چاپ مجدد:
امروز متوجه شدم، کتاب "گفتمانهای جامعه ایرانی" به چاپ دوم رسیده است، ولی ناشر محترم (نقد فرهنگ) نه من را در جریان گذاشته و نه نسخهای از چاپ جدید برایم ارسال کرده است.
چاپ اول کتاب در سال ۱۳۹۸ بود، چاپ دوم گویا سال ۱۴۰۱ یا ۲ به بازار آمده است.
به هر حال از نشر "نقد فرهنگ" و دوست گرامی دکتر بیژن عبدالکریمی تشکر میکنم و اگر این نوشتهی من را دیدند، نسخهای از چاپ دوم را برای من هم ارسال کنند، موجب امتنان خواهد بود.
رحیم محمدی
۱۴ تیر ۱۴۰۴
امروز متوجه شدم، کتاب "گفتمانهای جامعه ایرانی" به چاپ دوم رسیده است، ولی ناشر محترم (نقد فرهنگ) نه من را در جریان گذاشته و نه نسخهای از چاپ جدید برایم ارسال کرده است.
چاپ اول کتاب در سال ۱۳۹۸ بود، چاپ دوم گویا سال ۱۴۰۱ یا ۲ به بازار آمده است.
به هر حال از نشر "نقد فرهنگ" و دوست گرامی دکتر بیژن عبدالکریمی تشکر میکنم و اگر این نوشتهی من را دیدند، نسخهای از چاپ دوم را برای من هم ارسال کنند، موجب امتنان خواهد بود.
رحیم محمدی
۱۴ تیر ۱۴۰۴
👏6
فایل صوتی
ناسیونالیسم؛
چگونه یک مفهوم تاریخی - فلسفی به ایدئولوژی تبدیل شد؟
-- از ناسیونالیسم عربی و ترکی تا ناسیونالیسم ایرانی --
ناسیونالیسم که در فلسفهی سیاسی عصر جدید تکوین یافت، با یکسری چیزها همزاد بود، مثل آزادی و دموکراسی و خیر جمعی و ارادهی عمومی و برابری. این همزادها وقتی به دنیا آمدند، چیزهایی را از این جهان بیرون کردند و نظم سیاسی پیشین را به کلی واسازی کردند و بنای جدیدی از سیاست را گذاشتند. اما وقتی...
رحیم محمدی
۱۹ تیر ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
ناسیونالیسم؛
چگونه یک مفهوم تاریخی - فلسفی به ایدئولوژی تبدیل شد؟
-- از ناسیونالیسم عربی و ترکی تا ناسیونالیسم ایرانی --
ناسیونالیسم که در فلسفهی سیاسی عصر جدید تکوین یافت، با یکسری چیزها همزاد بود، مثل آزادی و دموکراسی و خیر جمعی و ارادهی عمومی و برابری. این همزادها وقتی به دنیا آمدند، چیزهایی را از این جهان بیرون کردند و نظم سیاسی پیشین را به کلی واسازی کردند و بنای جدیدی از سیاست را گذاشتند. اما وقتی...
رحیم محمدی
۱۹ تیر ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
👍1👎1
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیه میرحسین موسوی
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست | برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرزوبوم را از دخالت در امور کشور مأیوس خواهد کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
❤6👎5
یاد و نام استاد آقای دکتر علی ساعی گرامی باد، من هم تسلیت عرض میکنم به خانواده و دوستان و دانشجویان ایشان. خبر درگذشت ایشان از تلخترین خبرهای این روزهای تلخ ملی است. امیدوارم از این پس که در آثار و تألیفاتش خواهد زیست، زندگی علمی جاویدان یابد. روانش شاد
رحیم محمدی
۲۲ تیر ۱۴۰۴
رحیم محمدی
۲۲ تیر ۱۴۰۴
❤1
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
مراسم تشییع و وداع با پیکر دکتر علی ساعی عضو قدیمی و موثر انجمن جامعهشناسی ایران
▪️مراسم تشییع و وداع با پیکر دکتر علی ساعی (عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس) فردا سه شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۰ از محل درب شمال دانشگاه تربیت مدرس به سمت مسجد دانشگاه و مزار شهدای گمنام برگزار می شود و سپس پیکر این استاد فقید جهت تدفین به قطعه ۳۰۵ بهشت زهرا، ردیف ۲۲۶ شماره ۶۱ منتقل خواهد شد.
▪️ مراسم ترحیم و یادبود دکتر ساعی روز پنج شنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ در مسجد قدس دانشگاه تربیت مدرس برگزار میشود.
▪️مراسم تشییع و وداع با پیکر دکتر علی ساعی (عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس) فردا سه شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۰ از محل درب شمال دانشگاه تربیت مدرس به سمت مسجد دانشگاه و مزار شهدای گمنام برگزار می شود و سپس پیکر این استاد فقید جهت تدفین به قطعه ۳۰۵ بهشت زهرا، ردیف ۲۲۶ شماره ۶۱ منتقل خواهد شد.
▪️ مراسم ترحیم و یادبود دکتر ساعی روز پنج شنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ در مسجد قدس دانشگاه تربیت مدرس برگزار میشود.
😢4
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
ناصرالدین شاه قاجار و مسئله ترور او امری بسیار پیچیده و دارای پیامد های بسیار و شروع نقاط عطف تاریخی درایران بوده است. بررسی این مسئله کمک بسیاری به فهمیدن جریانات فکری و تاریخی میکند که حتی امروزه نیز شاهد بسیاری از آنان هستیم.
📌برای بررسی این موضوع عباس سوری و محمد دروگر به این ترور و ناکفته های آن و مسائلی که پس از آن در ایران پیش آمد خواهند پرداخت. اگر به این برنامه علاقه داشتید و سوالی در این مورد داشتید حتما در قسمت کامنت ها نظرتان را بنویسید.
🌷سپاس از اینکه ما را در نشر این برنامه همراهی میکنید.
☕️با اجرای عباس سوری
و حضور ارزشمند محمد دروگر
📺 ویدیو یوتیوب
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @parsi_live
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
ناصرالدین شاه قاجار و مسئله ترور او امری بسیار پیچیده و دارای پیامد های بسیار و شروع نقاط عطف تاریخی درایران بوده است. بررسی این مسئله کمک بسیاری به فهمیدن جریانات فکری و تاریخی میکند که حتی امروزه نیز شاهد بسیاری از آنان هستیم.
📌برای بررسی این موضوع عباس سوری و محمد دروگر به این ترور و ناکفته های آن و مسائلی که پس از آن در ایران پیش آمد خواهند پرداخت. اگر به این برنامه علاقه داشتید و سوالی در این مورد داشتید حتما در قسمت کامنت ها نظرتان را بنویسید.
🌷سپاس از اینکه ما را در نشر این برنامه همراهی میکنید.
☕️با اجرای عباس سوری
و حضور ارزشمند محمد دروگر
📺 ویدیو یوتیوب
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @parsi_live
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
در نقد مصاحبهی فوق 👆👆
فایل صوتی
- چگونه میتوان تاریخ معاصر ایران را خواند؟ و تفسیر کرد؟
- تأثیراتِ دورهی گذار و نقش ترقی و تجدد در وقوع رخدادها و تغییرات این دوره چیست؟
- نقش آئین بیانی (بابیّه) را در رخدادهای دورهی معاصر چگونه میتوان فهمید؟
درنگی در جامعهشناسی تاریخی دورهی گذار ایران
رحیم محمدی
۱ مرداد ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
فایل صوتی
- چگونه میتوان تاریخ معاصر ایران را خواند؟ و تفسیر کرد؟
- تأثیراتِ دورهی گذار و نقش ترقی و تجدد در وقوع رخدادها و تغییرات این دوره چیست؟
- نقش آئین بیانی (بابیّه) را در رخدادهای دورهی معاصر چگونه میتوان فهمید؟
درنگی در جامعهشناسی تاریخی دورهی گذار ایران
رحیم محمدی
۱ مرداد ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
فایل صوتی
یک بحث جامعهشناختی در مورد جنگ ۱۲ روزه
همگرایی و همبستگی نسبتاً عمومی ایرانیان که در جنگ ۱۲ روزه بر علیه دشمن خارجی و جنگ اتفاق افتاد، چگونه میتوان آن را فهمید و توضیح داد؟
رحیم محمدی
۲ مرداد ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
یک بحث جامعهشناختی در مورد جنگ ۱۲ روزه
همگرایی و همبستگی نسبتاً عمومی ایرانیان که در جنگ ۱۲ روزه بر علیه دشمن خارجی و جنگ اتفاق افتاد، چگونه میتوان آن را فهمید و توضیح داد؟
رحیم محمدی
۲ مرداد ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
https://www.tg-me.com/RahimMohamadi
❤1👍1
رحیم محمدی
Voice message
با سلام. پیش از این پستی ارسال شده بود که اشتباهی در پیوست آن اتفاق افتاده بود. بنابراین پست قبلی حذف شد و پست اصلاح شده مجددأ ارسال شد.
🙏1
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
رحیم محمدی
"تأملی نظری در تاریخ مشروطه و تکوین سوسیالیسم ایرانی"
پرسش:
چرا روند تدریجی تاریخِ بیداری ایرانیان از تداوم ایستاد؟
و در این تداوم نوعی توقف و گسست پیدا شد و سوسیالیسم پدید آمد؟
۸ دی ۱۴۰۳
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @RahimMohamadi
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
رحیم محمدی
"تأملی نظری در تاریخ مشروطه و تکوین سوسیالیسم ایرانی"
پرسش:
چرا روند تدریجی تاریخِ بیداری ایرانیان از تداوم ایستاد؟
و در این تداوم نوعی توقف و گسست پیدا شد و سوسیالیسم پدید آمد؟
۸ دی ۱۴۰۳
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @RahimMohamadi
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
اشاره:
باطنِ سنّت
آنجا که پسر شاه نشسته بود، وقتی جوانی گفت: "کعبهی من یک شخصه" و همانجا روی سن "سجدهای" کرد و حاضران نیز دستان گرمی برایش زدند،،، این رخداد مرا پرتاب کرد به باطنِ سنّت ایرانی - اسلامی، به باطن یک تاریخ که باطناش چنین چیزهایی است و اینگونه است تاکنون با آزادی و دموکراسی و سوژگی و انسان نو ستیزه کرده است.
"من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم."
البته من این صحنه را آخرین نفسهای یک تاریخ نیز میبینم...
#سنت
رحیم محمدی
۶ مرداد ۱۴۰۴
باطنِ سنّت
آنجا که پسر شاه نشسته بود، وقتی جوانی گفت: "کعبهی من یک شخصه" و همانجا روی سن "سجدهای" کرد و حاضران نیز دستان گرمی برایش زدند،،، این رخداد مرا پرتاب کرد به باطنِ سنّت ایرانی - اسلامی، به باطن یک تاریخ که باطناش چنین چیزهایی است و اینگونه است تاکنون با آزادی و دموکراسی و سوژگی و انسان نو ستیزه کرده است.
"من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم."
البته من این صحنه را آخرین نفسهای یک تاریخ نیز میبینم...
#سنت
رحیم محمدی
۶ مرداد ۱۴۰۴
👍3
نکته:
بازگشت دوباره به شاه و پسرِ شاه، آزموده را آزمودن است. حافظ زمانی گفته بود:
مَن جَرّب المجرب حلّت به الندامه.
اما من فکر میکنم تاریخ و سنّت شاهی نيز در اين کشور و در این زمینه و زمانه به پایان آمده است، همانگونه که هر نوع ولایتِ مطلقهای.
رحیم محمدی
۶ مرداد ۱۴۰۴
#شاهی
بازگشت دوباره به شاه و پسرِ شاه، آزموده را آزمودن است. حافظ زمانی گفته بود:
مَن جَرّب المجرب حلّت به الندامه.
اما من فکر میکنم تاریخ و سنّت شاهی نيز در اين کشور و در این زمینه و زمانه به پایان آمده است، همانگونه که هر نوع ولایتِ مطلقهای.
رحیم محمدی
۶ مرداد ۱۴۰۴
#شاهی
👍4👎1
رحیم محمدی
Voice message
توجه:
در مورد دیدگاهی که در بحث بالا مطرح کردهام، (چرا آدمها احمق و شرور و برده میشوند؟) دوست گرامیام دکتر احمد ایزدی استاد روانشناسی نقدی نوشتهاند که ضمن تشکر از ایشان، عينا تقدیم میکنم.
دوستان دیگری هم اگر نقد و نظری در مورد این دو دیدگاه داشته باشند، عینا در اینجا منتشر خواهم کرد.
رحیم محمدی
۷ مرداد ۱۴۰۴
در مورد دیدگاهی که در بحث بالا مطرح کردهام، (چرا آدمها احمق و شرور و برده میشوند؟) دوست گرامیام دکتر احمد ایزدی استاد روانشناسی نقدی نوشتهاند که ضمن تشکر از ایشان، عينا تقدیم میکنم.
دوستان دیگری هم اگر نقد و نظری در مورد این دو دیدگاه داشته باشند، عینا در اینجا منتشر خواهم کرد.
رحیم محمدی
۷ مرداد ۱۴۰۴
Forwarded from یاد ایام
سلام
«شرارت و حماقت، آنگونه که یک روان شناس آن را توضیح می دهد»
اخیراً یک فایل صوتی از دوست بسیار عزیزو جامعه شناسم آقای دکتر رحیم محمدی در خصوص ریشه های حماقت و شرارت در جامعه شنیدم. نظرات ایشان را در چند جمله می توان خلاصه کرد:
۱- در جامعه، این دین، سیاست، هنر، تاریخ و ادبیات است که افراد را شرور و احمق می کند.
۲- انسانها و روان آنها در این زمینه تأثیر گذار نیستند.
۳ـ ایشان در پایان با مقایسه دو جامعه ایران و آمریکا، استفاده از القاب طولانی برای حاکمان در تاریخ ایران را مصداقی از رفتار حماقت معرفی می کنند و اشاره می کنند که در آمریکا رییسجمهور را صرفاً با لفظ دونالد خطاب می کنند و این تفاوت، ریشه در وضعیت ادبیات، هنر، تاریخ و سیاست در این دو کشور دارد.
۴ـ ایشان در پایان گفتار، ضمن مخالفت صریح با رویکرد روان شناختی به مفهوم حماقت و شرارت، اظهار می دارند که احتمالا روان شناسان با آگاهی از نظرات ایشان برآشفته خواهند شد.
بعنوان معلم روان شناسی با گوش دادن به این فایل به هیچ وجه برآشفته نشدم، اما بشدت تعجب کردم. تعجب از نگاه یک جامعه شناس به علم روان شناسی. اصولاً بسیاری از جامعه شناسان ایرانی که به نقد رویکرد روان شناختی به مسائل فردی و اجتماعی می پردازند، دانش عمیقی نسبت به روان شناسی ندارند و این البته امری طبیعی است؛ همچنانکه یک روان شناس هم دانش عمیقی نسبت به جامعه شناسی ندارد. اما مسأله این جاست که جامعه شناسان ناقد رویکرد روان شناختی بگونه ای صحبت می کنند که گویی کاملاً با رویکرد روان شناختی به مسائل فردی و اجتماعی آگاهی دارند.
باستثنای گروهی از روان شناسان متقدم مانند فروید که اشاره به غرایز حیات و مرگ در انسان داشت، هیچ نظریه ای را در روان شناسی نمی توان یافت که در تبیین رفتار انسانها به نقش محیط پیرامون آنها بی توجه باشند. نظریه های رفتار گرایی و شناخت گرایی، دو نمونه از این نظریه ها هستند.
اصولاً روان شناسی، در کنار وراثت و خود، محیط پیرامون فرد ( شامل تاریخ، هنر، دین، ادبیات، اقتصاد، فرهنگ و سیاست) را از مهمترین عوامل شکل گیری شخصیت انسانها به شمار می آورد.
آقای دکتر محمدی اظهار می دارند که این هنر، دین، ادبیات و سیاست است که انسانها را احمق یا شرور می کند، اما هیچ اشاره ای به نقش انسان در این فرآیند یادگیری ندارند. گویی از دیدگاه جامعه شناسی، انسانها عروسک خیمه شب بازی و یا موم بی اراده و اختیاری در خدمت هنر، ادبیات و سیاست اند. این مطلبی است که نه شواهد تجربی و روزانه خود ما آن را تأیید کند و نه یافتههای علمی.
پرسش جدی در این زمینه این است که خود این ادبیات و هنر توسط چه کسانی در یک جامعه تولید و آفریده شده است ؟ آیا آنها انسان نیستند؟ آیا آنهایی که هنر و ادبیات و تاریخ را می سازند، انسانهایی متفاوت از احمق ها و شرورها هستند؟
آیا مختصات شخصیتی یک عالم دینی که دین را با خشونت و پرخاشگری ترویج می دهد و در نتیجه در جامعه انسانهای پرخاشگر و شرور تربیت می کند، از ساختار و مشخصات شخصیتی متفاوتی برخوردار است؟
اگر صرفاً این هنر، ادبیات، تاریخ و سیاست است که انسانها را شرور و احمق می کند، پس چرا تمام انسانهایی که در یک دوره تحت تأثیر هنر، دین ، سیاست و تاریخ یکسانی قرار دارند، همگی شرور و احمق نمی شوند؟ تربیت و پرورش فرهیختگان در چنین شرایطی را چگونه میتوان توضیح داد؟
در جامعه ای که دارای تاریخ، سیاست، هنر و دین مشترکی هستند، چگونه فرهیختگانی تولید می شوند که می توانند رفتار احمق ها و شرور ها را تبیین و تشریح کنند و آنها را به تاریخ و سیاست و ادبیات نسبت دهند؟
جناب آقای دکتر محمدی اشاره می کنند که انسانها کنش های خود را در جامعه یاد می گیرند و این حقیقتی غیر قابل انکار است. روان شناسی یادگیری، یکی از مهمترین حوزه های علم روان شناسی است که اتفاقاً به همین مهم می پردازد. اما نکته مهمی که بسیاری از جامعه شناسان از آن غفلت دارند این است که« انسانها یاد می گیرند» نه اینکه « به انسانها یاد داده می شود» و تفاوت بین این دو جمله از زمین تا آسمان است.
جناب آقای دکتر محمدی، ۵۰ درصد حقیقت را به درستی توضیح می دهند. این که تاریخ، ادبیات، هنر و سایر متغیرهای پیرامون انسانها در پرورش آنها تاثیر گذارند، کاملاً صحیح است ، اما باید توجه داشت که در این فرآیند شما با موجودی آگاه، فعال، کنشگر، دارای هوش و خزانه ارثی متفاوت و دارای اراده به نام انسان روبرو هستید که با عوامل پیش گفته شده در تعامل قرار می گیرد و نه اینکه خود را کت بسته تحویل دین، هنر و سیاست قرار می دهد.
«شرارت و حماقت، آنگونه که یک روان شناس آن را توضیح می دهد»
اخیراً یک فایل صوتی از دوست بسیار عزیزو جامعه شناسم آقای دکتر رحیم محمدی در خصوص ریشه های حماقت و شرارت در جامعه شنیدم. نظرات ایشان را در چند جمله می توان خلاصه کرد:
۱- در جامعه، این دین، سیاست، هنر، تاریخ و ادبیات است که افراد را شرور و احمق می کند.
۲- انسانها و روان آنها در این زمینه تأثیر گذار نیستند.
۳ـ ایشان در پایان با مقایسه دو جامعه ایران و آمریکا، استفاده از القاب طولانی برای حاکمان در تاریخ ایران را مصداقی از رفتار حماقت معرفی می کنند و اشاره می کنند که در آمریکا رییسجمهور را صرفاً با لفظ دونالد خطاب می کنند و این تفاوت، ریشه در وضعیت ادبیات، هنر، تاریخ و سیاست در این دو کشور دارد.
۴ـ ایشان در پایان گفتار، ضمن مخالفت صریح با رویکرد روان شناختی به مفهوم حماقت و شرارت، اظهار می دارند که احتمالا روان شناسان با آگاهی از نظرات ایشان برآشفته خواهند شد.
بعنوان معلم روان شناسی با گوش دادن به این فایل به هیچ وجه برآشفته نشدم، اما بشدت تعجب کردم. تعجب از نگاه یک جامعه شناس به علم روان شناسی. اصولاً بسیاری از جامعه شناسان ایرانی که به نقد رویکرد روان شناختی به مسائل فردی و اجتماعی می پردازند، دانش عمیقی نسبت به روان شناسی ندارند و این البته امری طبیعی است؛ همچنانکه یک روان شناس هم دانش عمیقی نسبت به جامعه شناسی ندارد. اما مسأله این جاست که جامعه شناسان ناقد رویکرد روان شناختی بگونه ای صحبت می کنند که گویی کاملاً با رویکرد روان شناختی به مسائل فردی و اجتماعی آگاهی دارند.
باستثنای گروهی از روان شناسان متقدم مانند فروید که اشاره به غرایز حیات و مرگ در انسان داشت، هیچ نظریه ای را در روان شناسی نمی توان یافت که در تبیین رفتار انسانها به نقش محیط پیرامون آنها بی توجه باشند. نظریه های رفتار گرایی و شناخت گرایی، دو نمونه از این نظریه ها هستند.
اصولاً روان شناسی، در کنار وراثت و خود، محیط پیرامون فرد ( شامل تاریخ، هنر، دین، ادبیات، اقتصاد، فرهنگ و سیاست) را از مهمترین عوامل شکل گیری شخصیت انسانها به شمار می آورد.
آقای دکتر محمدی اظهار می دارند که این هنر، دین، ادبیات و سیاست است که انسانها را احمق یا شرور می کند، اما هیچ اشاره ای به نقش انسان در این فرآیند یادگیری ندارند. گویی از دیدگاه جامعه شناسی، انسانها عروسک خیمه شب بازی و یا موم بی اراده و اختیاری در خدمت هنر، ادبیات و سیاست اند. این مطلبی است که نه شواهد تجربی و روزانه خود ما آن را تأیید کند و نه یافتههای علمی.
پرسش جدی در این زمینه این است که خود این ادبیات و هنر توسط چه کسانی در یک جامعه تولید و آفریده شده است ؟ آیا آنها انسان نیستند؟ آیا آنهایی که هنر و ادبیات و تاریخ را می سازند، انسانهایی متفاوت از احمق ها و شرورها هستند؟
آیا مختصات شخصیتی یک عالم دینی که دین را با خشونت و پرخاشگری ترویج می دهد و در نتیجه در جامعه انسانهای پرخاشگر و شرور تربیت می کند، از ساختار و مشخصات شخصیتی متفاوتی برخوردار است؟
اگر صرفاً این هنر، ادبیات، تاریخ و سیاست است که انسانها را شرور و احمق می کند، پس چرا تمام انسانهایی که در یک دوره تحت تأثیر هنر، دین ، سیاست و تاریخ یکسانی قرار دارند، همگی شرور و احمق نمی شوند؟ تربیت و پرورش فرهیختگان در چنین شرایطی را چگونه میتوان توضیح داد؟
در جامعه ای که دارای تاریخ، سیاست، هنر و دین مشترکی هستند، چگونه فرهیختگانی تولید می شوند که می توانند رفتار احمق ها و شرور ها را تبیین و تشریح کنند و آنها را به تاریخ و سیاست و ادبیات نسبت دهند؟
جناب آقای دکتر محمدی اشاره می کنند که انسانها کنش های خود را در جامعه یاد می گیرند و این حقیقتی غیر قابل انکار است. روان شناسی یادگیری، یکی از مهمترین حوزه های علم روان شناسی است که اتفاقاً به همین مهم می پردازد. اما نکته مهمی که بسیاری از جامعه شناسان از آن غفلت دارند این است که« انسانها یاد می گیرند» نه اینکه « به انسانها یاد داده می شود» و تفاوت بین این دو جمله از زمین تا آسمان است.
جناب آقای دکتر محمدی، ۵۰ درصد حقیقت را به درستی توضیح می دهند. این که تاریخ، ادبیات، هنر و سایر متغیرهای پیرامون انسانها در پرورش آنها تاثیر گذارند، کاملاً صحیح است ، اما باید توجه داشت که در این فرآیند شما با موجودی آگاه، فعال، کنشگر، دارای هوش و خزانه ارثی متفاوت و دارای اراده به نام انسان روبرو هستید که با عوامل پیش گفته شده در تعامل قرار می گیرد و نه اینکه خود را کت بسته تحویل دین، هنر و سیاست قرار می دهد.
Forwarded from یاد ایام
یک مثال بروز در این زمینه تلاش نظام جمهوری اسلامی ایران برای تولید دختران محجبه است. بر هیچ ایرانی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته تلاش کرد تا با ساختار سازی، تولید ادبیات و فیلم، گشت ارشاد، تشویق و تنبیه، هنر و.... دختران محجبه پرورش دهد؛ اما نتیجه چه شد؟ آیا نباید دلیل ناکامی جمهوری اسلامی را در نقص در انسان شناسی مدیران کشور جستجو کرد؟
آنها تصور می کردند که انسانها موجوداتی « ساختنی» هستند و می توان آنها را با گزاره های دینی، تنبیه ، تشویق و هنر ساخت، غافل از این که انسان، خودش خودش را می سازد و حتماً در این ساختن از هنر، دین، ادبیات و تاریخ خود بهره می برد، اما تسلیم آن نمی شود.
عالمان علوم انسانی در تحلیل و تفسیر پدیده های روانی و اجتماعی باید از دو خطای راهبردی پرهیز کنند:
۱- از قرار دادن تمام بار مشکلات بر دوش انسانها و آنها را به تمامی مقصر دانستن اجتناب کنند. این وضعیت، انسان ها را دچار اضافه بار روانی می کند.
۲ـ مشکلات را بگونه ای تفسیر نکنند که انسانها به این جمع بندی برسند که خودشان هیچ نقشی در وضعیتی ای که زندگی می کنند ندارند و این تاریخ ، سیاست، ادبیات، هنر و دین است که آنها را به این وضعیت دچار کرده است. چنین تفسیر هایی زمینه های مسوولیت گریزی را در انسانها شکل می دهد.
نکته پایانی، جناب آقای دکتر محمدی در پایان سخنان خود با مقایسه این که آمریکایی ها رییس جمهور خود را دونالد خطاب می کنند و ایرانی ها در طول تاریخ از انواع و اقسام القاب طولانی برای نام بردن حاکمان خود استفاده می کنند، خواسته اند این رفتار احمقانه را صرفا به تاریخ و سیاست و ادبیات نسبت دهند. اما بنظر می رسد که در همین بستر تاریخی، سیاسی ، دینی و ادبی چه در گذشته و چه در حال مردمی هستند که حاکمان خود را با بدترین القاب خطاب می کنند و در آمریکا نیز مردمی هستند که پارلمان را برای رأی نیاوردن ترامپ به آتش می کشند ؛ آیا این مصداق رفتار احمقانه و شرورانه در آمریکا نیست ؟
حماقت و شرارت مسأله تمام انسانها در تمام تاریخ بوده است، فقط مصادیق آنها تفاوت دارد. جامعه غرب هم از انواع و اقسام آدم های شرور و احمق برخوردار است، فقط مصداق حماقت و شرارت آنها با جوامع دیگر متفاوت است. آیا نژاد پرستی، سوزاندن سیاه پوستان، جنگ ویتنام ، جنگ های جهانی مصادیق رفتارهای احمقانه و شرورانه نیست؟
در پایان فایل صوتی آقای دکتر محمدی نیز ضمیمه می شود.
ارادتمندم. ایزدی.
آنها تصور می کردند که انسانها موجوداتی « ساختنی» هستند و می توان آنها را با گزاره های دینی، تنبیه ، تشویق و هنر ساخت، غافل از این که انسان، خودش خودش را می سازد و حتماً در این ساختن از هنر، دین، ادبیات و تاریخ خود بهره می برد، اما تسلیم آن نمی شود.
عالمان علوم انسانی در تحلیل و تفسیر پدیده های روانی و اجتماعی باید از دو خطای راهبردی پرهیز کنند:
۱- از قرار دادن تمام بار مشکلات بر دوش انسانها و آنها را به تمامی مقصر دانستن اجتناب کنند. این وضعیت، انسان ها را دچار اضافه بار روانی می کند.
۲ـ مشکلات را بگونه ای تفسیر نکنند که انسانها به این جمع بندی برسند که خودشان هیچ نقشی در وضعیتی ای که زندگی می کنند ندارند و این تاریخ ، سیاست، ادبیات، هنر و دین است که آنها را به این وضعیت دچار کرده است. چنین تفسیر هایی زمینه های مسوولیت گریزی را در انسانها شکل می دهد.
نکته پایانی، جناب آقای دکتر محمدی در پایان سخنان خود با مقایسه این که آمریکایی ها رییس جمهور خود را دونالد خطاب می کنند و ایرانی ها در طول تاریخ از انواع و اقسام القاب طولانی برای نام بردن حاکمان خود استفاده می کنند، خواسته اند این رفتار احمقانه را صرفا به تاریخ و سیاست و ادبیات نسبت دهند. اما بنظر می رسد که در همین بستر تاریخی، سیاسی ، دینی و ادبی چه در گذشته و چه در حال مردمی هستند که حاکمان خود را با بدترین القاب خطاب می کنند و در آمریکا نیز مردمی هستند که پارلمان را برای رأی نیاوردن ترامپ به آتش می کشند ؛ آیا این مصداق رفتار احمقانه و شرورانه در آمریکا نیست ؟
حماقت و شرارت مسأله تمام انسانها در تمام تاریخ بوده است، فقط مصادیق آنها تفاوت دارد. جامعه غرب هم از انواع و اقسام آدم های شرور و احمق برخوردار است، فقط مصداق حماقت و شرارت آنها با جوامع دیگر متفاوت است. آیا نژاد پرستی، سوزاندن سیاه پوستان، جنگ ویتنام ، جنگ های جهانی مصادیق رفتارهای احمقانه و شرورانه نیست؟
در پایان فایل صوتی آقای دکتر محمدی نیز ضمیمه می شود.
ارادتمندم. ایزدی.