Telegram Web Link
میتوان در پیله بود آخر ولی،
پرواز کرد
بارها پایان گرفت و خوب تر
آغاز کرد
هیچ بن بست و سقوطی،
انتهای راه نیست
باید از بیراهه با امیّد
راهی باز کرد

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
عیار آدمها
تو لحظات سخت و
دو راهی های منفعت مشخص میشه
ما از دل خود پر زده بر بام دل تو نرسیدیم

هی بر دل خود کفش به پا سوی دل تو بدویدیم



رم دادن صید خود از آغاز غلط بود و غلط بود

حالا که پراندی و رماندی و رمیدیم ... رمیدیم



ما عاشق آن رنگ نگاه و خم ابروی کمانیت حبیبا

در راه تو و عشق تو و دادن جان، جامه دریدیم



تو هی دل ما برده گرو باز شکستی و فکندی

ما باز شبانگاه دل نیم نفس رابه امیدی بکشیدیم



با خوف و رجا تا در میخانه چشمت چو رسیدیم

گفتیم به ساقی بگشا در که به زلف تو مریدیم



فریاد ز دل گفته همه هستی ما او ، فهمید

خود پیرِ سرا در همهء عمر ز دستت چه چشیدیم



ما یک کلمه راز بگفتیم زآن برق نگاه و دل رفته

او گفت که ما از سر تدبیر تمامش بشنیدیم



گفتیم که عمری همه در حال' زمان مست کنارت

مستقبل ما وای که ماضی شد و ما هم که بعیدیم


مهتاب شبی شرح نمودم که تو ناگه برسیدی

آغوش گشودی و به دستان تو چون مار خزیدیم



در کنج لبانت ، تو به من مسکن و مأوای بدادی

بر شاخهء اندام چو نیلوفریت نیک تنیدیم



آنقدر نفس در نفس و موی به مو روی به رویت

گویی که در این سینه چو یک قلب تپیدیم



آن روز و شبان نیک گذر کرد و چه زیبا به سپر شد

تاریکی مطلق تو بگو در نظری صبح سپیدیم



آتش زهمه مدعیان و همه ارباب و رعیت طرف ما

اما گرهء دست به دستت ، ز همه نیک پریدیم



این عشق زبانزد و سرآمد ز همه بود به عالم

آنقدر که در شعر و کتابانِ #حسان روی سفیدیم



او هستیِ ما هست ، هنوزم که ندیدیم و نباشد

برشاهد این حرف ببین ما ز غمش پشت خمیدیم



حتی همهء عمر و جوانی به قماری و به شرطی

ما باخته و درد و بلا را به سر و‌ جان بخریدیم



یک روز شنیدیم که او در تب و تابی ست وَ هذیان

باور نکنی از غم ِ او لرز پی ِ لرز ، چو بیدیم



اینها همه گفتیم وَ ساقی پی هم جام به دستم

او ریخت و ما خورده و زنهار پُر از بیم و امیدیم



او گفت رها کن بت عیار ، وُرا نیست وفایی

با اشک به او عرضه نمودم به شبیهش که ندیدیم



بر حضرت ساقی به فغان زجه نمودم بپذیرم

ما بهر فدا گشتن چشمان نجیبش به نویدیم



رفتم ته آن پیچ و خم میکده سجاده نشستم

گفتم که خدا باز رسانش که به دل وعد و وعیدیم



من هر چه که لایعقل و مست و به تلو بود سپردم

به شفاعت،شاید که لبش باز ببوسم که چو عیدیم



اینبار اگر باز بیاید وَ به آغوش دهد جای دلم را

بر روح و قُدُس خورده قسم ما که وحیدیم



تا پشت و پناه دل غمدیده ما حضرت جان است

گویی به مثال لب شمشیر که تیزیم و حدیدیم



در حِصن عبایش که دل غمزده را جای دهد او

گویی که نه آن آدم قبلیم تو گویی که جدیدیم



خوبیِ جهان یک کلمه معنی خندیدن یار است

چشمش که به چشمت بشود فاتح ِعالم وَ سعیدیم



کافیست فقط دست تو را دست بگیرد به دمی او

هر قفل به عالم که بیاری همه را فتح و کلیدیم


#حسان
#در_حصن_عبایش

1399/12/10


پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124
راز دل ما pinned «‍ ما از دل خود پر زده بر بام دل تو نرسیدیم هی بر دل خود کفش به پا سوی دل تو بدویدیم رم دادن صید خود از آغاز غلط بود و غلط بود حالا که پراندی و رماندی و رمیدیم ... رمیدیم ما عاشق آن رنگ نگاه و خم ابروی کمانیت حبیبا در راه تو و عشق تو و دادن جان، جامه…»
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری


گریستم،
به یاد تمام رویاهایی که
تا می‌خواستیم نوازششان کنیم
پژمردند...
#جان_اشتاین‌بک
برگردان: آرش حجازی

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
امیدوارم التیام بیابید
از سختی‌هایی که درباره‌اش حرف نمی‌زنید ...
"حس می‌کنم درونم چند نفر وجود دارند؛ یک نفر بلند می‌خندد و دیگری تلخ اشک‌ می‌ریزد و سومی به هیچ‌چیز اهمیت نمی‌دهد".



بعضي حرف ها را
فقط دست ها به هم ميگويند،
فقط دست ها ..
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

دیدین با شنیدن صدای کسی آروم میشین؟! این حسو حسین صفاری اینطوری میگه:
"در صدایش پرنده می‌رقصید"
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باش که دوستان خدا نه ‏ترسى دارند و نه غمگین میشوند
یونس – آیه۶۲

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
یا رب!
بر دلم آرامشی فرو ریز
که هر آنچه مرا به درد می آورد
را نادیده بگیرم ..
تسألُنی کیفَ أنت؟
فأجیبُک: مریضٌ بک...


«از من می‌پرسی چگونه‌ای؟
پاسخ می‌دهم: بیمارِ توأم...»

-محمود درویش


تو کی ز راه میایی که شهر شب زده را
به روشنایی چشمم چراغ‌واره کنم ...!

″تو شبیه کوچه هایی هستی که به دریا می‌رسن″
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
از عشق زیباتر
بودن کنار کسی است
که تو را نقطه به نقطه بلد است
بلد است...!!
 

دست من گیر
که دست از دو جهان وادارم


داستان تو هنوز تموم نشده، خواهی خندید در جایی که قبلا گریه کرده بودی.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

من باشم و
او باشد و
اغیار نباشد!...
وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ
به زودی پروردگارت پاداشی به تو ادا می‌کند که کاملا راضی خواهی شد

الحب الأول لا یموت
بل یأتي الحب الحقیقي لیدفنه حیاً...

«عشق اول نمی‌میرد بلکه عشق واقعی می‌آید
و آن را زنده به گور می‌کند...» 🌱
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
با احتیاط ناامید شوید
معجزه خبر نمی کند :
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی‌کنیم ، ما حتی بر کره‌ی زمین هم زندگی نمی‌کنیم ؛ منزل حقیقی ما قلبِ کسانیست که دوستشان داریم ...


آنهايى
- تا محبت می بينند
مى روند
كه ريشه نداشته باشند...
وگرنه
شما كدام درختى را ديده ايد
كه باغبانش را ترك كند...؟

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

آرامش یعنی بذاری بقیه در موردت اشتباه کنن.
عشق ینی جای نفرین با دعا یادش کنی . .
خانه اش آباد دلداری که یارش را فروخت


انسان نیمه اول عمرش را سر غرورش می‌جنگد و نیمه دوم عمرش به دنبال چیزهایی می‌افتد که بخاطر غرورش از دست داده.

آلبر کامو
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

اگه راست میگی چشماتو بزار زمین
بیا
دست خالی بجنگیم..
🌱

گاهی پیش میاد برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می‌کنیم و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می‌کنیم.
اماهر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی‌دونیم.
پس صبور باشیم....


https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
بهترین ایمان آن است که :
همیشه و همه جا بدانی خدا با توست !!

پائولو کوئیلو توی کتاب"انسان جدید، زندگی جدید" یه توصیه خیلی ارزشمند به مایی که همه ی وجودمون رو برای یه سری از آدما میزاریم که هیچوقت نفهمیدن و مدام خودمون رو بخاطرشون آزار میدیم میکنه و میگه:
«بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند.
خودتان را از آنها رها سازید و از دستشان خلاص شوید. منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند. دَرا بندید، آهنگ را عوض کنید، خانه تکانی کنید، گرد و غبارها را بتکانید،
از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید.

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
گفتمت یار که عشقت به دلم جاری هست
دست ما و همه مژگان تو گر یاری هست

«گر بگويم كه مرا با تو سر و كاري نيست
در و ديوار گواهي بدهد کاری هست!»

زندگی یک کلمه هیچ نشد بعد شما
مثل یک بغض گلو آمده اجباری هست

آنقدر چشم به راهت همه‌ی روز و شبان
بین ما و دل ما حالت بیزاری هست

گفتمش دل تو بیا دست بکش از دستش
اخم خود در گره انداخت که اسراری هست

گفتمش حرف بزن از قلم شعر #حسان
ناله‌ای کن گرت امروز تو اقراری هست

او بفرمود که گر حال خوشی داری تو
دل شده گرم و خریدار به بازاری هست

یا مَثَل فصل زمستان شده تبدیل بهار
در همه خون و رگت فرصت دلداری هست

این همه حاصل یک بوسه ز معشوق شماست
گر نگاهت همگی برق به آثاری هست

در عوض حال رخ زرد مرا خوب ببین
در نبودش تو بگو جان همه افگاری هست

توبه از دین و زدن جرعه و مستی همه جا
حاصل عشق خطا یکسره بیداری هست

با خودت ناخوشی و روز و شبت یکسان ست
دم به دم هر نفست حالت پیکاری هست

هر چه خواهی که بخندی نتوان انجامش
گو که صد رهزن دل پر همه اشراری هست

گاهی از یاد لبش خنده به لب می آید
گاهی از ترک لبش گریه‌ی ادواری هست

عاقبت پیر که گشتی شده‌ای شارب خمر
گر چه دانی به جهان فعل چه بدکاری هست

هر نفس صبح که بیدار شوی بی رخ دوست
جان تو گو به تنت شِبه به یک باری هست

خسته ای کل جهان گو به تو تهمت زده اند
نفست تنگ که گویی به سر افساری هست

مثل آن وال سیاهی که به ساحل زد و مرد
حال تو حال پریشان خودآزاری هست

ظاهراً گاه تبسم کنی و شادی و شور
از درون وااَسفا یک تن تبداری هست

گفته‌ی عشق بگو یک کلمه جمله و سطر
بی خرد!... یک غم آن شرح به طوماری هست

مثلا شب شده تنها تو به بالین خودی
فکر این یار که دور از تو به اغیاری هست

میکِشد میکُشَدت می‌بردت دشت فنا
خون جوش آمده در رگ همه اخطاری هست

گاهی اما تو نداری دگرت هیچ امید
حضرت عشق نهیبت که چه دیداری هست

شوق این وصل تو را می‌بردت تا خود حق
زندگی در بغل یار ، چه انواری هست

واگر یار تو را یار شدش در همه عمر
جاده ها صاف و نه دیگر خبر از خاری هست

زخم های همه‌ی عمر از آن درد و فراق
میرود پشت یکی کوه و نه بیماری هست

سوی دیگر ز سر قصه ی عشق ، شب نخفتن
به سحر ناله و بیداری و اذکاری هست


#حسان
#چشم_به_راه

1403/5/17


پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌

@Razedelema

@monajat124
راز دل ما pinned «‍ گفتمت یار که عشقت به دلم جاری هست دست ما و همه مژگان تو گر یاری هست «گر بگويم كه مرا با تو سر و كاري نيست در و ديوار گواهي بدهد کاری هست!» زندگی یک کلمه هیچ نشد بعد شما مثل یک بغض گلو آمده اجباری هست آنقدر چشم به راهت همه‌ی روز و شبان بین ما و دل ما حالت…»
ما ز هر صاحب دلی یک رشته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کن آموختیم
گریه از مرغ سحر ،خودسوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد تا ساختن آموختیم

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124

ﻣﺮا
اﺗﻔﺎﻗﯽ
ﭘﯿﺮ
ﮐﺮد
که
هرگز
رُخ
نداد .


وَ إنْ ضَاقَ عَنكَ القَوْلُ
فالصَّمتُ أوسَعُ

و اگر گفتار بر تو
تنگ شد،
سكوت
وسيع‌تر است…
شمس گفت: « دو مسیر برای رسیدن به تقدس وجود دارد:
مسیر طولانی و دراز ... » و اشاره به کتابها کرد.
« یا مسیر کوتاه »

مولانا پرسید:
  « نام آن مسیر کوتاه چیست؟ »

شمس گفت:

          «طریقت عشق»

اگر خواستید عقیده‌ای را بسنجید ابتدا ببینید افرادی كه پیرو آن عقیده هستند به جامعۀ بشری چه خدماتی کرده‌اند !!

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
شش اصل آرامش در زندگی:

به کسی که به تو اهمیت نمیده، اهمیت نده!

به خلایق هر چه لایق، باور داشته باش!

توقعت رو از دیگران، به صفر برسون!

هر کسی رو نتونستی ادب کنی
بشین و صبر کن تا روزگار ادبش کنه!

هر انسانی به اندازه ی سطح شخصیت و درک
خودش میتونه ارزش تو رو تشخیص بده!

هر کسی که ارزش تو رو ندونست راهت رو
ازش جدا کن و اگر امکانش نبود
در ذهنت کم رنگش کن

https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
2025/07/08 05:01:23
Back to Top
HTML Embed Code: