@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
⭕️ سمپوزیوم ملی «علیه خشونت»
بررسی ابعاد خشونت در ایران امروز
▫️گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران | خرداد ۱۴۰۳
➖عنوان سخنرانی:
تجدد و خشونت
➖سخنران:
رحیم محمدی
مدیرگروه جامعه شناسی ایران
🔻کانال رسمی گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sociologyoflaw
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
⭕️ سمپوزیوم ملی «علیه خشونت»
بررسی ابعاد خشونت در ایران امروز
▫️گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران | خرداد ۱۴۰۳
➖عنوان سخنرانی:
تجدد و خشونت
➖سخنران:
رحیم محمدی
مدیرگروه جامعه شناسی ایران
🔻کانال رسمی گروه جامعهشناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sociologyoflaw
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
👍1
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️اثری بسیار خواندنی: "آمادهی انقلاب؛ برپایی سوسیالیسم در جهان سوم"
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیروز این کتاب بسیار خواندنی را از ناشر محترم آن هدیه گرفتم. لطفشان مستدام!
این کتاب تاریخ تلاش برای برپاییی سوسیالیسم در برخی از کشورها نظیر شیلی، تانزانیا، و آنگولا را شرح و توضیح میدهد و نشان میدهد که ایدهئولوژیی مارکسیسم در این کشورها چهگونه عمل کرده و چه آثاری بهبار آورده است.
روشن است که برای ما ایرانیها فصل پنجم این کتاب تحت عنوان "افیون تودهها یا نیروی محرک؟ سوسیالیسم، دین و انقلاب در ایران"، شامل ۸۴ صفحه، از خواندنیترین فصول این کتاب است.
#سوسیالیسم
#ایدهئولوژی
#کمونیسم
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیروز این کتاب بسیار خواندنی را از ناشر محترم آن هدیه گرفتم. لطفشان مستدام!
این کتاب تاریخ تلاش برای برپاییی سوسیالیسم در برخی از کشورها نظیر شیلی، تانزانیا، و آنگولا را شرح و توضیح میدهد و نشان میدهد که ایدهئولوژیی مارکسیسم در این کشورها چهگونه عمل کرده و چه آثاری بهبار آورده است.
روشن است که برای ما ایرانیها فصل پنجم این کتاب تحت عنوان "افیون تودهها یا نیروی محرک؟ سوسیالیسم، دین و انقلاب در ایران"، شامل ۸۴ صفحه، از خواندنیترین فصول این کتاب است.
#سوسیالیسم
#ایدهئولوژی
#کمونیسم
@NewHasanMohaddesi
👍2
اشاره:
"باید مطلقاً مدرن بود."
انسانِ معاصر باید مطلقاً مدرن باشد.
مدتی فکر میکردم این سخن آرتور رمبو شاعر فرانسوی خیلی ساختارشکن و آوانگارد است، ولی تازه متوجه شدهام وی سخن عادی عصر ما را گفته است.
شما فکر کن چرا؟
#آرتور_رمبو
#انسان_مدرن
رحیم محمدی
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
"باید مطلقاً مدرن بود."
انسانِ معاصر باید مطلقاً مدرن باشد.
مدتی فکر میکردم این سخن آرتور رمبو شاعر فرانسوی خیلی ساختارشکن و آوانگارد است، ولی تازه متوجه شدهام وی سخن عادی عصر ما را گفته است.
شما فکر کن چرا؟
#آرتور_رمبو
#انسان_مدرن
رحیم محمدی
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
👍1
در اهمیت تفکیک حوزههای لشکری و کشوری؛
"وزیر کشور را از نظامیان انتخاب نکنید."
رحیم محمدی
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
بنده که عرض میکنم نظامیها در وزارت کشور و دولت نباشند، اهمیت لشکرهای خوب و جنگافزارهای خوب را میفهمم و میدانم بخشی از تداوم و آسایشِ کشور و ملت ما به این دو مهم بسته است.
اما من به تاریخِ اخیرِ ایران هم نگاه میکنم، رضا خان که پادشاه شد یک نظامی بود و پسرش نیز با تربیت و درجهی نظامی بزرگ ارتشداران بود. رضا خان و پسرش کشور و شهرهای ایران را ساختند، کشور و شهرها و راهها و بناها را نو کردند، اما نتوانستند ایران را "جامعه" بکنند، نتوانستند به رشد و نمو جامعه و جامعهی مدنی و نظاماتِ اجتماعی کمکی برسانند، نتوانستند به تکوین نهادهای جمعی و اجتماعی و سیاسی کمکی بکنند. آنها حتی در جلو روندِ جامعه شدن ایران، که به صورت تاریخی و خود به خودی در عصر جدید آغاز شده بود، موانع سرسختی ایجاد کردند، گاهی حتی آنها این "پروسهی جامعهگی" را تخریب کردند. این گویا طبیعت کار آدم نظامی و لشکری است، این گویا طبیعت افکار شخصی است که فرمانده نظامی است یا آدمی که چونان نظامیان میاندیشد.
آدمها و مسئولان و مدیرانِ نظامی جلو "جامعه شدن ایران" را گرفتند و میگیرند و روندِ تاریخی جامعه شدن را تخریب میکنند.
از این رو از مسئولین امور، از رئیسجمهور و از مجلسیان تقاضا دارم، اگر مایلید ایران هم جامعه بشود و ارزشهای جامعوی در اینجا هم رشد و نمو کنند، وزیر کشور را از میان لشکریان انتخاب نکنید، یک نفر از میان کشوریان و مدنیها انتخاب کنید و اجازه دهید نظامیان و لشکریان به تخصصها و کارهای خاص و مهم خود برگردند و اساساً و همواره حوزههای لشکری و کشوری را از هم جدا نگه دارید.
#وزیر_کشور
#لشکری_کشوری
#ایران
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
"وزیر کشور را از نظامیان انتخاب نکنید."
رحیم محمدی
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
بنده که عرض میکنم نظامیها در وزارت کشور و دولت نباشند، اهمیت لشکرهای خوب و جنگافزارهای خوب را میفهمم و میدانم بخشی از تداوم و آسایشِ کشور و ملت ما به این دو مهم بسته است.
اما من به تاریخِ اخیرِ ایران هم نگاه میکنم، رضا خان که پادشاه شد یک نظامی بود و پسرش نیز با تربیت و درجهی نظامی بزرگ ارتشداران بود. رضا خان و پسرش کشور و شهرهای ایران را ساختند، کشور و شهرها و راهها و بناها را نو کردند، اما نتوانستند ایران را "جامعه" بکنند، نتوانستند به رشد و نمو جامعه و جامعهی مدنی و نظاماتِ اجتماعی کمکی برسانند، نتوانستند به تکوین نهادهای جمعی و اجتماعی و سیاسی کمکی بکنند. آنها حتی در جلو روندِ جامعه شدن ایران، که به صورت تاریخی و خود به خودی در عصر جدید آغاز شده بود، موانع سرسختی ایجاد کردند، گاهی حتی آنها این "پروسهی جامعهگی" را تخریب کردند. این گویا طبیعت کار آدم نظامی و لشکری است، این گویا طبیعت افکار شخصی است که فرمانده نظامی است یا آدمی که چونان نظامیان میاندیشد.
آدمها و مسئولان و مدیرانِ نظامی جلو "جامعه شدن ایران" را گرفتند و میگیرند و روندِ تاریخی جامعه شدن را تخریب میکنند.
از این رو از مسئولین امور، از رئیسجمهور و از مجلسیان تقاضا دارم، اگر مایلید ایران هم جامعه بشود و ارزشهای جامعوی در اینجا هم رشد و نمو کنند، وزیر کشور را از میان لشکریان انتخاب نکنید، یک نفر از میان کشوریان و مدنیها انتخاب کنید و اجازه دهید نظامیان و لشکریان به تخصصها و کارهای خاص و مهم خود برگردند و اساساً و همواره حوزههای لشکری و کشوری را از هم جدا نگه دارید.
#وزیر_کشور
#لشکری_کشوری
#ایران
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
Telegram
جامعه ایرانی
دغدغهها و توضیحات جامعهشناختی از جامعه ایرانی ـ..ـ دکتر رحیـم محـمّدی
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
👍3
تأمل؛
برنارد_لوئیس (۱۹۱۶ - ۲۰۱۸) از استادان و پژوهشگران پرکار و اندیشنده در مناسبات دنیای اسلام و مدرنیته بود او در عین حال آدمی واقعبین و واقعگرا بود.
وی زمانی گفته بود: آینده اروپا از آینده جهان اسلام جدا نیست و به این پرسش رسیده بود: آیا اروپای اسلامی خواهیم داشت؟ یا اسلام اروپایی؟
رحیم محمدی
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
#برنارد_لوئیس
#آینده_اروپا
#آینده_اسلام
#مدرنیته
برنارد_لوئیس (۱۹۱۶ - ۲۰۱۸) از استادان و پژوهشگران پرکار و اندیشنده در مناسبات دنیای اسلام و مدرنیته بود او در عین حال آدمی واقعبین و واقعگرا بود.
وی زمانی گفته بود: آینده اروپا از آینده جهان اسلام جدا نیست و به این پرسش رسیده بود: آیا اروپای اسلامی خواهیم داشت؟ یا اسلام اروپایی؟
رحیم محمدی
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
#برنارد_لوئیس
#آینده_اروپا
#آینده_اسلام
#مدرنیته
👍2👎1
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۱ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
مدتی است در شبکههای اجتماعی و در فضاهای مجازی و واقعی انتقادات وسیعی نسبت به اقامت و حضور مهاجران و اتباع خارجی به ویژه حضور انبوه و مستمر افغانها در ایران بالا گرفته است و بخشی از انتقادات به مخالفت و حتی خصومت هم رسیده است، اگرچه هنوز مهاجرستیزی در ایران شکل نگرفته است. در مقابل عدهی دیگری به همدردی و دفاع از مهاجران افغان برخاستهاند و دلایل انسانی و اخلاقی را یادآوری میکنند و به اشتراکات تاریخی و زبانی و دینی تأکید میکنند و مردم ایران را توصیه به مدارا و پذیرش میکنند. البته نظام سیاسی ایران هم مثل همیشه نگاه و نگرش خود را دارد که مبتنی بر یکسری دریافتهای ایدئولوژیک است و نیز مبتنی است بر قاعدهی دشمنِ دشمنِ منْ دوست من است.
اما به هر حال امروزه کم و بیش بخشی از مردم ایران و کنشگران سیاسی و مدنی و نیز نظام سیاسی نگران این مشکل و مسأله هستند و هر روز هم اشخاص بیشتری با این پرسش مواجه میشوند؛ آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
البته مسلّم است حضور و اقامت مهاجران و اتباع خارجی در هر کشوری و در ایران خود به خود نه تنها مشکلزا نیست، بلکه در شرایطی چیز مفید و خوبی هم هست. اما فعلاً حضور و اقامت انبوه و طولانیمدت مهاجران افغانستان به شکل کنونی چندان مفید و خوب به نظر نمیرسد، دست کم خیلیها در این مورد دچار تردید و سئوال هستند.
آنچه که حضور انبوه افغانها در ایران را به یک مشکل بزرگ تبدیل کرد، تبدیل شدن «پدیدهی ناگوار پناهندگان انبوه زمان جنگ» به «مهاجران مقیم و همیشگی» است. این پناهندگی از زمان اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۵۸ ش آغاز شد و با وقوع و استمرار جنگهای مکرر داخلی و خارجی بخش اعظم جمعیت جنگزدهی کشور افغانستان فوج فوج به کشورهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان کوچ کردند. البته خوانندگان مطلع ویژگیهای دموگرافیک و اجتماعی «این جمعیت پناهنده» را کم و بیش میدانند که از یکسو جمعیتی دستخالی و نیازمند و غیرفعّال و خدمتطلب است و کشور میزبان باید هزینههای معیشت و زندگی این جمعیت را بپذیرد. از سوی دیگر این جمعیت غالباً مردمانی بیسواد و آموزش ندیده و جمعیتی قومی ـ قبیلهای و روستایی بوده است که این موضوع موجب شده افغانها در ایران همچنان نامتجانس و ادغامناپذیر باقی ماندهاند و یک «هویتِ اجتماعیِ دیگر» را در ایران شکل دادهاند، این هویت اجتماعی افغانها در حاشیهی هویت ایرانی، ويژگیهای دینی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خود را دارد که بعضی مطالعات انجام شده نیز این ویژگیها را نشان داده است.
اما در سال ۵۸ که پناهندگی مردم جنگزدهی افغانستان آغاز شد، در ایران هنوز «سالِ انقلاب» بود و پس از آن نیز سالهای آشفتگی و جنگ و تحریم ادامه یافت و هیچوقت مجال اندیشیدن و گفتگو دربارهی پدیدههای پناهندگی و مهاجرت افغانها یا پیدا نشد یا نگاههای ایدئولوژیک و سیاسی آن را پنهان کردند. بنابراین از این سالها به نوبت هجوم مکرر جمعیت افغانستان به ایران ادامه دارد و همواره تا امروز نوعی بیقانونی و بیقاعدگی بر این امر حاکم بوده است. متأسفانه این جمعیت پناهنده و مهاجر حتی در دورهی جمهوریت افغانستان که پس از شکست طالبان توسط آمریکا به وجود آمد، به کشور خود بازنگشت، بلکه ایران را به یک پایگاه شغلی و اقامتی دائمی تبدیل کرد و نوجوانان و جوانان جویای کار افغانستان نیز بر جمعیت پناهنده و مهاجر قبلی افزوده شد. اما در نوبت اخیر پس از شکست جمهوریت و به حکومت رسیدن مجدد طالبان این هجوم جمعیتی بیحساب و کتاب افغانها دوباره شدت گرفت و همچنان نیز ادامه دارد. اکنون طبق برآوردهایی که در رسانهها موجود است هفت میلیون نفر افغان مقیم ایران شدهاند و در برآوردی دیگر تا ۱۰ میلیون نفر نیز تخمین زده شده است. باز مشاهدات و برآوردها نشان داده است که زاد و ولد جمعیت افغان ساکن در ایران به صورت کنترل ناشده و بیضابطه ادامه دارد و موالید این جمعیت چند برابر بیش از میانگین موالید جمعیت ایرانی است. بنابراین نگرانی کسانی که گفتهاند اگر ترکیبِ مهاجرپذیری و زاد و ولدِ بالا ادامه داشته باشد، در آینده جمعیت مهاجر افغان بر جمعیت ایرانی غالب خواهد شد، نگرانی واردی به نظر میرسد.
ادامه در پست بعدی 👇🏾👇🏾
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۱ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
مدتی است در شبکههای اجتماعی و در فضاهای مجازی و واقعی انتقادات وسیعی نسبت به اقامت و حضور مهاجران و اتباع خارجی به ویژه حضور انبوه و مستمر افغانها در ایران بالا گرفته است و بخشی از انتقادات به مخالفت و حتی خصومت هم رسیده است، اگرچه هنوز مهاجرستیزی در ایران شکل نگرفته است. در مقابل عدهی دیگری به همدردی و دفاع از مهاجران افغان برخاستهاند و دلایل انسانی و اخلاقی را یادآوری میکنند و به اشتراکات تاریخی و زبانی و دینی تأکید میکنند و مردم ایران را توصیه به مدارا و پذیرش میکنند. البته نظام سیاسی ایران هم مثل همیشه نگاه و نگرش خود را دارد که مبتنی بر یکسری دریافتهای ایدئولوژیک است و نیز مبتنی است بر قاعدهی دشمنِ دشمنِ منْ دوست من است.
اما به هر حال امروزه کم و بیش بخشی از مردم ایران و کنشگران سیاسی و مدنی و نیز نظام سیاسی نگران این مشکل و مسأله هستند و هر روز هم اشخاص بیشتری با این پرسش مواجه میشوند؛ آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
البته مسلّم است حضور و اقامت مهاجران و اتباع خارجی در هر کشوری و در ایران خود به خود نه تنها مشکلزا نیست، بلکه در شرایطی چیز مفید و خوبی هم هست. اما فعلاً حضور و اقامت انبوه و طولانیمدت مهاجران افغانستان به شکل کنونی چندان مفید و خوب به نظر نمیرسد، دست کم خیلیها در این مورد دچار تردید و سئوال هستند.
آنچه که حضور انبوه افغانها در ایران را به یک مشکل بزرگ تبدیل کرد، تبدیل شدن «پدیدهی ناگوار پناهندگان انبوه زمان جنگ» به «مهاجران مقیم و همیشگی» است. این پناهندگی از زمان اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۵۸ ش آغاز شد و با وقوع و استمرار جنگهای مکرر داخلی و خارجی بخش اعظم جمعیت جنگزدهی کشور افغانستان فوج فوج به کشورهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان کوچ کردند. البته خوانندگان مطلع ویژگیهای دموگرافیک و اجتماعی «این جمعیت پناهنده» را کم و بیش میدانند که از یکسو جمعیتی دستخالی و نیازمند و غیرفعّال و خدمتطلب است و کشور میزبان باید هزینههای معیشت و زندگی این جمعیت را بپذیرد. از سوی دیگر این جمعیت غالباً مردمانی بیسواد و آموزش ندیده و جمعیتی قومی ـ قبیلهای و روستایی بوده است که این موضوع موجب شده افغانها در ایران همچنان نامتجانس و ادغامناپذیر باقی ماندهاند و یک «هویتِ اجتماعیِ دیگر» را در ایران شکل دادهاند، این هویت اجتماعی افغانها در حاشیهی هویت ایرانی، ويژگیهای دینی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خود را دارد که بعضی مطالعات انجام شده نیز این ویژگیها را نشان داده است.
اما در سال ۵۸ که پناهندگی مردم جنگزدهی افغانستان آغاز شد، در ایران هنوز «سالِ انقلاب» بود و پس از آن نیز سالهای آشفتگی و جنگ و تحریم ادامه یافت و هیچوقت مجال اندیشیدن و گفتگو دربارهی پدیدههای پناهندگی و مهاجرت افغانها یا پیدا نشد یا نگاههای ایدئولوژیک و سیاسی آن را پنهان کردند. بنابراین از این سالها به نوبت هجوم مکرر جمعیت افغانستان به ایران ادامه دارد و همواره تا امروز نوعی بیقانونی و بیقاعدگی بر این امر حاکم بوده است. متأسفانه این جمعیت پناهنده و مهاجر حتی در دورهی جمهوریت افغانستان که پس از شکست طالبان توسط آمریکا به وجود آمد، به کشور خود بازنگشت، بلکه ایران را به یک پایگاه شغلی و اقامتی دائمی تبدیل کرد و نوجوانان و جوانان جویای کار افغانستان نیز بر جمعیت پناهنده و مهاجر قبلی افزوده شد. اما در نوبت اخیر پس از شکست جمهوریت و به حکومت رسیدن مجدد طالبان این هجوم جمعیتی بیحساب و کتاب افغانها دوباره شدت گرفت و همچنان نیز ادامه دارد. اکنون طبق برآوردهایی که در رسانهها موجود است هفت میلیون نفر افغان مقیم ایران شدهاند و در برآوردی دیگر تا ۱۰ میلیون نفر نیز تخمین زده شده است. باز مشاهدات و برآوردها نشان داده است که زاد و ولد جمعیت افغان ساکن در ایران به صورت کنترل ناشده و بیضابطه ادامه دارد و موالید این جمعیت چند برابر بیش از میانگین موالید جمعیت ایرانی است. بنابراین نگرانی کسانی که گفتهاند اگر ترکیبِ مهاجرپذیری و زاد و ولدِ بالا ادامه داشته باشد، در آینده جمعیت مهاجر افغان بر جمعیت ایرانی غالب خواهد شد، نگرانی واردی به نظر میرسد.
ادامه در پست بعدی 👇🏾👇🏾
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
Telegram
جامعه ایرانی
دغدغهها و توضیحات جامعهشناختی از جامعه ایرانی ـ..ـ دکتر رحیـم محـمّدی
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
👍1
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۲ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
آنچه که امروزه برای خیلیها جای نگرانی شده است جمعیت افغان ساکن ایران به یک نیرویِ اجتماعیِ دگرگونی و تغییر دهنده هم تبدیل شده است. اگر چه امروزه توانایی تغییر آنها کم است ولی طبیعی است رفته رفته بر این توانایی افروده خواهد شد و ممکن است زمانی به یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی تعیینکننده هم تبدیل شود. اگر به تاریخ گذشتهی ایران هم رجوع کنیم پس از اسلام یک تجربهی بد و ناگوار در ایران رخ داد و سلسلههایِ مهاجرِ غیرایرانیِ غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی به حاکمیت و سلطنت ایران رسیدند و روند مثبت تمدنی و معرفتی تاریخِ ایرانِ دورهی اسلامی را به کلی متوقف کردند و عصبیت و تعصبات اعتقادی و قومی را گستراندند که تبعات آن کلّ تاریخ ایران را فراگرفت و آثار آن تاکنون نیز در تاریخ و سیاست و جامعهی ایران ادامه یافته است. زیرا تبار سلسلههای غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی همگی از ترکان بادیهنشین و قبائل کوچرو بودند که پس از اسلام بعد از آنکه بسیاری از این قبائل مسلمان شدند به سوی داخل فلات ایران کوچیدند و مردان آنها به عنوان جنگجو و سرباز به خدمت سپاه اسلام و ایران درآمدند یا بخش دیگری از آنها به عنوان غلام و کنیز به داخل خانههای تجّار و اُمراء و درباریان و خوانین ایرانی راه یافتند و پس از یکی دو نسل، عملاً دائرمدار امور مهمّه شدند تا بالاخره توانستند سلسلههای حکومتی خود را هم تأسیس کنند. اما نکته مهم این است که این اقوام مهاجر و غلامانی که خاستگاه قبیلگی و صحرانوردی داشتند، جهانبینی و فرهنگ و عادات و رسومات خود را نیز به داخل ایران منتقل کردند و در همان زمانی که جهانبینی و فرهنگ ساکنان داخل فلات به مرتبهی دهقانی و مدنی رسیده بود و از فرهنگ قبیلگی عبور کرده بودند، به طوری که فارابی هم در این دوره مباحثِ «مدینه» و «فلسفهی مدنی» را باز کرده بود. اما حاکمان و حکومتهای غیرایرانی همهی این روندها را متوقف کردند (یا دست کم به توقف آنها مدد رساندند) و دوباره جهانبینی و فرهنگ سیاسی و رسوم قبائلی بر ایران و ایرانی مسلّط شد و روند تحولات و ترقیّات تاریخی ایران و شهرهای ایرانی دگرگون شد و این روندِ تحولی مثبت را به عقب برگرداندند.
متأسفانه امروزه آنچه که جای نگرانی است، این جمعیت مهاجر افغانستان که در ایران ساکن شدهاند، مردمانی کاملاً سنتی و سنتباور و غالباً بیسواد و آموزش ندیده و قومی و قبیلهای هستند و این مهاجران حتی اختلافات طایفهای و قبیلهای خود را هم به داخل ایران منتقل کردهاند و در برخی شهرها از جمله در شهر مشهد بارها جنگ طایفهای در میان آنها شعلهور شده است. در حالیکه ایران کنونی با دادن قربانیهای زیاد و تحمل هزینههای فراوان و با به جان خریدن مشکلاتِ تحولات و انقلابها و جنگها و شکستها، میزانی از پیشرفت و توسعه و تجدد را تجربه کرده است و در معاصرت و مدنیّت متحول شده است و غالباً صورت و باطن ایران و ایرانی عوض شده است و ایرانیان معاصر نسل بعد از نسل رنجها و هزینههای این آگاهی و فرهنگ جدید و سوژه شدن و شهروند شدن را به عقل و جان خریدهاند تا به مرحله کنونی که هنوز هم پر از تناقضات و مشکلات زیاد است، رسیدهاند. ایرانیان به هر حال تحولات و دگرگونیهای عصر مشروطه و دورهی منورالفکری را تجربه کردهاند، تجارب انقلاب مشروطه را به جان آزمودهاند، تجدد دوره رضا شاه و پسرش را تجربه کردهاند، انقلاب اسلامی و آثار آن را با همهی وجود تجربه نمودهاند و تاریخِ پساانقلاب را گشودهاند تا از نظر فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به مرحلهکنونی رسیدهاند. اما جمعیتِ مهاجر افغان چطور؟ آیا این مردم تجربهی مشترکی نظیر انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ دارند؟ آیا آنها خواسته های مشترکی چون تجدد و توسعه و دموکراسی را پیش بردهاند؟ آیا آنها تحصیلات جدید مدرسهای و دانشگاهی دارند؟
ادامه در پست بعدی 👇🏾👇🏾
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۲ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
آنچه که امروزه برای خیلیها جای نگرانی شده است جمعیت افغان ساکن ایران به یک نیرویِ اجتماعیِ دگرگونی و تغییر دهنده هم تبدیل شده است. اگر چه امروزه توانایی تغییر آنها کم است ولی طبیعی است رفته رفته بر این توانایی افروده خواهد شد و ممکن است زمانی به یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی تعیینکننده هم تبدیل شود. اگر به تاریخ گذشتهی ایران هم رجوع کنیم پس از اسلام یک تجربهی بد و ناگوار در ایران رخ داد و سلسلههایِ مهاجرِ غیرایرانیِ غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی به حاکمیت و سلطنت ایران رسیدند و روند مثبت تمدنی و معرفتی تاریخِ ایرانِ دورهی اسلامی را به کلی متوقف کردند و عصبیت و تعصبات اعتقادی و قومی را گستراندند که تبعات آن کلّ تاریخ ایران را فراگرفت و آثار آن تاکنون نیز در تاریخ و سیاست و جامعهی ایران ادامه یافته است. زیرا تبار سلسلههای غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی همگی از ترکان بادیهنشین و قبائل کوچرو بودند که پس از اسلام بعد از آنکه بسیاری از این قبائل مسلمان شدند به سوی داخل فلات ایران کوچیدند و مردان آنها به عنوان جنگجو و سرباز به خدمت سپاه اسلام و ایران درآمدند یا بخش دیگری از آنها به عنوان غلام و کنیز به داخل خانههای تجّار و اُمراء و درباریان و خوانین ایرانی راه یافتند و پس از یکی دو نسل، عملاً دائرمدار امور مهمّه شدند تا بالاخره توانستند سلسلههای حکومتی خود را هم تأسیس کنند. اما نکته مهم این است که این اقوام مهاجر و غلامانی که خاستگاه قبیلگی و صحرانوردی داشتند، جهانبینی و فرهنگ و عادات و رسومات خود را نیز به داخل ایران منتقل کردند و در همان زمانی که جهانبینی و فرهنگ ساکنان داخل فلات به مرتبهی دهقانی و مدنی رسیده بود و از فرهنگ قبیلگی عبور کرده بودند، به طوری که فارابی هم در این دوره مباحثِ «مدینه» و «فلسفهی مدنی» را باز کرده بود. اما حاکمان و حکومتهای غیرایرانی همهی این روندها را متوقف کردند (یا دست کم به توقف آنها مدد رساندند) و دوباره جهانبینی و فرهنگ سیاسی و رسوم قبائلی بر ایران و ایرانی مسلّط شد و روند تحولات و ترقیّات تاریخی ایران و شهرهای ایرانی دگرگون شد و این روندِ تحولی مثبت را به عقب برگرداندند.
متأسفانه امروزه آنچه که جای نگرانی است، این جمعیت مهاجر افغانستان که در ایران ساکن شدهاند، مردمانی کاملاً سنتی و سنتباور و غالباً بیسواد و آموزش ندیده و قومی و قبیلهای هستند و این مهاجران حتی اختلافات طایفهای و قبیلهای خود را هم به داخل ایران منتقل کردهاند و در برخی شهرها از جمله در شهر مشهد بارها جنگ طایفهای در میان آنها شعلهور شده است. در حالیکه ایران کنونی با دادن قربانیهای زیاد و تحمل هزینههای فراوان و با به جان خریدن مشکلاتِ تحولات و انقلابها و جنگها و شکستها، میزانی از پیشرفت و توسعه و تجدد را تجربه کرده است و در معاصرت و مدنیّت متحول شده است و غالباً صورت و باطن ایران و ایرانی عوض شده است و ایرانیان معاصر نسل بعد از نسل رنجها و هزینههای این آگاهی و فرهنگ جدید و سوژه شدن و شهروند شدن را به عقل و جان خریدهاند تا به مرحله کنونی که هنوز هم پر از تناقضات و مشکلات زیاد است، رسیدهاند. ایرانیان به هر حال تحولات و دگرگونیهای عصر مشروطه و دورهی منورالفکری را تجربه کردهاند، تجارب انقلاب مشروطه را به جان آزمودهاند، تجدد دوره رضا شاه و پسرش را تجربه کردهاند، انقلاب اسلامی و آثار آن را با همهی وجود تجربه نمودهاند و تاریخِ پساانقلاب را گشودهاند تا از نظر فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به مرحلهکنونی رسیدهاند. اما جمعیتِ مهاجر افغان چطور؟ آیا این مردم تجربهی مشترکی نظیر انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ دارند؟ آیا آنها خواسته های مشترکی چون تجدد و توسعه و دموکراسی را پیش بردهاند؟ آیا آنها تحصیلات جدید مدرسهای و دانشگاهی دارند؟
ادامه در پست بعدی 👇🏾👇🏾
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
Telegram
جامعه ایرانی
دغدغهها و توضیحات جامعهشناختی از جامعه ایرانی ـ..ـ دکتر رحیـم محـمّدی
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۳ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
در همه جای جهان و در اغلب قوانین مهاجرت کشورها، یکی از شروط اساسی مهاجرپذیری آن است که فرهنگ و جهانبینی و آگاهی مهاجران نزدیک به کشور مهاجرپذیر باشد و مهاجران شانس ادغام اجتماعی ـ فرهنگی بالایی داشته باشند. چطور است مردم ایران خود نخبگان و تحصیلکردگان و جوانان مستعدش را به صورت انبوه به اروپا و امریکا و استرالیا میفرستد، ولی به جای آنها به شکل بیضابطه مهاجرانی را میپذیرد که هیچ یک از این ویژگیها را ندارند؟ آیا کسی به تبعات این سیاست کنونی فکر کرده است؟ آیا کسی به تناقضات سیاستهای مهاجرفرستی و مهاجرپذیری ایران فکر کرده است؟ چرا کشورهای اروپایی و آمریکا و استرالیا دروازههاي خود را باز نمیکنند که انبوه مهاجران به راحتی در کشورهای آنها وارد شوند؟ چون مشکل مهاجران فقط یک مشکل اقتصادی یا مشکل شغل و مسکن نیست، بلکه مشکل فرهنگی و مشکل آگاهی و مشکل میزان توسعه یافتگی و میزان شهروند بودن مهاجران در میان است.
پس مهاجران و اتباع خارجی هم که به ایران وارد میشوند دست کم باید با میزان رشدیافتگی ایران و مردمان ایرانی برابر باشند یا حتی مقداری بیشتر هم باشند. در غیر این صورت اقامت و حضور مهاجران انبوه و زاد و ولد کنترل ناشدهی آنها مانع تحول و پیشرفت و توسعهی کنونی خواهد شد و احتمالاً در میان مدت و درازمدت تحولات و فرآیندهای مثبت کنونی متوقف میشوند و ایران باز هم به عقب کشیده میشود و دچار انحطاط میگردد. پس شرط توانایی و امکان ادغام فرهنگی و ادغام معرفتی و اعتقادی یک شرط ضروری برای همهی مهاجران است.
بنابراین در مورد مهاجران و سیاست مهاجرپذیری کشور پرسشهای زیر پیش روی همهی ما هستند؛
ـ شهروندی و سوژگی مهاجران به چه میزان است؟
ـ توانایی ادغام تمدنی و زبانی مهاجران به چه میزان است؟
ـ توانایی ادغام فکری و فرهنگی و دینی مهاجران به چه میزان است؟
ـ مهاجران به چه میزان میتوانند به رشد و تحول تمدنی و فرهنگی و دینی اکنون و آیندهی ایران کمک برسانند؟
ـ یا برعکس مهاجران چه میزان بر توقف و زوال تمدنی و فرهنگی و معرفتی و توسعهای ایران مدد میرسانند؟
بنابراین ضروری است، دانشگاهیان و متخصصان و پژوهشگران مستقل و آزاداندیش در این پرسشها و موارد دیگر پژوهش و گفتگو کنند و در چنین مسائل و پرسشهایی تأمل کنند و حاکمان و سیاستمداران و سیاستگذاران را متوجه مسائل کنند تا قوانین و برنامههای مشخصی برای نوع و میزان جذب مهاجر برحسب امکانهای موجود ایران تهیه شود تا بر اساس آنها عمل شود که بالاخره هم ایران و هم مهاجران از آن نفع ببرند، در غیر این صورت همیشه خطر توقف و عقبرفت و ارتجاع وجود دارد.
(پایان)
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
۳ از ۳
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
در همه جای جهان و در اغلب قوانین مهاجرت کشورها، یکی از شروط اساسی مهاجرپذیری آن است که فرهنگ و جهانبینی و آگاهی مهاجران نزدیک به کشور مهاجرپذیر باشد و مهاجران شانس ادغام اجتماعی ـ فرهنگی بالایی داشته باشند. چطور است مردم ایران خود نخبگان و تحصیلکردگان و جوانان مستعدش را به صورت انبوه به اروپا و امریکا و استرالیا میفرستد، ولی به جای آنها به شکل بیضابطه مهاجرانی را میپذیرد که هیچ یک از این ویژگیها را ندارند؟ آیا کسی به تبعات این سیاست کنونی فکر کرده است؟ آیا کسی به تناقضات سیاستهای مهاجرفرستی و مهاجرپذیری ایران فکر کرده است؟ چرا کشورهای اروپایی و آمریکا و استرالیا دروازههاي خود را باز نمیکنند که انبوه مهاجران به راحتی در کشورهای آنها وارد شوند؟ چون مشکل مهاجران فقط یک مشکل اقتصادی یا مشکل شغل و مسکن نیست، بلکه مشکل فرهنگی و مشکل آگاهی و مشکل میزان توسعه یافتگی و میزان شهروند بودن مهاجران در میان است.
پس مهاجران و اتباع خارجی هم که به ایران وارد میشوند دست کم باید با میزان رشدیافتگی ایران و مردمان ایرانی برابر باشند یا حتی مقداری بیشتر هم باشند. در غیر این صورت اقامت و حضور مهاجران انبوه و زاد و ولد کنترل ناشدهی آنها مانع تحول و پیشرفت و توسعهی کنونی خواهد شد و احتمالاً در میان مدت و درازمدت تحولات و فرآیندهای مثبت کنونی متوقف میشوند و ایران باز هم به عقب کشیده میشود و دچار انحطاط میگردد. پس شرط توانایی و امکان ادغام فرهنگی و ادغام معرفتی و اعتقادی یک شرط ضروری برای همهی مهاجران است.
بنابراین در مورد مهاجران و سیاست مهاجرپذیری کشور پرسشهای زیر پیش روی همهی ما هستند؛
ـ شهروندی و سوژگی مهاجران به چه میزان است؟
ـ توانایی ادغام تمدنی و زبانی مهاجران به چه میزان است؟
ـ توانایی ادغام فکری و فرهنگی و دینی مهاجران به چه میزان است؟
ـ مهاجران به چه میزان میتوانند به رشد و تحول تمدنی و فرهنگی و دینی اکنون و آیندهی ایران کمک برسانند؟
ـ یا برعکس مهاجران چه میزان بر توقف و زوال تمدنی و فرهنگی و معرفتی و توسعهای ایران مدد میرسانند؟
بنابراین ضروری است، دانشگاهیان و متخصصان و پژوهشگران مستقل و آزاداندیش در این پرسشها و موارد دیگر پژوهش و گفتگو کنند و در چنین مسائل و پرسشهایی تأمل کنند و حاکمان و سیاستمداران و سیاستگذاران را متوجه مسائل کنند تا قوانین و برنامههای مشخصی برای نوع و میزان جذب مهاجر برحسب امکانهای موجود ایران تهیه شود تا بر اساس آنها عمل شود که بالاخره هم ایران و هم مهاجران از آن نفع ببرند، در غیر این صورت همیشه خطر توقف و عقبرفت و ارتجاع وجود دارد.
(پایان)
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
Telegram
جامعه ایرانی
دغدغهها و توضیحات جامعهشناختی از جامعه ایرانی ـ..ـ دکتر رحیـم محـمّدی
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
Sociology
رحیم محمدی
Rahim mohamadi
Rahim mohammadi
👍2
سلام بر دوستان کانال جامعه ایرانی
مقالهی کوتاهِ
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟ تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
به زودی به صورت پی. دی. اف هم در کانال منتشر خواهد شد.
رحیم محمدی
۵ شهریور ۱۴۰۳
مقالهی کوتاهِ
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟ تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
به زودی به صورت پی. دی. اف هم در کانال منتشر خواهد شد.
رحیم محمدی
۵ شهریور ۱۴۰۳
❤2👍2🙏1
برای محمدعلی بهمنی؛
شاعر شنیدنی است!
رحیم محمدی
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
خبر درگذشت زنده یاد محمدعلی بهمنی (۱۳۲۱ ـ ۱۴۰۳) چونان «زمانْ» بیخبر گذشت و بیخبران مرگ شاعر را نشنیده گذشتند.
شاعران دنیای زیبایی ندارند، اگرچه دنیا را زیبا تصویر میکنند و گلها را قشنگتر از دیگران توصیف میکنند!
مرگ شاعر هم مثل زندگی او شاعرانه است، «مرگِ شاعرانه» ادامهی زندگی است و زندگی با گفتار شاعرانه نرمخو میشود و دُژها را میساید.
سخن شاعران معمولاً رو به آینده است و گذشته را به قایق شعر سوار میکنند تا به آینده برسانند. اما آیندگان کار شاعران را بازی میفهمند و گذشتگان را به بیابان خشکیده شبیه میکنند تا خود را از زنجیر گذشته و گذشتگان بگسلند، اما شاعر هم در آن دور دست بر آنان میخندد.
یاد شاعر ترانهسرا گرامی باد...
#محمدعلی_بهمنی
شاعر شنیدنی است!
رحیم محمدی
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
خبر درگذشت زنده یاد محمدعلی بهمنی (۱۳۲۱ ـ ۱۴۰۳) چونان «زمانْ» بیخبر گذشت و بیخبران مرگ شاعر را نشنیده گذشتند.
شاعران دنیای زیبایی ندارند، اگرچه دنیا را زیبا تصویر میکنند و گلها را قشنگتر از دیگران توصیف میکنند!
مرگ شاعر هم مثل زندگی او شاعرانه است، «مرگِ شاعرانه» ادامهی زندگی است و زندگی با گفتار شاعرانه نرمخو میشود و دُژها را میساید.
سخن شاعران معمولاً رو به آینده است و گذشته را به قایق شعر سوار میکنند تا به آینده برسانند. اما آیندگان کار شاعران را بازی میفهمند و گذشتگان را به بیابان خشکیده شبیه میکنند تا خود را از زنجیر گذشته و گذشتگان بگسلند، اما شاعر هم در آن دور دست بر آنان میخندد.
یاد شاعر ترانهسرا گرامی باد...
#محمدعلی_بهمنی
❤7
تأملی_در_مهاجرت_و_مهاجران_افغان_در_ایران.pdf
84.7 KB
فایل pdf
مدتی است در شبکههای اجتماعی و در فضاهای مجازی و واقعی انتقادات وسیعی نسبت به اقامت و حضور مهاجران و اتباع خارجی به ویژه حضور انبوه و مستمر افغانها در ایران بالا گرفته است و بخشی از انتقادات به مخالفت و حتی خصومت هم رسیده است، اگرچه مهاجرستیزی هنوز در ایران شکل نگرفته است....
در سال ۵۸ که پناهندگی مردم جنگزدهی افغانستان آغاز شد، در ایران هنوز «سالِ انقلاب» بود و...
اما به هر حال امروزه کم و بیش بخشی از مردم ایران و کنشگران سیاسی و مدنی و نیز نظام سیاسی نگران این مشکل و مسأله هستند و هر روز هم اشخاص بیشتری با این پرسش مواجه میشوند؛ آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
فعلاً حضور و اقامت انبوه و طولانیمدت مهاجران افغانستان به شکل کنونی چندان مفید و خوب به نظر نمیرسد، دست کم خیلیها در این مورد دچار تردید و سئوال هستند...
ـ Pdf مقاله کوتاه:
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
مدتی است در شبکههای اجتماعی و در فضاهای مجازی و واقعی انتقادات وسیعی نسبت به اقامت و حضور مهاجران و اتباع خارجی به ویژه حضور انبوه و مستمر افغانها در ایران بالا گرفته است و بخشی از انتقادات به مخالفت و حتی خصومت هم رسیده است، اگرچه مهاجرستیزی هنوز در ایران شکل نگرفته است....
در سال ۵۸ که پناهندگی مردم جنگزدهی افغانستان آغاز شد، در ایران هنوز «سالِ انقلاب» بود و...
اما به هر حال امروزه کم و بیش بخشی از مردم ایران و کنشگران سیاسی و مدنی و نیز نظام سیاسی نگران این مشکل و مسأله هستند و هر روز هم اشخاص بیشتری با این پرسش مواجه میشوند؛ آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
فعلاً حضور و اقامت انبوه و طولانیمدت مهاجران افغانستان به شکل کنونی چندان مفید و خوب به نظر نمیرسد، دست کم خیلیها در این مورد دچار تردید و سئوال هستند...
ـ Pdf مقاله کوتاه:
آیا افغانها را بپذیریم؟ یا رد کنیم؟
تأملی در مسألهی مهاجرت و اقامت مهاجران در ایران
رحیم محمدی
۱ شهریور ۱۴۰۳
تلگرام جامعه ایرانی:
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
واتساپ جامعه ایرانی:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
👍2
Forwarded from زیر سقف آسمان
اعتماد گزارش داد:
♦️قتل دستکم ۱۰۰ زن و دختر توسط مردان خانواده طی۱۰ ماه در ایران! + جزئیات
بررسیهای «اعتماد» از اخبار رسمی منتشر شده توسط رسانهها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان دی ماه ۱۴۰۲ «دستکم ۱۰۰ زن و دختر» به بهانههای مختلف توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
قتل دستکم ۱۰۰ زن و دختر توسط مردان خانواده طی۱۰ ماه در ایران! + جزئیات
اعتمادآنلاین |
بهاره شبانکارئیان-سالانه دهها زن و دختر توسط همسر، برادر، پدر، عمو و اقوام نزدیک به بهانه «اختلافات خانوادگی یا مسائل ناموسی» به قتل میرسند. هر چند این آمار فقط مختص به ایران نیست و کشورهای دیگر را نیز دربرمیگیرد، اما اکثر حقوقدانان و کارشناسان معتقدند اگر در ایران قوانین درست و جامعی وضع شود امکان دارد آمار قتل زنان و دختران توسط مردان خانواده کاهش یابد.
بررسیهای «اعتماد» از اخبار رسمی منتشر شده توسط رسانهها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان دی ماه ۱۴۰۲ «دستکم ۱۰۰ زن و دختر» به بهانههای مختلف توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
۵ زن قربانی قتلهای ناموسی در کمتر از دو هفته
کشته شدن ۸ زن در دو هفته به دست مردان خانواده!
۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زن و دختر در کشور به دست مردان خانواده به قتل رسیدهاند.» همچنین باتوجه به بررسیهای دیگر «اعتماد» استانهای تهران (۲۵ مورد)، آذربایجان غربی (۱۳ مورد) و فارس (۹ مورد) بیشترین آمار این نوع قتلها را شامل بوده و بقیه قتلها با پراکندگی در استانهای مختلف ایران رخ داده است. در این میان نیز بیشترین قتلها در مهر ماه ۱۴۰۲ رخ داده که «۱۶ زن و دختر» توسط مردان خانواده به قتل رسیدند.
ادامهی متن: 👇👇👇
https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-23/651903-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
#آمار
#زنکشی
@NewHasanMohaddesi
♦️قتل دستکم ۱۰۰ زن و دختر توسط مردان خانواده طی۱۰ ماه در ایران! + جزئیات
بررسیهای «اعتماد» از اخبار رسمی منتشر شده توسط رسانهها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان دی ماه ۱۴۰۲ «دستکم ۱۰۰ زن و دختر» به بهانههای مختلف توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
قتل دستکم ۱۰۰ زن و دختر توسط مردان خانواده طی۱۰ ماه در ایران! + جزئیات
اعتمادآنلاین |
بهاره شبانکارئیان-سالانه دهها زن و دختر توسط همسر، برادر، پدر، عمو و اقوام نزدیک به بهانه «اختلافات خانوادگی یا مسائل ناموسی» به قتل میرسند. هر چند این آمار فقط مختص به ایران نیست و کشورهای دیگر را نیز دربرمیگیرد، اما اکثر حقوقدانان و کارشناسان معتقدند اگر در ایران قوانین درست و جامعی وضع شود امکان دارد آمار قتل زنان و دختران توسط مردان خانواده کاهش یابد.
بررسیهای «اعتماد» از اخبار رسمی منتشر شده توسط رسانهها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان دی ماه ۱۴۰۲ «دستکم ۱۰۰ زن و دختر» به بهانههای مختلف توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
۵ زن قربانی قتلهای ناموسی در کمتر از دو هفته
کشته شدن ۸ زن در دو هفته به دست مردان خانواده!
۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زن و دختر در کشور به دست مردان خانواده به قتل رسیدهاند.» همچنین باتوجه به بررسیهای دیگر «اعتماد» استانهای تهران (۲۵ مورد)، آذربایجان غربی (۱۳ مورد) و فارس (۹ مورد) بیشترین آمار این نوع قتلها را شامل بوده و بقیه قتلها با پراکندگی در استانهای مختلف ایران رخ داده است. در این میان نیز بیشترین قتلها در مهر ماه ۱۴۰۲ رخ داده که «۱۶ زن و دختر» توسط مردان خانواده به قتل رسیدند.
ادامهی متن: 👇👇👇
https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-23/651903-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
#آمار
#زنکشی
@NewHasanMohaddesi
اعتمادآنلاین
قتل دستکم ۱۰۰ زن و دختر توسط مردان خانواده طی۱۰ ماه در ایران! + جزئیات
بررسیهای «اعتماد» از اخبار رسمی منتشر شده توسط رسانهها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان دی ماه ۱۴۰۲ «دستکم ۱۰۰ زن و دختر» به بهانههای مختلف توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
چگونه مغولان، تاتاران خونخوار بر یک سرزمین چیره میشدند؟
باری بنظر ما جای هیچگونه تسلیم شدن نیست، نخست بعلت شرایط تحمل ناپذیر بردگی نزد مغولان که تا کنون این شرایط جایی دیده نشده است و واقعا باور نکردنی است. ما خود شرایط ملت های چیره شده را به چشمان خود دیده بودیم...
اگر استانهای کشور بخواهند به کمک استانهای یورش برده برخیزند همه کشور با خاک یکسان میگردد و تاتارها اسیران استان تسخیر شده را در خط مقدم جبهه به جنگ دیگر استانها بکار میبرند. این اسیران اگر خوب نجنگند همگی بدست تاتارها کشته می شوند. و اگر دلیرانه بجنگند، مغولان آنها را با مدح و چاپلوسی نزد خود نگهداشته و برای جلوگیری از فرار آنها وعده سرزمینهای پهناوری را میدهند. هنگامیکه مغولان مطمئن می شوند که این اسیران خود فروخته فرار نخواهند کرد، آنان را به بدبخت ترین بردگان تبدیل نموده و زنان ایشان را به خدمتکاری و فحشا می برند.
از این راه است که مغولان با تسخیر یک استان بر همه کشور چیره می شوند. (ص ۸۰_۸۲)
مأخذ: کارپن، پلان (نخستین سفیر واتیکان در دربار مغول در سال ۱۲۴۵ میلادی) ترجمه: ولی الله شادان_ تهران: یساولی (فرهنگسرا) ، سال۱۳۶۳
@atorabanorg
باری بنظر ما جای هیچگونه تسلیم شدن نیست، نخست بعلت شرایط تحمل ناپذیر بردگی نزد مغولان که تا کنون این شرایط جایی دیده نشده است و واقعا باور نکردنی است. ما خود شرایط ملت های چیره شده را به چشمان خود دیده بودیم...
اگر استانهای کشور بخواهند به کمک استانهای یورش برده برخیزند همه کشور با خاک یکسان میگردد و تاتارها اسیران استان تسخیر شده را در خط مقدم جبهه به جنگ دیگر استانها بکار میبرند. این اسیران اگر خوب نجنگند همگی بدست تاتارها کشته می شوند. و اگر دلیرانه بجنگند، مغولان آنها را با مدح و چاپلوسی نزد خود نگهداشته و برای جلوگیری از فرار آنها وعده سرزمینهای پهناوری را میدهند. هنگامیکه مغولان مطمئن می شوند که این اسیران خود فروخته فرار نخواهند کرد، آنان را به بدبخت ترین بردگان تبدیل نموده و زنان ایشان را به خدمتکاری و فحشا می برند.
از این راه است که مغولان با تسخیر یک استان بر همه کشور چیره می شوند. (ص ۸۰_۸۲)
مأخذ: کارپن، پلان (نخستین سفیر واتیکان در دربار مغول در سال ۱۲۴۵ میلادی) ترجمه: ولی الله شادان_ تهران: یساولی (فرهنگسرا) ، سال۱۳۶۳
@atorabanorg
👍2
اشارتی دربارهی چیستیِ ملّت و امر ملّی
رحیم محمدی
۲ مهر ۱۴۰۳
اصولاً ملت و امر ملی یک وحدت استعلائی و تراگذرنده است که مقداری از بستگیها و وابستگیهای باستانی و قدیمی و پیشامدرن آزاد شده است و کم و بيش اتحاد نوآئین انسانی را خلق کرده است و البته راهی به وحدت جهانی نیز باز کرده است.
وضع ملّی اعضای ملت را به آگاهی جدید و کنشهای جدید و نیز البته به حقوق و هویت جدید فرا میخواند و تعریف نوی از وحدت و انسجام میسازد که در آن حقوق انسانی و برابری اعضای ملت و آزادی عمومی ممکن شده است و همگان (گروهها و اقوام و طبقات و اعضای یک کشور) ورای مذهب و جنسیت و قومیت و زبان و طبقه و جغرافیا به صورت برابر و یکسان و آزاد عضو ملت یا ملت - دولت هستند.
بنابراین امر ملّی اتحادی نوآئین در میانهی فرهنگها و زبانها و ادیان چندگانه است و از اینرو محل تلاقی جهانهای انسانی متنوع است. یعنی همه جهانهایِ موجود و تاریخی در فضای ملی همدیگر را پیدا میکنند و باهم بار دیگر آشنا و همسخن میشوند و وحدت ملی را میسازند و درک نوی از هویّت و زندگی مشترک پیدا میکنند و مشترکات جدیدی نیز خلق میکنند.
رحیم محمدی
۲ مهر ۱۴۰۳
اصولاً ملت و امر ملی یک وحدت استعلائی و تراگذرنده است که مقداری از بستگیها و وابستگیهای باستانی و قدیمی و پیشامدرن آزاد شده است و کم و بيش اتحاد نوآئین انسانی را خلق کرده است و البته راهی به وحدت جهانی نیز باز کرده است.
وضع ملّی اعضای ملت را به آگاهی جدید و کنشهای جدید و نیز البته به حقوق و هویت جدید فرا میخواند و تعریف نوی از وحدت و انسجام میسازد که در آن حقوق انسانی و برابری اعضای ملت و آزادی عمومی ممکن شده است و همگان (گروهها و اقوام و طبقات و اعضای یک کشور) ورای مذهب و جنسیت و قومیت و زبان و طبقه و جغرافیا به صورت برابر و یکسان و آزاد عضو ملت یا ملت - دولت هستند.
بنابراین امر ملّی اتحادی نوآئین در میانهی فرهنگها و زبانها و ادیان چندگانه است و از اینرو محل تلاقی جهانهای انسانی متنوع است. یعنی همه جهانهایِ موجود و تاریخی در فضای ملی همدیگر را پیدا میکنند و باهم بار دیگر آشنا و همسخن میشوند و وحدت ملی را میسازند و درک نوی از هویّت و زندگی مشترک پیدا میکنند و مشترکات جدیدی نیز خلق میکنند.
👍3
یک توضیح و یک پرسش:
من با فلسفه بینسبت نیستم. اما نسبت انجمن جامعهشناسی با رونمایی کتاب فلسفه را نمیفهمم، آن هم "فلسفهی قدیم" که در دوران قدیم متوقف مانده است و اگر ضدِ جامعهشناسی نباشد تقریباً هیچ نسبتی با جامعهشناسی ندارد
اما پرسشام این است؛ آیا برگزار کنندگان این مراسم فهمی از این مسألهای که طرح شد، دارند؟
رحیم محمدی
۵ مهر ۱۴۰۳
#انجمن_جامعهشناسی
#فلسفه_قدیم
#فلسفه_متوقف
من با فلسفه بینسبت نیستم. اما نسبت انجمن جامعهشناسی با رونمایی کتاب فلسفه را نمیفهمم، آن هم "فلسفهی قدیم" که در دوران قدیم متوقف مانده است و اگر ضدِ جامعهشناسی نباشد تقریباً هیچ نسبتی با جامعهشناسی ندارد
اما پرسشام این است؛ آیا برگزار کنندگان این مراسم فهمی از این مسألهای که طرح شد، دارند؟
رحیم محمدی
۵ مهر ۱۴۰۳
#انجمن_جامعهشناسی
#فلسفه_قدیم
#فلسفه_متوقف
👍7👎2
در تاریخِ جامعهشناسی:
جامعهشناسی به جای اینکه به کیهان رجوع کنه، به خدا و طبیعت رجوع کنه،
به انسان رجوع کرد و محیطهایِ جمعی که انسان را فراگرفته بودند. بدین سبب جامعه را پرورنده و خالقِ انسان یافت ...
اما در مدت حرکت از آنجا به اینجا، تاریخی را ویران کرد و تاریخ دیگری را ساخت ...
رحیم محمدی
۶ مهر ۱۴۰۳
#انسان
#جامعه
#جامعه_شناسی
جامعهشناسی به جای اینکه به کیهان رجوع کنه، به خدا و طبیعت رجوع کنه،
به انسان رجوع کرد و محیطهایِ جمعی که انسان را فراگرفته بودند. بدین سبب جامعه را پرورنده و خالقِ انسان یافت ...
اما در مدت حرکت از آنجا به اینجا، تاریخی را ویران کرد و تاریخ دیگری را ساخت ...
رحیم محمدی
۶ مهر ۱۴۰۳
#انسان
#جامعه
#جامعه_شناسی
❤5👍3
https://lsa.umich.edu/psych/news-events/all-news/faculty-news/are-women-more-emotional-than-men--not-really--study-finds.html?s=35
آیا زنان از مردان احساسیترند؟
نتیجهی یک پژوهش علمی:
آیا زنان از مردان احساسیترند؟
نتیجهی یک پژوهش علمی:
lsa.umich.edu
Are Women More Emotional Than Men? Not Really, Study Finds | U-M LSA Department of Psychology
There's a widely held belief saying women are more emotional than men. There's no truth to it, according to a new study.
👍1👎1
یکی از افسوسهای این روزهای من سینما است.
سینما در خلق معناهایِ جدید بیهمتا است.
متأسفانه در این سالها خیلی به سینمای ایران صدمه زدند، امید که دولت فعلی شرایط را مقداری تغییر دهد تا فیلمسازان مستقل و اندیشمند چند تا فیلم خوب و بامعنا بسازند.
یاد زندهیادان داریوش مهرجویی، کیومرث پوراحمد، عباس کیارستمی و علی حاتمی گرامی باد ...
رحیم محمدی
۱۳مهر ۱۴۰۳
#سینما
#سینمای_ایران
#بهرام_بیضایی
#اصغر_فرهادی
#تهمیه_میلانی
#رخشان_بنیاعتماد
#کمال_تبریزی
سینما در خلق معناهایِ جدید بیهمتا است.
متأسفانه در این سالها خیلی به سینمای ایران صدمه زدند، امید که دولت فعلی شرایط را مقداری تغییر دهد تا فیلمسازان مستقل و اندیشمند چند تا فیلم خوب و بامعنا بسازند.
یاد زندهیادان داریوش مهرجویی، کیومرث پوراحمد، عباس کیارستمی و علی حاتمی گرامی باد ...
رحیم محمدی
۱۳مهر ۱۴۰۳
#سینما
#سینمای_ایران
#بهرام_بیضایی
#اصغر_فرهادی
#تهمیه_میلانی
#رخشان_بنیاعتماد
#کمال_تبریزی
👍5❤2