Telegram Web Link
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ــــــــــــــــــ
طایفهٔ حیات‌بخشان
[در منصبِ سقّایی]



▪️و بعد [واعظ کاشفی سبزواری در فتوّت‌نامهٔ سلطانی] در اثباتِ فتوّت سقّایان و رمز‌های مرتبط با آن می‌گوید:

«اگر گویند که سقّایی را از که گرفته‌اند؟ بگو از چهار پیغمبر و...» بعد در میانِ اولیایِ اسلامی نسبت این پیشه را به حضرتِ شاه ولایت (امام علی بن ابی‌طالب سلام الله علیه) و سپس فرزندِ برومندش عباس بن علی علیه‌السلام در صحرای کربلا نسبت می‌دهد که مشک بر دوش کشید تا تشنگانِ اهل بیت را سیراب کند و در دنبالهٔ این سخن می‌گوید:

«پس هر که امروز به عشق شهیدان کربلا سقّایی می‌کند به متابعت و موافقت عباس بن علی ع است و پیشرو سقایانِ امّت اوست و هر که این معنی نداند، سقایی او را مسلم نیست. و بعضی اسناد سقّایی در این امّت بعد از امیر ع و عباس ع به سلمان فارسی کنند که پیوسته مشک بر آب به دوش کشیدی و به خانهٔ حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) آوردی. و این نقل نیز درست است که پیر سلمان در این کار حضرت شاه مردان است و شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی نیز این کار کرده؛ و این طایفه را «حیات‌بخشان» گویند.

محمدرضا شفیعی کدکنی
قلندریّه در تاریخ، صفحهٔ ۵۲۹
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
ترانهٔ زمین و آسمان



▪️در میان آذرخش و تندر و طوفان
که همه سیماچه‌ها را شست
از تبارِ استقامت، قامتِ مردی
مانده بر جا در دلِ میدان
زیر این باران رگباران.

آه ای تنهاترین تن‌ها!
که همه یاران تو را بدرود کردند و
به راهِ خویشتن رفتند
عقده‌هاشان را عقیده نام دادند و
ز «ما»ها سوی «من» رفتند.

من به آوازِ تو می‌اندیشم از راهت نمی‌پرسم
که به ترکستان رَوَد یا کعبه یا جای دگر، ای مرد!
و سلامت می‌کنم همراهِ میثاقِ کبوترها
از میان حلقهٔ این چاهِ وَیْل و درد.

ای دلِ‌ قرن! ای دلیر! ای گُرد!

روزگاری بود و می‌گفتم
کاین زمین، بی‌آسمان، آیا چه خواهد بود؟
وین‌ زمان، در زیرِ این هفت آسمان، پُرسم
که زمین و آسمان، بی‌آرمان، آیا چه خواهد بود؟
محمدرضا شفیعی کدکنی

عکس: سمیه محمدی،
محرم، کابل، افغانستان
2025/07/06 00:44:58
Back to Top
HTML Embed Code: