Telegram Web Link
7👍7👎2
🗳 دولت‌های موقت و گذارهای دموکراتیک

✍️ داود نجفی
پژوهشگر پویش فکری توسعه

@pooyeshfekri

🔹 کشورهایی که در حال گذار هستند، دوره‌ای بین فروپاشی رژیم پیشین و استقرار نظم جدید را تجربه می‌کنند که این دوره‌‌ گذار توسط دولت‌های موقت رهبری می‌شوند.

🔹 طبق تعریف، اختیارات دولت موقت، ماهیتی گذرا دارد و مشروعیت آن نیز موقتی است. برای اینکه یک کشور بتواند به‌خوبی از دوره گذار عبور کند و فرآیند تثبیت دموکراسی را پیش ببرد، دولت موقت باید اصلاحات واقعی و مهمی انجام دهد که عملکرد نهادهای دولتی و ماهیت دولت را تغییر دهد.

🔹 برای انجام این کار دولت‌های موقت باید سه وظیفه اصلی را انجام دهند: ۱- تهیه و تصویب یک قانون اساسی جدید، ۲- برنامه‌ریزی و برگزاری انتخابات بنیادین و ۳- تعیین مسیر عدالت انتقالی برای رسیدگی به میراث رژیم اقتدارگرای پیشین، به‌ویژه موارد نقض حقوق بشر.

🔹 اولین وظیفه دولت موقت این است که باید یک قانون اساسی جدید تدوین کند. قوانین اساسی در رژیم‌های اقتدارگرا و دموکراتیک کارکردهای متفاوتی دارند. در رژیم‌های اقتدارگرا، قانون اساسی در بهترین حالت، فقط یک طرح کلی است و به قول گینزبرگ و سیمپسر، بیشتر جنبه نمایشی و صوری دارد.

🔹 وقتی قانون اساسی به عنوان یک طرح کلی عمل می‌کند، متن آن آرمان‌گرایانه است؛ این قانون، نظام حقوقی و سیاسی را آنطور که هست توصیف نمی‌کند، بلکه آنطور که باید باشد، توصیف می‌کند. نمایشی بودن قانون اساسی زمانی اتفاق می‌افتد که متن آن به طور قابل‌توجهی با رویه سیاسی واقعی تفاوت داشته باشد.

🔹 این نوع قوانین اساسی در رژیم‌های اقتدارگرا، به ویژه در دوران معاصر، رایج هستند. قوانین اساسی، یکی از نهادهای اصلی برای بقای رژیم‌های غیردموکراتیک هستند. این قوانین در حفاظت از حقوق سیاسی شهروندان و محدود کردن قدرت دولت ناتوان‌اند و اغلب رسماً رفتار غیردموکراتیک دولت را تثبیت و قانونی می‌کنند.

🔹 قوانین اساسی با نهادینه کردن راه‌حل‌های مطلوب برای مشکلات حکمرانی اقتداگرایانه، مانند هماهنگی نهادها و بازیگران سیاسی متعدد، کنترل زیردستان و مخالفان، و جلب همکاری از سوی شهروندان، رژیم را تثبیت می‌کنند. در مقابل، در گونه‌شناسی گینزبرگ و سیمپر، قوانین اساسی در دموکراسی‌ها اسناد مهم و محترم و شبیه یک دستورالعمل اجرایی هستند.

🔹 قوانین اساسی در رژیم‌های دموکراتیک مشابه رژیم‌های اقتدارگرا، نهادهای سیاسی متعددی که برای تمام انواع حکمرانی مهم هستند را هماهنگ می‌کنند، اما همچنین از طریق ایجاد توازن قوا، قدرت قوه مجریه را محدود می‌سازند.

🔹 در رژیم‌های دموکراتیک، قوانین اساسی با دقت بیشتری اجرا می‌شوند؛ آن‌ها منبع مشروعیت مردمی دولت را تعیین می‌کنند و بنابراین به عنوان مبنایی عمل می‌کنند که شهروندان بر اساس آن نمایندگان خود را پاسخگو می‌دانند.

🔹به دلیل کارکرد متفاوت قانون اساسی در یک رژیم اقتدارگرا در مقایسه با یک رژیم دموکراتیک، دولت موقت باید یک قانون اساسی جدید و الزام‌آور تدوین کند که نظام کنترل و توزان قوا در برابر قوه مجریه را نهادینه سازد تا موفقیت گذار دموکراتیک را تسهیل کند.

🔹 دومین وظیفه دولت موقت این است که باید انتخابات انتقالی را زمان‌بندی، برنامه‌ریزی و برگزار کند. انتخابات انتقالی ممکن است هم شامل اولین انتخابات برای تشکیل مجلس مؤسسان باشد، و هم اولین انتخابات برای یک نهاد نمایندگی (مثل پارلمان) که وظیفه‌اش اداره منظم امور سیاسی کشور است.

🔹 اولین انتخابات رسمی معمولاً مشروط به تصویب یک قانون اساسی و همچنین تعیین قانون انتخابات است، بنابراین زمان‌بندی و ترتیب این انتخابات می‌تواند متفاوت باشد. همانند قانون اساسی، انتخابات نیز نیازمند اصلاحات اساسی است تا بتوانند به‌صورت دموکراتیک عمل کنند، نه اینکه بقای رژیم‌های اقتدارگرا را تسهیل کنند.

🔹 ادبیات سیاسی مقایسه‌ای ​​دو دیدگاه درباره انتخابات در رژیم‌های دموکراتیک ارائه می‌دهد. در مدل وکالتی انتخابات به‌عنوان سازوکاری در نظر گرفته می‌شود که از طریق آن، رأی‌دهندگان سیاست‌های خوب یا سیاست‌مدارانی را انتخاب می‌کنند که انتظار می‌رود سیاست‌های خوبی را اجرا کنند. در مدل پاسخگویی، انتخابات ابزاری برای تنبیه است که از طریق آن رأی‌دهندگان دولت‌ها را بابت نتایج سیاست‌های گذشته‌شان مسئول می‌دانند.

🔹 ماهیت و کیفیت انتخابات شاخص مهمی برای تمایز رژیم‌های دموکراتیک از رژیم‌های غیردموکراتیک است. در جریان یک گذار موفق، دولت موقت باید ابتدا نظام انتخاباتی پیشین را که ماهیت دموکراتیک و رقابتی بودن انتخابات را تضعیف می‌کرد، ریشه‌کن کند.

🔹 در مرحله بعد، دولت موقت باید نهادها و قوانین انتخاباتی رسمی جدیدی را ایجاد کند که شفافیت در رأی‌گیری و منابع مالی احزاب را تضمین کند...

📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
👏113👍3👎1
🗯 «فحش» به مثابه «باتوم»

🔴 مانعی برای ایران شکوهمند و توسعه یافته فردا


✍️ نیا ثمری
پژوهشگر پویش فکری توسعه

@pooyeshfekri

🔸انگلیسی ها ضرب المثلی مشهوری دارند که می‌گوید: شاید سنگ و چماق بتواند استخوان هایم را بشکند، اما کلمات؟ هرگز!

🔸 این ضرب المثل از قرن هجدهم رایج شده و وقتی بکار می‌رود که کسی بخواهد فحشی که نثارش شده را بی اهمیت جلوه دهد و بگوید فحش خطری ندارد.

🔸 اما اگر یک لحظه درنگ کنیم و عینک دایئ جان ناپلئونی به چشم بزنیم، با شعار “کار، کارِ انگلیسی هاست!” توطئه‌ای ضد توسعه را پشت این ضرب المثل کشف می‌کنیم.

🔸 فحش به مثابه «باتوم» است. این عبارت یک شعار برای با ادب شدن افراد و یا یک نصیحت مادرانه نیست. بلکه توضیحی برای کارکرد فحش در مسیر توسعه ایران است.

🔸 باتوم و باتوم‌دار چه نقشی در جامعه ایفا می‌کنند؟ باتوم عاملی برای حذف یک صدا یا سرکوب یک نیرو است. صدایی که می‌خواهیم شنیده نشود، و نیرویی که می‌خواهیم بلند نشود و نقش آفرینی نکند.

🔸 نقش باتوم حذف و سرکوب است. باتوم گوش شنوا ندارد. باتوم برای شنیدن نظرات آن‌هایی که باید لت و پارشان کند، به درون جامعه نمی‌رود. باتوم یک موضع مشخص و مستحکم دارد، اینکه دیگری را با پرخاشگری و به زور حذف کند!

🔸 وقتی «کلمه» به پرخاشگری آغشته شود و شکل فحش و برچسب زنی‌های توهین‌آمیز به خود بگیرد؛ به «باتوم» تبدیل می‌شود و کارکرد باتوم را دارد. یعنی در این شرایط زبان، دیگر ابزار تفاهم نیست، ابزار حذف و سلطه است.

🔸 «فحش» همان «باتوم» است که هنوز به قدرت نرسیده و فحش دهنده اگر به قدرت برسد، به‌ جای فحش، با باتوم رقبایش را از میدان رقابت حذف و سرکوب خواهد کرد.

🔸 بنابر این فحش نه تنها استخوان خرد می‌کند، بلکه توسعه و دموکراسی را هم متلاشی می‌کند! این همان خشونتی‌ست که به جای باتومِ فیزیکی، باتومِ زبانی استفاده می‌کند؛ اما اثرش کمتر نیست.

🔸 ذهن را می‌شکند، رابطه را می‌بُرد و جامعه را به قطب‌های متخاصم تبدیل می‌کند. فحش و پرخاشگری زبانی نظرورزی را از کار می‌اندازد. گوش‌هایمان را کر می‌کند به طوری‌که تا سکوت و خفه‌کردن صدایی که از ما فحش می‌خورد، پیش می‌رویم.

🔸 با فعال‌سازی مکانیسم پرخاشگری و حذف از خلال فحش، حتی افرادی که با قصد گفتگو و نه پرخاش بسوی ما آمدند را نیز پرخاشگر می‌کنیم. فرایندی که به آن، “همانندسازی فرافکنانه” می‌گویند.

🔸 گفت‌وگو، دگر پذیری و دموکراسی به معنای کامل آن یعنی شنیده شدن صدای همه شهروندان، بنیاد توسعه است. گفت‌وگو مفهومیست مشروط به دو فرد هم سطح، که هیچ کدامشان حذف نمی‌شوند.

🔸 اتفاقا به عکس فحش، در گفت‌وگو حذف دیگری، تهدیدی برای وجود من است. تهدیدی برای وجود کل فضای گفت‌وگویی است. زیرا وجود گفت‌وگو و حضور من در یک گفت‌وگو وابسته به حضور دیگری است. بنابر این باید در جهت حفظ آن دیگری تلاش کنم، نه آنکه مانند «فحش» یا «باتوم» بقای من به دریدن و بی اعتبار ساختن طرف مقابل پیوند خورده باشد.

🔸 مگر آنچه برای آن مبارزه می‌کنیم، دموکراسی و آزادی بیان نیست؟ مگر دشمن ما انحصار طلبی و تک صدایی کردن جامعه نیست؟ مگر نه آنکه با سیستمی مخالفیم که دیگری را حذف کند و صدای بخشی از ایرانیان را خاموش کند؟ پس چگونه ابزار حذف را آزادانه استفاده می‌کنیم و تبدیل به دشمن خودمان می‌شویم؟

🔸 در بحث های این‌روزهای ایران، همه باتوم‌هایشان را در استوری‌هایشان تایپ کردند!

🔸 “چپول” “مزدور” “اسهال طلب” و “سطل عن طلب” “وطن فروش” “جیره خوار امپریالیسم” “چاهزاده” “سوپاپ” مودبانه‌ترین آنها بودند! باتوم‌هایی که هنوز به قدرت نرسیده‌اند.

🔸 آیا آنهایی که یکدیگر را اینگونه خطاب می‌کنند، می‌توانند روزی در یک پارلمان کنار یکدیگر بنشینند؟ می‌توانند بگویند معتقدم هر آنچه تو بعنوان دیگری یا رقیب میگویی ناروا و نادرست است، ولی حاضرم جانم را بدهم تا حرفت را بگویی!؟ چون معنای دموکراسی و آزادی بیان این است. چون معنای توسعه این است.

🔸 آیا همه می‌توانند ذیل قانونی که همه صداها را به رسمیت می‌شناسد و از هیچ صدایی بخاطر طنین‌های گذشته‌اش انتقام نمی‌گیرد، سخن بگویند؟ آیا می‌توانند بدون اینکه به حذف یکدیگر فکر کنند، اجازه بدهند از تریبون‌های موجود برای عضوگیری و تبلیغ در بین مردم استفاده کنند؟ آیا می‌توانند انحصار طلب نباشند؟

🔸 ایرانی باید درک کند که در فرایند گذار دموکراتیک فرصتی برای سخن گفتن و اقناع دیگران دارد. نه فرصتی طلایی برای قاپیدن قدرت با حذف دیگری. ایرانیان باید قدرت را برای اولین بار، چیزی بفهمند که قاپیدنی نیست. جلب کردنی است. جلب رای مردم. جلب توجه و حس تعلق مردم.

🔸 من به عنوان یک دهه هشتادی میخواهم اشتباهات مادربزرگ‌ و پدربزرگ خود را تکرار نکنم. میخواهم بگویم؛ می‌توان برای ایران آینده، دیگری‌ها را حذف نکرد؟...

📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
26👍10👎5
پیشگام در برنامه‌ریزی، عقب‌مانده در اجرا

🔵 اجماع در تعریف و اجماع در استراتژی، اصلی‌ترین پیش‌شرط‌های توسعه


خلاصه مصاحبه با دکتر فرهاد دژپسند در باب توسعه ایران

🗓 این مصاحبه در سال ۱۴۰۰ توسط پویش فکری توسعه انجام شده است.

@pooyeshfekri

🔹 ما از جمله نخستین کشورها در میان کشورهای توسعه‌یافته غیرسوسیالیست بودیم که به‌صورت نسبتاً زودهنگام به اهمیت برنامه‌ریزی پی برده و آن را آغاز نمودیم؛ که این فرایند ابتدا به شکل غیررسمی و سپس با حمایت نهادهای رسمی و دولت، به‌صورت ساختارمند و حرفه‌ای ادامه یافت.

🔹 برنامه‌ریزی در ایران از همان ابتدا صرفاً اقدامی نمادین یا تشریفاتی نبود، بلکه با جدیت و فعالیت قابل‌توجهی دنبال شد. هرچند این روند در مقاطعی دچار وقفه شد، اما دوباره از سر گرفته شده و به تدوین و تصویب برنامه‌های توسعه‌ای منجر گردید.

🔹 اکنون بیش از هفت دهه است که در ایران برنامه‌های توسعه تدوین می‌شوند. که این فرآیند، کاری گسترده، پرتلاش و چندلایه است که در سطوح مختلف و با مشارکت نهادهای گوناگون انجام می‌شود.

🔹 برخی از این برنامه‌ها، مانند برنامه سوم عمرانی پیش از انقلاب و برنامه سوم توسعه پس از انقلاب، واقعاً در عمل مبنای سیاست‌گذاری و اجرا بوده‌اند.

🔹 با این حال، به نظر می‌رسد که با وجود این سابقه و سرمایه‌گذاری‌های گسترده، هنوز از منظر تحقق اهداف توسعه و نیز از حیث سطح انتظاراتی که متناسب با ظرفیت‌ها و منابع کشور وجود داشته، به نتایج مطلوب نرسیده‌ایم و همچنان فاصله معناداری وجود دارد.

🔹 به گمان من، یکی از مسائل مهم این است که ما در فهم و به‌کارگیری ابزارها و فناوری‌هایی که می‌توانستند جهشی در مسیر توسعه ایجاد کنند، با چالش جدی مواجه شدیم.

🔹 این مسئله ریشه در دو عامل دارد: نخست اینکه ما به یک برداشت مشترک و یکسان از مفهوم توسعه نرسیده‌ایم، و دوم اینکه در مورد استراتژی‌های کلان توسعه نیز اجماع و وحدت نظری در کشور وجود ندارد.

🔹 همین دو عامل باعث شده‌اند که در عمل، برنامه‌های توسعه‌ای نتوانند آن‌گونه که باید و شاید، در خدمت شتاب‌بخشی به روند توسعه کشور قرار بگیرند؛ چه در مرحله تدوین و چه در مرحله اجرا.

🔹 به‌نظر من دو شرط مهم برای تحقق توسعه وجود دارد: نخست، رسیدن به یک تعریف روشن و سپس، تبدیل آن به یک باور جمعی. در این مسیر نباید گرفتار حواشی شد.

🔹باید توسعه را این‌گونه تعریف کرد: «دستیابی هماهنگ سه رکن اصلی مردم، نهادهای واسط و مدنی، و حاکمیت – به قابلیت‌های لازم برای ارتقای مستمر زیست اجتماعی».

🔹 من بر این باورم که هرچه به سمت توسعه‌یافتگی حرکت کنیم، نقش دولت در مقام عامل اجرایی کاهش یافته و بیشتر به سمت نقش نظارتی و راهبردی می‌رود.

🔹 همچنین اگر ما مفهوم واقعی «دانش‌بنیانی» را ـ که امروز نیز مورد تأکید و پیگیری عالی‌ترین مقام کشور، رهبری، قرار دارد ـ به‌درستی درک کنیم، بسیاری از مسائل و گره‌ها گشوده خواهد شد.

🔹 در گام نخست، باید جایگاه افراد دانا و خردمند را در ساختار تصمیم‌سازی کشور به رسمیت بشناسیم. باید شبکه‌هایی طراحی کنیم که افراد صاحب‌نظر در حوزه‌های مختلف بدانند که اگر مشارکت کنند، صدایشان شنیده می‌شود و ایده‌هایشان می‌تواند در مسیر تصمیم‌سازی جریان پیدا کند.

🔹 در چنین الگویی، جامعه دانش‌بنیان جامعه‌ای است که تصمیم‌های کلان آن نه از مجاری فردگرایی و سلیقه، بلکه از مسیر عقلانیت، خرد جمعی، تجربه بشری و... در زمینه‌ی خاص ایران مبتنی بر آموزه‌های دینی و اخلاقی اتخاذ می‌شود.

🔹 بنابراین از نگاه من، آنچه بیش از هر چیز باید مورد توجه قرار گیرد، احیای نقش محوری سرمایه انسانی در فرآیند تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و توسعه جامعه است. این نقش نباید صرفاً محدود به نهاد دولت باشد، بلکه باید تمامی حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی را نیز در بر گیرد.

🔹 زمانی که به سرمایه انسانی بهای واقعی داده شود و ارتباط مؤثر میان اندیشه‌ورزان، دانشمندان و ساختارهای تصمیم‌گیر به‌درستی برقرار گردد، می‌توان به اصلاح جدی و مستمر چرخه سیاست‌گذاری، اجرا، نظارت و بازنگری امیدوار بود.

🔹 در چنین الگویی، نظام تصمیم‌گیری از یک سازوکار ایستا به یک مارپیچ تکاملی و پویای دانش‌بنیان تبدیل می‌شود؛ فرآیندی که با بهره‌گیری از خرد جمعی، تجربه و تخصص، ظرفیت اصلاح‌پذیری و یادگیری نهادی را در دل خود می‌پروراند و سرانجام زمینه‌ساز توسعه‌ای پایدار و عقلانی خواهد شد.

📃
برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.

🤝
برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.

#مصاحبه_توسعه
8👍3👎2
انتشار رایگان پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🔸 کودکان در دنیای مدرن با چه استرس‌هایی روبرو هستند؟ چرا آمارها نشان می‌دهد در دهه گذشته، نوجوانان با اضطراب بیشتری روبرو بوده‌اند؟ چرا آمار افسردگی در بین نوجوانان افزایش پیدا کرده؟

🔸 چرا فشارها بر والدین بیشتر شده و پرورش یک کودک سالم و شاد اینقدر سخت شده است؟ والدین از چه چیز‌هایی به ستوه‌ آمده‌اند و برای سلامت روان خود چه کارهایی باید انجام دهند؟

آیا راه حل و ابزاری برای شادتر زیستن کودکانمان وجود دارد؟

🔸 سوال‌های زیادی هست که هر روز ذهن همه ما را به خودش مشغول می‌کند و در لابلای دانش روانشناسی، علوم تربیتی و جلسات مشاوره به دنبال راهکارهایی عملیاتی هستیم که نهایتا بتواند به این سوال‌ پاسخ بدهد که «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🔸 سال گذشته کتابی با همین عنوان به دست ما رسید و بنا شد این کتاب در پویش فکری توسعه ترجمه شود و در اختیار علاقمندان قرار گیرد.

🔸 با توجه به اقبال گسترده به کتاب‌های صوتی و پادکست‌ها، تصمیم‌ گرفتیم پادکستی با عنوان «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟» تهیه کنیم که چند ماه پیش منتشر شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.

🔸 اینکه به دلیل اینکه شنیدن این کتاب برای همه والدین دارای کودک (۷ تا ۱۱ سال) و یا نوجوان (۱۲ تا ۱۷ سال) مناسب است، با حمایت حامیان عزیز این پادکست به طور رایگان در اختیار همه مخاطبین قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است مخاطب این پادکست و این کتاب نیز خود والدین هستند و مناسب کودکان و نوجوانان نیست.

🔸 نویسنده این کتاب خانم هانسا بارگاوا است، که متخصص اطفال و متخصص تغذیه بوده و سال‌ها در نهادهای مختلف به مشاوره فرزند پروری مشغول بوده است. مترجم کتاب آقای حسین مشاوری هستند و کتاب فیزیکی آن نیز در پویش فکری توسعه چاپ شده است.

🔸 این هدیه را برای هر کدام از والدینی که می‌دانید به آن نیاز دارد، و شنیدن آن می‌تواند گامی کوچک برای شادتر زیستن خود و فرزندانشان باشد، ارسال کنید.

💫 به امید زیست شادمانه کودکان این سرزمین ...

🔊 دسترسی رایگان به پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

📘 تهیه کتاب «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»
18👍2👎1
🧣فراتر از پارچه!

🟠 پوشش، امر جنسی و تحولات ساخت سیاسی


✍️ هومن علوی
پژوهشگر

@pooyeshfekri

«اگر نسل قدیم که غرب فرهنگی را یکپارچه مزبله تلقی می‌کند، نتواند با نسل جدید هم‌فهمی و همراهی نماید، از ساخت فرهنگ آتی که در آرامش بعد از تحولات رخ خواهد داد، کاملاً حذف می‌شود و نسل جدید را از آموخته‌ها و تجربیات خود محروم خواهد کرد. در این شرایط، فضا برای ظهور رادیکال‌های جدید فرهنگی فراهم خواهد شد.»
🔸 تحولات گسترده در صنعت نساجی بریتانیا در سده‌های هجدهم و نوزدهم، به‌ویژه در پی انقلاب صنعتی، نقشی بنیادین در دگرگونی ساختار طبقاتی و فرهنگی جامعه ایفا کرد.

🔸 یکی از پیامدهای مهم این تحولات، دسترسی بی‌سابقه طبقه متوسط به پوشاک زیبا، متنوع و نسبتاً ارزان بود. در نتیجه این “دموکراتیزه‌شدن پوشش”، طبقه الیت برای حفظ تمایز خود، به سازوکارهای جدیدی چون نمایش سرمایه فرهنگی و نمادین روی آورد.

🔸 یکی از این سازوکارها، ظهور “کم‌پوششی کنترل‌شده“ در مجالس خاص بود؛ کنشی که نه از منظر بی‌قیدی، بلکه از منظر تمایزبخشی، امنیت نمادین و بازتعریف جایگاه جنسیتی قابل تحلیل است.

🔸 این تغییر پارادایم، نه یک سقوط اخلاقی، بلکه راهبردی ظریف برای حفظ موقعیت در بازی قدرت بود. زنان متعلق به طبقه الیت، این کم‌پوششی را نه نشانه‌ای از دردسترس‌بودن یا “سَبُکی”، بلکه علامتی از امنیت، قدرت و تمایز موقعیت اجتماعی خود تلقی می‌کردند.

🔸 این زنان با اعتمادبه‌نفس، بدن را به‌عنوان سرمایه‌ای اجتماعی در چارچوب حفاظت و نظارت بازنمایی می‌کردند؛ امری که در تقابل آشکار با زنان طبقات متوسط و پایین‌تر قرار داشت که کم‌پوششی در نگاه آنان غالباً با انگ‌های اخلاقی و قضاو‌ت‌های منفی همراه بود.

🔸 هم‌زمان با این دگرگونی‌ها در زنان، مردان الیت نیز با تأکید بر خودکنترلی، فروتنی منزلتی و فاصله‌گذاری از “ذهنیت جنسیت‌زده سنتی”، اعتبار و قدرت خود را در مناسبات درون‌طبقاتی تثبیت می‌کردند.

🔸 بدین ترتیب، نوعی “بدن ممتاز اخلاقی و فرهنگی” در میان الیت‌های اروپایی شکل گرفت که هم‌زمان نشانه آزادی و قدرت بود، اما از بی‌انضباطی پرهیز می‌کرد.

🔸 این تحولات در فرانسه و بریتانیا مسیری متفاوت را پیمودند که ریشه در بنیان‌های مذهبی و فلسفی این دو کشور داشت. فرانسه، متأثر از سنت کاتولیک باروک و زیبایی‌شناسی دینی آن، از دیرباز نسبت به نمایش بدن در امتداد زیباشناسی الهی قرون‌وسطی، رواداری بیشتری نشان می‌داد.

🔸 نگاه کلیسای کاتولیک به بدن انسان، به‌ویژه بدن زن، اگرچه دوگانه و گاه متناقض بود، اما امکان ظهور رویکردی هنری به کم‌پوششی و زیبایی را فراهم می‌کرد.

🔸 این نگرش، از قرن هجدهم، با ظهور هنرهای لیبرال، نقاشی‌های رئالیستی و ادبیات روشنفکرانه، به پذیرش تدریجی کم‌پوششی به‌مثابه بخشی از آزادی فرهنگی منجر شد.

🔸 در مقابل، بریتانیا با میراث پروتستانی، خاصه در شاخه پیوریتن و کالوینی، نگرشی سخت‌گیرانه‌تر نسبت به بدن، جنسیت و پوشش داشت. سنت پروتستانی بر زهد، کار، انضباط و سادگی تأکید می‌کرد و کم‌پوششی را با بی‌اخلاقی یا ضعف خودکنترلی پیوند می‌زد.

🔸 بااین‌حال، بریتانیا از طریق توسعه صنعتی، تجاری‌سازی هنر و تسلط بر بازار جهانی، مسیر متفاوتی را برای اشاعه فرهنگ پوشاک و “صنعت بدن” پیمود.

🔸 به‌عبارت‌دیگر، اگرچه نگاه اخلاقی در سطح رسمی و خانوادگی باقی ماند، اما در سطح بازار، بریتانیا توانست الگوهای فرهنگی الیت را در قالب محصولات فرهنگی قابل‌دسترس برای طبقه متوسط تجاری‌سازی کند.

🔸 در ادامه این روند، ایالات متحده با ترکیب اخلاق پروتستانی و آزادی‌های فردی لیبرالی، به یکی از پیش‌گامان “تجاری‌سازی بدن” تبدیل شد.

🔸 از دهه ۱۹۲۰ به بعد، صنعت تبلیغات، مد، موسیقی و سینما در آمریکا توانست الگوهای “جنسی‌محور اخلاقی” را برای طبقات مختلف بازتولید کند.

🔸 این فرایند به‌زودی موجب گسترش فرهنگ مصرف‌گرای بدن‌محور شد که امروز در قالب برندهایی چون ویکتوریا سیکرت، سویج ایکس فنتی، اسکیمز، یا حتی کلوین کلاین قابل‌مشاهده است.

🔸 فرانسه نیز با اتکا به سابقه روشنفکری و هنرمدارانه خود، در حفظ جایگاه فرهنگی‌اش به‌عنوان مرکز مد و رویدادهای فرهنگی جهانی موفق عمل کرده است.

🔸 جشنواره کن، هفته مد پاریس، و مهمانی‌های فرهنگی غیررسمی، هر یک به‌مثابه نقاط کانونی در شکل‌دهی به نقشه گفتمان بدن در فرانسه عمل می‌کنند؛ نقشه‌ای که در آن، زیبایی، جنسیت، بدن و قدرت درهم‌تنیده و بازتعریف می‌شوند.

🔸 در مقابل، بریتانیا با تمرکز بر بازاریابی، مدیریت برند، و ساختار پادشاهی، سرمایه نمادین خود را حفظ کرده و سنت خانوادگی خود را بر اساس نظم، انضباط و پایبندی به ارزش‌های محافظه‌کارانه بازتولید کرده است.

🔸 در ایران، تحولات فرهنگی و جنسیتی به‌شدت درگیر منازعات سیاسی و ایدئولوژیک بوده‌اند...

📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
👍129👎6
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
1️⃣ قسمت اول پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🧒 بنا کردن سلامت روان فرزندان

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍151👎1👏1
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
2️⃣ قسمت دوم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

💫 بازیابی مسیر به سمت اصول بنیادین زیست شادمانه

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍132👎1
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
3️⃣ قسمت سوم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🗓 برنامه‌ریزی زندگی کودکان (چالش‌ها و آسیب‌ها) 

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍112👎1
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
4️⃣ قسمت چهارم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

📱رسانه‌های دیجیتال و نبرد برای رهایی از صفحه نمایش (گوشی‌های هوشمند)

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍93👎1
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
5️⃣ قسمت پنجم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

❇️ راه رهایی از استرس‌های زهراگین 

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍91
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
7️⃣ قسمت هفتم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

👨‍👩‍👦 پر کردن فنجان والدین به ستوه آمده 

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍71👎1
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
8️⃣ قسمت هشتم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🟡 بحران‌های ممکن در زندگی کودکان 

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍8
چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟
پویش فکری توسعه
🔟 قسمت دهم پادکست «چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

🧒 ابزارهای تکمیلی برای شادتر زیستن فرزندان 

🔊 دسترسی به تمامی قسمتهای پادکست

📘 تهیه کتاب چگونه کودکان شادتری داشته باشیم؟»

@pooyeshfekri
👍7
📙 روایت جواد

✍️ روایت سید جواد طباطبایی از مسئله توسعه در ایران


📚 تا به حال روایتهای ده نظریه پرداز از مسئله توسعه در ایران استخراج شده و کتابهای آن توسط پویش فکری توسعه تدوین و منتشر شده است. روایتهای:

1️⃣ دکتر محمود سریع القلم
2️⃣ دکتر مقصود فراستخواه
3️⃣ دکتر بایزید مردوخی
4️⃣ دکتر محمدرضا سرکار آرانی
5️⃣ استاد علی رضاقلی
6️⃣ استاد داریوش آشوری
7️⃣ دکتر فرهنگ رجایی
8️⃣ دکتر پرویز پیران
9️⃣ دکتر مسعود نیلی
🔟 محمدعلی همایون کاتوزیان

اینبار به عنوان یازدهمین مجلد از این مجموعه به بررسی نظریه‌های دکتر سید جواد طباطبایی از مسئله توسعه در ایران پرداخته‌ایم.

🔹 مفروض اصلی طباطبایی در بحث از توسعه، پدیدار شدن شرایط امکان تحولیست که ابتدا باید در نظام فکری و مبانی معرفتی ایرانیان ایجاد شود و همزمان با تمرکز بر تکنولوژی و حتی مقدم برآن، باید خرد تکنولوژیک که اساس تجدد است، نیز وجود داشته باشد.

🔹 طباطبایی پنج مانع اساسی در مسیر توسعه را فلسفه ستیزی، سیاست زدگی، توهم بر سنت، جهل به غرب، در برزخ سنت با ایدئولوژی، بر می‌شمارد. به واقع این نتایج شومِ دوری از عقلانیت و ناتوانی در برپایی یک شالوده فلسفی، اکنون به مهم ترین موانع توسعه در ایران بدل شده اند.

📝 این کتاب زیر نظر دکتر محسن رنانی و توسط دکتر عارف مسعودی تدوین و آماده شده است.

🎬 روایت جواد به زودی توسط پویش فکری منتشر خواهد شد. 

🗓 اطلاع رسانی انتشار و مراسم رونمایی در کانال و در سایت پویش فکری توسعه صورت خواهد گرفت.

@pooyeshfekri
👏22👎111👍1
🗣 مقاله «فارسی زبان عقیم؟»

✍️ از محمدرضا باطنی

@pooyeshfekri

🔹 مقالۀ «فارسی زبان عقیم» اول بار در نشریه آدینه (فروردین 1368) منتشر شد. متن حاضر چکیده‌ای از آن است. فایل کامل آن در انتهای این صفحه قابل دریافت است. خلاصه حاضر نیز از سایت صدانت بازنشر می‌شود.

🔹 دربارهً زیبایی، شیرینی، گنجینهً ادبی و دیگر محاسن زبان فارسی سخن بسیار شنیده‌ایم. اکنون شاید وقت آن رسیده باشد که با واقع بینی به مطالعهً توانایی‌های زبان فارسی بپردازیم و ببینیم آیا این زبان می‌تواند جوابگوی نیازهای امروز جامعهً ما باشد؟ آیا در آن کاستی‌هایی یافت می شود، و اگر یافت می‌شود چگونه می‌توان آنها را برطرف ساخت؟

🔹 یکی از ویژگی های زبان، زایایی یا خلاقیت آن است. خلاقیت زبان را از جنبه های گوناگون می توان بررسی کرد ( از جنبهً ادبی، نحوی، واژگانی و شاید هم از جنبه های دیگر). بحث ما دراینجا به خلاقیت یا زایایی در واژگان زبان محدود می‌شود.

🔹 زایایی واژگانی به اهل زبان امکان می‌دهد تا همراه با تغییراتی که در جامعهً آنها رخ می‌دهد واژه‌های تازه بسازند و کارایی زبان خود را با نیازمندی‌های خود متناسب گردانند.

🔹 از نظر زبانشناختی، زایایی واژگانی به مبحث اشتقاق یا واژه سازی مربوط می‌شود ( ازاین پس «زایایی» به کار می‌بریم به جای زایایی واژگانی). اشتقاق یعنی اینکه ما بتوانیم از اسم یا صفت فعل بسازیم. از فعل اسم یا صفت بسازیم و مانند آن.

🔹با اندکی تسامح می‌توان گفت اشتقاق یعنی گذر از یک مقولهً دستوری به مقولهً دیگر. بنابراین، اگر بخواهیم به میزان زایایی یک زبان پی ببریم و احتمالا آن را با زایایی زبان‌های دیگر مقایسه کنیم، باید ببینیم در آن زبان با چه درجه از سهولت می‌توان از یک مقولهً دستوری به مقولهً دیگر رفت.

🔹 از میان تغییرات اشتقاقی گوناگون، آنکه از همه مهم تر است گذر از مقولهً اسم یا صفت به مقولهً فعل است، یا به بیان ساده تر، ساختن فعل از اسم و صفت است. دلیل این امر آن است که فعل خود از زایایی زیادی برخوردار است و می‌توان از آن مشتق‌های دیگری به دست آورد.

🔹 مثلا در زبان انگلیسی از «یون» (ion) که اسمی است از اصطلاحات فیزیک و شیمی، فعل می‌سازند و سپس از آن مشتق‌های دیگر به ترتیب زیر به دست می آورند:

🔹Ion, ionizable, ionize, ionizability, ionized, ionization, ionizing, ionizer

🔹و سپس از راه ترکیب این مشتق ها با واژه های دیگر اصطلاحات جدیدی می سازند:

🔹ionization chamber, ionization energy, ionization potential, ionization track, ionizing radiation, ionized gas

🔹 به طوری که می بینیم، پس از اینکه ion با استفاده از پسوند ize به فعل تبدیل شد می‌تواند منشاء هفت مشتق یا واژهً جدید باشد که خود می‌توانند با واژه های دیگر ترکیب شوند و شش اصطلاح جدید بسازند که جمعا ۱۳ واژه و ترکیب می‌شود، و این به هیچ وجه پایان زایایی فعل ionize نیست.

🔹اما ببینیم در زبان فارسی وضع چگونه است:

🔹در فارسی فقط فعل‌های ساده یا بسیط هستند که زایایی دارند، یعنی می‌توان از آنها مشتق به دست آورد.

🔹 در فارسی امروز دیگر فعل ساده ساخته نمی‌شود، یعنی نمی‌توان به طور عادی از اسم یا صفت فعل ساخت.

🔹 شمار فعل های ساده ای که زایایی دارند و از گذشته به ما رسیده اند بسیار اندک است.

🔹 از این شمار اندک نیز بسیاری در حال از بین رفتن و متروک شدن هستند، و جای خود را به فعل‌های مرکب می دهند. ولی فعل‌های مرکب عقیم هستند و نمی‌توان از آنها مشتق به دست آورد.

🔹 از “مصدرهای جعلی” فارسی، چه آنها که از اسم های فارسی ساخته شده اند و چه آنها که از واژه های عربی ساخته شده اند، مشتق به دست نمی آید. به بیان دیگر، مصدرهای جعلی زایایی ندارند.

🔹 نتیجه: زبان فارسی، در وضع فعلی برای برآوردن نیازهای روزمرهً مردم با مشکلی مواجه نیست، ولی برای واژه سازی علمی از زایایی لازم برخوردار نیست و نمی‌تواند یک زبان علمی باشد، مگر اینکه برای کاستی‌های آن چاره‌ای اندیشیده شود.

🔹 ما در بقیهً این مقاله می‌کوشیم نکاتی را که فهرست وار در بالا برشمردیم با شواهد کافی همراه کنیم و در پایان نیز توصیه‌هایی را که مفید به نظر می رسند ارائه دهیم. توصیه‌هایی که بتواند زنجیر از پای زبان فارسی باز کند و به آن امکان تبدیل شدن به یک زبان علمی را بدهد.

📃 متن کامل مقاله را اینجا بخوانید.
18👎12👍6
پادکست ۳۲ چهار خوانش
شهرام اتفاق
⭕️ پادکست ۳۲

«چهار خوانش‌ از طباطبایی»
اثر شهرام اتفاق

   📂 فصل دوازدهم:
          نقد خوانش
    ناسیونالیسم افراطی

مواضع تئوریک و سیاسی
«ناسیونالیست‌های افراطی»،
ملهم از اندیشه ایرانشهری
           (بخش سوم)


تاُملاتی درباره زبان فارسی:
آیا زبان فارسی می‌تواند
زبان علم و فلسفه باشد
⁉️

🎤 با صدای نویسنده
مدت زمان: ۴۳ دقیقه
📚 ناشر کتاب: ایران آکادمیا
🎧 ناشر صوتی: صدانت
👈 دسترسی به کتاب
↙️ جلسات قبلی

افزوده  🔻
گزیده‌هایی از محسن رنانی، محمدرضا باطنی (باصدای پویان کابلی)، آرش دبستانی و جواد طباطبایی

پیوست‌ها 📎  🔻
۱) فارسی عقیم - باطنی
۲) ادبیات ایران - دبستانی

@Sedanet
@ArchiveOfLiberalism
.
14👎4
🧣معنابخشی و رمزگذاری در پوشش 

✍️ هومن علوی
پژوهشگر

@pooyeshfekri

🔸صنعت پوشاک یکی از قدیمی‌ترین و ریشه‌دارترین صنایع بشر است که نقش و سهم اثرگذاری در تمدن بشری و ساختار اقتصادی جوامع ایفا کرده است.

🔸 در دوران پیشاصنعتی تولید پوشاک عمدتاً به‌صورت دستی و محلی، و تجارت پارچه پنبه هندی و پارچه ابریشم چینی به نمادهای قدرت امپراتوری‌ها و تمایز فرهنگی بود. از این رو، پوشاک یکی از نخستین کالاهایی است که در تجارت بین‌قاره‌ای و زنجیره ارزش جهانی تولید شد.

🔸 تا قبل از ماشینی‌شدن پوشاک در انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، لباس‌های چندلایه حامل معناهایی فراتر از زیبایی، عملکرد یا سلیقه‌ی فردی‌ بودند.

🔸 طبقه الیت اروپایی برای قرن‌ها از پوشش و بدن به‌مثابه ابزار تمایز فرهنگی استفاده کردند، به‌طوری‌که نمایان بودن شانه، گردن و پشت در لباس شب زنانه نشانه‌ای از فرهیختگی فرهنگی، زیبایی نجیبانه و یک رمزنگاری فرهنگی بود.

🔸 پوشش الیت با کشف بدن به‌صورت مهار‌شده و غیراروتیک برخلاف تصور اولیه، نه تنها نماد بی‌عفتی یا بی‌احترامی تلقی نمی‌شود، بلکه نشانه‌ای از آرامش، قدرت، و حاشیه امنیت جنسی است و به‌عنوان پوشش منزلتی عمل می‌کند.

🔸 در مقابل، اندام‌هایی مانند دست، گردن و شانه در طبقات فرودست جامعه اغلب در معرض آسیب، آفتاب و کار یدی بودند. بدین جهت پوشش الیت که این نواحی را نمایان می‌گذارد، نشان می‌دهد بدن شخص «تحت فشار» یا «در معرض کار» یا «سختی زندگی» قرار نگرفته است.

🔸 رمزگذاری این نوع پوشش این است که فرد با ایجاد تمایز اعلام می‌دارد که در موقعیتی است که نیازی به حفاظت ندارد؛ چراکه شرایط اطرافش امن و محافظ‌شده است.

🔹انقلاب صنعتی و معنابخشی پوشش

🔸 اوایل قرن بیستم میلادی، نقطه عطفی در تاریخ صنعت پوشاک محسوب می‌شود و برای نخستین‌بار پوشاک آماده در دسترس عموم قرار گرفت. پیش از آن، تولید لباس عمدتاً فرآیندی دستی، وقت‌گیر و پرهزینه بود که تنها طبقات مرفه توانایی دسترسی به آن را داشتند.

🔸 با ورود گسترده ماشین‌های ریسندگی و دوخت، هزینه تمام شده لباس به‌شدت کاهش پیدا کرد و موجب گردید لباس از یک کالای انحصاری به یک کالای در دسترس به‌ویژه برای طبقه متوسط نوظهور تبدیل شود.

🔸 با رشد شهرنشینی و افزایش متوسط درآمد سرانه واقعی، مصرف پوشاک به یکی از شاخص‌های وضعیت اقتصادی و فرهنگی افراد تبدیل شد.

🔸 برای نخستین‌بار، پوشیدن لباس زیبا و مد روز دیگر مختص اشراف نبود، بلکه به امکانی برای ابراز فردیت، موفقیت اجتماعی و ذوق زیبایی‌شناختی در میان آحاد جامعه بدل شد.

🔸 در این زمان است که نقش برندها و تبلیغات در صنعت پوشاک برجسته‌تر شد. شرکت‌های پوشاک در فرآیند بازاریابی دریافتند که فروش صرفاً وابسته به کیفیت یا عملکرد لباس نیست، بلکه معنا، تصویر و ارزش نمادینی که به کالا نسبت داده می‌شود نیز تأثیر بسزایی در تصمیم‌گیری مصرف‌کننده دارد.

🔸 این تحولات، پوشاک را وارد عرصه اقتصاد نمادین کرد. برندها با بهره‌گیری از تبلیغات، چهره‌ها و رسانه‌های مد، موفق شدند برای کالاهای خود «هویت فرهنگی» خلق کنند.

🔸 به‌طوری‌که افراد با پوشیدن یک برند یا پوشش خاص، به‌نوعی جایگاه اجتماعی یا سلیقه فرهنگی خود را به نمایش گذارند. در این فرایند، لباس دیگر تنها پوششی برای بدن نیست، بلکه بیانیه‌ای بصری درباره فرد، تعلقاتش، و آرمان‌هایش است.

🔸 اقتصاد نمادین باعث شد تمایز طبقاتی، جنسیتی و فرهنگی از طریق پوشاک بازتولید شود (مثلاً برخی برندها خود را به‌طور عمدی برای «نخبگان فرهنگی» یا «خریداران آگاه» تعریف می‌کردند، تا از دسترسی انبوه جلوگیری کنند و ارزش نمادین بالاتری کسب نمایند). در این زمینه می‌توان سه سطح تمایز را در تولید و مصرف لباس تفکیک کرد:

🔸 لباس‌های مفهومی و نمایشی: طراحی‌هایی که عمدتاً برای بیان هنری و فرهنگی خلق می‌شوند و جنبه‌ی کاربردی و پوشیدنی ندارند. این پوشش‌ها اغلب در هفته‌های مد به نمایش درمی‌آیند و حامل پیام‌های زیبایی‌شناسی، سیاسی یا اجتماعی هستند. طراحی این لباس‌ها بیشتر نوعی هنر تجسمی محسوب می‌شود تا پوشاک روزمره.

🔸 لباس‌های فاخر برای نخبگان: این دسته لباس‌ها برای مراسم خاصی چون مت‌گالا، اسکار، جشنواره کن، مسابقات ویمبلدون یا میهمانی‌های اشراف طراحی می‌شوند. آن‌ها از مفاهیم و فرم‌های لباس‌های مفهومی الهام می‌گیرند، اما قابل پوشیدن هستند.

🔸 پوشاک عمومی و مصرف انبوه: لباس‌هایی که برای عموم مردم طراحی می‌شوند. این پوشش‌ها معمولاً نسخه‌های ساده‌شده‌ی لباس‌های دسته‌های قبلی‌اند، ولی با قیمت مناسب‌تر و قابلیت استفاده در زندگی روزمره.

🔹جهانی‌شدن و ظهور "مد سریع"

🔸در دهه‌های پایانی قرن بیستم، شرکت‌های بزرگ تولیدی به‌منظور کاهش هزینه‌ها و افزایش حاشیه سود، فرآیند تولید پوشش را به کشورهای در حال توسعه منتقل کردند...

📃 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید.
👍81
2025/10/27 08:55:08
Back to Top
HTML Embed Code: