مولانا
چقدر
قشنگ
گفته:
اگر
همه
جا
تاریک
بود
دوباره
بنگر،
شاید
نور
خود
تو
باشی.
خدایا دست هامو هر لحظه پر از نور رحمت خودت کن.
خیلے حق نوشته
" دوسِت دارم " یه جمله نیست ،مسئولیته....
گفت:
“تو شبیه آدم‌هایی هستی که
یک روزی کسی رو خیلی دوست داشتن.”
كاظمون الشوق لهم قلوب عظيمة...
آنها که دلتنگی‌شان را بروز نمی‌دهند، دل‌های بزرگی دارند...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
چقدر
قشنگ
گفته:
اگر
همه
جا
تاریک
بود
دوباره
بنگر،
شاید
نور
خود
تو
باشی.
خدایا دست هامو هر لحظه پر از نور رحمت خودت کن.
خیلے حق نوشته
" دوسِت دارم " یه جمله نیست ،مسئولیته....
گفت:
“تو شبیه آدم‌هایی هستی که
یک روزی کسی رو خیلی دوست داشتن.”
كاظمون الشوق لهم قلوب عظيمة...
آنها که دلتنگی‌شان را بروز نمی‌دهند، دل‌های بزرگی دارند...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
میلِ
جانِ
ما
به
عالم
نیست
الا
سویِ
تو
شهادت می‌دهم که تو اول عاشق بودی
اما به راستى چرا
عشق از ایمان برتر است؟
زیرا ایمان صرفا جاده‌اى است
که ما را به سمت عشقى بزرگتر
هدایت مى‌کند
چرا عشق از نیکوکارى برتر است؟
زیرا نیکوکارى فقط
جلوه‌ی ظاهرى عشق است.
یکى از راه‌هایى است که در آن عشق جلوه مى‌کند و همیشه کل از جز برتر است
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
اعیاد شعبانیه مبارک
جانِ
ما
به
عالم
نیست
الا
سویِ
تو
شهادت می‌دهم که تو اول عاشق بودی
اما به راستى چرا
عشق از ایمان برتر است؟
زیرا ایمان صرفا جاده‌اى است
که ما را به سمت عشقى بزرگتر
هدایت مى‌کند
چرا عشق از نیکوکارى برتر است؟
زیرا نیکوکارى فقط
جلوه‌ی ظاهرى عشق است.
یکى از راه‌هایى است که در آن عشق جلوه مى‌کند و همیشه کل از جز برتر است
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
اعیاد شعبانیه مبارک
من
چنان
غرق
شدم
در
تُ
که
پیدا
شدنم
ممکن
نیست!
سبزترین خاطرات ازآن کسانی است که
در ذهنمان صمیمانه دوستشان داریم
محمود درویش درباره آدمای قشنگِ زندگی مون میگه:
از دست نده کسی را که وقتی اسمت را می‌برد
گویی مکانِ امنی را توصیف می‌کند.
آنچه روشن بکند صبح مرا، خنده‌ی
ط وست
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
چنان
غرق
شدم
در
تُ
که
پیدا
شدنم
ممکن
نیست!
سبزترین خاطرات ازآن کسانی است که
در ذهنمان صمیمانه دوستشان داریم
محمود درویش درباره آدمای قشنگِ زندگی مون میگه:
از دست نده کسی را که وقتی اسمت را می‌برد
گویی مکانِ امنی را توصیف می‌کند.
آنچه روشن بکند صبح مرا، خنده‌ی
ط وست
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
از چوپانی پرسیدند روزگار چگونه است؟؟
گفت از روزگار چیزی نمی‌دانم
اما پشم‌های گوسفندانم را که چیدم دیدم نیمی از آنها گرگ اند...!
روزَش مهم نيست،
همه چيز به خنده ى اولِ صبحت بستگى دارد...
كافيست بخندى،
تا تمامِ روز را در آسمان قدم بزنم
امتحان كن
به یک جفت
چشم
عاشق می‌شوی
[و] به تمامِ چشم‌های دیگر
کور...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
گفت از روزگار چیزی نمی‌دانم
اما پشم‌های گوسفندانم را که چیدم دیدم نیمی از آنها گرگ اند...!
روزَش مهم نيست،
همه چيز به خنده ى اولِ صبحت بستگى دارد...
كافيست بخندى،
تا تمامِ روز را در آسمان قدم بزنم
امتحان كن
زخم‌هات
باعث
شده
خنده‌هات
قشنگ‌تر
باشندبه یک جفت
چشم
عاشق می‌شوی
[و] به تمامِ چشم‌های دیگر
کور...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
در به دست آوردنت بردباری ها شده… بیقراری ها شده
شب زنده داریها شده
در بدست آوردنت پایداری ها شده
با ظلم و جورِ روزگار
سازگاری ها شده
کل ما في الأمر أني أردتهم
أن یحاولوا مرة واحدة من أجلي کما فعلت.
«فقط یک خواسته داشتم
و آن فقط همین که
با من چنان کنند که
من هماره برایِ آنان نموده‌ام.»
وقتی نبودی، نبودنت همه جا بود...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
کاش آدما شبیه استوریاشون بودن، همونقدر خردمند، بی نیاز، عاقل، مهربون، فرهیخته، فداکار،وفادار و انسان
شب زنده داریها شده
در بدست آوردنت پایداری ها شده
با ظلم و جورِ روزگار
سازگاری ها شده
کل ما في الأمر أني أردتهم
أن یحاولوا مرة واحدة من أجلي کما فعلت.
«فقط یک خواسته داشتم
و آن فقط همین که
با من چنان کنند که
من هماره برایِ آنان نموده‌ام.»
وقتی نبودی، نبودنت همه جا بود...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
کاش آدما شبیه استوریاشون بودن، همونقدر خردمند، بی نیاز، عاقل، مهربون، فرهیخته، فداکار،وفادار و انسان
بگذار بگویند و بگویند و بگویند،
بگذار ببرند و بدوزند و بپوشند،
تو بخند،
گوش بده،
خیره بمان،
هیچ مگو
تنها کسی که باید خود را با او مقایسه کنید خودتان در گذشته هستید و تنها کسی که باید باشید همانی است که اکنون هستید
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
معذرت خواهی کردن خیلی عرضه میخواد
معذرت خواهی شنیدن ، جنبه
بگذار ببرند و بدوزند و بپوشند،
تو بخند،
گوش بده،
خیره بمان،
هیچ مگو
تنها کسی که باید خود را با او مقایسه کنید خودتان در گذشته هستید و تنها کسی که باید باشید همانی است که اکنون هستید
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
معذرت خواهی کردن خیلی عرضه میخواد
معذرت خواهی شنیدن ، جنبه
هممون معتادیم
به چیزے که درد رو کم کنه
حالا من به تو و بقیه به چیزایه دیگه
" سلاحی برای کشتن به همراه داری؟
دلتنگی دارم، مرا می‌کشد..."
#محمود_درویش
آدم باید مثل موسیقی خوب باشه
تکرار بشه ولی تکراری نشه
مراقب زمان باشیم ،
برای عشق، بخشش و شادمانی
و حواسمان باشد که
این عقربه های عجول و بازیگوش
مسیرِ رفته را برنمی‌گردند.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
به چیزے که درد رو کم کنه
حالا من به تو و بقیه به چیزایه دیگه
" سلاحی برای کشتن به همراه داری؟
دلتنگی دارم، مرا می‌کشد..."
#محمود_درویش
آدم باید مثل موسیقی خوب باشه
تکرار بشه ولی تکراری نشه
مراقب زمان باشیم ،
برای عشق، بخشش و شادمانی
و حواسمان باشد که
این عقربه های عجول و بازیگوش
مسیرِ رفته را برنمی‌گردند.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
دل من دیر زمانی است که می پندارد:
« دوستی » نیز گلی است ؛
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد .
بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد
جان این ساقه نازک رادانسته
بیازارد
دکتر میگوید :
برای آرامش
به طبیعت بروم!
به گمانم هنوز ،
چشمان تورا
ندیده است!
گر حال مرا حبیب پرسد گویید،بیمار غمت را نفسی هست هنوز...
«عجب طوفان بی رحمی‌ست
عطری آشنا گاهی.»
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
« دوستی » نیز گلی است ؛
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد .
بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد
جان این ساقه نازک رادانسته
بیازارد
دکتر میگوید :
برای آرامش
به طبیعت بروم!
به گمانم هنوز ،
چشمان تورا
ندیده است!
گر حال مرا حبیب پرسد گویید،بیمار غمت را نفسی هست هنوز...
«عجب طوفان بی رحمی‌ست
عطری آشنا گاهی.»
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
شعری
که تو را جان می‌بَخشد،
شاعرش را
یک بار کُشته است.
مَهما کانَ مرا سَیَمُر
هر چقدر تلخ باشد، میگذرد🌱
من به ذات بیشتر از تربیت کردن اعتقاد دارم؛
شما یه عقرب رو تربیت کن نیش نزنه، در نهایت ذاتش به تربیت شما غلبه میکنه ....!
من لم يكن نورًا لنفسه
لن تُسعفه كل أضواء الكون...
هر کی برای خودش نور نباشه؛
کل نورهای دنیا هم نمیتونن بهش کمک کنن...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
که تو را جان می‌بَخشد،
شاعرش را
یک بار کُشته است.
مَهما کانَ مرا سَیَمُر
هر چقدر تلخ باشد، میگذرد🌱
من به ذات بیشتر از تربیت کردن اعتقاد دارم؛
شما یه عقرب رو تربیت کن نیش نزنه، در نهایت ذاتش به تربیت شما غلبه میکنه ....!
من لم يكن نورًا لنفسه
لن تُسعفه كل أضواء الكون...
هر کی برای خودش نور نباشه؛
کل نورهای دنیا هم نمیتونن بهش کمک کنن...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
رشد
کن
شاخه
شاخه
تا
جایی
که
خودت
سایه
سار
خودت
شوی....
هیچ ایرادی نداره که اشتباه کنی،
همه اشتباه میکنن؛
ولی اگه از اشتباهاتت
درس نگیری ایراد داره!
بین من و تو
چهل زندان بود
حیاط به حیاط زندان
با پرچم صلحی در دست آمدم
تو نبودی.
- شمس لنگرودی
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
زندگی رسم پذيرايی از تقدير است !
کن
شاخه
شاخه
تا
جایی
که
خودت
سایه
سار
خودت
شوی....
هیچ ایرادی نداره که اشتباه کنی،
همه اشتباه میکنن؛
ولی اگه از اشتباهاتت
درس نگیری ایراد داره!
بین من و تو
چهل زندان بود
حیاط به حیاط زندان
با پرچم صلحی در دست آمدم
تو نبودی.
- شمس لنگرودی
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
زندگی رسم پذيرايی از تقدير است !
در درون شما جهانی از نور نهفته است
که منتظر بیدار شدن است
السلام على الذین
یعتبرون قلوب الإنسان ودیعة من الله
سلام بر کسانی که
قلبِ انسان‌ها را امانت الهی می‌دانند…
ما درونگرا نیستیم،
رو کیفیت گفتگو حساسیم.
آدما دقیقا همون کاریو میکنن که تو دلت نیومد باهاشون بکنی.
شانه هایم غم دوریت را می کشند
انگشتانم دوریت را میکشند
این کشیدن ها، قلبم را میکشند
که منتظر بیدار شدن است
السلام على الذین
یعتبرون قلوب الإنسان ودیعة من الله
سلام بر کسانی که
قلبِ انسان‌ها را امانت الهی می‌دانند…
ما درونگرا نیستیم،
رو کیفیت گفتگو حساسیم.
آدما دقیقا همون کاریو میکنن که تو دلت نیومد باهاشون بکنی.
شانه هایم غم دوریت را می کشند
انگشتانم دوریت را میکشند
این کشیدن ها، قلبم را میکشند
« الکل برای ذائقه ام مثل آب شد »
بعد از تو هر چه را که سرودم شراب شد
انگور تاک مست زمان روی خود گرفت
درجاده هر طرف که رسیدم سراب شد
یادش به خیر خنده ی جاوید صورتت
فرصت نشد ببوسم و رویا خراب شد
چشمت شروع حادثه شد در دل #حسان
یک شب به پلک هم زدنی انقلاب شد
سجاده ی سحر که ولو شد کف اتاق
ترسیم مو و روی توام بی‌حجاب شد
رفتم سجود و سجده شکری ز این وصال
خوشحال از آنکه باز لبت را صواب شد
خوشحال از آنکه مُریدم ، مرید موهایت
خوشحال از آنکه بوسه ی لبها چه باب شد
شعرم مثال جاده‌ی پر جنگلی ز چشمانت
در خواب من رسیده و چشمم به خواب شد
در خواب خوش که روی تو دیدم مقابلم
بوسیدمت به خواب و دلم التهاب شد
شاعر شدم که روی تو را یک غزل کنم
رویت گرفته ای و زبانم عتاب شد
یعنی تو گو که دعوت جنت شدی ولیک
جای بهشت توشه‌ی تو از عذاب شد
گفتی عتاب کردی و سهمت ز بوسه نیست
گفتم ببخش حرف دلم ناحساب شد
ما را که جان خویش به زلفت سپرده ایم
اکنون ز داغ دوری رویت خضاب شد
یاد از شبی هنوز کنار دلم بُدی
شادی ظهور کرده و هم بی‌نقاب شد
وقتی کشید چشم تو من را به سمت خویش
بوسیدی و زمانه بگو اصل و ناب شد
آئینه وار گشتی و دنیا به کام شد
خورشید و کائنات به ساز و رباب شد
هر رشته تار موت که شهری به فتنه داد
با چرخشی به قتل دلم پا رکاب شد
سهمم ز بی کسی همه یک آسمان و بس
اکنون پر از ستاره و هم پر شهاب شد
صدها هزار نامه فرستاده ام پی اش
بی معرفت ندید و همه بی جواب شد
راوی خبر رسانده که تَرکی ز ما کنی
خونم درون رگ همه در اعتصاب شد
جانم چو مرغ کوچک و مسکین به گوشه ای
ترسان ِ پنجه هات و شکار عقاب شد
عمری به انتظار نشستم که آیی ام
در خوف و در رجا همه عمر اضطراب شد
بیتی دگر سرایم و ختمی بر این مقال
بازآ جوانی ام بگذشت، در شتاب شد
#حسان
#بازآ
1403/7/15
پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌
@Razedelema
@monajat124
بعد از تو هر چه را که سرودم شراب شد
انگور تاک مست زمان روی خود گرفت
درجاده هر طرف که رسیدم سراب شد
یادش به خیر خنده ی جاوید صورتت
فرصت نشد ببوسم و رویا خراب شد
چشمت شروع حادثه شد در دل #حسان
یک شب به پلک هم زدنی انقلاب شد
سجاده ی سحر که ولو شد کف اتاق
ترسیم مو و روی توام بی‌حجاب شد
رفتم سجود و سجده شکری ز این وصال
خوشحال از آنکه باز لبت را صواب شد
خوشحال از آنکه مُریدم ، مرید موهایت
خوشحال از آنکه بوسه ی لبها چه باب شد
شعرم مثال جاده‌ی پر جنگلی ز چشمانت
در خواب من رسیده و چشمم به خواب شد
در خواب خوش که روی تو دیدم مقابلم
بوسیدمت به خواب و دلم التهاب شد
شاعر شدم که روی تو را یک غزل کنم
رویت گرفته ای و زبانم عتاب شد
یعنی تو گو که دعوت جنت شدی ولیک
جای بهشت توشه‌ی تو از عذاب شد
گفتی عتاب کردی و سهمت ز بوسه نیست
گفتم ببخش حرف دلم ناحساب شد
ما را که جان خویش به زلفت سپرده ایم
اکنون ز داغ دوری رویت خضاب شد
یاد از شبی هنوز کنار دلم بُدی
شادی ظهور کرده و هم بی‌نقاب شد
وقتی کشید چشم تو من را به سمت خویش
بوسیدی و زمانه بگو اصل و ناب شد
آئینه وار گشتی و دنیا به کام شد
خورشید و کائنات به ساز و رباب شد
هر رشته تار موت که شهری به فتنه داد
با چرخشی به قتل دلم پا رکاب شد
سهمم ز بی کسی همه یک آسمان و بس
اکنون پر از ستاره و هم پر شهاب شد
صدها هزار نامه فرستاده ام پی اش
بی معرفت ندید و همه بی جواب شد
راوی خبر رسانده که تَرکی ز ما کنی
خونم درون رگ همه در اعتصاب شد
جانم چو مرغ کوچک و مسکین به گوشه ای
ترسان ِ پنجه هات و شکار عقاب شد
عمری به انتظار نشستم که آیی ام
در خوف و در رجا همه عمر اضطراب شد
بیتی دگر سرایم و ختمی بر این مقال
بازآ جوانی ام بگذشت، در شتاب شد
#حسان
#بازآ
1403/7/15
پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌
@Razedelema
@monajat124
Telegram
attach 📎
هر بار که نگاهت میکنم،
جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند:
در اين سرزمين،
چيزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد
«غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم ما.»
مولانا
گام اگر برداریم، روشنی نزدیک است
🔻فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَن(حجر۵۵)
پس از نوميدان مباش.
در جیب هایت یک مشت امید بریز.
از چوب لباسی چند رویا بردار، روی گلدان زندگی‌ات آبی بپاش و کفش همت بپوش.
باقی درست خواهد شد.
خورشید هست،امید هست،
خـدا هست
جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند:
در اين سرزمين،
چيزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد
«غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم ما.»
مولانا
گام اگر برداریم، روشنی نزدیک است
🔻فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَن(حجر۵۵)
پس از نوميدان مباش.
در جیب هایت یک مشت امید بریز.
از چوب لباسی چند رویا بردار، روی گلدان زندگی‌ات آبی بپاش و کفش همت بپوش.
باقی درست خواهد شد.
خورشید هست،امید هست،
خـدا هست
تقصیـــــر مـــا نیســــت...
بعضــی هـــا خودشــان...
دوســــــت دارنـــد کــه...
"یــادگـــــــار" باشـنـــد...
نـــــه "مـــاندگــــــار" ...!!
سلام بر آنان که برای ما حکم نفس را دارند...
هر وقت دلم از زمین و زمان میگیره یاد این جمله میوفتم و قلبم قرص و محکم میشه؛
"قَد نری تقلّبَ وجهکَ فی السماء
و من تورو می‌بینم وقتی که از شدت ناراحتی به آسمون نگاه می‌کنی. "
بقره ۱۴۴
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
به قول آقای محمدصالح علاء که میگه: کاش می‌توانستم دردِتان را دوا کنم همین دردِ دور بودن‌ها، دیر دیدن‌ها، دیگر ندیدن‌ها، همین که جسم‌ِمان بهاران است و جان‌ِمان پاییز...
بعضــی هـــا خودشــان...
دوســــــت دارنـــد کــه...
"یــادگـــــــار" باشـنـــد...
نـــــه "مـــاندگــــــار" ...!!
سلام بر آنان که برای ما حکم نفس را دارند...
هر وقت دلم از زمین و زمان میگیره یاد این جمله میوفتم و قلبم قرص و محکم میشه؛
"قَد نری تقلّبَ وجهکَ فی السماء
و من تورو می‌بینم وقتی که از شدت ناراحتی به آسمون نگاه می‌کنی. "
بقره ۱۴۴
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
به قول آقای محمدصالح علاء که میگه: کاش می‌توانستم دردِتان را دوا کنم همین دردِ دور بودن‌ها، دیر دیدن‌ها، دیگر ندیدن‌ها، همین که جسم‌ِمان بهاران است و جان‌ِمان پاییز...
خدایا...
بهترینِ اتفاقها،
بهترینِ چیزها،
بهترینِ آدم‌ها،
بهترینِ روزها لطفا...
ط
بیماریِ نادری‌ست
این که نگاهت
به هرچه بیفتد
دلت برای کسی تنگ شود!
#رضا_جمالی_حاجیانی
میدانی انسان با چه میمیرد ؟....
با خاطرات......
الهی مبتلا بشید به خوشبختی...
خوشبختی
یعنی ادامه‌ی خواستنِ
چیزی که داریمش...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
بهترینِ اتفاقها،
بهترینِ چیزها،
بهترینِ آدم‌ها،
بهترینِ روزها لطفا...
ط
بیماریِ نادری‌ست
این که نگاهت
به هرچه بیفتد
دلت برای کسی تنگ شود!
#رضا_جمالی_حاجیانی
میدانی انسان با چه میمیرد ؟....
با خاطرات......
الهی مبتلا بشید به خوشبختی...
خوشبختی
یعنی ادامه‌ی خواستنِ
چیزی که داریمش...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
قاعده سی و هشتم:
از چهل قاعده شمس تبریزی
برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییردادن خودمان هیچگاه دیر نیست. هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است. حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد. برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مُرد.
سلام بر آن‌هایی که ناامید و خسته بودند،
اما همیشه با دیگران از امید سخن می‌گفتند.
یادآوری✨️
به تو قول می‌دهم؛
در زندگی‌ات شبی خواهد بود
که از شدتِ خوشحالی خوابت نمی‌برد...
و تو خدای بعیدهایی ...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
از چهل قاعده شمس تبریزی
برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییردادن خودمان هیچگاه دیر نیست. هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است. حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد. برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مُرد.
سلام بر آن‌هایی که ناامید و خسته بودند،
اما همیشه با دیگران از امید سخن می‌گفتند.
یادآوری✨️
به تو قول می‌دهم؛
در زندگی‌ات شبی خواهد بود
که از شدتِ خوشحالی خوابت نمی‌برد...
و تو خدای بعیدهایی ...
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
خاطره ها یعنی
گذشته ها نگذشته....
ایها العزیز
به فاصله‌ی بینمان بگو
کوتاه بیاید...
یک روز که خوشحال تر بودم
می آیم و مینویسم
سختیها گذشت
غم آواره شد
و شادی خانه نشین دلم شد
قسم به زمان‌هایی که صبر و تحملت به پایان رسیده بود،
اما تو صبر کردی.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124
گذشته ها نگذشته....
ایها العزیز
به فاصله‌ی بینمان بگو
کوتاه بیاید...
یک روز که خوشحال تر بودم
می آیم و مینویسم
سختیها گذشت
غم آواره شد
و شادی خانه نشین دلم شد
قسم به زمان‌هایی که صبر و تحملت به پایان رسیده بود،
اما تو صبر کردی.
https://www.tg-me.com/Razedelema/monajat124