This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب گذشته انیمیشن در سایه سرو (In the Shadow of the Cypress) به کارگردانی حسین ملایمی و شیرین سوهانی برنده جایزه بهترین انیمیشن کوتاه نود و هفتمین دوره اسکار شد.
«در سایه سرو» یک انیمیشن حدودا بیست دقیقهای است که با تکنیک دوبعدی دستی و بهصورت فریم به فریم ساخته شده است. این تکنیک یکی از دشوارترین تکنیکهای ساخت انیمیشن است که زمان زیاد و توانمندی بالایی برای تولید نیاز دارد.
داستان انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» درباره پیچیدگی روابط عاطفی در یک خانواده آسیبدیده از دوران جنگ است. خانوادهای متشکل از یک پدر و یک دختر که در منطقهای دورافتاده در حاشیهی خلیج فارس زندگی میکنند. پدر که در دوران جنگ ناخدا بوده است، در زمان حمله جنگندهها، دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) میشود...
FilmReview
پیشنهاد نامگذاری روز آگاهی از ضربه روانی به وزیر بهداشت
Psychology_ATU
«در سایه سرو» یک انیمیشن حدودا بیست دقیقهای است که با تکنیک دوبعدی دستی و بهصورت فریم به فریم ساخته شده است. این تکنیک یکی از دشوارترین تکنیکهای ساخت انیمیشن است که زمان زیاد و توانمندی بالایی برای تولید نیاز دارد.
داستان انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» درباره پیچیدگی روابط عاطفی در یک خانواده آسیبدیده از دوران جنگ است. خانوادهای متشکل از یک پدر و یک دختر که در منطقهای دورافتاده در حاشیهی خلیج فارس زندگی میکنند. پدر که در دوران جنگ ناخدا بوده است، در زمان حمله جنگندهها، دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) میشود...
FilmReview
پیشنهاد نامگذاری روز آگاهی از ضربه روانی به وزیر بهداشت
Psychology_ATU
خودکشی زنان خانهدار؛ بحرانی پنهان در سایه نابرابریهای اجتماعی
۸ مارس، روز جهانی زن، در کنار پاسداشت نقش برجسته زنان در جوامع امروزی و دیروزی، فرصتی مناسب برای پرداختن به چالشهای زنان در حوزه سلامت روان نیز میباشد. چندی پیش دکتر حمید یعقوبی، رییس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران، اعلام کرد در سال ۱۴۰۱ زنان خانهدار، رتبه چهارم مرگ ناشی از خودکشی و رتبه اول در اقدام به خودکشی را داشتند. میزان این پدیده در ایران از میانگین جهانی بالاتر است. به علت حائز اهمیت بودن این موضوع، یادداشت روز جهانی زن را به بررسی اقدام به خودکشی و مرگ ناشی از آن در زنان خانهدار اختصاص میدهیم.
۱. وضعیت اجتماعی-اقتصادی
در بسیاری از جوامع و به ویژه در ایران، زنان خانهدار با چالشهای متعددی از قبیل وابستگی به همسر و به تبع آن نداشتن استقلال مالی و عدم توانایی در تصمیمگیریهای مستقل روبهرو میباشند که در کنار انزوای اجتماعی میتواند به احساس بیقدرتی و نارضایتی از زندگی دامن بزند و تبدیل به یک تهدید بزرگ برای سلامت روان شود.
۲. استیگما و عدم حمایت اجتماعی
نداشتن شغل بیرون از خانه ممکن است زنان خانهدار را در این موقعیت قرار دهد که فاقد نقش در جامعه خود هستند و باعث شود که از حمایتهای روانی و اجتماعی کمتری در مقایسه با زنان شاغل بهرهمند شوند.
بیتفاوتی نسبت به خود و جامعه از استیگماهایی است که فشار زیادی را به این زنان وارد میکند.
در بسیاری از جوامع، مشکلات روانی زنان جدی گرفته نمیشود و زنان از مراجعه به روانشناس یا بیان احساسات خود هراس دارند.
۳. خشونت خانگی
خشونت خانگی و تداوم آن در طول زمان میتواند باعث بروز PTSD و مشکلات جدی روانی شود.
۴. اضطراب و افسردگی
مسئولیتهای خانهداری و بچهداری، نداشتن فضا برای ابراز احساسات، احساس بیگانگی و بیارزشی و ناامیدی، نادیده گرفته شدن، تبعیض و عدم دسترسی به منابع حمایتی، میتواند زنان خانهدار را با اضطراب و افسردگیهای مزمن روبهرو کند. همچنین انتظارات اجتماعی از زنان برای ایفای نقشهای سنتی (همسر، مادر و مراقبتکننده) میتواند منجر به فرسودگی روانی شود. انتظارات سنتی از زنان برای قربانی کردن خود به خاطر خانواده میتواند مانع از اولویت دادن به نیازهای شخصی آنها شود.
۵. عوامل بیولوژیکی
دوران بارداری و پس از آن و یائسگی در کنار ابتلا به بیماریهای جسمانی با تغییرات هورمونی و نوسانات خلقی شدید میتوانند خطر خودکشی در زنان را افزایش دهند.
با توجه به اینکه زنان چه به عنوان همسر و چه به عنوان مادر، نقشی محوری و کلیدی در ساختار خانواده ایفا میکنند، آسیب یا فوت آنها بر اثر خودکشی میتواند اثرات مخربی را بر سایر اعضای خانواده و ساختار کلی خانواده بر جای بگذارد که همین مساله در کنار سایر عوامل اشارهشده لزوم توجه به خودکشی در زنان خانهدار را در درجه بالای اهمیت و توجه قرار میدهد.
پر واضح است که مشکلات سلامت روان در میان گروههای به حاشیه راندهشده، شدت بیشتری پیدا میکند. این شرایط منجر به آسیبپذیری ترکیبی میشود یعنی ترکیب چندین عامل خطر که فشار روانی و اجتماعی را افزایش داده و تأثیرات منفی آن را چند برابر میکند.
در چنین شرایطی افزایش آگاهی عمومی و آموزشهای روانشناختی با تاکید بر لزوم دسترسی آسانتر به خدمات روانشناختی اساسی است. آموزشهای پیشگیرانه در حوزه بهداشت روانی میتواند از بحرانها و مشکلات جدیتر مانند خودکشی جلوگیری کند.
همچنین آموزشهای شغلی و مهارتآموزی میتواند به استقلال زنان خانهدار کمک کند.
روز جهانی زن فرصتی مناسب برای تاکید بر این موضوع است که سلامت روان فراتر از یک مساله فردی است و نیازمند توجه همهجانبه برای کاهش نابرابریهای سیستماتیک و حمایت از افراد در معرض آسیب است.
این روز فراتر از یک مناسبت تشریفاتی بوده و بر ضرورت اقدامات اجرایی برای حمایت و پیشرفت زنان در جهان تأکید دارد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
۸ مارس، روز جهانی زن، در کنار پاسداشت نقش برجسته زنان در جوامع امروزی و دیروزی، فرصتی مناسب برای پرداختن به چالشهای زنان در حوزه سلامت روان نیز میباشد. چندی پیش دکتر حمید یعقوبی، رییس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران، اعلام کرد در سال ۱۴۰۱ زنان خانهدار، رتبه چهارم مرگ ناشی از خودکشی و رتبه اول در اقدام به خودکشی را داشتند. میزان این پدیده در ایران از میانگین جهانی بالاتر است. به علت حائز اهمیت بودن این موضوع، یادداشت روز جهانی زن را به بررسی اقدام به خودکشی و مرگ ناشی از آن در زنان خانهدار اختصاص میدهیم.
۱. وضعیت اجتماعی-اقتصادی
در بسیاری از جوامع و به ویژه در ایران، زنان خانهدار با چالشهای متعددی از قبیل وابستگی به همسر و به تبع آن نداشتن استقلال مالی و عدم توانایی در تصمیمگیریهای مستقل روبهرو میباشند که در کنار انزوای اجتماعی میتواند به احساس بیقدرتی و نارضایتی از زندگی دامن بزند و تبدیل به یک تهدید بزرگ برای سلامت روان شود.
۲. استیگما و عدم حمایت اجتماعی
نداشتن شغل بیرون از خانه ممکن است زنان خانهدار را در این موقعیت قرار دهد که فاقد نقش در جامعه خود هستند و باعث شود که از حمایتهای روانی و اجتماعی کمتری در مقایسه با زنان شاغل بهرهمند شوند.
بیتفاوتی نسبت به خود و جامعه از استیگماهایی است که فشار زیادی را به این زنان وارد میکند.
در بسیاری از جوامع، مشکلات روانی زنان جدی گرفته نمیشود و زنان از مراجعه به روانشناس یا بیان احساسات خود هراس دارند.
۳. خشونت خانگی
خشونت خانگی و تداوم آن در طول زمان میتواند باعث بروز PTSD و مشکلات جدی روانی شود.
۴. اضطراب و افسردگی
مسئولیتهای خانهداری و بچهداری، نداشتن فضا برای ابراز احساسات، احساس بیگانگی و بیارزشی و ناامیدی، نادیده گرفته شدن، تبعیض و عدم دسترسی به منابع حمایتی، میتواند زنان خانهدار را با اضطراب و افسردگیهای مزمن روبهرو کند. همچنین انتظارات اجتماعی از زنان برای ایفای نقشهای سنتی (همسر، مادر و مراقبتکننده) میتواند منجر به فرسودگی روانی شود. انتظارات سنتی از زنان برای قربانی کردن خود به خاطر خانواده میتواند مانع از اولویت دادن به نیازهای شخصی آنها شود.
۵. عوامل بیولوژیکی
دوران بارداری و پس از آن و یائسگی در کنار ابتلا به بیماریهای جسمانی با تغییرات هورمونی و نوسانات خلقی شدید میتوانند خطر خودکشی در زنان را افزایش دهند.
با توجه به اینکه زنان چه به عنوان همسر و چه به عنوان مادر، نقشی محوری و کلیدی در ساختار خانواده ایفا میکنند، آسیب یا فوت آنها بر اثر خودکشی میتواند اثرات مخربی را بر سایر اعضای خانواده و ساختار کلی خانواده بر جای بگذارد که همین مساله در کنار سایر عوامل اشارهشده لزوم توجه به خودکشی در زنان خانهدار را در درجه بالای اهمیت و توجه قرار میدهد.
پر واضح است که مشکلات سلامت روان در میان گروههای به حاشیه راندهشده، شدت بیشتری پیدا میکند. این شرایط منجر به آسیبپذیری ترکیبی میشود یعنی ترکیب چندین عامل خطر که فشار روانی و اجتماعی را افزایش داده و تأثیرات منفی آن را چند برابر میکند.
در چنین شرایطی افزایش آگاهی عمومی و آموزشهای روانشناختی با تاکید بر لزوم دسترسی آسانتر به خدمات روانشناختی اساسی است. آموزشهای پیشگیرانه در حوزه بهداشت روانی میتواند از بحرانها و مشکلات جدیتر مانند خودکشی جلوگیری کند.
همچنین آموزشهای شغلی و مهارتآموزی میتواند به استقلال زنان خانهدار کمک کند.
روز جهانی زن فرصتی مناسب برای تاکید بر این موضوع است که سلامت روان فراتر از یک مساله فردی است و نیازمند توجه همهجانبه برای کاهش نابرابریهای سیستماتیک و حمایت از افراد در معرض آسیب است.
این روز فراتر از یک مناسبت تشریفاتی بوده و بر ضرورت اقدامات اجرایی برای حمایت و پیشرفت زنان در جهان تأکید دارد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری بال دانش برگزار میکند:
📣 نشست تحلیل و بررسی کتاب ۷/۵ درس درباره مغز
🎙ارائهدهنده : زهرا صنعتی
(دانشجوی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی)
📅زمان و تاریخ: دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۹ الی ۲۱
🎯روال جلسات مغز کتاب:
▪️ارائه خلاصه کتاب + گفتگو حول موضوع کتاب + شبکهسازی.
▪️هر کتاب معمولا در یک جلسه بررسی میشود.
▪️ثبتنام الزامی است.
▪️پیشمطالعه کتاب ضروری نیست.
🔗لینک گروه تلگرامی جلسات.
📍ثبتنام
📞 کسب اطلاعات بیشتر
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
📣 نشست تحلیل و بررسی کتاب ۷/۵ درس درباره مغز
🎙ارائهدهنده : زهرا صنعتی
(دانشجوی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی)
📅زمان و تاریخ: دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۹ الی ۲۱
🎯روال جلسات مغز کتاب:
▪️ارائه خلاصه کتاب + گفتگو حول موضوع کتاب + شبکهسازی.
▪️هر کتاب معمولا در یک جلسه بررسی میشود.
▪️ثبتنام الزامی است.
▪️پیشمطالعه کتاب ضروری نیست.
🔗لینک گروه تلگرامی جلسات.
📍ثبتنام
📞 کسب اطلاعات بیشتر
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
تأثیر دوگانه آیینهای فرهنگی بر سلامت روان: پیوند اجتماعی یا چالشهای روانی؟
کمتر کسی است که از تاثیر مثبت آیینهای فرهنگی از قبیل شب یلدا، چهارشنبهسوری، عید نوروز و... بر ابعاد مختلف فردی و اجتماعی و سلامت روان افراد جامعه آگاه نباشد. گردهمایی افراد سبب افزایش احساس تعلق و همبستگی میشود که یک سپر محافظتی مهم در برابر افسردگی و اضطراب محسوب میشود. این مناسبتها فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط مجدد با خانواده و اطرافیان است و منجر به دریافت نوعی حمایت اجتماعی میشود که با نظریات دلبستگی بالبی و حمایت اجتماعی ساراسون به خوبی قابل توضیحاند. همچنین، فراهم آمدن فرصتهای تازه برای بازنگری و تعیین اهداف سبب بهبود سبک زندگی و ایجاد انگیزه میشود.
نوروز و سفره هفتسین مجموعهای از آیینها و نمادها هستند که علاوه بر داشتن ریشههای کهن و تاریخی، از نظر روانشناختی نیز معانی متعددی دارند. همانطور که یونگ معتقد بود که نمادها دارای قابلیت اثرگذاری در سطح ناخودآگاه جمعیاند و میتوانند احساس انسجام و پیوند با هویت و تاریخ را تقویت کنند.
این مناسبتها در کنار داشتن اثرات مثبت بر وضعیت روانی افراد، میتواند برای برخی دیگر وضعیت نابسامانی را از نظر روانی ایجاد کنند.
۱. سوگ و از دست دادن نزدیکان
برای کسانی که عزیزی را از دست دادهاند، نوروز نبودن آنها را یادآوری میکند و منجر به احساس غم و پوچی میشود.
۲. تعارض بین انتظارات اجتماعی و واقعیت فردی
نوروز معمولا با شادی و دورهمیهای خانوادگی همراه است اما برای افرادی که با تنهایی (برخی گروهها مانند سالمندان و افرادی که روابط خانوادگی محدودی دارند) و بحرانهای شخصی درگیرند، این انتظارات اجتماعی با واقعیت زندگی آنها در تضاد قرار میگیرد و سبب افزایش احساس ناکامی میشود.
۳. فشارهای اقتصادی و اجتماعی
فشارهای اجتماعی برای برگزاری مهمانیها به شیوههای خاص و هزینههای بالای جشن شروع سال نو برای افرادی که از نظر اقتصادی در تنگنا قرار دارند، آنها را در بحرانهای روانی قرار میدهد.
۴. تغییرات فصلی
گذر از زمستان و تغییرات فصلی میتواند باعث شروع افسردگی (summer-pattern SAD or summer depression) شود. طبق آمار CDC بیشترین نرخ خودکشی در آمریکا بین ماههای مارس و آگوست ثبت شده است.
۵. بحران هویت و معنای زندگی
آغاز سال جدید برخی افراد را به تفکر درباره معنای زندگی سوق میدهد که این امر در کسانی با زمینههای قبلی از بحران اگزیستانسیال و شکاف در نظام ارزشی، به احساس بیمعنایی زندگی و بحرانهای روانی دامن میزند.
۶. افزایش تفکر درباره خود و مقایسه اجتماعی
در این مناسبتها، افراد به مرور گذشته و مقایسه خود با دیگران بیشتر مشغول میشوند و اگر فرد احساس کند که به اهدافش نرسیده است و نسبت به دیگران کمتر موفق بوده است، دچار ناامیدی و سرخوردگی میشود.
۷. افزایش تنشهای خانوادگی
در برخی خانوادهها، قرار گرفتن اعضای آن در کنار یکدیگر و گذراندن زمان بیشتر در خانه سبب افزایش تنشها و خشونتها مانند خشونت خانگی میشود.
در ایام تعطیلات نوروزی چنانچه احساس کردید در شرایط بحرانی قرار دارید با هاتلاینهای بحران تماس بگیرید.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
کمتر کسی است که از تاثیر مثبت آیینهای فرهنگی از قبیل شب یلدا، چهارشنبهسوری، عید نوروز و... بر ابعاد مختلف فردی و اجتماعی و سلامت روان افراد جامعه آگاه نباشد. گردهمایی افراد سبب افزایش احساس تعلق و همبستگی میشود که یک سپر محافظتی مهم در برابر افسردگی و اضطراب محسوب میشود. این مناسبتها فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط مجدد با خانواده و اطرافیان است و منجر به دریافت نوعی حمایت اجتماعی میشود که با نظریات دلبستگی بالبی و حمایت اجتماعی ساراسون به خوبی قابل توضیحاند. همچنین، فراهم آمدن فرصتهای تازه برای بازنگری و تعیین اهداف سبب بهبود سبک زندگی و ایجاد انگیزه میشود.
نوروز و سفره هفتسین مجموعهای از آیینها و نمادها هستند که علاوه بر داشتن ریشههای کهن و تاریخی، از نظر روانشناختی نیز معانی متعددی دارند. همانطور که یونگ معتقد بود که نمادها دارای قابلیت اثرگذاری در سطح ناخودآگاه جمعیاند و میتوانند احساس انسجام و پیوند با هویت و تاریخ را تقویت کنند.
این مناسبتها در کنار داشتن اثرات مثبت بر وضعیت روانی افراد، میتواند برای برخی دیگر وضعیت نابسامانی را از نظر روانی ایجاد کنند.
۱. سوگ و از دست دادن نزدیکان
برای کسانی که عزیزی را از دست دادهاند، نوروز نبودن آنها را یادآوری میکند و منجر به احساس غم و پوچی میشود.
۲. تعارض بین انتظارات اجتماعی و واقعیت فردی
نوروز معمولا با شادی و دورهمیهای خانوادگی همراه است اما برای افرادی که با تنهایی (برخی گروهها مانند سالمندان و افرادی که روابط خانوادگی محدودی دارند) و بحرانهای شخصی درگیرند، این انتظارات اجتماعی با واقعیت زندگی آنها در تضاد قرار میگیرد و سبب افزایش احساس ناکامی میشود.
۳. فشارهای اقتصادی و اجتماعی
فشارهای اجتماعی برای برگزاری مهمانیها به شیوههای خاص و هزینههای بالای جشن شروع سال نو برای افرادی که از نظر اقتصادی در تنگنا قرار دارند، آنها را در بحرانهای روانی قرار میدهد.
۴. تغییرات فصلی
گذر از زمستان و تغییرات فصلی میتواند باعث شروع افسردگی (summer-pattern SAD or summer depression) شود. طبق آمار CDC بیشترین نرخ خودکشی در آمریکا بین ماههای مارس و آگوست ثبت شده است.
۵. بحران هویت و معنای زندگی
آغاز سال جدید برخی افراد را به تفکر درباره معنای زندگی سوق میدهد که این امر در کسانی با زمینههای قبلی از بحران اگزیستانسیال و شکاف در نظام ارزشی، به احساس بیمعنایی زندگی و بحرانهای روانی دامن میزند.
۶. افزایش تفکر درباره خود و مقایسه اجتماعی
در این مناسبتها، افراد به مرور گذشته و مقایسه خود با دیگران بیشتر مشغول میشوند و اگر فرد احساس کند که به اهدافش نرسیده است و نسبت به دیگران کمتر موفق بوده است، دچار ناامیدی و سرخوردگی میشود.
۷. افزایش تنشهای خانوادگی
در برخی خانوادهها، قرار گرفتن اعضای آن در کنار یکدیگر و گذراندن زمان بیشتر در خانه سبب افزایش تنشها و خشونتها مانند خشونت خانگی میشود.
در ایام تعطیلات نوروزی چنانچه احساس کردید در شرایط بحرانی قرار دارید با هاتلاینهای بحران تماس بگیرید.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
ملاحظات اخلاقی در استفاده از AI.pdf
123.9 KB
ملاحظات اخلاقی در استفاده از هوش مصنوعی در پژوهشهای زیستپزشکی (ابلاغیه کمیته کشوری اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی)
Psychology_ATU
Psychology_ATU
از سیاستهای غایب تا سوگ نادیده گرفته شده: نگاهی واقعبینانه به اوتیسم در ایران
آوریل، ماه جهانی آگاهیبخشی در مورد اوتیسم است. به همین مناسبت، یادداشت امروز را به بررسی ابعاد کمتر گفتهشده این موضوع اختصاص میدهیم.
اوتیسم یکی از سرفصلهای پرتکرار در دروس دانشگاهی رشته روانشناسی است که معمولاً بر ابعاد پاتولوژیک و معیارهای تشخیصی آن تمرکز دارد؛ اما آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، شناخت تجارب زیسته افراد اوتیستیک و خانوادههای آنان است، تجربهای که برای درک ژرفتر این وضعیت رشدی، ضروری و کلیدی است.
آغاز این نگاه متفاوت را میتوان در پایاننامه کارشناسی جودی سینگر، جامعهشناس استرالیایی، جستوجو کرد. او که خود، دختر و مادرش مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شده بودند، مفهومی نو به نام تنوع عصبی (Neurodiversity) را مطرح کرد؛ دیدگاهی که نگاه تازهای به اوتیسم و سایر شرایط عصبی همچون ADHD و دیسلکسی ارائه داد.
در چارچوب تنوع عصبی، این وضعیتها نه بهعنوان «اختلال»، بلکه بهعنوان شکلهایی متفاوت از عملکرد مغز در نظر گرفته میشوند. بر پایه این دیدگاه، افراد اوتیستیک ناقص نیستند؛ بلکه صرفاً متفاوتاند. این تغییر زاویه دید نهتنها منجر به ارتقای عزتنفس در افراد مبتلا و خانوادههایشان میشود، بلکه تأکید آن بر توانمندسازی بهجای درمان صرف، مسیر جدیدی در حمایت از این افراد میگشاید.
البته باید تأکید کرد که تنوع عصبی بههیچوجه به معنای رمانتیکسازی اوتیسم نیست؛ این دیدگاه، چالشها و دشواریهای موجود را انکار نمیکند، بلکه صرفاً تفاوت را برابر با «نقص» نمیداند و بر لزوم سیاستگذاری و حمایتگری هوشمندانه تأکید دارد.
در نبود این سیاستگذاریها، خانوادههای افراد اوتیستیک در ایران با فشارهای متعدد و فرسایشی روبهرو هستند. برخی از مهمترین پیامدهای این کاستیها عبارتاند از:
۱. جلسات کاردرمانی، گفتاردرمانی، بازیدرمانی و رواندرمانی با حداقل پوشش بیمهای همراهاند و هزینههای سنگینی را به خانوادهها تحمیل میکنند، تا جایی که برخی ناچار به توقف کامل روند درمانی میشوند.
۲. در نبود مراکز نگهداری مقرونبهصرفه، یکی از والدین -اغلب مادر- مجبور به ترک شغل خود میشود که منجر به کاهش درآمد خانوار و انزوای اجتماعی آنان میگردد.
۳. هزینههای بالا و نبود حمایت بیمهای موجب از دست رفتن زمان طلایی تشخیص و مداخله زودهنگام میشود.
۴. فضاهای شهری و عمومی، از نظر حسی و طراحی، برای افراد اوتیستیک سازگار نیستند؛ نورهای تند، صداهای بلند، و محیطهای شلوغ میتوانند منجر به فروپاشی عصبی (Meltdown) شوند. در نتیجه، خانوادهها حضور در این فضاها را محدود میکنند و بهتدریج از جامعه حذف میشوند.
مسأله دیگری که نیازمند توجه است، سوگ نادیدهگرفتهشده والدین پس از تشخیص اوتیسم است. این سوگ نه برای از دست دادن فرزند، بلکه برای از دست رفتن تصویری است که از آینده فرزند در ذهن والدین شکل گرفته بود. مواجهه با این واقعیت، آنها را وارد فرآیند پیچیدهای از انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش میکند، مراحلی که مطابق مدل کوبلر-راس توصیف میشوند.
متأسفانه، در بسیاری موارد، جامعه یا حتی روانشناسان و روانپزشکان با نادیده گرفتن این سوگ، باعث ایجاد احساس گناه در والدین میشوند. عباراتی مانند «مگه بچهات مرده که عزاداری میکنی؟» یا «خدا رو شکر کن که فقط اوتیسم داره»، نهتنها همدلی نمیسازند، بلکه مانع پذیرش و شروع زودهنگام درمان میشوند.
سوگ والدین، نشانه ضعف یا بیمهری نیست؛ بلکه بخشی انسانی از روند تطبیق با واقعیتی جدید است. به رسمیت شناختن این فرآیند، به والدین آرامش میدهد و به کودک، احساس امنیت و پذیرفتهشدن.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
آوریل، ماه جهانی آگاهیبخشی در مورد اوتیسم است. به همین مناسبت، یادداشت امروز را به بررسی ابعاد کمتر گفتهشده این موضوع اختصاص میدهیم.
اوتیسم یکی از سرفصلهای پرتکرار در دروس دانشگاهی رشته روانشناسی است که معمولاً بر ابعاد پاتولوژیک و معیارهای تشخیصی آن تمرکز دارد؛ اما آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد، شناخت تجارب زیسته افراد اوتیستیک و خانوادههای آنان است، تجربهای که برای درک ژرفتر این وضعیت رشدی، ضروری و کلیدی است.
آغاز این نگاه متفاوت را میتوان در پایاننامه کارشناسی جودی سینگر، جامعهشناس استرالیایی، جستوجو کرد. او که خود، دختر و مادرش مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شده بودند، مفهومی نو به نام تنوع عصبی (Neurodiversity) را مطرح کرد؛ دیدگاهی که نگاه تازهای به اوتیسم و سایر شرایط عصبی همچون ADHD و دیسلکسی ارائه داد.
در چارچوب تنوع عصبی، این وضعیتها نه بهعنوان «اختلال»، بلکه بهعنوان شکلهایی متفاوت از عملکرد مغز در نظر گرفته میشوند. بر پایه این دیدگاه، افراد اوتیستیک ناقص نیستند؛ بلکه صرفاً متفاوتاند. این تغییر زاویه دید نهتنها منجر به ارتقای عزتنفس در افراد مبتلا و خانوادههایشان میشود، بلکه تأکید آن بر توانمندسازی بهجای درمان صرف، مسیر جدیدی در حمایت از این افراد میگشاید.
البته باید تأکید کرد که تنوع عصبی بههیچوجه به معنای رمانتیکسازی اوتیسم نیست؛ این دیدگاه، چالشها و دشواریهای موجود را انکار نمیکند، بلکه صرفاً تفاوت را برابر با «نقص» نمیداند و بر لزوم سیاستگذاری و حمایتگری هوشمندانه تأکید دارد.
در نبود این سیاستگذاریها، خانوادههای افراد اوتیستیک در ایران با فشارهای متعدد و فرسایشی روبهرو هستند. برخی از مهمترین پیامدهای این کاستیها عبارتاند از:
۱. جلسات کاردرمانی، گفتاردرمانی، بازیدرمانی و رواندرمانی با حداقل پوشش بیمهای همراهاند و هزینههای سنگینی را به خانوادهها تحمیل میکنند، تا جایی که برخی ناچار به توقف کامل روند درمانی میشوند.
۲. در نبود مراکز نگهداری مقرونبهصرفه، یکی از والدین -اغلب مادر- مجبور به ترک شغل خود میشود که منجر به کاهش درآمد خانوار و انزوای اجتماعی آنان میگردد.
۳. هزینههای بالا و نبود حمایت بیمهای موجب از دست رفتن زمان طلایی تشخیص و مداخله زودهنگام میشود.
۴. فضاهای شهری و عمومی، از نظر حسی و طراحی، برای افراد اوتیستیک سازگار نیستند؛ نورهای تند، صداهای بلند، و محیطهای شلوغ میتوانند منجر به فروپاشی عصبی (Meltdown) شوند. در نتیجه، خانوادهها حضور در این فضاها را محدود میکنند و بهتدریج از جامعه حذف میشوند.
مسأله دیگری که نیازمند توجه است، سوگ نادیدهگرفتهشده والدین پس از تشخیص اوتیسم است. این سوگ نه برای از دست دادن فرزند، بلکه برای از دست رفتن تصویری است که از آینده فرزند در ذهن والدین شکل گرفته بود. مواجهه با این واقعیت، آنها را وارد فرآیند پیچیدهای از انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش میکند، مراحلی که مطابق مدل کوبلر-راس توصیف میشوند.
متأسفانه، در بسیاری موارد، جامعه یا حتی روانشناسان و روانپزشکان با نادیده گرفتن این سوگ، باعث ایجاد احساس گناه در والدین میشوند. عباراتی مانند «مگه بچهات مرده که عزاداری میکنی؟» یا «خدا رو شکر کن که فقط اوتیسم داره»، نهتنها همدلی نمیسازند، بلکه مانع پذیرش و شروع زودهنگام درمان میشوند.
سوگ والدین، نشانه ضعف یا بیمهری نیست؛ بلکه بخشی انسانی از روند تطبیق با واقعیتی جدید است. به رسمیت شناختن این فرآیند، به والدین آرامش میدهد و به کودک، احساس امنیت و پذیرفتهشدن.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری انجمنهای علمی دانشگاههای برتر کشور برگزار میکند:
📣 عنوان دوره: چگونه تروما را بفهمیم و از آن بهبود یابیم
👨🏫 مدرسین:
جناب آقای محمد مهدی زارعی
(فارغالتحصیل مشاوره خانواده دانشگاه شهیدبهشتی)
سرکار خانم حوراشفیعی
(دانشجوی مشاوره توانبخشی دانشگاه علامه طباطبائی)
🗓 زمان برگزاری: پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰
🌐 دوره به صورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشود.
✅ هزینه ثبتنام:
۵۰ هزار تومان برای دانشجویان دانشگاه های علامه طباطبائی و شهیدبهشتی
۹۵ هزار تومان برای سایر افراد
📜 صدور گواهی معتبر از سوی دانشگاه علامه طباطبائی
📞 کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
📣 عنوان دوره: چگونه تروما را بفهمیم و از آن بهبود یابیم
👨🏫 مدرسین:
جناب آقای محمد مهدی زارعی
(فارغالتحصیل مشاوره خانواده دانشگاه شهیدبهشتی)
سرکار خانم حوراشفیعی
(دانشجوی مشاوره توانبخشی دانشگاه علامه طباطبائی)
🗓 زمان برگزاری: پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰
🌐 دوره به صورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشود.
✅ هزینه ثبتنام:
۵۰ هزار تومان برای دانشجویان دانشگاه های علامه طباطبائی و شهیدبهشتی
۹۵ هزار تومان برای سایر افراد
📜 صدور گواهی معتبر از سوی دانشگاه علامه طباطبائی
📞 کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
تأملی بر چالشهای حرفهای روانشناسان: گرامیداشت روز روانشناس
ورود به رشته روانشناسی، چه در جایگاه دانشجو و چه بهعنوان متخصص، در بیشتر اوقات با مجموعهای از انتظارات غیرواقعی و کلیشههای اجتماعی همراه است. از همان ابتدای ورود به این رشته، جامعه از روانشناس انتظار دارد که الگویی ایدهآل از رفتار منطقی، خویشتنداری و ثبات عاطفی باشد. این انتظارات نهتنها با واقعیتهای انسانی در تضاد است، بلکه فشار روانی مضاعفی را به روانشناسان تحمیل میکند. روانشناسان، مانند هر فرد دیگری، حق دارند طیف گستردهای از هیجانات انسانی مانند خشم و غم را تجربه کنند و این امر نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه بخشی از اصالت حرفهای آنهاست.
بدون شک، نظام آموزشی دانشگاهی در ایران، در ارائه آموزشهای عملی و حتی تئوری برای مدیریت استرس شغلی و خودمراقبتی (self-care) ناکام مانده است. بنابراین، دانشجویان روانشناسی ناچارند برای تکمیل مهارتهای خود به آموزشهای فرادانشگاهی روی آورند، اما تمرکز بر رویکردها و تکنیکهای درمانی در نبود آموزشهای متمرکز بر خودمراقبتی باعث میشود که بسیاری از آنها در برابر فرسودگی شغلی آسیبپذیر شوند.
یکی دیگر از چالشهای قابل توجه فعالیت به عنوان روانشناس (در هر گرایش و سمتی)، انزوای حرفهای ناشی از رعایت اصول اخلاقی و محرمانگی است. روانشناسان به دلیل تعهد به حفظ اسرار مراجعان، اغلب نمیتوانند تجربیات کاری خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و درباره آنها با کسی صحبت کنند. این محدودیت، در کنار ساعات کاری طولانی و فشارهای عاطفی ناشی از همراهی با مراجعان که میتواند حتی با تجربه تروما همراه شود، میتواند به احساس تنهایی حرفهای و فرسودگی شغلی منجر شود. علاوه بر این، فشارهای اقتصادی نظیر درآمد ناپایدار، رقابت شدید در بازار کار و نبود حمایتهای سازمانی، مانند بیمه حرفهای، این چالشها را تشدید میکند.
شاید یکی از مهمترین مسائلی که از آن در این حرفه غفلت شده است، استیگمای مرتبط با سلامت روان خود روانشناسان باشد. فشارهای حرفهای و اجتماعی گاهی به مشکلات جدیتری مانند اضطراب، افسردگی، سوءمصرف مواد و الکل یا حتی افکار خودکشی منجر میشود. بااینحال، ترس از قضاوت و استیگمای حرفهای باعث میشود بسیاری از روانشناسان از جستوجوی کمک حرفهای (help-seeking) اجتناب کنند. این چرخه معیوب نهتنها سلامت روان روانشناسان را تهدید میکند، بلکه کیفیت خدمات حرفهای آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
برای غلبه بر این چالشها، لازم است فرهنگ حرفهای در حوزه روانشناسی بازنگری شود. تقویت آموزش خودمراقبتی در برنامههای دانشگاهی، دسترسی به سوپرویژن منظم و باکیفیت، و ایجاد شبکههای حرفهای حمایتی از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش انزوا و فرسودگی کمک کند. انجمنهای علمی و تشکلهای حرفهای میتوانند نقش محوری در ایجاد این فضاهای حمایتی ایفا کنند. همچنین، افزایش آگاهی عمومی درباره نقش واقعی روانشناسان و کاهش کلیشههای نادرست، گامی مؤثر در جهت بهبود شرایط حرفهای این متخصصان خواهد بود.
روز روانشناس گرامی باد.
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
نهم اردیبهشت ۱۴۰۴
نوشته: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
ورود به رشته روانشناسی، چه در جایگاه دانشجو و چه بهعنوان متخصص، در بیشتر اوقات با مجموعهای از انتظارات غیرواقعی و کلیشههای اجتماعی همراه است. از همان ابتدای ورود به این رشته، جامعه از روانشناس انتظار دارد که الگویی ایدهآل از رفتار منطقی، خویشتنداری و ثبات عاطفی باشد. این انتظارات نهتنها با واقعیتهای انسانی در تضاد است، بلکه فشار روانی مضاعفی را به روانشناسان تحمیل میکند. روانشناسان، مانند هر فرد دیگری، حق دارند طیف گستردهای از هیجانات انسانی مانند خشم و غم را تجربه کنند و این امر نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه بخشی از اصالت حرفهای آنهاست.
بدون شک، نظام آموزشی دانشگاهی در ایران، در ارائه آموزشهای عملی و حتی تئوری برای مدیریت استرس شغلی و خودمراقبتی (self-care) ناکام مانده است. بنابراین، دانشجویان روانشناسی ناچارند برای تکمیل مهارتهای خود به آموزشهای فرادانشگاهی روی آورند، اما تمرکز بر رویکردها و تکنیکهای درمانی در نبود آموزشهای متمرکز بر خودمراقبتی باعث میشود که بسیاری از آنها در برابر فرسودگی شغلی آسیبپذیر شوند.
یکی دیگر از چالشهای قابل توجه فعالیت به عنوان روانشناس (در هر گرایش و سمتی)، انزوای حرفهای ناشی از رعایت اصول اخلاقی و محرمانگی است. روانشناسان به دلیل تعهد به حفظ اسرار مراجعان، اغلب نمیتوانند تجربیات کاری خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و درباره آنها با کسی صحبت کنند. این محدودیت، در کنار ساعات کاری طولانی و فشارهای عاطفی ناشی از همراهی با مراجعان که میتواند حتی با تجربه تروما همراه شود، میتواند به احساس تنهایی حرفهای و فرسودگی شغلی منجر شود. علاوه بر این، فشارهای اقتصادی نظیر درآمد ناپایدار، رقابت شدید در بازار کار و نبود حمایتهای سازمانی، مانند بیمه حرفهای، این چالشها را تشدید میکند.
شاید یکی از مهمترین مسائلی که از آن در این حرفه غفلت شده است، استیگمای مرتبط با سلامت روان خود روانشناسان باشد. فشارهای حرفهای و اجتماعی گاهی به مشکلات جدیتری مانند اضطراب، افسردگی، سوءمصرف مواد و الکل یا حتی افکار خودکشی منجر میشود. بااینحال، ترس از قضاوت و استیگمای حرفهای باعث میشود بسیاری از روانشناسان از جستوجوی کمک حرفهای (help-seeking) اجتناب کنند. این چرخه معیوب نهتنها سلامت روان روانشناسان را تهدید میکند، بلکه کیفیت خدمات حرفهای آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
برای غلبه بر این چالشها، لازم است فرهنگ حرفهای در حوزه روانشناسی بازنگری شود. تقویت آموزش خودمراقبتی در برنامههای دانشگاهی، دسترسی به سوپرویژن منظم و باکیفیت، و ایجاد شبکههای حرفهای حمایتی از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش انزوا و فرسودگی کمک کند. انجمنهای علمی و تشکلهای حرفهای میتوانند نقش محوری در ایجاد این فضاهای حمایتی ایفا کنند. همچنین، افزایش آگاهی عمومی درباره نقش واقعی روانشناسان و کاهش کلیشههای نادرست، گامی مؤثر در جهت بهبود شرایط حرفهای این متخصصان خواهد بود.
روز روانشناس گرامی باد.
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
نهم اردیبهشت ۱۴۰۴
نوشته: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
با سلام و احترام؛
چنانچه در بازه ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارید، از شما دعوت میشود تا در پژوهش علمی با عنوان «بررسی سلامت روان و عملکرد شناختی: یک مطالعه دو مرحلهای» که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی و تحت نظارت دکتر زهره رافضی انجام می گردد، مشارکت نمایید. این پژوهش با هدف مطالعه جنبههای مختلف سلامت روان و توانمندیهای شناختی طراحی شده و در دو مرحله به شرح زیر اجرا خواهد شد:
مرحله نخست: تکمیل پرسشنامهای در خصوص وضعیت روانشناختی، شامل سؤالاتی درباره افکار و احساسات شما.
مرحله دوم: انجام تسک شناختی که به صورت آنلاین انجام میشود.
تأکید میگردد که تمامی اطلاعات ارائهشده توسط شما کاملاً محرمانه تلقی شده و بهصورت کدگذاریشده، صرفاً برای اهداف علمی این پژوهش و با رعایت کامل اصول اخلاقی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مشارکت ارزشمند شما در این مطالعه، گامی مهم در جهت پیشبرد دانش روانشناسی و ارتقای سلامت روان جامعه خواهد بود. پیشاپیش از همکاری و صرف وقت گرانبهای شما صمیمانه سپاسگزاریم.
به پاس قدردانی از مشارکت شما، سه جایزه نقدی ۵۰۰ هزار تومانی از طریق قرعهکشی به شرکتکنندگانی که هر دو مرحله پژوهش را تکمیل کنند، اهدا خواهد شد.
ارتباط با پژوهشگران؛
نیلوفر بازیار: [email protected]
شکیلا جوانمردی: [email protected]
Psychology_ATU
https://survey.porsline.ir/s/kJBq2Ksl
چنانچه در بازه ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارید، از شما دعوت میشود تا در پژوهش علمی با عنوان «بررسی سلامت روان و عملکرد شناختی: یک مطالعه دو مرحلهای» که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی و تحت نظارت دکتر زهره رافضی انجام می گردد، مشارکت نمایید. این پژوهش با هدف مطالعه جنبههای مختلف سلامت روان و توانمندیهای شناختی طراحی شده و در دو مرحله به شرح زیر اجرا خواهد شد:
مرحله نخست: تکمیل پرسشنامهای در خصوص وضعیت روانشناختی، شامل سؤالاتی درباره افکار و احساسات شما.
مرحله دوم: انجام تسک شناختی که به صورت آنلاین انجام میشود.
تأکید میگردد که تمامی اطلاعات ارائهشده توسط شما کاملاً محرمانه تلقی شده و بهصورت کدگذاریشده، صرفاً برای اهداف علمی این پژوهش و با رعایت کامل اصول اخلاقی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مشارکت ارزشمند شما در این مطالعه، گامی مهم در جهت پیشبرد دانش روانشناسی و ارتقای سلامت روان جامعه خواهد بود. پیشاپیش از همکاری و صرف وقت گرانبهای شما صمیمانه سپاسگزاریم.
به پاس قدردانی از مشارکت شما، سه جایزه نقدی ۵۰۰ هزار تومانی از طریق قرعهکشی به شرکتکنندگانی که هر دو مرحله پژوهش را تکمیل کنند، اهدا خواهد شد.
ارتباط با پژوهشگران؛
نیلوفر بازیار: [email protected]
شکیلا جوانمردی: [email protected]
Psychology_ATU
https://survey.porsline.ir/s/kJBq2Ksl
Porsline
پرسشنامه سنجش سلامت روان
با پُرسلاین به راحتی پرسشنامه خود را طراحی و ارسال کنید و با گزارشهای لحظهای آن به سرعت تصمیم بگیرید.
دستور ریاست دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی مبنی بر ضرورت پرهیز از پذیرایی غیرمتعارف در جلسات دفاع از پایاننامهها و رسالهها و استفاده از پذیراییهای صرفا متعارف و ساده.
Psychology_ATU
Psychology_ATU
آگاهی را به عمل تبدیل کنیم: کاهش استیگمای سلامت روان در جامعه ایرانی
سازمان سلامت روان آمریکا، ماه می را در سال ۱۹۴۹ به عنوان ماه آگاهیبخشی از سلامت روان نامگذاری کرد. روبان ماه آگاهیبخشی از سلامت روان، سبز است که نماد امید، قدرت و حمایت عاطفی برای افراد مبتلا به بیماری روانی است. شعار سال ۲۰۲۵، Turn Awareness into Action (آگاهی را به عمل تبدیل کنید) با تم community (جامعه) از جوامع مختلف دعوت میکند تا با پیوندهای اجتماعی، استیگمای بیماریهای روانی را بشکنند و خدمات باکیفیت سلامت روان را گسترش دهند. این ماه اهدافی مانند افزایش آگاهی درباره بیماریهای روانی و واقعیتهای زندگی با این شرایط، ارائه راهکارهایی برای دستیابی به سلامت روان، توجه به پیشگیری از خودکشی که میتواند توسط برخی بیماریهای روانی تسریع شود و کاهش استیگما را دنبال میکند.
در ایران، شبکههای اجتماعی گفتوگو درباره سلامت روان را باز کردهاند. پستهایی با این مضمون که OCD یعنی نظم بیشازحد یا برچسب افسردگی برای افت مود موقت، نشاندهنده عادیسازی صحبت درباره اختلالات روانی است. اما این توصیفات اغلب از واقعیت دورند. نظریه رفتار برنامهریزیشده (Theory of Planned Behavior) توضیح میدهد که این عادیسازی، با مثبتتر کردن هنجارهای اجتماعی، رفتار کمکجویی (help-seeking behaviour) را تقویت میکند و با کاهش استیگما، کمکجویی برای اختلالات را افزایش میدهد. اما تقلیلگرایی، مثل سادهسازی OCD یا افسردگی، باورهای نادرست میسازد و رنج مبتلایان واقعی را کماهمیت جلوه میدهد که میتواند تشخیص و درمان را سختتر کند و استیگما را به شکل دیگری بازتولید کند.
پویش زمان تغییر (Time to Change) که از سال ۲۰۰۷ در انگلستان آغاز شد، با تبلیغات گسترده با بهبود نگرشهای عمومی و کاهش استیگما نمونهای الهامبخش برای جوامع مختلف منجمله ایران است. این پویش نشان داد گفتوگوهای مسئولانه و آموزش درست میتوانند استیگما را کم کنند و جوامع را برای حمایت از سلامت روان توانمند سازند.
در ایران، استیگما هنوز مانع بزرگی برای کمکجویی است و کمبود خدمات روانشناسی در مناطق غیرشهری این مشکل را تشدید میکند. همانطور که پیشتر اشاره شد شبکههای اجتماعی، هرچند آگاهی را افزایش دادهاند، گاهی با محتوای غیرحرفهای، درک درست بیماریها را مخدوش میکنند. از طرف دیگر متأسفانه، بخشی از استیگما توسط برخی متخصصان و اساتید روانشناسی، با آموزشهای کلیشهای یا ناکافی، بازتولید میشود. بخشی از این چالشها نیز به سیاستها و نظارتهای سازمانهای متولی سلامت ایران برمیگردد. جایی که برای ارتقای سلامت روان جامعه به اقداماتی بیشتر از انتشار لیست روانشناسان زرد و غیرقانونی شاغل در اینستاگرام و ممنوعیت برگزاری کارگاههای پیشگیری از خودکشی برای اقلیتهای جنسی نیاز داریم.
جامعه ایرانی برای کاهش استیگمای سلامت روان و دسترسی به خدمات باکیفیت راه درازی در پیش دارد، اما امروز میتوانیم با قدمهای کوچک، آگاهی را به عمل تبدیل کنیم. یک گفتوگوی ساده در خانواده، یک استوری آموزشی در اینستاگرام، یا یک پست در توییتر درباره تجربههای زیسته میتواند الهامبخش دیگران باشد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
سازمان سلامت روان آمریکا، ماه می را در سال ۱۹۴۹ به عنوان ماه آگاهیبخشی از سلامت روان نامگذاری کرد. روبان ماه آگاهیبخشی از سلامت روان، سبز است که نماد امید، قدرت و حمایت عاطفی برای افراد مبتلا به بیماری روانی است. شعار سال ۲۰۲۵، Turn Awareness into Action (آگاهی را به عمل تبدیل کنید) با تم community (جامعه) از جوامع مختلف دعوت میکند تا با پیوندهای اجتماعی، استیگمای بیماریهای روانی را بشکنند و خدمات باکیفیت سلامت روان را گسترش دهند. این ماه اهدافی مانند افزایش آگاهی درباره بیماریهای روانی و واقعیتهای زندگی با این شرایط، ارائه راهکارهایی برای دستیابی به سلامت روان، توجه به پیشگیری از خودکشی که میتواند توسط برخی بیماریهای روانی تسریع شود و کاهش استیگما را دنبال میکند.
در ایران، شبکههای اجتماعی گفتوگو درباره سلامت روان را باز کردهاند. پستهایی با این مضمون که OCD یعنی نظم بیشازحد یا برچسب افسردگی برای افت مود موقت، نشاندهنده عادیسازی صحبت درباره اختلالات روانی است. اما این توصیفات اغلب از واقعیت دورند. نظریه رفتار برنامهریزیشده (Theory of Planned Behavior) توضیح میدهد که این عادیسازی، با مثبتتر کردن هنجارهای اجتماعی، رفتار کمکجویی (help-seeking behaviour) را تقویت میکند و با کاهش استیگما، کمکجویی برای اختلالات را افزایش میدهد. اما تقلیلگرایی، مثل سادهسازی OCD یا افسردگی، باورهای نادرست میسازد و رنج مبتلایان واقعی را کماهمیت جلوه میدهد که میتواند تشخیص و درمان را سختتر کند و استیگما را به شکل دیگری بازتولید کند.
پویش زمان تغییر (Time to Change) که از سال ۲۰۰۷ در انگلستان آغاز شد، با تبلیغات گسترده با بهبود نگرشهای عمومی و کاهش استیگما نمونهای الهامبخش برای جوامع مختلف منجمله ایران است. این پویش نشان داد گفتوگوهای مسئولانه و آموزش درست میتوانند استیگما را کم کنند و جوامع را برای حمایت از سلامت روان توانمند سازند.
در ایران، استیگما هنوز مانع بزرگی برای کمکجویی است و کمبود خدمات روانشناسی در مناطق غیرشهری این مشکل را تشدید میکند. همانطور که پیشتر اشاره شد شبکههای اجتماعی، هرچند آگاهی را افزایش دادهاند، گاهی با محتوای غیرحرفهای، درک درست بیماریها را مخدوش میکنند. از طرف دیگر متأسفانه، بخشی از استیگما توسط برخی متخصصان و اساتید روانشناسی، با آموزشهای کلیشهای یا ناکافی، بازتولید میشود. بخشی از این چالشها نیز به سیاستها و نظارتهای سازمانهای متولی سلامت ایران برمیگردد. جایی که برای ارتقای سلامت روان جامعه به اقداماتی بیشتر از انتشار لیست روانشناسان زرد و غیرقانونی شاغل در اینستاگرام و ممنوعیت برگزاری کارگاههای پیشگیری از خودکشی برای اقلیتهای جنسی نیاز داریم.
جامعه ایرانی برای کاهش استیگمای سلامت روان و دسترسی به خدمات باکیفیت راه درازی در پیش دارد، اما امروز میتوانیم با قدمهای کوچک، آگاهی را به عمل تبدیل کنیم. یک گفتوگوی ساده در خانواده، یک استوری آموزشی در اینستاگرام، یا یک پست در توییتر درباره تجربههای زیسته میتواند الهامبخش دیگران باشد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار میکند:
📣 هماندیشی دانشجویی پیرامون مفهوم گیلتیپلژر
با محوریت برنامه عشق ابدی
🗓 زمان برگزاری:دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۲ الی ۱۳
🏠مکان: دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، کلاس ۲۰۱
📞 کسب اطلاعات بیشتر:
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
📣 هماندیشی دانشجویی پیرامون مفهوم گیلتیپلژر
با محوریت برنامه عشق ابدی
🗓 زمان برگزاری:دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
⏰ ساعت ۱۲ الی ۱۳
🏠مکان: دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، کلاس ۲۰۱
📞 کسب اطلاعات بیشتر:
@PsychologyAtuAdmin
Psychology_ATU
Forwarded from انجمن علمی دانشجویی علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی
《کاربرد هوش مصنوعی در علوم انسانی 》
موضوع: کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی (تحلیل رفتار و احساسات)
موضوع:دادهمحوری در حوزه منابع انسانی: گامی به سوی کسبوکار هوشمند
موضوع:کاربرد های هوش مصنوعی برای علوم رفتاری
موضوع: پلتفرم Nlui؛ پلتفرمی برای orkestratin و استفاده بهینه از مدلهای متخصص با قابلیت تعامل انسانی زبان طبیعی وکاربرد آن در سرویس genei برای مورد مطالعاتی
موضوع: شبکه سازی در یادگیری و تشکیل حلقه های یادگیری و مهارت علم داده و هوش تجاری
موضوع: مبانی، مرزهای تحقیق و کلان چالش های هوش مصنوعی انسان - محور
به صورت حضوری در سالن همایش دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی
@sarayou0
https://www.tg-me.com/+TJlhzWOJmro3NTQ8
💡| @Educationalsciences_atu
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Radio Marz - Episode 78
Radio Marz
قسمت هفتاد و هشت رادیومرز با عنوان نجاتیافته به گفتگو با افرادی میپردازد که بعد از اقدام به خودکشی، زنده ماندهاند.
پیشتر در کانال انجمن یکی دیگر از اپیزودهای این پادکست با عنوان بعد از خودکشی که به گفتگو با افرادی پرداخته بود که یکی از نزدیکانشان را به علت خودکشی از دست داده بودند، بارگذاری شده بود.
هاتلاینهای بحران در ایران
Psychology_ATU
پیشتر در کانال انجمن یکی دیگر از اپیزودهای این پادکست با عنوان بعد از خودکشی که به گفتگو با افرادی پرداخته بود که یکی از نزدیکانشان را به علت خودکشی از دست داده بودند، بارگذاری شده بود.
هاتلاینهای بحران در ایران
Psychology_ATU
اعلام نتایج نهمین دوره انتخابات شوراهای مرکزی انجمنهای علمی دانشگاه علامه طباطبایی
از بین کاندیداهای شورای مرکزی انجمن علمی روانشناسی پنج نفر به عنوان اعضای اصلی شورای مرکزی سال آینده برگزیده شدند که اسامی آنها بدین شرح است:
۱. زهرا شمسی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۲. ریحانه حسنی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۳. زهرا صنعتی آهنگر (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۴. دنیا خراسانی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۵. آیدا معینی اقطاعی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
🆔 Psychology_ATU
از بین کاندیداهای شورای مرکزی انجمن علمی روانشناسی پنج نفر به عنوان اعضای اصلی شورای مرکزی سال آینده برگزیده شدند که اسامی آنها بدین شرح است:
۱. زهرا شمسی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۲. ریحانه حسنی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۳. زهرا صنعتی آهنگر (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۴. دنیا خراسانی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
۵. آیدا معینی اقطاعی (کارشناسی روانشناسی، ورودی ۱۴۰۲)
🆔 Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری انجمن های علمی دانشگاه های برتر کشور برگزار میکند:
📣 عنوان دوره: کارگاه تخصصی مداخله در بحرانهای روانی دانشآموزان
👨🏫 مدرس:
جناب آقای عرفان جسمانی
(دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی تهران، مشاور رسمی وزارت آموزش و پرورش)
🗓 زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹ الی ۲۱
🌐 دوره به صورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشود.
💡محورهای کلیدی:
- مبانی نظری مشاوره در بحران
- شناسایی نشانههای هشداردهنده
- ارزیابی سریع بحران
- مداخله گام به گام و مدیریت پیچیدگیها
- پرسش و پاسخ
📜 همراه با صدور گواهی معتبر از سوی انجمن مشاوره ایران
جهت شرکت در کارگاه و دریافت لینک ورود به وبینار عضویت در گروه کارگاه الزامی است.
Psychology_ATU
📣 عنوان دوره: کارگاه تخصصی مداخله در بحرانهای روانی دانشآموزان
👨🏫 مدرس:
جناب آقای عرفان جسمانی
(دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی تهران، مشاور رسمی وزارت آموزش و پرورش)
🗓 زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹ الی ۲۱
🌐 دوره به صورت مجازی و در بستر اسکایروم برگزار میشود.
💡محورهای کلیدی:
- مبانی نظری مشاوره در بحران
- شناسایی نشانههای هشداردهنده
- ارزیابی سریع بحران
- مداخله گام به گام و مدیریت پیچیدگیها
- پرسش و پاسخ
📜 همراه با صدور گواهی معتبر از سوی انجمن مشاوره ایران
جهت شرکت در کارگاه و دریافت لینک ورود به وبینار عضویت در گروه کارگاه الزامی است.
Psychology_ATU
Radio Marz - Episode 46
Radio Marz
قسمت چهل و ششم رادیومرز با عنوان افسردگی به روایت فاصلهای که افسردگی بین مبتلایان و دیگران به وجود میآورد، میپردازد.
پیشتر در کانال انجمن اپیزودهای بعد از خودکشی و نجاتیافته آپلود شده بود.
Psychology_ATU
پیشتر در کانال انجمن اپیزودهای بعد از خودکشی و نجاتیافته آپلود شده بود.
Psychology_ATU
هجوم داوطلبان برای کارشناسیارشد رشته روانشناسی؛ ایران اینهمه روانشناس میخواهد؟
روزنامه اینترنتی فراز در گزارشی که حاصل گفتگو با دکتر محمدصالح نشان، روانشناس و استاد دانشگاه است به بررسی افزایش چشمگیر متقاضیان شرکت در آزمون کارشناسی ارشد روانشناسی در سالهای اخیر پرداخته است. در قسمتی از این گزارش آمده است: افزایش تعداد داوطلبان، پدیدهای چندوجهی است که ریشه در تحولات عمیق روانشناختی، جامعهشناختی، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد. این روند نه تنها نشاندهنده تغییر در اولویتهای فردی و اجتماعی است بلکه بازتابدهنده پویاییهای پیچیدهای در جو غالب جامعه، بازار کار و حتی خطرات مرتبط با سوءاستفاده از این رشته نیز است.
دکتر نشان میگوید از منظر جامعهشناختی، شاهد تغییری محسوس در ارزشهای اجتماعی هستیم؛ بهگونهای که بهزیستی فردی و جمعی به جایگاه اولویتدار رسیده است. در گذشته، مسائل روانشناختی اغلب نادیده گرفته میشدند یا بهعنوان ضعف شخصی تلقی میگشتند، اما امروزه جامعه به این درک رسیده است که سلامت روان به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد. این تغییر نگرش، بهویژه در میان قشر تحصیلکرده، موجب شده روانشناسی به رشتهای جذاب و مرتبط با نیازهای ملموس روزمره جامعه تبدیل شود.
از منظر فرهنگی، یکی از تحولات مهم سالهای اخیر، کاهش انگ و تابو پیرامون موضوعات مرتبط با سلامت روان است. گفتگو درباره مسائلی مانند تراپی و مشاوره روانشناختی، دیگر با شرم همراه نیست و حتی به نمادی از مدرن بودن و خودآگاهی تبدیل شده است. این تغییر بهویژه در شهرهای بزرگ و در میان طبقه متوسط و مرفه، بسیار مشهود است. رفتن به تراپی که زمانی ممکن بود با تردید همراه باشد، اکنون بخشی از سبک زندگی مدرن تلقی میشود و همین امر، افراد بسیاری را به تحصیل در این رشته ترغیب کرده است، چرا که میتوانند بهطور مستقیم در این گفتمان فرهنگی مشارکت داشته باشند.
در ادامه این گزارش به آشفتگی بازار کار میپردازد: بازار کار روانشناسی در برخی مناطق، بهویژه شهرهای بزرگ، در حال اشباع شدن است. تعداد بالای فارغالتحصیلان ممکن است منجر به رقابت شدید و کاهش کیفیت خدمات شود، بهخصوص اگر زیرساختهای آموزشی و نظارتی نتوانند با این رشد همگام شوند. گرچه در بلندمدت، این رقابت میتواند موجب حذف فارغالتحصیلان فاقد مهارت شود، اما در کوتاهمدت ممکن است بازار را دچار نوعی آشفتگی کند. بسیاری از فارغالتحصیلان با چالشهایی مانند درآمد ناکافی، فقدان موقعیتهای شغلی مناسب و حتی لزوم مهاجرت به مناطق یا کشورهای دیگر مواجه میشوند. همچنین، افزایش تعداد متخصصان بدون نظارت کافی بر کیفیت آموزش و صدور مجوزهای حرفهای، میتواند به کاهش استانداردهای خدمات روانشناختی منجر شود، که در نهایت به زیان جامعه خواهد بود.
از دیگر پیامدهای نگرانکننده افزایش محبوبیت روانشناسی، ظهور روانشناسان زرد و سودجو است. این افراد، که اغلب فاقد صلاحیتهای حرفهای لازم هستند، با ارائه محتوای سادهانگارانه یا گمراهکننده در رسانههای اجتماعی، برگزاری کارگاههای غیرعلمی یا ارائه مشاورههای غیرحرفهای، به دنبال جذب مخاطب و کسب سودند. این پدیده، نهتنها اعتبار حرفه روانشناسی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند آسیبهای جدی به مراجعان وارد کند، چرا که توصیهها و مداخلات غیرعلمی، نهتنها مفید نیستند بلکه در مواردی منجر به تشدید مشکلات روانی میشوند. نبود نظارت کافی بر این فعالیتها، بهویژه در فضای مجازی و در سالهای اخیر، این خطر را دوچندان کرده و ضرورت تقویت نظامهای نظارتی و آموزشی در حوزه روانشناسی را بیش از پیش آشکار ساخته است.
لینک گزارش کامل
Psychology_ATU
روزنامه اینترنتی فراز در گزارشی که حاصل گفتگو با دکتر محمدصالح نشان، روانشناس و استاد دانشگاه است به بررسی افزایش چشمگیر متقاضیان شرکت در آزمون کارشناسی ارشد روانشناسی در سالهای اخیر پرداخته است. در قسمتی از این گزارش آمده است: افزایش تعداد داوطلبان، پدیدهای چندوجهی است که ریشه در تحولات عمیق روانشناختی، جامعهشناختی، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد. این روند نه تنها نشاندهنده تغییر در اولویتهای فردی و اجتماعی است بلکه بازتابدهنده پویاییهای پیچیدهای در جو غالب جامعه، بازار کار و حتی خطرات مرتبط با سوءاستفاده از این رشته نیز است.
دکتر نشان میگوید از منظر جامعهشناختی، شاهد تغییری محسوس در ارزشهای اجتماعی هستیم؛ بهگونهای که بهزیستی فردی و جمعی به جایگاه اولویتدار رسیده است. در گذشته، مسائل روانشناختی اغلب نادیده گرفته میشدند یا بهعنوان ضعف شخصی تلقی میگشتند، اما امروزه جامعه به این درک رسیده است که سلامت روان به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد. این تغییر نگرش، بهویژه در میان قشر تحصیلکرده، موجب شده روانشناسی به رشتهای جذاب و مرتبط با نیازهای ملموس روزمره جامعه تبدیل شود.
از منظر فرهنگی، یکی از تحولات مهم سالهای اخیر، کاهش انگ و تابو پیرامون موضوعات مرتبط با سلامت روان است. گفتگو درباره مسائلی مانند تراپی و مشاوره روانشناختی، دیگر با شرم همراه نیست و حتی به نمادی از مدرن بودن و خودآگاهی تبدیل شده است. این تغییر بهویژه در شهرهای بزرگ و در میان طبقه متوسط و مرفه، بسیار مشهود است. رفتن به تراپی که زمانی ممکن بود با تردید همراه باشد، اکنون بخشی از سبک زندگی مدرن تلقی میشود و همین امر، افراد بسیاری را به تحصیل در این رشته ترغیب کرده است، چرا که میتوانند بهطور مستقیم در این گفتمان فرهنگی مشارکت داشته باشند.
در ادامه این گزارش به آشفتگی بازار کار میپردازد: بازار کار روانشناسی در برخی مناطق، بهویژه شهرهای بزرگ، در حال اشباع شدن است. تعداد بالای فارغالتحصیلان ممکن است منجر به رقابت شدید و کاهش کیفیت خدمات شود، بهخصوص اگر زیرساختهای آموزشی و نظارتی نتوانند با این رشد همگام شوند. گرچه در بلندمدت، این رقابت میتواند موجب حذف فارغالتحصیلان فاقد مهارت شود، اما در کوتاهمدت ممکن است بازار را دچار نوعی آشفتگی کند. بسیاری از فارغالتحصیلان با چالشهایی مانند درآمد ناکافی، فقدان موقعیتهای شغلی مناسب و حتی لزوم مهاجرت به مناطق یا کشورهای دیگر مواجه میشوند. همچنین، افزایش تعداد متخصصان بدون نظارت کافی بر کیفیت آموزش و صدور مجوزهای حرفهای، میتواند به کاهش استانداردهای خدمات روانشناختی منجر شود، که در نهایت به زیان جامعه خواهد بود.
از دیگر پیامدهای نگرانکننده افزایش محبوبیت روانشناسی، ظهور روانشناسان زرد و سودجو است. این افراد، که اغلب فاقد صلاحیتهای حرفهای لازم هستند، با ارائه محتوای سادهانگارانه یا گمراهکننده در رسانههای اجتماعی، برگزاری کارگاههای غیرعلمی یا ارائه مشاورههای غیرحرفهای، به دنبال جذب مخاطب و کسب سودند. این پدیده، نهتنها اعتبار حرفه روانشناسی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند آسیبهای جدی به مراجعان وارد کند، چرا که توصیهها و مداخلات غیرعلمی، نهتنها مفید نیستند بلکه در مواردی منجر به تشدید مشکلات روانی میشوند. نبود نظارت کافی بر این فعالیتها، بهویژه در فضای مجازی و در سالهای اخیر، این خطر را دوچندان کرده و ضرورت تقویت نظامهای نظارتی و آموزشی در حوزه روانشناسی را بیش از پیش آشکار ساخته است.
لینک گزارش کامل
Psychology_ATU
Forwarded from اخبار آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی
باسمهتعالی
اطلاعیه شماره ۵ دانشگاه علامه طباطبائی
زمان برگزاری امتحانات پایان نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴
به اطلاع همکاران و دانشجویان گرامی میرساند؛ پیرو ابلاغ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و در راستای هماهنگی با تصمیمات اخیر، برنامه برگزاری امتحانات پایان نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ به شرح زیر اعلام میشود:
🔹 امتحانات پایان نیمسال در تمامی مقاطع تحصیلی، از روز سهشنبه ۴ شهریور تا روز سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، بهصورت حضوری برگزار خواهد شد.
🔹 برگزاری جلسات دفاع از پایاننامههای کارشناسیارشد و رسالههای دکتری در تیر و شهریور ماه ۱۴۰۴، با تأیید معاونت آموزشی دانشکدهها، بهصورت برخط (آنلاین) امکانپذیر است.
ℹ️ در صورت بروز هرگونه تغییر، مراتب از طریق مجاری رسمی دانشگاه اطلاعرسانی خواهد شد.
معاونت آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی
اطلاعیه شماره ۵ دانشگاه علامه طباطبائی
زمان برگزاری امتحانات پایان نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴
به اطلاع همکاران و دانشجویان گرامی میرساند؛ پیرو ابلاغ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و در راستای هماهنگی با تصمیمات اخیر، برنامه برگزاری امتحانات پایان نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ به شرح زیر اعلام میشود:
🔹 امتحانات پایان نیمسال در تمامی مقاطع تحصیلی، از روز سهشنبه ۴ شهریور تا روز سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، بهصورت حضوری برگزار خواهد شد.
🔹 برگزاری جلسات دفاع از پایاننامههای کارشناسیارشد و رسالههای دکتری در تیر و شهریور ماه ۱۴۰۴، با تأیید معاونت آموزشی دانشکدهها، بهصورت برخط (آنلاین) امکانپذیر است.
ℹ️ در صورت بروز هرگونه تغییر، مراتب از طریق مجاری رسمی دانشگاه اطلاعرسانی خواهد شد.
معاونت آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی