Telegram Web Link
قرآن و مصحف
Photo
امّى يا دانشمند
.
وضعيتِ علمىِ حضرت محمد(ص) تا قبل از پيامبرى، در چند حالت، متصور است:
١- سواد خواندن و نوشتن نداشتند؛ و سواد علمى در حد فهم مفاهيم غير روزمره را نيز نداشتند.
٢- خواندن مى‌دانستند؛ ولى سواد نوشتن نداشتند؛ و نيز سواد علمى در حد فهم مفاهيم غير روزمره را نداشتند.
٣ و ٤- همان موارد بالا، ولى سواد علمى براى فهم مفاهيم غير روزمره را داشته‌اند.
٥- سواد خواندن و نوشتن داشتند؛ ولى سواد علمى در حد فهم مفاهيم غير روزمره را نداشتند.
٦- هم سواد خواندن و نوشتن داشته‌اند؛ و هم سواد علمى در حد فهم مفاهيم غير روزمره را داشتند.
.
نكته
پذيرش هر كدام از موارد بالا، رويكردهاى خاص و نيز سؤالات خاصى را پيرامون پيامبر(ص)، وحى و نبوت ايشان، پيش‌روى دانشمندان، جهت بررسى و مناقشه خواهد گذاشت.
مثلاً اگر پيامبر(ص) همانند كربلايى كاظم ساروقى باشد (يعنى از نوع مورد اول) فقط "طوطى" خواهد بود؛ و قدرت فهم آيات و نيز تفسير و تبيين كلام وحى را نخواهد داشت.
.
سؤال
اينكه گفته مى‌شود پيامبر(ص) امّى بوده‌اند، دقيقاً به چه معناست؟
آيا توانايى فهم "مفاهيم خاص" قرآن را داشته‌اند؟ يعنى آيا ايشان قبل از پيامبرى "دانشمند" بوده‌اند؟
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/408
2👍2
قرآن و مصحف
Photo
معضل سينه به سينه
.
قرآن كريم، از چه زمانى ميان "دو جلد" قرار گرفته است؟
اين سؤال، «پاشنه آشيل» استدلال انتقال "سينه به سينه" قرآن كريم، براى مسأله «عدم تحريف قرآن» است.
.
قرآن در طول ٢٣ سال نازل شده است؛ و آيات آن (جز برخى سوره‌هاى كوچك) به صورت "سوره مشخص" و يكباره، نازل و نگارش نشده‌اند؛ يعنى آيات قرآن، نامرتب و درهم، نازل و نگارش شده‌اند و تا رحلت پيامبر(ص)، اين «نزول تدريجى» و «نگارش تكه‌اى»، ادامه داشته است.
بنابراين، نمى‌توانستيم تا قبل از سال دهم هجرى، قرآن «كامل، منظم و ترتيب شده و نگارش يافته ميان دو جلد»، داشته باشيم.
.
نكته
برخى افراد، مسأله حفظ مغزى (حافظه‌اى) قرآن كريم در صدر اسلام را، با دوران کنونی كه مردم در مدارس يا مؤسسات، به راحتی قرآن حفظ مى‌كنند، اشتباه مى‌گيرند.

قرآن، وقتى مى‌توانسته به صورت تقريباً دقيق توسط اشخاص در حافظه ثبت و ضبط شود، كه تكليف "ابتداء و انتها، و ترتيب آيات و سور" مشخص باشد.

بنابراين، استدلال "سينه به سينه" تنها مى‌تواند بعد از "جمع قرآن" و تثبيت متن آن ميان مسلمين، قابل قبول و استفاده باشد.
نتيجه اين كه، دستاویز حفظ "سينه به سينه"، مبتنى بر وجود قرآنِ نگارش يافته و ثبت شدهٔ ميان دو جلد است، نه عكس آن؛ و این دستاویز، لااقل در مسأله عدم تحریف قرآن برای دورهٔ رحلت پیامبر(ص) تا تثبیت عمومی متن واحد قرآن میان دو جلد، کارایی قابل‌قبولی ندارد.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/410
👍3👎2🤔1
Forwarded from امامت و خلافت
مقاله منتشر شده جدید، در شماره ۹ فصلنامه «حکمت کریمان» با عنوان:

بررسی انتقادی اثبات صفات و مختصات امام با تکیه ‌بر آیه ابتلای ابراهیم(ع)

کاظم استادی

فایل مقاله
در پیام‌رسان ایتا👇
https://eitaa.com/hekmatekariman/86

چکیده:
از ابتدای دوران رسالت‌ پیامبر(ص)، ایشان ضمن معرفی خلیفه خویش به مسئله امامِ مسلمانان پس از وفات خود، اهتمام جدی داشته‌اند. به همین منظور، متکلمین شیعه برای اثبات مسئله امامت و جانشینی پیامبر(ص)، به دلایل کلامی، تاریخی و نیز برخی از آیات قرآن کریم، همانند آیه ابتلای ابراهیم(ع) یا آیه امامت استشهاد نموده‌اند. مهم‌ترین اشکال کلی استناد به آیات تک، یا گزیده آیات برای مسائل و فرضیه‌ها، غافل شدن از روح کلی آیات یک سوره یا یک بخش موضوعی سوره‌های قرآن است؛ به این معنا که لازم است هر آیه از قرآن کریم را در سیاق آیات قبل و بعد و چهارچوب سوره، تفسیر و تبیین نمود؛ بنابراین، لازم است تا گزاره‌های کلامی استنباط شده از آیه ابتلای حضرت ابراهیم(ع) از این منظر، موردبررسی و تجزیه‌وتحلیل مستقل قرار گیرند. در این نوشتار با روش کتابخانه‌ای و تحلیل داده‌ها، به‌نقد و بررسی گزاره‌های کلامی ذیل «صفات و مختصات امام» در آیه ابتلای ابراهیم(ع) همانند: «1 - امام و امامت، برای همه مردم است. 2 - امام، نمی‌تواند ظالم باشد؛ امامت به ظالمان نمی‌رسد. 3 - امام، معصوم است»، پرداخته‌شده و نتیجه گرفته است که این گزاره‌ها را نمی‌توان به‌وسیلۀ آیه ابتلای حضرت ابراهیم(ع) پشتیبانی نمود.

واژه‌های کلیدی: #کلام_شیعه، #آیه_امامت، #خلافت، #سقیفه، # امامت_خاصه، #آیه_ابتلاء.
.
https://www.tg-me.com/Imamate_Caliphate
1👍1
خداىِ سخن‌گو
.
فرض اين است كه خداوند متعال، توانايى "حرف زدن" دارد؛ يا به تعبير شيعه اماميه معاصر، توانايى "ايجاد كلام" دارد.

سؤال
كلام خدا، يا حرف زدن خدا "چگونه" است؟
١- آيا اين ايجادِ كلام، از طريق لفظ است؟ (چه لفظ صوتى، چه لفظ تصويرى و ...)
يا بهتر بگوييم:
آيا كلام خدا، از طريق "حواس بدن" انسان قابل درك است؟ يا خير؟
٢- آيا ايجاد كلام خداوند، از طريق غير لفظ است؟ يعنى هر آنچه كه از طريق حواس بدن، قابل درك نيست؟

مثلاً اگر خداوند متعال بخواهد به پيامبر(ص) فقط يك كلمه انتقال دهد، و بگويد: "قرمز"
چگونه اين كار را انجام مى‌دهد؟
"كلمه" قرمز را به كار مى‌برد؟
يا "شيئى" قرمز را نشان مى‌دهد؟
يا "مفهوم" قرمز را القاء مى‌كند؟
يا بدون كلمه و شيئ، "درك خصوصى" قرمز را مثلاً در پيامبر ايجاد مى‌كند؟
يا "روش ديگرى" را اتخاذ مى‌كند؟
.
جواب شما هر كدام باشد، مهم نيست؛ مهم اين است كه خداوند چگونه اين كار را انجام مى‌دهد؟
.
نكته
در ارتباط «وجودِ مجرد و غيرمجرد»، اضافه نمودن واسطه، دردى را از تبيين مسأله، دوا نمى‌كند.
يعنى، چه واسطه ارتباط درخت باشد، و چه جبرئيل و چه هر چيز ديگر، فقط مشكل، يك پله بالا رفته، نه اينكه مشكل حل شده باشد.
.
https://www.tg-me.com/dinaznegahidigar/270
👍3
توهم یا پیامبری

(یادداشت ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸م)
.
دربارۀ «پیامبری»، دو مسأله لازم است از هم تفکیک شود، و جداگانه مورد تأمل قرار گیرند:
1ـ تشخیصِ پیامبری «توسط دیگران».
2ـ تشخیص پیامبری «توسط خودِ شخص».

پیرامون مورد اول، مطالب فراوانی در کتب کلامی، صحبت شده است؛ و مناقشات مفصلی نیز برای آن وجود دارد؛ خلاصه این که: اگر شخصی ادعای پیامبری کرد، می‌توان از طریق «اعجاز یا گواهی پیامبرِ دیگر و شواهدِ تکمیلی»، تشخیص داد که وی پیامبر است.
.
اما مسأله دوم، یعنی تشخیص پیامبری «توسط خود شخص» نیز، بسیار قابل‌توجه و تأمل است؛ که یک شخص، از «چه راه» و «چه محکی» می‌تواند تشخیصِ درست دهد، که پیامبر شده است.
انسان‌ها، بسته به سلامت و بیماری روان، القائات متنوعی را درک می‌کنند؛ که این القائات، می‌تواند الهی، یا شیطانی، یا توهم و اختلال روانی باشد.
.
فرض کنید که شما در پارکی نشسته‌اید، و به ذهن شما مطالبی القاء می‌شود؛ و این جریان، در روزهای دیگر نیز اتفاق می‌افتد؛ اکنون، چگونه شما می‌توانید تشخیص دهید که :
1ـ شما توهم و اختلال روانی ندارید؟
2ـ القائات به ذهن شما، شیطانی نیست؟
3ـ القائات به ذهن شما، الزاماً الهی است و شما پیامبر شده‌اید؟

خلاصه این که:
شما چگونه می‌توانید بفهمید پیامبر شده‌اید؟
.
نکته
دربارۀ صفتِ پیامبری، تأملات متنوعی را می‌توان مورد نظر قرار داد؛ مثلاً این که:
آیا پیامبریِ خداوند، جدای از انواع مرسوم آن (همانند نبی و رسول)، انواع دیگری نیز دارد؟
آیا انسان‌ها، قابلیت قراری‌گیری در طیفی از «حالات پیامبری» را دارند؟
یعنی، آیا پیامبری، «نسبی» است؟ یا حداقل، می‌تواند نسبی باشد؟ مثلاً، شخصی به نسبت شخصی دیگر، پیامبر باشد، و به نسبت دیگری، پیامبر نباشد؟
آیا «کمیت و کیفیت» در پیامبری، قابل فرض است؟ به این معنی که شخصی، کمی پیامبر باشد و دیگری زیاد؟
آیا اگر کسی یک خط «القاء الهی» داشته باشد، پیامبر است؟ یا لازم است که مثلاً 600 صفحه القاء الهی داشته باشد، تا پیامبر باشد؟
.
https://www.tg-me.com/dinaznegahidigar/272
👍4
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023

مقاله منتشر شده در «دوفصلنامه خردنامه قرآن و حدیث» شماره ۲، زمستان ۱۴۰۳ش، با عنوان:

تأثیر فقدان لغت‌نامه‌نویسی در دو قرن‌ اول‌ هجری بر قطعیت تفسیر کنونی قرآن و حدیث

.
کاظم استادی
.
فایل مقاله👇
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/qhj/DownloadFile/1187240
.
چکیده:
اجتهاد از قرآن و حدیث، می‌تواند دو رویکرد داشته باشد: یک: شرایطی که اشخاص برای رسیدن به مرحله و قوۀ اجتهاد نیاز دارند. دو: شرایطی که مجتهدین برای اجتهاد در متن دینی با آن روبرو می‌شوند؛ یعنی، وجود یا عدم وجود زمینه امکان اجتهاد قطعی از متن دینی است. اجتهاد سالم و قابل قبول، باید شرایط هر دو رویکرد را به طور کامل دارا باشد؛ و خلل در هر کدام از این شرایط، می‌تواند قطعیت اجتهاد دینی را تحت الشعاع قرار دهد. تفسیر کنونی گزاره‌های قرآن و حدیث، مآلاً متکی به اجتهاد لغت‌نامه نویسان دو قرن بعد از حیات پیامبر(ص) می‌باشند. بنابراین، با وجود این گسست تاریخیِ لغت و نبود لغت‌نامه‌های متعدد هم‌عصرِ پیامبر(ص)، هیچ الزامی وجود ندارد که اجتهاد لغوی دو قرن بعد از پیامبر(ص)، که اکنون مورد استفاده ماست، با واقع معنوی زبان صدر اسلام یکی باشد. پس، حتی اگر مجتهدین متون دینی در اجتهاد شخصی خود به راه صواب باشند، چون شرایط تفسیرِ متن مهیا نیست؛ تفسیر کنونی متن و گزاره‌های قرآن و حدیثِ آنها، اساساً قطعیت ندارند؛ و حداکثر، می‌توانند ظنی ‌باشد.

کلیدواژه:
قرآن، اجتهاد، هرمنوتیک، لغت‌نامه، فلسفهٔ قرآن.
.

پ.ن.
این مقاله، قبلاً با زبان انگلیسی در مجله «قرآن و روشنگری دینی» شماره ۵ منتشر شده بود.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023
👍2👎1
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023

مقاله منتشر شده در «دوفصلنامه مطالعات فهم قرآن» شماره ۲، زمستان ۱۴۰۳ش، با عنوان:

پیشنهادات پژوهشی دربارۀ تحدی در قرآن

.
کاظم استادی
.
فایل مقاله👇
https://quraan.journals.umz.ac.ir/article_5383_332898329d6de1fc2a6bdf2d99dd3f6c.pdf

(تذکر: سایت مجله با فیلترشکن باز نمی‌شود)
.
چکیده:
در نگاه اولیه چنین به نظر می‌رسد که مسأله معجزه بودن قرآن کریم و تحدی نمودن قرآن، متفاوت از هم می‌باشند، در حالی که کاملاً به هم مرتبط هستند؛ و در حالات متعددی قابل تبیین و پیگیری هستند. در این میان، عده‌ای از اندیشمندان اسلامی، شش آیه از آیات قرآن را در موضوع تحدی قرآن دانسته‌اند. اکنون، چه آیات ششگانه تحدی را مسأله‌ای صرفاً تفسیری بدانیم و چه این آیات را موضوعی صرفاً کلامی قلمداد کنیم، بالاخره مناسب است که مسائل پیرامون تحدی و هماوردی قرآن به صورت دقیق باز شوند و ابعاد مختلف این موضوع مشخص گردند؛ تا اندیشمندان و پژوهشگران بهتر بتوانند بحث تحدی را تجزیه و تحلیل و تبیین نمایند. از این رو مناسب است تا بررسی شود که موضوع تحدی را می‌توان از چه جهات و رویکردهایی مورد نظر و تأمل قرار داد؟ در مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و کمک گرفتن از راهبرد استقرایی، ضمن معرفی شناسنامه‌ای برخی از آثار مستقل و غیرمستقل دربارۀ تحدی، بعضی از اهم موضوعات و رویکردهایی که لازم است پژوهشگران پیرامون آنها تأملاتی داشته باشند و سخن بگویند، به عنوان «پیشنهادات پژوهشی» دربارۀ تحدی در قرآن مطرح شدند و در انتها مشخص شد که ابعاد مختلف تحدی در قرآن و نیز نسبت آن با اعجاز قرآن، هنوز مبهم هستند؛ بنابراین لازم است تا این ابهامات و تناقضات توسط پژوهشگران تبیین و پاسخ داده شوند.

کلیدواژه:
اعجاز قرآن، آیات تحدی، کمیت‌شناسی تحدی، کیفیت‌شناسی تحدی، صرفه.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023
👍3
قرآن و مصحف
Photo
معماىِ هزاروچهارصد ساله
.
نسخه‌های قرآن كريمى كه اكنون در دسترس مى‌باشند، از سه دسته آيات و يا كلمات تشكيل شده است:
١- آيات و كلماتى كه "تقريباً" گويا و اجمالاً مفهوم هستند؛ هر چند كه اجماعى بر معنا و تفسير آيات، وجود ندارد.
(نكته: هيچ آيه‌اى در قرآن وجود ندارد كه همه دانشمندان اسلامى، در تفسير يكسان و واحد از آن، متفق القول باشند).
٢- آيات متشابه، كه معنى و مفهوم آيات مشخص نيستند.
٣- آيات و حروف مقطعه؛ كه (كلاً و اصلاً) معنا و مفهوم‌شان مشخص نيستند.
.
حروف مقطعه، همواره دانشمندان و قرآن‌پژوهان را به تفکر و گمانه‌زنی درباره معنا و مدلول آن‌ها واداشته است؛ به‌طوری که کمتر کتابی در تفسیر یا علوم قرآنی وجود دارد، كه درباره اين معما، سخنی نگفته باشد.

دانشمندان، بیش از ١٤ (و برخی تا ۲۷) احتمال براى آن حروف، ذكر كرده‌اند؛ كه همه در حد "حدسِ شخصى" باقى مانده است.
.
سؤال
با توجه به این که قرآن، كتاب "هدايت" است؛ و قرآن براى "مردم" و به "عربى مبين" نازل شده است:
١- چرا آيات و كلماتى در قرآن وجود دارند كه پس از ١٤٠٠ سال، هنوز مجهول و نامفهوم هستند؟
٢- آيا اين آيات، در زمان صدر اسلام نيز مجهول و نامشخص بوده‌اند؟
٣- آيا وجود "حروف مقطعه"، مى‌تواند ارتباطى با مسأله "تحريف قرآن" داشته باشد؟
.
پ.ن.
در ابتدای ۲۹ سوره از سوره‌های قرآن، یك یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد، كه مجموعاً ۷۸ حرف هستند كه پیش هم چیده شده‌اند، اما كلمه‌ای را تشكیل نداده‌اند؛ اگرچه در كتابت سرهم نوشته شوند، ولی در قرائت، جدا از هم خوانده می‌شوند.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/419
👍3
قرآن و مصحف
Photo
الم و تحریف سهوی
.
دیروز، پس از آن که پست «معمای هزار و چهارصد ساله» را بازنشر نمودم؛ از فقیر سؤال شد که نظر خودتان دربارۀ معمای «حروف مقطعه» چیست؟
پاسخی «بغتتاً» داده شد که شاید دانستن آن، برای دیگر مخاطبان نیز قابل توجه باشد.
عرض نمودم که در واقع «نمى‌دانم»؛ ولی حدس می‌زنم که ظهور «حروف مقطعه» در نسخه‌های متأخر قرآن کریم، حاصل رخداد «تحریف در کتابت نُسخ اولیه قرآن» باشد.
و البته منظور فقیر، «تحرف عمدی» در قرآن نیست، بلکه مرادم وقوع «تحریف سهوی» در کتابت نسخ قرآن می‌باشد.
.
روشن است که کتابت متن قرآن کریم، از حدود سال 13 هجری تا حدود 63 هجری، به صورتی بسیار «بَدوی» انجام شده، و البته در تعداد اندکی نسخه‌ها، تکثیر گشته است.
به این معنی که خطوطِ دستنویسِ استنساخِ قرآن، بسیار «مشکل‌نوشت» بوده و به صورت غیر هنری و مبتدیانه کتابت شده؛ و ابزار نگارشی ایشان نیز به گونه‌ای بوده است که متن‌های کتابت گشته، «سخت‌خوان» بوده‌اند.
از سوی دیگر، جدای از نامنظم بوده اوراق تحریری و اعوجاج سطور کتابت شده، نشانه‌گذاری و جداسازی آیات و سور قرآن نیز، یا انجام نمی‌گشته و یا برای هر شخص کاتب، «استانداردی شخصی» وجود داشته است.
.
بنابراین، در این وضع کتابتِ مشوش و محدودیت‌های نگارشی آن دوران، پس بعید نیست که در مرور زمان، برخی از تحریفاتِ نگارشیِ سهوی، در خوانش و کتابت نسخه‌های جدید قرآن رخ داده باشد؛ و در دل این تصحیفات نگارشی، «حروف مقطعه» ظهور و بروز پیدا نموده باشند.

مثلاً به این که، حروف مقطعه، بر اثر رخدادهای ذیل به وجود آمده باشند:
ـ  برخی حروف و کلمات، در نگارش‌های اولیه «به درستی کتابت نشده‌اند»؛ و در دوره‌های استنساخی بعدی، شامل اشکالی مهمل و بی‌معنی، نقاشی گشته‌اند.
ـ «علایمی شخصی» برای کاتبی مشخص بکار ‌می‌رفته است؛ که توسط کاتبان بعدی به صورت «حروف و کلمه»، خوانش شده و جزئی از متن قرآن، فرض گشته‌اند.
ـ برخی از «خط خوردگی‌های حروف و کلمات نُسخ اولیه» در کتابت‌های بعدی، به شکل کلمات نامفهوم کتابت شده‌اند.
- حروفی باقی مانده از سطور قبلیِ برگ‌های اوراقی و فرسوده، در خوانش و کتابت جدید، به عنوان کلمات عبارت سطر بعد برگ دیگر، خوانده و استنساخ شده‌اند.
.
نکته
چه این نظر صحیح باشد و چه نباشد، لازم است تا پژوهشگران مستقل در مطالعات تاریخی علوم قرآن، مسأله «تحریف سهوی در کتابت اولیه قرآن» را، به عنوان موضوعی قابل تأمل، مدنظر خود قرار دهند.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/421
👍7👎6
قرآن و مصحف
Photo
آیات تکراری و تحریف قرآن

(یادداشت ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸م)
.
در جملات گفتاری و متون نوشتاریِِ انسانی، تکرار برخی کلمات، غالباً رایج است؛ اما تکرار «جملات و پارگراف‌ها»، گاهی با اهدافی خاص، رخ می‌دهد؛ و نیز از سر اشتباه یا ناواردی، به کثرت، در یک گفتار یا نوشتار، اتفاق می‌افتد.

در قرآن کریم (جدای از تکرار بسیاری از کلمات)، هم از جهتِ معنوی و هم از جهتِ لفظی، «آیاتِ کامل» و یا «بخشی از آیات» به مدل‌های مختلف، تکرار شده‌اند؛ و مقدار قابل توجهی از حجم قرآن را نیز شامل می‌شوند.
فعلاً از آیات تکراریِ معنوی قرآن، صرف‌نظر می‌کنیم. و به آیات تکراریِ لفظیِ قرآن توجه می‌نماییم.
روشن است که این آیات، هم در یک سورۀ واقع شده‌اند، و هم در سوره‌های مختلف؛ همانند:  31 بار تکرار «فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» و موارد مشابه دیگر، در یک سوره؛ و نیز، آیات تکراری در سوره‌های مختلف، (جدای از آیه بسم الله) همانند برخی از آیات سورۀ مؤمنون و معارج؛ و نیز بسیاری از آیات تکراری در سراسر قرآن؛ که از دیرباز تا کنون، بسیاری از آنها در فهارس و کتبی با موضوع «تکرار یا متشابه»، جمع‌آوری شده‌اند؛ (البته باید توجه داشت که اصطلاح متشابه به مفهوم تکرار، با اصطلاح متشابه در مقابل محکم در قرآن، متفاوت است.)
.
برخی از انواع مکررات قرآن عبارتند از:
1ـ تکرار کامل یک آیه یا تکرار بخشی از آیه. همانند: ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ (مؤمنون٣١)
2ـ تکرار یک آیه، با کمی اضافی و کاستیِ لغات؛ یا تغییر یک لغت. همانند: «ما اَلفَینا عَلَیهِ ءاباءَنا» (بقره١٧٠) و «ما وجَدنا عَلَیهِ ءاباءَنا» (لقمان٢١)
2ـ تکرار یک آیه، با جابجایی صدر و ذیل یا جابجایی برخی لغات. همانند: «وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ» (بقره٥٨ ) و «وقولوا حِطَّةٌ وادخُلوا البابَ سُجَّدًا» (اعراف١٦١ )
.
دربارۀ مکررات و آیات متشابه لفظی قرآن، با دو رویکرد می‌توان تأمل نمود:
یک. رویکرد «درون متنی»؛ به این معنی که متن موجود قرآن را «حتمی و بدون تحریف» در نظر بگیریم، و برای تکرارِ لفظیِ آیات قرآن، جنبه‌ها و یا فلسفه‌هایی «مثبت» طرح نماییم (که در برخی مقالات و کتاب‌ها، به عنوان بلاغتِ قرآن یا حتی اعجاز قرآن، مفصلاً به این رویکرد پرداخته‌ شده است.)
دو. رویکرد «برون متنی»؛ به این معنی که متن موجود قرآن را حتمی و بدون تحریف محسوب «ننماییم»، و برای مکررات قرآن، «جنبه‌های منفی» نیز تصور کنیم؛ و ساختار متن را در بستر تاریخی و مشکلات تاریخی جمع و نگارش آن، بررسی نماییم.

یکی از موارد منفی، که لازم است توسط محققین و پژوهشگران به صورت مستقل بررسی شود، موضوع «آیاتِ تکراری و مسأله تحریفِ قرآن» است.
.
بدیهی است که تمامِ قرآن، بلافاصله پس از نزول، به صورت یک‌جا، و به شکل کتابِ میان دو جلد، نگارش و مکتوب نشده است؛ و آیات قرآن کریم به تدریج و به صورت پراکنده، در حافظه برخی افراد، و نیز به صورت محدود، بر روی استخوان، برگ یا پوست و ... نگارش یافته است؛ و سپس با فاصله و در زمان مقتضی، همه آیات یا سوره‌ها، در جای خود و در کنار هم قرار گرفته‌اند؛ و به صورت یک جلد کتاب کامل درآمده‌اند.

همین وضعیت جمع و تدوین قرآن، می‌تواند امکان ثبتِ آیات تکراری را در قرآن کریم، قابل فرض نماید؛ و مناسب است دانشمندان با پژوهش‌هایی، به صحت یا عدم صحت این فرضیه بپردازند.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/423
1👍1👎1🤔1
قرآن و مصحف
Photo
قرآن‌هاى جعلى منسوب به ائمه(ع)

(یادداشت ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸م)
.
در برخى موزه‌ها (همانند موزه آستان قدس رضوى یا موزهٔ آستانه مقدسه قم)، نسخه‌هايى (غالباً ناقص) از قرآن كريم وجود دارد، كه منسوب به برخى از امامان معصوم‌(ع) و نگارش ايشان شده‌اند.

انتساب همه اين قرآن‌ها به ائمه(ع)، جعلى هستند؛ و به دلايل بسيار روشنى، هيچ‌كدام مربوط به ايشان و یا زمان ايشان، نيستند؛ و توسط «هنرمندان خطاط» ديگرى، نگارش يافته‌اند، و سهواً یا عمداً به امامان(ع) منسوب شده‌اند.

برخی از دلايل کذب این انتساب‌ها، عبارتند از:
١- وضعیت جنس پوست و كاغذ، و نيز ابزار نگارش؛ كه مربوط به دوره‌هاى متأخر از ايشان هستند.
٢- وضعیت نوع خط و سیر تكامل ساختاری و هنری در خط‌هاى آن‌ها؛ كه مربوط به دوره‌هاى متأخر و بعد از ايشان هستند.
٣- وضعیت اِعجام و اعراب، و نیز نشانه‌های نگارشی موجود در قرآن‌ها، كه مخصوص دوره‌هاى خاص تاریخمند، و بعد از ايشان می‌باشند.
.
نكته
۱- در بیش‌تر این قرآن‌های منسوب به امامان(ع)، از طریق آزمايش كربن ١٤ نيز، می‌توان به راحتى "جعل نسبت" و تاريخ كتابت قرآن‌ها را بررسى و اثبات كرد.

۲- جهت اطلاع بیش‌تر، مطالعه برخی آثار پیشنهاد می‌گردد:
الف. بنياد پژوهش‌هاى آستان قدس رضوى، كتابى را تحت عنوان "اسناد و دست‌نوشته‌هاى قرآنى منسوب به ائمه" منتشر كرده؛ که محقق محترم، اين انتساب‌ها به ائمه(ع) را جعلى دانسته است.
ب. همچنين، مى‌توانيد كتاب این فقير را (که به برخی مسائل مرتبط پرداخته)، تحت عنوان"تحريف و مصحف" مطالعه بفرماييد ( ٦٠٠ صفحه وزیری).

۳- همان‌طور که اشاره شد، برخی از قرآن‌های منتسب به اهل‌بیت(ع)، سهواً به ایشان منتسب شده‌اند.
به عنوان نمونه، قرآن منسوب به امام یازدهم(ع) که از شمال ایران به حرم مطهر قم منتقل شده است، نسخه‌ای از میراث زیده طبرستان و مرتبط به حسن بن علی عسکری (ناصر اطروش) است؛ که چون نام وی همانند نام امام یازدهم ما بوده، این انتساب نادرست شکل گرفته است.
.
پ.ن.
وجود کربن-۱۴ در مواد ارگانیک پایه و اساس روش تاریخ‌گذاری رادیوکربن است؛ که توسط ویلارد لیبای و همکارانش در سال ۱۹۴۹ جهت تعیین سن نمونه‌های باستان‌شناسی و زمین‌شناسی معرفی شد.
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/425
1👏1
قرآن و مصحف
Photo
آياتِ نامرتبط و تحريفِ قرآن
.
يكى از مواردى كه به عنوان نظريه "تحريف قرآن" يا حداقل "جمع‌آورى آيات قرآن پس از پيامبر(ص)" و به دست خلفا، مى‌تواند مورد تأمل و بررسى محققين قرار گيرد؛ "وضعيت جای‌گيرى برخى آيات و يا قرارگیری بخشى از آيات" در بدنهٔ متن قرآن كريم است.
.
قرآنى كه اكنون در دسترس ما قرار دارد، مواردى از آيات را در بر دارد كه صدر و ذيل آيات، با هم هماهنگ و منسجم نيستند؛ و به طورى بى‌ارتباط هستند، كه چندين قرن است، دانشمندان تفسير و علوم قرآنى، مشغول به "علت يابى" يا "فلسفه‌بافى" براى حل "معماىِ بى‌ارتباطى" مطالب اين آيات با آيات قبل و بعد هستند.
.
(به عنوان نمونه، آيه ٣ سوره مائده است؛ كه عده‌اى معتقدند كه بند اول و آخر اين آيه، مكى است؛ و بند وسط آن، مدنى است؛ و از نظر مفهوم و معنا، با قبل و بعد خود، بى‌ارتباط است).
.
آيات متعدد ديگرى نيز در قرآن مجيد كنونى، وجود دارد، كه مفسيرين و دانشمندان، در تفسير و ارتباط‌دهى آنان با قبل و بعد خود، درمانده شده‌اند؛ و ناچاراً احتمال‌هاى متعددى، براى همخوانى آن فرض نموده‌اند.
.
نكته
اين وضعيت قرآن، مى‌تواند به عنوان شاهدى، مورد تأمل و بررسى پژوهشگران قرار گيرد كه:
آيا جاسازى آيات قرآن و عدم ارتباط برخى آيات، مى‌تواند مسأله «تحريف قرآن» یا «جمع‌آوری متأخر متن قرآن» را پشتيبانى كند يا خير؟
.
(مشهد مقدس، ٨دى ١٣٩٧ش)
.
https://www.tg-me.com/QuranMushaf2023/428
👍21
2025/10/24 06:22:44
Back to Top
HTML Embed Code: