هر کسی تلاش کند راهی بسازد نیز متوقف خواهد شد!
▪️ اگر با عینک توسعهخواهی بنگریم، به طور قطع این فرایندهای قضایی و برخورد با صاحبنظران و دلسوزان ایران را همچون تیری بر قلبِ جسم نحیف «امید» خواهیم دید و آن را مصداق «ناامیدسازی مردم» میدانیم. ما به حکم آزادی بیان و به پشتوانه توسعهخواهی مردم برای ایران، خواستار پایانیافتن چنین برخوردهایی با همه صاحبنظران و دلسوزان ایران هستیم.
▪️ما معتقدیم مردم، مسئولین و حکومت راهی جز پذیرش واقعیتها ندارند و دیر یا زود واقعیتهای جدید، خود را بر آنان تحمیل خواهند کرد. ما هم مانند همه مردم، فعلا راهی ساختهشده و شناختهشده برای توسعه نمیبینیم. اما عهد میبندیم که تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا با تفاهم نسلها و توافق دستها و تا قبل از برخورد خسارتبار به دیوارِ پایان این بنبست، گامی در جهت احیای مسیر صلح و صلاح برداریم.
▪️امیدواریم همراه پویش باشید و توسعهخواه بمانید. ما با هم همچون رودخانهای خواهیم بود که سرانجام مسیر خود را خواهد یافت و سنگهای سخت میان مسیر را نیز صیقل خواهد داد و در نهایت به دریای مقصود خواهد رسید.
❓آیا راهی میسازیم؟
🤝 چنین باد ...
@pooyeshfekri
⁉️ توسعه ایران به کجا میرود؟!
🔸 در سال ۱۳۹۹ شاخص ترکیبی مربوط به منظر اقتصادی توسعه برابر ۳۸ بوده است که این عدد در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۶ کاهش یافته است.
🔸 در نمودار فوق روشن است که در طول دولت سیزدهم در بین هفت دامنه اقتصادی توسعه، دو دامنه بهبود یافته و پنج دامنه تنزل یافته است.
🔸 «تولید و رشد اقتصادی» و «فناوری، نوآوری و اختراعات» نسبت به سال ۱۳۹۹ که ایران و البته جهان درگیر کرونا بود، بهبود یافته است.
🔸 اما بقیه دامنه های اقتصادی که به نوعی زیرساختی محسوب می شوند، مانند زیرساختهای اقتصادی، ثبات اقتصادی، عدالت اقتصادی و محیط مطلوب کسب و کار همه به طور چشم گیری تنزل یافتهاند.
📃 دسترسی به متن کامل گزارش
@pooyeshfekri
🔸 در سال ۱۳۹۹ شاخص ترکیبی مربوط به منظر اقتصادی توسعه برابر ۳۸ بوده است که این عدد در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۶ کاهش یافته است.
🔸 در نمودار فوق روشن است که در طول دولت سیزدهم در بین هفت دامنه اقتصادی توسعه، دو دامنه بهبود یافته و پنج دامنه تنزل یافته است.
🔸 «تولید و رشد اقتصادی» و «فناوری، نوآوری و اختراعات» نسبت به سال ۱۳۹۹ که ایران و البته جهان درگیر کرونا بود، بهبود یافته است.
🔸 اما بقیه دامنه های اقتصادی که به نوعی زیرساختی محسوب می شوند، مانند زیرساختهای اقتصادی، ثبات اقتصادی، عدالت اقتصادی و محیط مطلوب کسب و کار همه به طور چشم گیری تنزل یافتهاند.
📃 دسترسی به متن کامل گزارش
@pooyeshfekri
📕 کتاب روایت «پرویز» منتشر شد
📚هشتمین روایت از مجموعه گفتوگوهای توسعه
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت پرویز پیران
@pooyeshfekri
🔹 نمیدانم چرا هرگاه نام «پیران» را میشنوم، اولین مفهومی که به ذهنم میآید، عبارت «پیر توسعه ایران» است. گویی در ذهن من «پیران» از ترکیب حروف اول و آخر این عبارت پدیدار شده است.
🔹 دکتر پرویز پیران، استاد برجسته جامعهشناسی و نظریهپرداز توسعه ایرانی را میگویم. محققی که از شهری بزرگ (همدان) و خاندانی مسلمان برخاست و در شهری کوچک (صحنه) در کنار مردمانی یارسان بالید؛ در ایران و آمریکا درس خواند؛ در دانشگاههای هر دو کشور تدریس کرد؛ و تا مشاورت ارشد سازمانهای بینالمللی رفت؛ به فارسی و انگلیسی، مقالات و کتابهای متعدد نوشت؛ برخی کتابهایش توسط نهادهای بینالمللی منتشر شد؛ برای توسعه ایران به نظریه پردازی روی آورد؛ در آکادمیها و مجامع مختلف علمی جهانی در حوزه توسعه، پژوهش و سخنرانی کرد؛ جوایز و نشانهای علمی مهمی دریافت نمود؛ پژوهشهای میدانی فراوانی را به انجام رساند؛ اما نظریهپردازی و کار آکادمیک صرف راضیاش نمیکرد؛ همزمان با کار اندیشگی، در مناطق دورافتاده و محروم ایران، به صورت عملی و میدانی روی فقرزدایی و توسعه جوامع محلی کار میکرد؛ و با روستائیان و حاشیهنشینان و فقرا دمخور بود؛ و از جمعآوری زباله در محلات (محله پاک) تا تقویت تعاملات اجتماعی و مدیریت مدرسه و محله، آنها را آموزش داد؛ و در عین حال هرگاه شرایط در مرکز آماده بود و سیاستگذاران رویخوش نشان میدادند، به سیاستگذاریهای توسعهای سطح ملی نیز مشاوره میداد.
🔹 پرویز پیران، برخلاف بسیاری از متفکران ایرانی توسعه، مشغول نظریهآزمایی غربی نشده است. او با اینکه بر نظریات مختلف جامعهشناسی و توسعه کاملاً مسلط است، اما این را عمیقاً درک کرده که نظریهای که میخواهد مسئله توسعه ایران را تبیین کند، میباید از زمینه و بافت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران بیرون بیاید. با این نگاه بوده که چندین دهه با گروههایی از دانشجویانش، مباحث و اسناد و کتب تاریخی ایران را بررسی نموده و از دلِ تجربه ایرانی و مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نظریهپردازی کرده، و در واقع، دکتر پیران به جای «نظریه آزمایی»، به «نظریه آمایی» پرداخته است؛ آن هم یک نظریه آمایی متکی بر بافت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی در یک فرایند تاریخی.
🔹 نگاه دکتر پیران به مسئله توسعه ایران، یک نگاه تلفیقی است. او با یک نگاه تاریخی، بهطور همزمان، سه سطح را در تحلیل مسئله توسعه در ایران با یکدیگر تلفیق میکند و از دلِ آن، نظریهای نوین درباره توسعه جامعه ایرانی ارائه میدهد: سطح کلان، میانی و خرد. سطح کلان، مربوط به ساختارهاي عيني و انتزاعي است؛ سطح ميانه، مربوط به سيستمهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و شخصيتي است؛ و سطح خرد، مربوط به رخدادها است. بهزبان خود پیران، مهمترین عنصر سطح کلان (زمانِ دیرگذر- قرن)، تاریخی شدن پدیدهها است. سطح میانه (زمانِ میانمدت - دهه) سطح فرایندها است که در شکل نهاد و سازمان متجسد میشوند و در دلِ ساختار کلان و عنصرِ تاریخیبودن به حیاتِ خود ادامه میدهند. سطح خرد (زمانِ کوتاهمدت - لحظه)، سطح رخدادها است که به فرایندها و ساختارها به صورت لحظهای عینیت میبخشند و شاخص آنها میشوند. رخدادها بر فرایندها و ساختارها اثر میگذارند، اما آنها را شکل نمیدهند. فرایندها و ساختارها علاوه بر اثرپذیری از رخدادها، حیاتِ مستقل خودشان را دارند.
🔹 نقطه عطف اندیشه دکتر پیران، خلق ایده دیالکتیک عام و خاص است: یعنی بومی کردن مفاهیم عام علوم اجتماعی در مقام امری عام و کلی به مقام امری خاص و متعین. مثلاً نظریات عام جامعهشناسی، مفاهیم، تعاریف و توضیحات مشخصی دارند (دیالکتیک عام) اما در زمین واقعیت اجتماعی ایران، به همان شکلی که در نظریات جامعه شناسان غربی آمده، رخ نمیدهند و چهرهای کاملاً ایرانی بهخود میگیرند، یعنی رخداد «هست» اما «رخداد خاص» است و ما باید به کمک آن نظریات عام و با توجه به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران، برای این رخدادهای خاص، تبیینی خاص فراچنگ آوریم.
🔹 به باور پیران تا زمانی که در ایران، دیالکتیک عام و خاص شکل نگیرد، علوم اجتماعی بومْنهاد نیز متولد نخواهد شد؛ چراکه در حال حاضر، با شرح آراء متفکران غربی علوم اجتماعی، صرفاً بازتولید این علوم در ایران رخ میدهد. از نظر او، تا زمانی که نظریههای علوم اجتماعی در ظرف خاص ایران قرار نگرفته و مثلاً مشخص نشده است که فلان نظریه از چهمنظری و چقدر و چگونه باید تغییر کند یا اصلاح و تکمیل شود تا بتواند مسئله اجتماعی مورد نظر را در بستر جامعه ایرانی پوشش دهد...
📃 برای خواندن ادامه مطلب کلیک کنید.
📕 برای تهیه کتاب روایت پرویز کلیک کنید.
📚هشتمین روایت از مجموعه گفتوگوهای توسعه
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت پرویز پیران
@pooyeshfekri
🔹 نمیدانم چرا هرگاه نام «پیران» را میشنوم، اولین مفهومی که به ذهنم میآید، عبارت «پیر توسعه ایران» است. گویی در ذهن من «پیران» از ترکیب حروف اول و آخر این عبارت پدیدار شده است.
🔹 دکتر پرویز پیران، استاد برجسته جامعهشناسی و نظریهپرداز توسعه ایرانی را میگویم. محققی که از شهری بزرگ (همدان) و خاندانی مسلمان برخاست و در شهری کوچک (صحنه) در کنار مردمانی یارسان بالید؛ در ایران و آمریکا درس خواند؛ در دانشگاههای هر دو کشور تدریس کرد؛ و تا مشاورت ارشد سازمانهای بینالمللی رفت؛ به فارسی و انگلیسی، مقالات و کتابهای متعدد نوشت؛ برخی کتابهایش توسط نهادهای بینالمللی منتشر شد؛ برای توسعه ایران به نظریه پردازی روی آورد؛ در آکادمیها و مجامع مختلف علمی جهانی در حوزه توسعه، پژوهش و سخنرانی کرد؛ جوایز و نشانهای علمی مهمی دریافت نمود؛ پژوهشهای میدانی فراوانی را به انجام رساند؛ اما نظریهپردازی و کار آکادمیک صرف راضیاش نمیکرد؛ همزمان با کار اندیشگی، در مناطق دورافتاده و محروم ایران، به صورت عملی و میدانی روی فقرزدایی و توسعه جوامع محلی کار میکرد؛ و با روستائیان و حاشیهنشینان و فقرا دمخور بود؛ و از جمعآوری زباله در محلات (محله پاک) تا تقویت تعاملات اجتماعی و مدیریت مدرسه و محله، آنها را آموزش داد؛ و در عین حال هرگاه شرایط در مرکز آماده بود و سیاستگذاران رویخوش نشان میدادند، به سیاستگذاریهای توسعهای سطح ملی نیز مشاوره میداد.
🔹 پرویز پیران، برخلاف بسیاری از متفکران ایرانی توسعه، مشغول نظریهآزمایی غربی نشده است. او با اینکه بر نظریات مختلف جامعهشناسی و توسعه کاملاً مسلط است، اما این را عمیقاً درک کرده که نظریهای که میخواهد مسئله توسعه ایران را تبیین کند، میباید از زمینه و بافت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران بیرون بیاید. با این نگاه بوده که چندین دهه با گروههایی از دانشجویانش، مباحث و اسناد و کتب تاریخی ایران را بررسی نموده و از دلِ تجربه ایرانی و مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، نظریهپردازی کرده، و در واقع، دکتر پیران به جای «نظریه آزمایی»، به «نظریه آمایی» پرداخته است؛ آن هم یک نظریه آمایی متکی بر بافت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی در یک فرایند تاریخی.
🔹 نگاه دکتر پیران به مسئله توسعه ایران، یک نگاه تلفیقی است. او با یک نگاه تاریخی، بهطور همزمان، سه سطح را در تحلیل مسئله توسعه در ایران با یکدیگر تلفیق میکند و از دلِ آن، نظریهای نوین درباره توسعه جامعه ایرانی ارائه میدهد: سطح کلان، میانی و خرد. سطح کلان، مربوط به ساختارهاي عيني و انتزاعي است؛ سطح ميانه، مربوط به سيستمهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و شخصيتي است؛ و سطح خرد، مربوط به رخدادها است. بهزبان خود پیران، مهمترین عنصر سطح کلان (زمانِ دیرگذر- قرن)، تاریخی شدن پدیدهها است. سطح میانه (زمانِ میانمدت - دهه) سطح فرایندها است که در شکل نهاد و سازمان متجسد میشوند و در دلِ ساختار کلان و عنصرِ تاریخیبودن به حیاتِ خود ادامه میدهند. سطح خرد (زمانِ کوتاهمدت - لحظه)، سطح رخدادها است که به فرایندها و ساختارها به صورت لحظهای عینیت میبخشند و شاخص آنها میشوند. رخدادها بر فرایندها و ساختارها اثر میگذارند، اما آنها را شکل نمیدهند. فرایندها و ساختارها علاوه بر اثرپذیری از رخدادها، حیاتِ مستقل خودشان را دارند.
🔹 نقطه عطف اندیشه دکتر پیران، خلق ایده دیالکتیک عام و خاص است: یعنی بومی کردن مفاهیم عام علوم اجتماعی در مقام امری عام و کلی به مقام امری خاص و متعین. مثلاً نظریات عام جامعهشناسی، مفاهیم، تعاریف و توضیحات مشخصی دارند (دیالکتیک عام) اما در زمین واقعیت اجتماعی ایران، به همان شکلی که در نظریات جامعه شناسان غربی آمده، رخ نمیدهند و چهرهای کاملاً ایرانی بهخود میگیرند، یعنی رخداد «هست» اما «رخداد خاص» است و ما باید به کمک آن نظریات عام و با توجه به ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران، برای این رخدادهای خاص، تبیینی خاص فراچنگ آوریم.
🔹 به باور پیران تا زمانی که در ایران، دیالکتیک عام و خاص شکل نگیرد، علوم اجتماعی بومْنهاد نیز متولد نخواهد شد؛ چراکه در حال حاضر، با شرح آراء متفکران غربی علوم اجتماعی، صرفاً بازتولید این علوم در ایران رخ میدهد. از نظر او، تا زمانی که نظریههای علوم اجتماعی در ظرف خاص ایران قرار نگرفته و مثلاً مشخص نشده است که فلان نظریه از چهمنظری و چقدر و چگونه باید تغییر کند یا اصلاح و تکمیل شود تا بتواند مسئله اجتماعی مورد نظر را در بستر جامعه ایرانی پوشش دهد...
📃 برای خواندن ادامه مطلب کلیک کنید.
📕 برای تهیه کتاب روایت پرویز کلیک کنید.
Pooyeshfekri
مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت پرویز پیران - پویش فکری توسعه
نمیدانم چرا هرگاه نام «پیران» را میشنوم، اولین مفهومی که به ذهنم میآید، عبارت «پیر توسعه ایران» است.
❕کرونا هم نتوانست چین را نجات دهد! 🇨🇳
⁉️ هند جایگزین چین؟! 🇮🇳
@pooyeshfekri
🔸 تقریبا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ کشور چین در رشد اقتصادی پیشتاز بود و میانگین رشد ۱۰ درصدی در این دو دهه به صورت پایدار باعث شد تا این ایده مطرح شود که ساختار اقتصادی جهان در حال تغییر است.
🔸 البته بیراه هم نبود و تغییرات چشمگیری در قدرت اقتصادی جهان و روندهای سیاسی ایجاد شد. اما بر اساس دادههای صندوق بینالملل پول و تحلیلهای آن در گزارش چشمانداز اقتصاد جهانی، از سال ۲۰۱۰ روند نزولی رشد اقتصادی در چین قابل مشاهده است.
🔸 کشور چین از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۱۹ هر سال رشد واقعی کمتری را تجربه کرده است و در نهایت در سال ۲۰۱۹ به ۶ درصد رشد رسیده است.
🔸 پیشبینیها هم نشان میداد این روند بلندمدت خواهد بود و چین نمیتواند به نرخهای رشد قبلی بازگردد. این روند در بلندمدت برای جایگاه اقتصادی چین در جهان خطرساز بود.
🔸 البته با وقوع بحران کرونا همه کشورهای جهان از لحاظ رشد اقتصادی دچار مشکل شدند. با وجود اینکه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، هند و حتی میانگین جهانی در سال ۲۰۲۰ رشد منفی را ثبت کردهاند، اما کشور چین توانست با ثبت ۲.۲ درصد رشد سالانه تولید واقعی، بسیار بهتر از بقیه کشورها عمل کند.
🔸 پس از کرونا در سال ۲۰۲۱ نیز رشد ۸.۴ را ثبت کرد که به نظر میرسید بر خلاف پیشبینیها توانسته مسیر نزولی قبلی را خنثی کند و به روند رشد اقتصادی بالا بازگردد.
🔸 اما اینطور نشد و روند رشد کشورها تغییر کرد. در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ کشور چین رشد ۳ درصد و ۵ درصد را تجربه کرد و در سال ۲۰۲۴ نیز رشد ۴.۲ درصد نشان از ادامه روند نزولی رشد اقتصادی چین است.
🔸 صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۸ رشد سالانه چین به حدود ۳ درصد کاهش یابد. این نرخ رشد تنها کمی بالاتر از میانگین جهانی و بسیار نزدیک به ایالات متحده آمریکا است.
❓آیا چین جایگاه اقتصادی خود را از دست میدهد؟
🔸 کشور هند از سال ۱۹۹۲ تا به امروز به طور میانگین سالانه نرخ رشدهایی بین ۴ تا ۸ درصد را تجربه کرده است که هرچند در دو دهه اول کمتر از نرخ رشد چین بوده، اما همواره مثبت و با ثبات بوده است. تا سال ۲۰۱۹ که حدودا نرخ رشد ۴ درصد را تجربه کرده است.
🔸 در سال ۲۰۲۰ و با بحران کرونا نرخ رشد منفی ۵ درصد بسیار ناامیدکننده بود و به نظر میرسید مشکلات زیادی را در مسیر رشد اقتصادی هند قرار داده است.
🔸 اما در سال ۲۰۲۱ با نرخ رشد ۸.۵ از چین هم پیشی گرفت و با نرخ رشدهای حدود ۷ درصد در سالهای پس از آن (تا ۲۰۲۴) به سه دهه غلبه چین بر هند در رشد اقتصادی پایان داد.
🔸 پیشبینیهای صندوق بین المللی پول حاکی از آن است که هند تا سال ۲۰۲۸ میتواند همین نرخ رشد ۷ درصدی را نگه دارد و روند پایدار خود را ادامه دهد. باید دید آیا در دهههای آینده هند، میتواند برای تصاحب جایگاه چین اقدام کند.
🔸 جدای از پیشبینیهای کمی و آماری که از گزارش CIDOB استخراج شده است، اگر از لحاظ نظری به موضوع نگاه کنیم، این روند دقیقا مطابق با پیشبینی عجم اغلو و جیمز رابینسون در سال ۲۰۱۲ است که در کتاب «چرا ملتها شکست میخورند؟» طرح شده است.
🔸 آنها میگویند چین به دلیل اینکه بر پایه نهادهای «انبساطی» و متمرکز رشد یافته است، نمیتواند رشد بالای خود را در سالهای بعد حفظ کند.
🔸 از نظر آنها رشد اقتصادی، پایدار خواهد بود که بر پایه نهادها «فراگیر» صورت گیرد. به طور ساده باید گفت این دو اندیشمند، پایداری توسعه اقتصادی را وابسته به توسعه سیاسی میدانند و چون چین از لحاظ توسعه سیاسی در طول دو دهه اخیر رشد قابل ملاحظهای نداشته، پس نمیتواند به رشد بالای خود ادامه دهد و حتی ممکن است در آینده به بحران اقتصادی نیز بیانجامد.
🔸 در کتاب توسعه ۱۴۰۲ نیز که امسال در پویش فکری توسعه منتشر شد، نشان دادیم که وضعیت چین از منظر سیاسی توسعه اصلا مناسب نیست و رتبه ۱۳۷ جهان در بین ۱۵۴ کشور را دارد. (دسترسی به کتاب توسعه)
🔸 بنابر این به لحاظ نظری نیز روند چین کاملا قابل پیشبینی بوده است. تحلیل وضعیت نهادی کشور هند مفصل است و در یک یادداشت دیگر آن را مرور خواهیم کرد، اما اجمالا کشور هند با رتبه ۸۱ از لحاظ توسعه سیاسی وضعیت به مراتب بهتری از چین دارد و به نظر میرسد در آینده رشد اقتصادی پایدارتری را تجربه کند.
🔸 شاید از مسیر و روند رشد اقتصادی چین و هند بتوان درسهایی برای توسعه ایران نیز گرفت و گلوگاههای سیاسی ایجاد شده برای رشد اقتصادی را بهتر درک کرد و برای رفع فوری آنها برنامهریزی نمود. این تحلیلها مرز دانش اقتصاد است که در سال ۲۰۲۴ نیز نوبل اقتصاد را از آن خود کرده است.
🔸 منبع دادههای این یادداشت بیشتر از گزارش CIDOB است که روندهای جهانی را پیشبینی میکند.
⁉️ هند جایگزین چین؟! 🇮🇳
@pooyeshfekri
🔸 تقریبا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ کشور چین در رشد اقتصادی پیشتاز بود و میانگین رشد ۱۰ درصدی در این دو دهه به صورت پایدار باعث شد تا این ایده مطرح شود که ساختار اقتصادی جهان در حال تغییر است.
🔸 البته بیراه هم نبود و تغییرات چشمگیری در قدرت اقتصادی جهان و روندهای سیاسی ایجاد شد. اما بر اساس دادههای صندوق بینالملل پول و تحلیلهای آن در گزارش چشمانداز اقتصاد جهانی، از سال ۲۰۱۰ روند نزولی رشد اقتصادی در چین قابل مشاهده است.
🔸 کشور چین از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۱۹ هر سال رشد واقعی کمتری را تجربه کرده است و در نهایت در سال ۲۰۱۹ به ۶ درصد رشد رسیده است.
🔸 پیشبینیها هم نشان میداد این روند بلندمدت خواهد بود و چین نمیتواند به نرخهای رشد قبلی بازگردد. این روند در بلندمدت برای جایگاه اقتصادی چین در جهان خطرساز بود.
🔸 البته با وقوع بحران کرونا همه کشورهای جهان از لحاظ رشد اقتصادی دچار مشکل شدند. با وجود اینکه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، هند و حتی میانگین جهانی در سال ۲۰۲۰ رشد منفی را ثبت کردهاند، اما کشور چین توانست با ثبت ۲.۲ درصد رشد سالانه تولید واقعی، بسیار بهتر از بقیه کشورها عمل کند.
🔸 پس از کرونا در سال ۲۰۲۱ نیز رشد ۸.۴ را ثبت کرد که به نظر میرسید بر خلاف پیشبینیها توانسته مسیر نزولی قبلی را خنثی کند و به روند رشد اقتصادی بالا بازگردد.
🔸 اما اینطور نشد و روند رشد کشورها تغییر کرد. در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ کشور چین رشد ۳ درصد و ۵ درصد را تجربه کرد و در سال ۲۰۲۴ نیز رشد ۴.۲ درصد نشان از ادامه روند نزولی رشد اقتصادی چین است.
🔸 صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۸ رشد سالانه چین به حدود ۳ درصد کاهش یابد. این نرخ رشد تنها کمی بالاتر از میانگین جهانی و بسیار نزدیک به ایالات متحده آمریکا است.
❓آیا چین جایگاه اقتصادی خود را از دست میدهد؟
🔸 کشور هند از سال ۱۹۹۲ تا به امروز به طور میانگین سالانه نرخ رشدهایی بین ۴ تا ۸ درصد را تجربه کرده است که هرچند در دو دهه اول کمتر از نرخ رشد چین بوده، اما همواره مثبت و با ثبات بوده است. تا سال ۲۰۱۹ که حدودا نرخ رشد ۴ درصد را تجربه کرده است.
🔸 در سال ۲۰۲۰ و با بحران کرونا نرخ رشد منفی ۵ درصد بسیار ناامیدکننده بود و به نظر میرسید مشکلات زیادی را در مسیر رشد اقتصادی هند قرار داده است.
🔸 اما در سال ۲۰۲۱ با نرخ رشد ۸.۵ از چین هم پیشی گرفت و با نرخ رشدهای حدود ۷ درصد در سالهای پس از آن (تا ۲۰۲۴) به سه دهه غلبه چین بر هند در رشد اقتصادی پایان داد.
🔸 پیشبینیهای صندوق بین المللی پول حاکی از آن است که هند تا سال ۲۰۲۸ میتواند همین نرخ رشد ۷ درصدی را نگه دارد و روند پایدار خود را ادامه دهد. باید دید آیا در دهههای آینده هند، میتواند برای تصاحب جایگاه چین اقدام کند.
🔸 جدای از پیشبینیهای کمی و آماری که از گزارش CIDOB استخراج شده است، اگر از لحاظ نظری به موضوع نگاه کنیم، این روند دقیقا مطابق با پیشبینی عجم اغلو و جیمز رابینسون در سال ۲۰۱۲ است که در کتاب «چرا ملتها شکست میخورند؟» طرح شده است.
🔸 آنها میگویند چین به دلیل اینکه بر پایه نهادهای «انبساطی» و متمرکز رشد یافته است، نمیتواند رشد بالای خود را در سالهای بعد حفظ کند.
🔸 از نظر آنها رشد اقتصادی، پایدار خواهد بود که بر پایه نهادها «فراگیر» صورت گیرد. به طور ساده باید گفت این دو اندیشمند، پایداری توسعه اقتصادی را وابسته به توسعه سیاسی میدانند و چون چین از لحاظ توسعه سیاسی در طول دو دهه اخیر رشد قابل ملاحظهای نداشته، پس نمیتواند به رشد بالای خود ادامه دهد و حتی ممکن است در آینده به بحران اقتصادی نیز بیانجامد.
🔸 در کتاب توسعه ۱۴۰۲ نیز که امسال در پویش فکری توسعه منتشر شد، نشان دادیم که وضعیت چین از منظر سیاسی توسعه اصلا مناسب نیست و رتبه ۱۳۷ جهان در بین ۱۵۴ کشور را دارد. (دسترسی به کتاب توسعه)
🔸 بنابر این به لحاظ نظری نیز روند چین کاملا قابل پیشبینی بوده است. تحلیل وضعیت نهادی کشور هند مفصل است و در یک یادداشت دیگر آن را مرور خواهیم کرد، اما اجمالا کشور هند با رتبه ۸۱ از لحاظ توسعه سیاسی وضعیت به مراتب بهتری از چین دارد و به نظر میرسد در آینده رشد اقتصادی پایدارتری را تجربه کند.
🔸 شاید از مسیر و روند رشد اقتصادی چین و هند بتوان درسهایی برای توسعه ایران نیز گرفت و گلوگاههای سیاسی ایجاد شده برای رشد اقتصادی را بهتر درک کرد و برای رفع فوری آنها برنامهریزی نمود. این تحلیلها مرز دانش اقتصاد است که در سال ۲۰۲۴ نیز نوبل اقتصاد را از آن خود کرده است.
🔸 منبع دادههای این یادداشت بیشتر از گزارش CIDOB است که روندهای جهانی را پیشبینی میکند.
Pooyeshfekri
کرونا هم نتوانست چین را نجات دهد! هند جایگزین چین؟! - پویش فکری توسعه
کشور هند از سال 1992 تا به امروز به طور میانگین سالانه نرخ رشدهایی بین 4 تا 8 درصد را تجربه کرده است.
⁉️ توسعه ایران به کجا میرود؟!
🔸 نمره منظر سیاسی ایران وضعیت مناسبی را نشان نمیدهد و در مقیاس ۱۰۰ عدد ۳۸.۱۷ در سال ۱۳۹۹ را به خود اختصاص داده است.
🔸 در طول دوران دولت سیزدهم نمره این شاخص کمتر هم شده و در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۴.۱ رسیده است. در بین ۱۵۴ کشور مورد محاسبه، رتبه ایران نیز از ۱۳۲ به رتبه ۱۴۴ تنزل یافته است.
🔸 در نمودار فوق مشخص است که همه دامنههای منظر سیاسی کاهشی بوده است. شاخص های ایران از نظر آزادی های مدنی، عدالت و برابری سیاسی، امنیت و ثبات سیاسی، سلامت سیاسی و نظام قضایی و همچنین مشارکتی بودن نظام سیاسی، کاهش چشمگیری داشته است.
📃 دسترسی به متن کامل گزارش
@pooyeshfekri
🔸 نمره منظر سیاسی ایران وضعیت مناسبی را نشان نمیدهد و در مقیاس ۱۰۰ عدد ۳۸.۱۷ در سال ۱۳۹۹ را به خود اختصاص داده است.
🔸 در طول دوران دولت سیزدهم نمره این شاخص کمتر هم شده و در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۴.۱ رسیده است. در بین ۱۵۴ کشور مورد محاسبه، رتبه ایران نیز از ۱۳۲ به رتبه ۱۴۴ تنزل یافته است.
🔸 در نمودار فوق مشخص است که همه دامنههای منظر سیاسی کاهشی بوده است. شاخص های ایران از نظر آزادی های مدنی، عدالت و برابری سیاسی، امنیت و ثبات سیاسی، سلامت سیاسی و نظام قضایی و همچنین مشارکتی بودن نظام سیاسی، کاهش چشمگیری داشته است.
📃 دسترسی به متن کامل گزارش
@pooyeshfekri
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔊 بخشی از پیام دکتر محسن رنانی برای مراسم بزرگداشت استاد علی رضاقلی در شبهای بخارا / ۲۳ فروردین ۱۳۹۸
📙 تهیه کتاب روایت والا (روایت علی رضاقلی از مسئله توسعه در ایران)
@pooyeshfekri
📙 تهیه کتاب روایت والا (روایت علی رضاقلی از مسئله توسعه در ایران)
@pooyeshfekri
♻️ «سبزشویی» هدف تحریمهای آینده جهان
❔ آیا رها نشده از «پولشویی» درگیر «سبزشویی» خواهیم شد؟
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 بر اساس گزارش جهانی سرمایهگذاری ۲۰۲۴، خالص جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال گذشته در حدود ۱.۳ تریلیون دلار در جهان ثابت باقیمانده است و به نوعی نشاندهنده رکود در سرمایهگذاریهای جدید در پروژههای صنعتی و زیرساختی در کشورهای در حال توسعه است.
🔸 بخشی از این به خاطر چالشهای جهانی و منطقهای و همچنین تنشهای تجاری بوده، که شرایط سرمایهگذاری را سختتر کرده است.
🔸 بر اساس این گزارش، روند سرمایهگذاری در جهان برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و مقابله با تغیرات اقلیمی به شکلی که پیشبینی شده بود، انجام نمیشود. یعنی کشورها و نهادها همراهی لازم و واقعی برای حمایت و حفاظت از محیط زیست را ندارند.
🔸 برای پر کردن شکاف بین مسیر بهینه مقابله با تغییرات اقلیمی و روند جاری سرمایهگذاری نیاز به ۵۰۰ میلیارد دلار از منابع عمومی و ۵۰۰ میلیارد دلار از منابع خصوصی در سال هست، که رقم بسیار بزرگیست و بنابر این دستیابی به آن تقریبا غیرممکن است.
🔸 اما چرا با وجود نظارت شدید نهادهای بینالمللی بر کشورها و همچنین بر شرکتها و نهادهای بزرگ، بازهم مسیر توسعه پایدار و سرمایهگذاری سبز فاصله چشمگیری با برنامهها دارد؟ این گزارش دلیل اصلی آن را «سبزشویی» مینامد.
🔸 سبزشویی به عملی اطلاق میشود که در آن شرکتها و سازمانها و یا حتی کشورها تلاش میکنند تا فعالیتهای خود را به عنوان دوستدار محیط زیست نشان دهند، اما واقعیت اقدامات اصلا با ادعای آنها همخوانی ندارد و فعالیتهای آنها دوستدار و حافظ محیط زیست نیست.
🔸 معمولا شرکتها برای فریب مصرفکنندگان و یا سرمایهگذارانی که به تاثیرات زیستمیحطی علاقمند هستند، این کار را انجام میدهند.
🔸 سبزشویی به روش های مختلفی انجام میشود. مثلا شرکتها اصلا گزارشهای دقیق و شفافی ارائه نمیدهند که این اولین نوع سبزشویی به حساب میآید.
🔸 یا فقط بخشهایی از فعالیت خود را رسانهای میکنند که دوستدار محیط زیست است و بقیه فعالیتهای خود را ذیل همان فهرست اولیه معرفی میکنند.
🔸 یا در مورد اثرات مثبت فعالیتهای خود بر محیطزیست اغراق میکنند و آمارهای گمراه کننده ارائه میدهند. برخی از شرکتها از ادبیات ابهامآمیز استفاده میکنند. مثلا محصولی را «سبز» مینامند، در حالی که فقط بستهبندی آن محصول دوستدار محیط زیست است.
🔸 یا برخی شرکتها کارهای نمادین انجام میدهند. یعنی در حالیکه جریان اصلی تولید آنها آلاینده است، چند فعالیت دوستدار محیطزیست انجام میدهند و روی آنها تبلیغی وسیعی انجام میدهند. درحالیکه این فعالیتها در مقیاس کل شرکت بسیار جزئی هستند.
🔸 خلاصه اینکه با توجه به الزامات قانونی جدید بر کشورها و شرکتها، برای فرار از جرایم مالی ناشی از آن و یا برای جذب مصرفکنندگان دوستدار طبیعت این فریبکاری «سبزشویی» انجام میگیرد.
🔸 گزارش جهانی سرمایهگذاری پیشبینی میکند که موج جدید تحریمهای اقتصادی و جرایم مالی جهانی در آینده نزدیک، فقط شامل پولشویی و حمایت از تروریسم نیست، بلکه «سبزشویی» و تشدید آلودگیهای زیست محیطی نیز به آن اضافه خواهد شد.
🔸 بر اساس این گزارش، در خاورمیانه بسیاری از شرکتها گزارش دقیقی از وضعیت آلودگی و پایداری فعالیتهای خود ارائه نمیدهند و بیشتر از بقیه مناطق جهان در معرض جرایم آتی قرار خواهند داشت...
📃 متن تفصیلی گزارش را اینجا بخوانید.
❔ آیا رها نشده از «پولشویی» درگیر «سبزشویی» خواهیم شد؟
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 بر اساس گزارش جهانی سرمایهگذاری ۲۰۲۴، خالص جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال گذشته در حدود ۱.۳ تریلیون دلار در جهان ثابت باقیمانده است و به نوعی نشاندهنده رکود در سرمایهگذاریهای جدید در پروژههای صنعتی و زیرساختی در کشورهای در حال توسعه است.
🔸 بخشی از این به خاطر چالشهای جهانی و منطقهای و همچنین تنشهای تجاری بوده، که شرایط سرمایهگذاری را سختتر کرده است.
🔸 بر اساس این گزارش، روند سرمایهگذاری در جهان برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و مقابله با تغیرات اقلیمی به شکلی که پیشبینی شده بود، انجام نمیشود. یعنی کشورها و نهادها همراهی لازم و واقعی برای حمایت و حفاظت از محیط زیست را ندارند.
🔸 برای پر کردن شکاف بین مسیر بهینه مقابله با تغییرات اقلیمی و روند جاری سرمایهگذاری نیاز به ۵۰۰ میلیارد دلار از منابع عمومی و ۵۰۰ میلیارد دلار از منابع خصوصی در سال هست، که رقم بسیار بزرگیست و بنابر این دستیابی به آن تقریبا غیرممکن است.
🔸 اما چرا با وجود نظارت شدید نهادهای بینالمللی بر کشورها و همچنین بر شرکتها و نهادهای بزرگ، بازهم مسیر توسعه پایدار و سرمایهگذاری سبز فاصله چشمگیری با برنامهها دارد؟ این گزارش دلیل اصلی آن را «سبزشویی» مینامد.
🔸 سبزشویی به عملی اطلاق میشود که در آن شرکتها و سازمانها و یا حتی کشورها تلاش میکنند تا فعالیتهای خود را به عنوان دوستدار محیط زیست نشان دهند، اما واقعیت اقدامات اصلا با ادعای آنها همخوانی ندارد و فعالیتهای آنها دوستدار و حافظ محیط زیست نیست.
🔸 معمولا شرکتها برای فریب مصرفکنندگان و یا سرمایهگذارانی که به تاثیرات زیستمیحطی علاقمند هستند، این کار را انجام میدهند.
🔸 سبزشویی به روش های مختلفی انجام میشود. مثلا شرکتها اصلا گزارشهای دقیق و شفافی ارائه نمیدهند که این اولین نوع سبزشویی به حساب میآید.
🔸 یا فقط بخشهایی از فعالیت خود را رسانهای میکنند که دوستدار محیط زیست است و بقیه فعالیتهای خود را ذیل همان فهرست اولیه معرفی میکنند.
🔸 یا در مورد اثرات مثبت فعالیتهای خود بر محیطزیست اغراق میکنند و آمارهای گمراه کننده ارائه میدهند. برخی از شرکتها از ادبیات ابهامآمیز استفاده میکنند. مثلا محصولی را «سبز» مینامند، در حالی که فقط بستهبندی آن محصول دوستدار محیط زیست است.
🔸 یا برخی شرکتها کارهای نمادین انجام میدهند. یعنی در حالیکه جریان اصلی تولید آنها آلاینده است، چند فعالیت دوستدار محیطزیست انجام میدهند و روی آنها تبلیغی وسیعی انجام میدهند. درحالیکه این فعالیتها در مقیاس کل شرکت بسیار جزئی هستند.
🔸 خلاصه اینکه با توجه به الزامات قانونی جدید بر کشورها و شرکتها، برای فرار از جرایم مالی ناشی از آن و یا برای جذب مصرفکنندگان دوستدار طبیعت این فریبکاری «سبزشویی» انجام میگیرد.
🔸 گزارش جهانی سرمایهگذاری پیشبینی میکند که موج جدید تحریمهای اقتصادی و جرایم مالی جهانی در آینده نزدیک، فقط شامل پولشویی و حمایت از تروریسم نیست، بلکه «سبزشویی» و تشدید آلودگیهای زیست محیطی نیز به آن اضافه خواهد شد.
🔸 بر اساس این گزارش، در خاورمیانه بسیاری از شرکتها گزارش دقیقی از وضعیت آلودگی و پایداری فعالیتهای خود ارائه نمیدهند و بیشتر از بقیه مناطق جهان در معرض جرایم آتی قرار خواهند داشت...
📃 متن تفصیلی گزارش را اینجا بخوانید.
Pooyeshfekri
«سبزشویی» هدف تحریمهای آینده جهان - پویش فکری توسعه
آیا رها نشده از «پولشویی» درگیر «سبزشویی» خواهیم شد؟
❓ چرا و چگونه شوکهای ساده به بحران تبدیل میشوند؟
📃خلاصه گزارش جهانی توسعه اجتماعی ۲۰۲۴
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 مسیر جهان به سمت توسعه و فراگیری اجتماعی است. در سه دهه اخیر فقر شدید، به شدت کاهش یافته و فراگیری دسترسی به توسعه در جهان بسیار بهبود یافته است.
🔸 اما برخی کشورها با این جریان همراهی نمیکنند! بر اساس گزارش توسعه اجتماعی جهانی، اصلیترین عامل وضعیت این کشورها «چرخه تبدیل شوک به بحران» شناخته شده است. اما به راستی چرا در برخی جوامع کوچکترین اتفاق به یک بحران تبدیل میشود؟
🔸 با مرور مثالهای این گزارش به یاد شوک بیکاری کارگران در سال ۹۶ افتادم، به یاد افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸، به یاد پلاسکو، مهسا امینی، ترور قاسم سلیمانی و هواپیمای اوکراینی و به یاد دهها شوک دیگر افتادم که همگی تبدیل به بحرانی غیر قابل حل شدند و حتی هنوز هم پاسخی برای آنها یافت نمیشود.
🔸 در این یادداشت بر گرفته از گزارش توسعه اجتماعی ۲۰۲۴ خواهیم گفت که ریشههای شناخته شده ایجاد «چرخه تبدیل شوک به بحران» چیست و در نهایت در این کشورها چه باید کرد.
🔸 توسعه اجتماعی مواردی مانند کاهش فقر و نابرابری و گرسنگی، همچنین ایجاد شهرهای فراگیر، رفاه و تولید پایدار را مد نظر قرار میدهد و به کیفیت آموزش و برابری جنسیتی توجه ویژه دارد و با مدیریت پایدار منابع، در بازسازی اکوسیستمها و مبارزه با تغییرات آب و هوایی تلاش میکند.
🔸 تجربه ۳۰ سال اخیر جهان نشان میدهد مسیر مثبتی در توسعه اجتماعی رخ داده است. مثلا فقر شدید در ۳۰ سال اخیر از یک نفر فقیر به ازای هر سه نفر بهبود یافته و در سال اخیر به یک نفر به ازای هر ده نفر رسیده است.
🔸 هرچند هنوز مقدار آن زیاد است، اما مسیر کلی مثبتی برای ریشهکن شدن فقر شدید ایجاد شده است. اما در این میان برخی از کشورها نتوانستند همراه این مسیر حرکت کنند و درگیر بحرانهای متنوعی شدهاند.
🔸 اصلیترین دلیل عدم همراهی این کشورها درگیر شدن آنها در «چرخه تبدیل شوک به بحران» شناخته شده است. در این گزارش به طور دقیق به این موضوع پرداخته که چطور شوکهای اجتماعی و اقتصادی میتواند منجر به بروز و ظهور بحران شوند و این بحرانها چطور میتوانند به اجتماع آسیب بزنند.
🔸 «تعداد زیاد شوکها و شدیدتر شدن آنها» یکی از اصلیترین عوامل ایجاد بحران اجتماعی است. واضح است که اگر شدت ضربههایی که به بدنه اجتماعی وارد میشود، افزایش یابد، شکسته خواهد شد و ساختار اجتماعی درهم ریخته میشود.
🔸 اما فراتر از این، حتی اگر شدت شوکها افزایش نیابد، در صورتی که تعداد بسیار زیادی از شوک به بدنه اجتماعی تحمیل شود، امکان تحمل و تابآوری در مقابل همه آنها از بین میرود و نهایتا موجب فروپاشی بدنه اجتماعی میشود که به آن بحران در توسعه اجتماعی گفته میشود.
🔸 «نقص در سیستم هشداردهی و عدم وجود آمادگی برای شوک»، عامل دوم در تبدیل شوکها به بحران است. اگر سیستم اجتماعی توان هشداردهی خود را از دست بدهد، یک شوک ساده می تواند ضربه شدیدی به سیستم اجتماعی وارد کند و بخشی از جامعه را از دسترسی به حداقلهای توسعه محروم کند.
🔸 در ضمن زمانی که تعداد شوک زیاد باشد، حتی در صورت پیشبینی و هشداردهی به موقع، باز سیستم امکان ایجاد آمادگی برای مقابله با شوک را نخواهد یافت و خستگی بدنه اجتماعی موجب میشود تا به همان صورت قبل به بحران تبدیل شود.
🔸 «وجود گروههای آسیبپذیر در نتیجه نابرابری اجتماعی» عامل بعدی در تبدیل شوک به بحران است. اگر در جامعهای نابرابری تشدید شده باشد، به محض بروز یک شوک، بخش زیادی از آنها به زیر خط فقر و یا به شرایط بحرانی وارد میشوند و به عبارتی شرایط جامعه جایی برای مانور سیاستی باقی نمیگذارد.
🔸 سیاستگذاری حوزه توسعه در چنین شرایطی بسیار سخت میشود. زیرا کافیست یک سیاست، شوک کوچکی به بدنه اجتماع وارد کند و بخش زیادی از جامعه را به دره بحران وارد سازد. اینجاست که شکنندگی اجتماعی افزایش یافته است و امکان سیاستگذاری محدود شده است.
🔸 «کاهش اعتبار اجتماعی سیستم» در نهایت آخرین عامل تبدیل شوک به بحران است. یعنی اگر یک سیستم نزد جامعه اعتبار خود را از دست بدهد و در مسیر توسعه از حمایت اجتماعی برخوردار نباشد، هر شوک کوچک میتواند با واکنشهای اجتماعی، به بحران تبدیل شود.
❓اما چه باید کرد؟...
📃 ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
📃خلاصه گزارش جهانی توسعه اجتماعی ۲۰۲۴
✍️ مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 مسیر جهان به سمت توسعه و فراگیری اجتماعی است. در سه دهه اخیر فقر شدید، به شدت کاهش یافته و فراگیری دسترسی به توسعه در جهان بسیار بهبود یافته است.
🔸 اما برخی کشورها با این جریان همراهی نمیکنند! بر اساس گزارش توسعه اجتماعی جهانی، اصلیترین عامل وضعیت این کشورها «چرخه تبدیل شوک به بحران» شناخته شده است. اما به راستی چرا در برخی جوامع کوچکترین اتفاق به یک بحران تبدیل میشود؟
🔸 با مرور مثالهای این گزارش به یاد شوک بیکاری کارگران در سال ۹۶ افتادم، به یاد افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸، به یاد پلاسکو، مهسا امینی، ترور قاسم سلیمانی و هواپیمای اوکراینی و به یاد دهها شوک دیگر افتادم که همگی تبدیل به بحرانی غیر قابل حل شدند و حتی هنوز هم پاسخی برای آنها یافت نمیشود.
🔸 در این یادداشت بر گرفته از گزارش توسعه اجتماعی ۲۰۲۴ خواهیم گفت که ریشههای شناخته شده ایجاد «چرخه تبدیل شوک به بحران» چیست و در نهایت در این کشورها چه باید کرد.
🔸 توسعه اجتماعی مواردی مانند کاهش فقر و نابرابری و گرسنگی، همچنین ایجاد شهرهای فراگیر، رفاه و تولید پایدار را مد نظر قرار میدهد و به کیفیت آموزش و برابری جنسیتی توجه ویژه دارد و با مدیریت پایدار منابع، در بازسازی اکوسیستمها و مبارزه با تغییرات آب و هوایی تلاش میکند.
🔸 تجربه ۳۰ سال اخیر جهان نشان میدهد مسیر مثبتی در توسعه اجتماعی رخ داده است. مثلا فقر شدید در ۳۰ سال اخیر از یک نفر فقیر به ازای هر سه نفر بهبود یافته و در سال اخیر به یک نفر به ازای هر ده نفر رسیده است.
🔸 هرچند هنوز مقدار آن زیاد است، اما مسیر کلی مثبتی برای ریشهکن شدن فقر شدید ایجاد شده است. اما در این میان برخی از کشورها نتوانستند همراه این مسیر حرکت کنند و درگیر بحرانهای متنوعی شدهاند.
🔸 اصلیترین دلیل عدم همراهی این کشورها درگیر شدن آنها در «چرخه تبدیل شوک به بحران» شناخته شده است. در این گزارش به طور دقیق به این موضوع پرداخته که چطور شوکهای اجتماعی و اقتصادی میتواند منجر به بروز و ظهور بحران شوند و این بحرانها چطور میتوانند به اجتماع آسیب بزنند.
🔸 «تعداد زیاد شوکها و شدیدتر شدن آنها» یکی از اصلیترین عوامل ایجاد بحران اجتماعی است. واضح است که اگر شدت ضربههایی که به بدنه اجتماعی وارد میشود، افزایش یابد، شکسته خواهد شد و ساختار اجتماعی درهم ریخته میشود.
🔸 اما فراتر از این، حتی اگر شدت شوکها افزایش نیابد، در صورتی که تعداد بسیار زیادی از شوک به بدنه اجتماعی تحمیل شود، امکان تحمل و تابآوری در مقابل همه آنها از بین میرود و نهایتا موجب فروپاشی بدنه اجتماعی میشود که به آن بحران در توسعه اجتماعی گفته میشود.
🔸 «نقص در سیستم هشداردهی و عدم وجود آمادگی برای شوک»، عامل دوم در تبدیل شوکها به بحران است. اگر سیستم اجتماعی توان هشداردهی خود را از دست بدهد، یک شوک ساده می تواند ضربه شدیدی به سیستم اجتماعی وارد کند و بخشی از جامعه را از دسترسی به حداقلهای توسعه محروم کند.
🔸 در ضمن زمانی که تعداد شوک زیاد باشد، حتی در صورت پیشبینی و هشداردهی به موقع، باز سیستم امکان ایجاد آمادگی برای مقابله با شوک را نخواهد یافت و خستگی بدنه اجتماعی موجب میشود تا به همان صورت قبل به بحران تبدیل شود.
🔸 «وجود گروههای آسیبپذیر در نتیجه نابرابری اجتماعی» عامل بعدی در تبدیل شوک به بحران است. اگر در جامعهای نابرابری تشدید شده باشد، به محض بروز یک شوک، بخش زیادی از آنها به زیر خط فقر و یا به شرایط بحرانی وارد میشوند و به عبارتی شرایط جامعه جایی برای مانور سیاستی باقی نمیگذارد.
🔸 سیاستگذاری حوزه توسعه در چنین شرایطی بسیار سخت میشود. زیرا کافیست یک سیاست، شوک کوچکی به بدنه اجتماع وارد کند و بخش زیادی از جامعه را به دره بحران وارد سازد. اینجاست که شکنندگی اجتماعی افزایش یافته است و امکان سیاستگذاری محدود شده است.
🔸 «کاهش اعتبار اجتماعی سیستم» در نهایت آخرین عامل تبدیل شوک به بحران است. یعنی اگر یک سیستم نزد جامعه اعتبار خود را از دست بدهد و در مسیر توسعه از حمایت اجتماعی برخوردار نباشد، هر شوک کوچک میتواند با واکنشهای اجتماعی، به بحران تبدیل شود.
❓اما چه باید کرد؟...
📃 ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
Pooyeshfekri
چرا و چگونه شوکهای ساده به بحران تبدیل میشوند؟ - پویش فکری توسعه
به راستی چرا در برخی جوامع کوچکترین اتفاق به یک بحران تبدیل میشود؟
📙 معرفی کتاب «چرا بیمار میشویم؟»
✍️ نویسنده: بنجامین بیکمن
📝 مترجم: اصلان قودجانی
@pooyeshfekri
🔸 بدن انسان مجموعهای با پیچیدگیهای بینهایت است و هورمونها بینهایتی درون این بینهایت هستند! در میان بینهایتِ هورمونها، این پروتئینهای حیرتآور، تعامل و رابطهای هست که از فرط پیچیدگی باز هم بینهایت مینماید. هر هورمون بر هورمونهای دیگر اثر میگذارد و از آنها اثر میپذیرد.
🔸 با این حال در میان تمام این پروتئینهای بینهایت، یکی هست که پادشاه هورمونهاست زیرا غیر از اثرگذاری بیحدوحساب بر تمام هورمونهای دیگر، بر تمام سلولها و اندامهای ما از فرق سر تا نوک پا تأثیر دارد: از پوست و مو گرفته تا دستگاه قلبی و عروقی، گوارش، وزن بدن، کبد، مغز، کلیهها، استخوانها، ابتلا به انواع سرطانها و بیماریهای سیستمی و خلاصه سیر تا پیاز سلامت ما در این عمر زودگذر!
🔸 بنجامین بیکمن که از متخصصان پیشتاز در حوزه سلامت است، در این کتاب به سادهترین زبان دربارۀ عملکرد پادشاه هورمونها با ما حرف میزند و هرچه را که مخاطب غیرمتخصص باید بداند، به ما میآموزد.
🔸 بیکمن به ما میگوید که چگونه بدرفتاری ما با بدنهایمان در دوران مدرن و تغییر برقآسای شیوۀ زندگی و تغذیۀ ما در قرن اخیر، پادشاه هورمونها را از حالت تعادل خارج کرده و جایجای بدنهایمان را به محلی برای یک بیماری جدی تبدیل کرده است.
🔸 البته بیکمن فقط پیامآور هشدار و یأس نیست. او در بخشهای جداگانهای از کتاب، بر اساس آخرین یافتههای شگفتآور کاملاً علمی، راهکارهای تغذیهای و ورزشی کاملاً ساده و عملی ارایه میکند که بعضی از آنها هیچ هزینۀ مالی ندارند ولی برای بازگرداندن این غول چراغ جادو به درون چراغ بسیار مؤثرند.
🔸 کتاب «چرا بیمار میشویم»، مجموعهای بینظیر به سادهترین زبان ممکن برای سالمتر زیستن و کمتر سرگردانشدن در راهرو بیمارستانهاست. این کتاب داستان شگفتانگیز سلطان هورمونهاست. داستان انسولین و مقاومت به انسولین!
📙 کتاب «چرا بیمار میشویم؟» را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
✍️ نویسنده: بنجامین بیکمن
📝 مترجم: اصلان قودجانی
@pooyeshfekri
🔸 بدن انسان مجموعهای با پیچیدگیهای بینهایت است و هورمونها بینهایتی درون این بینهایت هستند! در میان بینهایتِ هورمونها، این پروتئینهای حیرتآور، تعامل و رابطهای هست که از فرط پیچیدگی باز هم بینهایت مینماید. هر هورمون بر هورمونهای دیگر اثر میگذارد و از آنها اثر میپذیرد.
🔸 با این حال در میان تمام این پروتئینهای بینهایت، یکی هست که پادشاه هورمونهاست زیرا غیر از اثرگذاری بیحدوحساب بر تمام هورمونهای دیگر، بر تمام سلولها و اندامهای ما از فرق سر تا نوک پا تأثیر دارد: از پوست و مو گرفته تا دستگاه قلبی و عروقی، گوارش، وزن بدن، کبد، مغز، کلیهها، استخوانها، ابتلا به انواع سرطانها و بیماریهای سیستمی و خلاصه سیر تا پیاز سلامت ما در این عمر زودگذر!
🔸 بنجامین بیکمن که از متخصصان پیشتاز در حوزه سلامت است، در این کتاب به سادهترین زبان دربارۀ عملکرد پادشاه هورمونها با ما حرف میزند و هرچه را که مخاطب غیرمتخصص باید بداند، به ما میآموزد.
🔸 بیکمن به ما میگوید که چگونه بدرفتاری ما با بدنهایمان در دوران مدرن و تغییر برقآسای شیوۀ زندگی و تغذیۀ ما در قرن اخیر، پادشاه هورمونها را از حالت تعادل خارج کرده و جایجای بدنهایمان را به محلی برای یک بیماری جدی تبدیل کرده است.
🔸 البته بیکمن فقط پیامآور هشدار و یأس نیست. او در بخشهای جداگانهای از کتاب، بر اساس آخرین یافتههای شگفتآور کاملاً علمی، راهکارهای تغذیهای و ورزشی کاملاً ساده و عملی ارایه میکند که بعضی از آنها هیچ هزینۀ مالی ندارند ولی برای بازگرداندن این غول چراغ جادو به درون چراغ بسیار مؤثرند.
🔸 کتاب «چرا بیمار میشویم»، مجموعهای بینظیر به سادهترین زبان ممکن برای سالمتر زیستن و کمتر سرگردانشدن در راهرو بیمارستانهاست. این کتاب داستان شگفتانگیز سلطان هورمونهاست. داستان انسولین و مقاومت به انسولین!
📙 کتاب «چرا بیمار میشویم؟» را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
📘 روایت مسعود
✍️ روایت مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران
📚 تا به حال روایتهای هشت نظریه پرداز از مسئله توسعه در ایران استخراج شده و کتابهای آن توسط پویش فکری توسعه تدوین و منتشر شده است. روایتهای:
🔹دکتر محمود سریع القلم
🔹دکتر مقصود فراستخواه
🔹دکتر بایزید مردوخی
🔹دکتر محمدرضا سرکار آرانی
🔹استاد علی رضاقلی
🔹استاد داریوش آشوری
🔹دکتر فرهنگ رجایی
🔹دکتر پرویز پیران
✨ اینبار به عنوان نهمین مجلد از این مجموعه به بررسی نظریههای مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران پرداختهایم.
🔸 شاید نیلی را بتوان تنها شخصیت آکادمیک رویکرد اقتصاد جریان اصلی در ایران پس از انقلاب دانست که فرصتی یافته تا بیش از سه دهه، بهطور متناوب، مستقیم یا غیرمستقیم، دیدگاه های اقتصادی بازارگرایانهاش را وارد عرصه سیاستگذاری اقتصادی کند.
🔸 از نظر نیلی نقطه کانونی شکلگیری رشد اقتصادی، در مرحله اول، سرمایهگذاری است و تبدیل سرمایهگذاری به رشد اقتصادی، مستلزم وجود بسترهای مناسب اقتصادی و سیاسی است. نیلی معتقد است که ما در دهههای اخیر، هنوز به رشد اقتصادی پایدار (با معنای مد نظر او) دست نیافتهایم و علت هم نبود بسترهای مناسب اقتصادی و سیاسی است. وی اکنون تمرکز علمیاش را بر تحلیل و ریشهیابی و ارائه راهکارهایی برای فراهمسازی و بهبود بسترهای اقتصادی و سیاسی مناسب قرار داده است.
🔸 آنچه در این کتاب میخوانید، مباحثی است که با پشتوانه آکادمیک، اما از دل تجربههای عملی و اجرایی دکتر مسعود نیلی در سیاستگذاری اقتصادی ایران در طول سه دهه فعالیت او بدست آمده است.
📝 این کتاب زیر نظر دکتر محسن رنانی و توسط دکتر مرتضی درخشان و ابراهیم غلامی تدوین و آماده شده است.
🎬 روایت مسعود به زودی توسط پویش فکری منتشر و رونمایی خواهد شد.
🗓 اطلاع رسانی انتشار و مراسم رونمایی در کانال و در سایت پویش فکری توسعه صورت خواهد گرفت.
@pooyeshfekri
✍️ روایت مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران
📚 تا به حال روایتهای هشت نظریه پرداز از مسئله توسعه در ایران استخراج شده و کتابهای آن توسط پویش فکری توسعه تدوین و منتشر شده است. روایتهای:
🔹دکتر محمود سریع القلم
🔹دکتر مقصود فراستخواه
🔹دکتر بایزید مردوخی
🔹دکتر محمدرضا سرکار آرانی
🔹استاد علی رضاقلی
🔹استاد داریوش آشوری
🔹دکتر فرهنگ رجایی
🔹دکتر پرویز پیران
✨ اینبار به عنوان نهمین مجلد از این مجموعه به بررسی نظریههای مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران پرداختهایم.
🔸 شاید نیلی را بتوان تنها شخصیت آکادمیک رویکرد اقتصاد جریان اصلی در ایران پس از انقلاب دانست که فرصتی یافته تا بیش از سه دهه، بهطور متناوب، مستقیم یا غیرمستقیم، دیدگاه های اقتصادی بازارگرایانهاش را وارد عرصه سیاستگذاری اقتصادی کند.
🔸 از نظر نیلی نقطه کانونی شکلگیری رشد اقتصادی، در مرحله اول، سرمایهگذاری است و تبدیل سرمایهگذاری به رشد اقتصادی، مستلزم وجود بسترهای مناسب اقتصادی و سیاسی است. نیلی معتقد است که ما در دهههای اخیر، هنوز به رشد اقتصادی پایدار (با معنای مد نظر او) دست نیافتهایم و علت هم نبود بسترهای مناسب اقتصادی و سیاسی است. وی اکنون تمرکز علمیاش را بر تحلیل و ریشهیابی و ارائه راهکارهایی برای فراهمسازی و بهبود بسترهای اقتصادی و سیاسی مناسب قرار داده است.
🔸 آنچه در این کتاب میخوانید، مباحثی است که با پشتوانه آکادمیک، اما از دل تجربههای عملی و اجرایی دکتر مسعود نیلی در سیاستگذاری اقتصادی ایران در طول سه دهه فعالیت او بدست آمده است.
📝 این کتاب زیر نظر دکتر محسن رنانی و توسط دکتر مرتضی درخشان و ابراهیم غلامی تدوین و آماده شده است.
🎬 روایت مسعود به زودی توسط پویش فکری منتشر و رونمایی خواهد شد.
🗓 اطلاع رسانی انتشار و مراسم رونمایی در کانال و در سایت پویش فکری توسعه صورت خواهد گرفت.
@pooyeshfekri
🟣 اگر عزمی برای توسعه است، اعتماد را احیا کنید. والسلام!
✅ نکات کلیدی مصاحبه با مهندس مرتضی حاجی، سیاستمدار
🗓 این مصاحبه در تابستان ۱۴۰۱ انجام شده است.
@pooyeshfekri
▪️ ما در جمهوری اسلامی با شعارهای بسیار بلندپروازانهای در آغاز انقلاب حرکت کردیم که بسیاری از آنها بهطور واقعگرایانه قابلیت تحقق نداشتند. در آن زمان، جو احساسی حاکم بود و شرایط ایجاب میکرد که شعارگونه رفتار کنیم. اما وقتی وارد عرصه عمل شدیم، واقعیتها نشان داد که توانایی لازم برای تحقق این وعدهها وجود نداشت.
▪️ در ابتدای انقلاب، به دلیل تغییر نظام، ناگزیر بودیم مسئولیتها را به افرادی بسپاریم که سابقه مدیریتی و اجرایی نداشتند، اما این روند به یک عادت ماندگار تبدیل شد. هر دولتی که میآمد، گذشته را نفی میکرد و با شعار تحول، وعدههای بزرگ میداد، بیآنکه بر تجربههای پیشین تکیه کند.
▪️ به گمان من ضعف اصلی این کار، نبود سیاستگذاری و برنامهریزی درست و اجرای درست برنامه است. بههرحال، آنچه به مردم گفتهایم، در آنها توقعی را ایجاد نموده، درحالی که در عمل خلاف آن را ملاحظه میکنند؛ این سالهای آخر هم که شیب تند مشکلات اقتصادی، فشار زیادی را به مردم وارد کرده است و مجالی هم برای آنان فراهم نمیشود تا بتوانند دیدگاهها و مطالبات خود را در فضایی مناسب بیان کنند.
▪️ همچنین مسائلی چون دخالت حکومت در مسائل معنوی، انتصابهای نادرست، توهم توطئه و تخریب دولتهای پیشین، بهجای تمرکز بر حل مشکلات واقعی، تنها بر بیاعتمادی عمومی افزوده است.گویی هر کسی که به قدرت میرسد، خوب است و دیگران بد هستند.
▪️ از ابتدای انقلاب تا به امروز، آنهایی که در رأس قدرت اجرایی قرار گرفتند، یا به سازشکاری و یا به لیبرالیسم و انحرافات فکری، متهم شدند. سرمایه اجتماعی، که باید یکی از ارزشمندترین داراییهای جامعه باشد، به هیچ انگاشته شده و به سادگی قربانی شده است. در برخی موارد حتی عدهای در بهکارگیری واژه توسعه نیز احتیاط میکنند.
▪️ شما میدانید که وقتی از توسعه صحبت میکنیم، گاهی برخی آن را نفی کرده و به آن اشاره میکنند که عمق آن کم بوده و یا سرعت رشد آن کند است و به جای آن خواهان حرکت انقلابی، سریع و پیشرونده هستند که این را به توسعه ترجیح میدهند. از همین رو، بسیاری به جای واژه توسعه از کلماتی چون پیشرفت یا رشد استفاده میکنند.
▪️ من اما اینگونه نمیاندیشم. چرا که ویژگی اصلی توسعه را در همهجانبه بودن آن میبینم، و به اعتقاد من توسعه یک ماتریس است که اضلاع آن باید همزمان با یکدیگر رشد کرده و یا به موازات یکدیگر پیش روند. اگر یک قسمت بخواهد سریعتر از قسمتهای دیگر رشد کند، دیگر نمیتوان آن را توسعه نامید و نتیجه آن رشدی ناهماهنگ و نامتوازن خواهد بود. که من این وضعیت را طبیعی نمیبینم و فکر میکنم وضعیت خودساختهای است که خودمان در حصاری که ایجاد کردیم گرفتارش شدهایم.
▪️ شکلگیری برنامه ما، به نظرم از شروع ایراد دارد. چرا که به گمان من منشأ آن سیاستی که برای برنامه تعیین تکلیف میکند، خواسته واقعی مردم نیست. در صورتیکه برای اینکه برنامهای تحققیافتنی و مورد حمایت مردم باشد، باید در آن برنامه مردم بهطور فعال دخیل باشند. چرا که این تنها متعلق به دولت نبوده و برنامهای برای کل کشور است. لذا فکر میکنم که نقص ما در برنامهریزی، یکی مردمی نبودن خاستگاهش و دوم بیطرف نبودن برنامهریزها میباشد.
▪️ به گمان من اگر واقعا عزمی برای اصلاح نظام وجود داشته باشد، در درجه اول باید در احیای اعتمادی که بین بخش عظیمی از مردم و حکومت از بین رفته است، تلاش کرد. احیای این اعتماد بهگونهای است که مردم احساس کنند حرفشان شنیده میشود. شنیدهشدن حرفشان به معنای این است که در عمل اتفاقی بیفتد که برای طرفین مزیت داشته باشد.
▪️ از سوی دیگر رفتارها باید بر اساس شایستگیها و تواناییهای افراد برای خدمت به مردم باشد، نه اینکه دایره خودی و غیرخودی به حدی محدود شود که افراد براساس تعلقات خاص وارد عرصه شوند.
▪️ همچنین، در انتصابات باید بر ضابطهگرایی تأکید شود، نه رابطهگرایی. متأسفانه گاهی اوقات افرادی منصوب میشوند که پس از مدتی، فسادهایی از آنها نمایان میشود. این امر نه تنها به اعتماد مردم آسیب میزند، بلکه کارایی و اثرگذاری دستگاههای اجرایی را نیز کاهش میدهد.
▪️ لازم به ذکر است که این اصلاحات به معنای عقبنشینی از اصول نیست، بلکه نشاندهنده این است که کشور باید در خدمت مردم باشد. در نهایت، جلب اعتماد مردم برای پیشرفت و توسعه پایدار ضروری است و بدون آن، هیچگونه برنامهای برای دستیابی به توسعه ممکن نخواهد بود.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
✅ نکات کلیدی مصاحبه با مهندس مرتضی حاجی، سیاستمدار
🗓 این مصاحبه در تابستان ۱۴۰۱ انجام شده است.
@pooyeshfekri
▪️ ما در جمهوری اسلامی با شعارهای بسیار بلندپروازانهای در آغاز انقلاب حرکت کردیم که بسیاری از آنها بهطور واقعگرایانه قابلیت تحقق نداشتند. در آن زمان، جو احساسی حاکم بود و شرایط ایجاب میکرد که شعارگونه رفتار کنیم. اما وقتی وارد عرصه عمل شدیم، واقعیتها نشان داد که توانایی لازم برای تحقق این وعدهها وجود نداشت.
▪️ در ابتدای انقلاب، به دلیل تغییر نظام، ناگزیر بودیم مسئولیتها را به افرادی بسپاریم که سابقه مدیریتی و اجرایی نداشتند، اما این روند به یک عادت ماندگار تبدیل شد. هر دولتی که میآمد، گذشته را نفی میکرد و با شعار تحول، وعدههای بزرگ میداد، بیآنکه بر تجربههای پیشین تکیه کند.
▪️ به گمان من ضعف اصلی این کار، نبود سیاستگذاری و برنامهریزی درست و اجرای درست برنامه است. بههرحال، آنچه به مردم گفتهایم، در آنها توقعی را ایجاد نموده، درحالی که در عمل خلاف آن را ملاحظه میکنند؛ این سالهای آخر هم که شیب تند مشکلات اقتصادی، فشار زیادی را به مردم وارد کرده است و مجالی هم برای آنان فراهم نمیشود تا بتوانند دیدگاهها و مطالبات خود را در فضایی مناسب بیان کنند.
▪️ همچنین مسائلی چون دخالت حکومت در مسائل معنوی، انتصابهای نادرست، توهم توطئه و تخریب دولتهای پیشین، بهجای تمرکز بر حل مشکلات واقعی، تنها بر بیاعتمادی عمومی افزوده است.گویی هر کسی که به قدرت میرسد، خوب است و دیگران بد هستند.
▪️ از ابتدای انقلاب تا به امروز، آنهایی که در رأس قدرت اجرایی قرار گرفتند، یا به سازشکاری و یا به لیبرالیسم و انحرافات فکری، متهم شدند. سرمایه اجتماعی، که باید یکی از ارزشمندترین داراییهای جامعه باشد، به هیچ انگاشته شده و به سادگی قربانی شده است. در برخی موارد حتی عدهای در بهکارگیری واژه توسعه نیز احتیاط میکنند.
▪️ شما میدانید که وقتی از توسعه صحبت میکنیم، گاهی برخی آن را نفی کرده و به آن اشاره میکنند که عمق آن کم بوده و یا سرعت رشد آن کند است و به جای آن خواهان حرکت انقلابی، سریع و پیشرونده هستند که این را به توسعه ترجیح میدهند. از همین رو، بسیاری به جای واژه توسعه از کلماتی چون پیشرفت یا رشد استفاده میکنند.
▪️ من اما اینگونه نمیاندیشم. چرا که ویژگی اصلی توسعه را در همهجانبه بودن آن میبینم، و به اعتقاد من توسعه یک ماتریس است که اضلاع آن باید همزمان با یکدیگر رشد کرده و یا به موازات یکدیگر پیش روند. اگر یک قسمت بخواهد سریعتر از قسمتهای دیگر رشد کند، دیگر نمیتوان آن را توسعه نامید و نتیجه آن رشدی ناهماهنگ و نامتوازن خواهد بود. که من این وضعیت را طبیعی نمیبینم و فکر میکنم وضعیت خودساختهای است که خودمان در حصاری که ایجاد کردیم گرفتارش شدهایم.
▪️ شکلگیری برنامه ما، به نظرم از شروع ایراد دارد. چرا که به گمان من منشأ آن سیاستی که برای برنامه تعیین تکلیف میکند، خواسته واقعی مردم نیست. در صورتیکه برای اینکه برنامهای تحققیافتنی و مورد حمایت مردم باشد، باید در آن برنامه مردم بهطور فعال دخیل باشند. چرا که این تنها متعلق به دولت نبوده و برنامهای برای کل کشور است. لذا فکر میکنم که نقص ما در برنامهریزی، یکی مردمی نبودن خاستگاهش و دوم بیطرف نبودن برنامهریزها میباشد.
▪️ به گمان من اگر واقعا عزمی برای اصلاح نظام وجود داشته باشد، در درجه اول باید در احیای اعتمادی که بین بخش عظیمی از مردم و حکومت از بین رفته است، تلاش کرد. احیای این اعتماد بهگونهای است که مردم احساس کنند حرفشان شنیده میشود. شنیدهشدن حرفشان به معنای این است که در عمل اتفاقی بیفتد که برای طرفین مزیت داشته باشد.
▪️ از سوی دیگر رفتارها باید بر اساس شایستگیها و تواناییهای افراد برای خدمت به مردم باشد، نه اینکه دایره خودی و غیرخودی به حدی محدود شود که افراد براساس تعلقات خاص وارد عرصه شوند.
▪️ همچنین، در انتصابات باید بر ضابطهگرایی تأکید شود، نه رابطهگرایی. متأسفانه گاهی اوقات افرادی منصوب میشوند که پس از مدتی، فسادهایی از آنها نمایان میشود. این امر نه تنها به اعتماد مردم آسیب میزند، بلکه کارایی و اثرگذاری دستگاههای اجرایی را نیز کاهش میدهد.
▪️ لازم به ذکر است که این اصلاحات به معنای عقبنشینی از اصول نیست، بلکه نشاندهنده این است که کشور باید در خدمت مردم باشد. در نهایت، جلب اعتماد مردم برای پیشرفت و توسعه پایدار ضروری است و بدون آن، هیچگونه برنامهای برای دستیابی به توسعه ممکن نخواهد بود.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
Pooyeshfekri
اگر عزمی برای توسعه است، اعتماد را احیا کنید. والسلام! - پویش فکری توسعه
گفتگوی توسعه با مهندس مرتضی حاجی، استاندار مازندران در دولت محمد علی رجایی و میرحسین موسوی و وزیر تعاون و وزیر آموزش و پرورش در دولت های اول و دوم محمد خاتمی
🟠 ایران جزو کشورهای گرسنه نیست!
📃 خلاصه گزارش شاخص گرسنگی جهانی ۲۰۲۴
✍️ حریر رحیمی
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 شاخص جهانی گرسنگی (GHI) در سال 2016 عدد 18.8 را (در مقیاس 100) نشان میدهد که این عدد در سال 2024 به مقدار 18.3 کاهش یافته است.
🔸 با این روند، اگر بخواهیم گرسنگی جهان را ریشهکن کنیم، 130 سال طول میکشد و در سال 2160 به گرسنگی صفر دست خواهیم یافت! بنابراین روند کاهش گرسنگی در جهان اصلا با سرعت مناسبی پیش نمیرود.
🔸 اما ایران جزو کشورهای گرسنه در جهان نیست. یعنی ایران در سال 2024 با شاخص 7.4 (در مقیاس 100) جزو کشورهایی با گرسنگی کم محسوب میشود که رتبه 37 در بین 127 کشور را دارد.
🔸 در سال 2024 کشورهایی که بیشتر درگیر جنگ بودهاند مانند یمن، سومالی، چاد، ماداگاسکار، سوریه، نوار غزه و ... از گرسنگی شدید رنج بردند.
🔸 بنابراین اگر نهادهای بین المللی قصد دارند زودترین حالت ممکن گرسنگی را ریشهکن کنند باید به فکر پایان بخشیدن به جنگ در کشورهای مخلتف باشند.
🔸 هرچند در ایران در طول سالهای گذشته روند نسبتا رو به رشدی را در این شاخص شاهد هستیم (گرسنگی در حال بیشتر شدن است) ولی در مجموع در طول دو دهه اخیر گرسنگی در ایران نیز کمتر شده است.
🔸 یعنی از سال 2000 شاخص گرسنگی در ایران از 13.7 کاهش یافته و در سال 2022 به 6.5 رسیده است. اما در سه سال گذشته میزان گرسنگی دوباره از 6.5 به 7.4 افزایش یافته است. تخمینها در رابطه با سال 2025 نشان میدهد روند بدتر شدن این شاخص ادامه خواهد داشت.
🔸 کشورهایی مانند بنگلادش، موزامبیک، نپال، سومالی و توگو طی سالهای اخیر موفق به کاهش چشمگیر گرسنگی شدهاند. این پیشرفتها ناشی از سرمایهگذاریهای بیشتر در بخشهای کشاورزی، بهبود زیرساختها و اجرای برنامههای دولتی و بینالمللی برای مبارزه با سوءتغذیه و فقر بوده است.
🔸 این کشورها نشان دادهاند که حتی در شرایط سخت، با تلاشهای مؤثر میتوان به پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه کاهش گرسنگی دست یافت.
🔸 به طور خلاصه گزارش شاخص گرسنگی جهانی نشان میدهد ایران در طول دو دهه گذشته عملکرد نسبتا مناسبی در کاهش گرسنگی داشته است، اما در طول سالهای اخیر این روند متوقف شده و رو به بدتر شدن گذاشته است.
🔸 با توجه به اینکه اکثر کشورهایی که درگیر جنگ هستند، وضعیت بدی را در شاخص گرسنگی جهانی دارند، اگر ایران بخواهد به ورطه گرسنگی دچار نشود، باید تا حد ممکن از جنگ دوری کند و در اولین فرصت سیاستهای حمایتی را برای اقشار پایین درآمدی در دستور کار قرار دهد.
📃 برای خواندن متن کامل گزارش کلیک کنید.
📃 خلاصه گزارش شاخص گرسنگی جهانی ۲۰۲۴
✍️ حریر رحیمی
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔸 شاخص جهانی گرسنگی (GHI) در سال 2016 عدد 18.8 را (در مقیاس 100) نشان میدهد که این عدد در سال 2024 به مقدار 18.3 کاهش یافته است.
🔸 با این روند، اگر بخواهیم گرسنگی جهان را ریشهکن کنیم، 130 سال طول میکشد و در سال 2160 به گرسنگی صفر دست خواهیم یافت! بنابراین روند کاهش گرسنگی در جهان اصلا با سرعت مناسبی پیش نمیرود.
🔸 اما ایران جزو کشورهای گرسنه در جهان نیست. یعنی ایران در سال 2024 با شاخص 7.4 (در مقیاس 100) جزو کشورهایی با گرسنگی کم محسوب میشود که رتبه 37 در بین 127 کشور را دارد.
🔸 در سال 2024 کشورهایی که بیشتر درگیر جنگ بودهاند مانند یمن، سومالی، چاد، ماداگاسکار، سوریه، نوار غزه و ... از گرسنگی شدید رنج بردند.
🔸 بنابراین اگر نهادهای بین المللی قصد دارند زودترین حالت ممکن گرسنگی را ریشهکن کنند باید به فکر پایان بخشیدن به جنگ در کشورهای مخلتف باشند.
🔸 هرچند در ایران در طول سالهای گذشته روند نسبتا رو به رشدی را در این شاخص شاهد هستیم (گرسنگی در حال بیشتر شدن است) ولی در مجموع در طول دو دهه اخیر گرسنگی در ایران نیز کمتر شده است.
🔸 یعنی از سال 2000 شاخص گرسنگی در ایران از 13.7 کاهش یافته و در سال 2022 به 6.5 رسیده است. اما در سه سال گذشته میزان گرسنگی دوباره از 6.5 به 7.4 افزایش یافته است. تخمینها در رابطه با سال 2025 نشان میدهد روند بدتر شدن این شاخص ادامه خواهد داشت.
🔸 کشورهایی مانند بنگلادش، موزامبیک، نپال، سومالی و توگو طی سالهای اخیر موفق به کاهش چشمگیر گرسنگی شدهاند. این پیشرفتها ناشی از سرمایهگذاریهای بیشتر در بخشهای کشاورزی، بهبود زیرساختها و اجرای برنامههای دولتی و بینالمللی برای مبارزه با سوءتغذیه و فقر بوده است.
🔸 این کشورها نشان دادهاند که حتی در شرایط سخت، با تلاشهای مؤثر میتوان به پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه کاهش گرسنگی دست یافت.
🔸 به طور خلاصه گزارش شاخص گرسنگی جهانی نشان میدهد ایران در طول دو دهه گذشته عملکرد نسبتا مناسبی در کاهش گرسنگی داشته است، اما در طول سالهای اخیر این روند متوقف شده و رو به بدتر شدن گذاشته است.
🔸 با توجه به اینکه اکثر کشورهایی که درگیر جنگ هستند، وضعیت بدی را در شاخص گرسنگی جهانی دارند، اگر ایران بخواهد به ورطه گرسنگی دچار نشود، باید تا حد ممکن از جنگ دوری کند و در اولین فرصت سیاستهای حمایتی را برای اقشار پایین درآمدی در دستور کار قرار دهد.
📃 برای خواندن متن کامل گزارش کلیک کنید.
Pooyeshfekri
ایران جزو کشورهای گرسنه نیست! - پویش فکری توسعه
در سالهای اخیر، امنیت غذایی به یکی از دغدغههای مهم در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، تبدیل شده است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 انتشار فصل دوم از «درس گفتارهای توسعه»
📚 با موضوع «دولت و توسعه»
🎤 دکتر محسن رنانی
🎬 به زودی در پویش فکری توسعه ...
منتظر باشید ...
✅ دسترسی به فصل اول درس گفتارهای توسعه محسن رنانی
@pooyeshfekri
📚 با موضوع «دولت و توسعه»
🎤 دکتر محسن رنانی
🎬 به زودی در پویش فکری توسعه ...
منتظر باشید ...
✅ دسترسی به فصل اول درس گفتارهای توسعه محسن رنانی
@pooyeshfekri
📙 روایت محمد-سان به چاپ دوم رسید ...
📝 (روایت محدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران)
@pooyeshfekri
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر چاپ دوم این کتاب:
🔸 «روایت محمد-سان» زود (حدود چهار ماه بعد از رونمایی) به چاپ دوم رسید. این خبر دلپذیری است. این نشان میدهد که مسئلۀ توسعه بهویژه از منظر کودکی، مدرسه، تربیت و نظامآموزشی، اکنون دغدغهای جدی شده است و خیل گستردهای از اهالی فرهنگ و اندیشه، به امید یافتن راهی برای تحول در آن، مشتاق گفتوگو درباره آن هستند.
🔸 خوشبختانه در سالهای اخیر، برای تحول در حوزۀ آموزشوپرورش، تقریباً نگاهها از حوزۀ رسمی به سوی خودمان چرخیده است؛ یعنی خودمان باید راهی برای خودمان بیابیم و دیگر منتظر شهاب ثاقبی در آسمان سیاست نباشیم. ای کاش در همۀ حوزهها این چرخش رخ دهد.
🔸 تفاوت محمد-سان با بقیۀ روایتگران توسعه (۲۵ روایتگری که تاکنون روایت آنها را استخراج کردهایم) در این بوده است که با پایان یافتن تدوین روایت و رونمایی از کتاب آن، پروژه روایتش پایان نیافته است، بلکه تازه آغاز شده است.
🔸 از همان روز اول پس از رونمایی، محمد-سان به دنبال گرفتن نظرات دربارۀ کتاب بود و گفتوگوهایش با منتقدان کتابش تازه شروع شد. نشستهای گفتوگویی و رفتوبرگشت نوشتاری نظرات.
🔸 محمد-سان دیالوگ را نخست با خود کتاب آغاز میکند و سپس با خوانندگان و شنوندگان کتاب و سپس با منتقدان کتاب و این چرخه را همچنان ادامه میدهد، نه تا جایی که خودش یا همه خسته شوند، بلکه تا جایی که منطق دیالوگ فرمان توقف بدهد. یعنی زاده شود ایدهای که باید زاده شود و بلوغ یابد، اندیشهای که باید بلوغ یابد.
🔸 در واقع در فرایند چنین رفت و برگشتی بوده است که نقدهای سه استادی که در نشست رونمایی شرکت کردند، و پرسیدند و نقد کردند و به پرسش حاضران پاسخ دادند، نهایتاً به همان سخنان داخل نشست پایان نیافت و پس از نشست رونمایی نیز ادامه یافت.
🔸 بهدیگر سخن، آنان در فرایند دیالوگ زایمان فکری دیگری کردند و حاصل آن مقالههای سهقلویی شد که در این چاپ دوم گنجانده شده است و این چرخه البته ادامه مییابد تا در چاپ سوم چندقلوهای دیگری به این کتاب افزوده شود. و علم زنده یعنی همین: علمی که در خودش متوقف نمیشود بلکه خود را مکرر میآفریند و در هر آفرینش، کودک اندیشۀ تازهای متولد میشود که زیباتر و پیشرفتهتر و دقیقتر و توانمندتر از والدین خویش است.
🔸 در مقدمۀ چاپ اول گفتم که چگونه درفرایند تدوین این روایت و تعامل با محمد-سان، در عمل معنای دیالوگ در ذهن من تغییر کرد. محمد-سان در فرایند رونمایی و شنیدن نقدها و نشستهای پسازآن نیز معلمی کرد و معنا و عطر «همشنوی» (دیالوگ) رابه ما چشاند.
🔸 در چاپ دوم نه تنها مقالات سه منتقد ارجمند چاپ اول روایت، افزوده شده است، بلکه اصلاحات نگارشی و ویرایشی تازهای نیز در متن روایت انجام شده است و چند پاورقی نیز در برخی صفحات افزوده شده است.
📙 کتاب روایت محمد-سان را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
📝 (روایت محدرضا سرکار آرانی از مسئله توسعه در ایران)
@pooyeshfekri
✍️ بخشی از مقدمه دکتر محسن رنانی بر چاپ دوم این کتاب:
🔸 «روایت محمد-سان» زود (حدود چهار ماه بعد از رونمایی) به چاپ دوم رسید. این خبر دلپذیری است. این نشان میدهد که مسئلۀ توسعه بهویژه از منظر کودکی، مدرسه، تربیت و نظامآموزشی، اکنون دغدغهای جدی شده است و خیل گستردهای از اهالی فرهنگ و اندیشه، به امید یافتن راهی برای تحول در آن، مشتاق گفتوگو درباره آن هستند.
🔸 خوشبختانه در سالهای اخیر، برای تحول در حوزۀ آموزشوپرورش، تقریباً نگاهها از حوزۀ رسمی به سوی خودمان چرخیده است؛ یعنی خودمان باید راهی برای خودمان بیابیم و دیگر منتظر شهاب ثاقبی در آسمان سیاست نباشیم. ای کاش در همۀ حوزهها این چرخش رخ دهد.
🔸 تفاوت محمد-سان با بقیۀ روایتگران توسعه (۲۵ روایتگری که تاکنون روایت آنها را استخراج کردهایم) در این بوده است که با پایان یافتن تدوین روایت و رونمایی از کتاب آن، پروژه روایتش پایان نیافته است، بلکه تازه آغاز شده است.
🔸 از همان روز اول پس از رونمایی، محمد-سان به دنبال گرفتن نظرات دربارۀ کتاب بود و گفتوگوهایش با منتقدان کتابش تازه شروع شد. نشستهای گفتوگویی و رفتوبرگشت نوشتاری نظرات.
🔸 محمد-سان دیالوگ را نخست با خود کتاب آغاز میکند و سپس با خوانندگان و شنوندگان کتاب و سپس با منتقدان کتاب و این چرخه را همچنان ادامه میدهد، نه تا جایی که خودش یا همه خسته شوند، بلکه تا جایی که منطق دیالوگ فرمان توقف بدهد. یعنی زاده شود ایدهای که باید زاده شود و بلوغ یابد، اندیشهای که باید بلوغ یابد.
🔸 در واقع در فرایند چنین رفت و برگشتی بوده است که نقدهای سه استادی که در نشست رونمایی شرکت کردند، و پرسیدند و نقد کردند و به پرسش حاضران پاسخ دادند، نهایتاً به همان سخنان داخل نشست پایان نیافت و پس از نشست رونمایی نیز ادامه یافت.
🔸 بهدیگر سخن، آنان در فرایند دیالوگ زایمان فکری دیگری کردند و حاصل آن مقالههای سهقلویی شد که در این چاپ دوم گنجانده شده است و این چرخه البته ادامه مییابد تا در چاپ سوم چندقلوهای دیگری به این کتاب افزوده شود. و علم زنده یعنی همین: علمی که در خودش متوقف نمیشود بلکه خود را مکرر میآفریند و در هر آفرینش، کودک اندیشۀ تازهای متولد میشود که زیباتر و پیشرفتهتر و دقیقتر و توانمندتر از والدین خویش است.
🔸 در مقدمۀ چاپ اول گفتم که چگونه درفرایند تدوین این روایت و تعامل با محمد-سان، در عمل معنای دیالوگ در ذهن من تغییر کرد. محمد-سان در فرایند رونمایی و شنیدن نقدها و نشستهای پسازآن نیز معلمی کرد و معنا و عطر «همشنوی» (دیالوگ) رابه ما چشاند.
🔸 در چاپ دوم نه تنها مقالات سه منتقد ارجمند چاپ اول روایت، افزوده شده است، بلکه اصلاحات نگارشی و ویرایشی تازهای نیز در متن روایت انجام شده است و چند پاورقی نیز در برخی صفحات افزوده شده است.
📙 کتاب روایت محمد-سان را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
Pooyeshfekri
روایت محمّد-سان - پویش فکری توسعه
روایت محمّدرضا سرکارآرانی از مسئله توسعه در ایران این روایت دعوتی است به گفت وگو برای بازاندیشی در مسئلۀ «توسعه» از منظر «پداگوژی ایرانی». قَریه به قَریه می رود تا با واکاوی شواهد عینی آموزش مدرسه ای؛ پگاه توسعه ایران را بیابد. ایدۀ امکان تکرارپذیری رویداد…
📙 «توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی»
🟠 کتابی مختصر و مفید برای نخبگانی که قصد ماندن یا قصد رفتن دارند!
@pooyeshfekri
🔸 چرا نام «نخبه» که میآید، قلبمان لبریز از اندوه میشود؟! چرا در ایران «نخبه» معادل توسعه، تحول و فناوری نیست؟ چرا بخش بزرگی از نخبگان مهاجرت میکنند؟ و چرا آنان که در کشور می مانند، تحولی ایجاد نمیکنند؟ در این میان چه کسی مقصر است؟ خود نخبهها مقصر هستند؟ یا نظام آموزشی مقصر است؟
🔸 چرا ما نمیتوانیم از نخبگان به عنوان یک سرمایه ملی به نحو مطلوبی استفاده کنیم و در نظام علمی و فناوری دنیا به جایگاه مناسب و شایستهای دست پیدا کنیم؟
🔸 نخبگان ایران چه تغییری باید بکنند و چه ملاحظاتی را باید در نظر بگیرند تا در فضای سرگردان امروز ایران افسرده و ناامید مهاجر و یا کوشه نشین نشوند؟
🔸 پاسخ این پرسشها و پرسشهای مشابه را از زبان دکتر محسن رنانی در کتابی با عنوان «توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی» خواهید یافت.
🔸 این کتاب با همکاری پویش فکری توسعه و موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است.
🔸 کتابی مختصر و مفید برای نخبگانی که قصد ماندن یا قصد رفتن دارند.
📙 کتاب «توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی» را از اینجا تهیه کنید.
🟠 کتابی مختصر و مفید برای نخبگانی که قصد ماندن یا قصد رفتن دارند!
@pooyeshfekri
🔸 چرا نام «نخبه» که میآید، قلبمان لبریز از اندوه میشود؟! چرا در ایران «نخبه» معادل توسعه، تحول و فناوری نیست؟ چرا بخش بزرگی از نخبگان مهاجرت میکنند؟ و چرا آنان که در کشور می مانند، تحولی ایجاد نمیکنند؟ در این میان چه کسی مقصر است؟ خود نخبهها مقصر هستند؟ یا نظام آموزشی مقصر است؟
🔸 چرا ما نمیتوانیم از نخبگان به عنوان یک سرمایه ملی به نحو مطلوبی استفاده کنیم و در نظام علمی و فناوری دنیا به جایگاه مناسب و شایستهای دست پیدا کنیم؟
🔸 نخبگان ایران چه تغییری باید بکنند و چه ملاحظاتی را باید در نظر بگیرند تا در فضای سرگردان امروز ایران افسرده و ناامید مهاجر و یا کوشه نشین نشوند؟
🔸 پاسخ این پرسشها و پرسشهای مشابه را از زبان دکتر محسن رنانی در کتابی با عنوان «توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی» خواهید یافت.
🔸 این کتاب با همکاری پویش فکری توسعه و موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است.
🔸 کتابی مختصر و مفید برای نخبگانی که قصد ماندن یا قصد رفتن دارند.
📙 کتاب «توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی» را از اینجا تهیه کنید.
Pooyeshfekri
توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی - پویش فکری توسعه
این کتاب شرحی ساده و جذاب از آسیبهایی است که در ایران از سوی خانواده، مدرسه و حکومت به کودکان و نوجوانان تیزهوش و جوانان نخبهی ایرانی زده میشود. کتاب به روشنی نشان میدهد که چگونه روشهای ایرانیان در تشویق، تهییج و فشار بر کودکان و نوجوانان تیزهوش، عملا…
🗳 عدالت انتقالی و ثبات دموکراتیک
❗️کوتاه، مبهم، اما بسیار مهم
✍️ دکتر داوود نجفی
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔹 در دنیای معاصر، بسیاری از کشورهای در حال گذار از اقتدارگرایی به دموکراسی با مشکلات متعدد روبهرو هستند که یکی از مهمترین آنها قرار گرفتن این کشورها بر سر دوراهی انتخاب بین «عدالت» و «مصلحت سیاسی» است.
🔹 این کشورها که پس از سالها سرکوب و نقض حقوق بشر، تلاش دارند تا دموکراسیهای پایدار ایجاد کنند، ناچارند با میراثهای اقتدارگرایانه خود مواجه شوند.
🔹 یکی از مهمترین مسائل در این فرآیندها، رسیدگی به عملکرد و اقدامات نخبگان رژیم اقتدارگرای پیشین و ایجاد یک نظام سیاسی پاسخگو است که بتواند به برقراری عدالت و پیشگیری از بازگشت به اقتدارگرایی کمک کند.
🔹 در این راستا، «عدالت انتقالی» بهعنوان مجموعهای از سازوکارها و فرآیندهای حقوقی و اجتماعی مطرح میشود که هدف آن رسیدگی به عملکرد نخبگان رژیم پیشین است.
🔹 از این منظر، چگونگی مواجهه با میراثهای اقتدارگرایانه و نحوه رسیدگی به عملکرد نخبگان اقتدارگرای پیشین، یکی از مهمترین مسائل در دوران پس از اقتدارگرایی به شمار میآید.
🔹 به عبارت دقیقتر، یکی از مهمترین معضلات در رژیمهایی که از اقتدارگرایی گذار کردهاند این است که چگونه میتوان در جوامعی که چندین دهه رژیمهای اقتدارگرای سرکوبگر را تجربه کردهاند، دموکراسیهای پایدار برقرار کرد؟
🔹 عدالت انتقالی با بهرهگیری از سازوکارهایی همچون «تصفیه سیاسی»، «کمیسیونهای حقیقتیاب» و «پاکسازیها»، در پی برقرار کردن توازن میان مواجهه با گذشته و ساختن آیندهای دموکراتیک است. با این حال، پرسشهای متعددی در این زمینه مطرح میشود:
❓آیا باید گذشته را فراموش کرد یا آن را با شفافیت مورد بررسی قرار داد؟
❓چگونه میتوان پس از گذار، همزمان عدالت و دموکراسی را باهم برقرار کرد؟
🔹 پاسخ به سئوالاتی از این دست در طول فرآیند گذار، آینده گذار دموکراتیک را مشخص میکند. به عبارت دقیقتر، دموکراسیهای نوپا نمیتوانند میراث و گذشته اقتدارگرایانه خود را فراموش کنند و ناگزیر از مواجه با آن هستند و چگونگی این مواجه سرنوشت و مسیر آینده آنها را تعیین میکند.
🔹 مهمترین مسئلهای که در فرآیند «عدالت انتقالی» باید مد نظر قرار گیرد این است که اجرای عدالت انتقالی صرفاً پایان اقتدارگرایی نیست، بلکه نقطه آغاز توسعه دموکراتیک یک کشور است.
🔹 نحوه مواجهه یک جامعه با گذشته اقتدارگرایانه خود، رفتار سیاستمداران دموکراتیک جدید را شکل میدهد، فرآیند ورود نخبگان جدید به عرصه سیاست را تعیین میکند و همچنین بر تصمیمات سیاستی تاثیرگذار است.
🔹 میزان تاثیرگذاری «عدالت انتقالی» بر ثبات دموکراتیک، در مطالعات این حوزه، به عوامل متعددی نسبت داده شده است که از مهمترین آنها میتوان به مواردی مانند میزان نهادینهسازی رژیم پیشین، میزان توزیع قدرت براساس وضعیت اقتصادی- اجتماعی در رژیم پیشین، میزان تخصصی بودن بوروکراسی در رژیم پیشین و میزان فعالیت و حضور شبکههای اقتدارگرای پیشین در دوران پسااقتدارگرایی اشاره کرد.
🔹 تجارب جهانی و مطالعات انجام شده در زمینه «عدالت انتقالی» حاکی از آن است که اجرای عدالت انتقالی بدون توجه به سازوکار و پیامدهای آن، نه تنها به ثبات دموکراتیک منجر نمیشود، بلکه خطر بازگشت اقتدارگرایی را به دنبال دارد. شاید بتوان گفت که این مسئله دلیل اصلی شکست دموکراسیهای نوپا در دستیابی به ثبات دموکراتیک است.
🔹 در برخی از کشورهایی که از اقتدارگرایی گذار کردهاند، نخبگان جدید بدون در نظر گفتن سازوکارهای مناسب برای تحقق «عدالت انتقالی» و عدم آگاهی از پیامدهای هر یک از این سازوکارها اقدام به انجام چنین کاری کردهاند.
🔹 بکارگیری هر یک از سازوکارهای عدالت انتقالی پیامدهای خاص خود را دارد که بدون در نظر گرفتن آنها اجرای عدالت انتقالی فاجعهبار خواهد بود.
🔹 کوتاه سخن اینکه، اگرچه گذار دموکراتیک و چگونگی وقوع آن مسئلهای بسیار مهم است، اما ثبات دموکراتیک و کیفیت ساختار دموکراتیک پس از آن، مسئلهای بسیار مهمتر است و نخبگان رژیمهای در حال گذار باید فراتر از گذار از اقتدارگرایی، به ثبات و کیفیت دموکراتیک پس از آن نیز توجه ویژهای کنند؛ و این امر به چگونگی اجرای «عدالت انتقالی» و نوع سازوکارهای مورد استفاده و پیامدهای آنها بستگی دارد.
🔹 از این رو، بر تمام کسانی که به دنبال دستیابی جامعه ایران به دموکراسی هستند (اعم از نخبگان و تودهها) توصیه میشود که فراتر از گذار، به «عدالت انتقالی» و پیامد آن یعنی ثبات و کیفیت دموکراتیک پس از آن نیز بیندیشند تا تجربهها و شکستهای تلخ گذشته تکرار نشود. امید که چنین شود.
❗️کوتاه، مبهم، اما بسیار مهم
✍️ دکتر داوود نجفی
پژوهشگر پویش فکری توسعه
@pooyeshfekri
🔹 در دنیای معاصر، بسیاری از کشورهای در حال گذار از اقتدارگرایی به دموکراسی با مشکلات متعدد روبهرو هستند که یکی از مهمترین آنها قرار گرفتن این کشورها بر سر دوراهی انتخاب بین «عدالت» و «مصلحت سیاسی» است.
🔹 این کشورها که پس از سالها سرکوب و نقض حقوق بشر، تلاش دارند تا دموکراسیهای پایدار ایجاد کنند، ناچارند با میراثهای اقتدارگرایانه خود مواجه شوند.
🔹 یکی از مهمترین مسائل در این فرآیندها، رسیدگی به عملکرد و اقدامات نخبگان رژیم اقتدارگرای پیشین و ایجاد یک نظام سیاسی پاسخگو است که بتواند به برقراری عدالت و پیشگیری از بازگشت به اقتدارگرایی کمک کند.
🔹 در این راستا، «عدالت انتقالی» بهعنوان مجموعهای از سازوکارها و فرآیندهای حقوقی و اجتماعی مطرح میشود که هدف آن رسیدگی به عملکرد نخبگان رژیم پیشین است.
🔹 از این منظر، چگونگی مواجهه با میراثهای اقتدارگرایانه و نحوه رسیدگی به عملکرد نخبگان اقتدارگرای پیشین، یکی از مهمترین مسائل در دوران پس از اقتدارگرایی به شمار میآید.
🔹 به عبارت دقیقتر، یکی از مهمترین معضلات در رژیمهایی که از اقتدارگرایی گذار کردهاند این است که چگونه میتوان در جوامعی که چندین دهه رژیمهای اقتدارگرای سرکوبگر را تجربه کردهاند، دموکراسیهای پایدار برقرار کرد؟
🔹 عدالت انتقالی با بهرهگیری از سازوکارهایی همچون «تصفیه سیاسی»، «کمیسیونهای حقیقتیاب» و «پاکسازیها»، در پی برقرار کردن توازن میان مواجهه با گذشته و ساختن آیندهای دموکراتیک است. با این حال، پرسشهای متعددی در این زمینه مطرح میشود:
❓آیا باید گذشته را فراموش کرد یا آن را با شفافیت مورد بررسی قرار داد؟
❓چگونه میتوان پس از گذار، همزمان عدالت و دموکراسی را باهم برقرار کرد؟
🔹 پاسخ به سئوالاتی از این دست در طول فرآیند گذار، آینده گذار دموکراتیک را مشخص میکند. به عبارت دقیقتر، دموکراسیهای نوپا نمیتوانند میراث و گذشته اقتدارگرایانه خود را فراموش کنند و ناگزیر از مواجه با آن هستند و چگونگی این مواجه سرنوشت و مسیر آینده آنها را تعیین میکند.
🔹 مهمترین مسئلهای که در فرآیند «عدالت انتقالی» باید مد نظر قرار گیرد این است که اجرای عدالت انتقالی صرفاً پایان اقتدارگرایی نیست، بلکه نقطه آغاز توسعه دموکراتیک یک کشور است.
🔹 نحوه مواجهه یک جامعه با گذشته اقتدارگرایانه خود، رفتار سیاستمداران دموکراتیک جدید را شکل میدهد، فرآیند ورود نخبگان جدید به عرصه سیاست را تعیین میکند و همچنین بر تصمیمات سیاستی تاثیرگذار است.
🔹 میزان تاثیرگذاری «عدالت انتقالی» بر ثبات دموکراتیک، در مطالعات این حوزه، به عوامل متعددی نسبت داده شده است که از مهمترین آنها میتوان به مواردی مانند میزان نهادینهسازی رژیم پیشین، میزان توزیع قدرت براساس وضعیت اقتصادی- اجتماعی در رژیم پیشین، میزان تخصصی بودن بوروکراسی در رژیم پیشین و میزان فعالیت و حضور شبکههای اقتدارگرای پیشین در دوران پسااقتدارگرایی اشاره کرد.
🔹 تجارب جهانی و مطالعات انجام شده در زمینه «عدالت انتقالی» حاکی از آن است که اجرای عدالت انتقالی بدون توجه به سازوکار و پیامدهای آن، نه تنها به ثبات دموکراتیک منجر نمیشود، بلکه خطر بازگشت اقتدارگرایی را به دنبال دارد. شاید بتوان گفت که این مسئله دلیل اصلی شکست دموکراسیهای نوپا در دستیابی به ثبات دموکراتیک است.
🔹 در برخی از کشورهایی که از اقتدارگرایی گذار کردهاند، نخبگان جدید بدون در نظر گفتن سازوکارهای مناسب برای تحقق «عدالت انتقالی» و عدم آگاهی از پیامدهای هر یک از این سازوکارها اقدام به انجام چنین کاری کردهاند.
🔹 بکارگیری هر یک از سازوکارهای عدالت انتقالی پیامدهای خاص خود را دارد که بدون در نظر گرفتن آنها اجرای عدالت انتقالی فاجعهبار خواهد بود.
🔹 کوتاه سخن اینکه، اگرچه گذار دموکراتیک و چگونگی وقوع آن مسئلهای بسیار مهم است، اما ثبات دموکراتیک و کیفیت ساختار دموکراتیک پس از آن، مسئلهای بسیار مهمتر است و نخبگان رژیمهای در حال گذار باید فراتر از گذار از اقتدارگرایی، به ثبات و کیفیت دموکراتیک پس از آن نیز توجه ویژهای کنند؛ و این امر به چگونگی اجرای «عدالت انتقالی» و نوع سازوکارهای مورد استفاده و پیامدهای آنها بستگی دارد.
🔹 از این رو، بر تمام کسانی که به دنبال دستیابی جامعه ایران به دموکراسی هستند (اعم از نخبگان و تودهها) توصیه میشود که فراتر از گذار، به «عدالت انتقالی» و پیامد آن یعنی ثبات و کیفیت دموکراتیک پس از آن نیز بیندیشند تا تجربهها و شکستهای تلخ گذشته تکرار نشود. امید که چنین شود.
Pooyeshfekri
عدالت انتقالی و ثبات دموکراتیک؛ کوتاه، مبهم، اما بسیار مهم - پویش فکری توسعه
در دنیای معاصر، بسیاری از کشورهای در حال گذار از اقتدارگرایی به دموکراسی با مشکلات متعدد روبهرو هستند.
🔴 هیچ حکومتی مقدس نیست؛ امکان نقد لازمه توسعه است ...
✅ نکات کلیدی مصاحبه با مهندس بیژن نامدار زنگنه در رابطه با مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در تابستان ۱۴۰۱ انجام شده است.
@pooyeshfekri
🔹 ناصرالدینشاه اولین پادشاه ایرانی بود که با پاسپورت و بدون جنگ وارد کشور دیگری شد، در حالی که قبل از او پادشاهان ایرانی برای ورود به کشورهای دیگر باید به زور و لشکرکشی میپرداختند. این سفرها نشاندهنده تغییرات عمیق در نگاه شاه به جهان و تمایل به پیشرفت بود.
🔹 در این زمان، آنچه که ما امروز به عنوان «توسعه» میشناسیم، تنها به معنای پذیرش دستاوردهای علمی و فناوریهای نوین است که اروپای پس از رنسانس به آن دست یافت.
🔹 پس از پایان جنگ جهانی اول و در زمانی که ایران با بیثباتی و ضعف حکومت مواجه بود، رضاخان با اتکا به قدرت خود، موفق شد تا ایران را از فروپاشی نجات دهد و امنیت و ثبات نسبی را در کشور برقرار کند. در واقع، ورود رضاخان به حکومت، در ادامه سالها تلاش نخبگان ایرانی برای توسعه و بهبود وضعیت کشور بود.
🔹 پس از آن، محمدرضا شاه به اجرای برنامههای توسعهای پرداخت که در بسیاری از زمینهها موفقیتآمیز بود، هرچند در مسائل دینی و سیاست خارجی، بهویژه روابط با آمریکا، چندان موفق عمل نکرد.
🔹 ایران بهخوبی میدانست که قدرت اقتصادیاش به سهمش در بازار نفت وابسته است، و شاه در این راستا پیوسته در حال مذاکره و دفاع از حقوق ایران بود. هرچند در مورد نحوه مدیریت و استفاده از درآمد نفت بحثهایی وجود داشت، اما نمیتوان منکر شد که کارهایی که انجام میشد، به نفع کشور بود.
🔹 در نهایت، اگرچه برخی از برنامههای شاه در ظاهر موفق بودند و به توسعه کشور کمک کردند، بحثهای مربوط به فساد و مدیریت نادرست درآمدها نیز موضوعاتی قابل توجه بود.
🔹 پس از انقلاب در برخی دورهها، مانند سالهای ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی، بهویژه حدود یک دهه از این دوران، پیشرفتهای چشمگیری داشتیم و در اواخر دولت آقای خاتمی، بسیاری از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی ایران ازجمله روابط خارجی، انسجام داخلی و عملکرد تیم مدیریتی کشور به بهترین وضعیت تاریخی خود رسیدند.
🔹 باید قبول کنیم که تاریخ بیرحمانه قضاوت میکند. ممکن است اشتباه قضاوت کند، اما در نهایت تلاش خواهد کرد که حقیقت را نمایان سازد. اگر ما به نقد گذشته خود نپردازیم، آیندهای روشن نخواهیم داشت.
🔹 وقتی میگویند «مقدس» بودنِ چیزی، منظور این است که نباید آن را نقد کرد. در حالی که هیچ چیزی نباید از نقد مصون باشد؛ حتی حکومت. وقتی میگویند «حکومت مقدس است»، من میگویم، که هیچ حکومتی مقدس نیست. حکومت و حکمرانان همه در معرض اشتباه و فساد قرار دارند.
🔹 حکومت نیز نمیتواند از نقد و اصلاح فرار کند؛ در نهایت، هیچکس نمیتواند از نتایج اعمال خود بگریزد. حکومت هیچگاه «مقدس» نخواهد بود و هیچچیز دیگری در اندیشهها نمیتواند مقدس تلقی شود. فقط یک محدوده باریک و خاص وجود دارد که ممکن است به آن مفهوم مقدس اطلاق شود، ولی نمیتوانیم همهچیز را مقدس بدانیم.
🔹 نظام مراد-مریدی که در برخی جوامع وجود دارد، بزرگترین دشمن توسعه است و سیستم اندیشهورزی را از بین میبرد و افراد را به جای فکر کردن و تصمیمگیری مستقل، به تبعیت از دیگران وادار میکند.
🔹 در حکومت و مسائل اجتماعی، فقه نباید قانونگذاری کند. وقتی یک سیستم قانونگذاری جمعی وجود دارد، دیگر جایگاهی برای فتوای فردی نیست. قانون باید الزامآور باشد و مردم موظف به رعایت آن هستند. تقلید در مسائل اجتماعی و حکومتی دیگر معنی ندارد؛ چرا که قانونگذاری باید بر اساس عقلانیت و نیازهای جامعه صورت گیرد.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
✅ نکات کلیدی مصاحبه با مهندس بیژن نامدار زنگنه در رابطه با مسئله توسعه در ایران
🗓 این مصاحبه در تابستان ۱۴۰۱ انجام شده است.
@pooyeshfekri
🔹 ناصرالدینشاه اولین پادشاه ایرانی بود که با پاسپورت و بدون جنگ وارد کشور دیگری شد، در حالی که قبل از او پادشاهان ایرانی برای ورود به کشورهای دیگر باید به زور و لشکرکشی میپرداختند. این سفرها نشاندهنده تغییرات عمیق در نگاه شاه به جهان و تمایل به پیشرفت بود.
🔹 در این زمان، آنچه که ما امروز به عنوان «توسعه» میشناسیم، تنها به معنای پذیرش دستاوردهای علمی و فناوریهای نوین است که اروپای پس از رنسانس به آن دست یافت.
🔹 پس از پایان جنگ جهانی اول و در زمانی که ایران با بیثباتی و ضعف حکومت مواجه بود، رضاخان با اتکا به قدرت خود، موفق شد تا ایران را از فروپاشی نجات دهد و امنیت و ثبات نسبی را در کشور برقرار کند. در واقع، ورود رضاخان به حکومت، در ادامه سالها تلاش نخبگان ایرانی برای توسعه و بهبود وضعیت کشور بود.
🔹 پس از آن، محمدرضا شاه به اجرای برنامههای توسعهای پرداخت که در بسیاری از زمینهها موفقیتآمیز بود، هرچند در مسائل دینی و سیاست خارجی، بهویژه روابط با آمریکا، چندان موفق عمل نکرد.
🔹 ایران بهخوبی میدانست که قدرت اقتصادیاش به سهمش در بازار نفت وابسته است، و شاه در این راستا پیوسته در حال مذاکره و دفاع از حقوق ایران بود. هرچند در مورد نحوه مدیریت و استفاده از درآمد نفت بحثهایی وجود داشت، اما نمیتوان منکر شد که کارهایی که انجام میشد، به نفع کشور بود.
🔹 در نهایت، اگرچه برخی از برنامههای شاه در ظاهر موفق بودند و به توسعه کشور کمک کردند، بحثهای مربوط به فساد و مدیریت نادرست درآمدها نیز موضوعاتی قابل توجه بود.
🔹 پس از انقلاب در برخی دورهها، مانند سالهای ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی، بهویژه حدود یک دهه از این دوران، پیشرفتهای چشمگیری داشتیم و در اواخر دولت آقای خاتمی، بسیاری از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی ایران ازجمله روابط خارجی، انسجام داخلی و عملکرد تیم مدیریتی کشور به بهترین وضعیت تاریخی خود رسیدند.
🔹 باید قبول کنیم که تاریخ بیرحمانه قضاوت میکند. ممکن است اشتباه قضاوت کند، اما در نهایت تلاش خواهد کرد که حقیقت را نمایان سازد. اگر ما به نقد گذشته خود نپردازیم، آیندهای روشن نخواهیم داشت.
🔹 وقتی میگویند «مقدس» بودنِ چیزی، منظور این است که نباید آن را نقد کرد. در حالی که هیچ چیزی نباید از نقد مصون باشد؛ حتی حکومت. وقتی میگویند «حکومت مقدس است»، من میگویم، که هیچ حکومتی مقدس نیست. حکومت و حکمرانان همه در معرض اشتباه و فساد قرار دارند.
🔹 حکومت نیز نمیتواند از نقد و اصلاح فرار کند؛ در نهایت، هیچکس نمیتواند از نتایج اعمال خود بگریزد. حکومت هیچگاه «مقدس» نخواهد بود و هیچچیز دیگری در اندیشهها نمیتواند مقدس تلقی شود. فقط یک محدوده باریک و خاص وجود دارد که ممکن است به آن مفهوم مقدس اطلاق شود، ولی نمیتوانیم همهچیز را مقدس بدانیم.
🔹 نظام مراد-مریدی که در برخی جوامع وجود دارد، بزرگترین دشمن توسعه است و سیستم اندیشهورزی را از بین میبرد و افراد را به جای فکر کردن و تصمیمگیری مستقل، به تبعیت از دیگران وادار میکند.
🔹 در حکومت و مسائل اجتماعی، فقه نباید قانونگذاری کند. وقتی یک سیستم قانونگذاری جمعی وجود دارد، دیگر جایگاهی برای فتوای فردی نیست. قانون باید الزامآور باشد و مردم موظف به رعایت آن هستند. تقلید در مسائل اجتماعی و حکومتی دیگر معنی ندارد؛ چرا که قانونگذاری باید بر اساس عقلانیت و نیازهای جامعه صورت گیرد.
📃 برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.
🤝 برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.
Pooyeshfekri
هیچ حکومتی مقدس نیست؛ امکان نقد لازمه توسعه است - پویش فکری توسعه
خلاصه مصاحبه با مهندس بیژن نامدار زنگنه در رابطه با مسئله توسعه در ایران
📖 فرصت مطالعاتی در زندان!
✍️ علیرضا غریبدوست
دبیر انجمن حقوقشناسی
@pooyeshfekri
🔸 مطلع شدم که وضعیت پرونده قضائی تشکیل شده علیه دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان و یکی از شاخصترین پرچمداران «توسعه در ایران» بالا گرفته و برخلاف گمانهزنیها، با شیب تندی روال قضائی خود را طی میکند.
🔸 داستان از اینجا آغاز شد که چند روز پس از پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات و همزمان با عضویت دکتر رنانی در «شورای راهبری دولت» با شکایت «یک مرجع رسمی» پروندهای علیه او نسبت به یکی از یادداشتهایش تشکیل و به دادسرا احضار شد.
🔸 ایشان موضوع را اطلاع رسانی نکرد و با دفاعیات حقوقی که او و وکلایش ارائه کردند، انتظار میرفت قرار منع تعقیب صادر شود؛ اما در ادامه «یک مرجع رسمی دیگر» نیز وارد شد و ضمن پیوستکردن برخی مقالات دیگر ایشان به پرونده، از دکتر رنانی خواستند که 2۴ مقاله و سخنرانی و یادداشت خود را از سایت حذف کند در غیر اینصورت دستور فیلترینگ سایت صادر خواهد شد!
🔸 دکتر رنانی این دستور را پذیرفت اما به نظر میرسید به دو دلیل و در اعتراض به روند پرونده و بهصورت نمادین همه فعالیتهای اجتماعی و کنشگرانه خود را در فضای حقیقی و مجازی متوقف کرد و موضوع را در قالب یک متن کوتاه اطلاعرسانی کرد.
🔸 نخست اینکه از آغاز رسیدگی به پرونده، هر بار که احضار شد، یادداشتهای جدیدش نیز به پرونده افزوده شده بود و بر مصادیق و عناوین اتهامی افزوده شده و حجم پرونده مرتب افزایش یافته است.
🔸 یعنی او هرچه در این فاصله میگفت و مینوشت و سخنرانی میکرد، وضعیت وخیمتر میشد و تا آنجا که حقیر اطلاع دارم تاکنون تعداد مطالب قدیمی و جدید در پرونده ایشان از صد مقاله و سخنرانی عبور کرده است! پس داوطلبانه «سکوت» پیشه کرد تا «تنشافزایی» نکند و دستگاه دادگستری، برداشت «تقابل» از رفتار او نکنند.
🔸 دلیل دیگر هم این بود که نمیشد این تعداد یادداشت و مقاله را بدون توضیح از دسترس عموم در سایت خارج کرد و انتظار داشت که واکنشی نسبت به آن از ناحیه مخاطب به وجود نیاید.
🔸 اطلاعرسانی کوتاه ایشان از دستور قضائی در تاریخ 15 دی، واکنشهای بسیاری را برانگیخت اما دکتر رنانی همچنان به سکوت خود ادامه داد.
🔸 شاید میخواسته به زبان سکوت اعتراض کند و بگوید که دوره «فعالیت روشنفکری» و «کنشگری اجتماعی» در کشور رو به پایان است و این پیام را دریافته و احتمالا دیگر اجازه نمیدهند صدای کنشگران خیرخواه که از اصلاحگری و تحولخواهی خشونتپرهیز دم میزنند، شنیده شود!
🔸 چند روز بعد، برخی دوستداران و دانشجویان ایشان پویشی درخصوص این برخورد قضائی در سایت کارزار ترتیب دادند که با دستور قضائی، سایت کارزار آن پویش را متوقف کرد.
🔸 متعاقب آن و پس از نامه دهها صاحبنظر و استاد دانشگاه خطاب به رئیسجمهور، آقای دکتر پزشکیان در اواخر دیماه و در جلسه دولت از وزیران اطلاعات و دادگستری خواست مشکل را پیگیری کنند و گفت «قرار ما این نبود!».
🔸 پس از دستور دکتر پزشکیان و پیگیری برخی مقامات عالیرتبه کشوری، اغلب انتظار داشتیم که با «قرار منع تعقیب»، پرونده مختومه شود؛ چون محرز بود که اتهاماتی که به دکتر رنانی منتسب شده، وارد نیست. اما این دادستان اصفهان بود که باید به این نتیجه میرسید نه امثال ما!
🔸 چند روز بعد، با وجود پیگیری مسئولان عالیرتبه قضائی و دولتی، شعبه رسیدگیکننده در دادسرا، «قرار جلب به دادرسی» صادر کرد و متعاقب آن دادستان نیز با قرار جلب به دادرسی «موافقت» کرد و با «صدور کیفرخواست» محرز شد که از نظر دادستانی، اظهارات و نوشتههای دکتر محسن رنانی، در طول سالیان گذشته از مصادیق «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» است!
🔸 البته پرونده هنوز در جریان است و امیدوارم در مرحله رسیدگی، قضات محترم دادگاه بر منهج عدل، داوری کنند. از جزئیات پرونده و مصادیق اتهامی ایشان اطلاع دقیق ندارم اما هرچه میاندیشم نمیتوانم نمونهای برای «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» در گفتار و یادداشتها و سخنرانیهای ایشان بیابم، مگر اینکه بشود یک یا چند جمله را بدون مقدمه و مؤخره، از متن اصلی تفکیک کرده و بیرون از متن اصلی، از مصادیق جرائم مذکور شناسایی کرد!
🔸 متأسفانه برخی از ما حقوقخواندهها، مطالعات میانرشتهای و فرارشتهای نداریم، «هرمنوتیک» نمیدانیم و از دانش تفسیر متون اجتماعی و فرهنگی، چندان آگاه نیستیم.
🔸 اگر میدانستیم، تنها با استناد به یک «گزاره» یا «جمله» که مستقل از متن و زمینه اصلی، «خارجنویسی» شده، افراد را با چند کلمه و جمله داوری نمیکردیم. ای کاش «کانتکست» و زمینه نوشتههای کسانی چون دکتر محسن رنانی، در داوری یادداشتها و سخنرانیهایش در نظر گرفته شود...
ادامه یادداشت را در شرق بخوانید.
✍️ علیرضا غریبدوست
دبیر انجمن حقوقشناسی
@pooyeshfekri
🔸 مطلع شدم که وضعیت پرونده قضائی تشکیل شده علیه دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان و یکی از شاخصترین پرچمداران «توسعه در ایران» بالا گرفته و برخلاف گمانهزنیها، با شیب تندی روال قضائی خود را طی میکند.
🔸 داستان از اینجا آغاز شد که چند روز پس از پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات و همزمان با عضویت دکتر رنانی در «شورای راهبری دولت» با شکایت «یک مرجع رسمی» پروندهای علیه او نسبت به یکی از یادداشتهایش تشکیل و به دادسرا احضار شد.
🔸 ایشان موضوع را اطلاع رسانی نکرد و با دفاعیات حقوقی که او و وکلایش ارائه کردند، انتظار میرفت قرار منع تعقیب صادر شود؛ اما در ادامه «یک مرجع رسمی دیگر» نیز وارد شد و ضمن پیوستکردن برخی مقالات دیگر ایشان به پرونده، از دکتر رنانی خواستند که 2۴ مقاله و سخنرانی و یادداشت خود را از سایت حذف کند در غیر اینصورت دستور فیلترینگ سایت صادر خواهد شد!
🔸 دکتر رنانی این دستور را پذیرفت اما به نظر میرسید به دو دلیل و در اعتراض به روند پرونده و بهصورت نمادین همه فعالیتهای اجتماعی و کنشگرانه خود را در فضای حقیقی و مجازی متوقف کرد و موضوع را در قالب یک متن کوتاه اطلاعرسانی کرد.
🔸 نخست اینکه از آغاز رسیدگی به پرونده، هر بار که احضار شد، یادداشتهای جدیدش نیز به پرونده افزوده شده بود و بر مصادیق و عناوین اتهامی افزوده شده و حجم پرونده مرتب افزایش یافته است.
🔸 یعنی او هرچه در این فاصله میگفت و مینوشت و سخنرانی میکرد، وضعیت وخیمتر میشد و تا آنجا که حقیر اطلاع دارم تاکنون تعداد مطالب قدیمی و جدید در پرونده ایشان از صد مقاله و سخنرانی عبور کرده است! پس داوطلبانه «سکوت» پیشه کرد تا «تنشافزایی» نکند و دستگاه دادگستری، برداشت «تقابل» از رفتار او نکنند.
🔸 دلیل دیگر هم این بود که نمیشد این تعداد یادداشت و مقاله را بدون توضیح از دسترس عموم در سایت خارج کرد و انتظار داشت که واکنشی نسبت به آن از ناحیه مخاطب به وجود نیاید.
🔸 اطلاعرسانی کوتاه ایشان از دستور قضائی در تاریخ 15 دی، واکنشهای بسیاری را برانگیخت اما دکتر رنانی همچنان به سکوت خود ادامه داد.
🔸 شاید میخواسته به زبان سکوت اعتراض کند و بگوید که دوره «فعالیت روشنفکری» و «کنشگری اجتماعی» در کشور رو به پایان است و این پیام را دریافته و احتمالا دیگر اجازه نمیدهند صدای کنشگران خیرخواه که از اصلاحگری و تحولخواهی خشونتپرهیز دم میزنند، شنیده شود!
🔸 چند روز بعد، برخی دوستداران و دانشجویان ایشان پویشی درخصوص این برخورد قضائی در سایت کارزار ترتیب دادند که با دستور قضائی، سایت کارزار آن پویش را متوقف کرد.
🔸 متعاقب آن و پس از نامه دهها صاحبنظر و استاد دانشگاه خطاب به رئیسجمهور، آقای دکتر پزشکیان در اواخر دیماه و در جلسه دولت از وزیران اطلاعات و دادگستری خواست مشکل را پیگیری کنند و گفت «قرار ما این نبود!».
🔸 پس از دستور دکتر پزشکیان و پیگیری برخی مقامات عالیرتبه کشوری، اغلب انتظار داشتیم که با «قرار منع تعقیب»، پرونده مختومه شود؛ چون محرز بود که اتهاماتی که به دکتر رنانی منتسب شده، وارد نیست. اما این دادستان اصفهان بود که باید به این نتیجه میرسید نه امثال ما!
🔸 چند روز بعد، با وجود پیگیری مسئولان عالیرتبه قضائی و دولتی، شعبه رسیدگیکننده در دادسرا، «قرار جلب به دادرسی» صادر کرد و متعاقب آن دادستان نیز با قرار جلب به دادرسی «موافقت» کرد و با «صدور کیفرخواست» محرز شد که از نظر دادستانی، اظهارات و نوشتههای دکتر محسن رنانی، در طول سالیان گذشته از مصادیق «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» است!
🔸 البته پرونده هنوز در جریان است و امیدوارم در مرحله رسیدگی، قضات محترم دادگاه بر منهج عدل، داوری کنند. از جزئیات پرونده و مصادیق اتهامی ایشان اطلاع دقیق ندارم اما هرچه میاندیشم نمیتوانم نمونهای برای «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» در گفتار و یادداشتها و سخنرانیهای ایشان بیابم، مگر اینکه بشود یک یا چند جمله را بدون مقدمه و مؤخره، از متن اصلی تفکیک کرده و بیرون از متن اصلی، از مصادیق جرائم مذکور شناسایی کرد!
🔸 متأسفانه برخی از ما حقوقخواندهها، مطالعات میانرشتهای و فرارشتهای نداریم، «هرمنوتیک» نمیدانیم و از دانش تفسیر متون اجتماعی و فرهنگی، چندان آگاه نیستیم.
🔸 اگر میدانستیم، تنها با استناد به یک «گزاره» یا «جمله» که مستقل از متن و زمینه اصلی، «خارجنویسی» شده، افراد را با چند کلمه و جمله داوری نمیکردیم. ای کاش «کانتکست» و زمینه نوشتههای کسانی چون دکتر محسن رنانی، در داوری یادداشتها و سخنرانیهایش در نظر گرفته شود...
ادامه یادداشت را در شرق بخوانید.
شرق
فرصت مطالعاتی در زندان!
مطلع شدم که وضعیت پرونده قضائی تشکیل شده علیه دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان و یکی از شاخصترین پرچمداران «توسعه در ایران» بالا گرفته و برخلاف گمانهزنیها، با شیب تندی روال قضائی خود را طی میکند.
📘 کتاب روایت مسعود منتشر شد
📝 روایت دکتر مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران
@pooyeshfekri
✍️ خلاصه ای از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مسعود
🔹 ... شاید نیلی را بتوان تنها شخصیت آکادمیک رویکرد اقتصاد جریان اصلی (اقتصاد نئوکلاسیک) در ایران پس از انقلاب دانست که فرصتی یافته تا بیش از سه دهه، بهطور متناوب، مستقیم یا غیرمستقیم، دیدگاههای اقتصادی بازارگرایانهاش را وارد عرصه سیاستگذاری اقتصادی کند.
🔹 نیلی به خودش نگاهی دوگانه دارد و انتظار دارد که دیگران نیز او را اینگونه ببینند: نخست نیلی آکادمیک و دوم نیلی تکنوکرات و اجرایی. او میگوید همواره آماده است تا از نظریات نیلی آکادمیک دفاع کند؛ اما بهصراحت نیز گفته است که دفاع از وضعیت و سیاستهایی که مطابق نظریات او شکل گرفته و اجرا شده است، کار مشکلی است؛
🔹 چرا که در عرصه عمل و هنگام اجرای سیاستها، یا بخش قابلتوجهی از نظریات او اجرایی نشده و یا گاهی نظریات او مصادرهبهمطلوب شده و به شکلی که دلخواه گروههای درون ساختار قدرت بوده، به اجرا درآمده است. برایناساس، او اعتقاد دارد که نتایج حاصل از آن سیاستها را نباید نتایج اجرایی شدن اندیشههای او دانست.
🔹 به گمان من، پس از سه دهه حضور در صف مقدم سیاستگذاری، در سالهای اخیر زبان نیلی از زبان فنی و صرفاً اقتصادی، به زبان رویکردهای اقتصاد سیاسی و نهادی نزدیک شده است.
🔹 مقایسه مصاحبهها و نیز مقالاتی که نیلی در سالهای اخیر بهتنهایی یا مشترک منتشر کرده است، با مقالات او در دهههای پیش از آن، بهخوبی تصویری از این تحول را به نمایش میگذارد.
🔹 روشن است که این سه دهه، پرچالشترین دوران در محیط سیاستگذاری کشور بوده است و از هیچ اقتصاددانی پذیرفته نیست که در مواجهه با تلاطمات بزرگمقیاس در عرصه حکمرانی، زبانی بدون تغییر داشته باشد.
🔹 در واقع مسعود نیلی را باید اندیشمند و سیاستگذار مهم «رشدباورِ» اقتصاد ایران دانست که تأکید محوریاش بر «رشد» اقتصادی است. او همه تحولات را از دریچه تغییرات رشد اقتصادی، توصیه و تحلیل میکند.
🔹 دستکم میشود گفت از نظر او، «رشد اقتصادی» مهمترین متغیری است که همه (از اندیشمندان تا سیاستگذاران) باید بر آن متمرکز شوند و متغیرها و تحولات دیگر، تنها پس از تحقق رشد، قابل اعتنا خواهند بود.
🔹 قدرت تعامل او با سیاستمدارن بسیار زیاد است و مهارت مناسبی در سادهسازی و ارائه تصویرهای قابلفهم از مفاهیم مهمی دارد که ممکن است برای سیاستمداران ارشد جمهوری اسلامی، دشواریاب بوده باشد.
🔹 ممکن است در حوزه فهم و تحلیل معضلات اقتصاد ایران با دکتر نیلی اختلافنظرهای جدی داشته باشیم، اما انصاف آن است که او را از بعد اخلاقی، انسانی صبور در شنیدن و منصف در اظهارنظر بدانیم و تاکنون ندیدهام که او در اظهارنظرها و نقدها حتی در مورد مخالفان تندِ فکری خود، از جاده ادب منحرف شده و یا نابردباری کرده باشد و برای یک اندیشمند، البته این ویژگی، ضروری و ارزشمند است.
🔹 این روایت نیز البته انعکاسدهنده دیدگاههای «نیلی آکادمیک» برای توسعه ایران است و نه نیلی تکنوکرات. گرچه نیلی آکادمیک، اکنون در محاصره تجربیات ارزشمند نیلی تکنوکرات قرار دارد و دیگر جداسازی این دو نیلی از یکدیگر امکانپذیر نیست.
🔹 بسیار امیدوارم اکنون که دکتر مسعود نیلی ظاهراً بدون میل خود از اشتغال دانشگاهی بازنشسته، و از مسئولیتهای حوزه بوروکراسی نیز کاملاً معاف شده است، آن انبان دانش و آن کولهبار تجربه پرهزینه و ارزشمند را که در چهار دهه گذشته کسب کرده است، به خانه نبرد.
🔹 و همچون انبوه سیاستگذاران و دیگر مستأجران کارخانه بوروکراسی ایرانی، این سرمایهها را به دست تاراج زمانه و بوته فراموشی و غارت ناامیدی و دلمردگی نسپارد، برای خدمت به نسلهای آینده و در جهت خلق الگویی خلاقانه برای انباشت دانش ضمنی نخبگان ایرانی، مأموریت سترگ تازهای برای خودش تعریف کند و همه آنچه را که آموخته و تجربه کرده و اندیشیده است، تدوین و مستندسازی کند.
🔹 و حتی بستههای محتوایی ويژهای برای جوامع هدف متفاوت (نظیر سیاستگذاران، دانشگاهیان، کارشناسان و رهبران سیاسی) تولید و منتشر کند؛ چرا که معتقدم مهارت ثبت و مستندسازی و انباشت دانش ضمنی توسط نخبگان سیاسی، علمی و تجربیِ جامعه، یکی از ابزارهای مهم اجتماعی و فرهنگی برای کمهزینهتر ساختن گذار به توسعه است.
📘 کتاب روایت مسعود را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
📝 روایت دکتر مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران
@pooyeshfekri
✍️ خلاصه ای از مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب روایت مسعود
🔹 ... شاید نیلی را بتوان تنها شخصیت آکادمیک رویکرد اقتصاد جریان اصلی (اقتصاد نئوکلاسیک) در ایران پس از انقلاب دانست که فرصتی یافته تا بیش از سه دهه، بهطور متناوب، مستقیم یا غیرمستقیم، دیدگاههای اقتصادی بازارگرایانهاش را وارد عرصه سیاستگذاری اقتصادی کند.
🔹 نیلی به خودش نگاهی دوگانه دارد و انتظار دارد که دیگران نیز او را اینگونه ببینند: نخست نیلی آکادمیک و دوم نیلی تکنوکرات و اجرایی. او میگوید همواره آماده است تا از نظریات نیلی آکادمیک دفاع کند؛ اما بهصراحت نیز گفته است که دفاع از وضعیت و سیاستهایی که مطابق نظریات او شکل گرفته و اجرا شده است، کار مشکلی است؛
🔹 چرا که در عرصه عمل و هنگام اجرای سیاستها، یا بخش قابلتوجهی از نظریات او اجرایی نشده و یا گاهی نظریات او مصادرهبهمطلوب شده و به شکلی که دلخواه گروههای درون ساختار قدرت بوده، به اجرا درآمده است. برایناساس، او اعتقاد دارد که نتایج حاصل از آن سیاستها را نباید نتایج اجرایی شدن اندیشههای او دانست.
🔹 به گمان من، پس از سه دهه حضور در صف مقدم سیاستگذاری، در سالهای اخیر زبان نیلی از زبان فنی و صرفاً اقتصادی، به زبان رویکردهای اقتصاد سیاسی و نهادی نزدیک شده است.
🔹 مقایسه مصاحبهها و نیز مقالاتی که نیلی در سالهای اخیر بهتنهایی یا مشترک منتشر کرده است، با مقالات او در دهههای پیش از آن، بهخوبی تصویری از این تحول را به نمایش میگذارد.
🔹 روشن است که این سه دهه، پرچالشترین دوران در محیط سیاستگذاری کشور بوده است و از هیچ اقتصاددانی پذیرفته نیست که در مواجهه با تلاطمات بزرگمقیاس در عرصه حکمرانی، زبانی بدون تغییر داشته باشد.
🔹 در واقع مسعود نیلی را باید اندیشمند و سیاستگذار مهم «رشدباورِ» اقتصاد ایران دانست که تأکید محوریاش بر «رشد» اقتصادی است. او همه تحولات را از دریچه تغییرات رشد اقتصادی، توصیه و تحلیل میکند.
🔹 دستکم میشود گفت از نظر او، «رشد اقتصادی» مهمترین متغیری است که همه (از اندیشمندان تا سیاستگذاران) باید بر آن متمرکز شوند و متغیرها و تحولات دیگر، تنها پس از تحقق رشد، قابل اعتنا خواهند بود.
🔹 قدرت تعامل او با سیاستمدارن بسیار زیاد است و مهارت مناسبی در سادهسازی و ارائه تصویرهای قابلفهم از مفاهیم مهمی دارد که ممکن است برای سیاستمداران ارشد جمهوری اسلامی، دشواریاب بوده باشد.
🔹 ممکن است در حوزه فهم و تحلیل معضلات اقتصاد ایران با دکتر نیلی اختلافنظرهای جدی داشته باشیم، اما انصاف آن است که او را از بعد اخلاقی، انسانی صبور در شنیدن و منصف در اظهارنظر بدانیم و تاکنون ندیدهام که او در اظهارنظرها و نقدها حتی در مورد مخالفان تندِ فکری خود، از جاده ادب منحرف شده و یا نابردباری کرده باشد و برای یک اندیشمند، البته این ویژگی، ضروری و ارزشمند است.
🔹 این روایت نیز البته انعکاسدهنده دیدگاههای «نیلی آکادمیک» برای توسعه ایران است و نه نیلی تکنوکرات. گرچه نیلی آکادمیک، اکنون در محاصره تجربیات ارزشمند نیلی تکنوکرات قرار دارد و دیگر جداسازی این دو نیلی از یکدیگر امکانپذیر نیست.
🔹 بسیار امیدوارم اکنون که دکتر مسعود نیلی ظاهراً بدون میل خود از اشتغال دانشگاهی بازنشسته، و از مسئولیتهای حوزه بوروکراسی نیز کاملاً معاف شده است، آن انبان دانش و آن کولهبار تجربه پرهزینه و ارزشمند را که در چهار دهه گذشته کسب کرده است، به خانه نبرد.
🔹 و همچون انبوه سیاستگذاران و دیگر مستأجران کارخانه بوروکراسی ایرانی، این سرمایهها را به دست تاراج زمانه و بوته فراموشی و غارت ناامیدی و دلمردگی نسپارد، برای خدمت به نسلهای آینده و در جهت خلق الگویی خلاقانه برای انباشت دانش ضمنی نخبگان ایرانی، مأموریت سترگ تازهای برای خودش تعریف کند و همه آنچه را که آموخته و تجربه کرده و اندیشیده است، تدوین و مستندسازی کند.
🔹 و حتی بستههای محتوایی ويژهای برای جوامع هدف متفاوت (نظیر سیاستگذاران، دانشگاهیان، کارشناسان و رهبران سیاسی) تولید و منتشر کند؛ چرا که معتقدم مهارت ثبت و مستندسازی و انباشت دانش ضمنی توسط نخبگان سیاسی، علمی و تجربیِ جامعه، یکی از ابزارهای مهم اجتماعی و فرهنگی برای کمهزینهتر ساختن گذار به توسعه است.
📘 کتاب روایت مسعود را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
Pooyeshfekri
روایت مسعود - پویش فکری توسعه
روایت دکتر مسعود نیلی از مسئله توسعه در ایران در پژوهش دامنهدار «گفتوگوهای توسعه» تلاش بر این است، تا بین صاحبنظران ایران که در حوزۀ توسعه اندیشیدهاند، گفتوگوهایی در انداخته شود و در این مسیر، با تدوین روایت هر یک از آنها از مسألۀ توسعه، در جهت شکیلگیری…
🧒 چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
🔸 تقدیم به همه مادران و مربیان ایران زمین که در جستجوی راهی برای شاد زیستی کودکانشان هستند و تقدیم به همه کودکان این سرزمین که شایسته شاد زیستن اند.
🔸 اگر از والدین بپرسید که چه چیزی برای آینده فرزندتان آرزو دارید؟ همه پاسخ خواهند داد: «شادی».
🔸 ولی با به وسط آمدن پای عوامل دیگر مانند تحصیل، ورزش، زندگی اجتماعی، رسانههای دیجیتال و البته شرایط اقتصادی و فشارهای مالی و چالشهای مربوط به زندگی روزمره در یک خانواده، این آرزوی ساده فراموش میشود و درنهایت، ما و فرزندانمان در شراطی با اضطراب، افسردگی و خستگی که همگی نقطه مقابل شادی هستند، سردر میآوریم.
🔸 در کتاب «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟» دکتر هانسا بارگاوا، متخصص پزشکی کودک، مشاور کودک و روزنامهنگار و یک مادر، مسیر بازگشت به این مقصد اصلی را در اختیار شما قرار میدهد، تا به والدین کمک کند که از مسیرهای اشتباه و بنبستها رها شوند و دوباره به جاده شادکامی که همگی سفرمان را از آنجا آغاز کردهایم، برگردند.
🔸 اصل این کتاب در سال 2022 تدوین شده است و اخیرا در پویش فکری توسعه ترجمه و چاپ شده است. جدید بودن مطالب این کتاب به شما کمک میکند تا با چالشهای امروز کودکان و نوجوانان در نسلهای جدید مواجه شوید.
🔸 توجه داشته باشید که این کتاب برای شادتر زیستن خود والدین هم بسیار مفید است. جدا از اینکه در یک فصل مجزا به ابزارهای شاد زیستن خود والدین میپردازد، اما در کل کتاب ابزارهایی ارائه میشود که ارتباط والدین با فرزندان را سادهتر و بهتر میکند و بعضی مواقع آنها را از «حس گناه» بدون دلیل رها میکند. این موضوع نیز در شادزیستن خود والدین بسیار موثر است.
🔸 والدین گرامی و مربیان ارجمند، هیچکس بهتر از شما کودک را نمیشناسد و هیچ کس غمخوارتر از شما برای کودک نیست. شفقتی که از وجود شما میتراود بزرگترین سرمایهای است که میتواند رشد شخصیتی کودکان ما را بارور سازد.
✅ به امید داشتن فرزندانی شاد ...
🛒 برای تهیه کتاب و پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟» کلیک کنید.
💥 با تهیه همزمان کتاب و پادکست از تخفیف ویژه ۲۰ درصدی بهرهمند شوید!
@pooyeshfekri
🔸 تقدیم به همه مادران و مربیان ایران زمین که در جستجوی راهی برای شاد زیستی کودکانشان هستند و تقدیم به همه کودکان این سرزمین که شایسته شاد زیستن اند.
🔸 اگر از والدین بپرسید که چه چیزی برای آینده فرزندتان آرزو دارید؟ همه پاسخ خواهند داد: «شادی».
🔸 ولی با به وسط آمدن پای عوامل دیگر مانند تحصیل، ورزش، زندگی اجتماعی، رسانههای دیجیتال و البته شرایط اقتصادی و فشارهای مالی و چالشهای مربوط به زندگی روزمره در یک خانواده، این آرزوی ساده فراموش میشود و درنهایت، ما و فرزندانمان در شراطی با اضطراب، افسردگی و خستگی که همگی نقطه مقابل شادی هستند، سردر میآوریم.
🔸 در کتاب «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟» دکتر هانسا بارگاوا، متخصص پزشکی کودک، مشاور کودک و روزنامهنگار و یک مادر، مسیر بازگشت به این مقصد اصلی را در اختیار شما قرار میدهد، تا به والدین کمک کند که از مسیرهای اشتباه و بنبستها رها شوند و دوباره به جاده شادکامی که همگی سفرمان را از آنجا آغاز کردهایم، برگردند.
🔸 اصل این کتاب در سال 2022 تدوین شده است و اخیرا در پویش فکری توسعه ترجمه و چاپ شده است. جدید بودن مطالب این کتاب به شما کمک میکند تا با چالشهای امروز کودکان و نوجوانان در نسلهای جدید مواجه شوید.
🔸 توجه داشته باشید که این کتاب برای شادتر زیستن خود والدین هم بسیار مفید است. جدا از اینکه در یک فصل مجزا به ابزارهای شاد زیستن خود والدین میپردازد، اما در کل کتاب ابزارهایی ارائه میشود که ارتباط والدین با فرزندان را سادهتر و بهتر میکند و بعضی مواقع آنها را از «حس گناه» بدون دلیل رها میکند. این موضوع نیز در شادزیستن خود والدین بسیار موثر است.
🔸 والدین گرامی و مربیان ارجمند، هیچکس بهتر از شما کودک را نمیشناسد و هیچ کس غمخوارتر از شما برای کودک نیست. شفقتی که از وجود شما میتراود بزرگترین سرمایهای است که میتواند رشد شخصیتی کودکان ما را بارور سازد.
✅ به امید داشتن فرزندانی شاد ...
🛒 برای تهیه کتاب و پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟» کلیک کنید.
💥 با تهیه همزمان کتاب و پادکست از تخفیف ویژه ۲۰ درصدی بهرهمند شوید!
@pooyeshfekri
Pooyeshfekri
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟ - پویش فکری توسعه
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟ چرا پاسخ به این سوال اینقدر سخت شده است؟! کودکان در دنیای مدرن با چه استرسهایی روبرو هستند؟ چرا آمارها نشان میدهد در دهه گذشته، نوجوانان با اضطراب بیشتری روبرو بودهاند؟ چرا آمار افسردگی در بین نوجوانان افزایش پیدا کرده؟…