Telegram Web Link
خودمون ميريم تو زمين بازي آدماي كوچيك
خودمونم شاكي ميشيم ك رفتارشون در حد ما نيست...

تو تنها "مُخَدِر"ی هستی که ارزش "اُوِردوز كردن" را داشت

‏آنجایی که «محمود درویش» می‌گوید:
چگونه می‌شود به شاخه شکسته فهماند
که باد عذرخواهی کرده است؟
شاید بهترین توصیف در بیهودگی بسیاری از عذرخواهی‌ هاست
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
👏9👍74🕊3🥰1
بزرگترین اشتباهی که میتوانیم
انجام دهیم این است که:
به برخی آدمها
طولانیتر از آن‌چه که لیاقتش را دارند اجازه دهیم در زندگیمان بمانند.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

همه چیز در آخرین آدمی خلاصه می‌شود که
در تنگنای شب به یاد می‌آورید؛
قلب شما آنجاست...
7👍6👏6😍1💔1
«همدیگر را در آغوش بگیرید
جهان بوی باروت می دهد.. »

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

آینده حالِ گذشته را پرسید، شوک شد، زمانش بند آمد!

‌‌بالایِ ساختمون بود.
بعد از مدت ها صبر،
[بالاخره افتاد]..
نام مقتول
[اتفاقِ خوب]!
6👍6👏4😢3💔2
گفتیم که ما طاقتِ تیمارِ دو بیمار نداریم ..
چشمی که پر از اشک و سحر تب زده بیدار نداریم

من دار و نداری که همه ایل و تبار و نسبم بود
یک شب به قماری همه دادیم که دلدار نداریم

رفتیم در صومعه ی پیر خرابات که مٍی داشت
سر دربغلش گریه که دریاب که غمخوار نداریم

گفتیم به او شرح بلایی که بیامد به سر ما
دل گفت مدد کن لب لعلش که مددکار نداریم

گویم ز #حسان اشک به رویش همه فریاد که باز آ
رخساره عیان کن که ببینم... دگر اشعار نداریم

تا بانگ زدم گریه کنان در بر آن پیر خرابات
مستان همه فریاد که برگرد هوادار نداریم

گر جلوه‌ی صد یوسف زیبا به رخ ماست ، بگوییم
بی تو نبود هیچ خریدار که بازار نداریم

گر راز دل ما نبود حضرت دستان نجیبت
در عاقبت عمر چه گوییم که اسرار نداریم

ما دلشدگانیم و ز ره گمشدگانیم و به تاراج..
برگرد صراطی تو وگر این همه اصرار نداریم

ما دایره و حلقه ی رندان گنه دار زمینیم
باشد که بیایی که دگر شکل به پرگار نداریم

گو در بغل امن و نگاه و مژه ی یار سحر شد
این ها همه از پا قدم توست گنه کار نداریم

گرنه همه ما مست بگو باده و سجاده به دستیم
در شهر نباشی تو بگو عاقل و هوشیار نداریم

یکشب که پر از وسوسه بودم تو رسیدی نظرت هست
بوسیدی ام وشکر که ما حال گرفتار نداریم

ما گم شده بودیم که بی عشق بلاها به میان بود
از بوسه ی تو زنده و گر این همه اقرار نداریم

با این همه یک بار شبی چشم ببستم به کنارت
افسوس نماندی و تو گو همدم و انصار نداریم

زان پس همه ی ما به خرابات نشستیم، وٓمستیم
ما بی دل و دین گشته ببین ربی و دادار نداریم

لا یعقل و بیخود زخود و مجرم و گمراه و خطاکار
بنگر همه از بعد تو آغاز ، که افسار نداریم

ما خیل خرابات نشینان همگی منتظرانیم
ما زخمی دوران شده بی‌تو همه سالار نداریم

حیفت نشود عاشق خود اشک به چشمش بگذاری
دانی که نخندیم و خوشی بعد تو بسیار نداریم

اینگونه بگویم که همه حرف به مصداق بیاید
انگار که ما بی تو نه ایلی و نه اعصار نداریم

گرخویش بگیری ز من وما وهمه عاشق و شیدات
دیگر چه سرایم  دگرم دفتر و آثار نداریم

ای نام سعیدت به مثل حضرت لیلی است
برگرد جنون رفته ز شعرم هوس دار نداریم

برگرد به آغوش من خسته ی گم گشته به شعرت
بی تو به قلم قوّت پندار وَ اظهار نداریم

در شهر سکوت است و تباهی و فقط بد پی تکرار
یک واژه مثال لب تو در همه اخبار نداریم

افسانه اگر ما به سحر هی بسرائیم نخوانند
گویا ز سرم عقل برفته ست که افکار نداریم

این بیت شنو از من خسته که همه عمر به راهم
گر باز نیایی نبُوَد زندگی ، ادوار نداریم

دستی که ز آغوش تو کم باشد و بی توست غریب ست
ما هم ز همه رسته و بر زندگی اجبار نداریم


#حسان
#افسانه‌ی_لیلی

1402/7/8

پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124
17👍6👏3😢2🤩1
راز دل ما pinned «‍ گفتیم که ما طاقتِ تیمارِ دو بیمار نداریم .. چشمی که پر از اشک و سحر تب زده بیدار نداریم من دار و نداری که همه ایل و تبار و نسبم بود یک شب به قماری همه دادیم که دلدار نداریم رفتیم در صومعه ی پیر خرابات که مٍی داشت سر دربغلش گریه که دریاب که غمخوار نداریم…»
اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...
(حجرات/١٢)

بعضی گمان‌ها، گناه است؛

مثلا همین که گمان میکنی من دلتنگت
نیستم و حالم خوب است…
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

بله؛ دورافتادگی از آدم‌هایی که دوست‌شان داری،
شکلِ دیگری از مُردن است.
9👏8👍4😢4💯1
نزار قبانی ‌چقدر⁩قشنگ⁩ گفته:
اگر سخن میانِ من و تو پایان یافت و راه‌هایِ وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو...

ما به احترام دست‌هایی که شانه‌هایمان
را در سختی‌ها می‌فشارند، دوام می‌آوریم..

‌‌https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

‏فقط اونجا که شاعر هیچی نمیگه!
👏85👍4💔2🔥1😢1😍1
“قدْ ینسَی الإنَسان أیَّامَهُ الصَّعبَة لکن
لا ینسی أبداً مَنْ هوَّنها عَلیهِ..”

انسان روزهایِ سختش را فراموش خواهد کرد..ولیکن هرگز کسی را که آن روزها را برایِ او آسان‌تر کرد فراموش نمی‌کند!

گاهی خدا نگاه میکنه ببینه تو با بنده‌هاش چه جوری تا می‌کنی تا همون‌جوری باهات تا کنه. خوب تا کنیم..
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124


وعده این شد که خود را آرام کنم
نه محیط اطرافم را
معجزه شد و اطرافم نیز آرام گشت
15👍6💯2
💙خدا کرم ابریشم رو به پروانه، دانه ی شن رو به مروارید، تکه زغال رو به الماس تغییر میده ؛
اگه زمان به سختی گذشت و تحت فشار بودی داره روی تو هم کار میکنه https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

كلما نظرتُ الي عينيها
أقسمتُ أن لا أبكيهما
و كلما قبلتُ شفتيها
أقسمتُ أن أضحكهما...
«هر زمان به چشمانش نگریستم
قسم خوردم که آن دو را به گریه وا ندارم
و هر آن‌گاه که بر لبانش بوسه زدم
سوگند یاد کردم که آن دو را بخندانم...»
👍128👏3👎1🤩1💯1
رویاهای غیرممکن، اسم خاصی دارد که به آن   امید می گوییم.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
برخی آدم‌ها شما را ترک می‌کنند
اما این پایان داستانِ شما نیست
این پایان نقش آن‌ها در داستانِ شماست.



دوستی می‌گفت
امروز بهم یه پیشنهادی شد که پنج سال پیش آرزوم بود.
امروز آرزومو رد کردم
چقدر آدم با گذر زمان عوض میشه...
👍7👏5🥰3😢3💔3👌1🕊1
وَ اَحْسِنُوا اِسارَهُ
و در اسارت با او خوش رفتارى كنيد.
و باقلبی که اسیر توست ،مهربان باش


گمان می‌برم خاصیت عشق این است
تو خیال می‌کنی رفته‌ای و نمی‌دانی من پیش از تو به مقصدت رسیده‌ام ..

ما بهش میگیم « رویا »
انگلیسی ها میگن « Dream »
عربها میگن « حلم » ؛
ولی بهترین تعریف رو پائولو کوئیلو کرده که میگه :
« افسانه شخصی »

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
8👏6👍2🥰1💔1
توصیف «تنهایی» از زبان ویلیام فاکنر،‌ کوتاه امّا دقیق

کسی را ندارد.
نه اینکه بی‌کس و کار باشد،
کسی را ندارد!

لا تنخدع بالبدايات، فإبليس كان مؤمنًا.
گول آغازها را نخور!
شيطان هم
با ايمان بود!
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

من اگه بهت مشورت میدم اصلا بخاطر این
نیست که از تو بیشتر میفهمم فقط از تو بیشتر
اشتباه کردم.
8👏8💔2🥰1
تا طو .........
چند شعر باقی مانده است ..........

يُقالُ أنّ الشَوقَ يكبُرُ ألفَ عَامٍ فِي اللَيلْ !
مى گويند:
دلتنگى در شب،
هزار سال
بزرگ تر مى شود.



به راننده می‌گفت سریع‌تر لطفا!
از خودش جامانده بhttps://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124ود.
8👏3💔3👍1😢1
[من یملأ الفراغ الذین یغیبون؟]
چه‌کسی جای خالی آنها که نیستند را پر می‌کند

سلام بر کسانی که
وجودشان دلیل آرامش دیگران است
علیرغم آشوبی که درونشان دارند...!!!
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

ازم پرسید اگه میتونستی الان هرجایی از جهان
که میخواستی باشی کجا میرفتی؟
گفتم كجایی؟!

گواراي چشمانشان،
که تو را اَلان مي‌بینند.
12👏4👍2🥰2😢2💋1
به قول محمود درویش بعضی حرف‌ ها خلق شده‌اند که فقط یک‌بار و فقط به یک‌نفر زده شوند.
بعد از آن دیگر هیچ معنایی ندارند.

-📌-اگر بدانم که شِعرها از کجا
می‌آیند، به آن‌جا خواهم رَفت!


‏يا الله
امنحنا يقيناً يُشبه يقين الأطفال
بأنّ الجُروح، كل الجُروح
تشفى بمُجرّد تقبيلها.

«خدواندا
به ما یقینی مثلِ یقین بچه‌ها ببخش
که
زَخم‌ها
همَشون،
به‌ محضِ بوسیده‌ شدن شِفا می‌یابند...»

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
👍95👏3🥰1😢1🙏1💋1
من تحقیق کردم ؛
نیکوتین موجود در بغل یار
سیصد برابر بیشتر از نیکوتین سیگاره

مرگ خودکاری ست که .......
دیگر نمی نویسد ..............
در نبودِ دستانِ طو ............

🍃☕️🍃
Love is in the air
and it smells like coffee

عشق در هواست
و بوی قهوه میدهد

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
👍87👌2👏1💔1
«با حسرت دیدار چه شب ها که سحر شد
این عمر من و توست که بیهوده هدر شد»

صدبار سرودم دل ما دست تو مانده
هربار شکستی تو دلم خون به جگر شد

من جنگل جان و همه ی ریشه و برگم
تسلیم تو کردم که دو دستت چو تبر شد

یک باغ جوانی دو سه تا دشت خوشی ها
تقدیم تو کردم  همه بی بار وَ بر شد

در خواب تو را دیدم و دل دربه درت شد
یک عمر به دیدار گل روی تو سر شد

ما چشم فرو بسته که رویت به فراموش
در خواب مرا بوسه زدی ، باز بتر شد

در خوف و رجا عمر #حسان گشت به پایان
امید به آن معرفتت نیست ، ضرر شد

یکبار دلم عاشق و شیدا شد و مفتون
ما ساده دلی کرده و گفتیم و چه شر شد

گفتم که تویی نور دل و دیده و جانم
اما چه ثمر عمر برفته ست و گذر شد

رفتیم و گسستیم ز عالم سر راهت
با اینهمه ، سعی ام همه بی نقش و هنر شد

«تا آمدم از وعده ی دیدار بپرسم
لبهای تو محدود به اما و اگر شد»

تا این خبر آخر دیدار ، قیامت بشنیدم
روح از تن ما کوله ب کف، مرد سفر شد

بعد از تو دگر بوسه و آغوش فراموش
دیدیم جوانی همه بی حض و بصر شد

اشک از مژه ها سر زد و بر خاک روان شد
هر قطره که افتاد بگو دُرّ و گُهر شد

گو شاعر این شعر که می گفت ز حسنت
اکنون همه دیوانه شد و زیر و زبر شد

در کوره ی تفدیده ء دوران نبود چوب
این آتش جان است که بلعید و شرر شد

یک شب که شدم خسته ز بیداد زمانه
غم‌ها همه آمد به در و درد خبر شد

رفتیم به میخانه و ساقی به سوالی
گویی که چرا عشق همه درد به سر شد

ما این همه ذکر و همه آداب سحرگاه
برگو که چرا بی ثمر و نقش اثر شد

من کشتهٔ او گشته و خونم به مباح است
افسوس نگاهش به نگاهی به نظر شد

این قایق بشکسته ی طوفان زده ی جان
از موج صدایش به چنین حال دمر شد

وقتی که به جای من لایعقل بی دین
نام دگری بر دهنش قند و شکر شد

گفتم که اگر پیر نگویی که بیاید
 بینی که سر دارم و باروت و خطر شد

بی شک به خدا شک کنم و مِی بزنم من
آن سان که بگو باعث هر کفر بشر شد

اما ز تو این راز چه پنهان که دعا کرد
آغوش مرا مثمری از نوع ثمر شد

اکنون شب من تیره و تاریش همه رفت
آن سان که هوا صاف شد و نور قمر شد


#حسان
#حسرت_دیدار

1402/6/10


پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124
👏65🔥3👍1
راز دل ما pinned «‍ «با حسرت دیدار چه شب ها که سحر شد این عمر من و توست که بیهوده هدر شد» صدبار سرودم دل ما دست تو مانده هربار شکستی تو دلم خون به جگر شد من جنگل جان و همه ی ریشه و برگم تسلیم تو کردم که دو دستت چو تبر شد یک باغ جوانی دو سه تا دشت خوشی ها تقدیم تو کردم  همه…»
2025/07/12 17:33:17
Back to Top
HTML Embed Code: