Forwarded from 1pezeshk یک پزشک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود اسکویی درگذشت - شما ممکن است او را نشناسید - اما صدای جوان و گرم و نیز ادب فوق العادهاش را از یاد نمیبریم.
یک زمانی ما مسابقههای فوتبال را از طریق جنگ رادیویی عصر جمعه دنبال میکردیم. برنامه از رادیو تهران پخش میشد و تا قبل از غروب امواج رادیویی به سختی محل زندگی من -یعنی شمال- را پوشش میداد و من یک رادیوی ساده بیش نداشتم.
چه روزهایی بود و رادیو چه ارجی داشت و چه گویندههای بینظیری. در طی این سالٰها که رادیو افول کرد، صدای اسکویی همچنان همان صدای همیشگی بود. اگر کسی او را نمیشناخت تصور میکرد جوانی سی ساله پشت میکروفن قرار گرفته و پر از شعله حوانی است.
اسکویی هم رفت، اما خاطره بینظیرش با ما است.
اسکویی یک از مظاهر رادیوی قدیم و دوستداشتنی تهران بود.
یک زمانی ما مسابقههای فوتبال را از طریق جنگ رادیویی عصر جمعه دنبال میکردیم. برنامه از رادیو تهران پخش میشد و تا قبل از غروب امواج رادیویی به سختی محل زندگی من -یعنی شمال- را پوشش میداد و من یک رادیوی ساده بیش نداشتم.
چه روزهایی بود و رادیو چه ارجی داشت و چه گویندههای بینظیری. در طی این سالٰها که رادیو افول کرد، صدای اسکویی همچنان همان صدای همیشگی بود. اگر کسی او را نمیشناخت تصور میکرد جوانی سی ساله پشت میکروفن قرار گرفته و پر از شعله حوانی است.
اسکویی هم رفت، اما خاطره بینظیرش با ما است.
اسکویی یک از مظاهر رادیوی قدیم و دوستداشتنی تهران بود.
یاد آن روزها بخیر، من تصویری مثل خواب از تلویزیون سیاه و سفید ۱۴ اینچ زمان شاه را به یاد دارم، که مرحوم مسعود اسکویی در آن خبر ورزشی می گفت ...
روحش شاد و یادش گرامی
@SCMEDIA
روحش شاد و یادش گرامی
@SCMEDIA
از وطن، که دور باشی هر اندوه اندکی هم جانکاه و طاقت فرساست، چه رسد به داغ عزیزانی که سال ها در کنارشان بوده ای و طعم شیرین محبت شان را چشیده ای.
🖤خاله جان عزیز و مهربانم، میهمان آسمان ها شد...روحش شاد🖤
تسلیت به همه عزیزان، به ویژه فرزندان گرامی اش، ملاحت خانم و سیما خانم و محمدجان گرامی و عزیزم؛ خداوند صبرتان دهد
https://www.instagram.com/p/C6f7uS8MPX2/?igsh=MThnam43eDFqNDhrbg==
🖤خاله جان عزیز و مهربانم، میهمان آسمان ها شد...روحش شاد🖤
تسلیت به همه عزیزان، به ویژه فرزندان گرامی اش، ملاحت خانم و سیما خانم و محمدجان گرامی و عزیزم؛ خداوند صبرتان دهد
https://www.instagram.com/p/C6f7uS8MPX2/?igsh=MThnam43eDFqNDhrbg==
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️اندر نکبت شاه و جامعه متوسل به تیر میرزا رضا!
✍️سهند ایرانمهر
امروز سالگرد ترور ناصرالدین شاه است. ماجرای قتل ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی، حکایت دردناک و تاثربرانگیزی است. حکایت مظلومی که مالاش را برده و به فرزندش تجاوز کردهاند و دادخواهیاش در یک جامعه عقب افتاده پاسخی نمیگیرد و او را مجبور میکند که برای رهایی از خشونت و بیعدالتی به دام خشونتی دیگر بیفتد( این دلیل همچنان ریشه اصلی تروریسم در خاورمیانه توسعه نیافته است). ماجرای این ترور، روایت دردناکی از استبداد و راهکار بیثمر دفع آن است. پادشاهی که در میانه دادخواهی و تظلمخواهی مردم، به فکر لذت خویش است . کارگزارانی که جز رصد کرامات شاه یا توصیف خوابها و رویاهایی که بر کفایت شاه مهر تایید میزنند، کاری ندارند. رعیت بی پناهی که هیچ ملجاء و پناهی ندارد و بیان مطالباتش را القای فرنگی و ملحد میدانند. هیچکس در پی شناخت ریشه جرم و چرایی بروز خشونت نیست. در حالیکه کسی از ظلم و عوارض استبداد نمیگوید، ترور شاه را از عوارض آزادی طلبی معرفی میکنند و هیچکس به پلیدی و پلشتی که گریبان جامعه را گرفته توجه نمیکند. شیوه بازجویی، مضحک است. هیچ نظمی وجود ندارد. بازجویی معادل شتم و هتاکی است. کاستی در همه چیز هست از شیوه مملکتداری تا استنطاق و حتی مراسم اعدام.
متن ذیل شکل تلخیص و ساده نویسی شده از دو جلد اول کتاب روزنامه خاطرات عین السلطنه (قهرمان میرزای سالور) است:
🔸مزاج و کرامات قبله عالم:
همه چیز را داخل هم میل میفرمودند. ناهار را میل فرموده بودند نیم ساعت دیگر هندوانه و خربوزه. مزاج شاه حکایت غریبی است. اطباء میگفتند اگر تیر نخورده بود تا ۴۰سال دیگر تحلیل نمی رفت. در این سن به سیمین تنان میل وافر داشت تا ۱۴ و ۱۶ ساله ها. کدام جوان میتواند تمام سال شبی با دو زن صحبت کند؟! یک ساعت سلامتی او برابر با مامون و هارون الرشید و خسرو پرویز بود.
🔸از قرار تقریر، صدراعظم، سه شب پیش ، خوابی دیده است که امیرالمومنین به شاه فرموده: میل ملاقات ما را داری یا نه؟شاه درکمال خضوع گفته بلی. با شعف فرموده:«جمعه بیا عبدالعظیم!».
🔸حاجی میرزا حسن آشتیانی هم خواب دیده که امیرالمومنین فرموده:شاه شهید را بگو بیاید. سهم السلطنه ذوالفقار خان میراخور نایب السطلنه می گفت خواب دیده بر منبری حضرت رسول و حضرت امیر و حضرت عیسی روی منبرند و جمیعت زیاد است. حضرت رسول، مظفرالدین شاه را صدا کردند و گفتند کارها منبعد با اوست.
🔸جلال السلطنه هم رفته بود، استنطاق(ضارب) و کلی فحش داده بود! گفته بود:«چرا شاه را کشتی؟». گفته بود:میخواستی بیایی نگذاری بکشم!. محمد حسین میرزا پرسیده بود چرا شاه را کشتی؟ گفته بود:آه مظلومان.
🔸شخص هتاک و زبان داری است این اول آزادی طلبی است (!)که در ایران پیدا شده و دفع همچین سلطانی می کند
🔸به معتضد السلطنه گفته بود:برو عقب قاپ بازیات، ترا چه به استنطاق؟ من بدکاری کردم جان خود را فدای اهل وطن کردم؟ مگر بوی فرنگستان به مشام شماها نرسیده؟ این چه بیدادی بود که ایران را احاطه کرده است؟. معتضد السلطنه گفته بود:گیرم این را کشتی، شاه بعدی را چه میکنی؟. گفته بودبرای آن هم بالاخره یک با غیرت پیدا میشود.
🔸ملک التجار گفته بود تحقیق از این آدم کار من است. به لطایفی او را فریفته بود و قول داده بود که خلاصاش کند و در حالیکه از رندی و خود شادمان بوده به میرزا رضا میگوید:حالا اسم همدستانت را بگو. او هم گفته بود:حاجی بیا جلو در گوشت بگویم. حاجی هم خوشحال که حقه اش درگیر شده، جلو می رود میرزا گفته بود:۵ تن بودیم، خودم بودم و سایه ام و جفت ..ایه ام! حالا که فهمیدی گمشو برو بگو. بحدی ملک التجار را خفیف کرده بود که او با این همه زرنگی تا خانه هیچ جا بند نمیشود و حالا این قول مردم دربازار و کوچه است!
🔸(میرزا رضا)خیلی دل و زهره داشت. دوبار طناب انداختند و باز پایین کشیدند. بار اول طناب را به گردنش انداختند به قدر نیم ذرع که بالا رفت نقصی در کار بود که پایین آوردند. طناب را باز کردند. با این حال خوب نگاه می کرد و خودش را اصلا نباخته بود. موقع جان دادن همینطورشکم و پایش تکان می خورد تا قبض روح شد. من خیلی نزدیک بودم، بعد از اعدام، پرسیدم:بین دار زدن اول و دوم، چه گفت؟ گفتند به میرغضب گفته بود، طناب را همان طور اول محکم کن! تمامن، جرات بود. به هرجهت، موزیک خوب و دلکشی می زدند. بعدش رفتیم دفیله تماشا کردیم! یکبار دیگر به جهت تماشای نعش رفتم. جمعیت زیادی به تماشا آمده بود. زنهای قشنگ، همه؛ خودی درست کرده و گرداگرد دار جمع شده بودند. تا سه روز نعش عبره الناظرین بود.
کشتن به این شکل هیچ انزجاری نداشت و تعب هم ندید اقلا باید دست و پایش را قطع می کردند یا شقه می کردند که ساعاتی گرفتار رنج باشد.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
امروز سالگرد ترور ناصرالدین شاه است. ماجرای قتل ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی، حکایت دردناک و تاثربرانگیزی است. حکایت مظلومی که مالاش را برده و به فرزندش تجاوز کردهاند و دادخواهیاش در یک جامعه عقب افتاده پاسخی نمیگیرد و او را مجبور میکند که برای رهایی از خشونت و بیعدالتی به دام خشونتی دیگر بیفتد( این دلیل همچنان ریشه اصلی تروریسم در خاورمیانه توسعه نیافته است). ماجرای این ترور، روایت دردناکی از استبداد و راهکار بیثمر دفع آن است. پادشاهی که در میانه دادخواهی و تظلمخواهی مردم، به فکر لذت خویش است . کارگزارانی که جز رصد کرامات شاه یا توصیف خوابها و رویاهایی که بر کفایت شاه مهر تایید میزنند، کاری ندارند. رعیت بی پناهی که هیچ ملجاء و پناهی ندارد و بیان مطالباتش را القای فرنگی و ملحد میدانند. هیچکس در پی شناخت ریشه جرم و چرایی بروز خشونت نیست. در حالیکه کسی از ظلم و عوارض استبداد نمیگوید، ترور شاه را از عوارض آزادی طلبی معرفی میکنند و هیچکس به پلیدی و پلشتی که گریبان جامعه را گرفته توجه نمیکند. شیوه بازجویی، مضحک است. هیچ نظمی وجود ندارد. بازجویی معادل شتم و هتاکی است. کاستی در همه چیز هست از شیوه مملکتداری تا استنطاق و حتی مراسم اعدام.
متن ذیل شکل تلخیص و ساده نویسی شده از دو جلد اول کتاب روزنامه خاطرات عین السلطنه (قهرمان میرزای سالور) است:
🔸مزاج و کرامات قبله عالم:
همه چیز را داخل هم میل میفرمودند. ناهار را میل فرموده بودند نیم ساعت دیگر هندوانه و خربوزه. مزاج شاه حکایت غریبی است. اطباء میگفتند اگر تیر نخورده بود تا ۴۰سال دیگر تحلیل نمی رفت. در این سن به سیمین تنان میل وافر داشت تا ۱۴ و ۱۶ ساله ها. کدام جوان میتواند تمام سال شبی با دو زن صحبت کند؟! یک ساعت سلامتی او برابر با مامون و هارون الرشید و خسرو پرویز بود.
🔸از قرار تقریر، صدراعظم، سه شب پیش ، خوابی دیده است که امیرالمومنین به شاه فرموده: میل ملاقات ما را داری یا نه؟شاه درکمال خضوع گفته بلی. با شعف فرموده:«جمعه بیا عبدالعظیم!».
🔸حاجی میرزا حسن آشتیانی هم خواب دیده که امیرالمومنین فرموده:شاه شهید را بگو بیاید. سهم السلطنه ذوالفقار خان میراخور نایب السطلنه می گفت خواب دیده بر منبری حضرت رسول و حضرت امیر و حضرت عیسی روی منبرند و جمیعت زیاد است. حضرت رسول، مظفرالدین شاه را صدا کردند و گفتند کارها منبعد با اوست.
🔸جلال السلطنه هم رفته بود، استنطاق(ضارب) و کلی فحش داده بود! گفته بود:«چرا شاه را کشتی؟». گفته بود:میخواستی بیایی نگذاری بکشم!. محمد حسین میرزا پرسیده بود چرا شاه را کشتی؟ گفته بود:آه مظلومان.
🔸شخص هتاک و زبان داری است این اول آزادی طلبی است (!)که در ایران پیدا شده و دفع همچین سلطانی می کند
🔸به معتضد السلطنه گفته بود:برو عقب قاپ بازیات، ترا چه به استنطاق؟ من بدکاری کردم جان خود را فدای اهل وطن کردم؟ مگر بوی فرنگستان به مشام شماها نرسیده؟ این چه بیدادی بود که ایران را احاطه کرده است؟. معتضد السلطنه گفته بود:گیرم این را کشتی، شاه بعدی را چه میکنی؟. گفته بودبرای آن هم بالاخره یک با غیرت پیدا میشود.
🔸ملک التجار گفته بود تحقیق از این آدم کار من است. به لطایفی او را فریفته بود و قول داده بود که خلاصاش کند و در حالیکه از رندی و خود شادمان بوده به میرزا رضا میگوید:حالا اسم همدستانت را بگو. او هم گفته بود:حاجی بیا جلو در گوشت بگویم. حاجی هم خوشحال که حقه اش درگیر شده، جلو می رود میرزا گفته بود:۵ تن بودیم، خودم بودم و سایه ام و جفت ..ایه ام! حالا که فهمیدی گمشو برو بگو. بحدی ملک التجار را خفیف کرده بود که او با این همه زرنگی تا خانه هیچ جا بند نمیشود و حالا این قول مردم دربازار و کوچه است!
🔸(میرزا رضا)خیلی دل و زهره داشت. دوبار طناب انداختند و باز پایین کشیدند. بار اول طناب را به گردنش انداختند به قدر نیم ذرع که بالا رفت نقصی در کار بود که پایین آوردند. طناب را باز کردند. با این حال خوب نگاه می کرد و خودش را اصلا نباخته بود. موقع جان دادن همینطورشکم و پایش تکان می خورد تا قبض روح شد. من خیلی نزدیک بودم، بعد از اعدام، پرسیدم:بین دار زدن اول و دوم، چه گفت؟ گفتند به میرغضب گفته بود، طناب را همان طور اول محکم کن! تمامن، جرات بود. به هرجهت، موزیک خوب و دلکشی می زدند. بعدش رفتیم دفیله تماشا کردیم! یکبار دیگر به جهت تماشای نعش رفتم. جمعیت زیادی به تماشا آمده بود. زنهای قشنگ، همه؛ خودی درست کرده و گرداگرد دار جمع شده بودند. تا سه روز نعش عبره الناظرین بود.
کشتن به این شکل هیچ انزجاری نداشت و تعب هم ندید اقلا باید دست و پایش را قطع می کردند یا شقه می کردند که ساعاتی گرفتار رنج باشد.
@sahandiranmehr
Telegram
Forwarded from سهام نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅حضرت آقا؛ وقتی امید مردم را می کُشید، خدا هم امیدتان را می گیرد!
✍حسین جعفری
آیتالله فاضل لنکرانی:«امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است.تعداد شاگردان استادی که سالیانی ۱۰۰ شاگرد داشت به ۱۰ نفر رسیده!
حضرت آقا! امید حوزه مُرده چون دهه هاست امید مردم را کشتید.مردن"امید"تان بدلیل آن است که وقتی امید مردم در حال مردن بود سکوت کردید و حفظ جایگاه دنیوی را بر بالاترین مرتبه امر بمعروف و نهی از منکر که امر و نهی در مقابل حاکم است ترجیح داده و دین به دنیا...!
حضرت آقا!زمانی که با تئوری سازی بر مردم حکمران شدید و با زور گفتید: "اِنّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ"امید ها را کشتید.
حضرت آقا! آن زمان"امید"مُرد که حقوق شرعی،قانونی مردم نادیده گرفته شد و مردم "امید"داشتند تا شما مدعیان شیعه علی بودن،در برابر ظلم بایستید،اما شما حوزویان سکوت کردید و دلخوش به دست در جیب بیت المال کردن شدید!
حضرت آقا! خود کرده را تدبیر نیست. وقتی"امید کُش"مردم و بجای همراهی با مردم، همیار مخالفان مردم می شوید، نتیجه اش مرگ امید در خودتان است، تربیت تان ضد ایرانی است، تا دیرتر نشده بجنبید و همراه مردم شوید.
@Sahamnewsorg
✍حسین جعفری
آیتالله فاضل لنکرانی:«امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است.تعداد شاگردان استادی که سالیانی ۱۰۰ شاگرد داشت به ۱۰ نفر رسیده!
حضرت آقا! امید حوزه مُرده چون دهه هاست امید مردم را کشتید.مردن"امید"تان بدلیل آن است که وقتی امید مردم در حال مردن بود سکوت کردید و حفظ جایگاه دنیوی را بر بالاترین مرتبه امر بمعروف و نهی از منکر که امر و نهی در مقابل حاکم است ترجیح داده و دین به دنیا...!
حضرت آقا!زمانی که با تئوری سازی بر مردم حکمران شدید و با زور گفتید: "اِنّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ"امید ها را کشتید.
حضرت آقا! آن زمان"امید"مُرد که حقوق شرعی،قانونی مردم نادیده گرفته شد و مردم "امید"داشتند تا شما مدعیان شیعه علی بودن،در برابر ظلم بایستید،اما شما حوزویان سکوت کردید و دلخوش به دست در جیب بیت المال کردن شدید!
حضرت آقا! خود کرده را تدبیر نیست. وقتی"امید کُش"مردم و بجای همراهی با مردم، همیار مخالفان مردم می شوید، نتیجه اش مرگ امید در خودتان است، تربیت تان ضد ایرانی است، تا دیرتر نشده بجنبید و همراه مردم شوید.
@Sahamnewsorg
Forwarded from شفیعی کدکنی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالروز خاموشی حضرت استاد،
عالیجناب بدیع الزمان فروزانفر رحمة الله علیه
محمدرضا شفیعی کدکنی:
استادی که مانند ندارد بدیع الزمان فروزانفر است.
او هر وقت میخواست از شاعر مطلق صحبت کند میگفت:
سعدی!
من یادم هست سر کلاس
صحبت میکرد که هر کسی باید خلاقیّت ذاتی خودش را داشته باشد.
یکمرتبه گفت:
گیرم شدی سعدی!
وجودِ مکرّری خواهی بود.
#سعدی
#بدیع_الزمان_فروزانفر
فیلم: رامتین نظریجو
عالیجناب بدیع الزمان فروزانفر رحمة الله علیه
محمدرضا شفیعی کدکنی:
استادی که مانند ندارد بدیع الزمان فروزانفر است.
او هر وقت میخواست از شاعر مطلق صحبت کند میگفت:
سعدی!
من یادم هست سر کلاس
صحبت میکرد که هر کسی باید خلاقیّت ذاتی خودش را داشته باشد.
یکمرتبه گفت:
گیرم شدی سعدی!
وجودِ مکرّری خواهی بود.
#سعدی
#بدیع_الزمان_فروزانفر
فیلم: رامتین نظریجو
Forwarded from دغلکاری نخبگان کانال اصغر حکمتیار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برگی از تاریخ:
دکتر حسین لاجوردی، متخصص آمار در مورد کشتههای انقلاب ۵۷ و رفراندوم ۵۸ میگوید.
https://www.tg-me.com/anti_hypocrisy/170
دکتر حسین لاجوردی، متخصص آمار در مورد کشتههای انقلاب ۵۷ و رفراندوم ۵۸ میگوید.
https://www.tg-me.com/anti_hypocrisy/170
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
به نقل از صفحه اینستاگرام مهاجر
@SCMEDIA
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
به نقل از صفحه اینستاگرام مهاجر
@SCMEDIA
Forwarded from پهنهی بیکران آرام
•
در فیلم "پرزیدنت" دیکتاتور فراری همراه نوهی خود به زنی که قبلا عشق او بوده پناه میبرد و متوجه می شود آن زن از نداری به "خودفروشی" افتاده و همچنین خواهر آن زن را حکومت همین دیکتاتور به قتل رسانده
برای پیدا کردن رییس جمهور متواری از سوی انقلابیون جایزه قابل توجهی در نظر گرفته شده و او از زن فاحشه میپرسد که آیا اکنون قصد لو دادن او را دارد؟
زن پاسخ میدهد "من اگر آدم فروشی میکردم تن فروشی نمیکردم"
مخبرین و آدم فروشها
پلیدترین افراد روی زمین هستند.
همراه شو عزیز ✌️🏻
@Realuniversal
در فیلم "پرزیدنت" دیکتاتور فراری همراه نوهی خود به زنی که قبلا عشق او بوده پناه میبرد و متوجه می شود آن زن از نداری به "خودفروشی" افتاده و همچنین خواهر آن زن را حکومت همین دیکتاتور به قتل رسانده
برای پیدا کردن رییس جمهور متواری از سوی انقلابیون جایزه قابل توجهی در نظر گرفته شده و او از زن فاحشه میپرسد که آیا اکنون قصد لو دادن او را دارد؟
زن پاسخ میدهد "من اگر آدم فروشی میکردم تن فروشی نمیکردم"
مخبرین و آدم فروشها
پلیدترین افراد روی زمین هستند.
همراه شو عزیز ✌️🏻
@Realuniversal
Forwarded from تاریخ معاصـر ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اتحاد یا قانون ..
اول توصیه می کنیم که حتماً این فیلم را ببینید..
این فیلم تاریخی توسط زنده یاد عباس کیارستمی در سال 57 و 58 که شرایط جامعه ایران انقلابی بود ، ساخته شده است..
در این فیلم دانش آموزی در سرکلاس کار خلافی انجام می دهد و معلم چند نفر از دانش آموزان را از کلاس اخراج می کند تا بگویند که کار خلاف را چه کسی انجام داد و
در آخر یک نفر دانش آموز متخلف را لو می دهد .
عباس کیارستمی در این فیلم پرسشی را مطرح می کند که آیا لو دادن دانش آموز متخلف کار درستی بوده یا نه ؟
و این سئوال را از انقلابیون مطرح آن زمان مثل خلخالی و کمال خرازی و ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده و کیا نوری رهبر حزب توده می پرسد ..
پرسش ها در جو احساسی سال اول انقلاب انجام شده،از میان پرسش شدگان به نظر فقط صادق قطب زاده توانست خود را از فشار فضای احساسی حاکم بر پرسش حفظ کند و پاسخ معقول دهد.
تغییر افراد جلو دوربین و پشت دوربین!
صادق خلخالی چه اظهار نظری کرد؟!
آیا خود در قضاوت هایش به آنچه در جلوی دوربین می گوید عمل کرد؟
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
اول توصیه می کنیم که حتماً این فیلم را ببینید..
این فیلم تاریخی توسط زنده یاد عباس کیارستمی در سال 57 و 58 که شرایط جامعه ایران انقلابی بود ، ساخته شده است..
در این فیلم دانش آموزی در سرکلاس کار خلافی انجام می دهد و معلم چند نفر از دانش آموزان را از کلاس اخراج می کند تا بگویند که کار خلاف را چه کسی انجام داد و
در آخر یک نفر دانش آموز متخلف را لو می دهد .
عباس کیارستمی در این فیلم پرسشی را مطرح می کند که آیا لو دادن دانش آموز متخلف کار درستی بوده یا نه ؟
و این سئوال را از انقلابیون مطرح آن زمان مثل خلخالی و کمال خرازی و ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده و کیا نوری رهبر حزب توده می پرسد ..
پرسش ها در جو احساسی سال اول انقلاب انجام شده،از میان پرسش شدگان به نظر فقط صادق قطب زاده توانست خود را از فشار فضای احساسی حاکم بر پرسش حفظ کند و پاسخ معقول دهد.
تغییر افراد جلو دوربین و پشت دوربین!
صادق خلخالی چه اظهار نظری کرد؟!
آیا خود در قضاوت هایش به آنچه در جلوی دوربین می گوید عمل کرد؟
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded from شگفتیها و عجایب دنیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو زبان ایرانی کاملا از بین رفته است..!
پنج زبان را دیگر کسی استفاده نمیکند.!!
مطابق گزارش یونسکو 24زبان در ایران در حال فراموشی و انقراض قرار دارد..!!!
🌍 @ajaiebdonia
پنج زبان را دیگر کسی استفاده نمیکند.!!
مطابق گزارش یونسکو 24زبان در ایران در حال فراموشی و انقراض قرار دارد..!!!
🌍 @ajaiebdonia
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مناظره «حجاب اجباری؟»
🔹 محسن برهانی (حقوقدان)
🔹 محمد هاشمی گلپایگانی (دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر)
🔸گفتگو درباره مداخله دولت در مسئله حجاب
🔻محسن برهانی: برخورد با مسئله حجاب به نحوی است که انگار وسط میدان جنگ هستیم. یک اقلیت با نگاه پدرسالارانه و محجورانگاری نسبت به مردم، به خود اجازه میدهند بدون جلب رضایت اکثریت مردم بدحجابی را جرمانگاری کنند. متاسفانه حجاب را تبدیل به یک رانت برای دسترسی به فرصتهای بیشتر کردهاند و باعث نوعی لجاجت در میان مردم شدهاند.
🔻محمد هاشمی گلپایگانی: قانون بودن حجاب بستگی به رای اکثریت ندارد، همانطور که بستن کمربند ایمنی بدون خواست اکثریت قانون شد. ممکن است مردم از درک لازم برای درستی یک قانون برخوردار نباشند، اما حاکمیت اسلامی باید برای اجرای احکام اجتماعی اسلام زمینهسازی کند. همه کشورها یک حدی را برای پوشش قرار دادهاند. علت اینکه در ایران هنوز حجاب مسئله است، هنجارشکنیهای جدیدی است که رخ میدهد.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ZdjvjApQbIc
🆔@AzadSocial
🔹 محسن برهانی (حقوقدان)
🔹 محمد هاشمی گلپایگانی (دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر)
🔸گفتگو درباره مداخله دولت در مسئله حجاب
🔻محسن برهانی: برخورد با مسئله حجاب به نحوی است که انگار وسط میدان جنگ هستیم. یک اقلیت با نگاه پدرسالارانه و محجورانگاری نسبت به مردم، به خود اجازه میدهند بدون جلب رضایت اکثریت مردم بدحجابی را جرمانگاری کنند. متاسفانه حجاب را تبدیل به یک رانت برای دسترسی به فرصتهای بیشتر کردهاند و باعث نوعی لجاجت در میان مردم شدهاند.
🔻محمد هاشمی گلپایگانی: قانون بودن حجاب بستگی به رای اکثریت ندارد، همانطور که بستن کمربند ایمنی بدون خواست اکثریت قانون شد. ممکن است مردم از درک لازم برای درستی یک قانون برخوردار نباشند، اما حاکمیت اسلامی باید برای اجرای احکام اجتماعی اسلام زمینهسازی کند. همه کشورها یک حدی را برای پوشش قرار دادهاند. علت اینکه در ایران هنوز حجاب مسئله است، هنجارشکنیهای جدیدی است که رخ میدهد.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ZdjvjApQbIc
🆔@AzadSocial
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حجاب اجباری منطق دینی دارد؟
🔹 محسن برهانی (حقوقدان)
🔹 محمد هاشمی گلپایگانی (دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر)
🔸گفتگو درباره مداخله دولت در مسئله حجاب
🔻محسن برهانی: حکومت بر اساس فقه تشکیل شده، ولی چون هدف عدهای بزن و بکوب است، اگر فقه جوابگو نباشد، به سراغ عرفان و... میروند. تنها دلیل اصلی برای مجازات امر حرام، قاعده التعزیر است و در آن اختلاف وجود دارد. برخی از فقها گفتهاند تنها در گناهان کبیره، حاکم حق مجازات دارد و برخی نیز معتقدند برخی امور اصلا مشمول قاعده تعزیر نیستند.
🔻محمد هاشمی گلپایگانی: متاسفانه ورود حقوقی صرف به مسئله حجاب باعث شده تا تعداد باحجابها از اکثریت به اقلیت تبدیل شود. فلسفه تشکیل حکومت اسلامی اجرای احکام دینی است. حاکم اسلامی نسبت به فردی که بهصورت علنی تظاهر به امر حرام میکند، مسئولیت دارد و باید جلوی آن را بگیرد، اما مداخله دولت به معنای چوب برداشتن و کتک زدن نیست.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ZdjvjApQbIc
🆔@AzadSocial
🔹 محسن برهانی (حقوقدان)
🔹 محمد هاشمی گلپایگانی (دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر)
🔸گفتگو درباره مداخله دولت در مسئله حجاب
🔻محسن برهانی: حکومت بر اساس فقه تشکیل شده، ولی چون هدف عدهای بزن و بکوب است، اگر فقه جوابگو نباشد، به سراغ عرفان و... میروند. تنها دلیل اصلی برای مجازات امر حرام، قاعده التعزیر است و در آن اختلاف وجود دارد. برخی از فقها گفتهاند تنها در گناهان کبیره، حاکم حق مجازات دارد و برخی نیز معتقدند برخی امور اصلا مشمول قاعده تعزیر نیستند.
🔻محمد هاشمی گلپایگانی: متاسفانه ورود حقوقی صرف به مسئله حجاب باعث شده تا تعداد باحجابها از اکثریت به اقلیت تبدیل شود. فلسفه تشکیل حکومت اسلامی اجرای احکام دینی است. حاکم اسلامی نسبت به فردی که بهصورت علنی تظاهر به امر حرام میکند، مسئولیت دارد و باید جلوی آن را بگیرد، اما مداخله دولت به معنای چوب برداشتن و کتک زدن نیست.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ZdjvjApQbIc
🆔@AzadSocial
Forwarded from Azadi Today |آزادی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لحظه بسته شدن دفتر شبکه خبری الجزیره توسط اسراییلی ها در تل آویو
بر اساس مطالعات صورت گرفته در هفت ماه اخیر جنگ غزه، مخاطبان در سراسر جهان اخبار این جنگ را بیش از هر رسانه دیگری از الجزیره گرفته اند
@azaditoday
@azaditoday
بر اساس مطالعات صورت گرفته در هفت ماه اخیر جنگ غزه، مخاطبان در سراسر جهان اخبار این جنگ را بیش از هر رسانه دیگری از الجزیره گرفته اند
@azaditoday
@azaditoday
🔴 ۱۴ ایرانی در تیم پناهندگان المپیک
«تیم پناهندگان #المپیک_پاریس» ۳۶ ورزشکار دارد. تقریبا نیمی از این تیم ۳۶ نفره از ورزشکاران حرفهای در سطح جهانی را «ورزشکاران پناهندهی ایرانی» تشکیل میدهند.
امیر رضانژاد حسن جانی، سمن سلطانی و سعید فضلالله در رشته قایقرانی، دینا پوریونس لنگرودی، هادی تیران ولی پور و کسری مهدیپور نژاد هر سه در رشته «تکواندو»، درسا یاوری وفا در رشته بدمینتون، ایمان مهدوی و جمال ولی زاده در رشته «کشتی»، محبوبه بربری و محمد رشنونژاد در رشته جودو، امید احمدی صفا در رشته «بوکس»، یکتا جمالی در وزنهبرداری و امیر انصاری در رشته «دوچرخهسواری»
@SCMEDIA
«تیم پناهندگان #المپیک_پاریس» ۳۶ ورزشکار دارد. تقریبا نیمی از این تیم ۳۶ نفره از ورزشکاران حرفهای در سطح جهانی را «ورزشکاران پناهندهی ایرانی» تشکیل میدهند.
امیر رضانژاد حسن جانی، سمن سلطانی و سعید فضلالله در رشته قایقرانی، دینا پوریونس لنگرودی، هادی تیران ولی پور و کسری مهدیپور نژاد هر سه در رشته «تکواندو»، درسا یاوری وفا در رشته بدمینتون، ایمان مهدوی و جمال ولی زاده در رشته «کشتی»، محبوبه بربری و محمد رشنونژاد در رشته جودو، امید احمدی صفا در رشته «بوکس»، یکتا جمالی در وزنهبرداری و امیر انصاری در رشته «دوچرخهسواری»
@SCMEDIA
Forwarded from مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خانه جای عادیشدن است، گاهی از هم فاصله بگیرید.
🔸🔹 معمولا در زندگی روزمرهمان با کسانی مواجه میشویم که از "عادیشدن رابطه" در زندگی مشترکشان میگویند. البته ممکن است "عادیشدن رابطه" برای هر کس معنی خاصی داشته باشد. میگویند "اصلا در خانه همدیگر را نمیبینیم. یعنی کنار هم هستیم و هر دو در یکجا حضور داریم، ولی انگار نیستیم؛ چون برای هم خیلی عادی و معمولی شدهایم"
🔸🔹 خانه، آدمها را عادی و معمولی میکند؛ چون خانه، خانه است و ویژگیهای خودش را دارد. خانه، خودش را به آدمها تحمیل میکند. به جز جمله "هیچ کجا خانه آدم نمیشود" آن جمله معروف "چاردیواری، اختیاری" هم حرفها دارد. ما در خانه، بیشتر از سایر مکانهای اجتماعی اختیار خودمان را داریم. بخشی از این اختیار، مربوط به "خودمان بودن" و "بیریا بودن" و "بیشیلهپیله رفتارکردن" است. ما در خانه اصیلتریم. ما در خانه بیشتر از مکانهای دیگر آنچه واقعا هستیم را بروز میدهیم. ممکن است برایمان خوشآیند نباشد؛ ولی خانه بهناچار ما را نسبت به هم عادی میکند و همه کسانی که زندگی مشترک را آغاز میکنند باید در انتظار "تجربهی عادیشدن" باشند.
🔸🔹 هما سرشار گفتگویی اختصاصی با گوگوش دارد. او از گوگوش سؤال میکند که چرا در طول زندگیاش چند بار طلاق را تجربه کرده است؟ گوگوش در پاسخ میگوید: " کسانی که من با آنها ازدواج کردم در خانه هم به دنبال گوگوش بودند و گوگوش میخواستند؛ ولی من در خانه، دیگر گوگوش (سلبریتی و خواننده مشهور) نبودم من در خانه فائقه آتشین (زنی معمولی که دلمشغول روزمرگیهای خانه است) بودم."
🔸🔹 گاهی اوقات شاید نیاز باشد تا بهعمد و بهطور موقت از همدیگر فاصله بگیریم یا به فاصلهها مجال و فرصت بروز دهیم تا میل به با هم بودنمان دوباره برانگیخته شود. این اختلالها در روزمرگی است که گاهی میتواند باعث مکث، تأمل و تجدید پیوندها شود.البته به رسمیت شناختن فضا برای دیگری نیازمند نوعی جهانبینی و نگرش باز است. در برخی از کشورها، زوجهای آلامد و روشنفکر برای چیره شدن بر فرایند معمولی شدنی که خانهی مشترک زمینهساز آن است در یک ساختمان، ساکن دو آپارتمان جداگانه میشوند و فقط در ساعات مشخصی در کنار هم وقت میگذرانند. آنها به این شکل قصد دارند تا در مقابل "قدرت معمولیساز" خانه مقاومت کنند. بیشک در دهههای آینده خانواده هستهای فعلی تضعیف خواهد شد و خانواده اشکال متنوع دیگری خواهد گرفت. از خودم میپرسم که آیا این "زوجهای جدانشین" آغازگر یکی از اشکال خانواده در آیندهای نه چندان دور هستند؟
📄 دکتر فردین علیخواه
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🔸🔹 معمولا در زندگی روزمرهمان با کسانی مواجه میشویم که از "عادیشدن رابطه" در زندگی مشترکشان میگویند. البته ممکن است "عادیشدن رابطه" برای هر کس معنی خاصی داشته باشد. میگویند "اصلا در خانه همدیگر را نمیبینیم. یعنی کنار هم هستیم و هر دو در یکجا حضور داریم، ولی انگار نیستیم؛ چون برای هم خیلی عادی و معمولی شدهایم"
🔸🔹 خانه، آدمها را عادی و معمولی میکند؛ چون خانه، خانه است و ویژگیهای خودش را دارد. خانه، خودش را به آدمها تحمیل میکند. به جز جمله "هیچ کجا خانه آدم نمیشود" آن جمله معروف "چاردیواری، اختیاری" هم حرفها دارد. ما در خانه، بیشتر از سایر مکانهای اجتماعی اختیار خودمان را داریم. بخشی از این اختیار، مربوط به "خودمان بودن" و "بیریا بودن" و "بیشیلهپیله رفتارکردن" است. ما در خانه اصیلتریم. ما در خانه بیشتر از مکانهای دیگر آنچه واقعا هستیم را بروز میدهیم. ممکن است برایمان خوشآیند نباشد؛ ولی خانه بهناچار ما را نسبت به هم عادی میکند و همه کسانی که زندگی مشترک را آغاز میکنند باید در انتظار "تجربهی عادیشدن" باشند.
🔸🔹 هما سرشار گفتگویی اختصاصی با گوگوش دارد. او از گوگوش سؤال میکند که چرا در طول زندگیاش چند بار طلاق را تجربه کرده است؟ گوگوش در پاسخ میگوید: " کسانی که من با آنها ازدواج کردم در خانه هم به دنبال گوگوش بودند و گوگوش میخواستند؛ ولی من در خانه، دیگر گوگوش (سلبریتی و خواننده مشهور) نبودم من در خانه فائقه آتشین (زنی معمولی که دلمشغول روزمرگیهای خانه است) بودم."
🔸🔹 گاهی اوقات شاید نیاز باشد تا بهعمد و بهطور موقت از همدیگر فاصله بگیریم یا به فاصلهها مجال و فرصت بروز دهیم تا میل به با هم بودنمان دوباره برانگیخته شود. این اختلالها در روزمرگی است که گاهی میتواند باعث مکث، تأمل و تجدید پیوندها شود.البته به رسمیت شناختن فضا برای دیگری نیازمند نوعی جهانبینی و نگرش باز است. در برخی از کشورها، زوجهای آلامد و روشنفکر برای چیره شدن بر فرایند معمولی شدنی که خانهی مشترک زمینهساز آن است در یک ساختمان، ساکن دو آپارتمان جداگانه میشوند و فقط در ساعات مشخصی در کنار هم وقت میگذرانند. آنها به این شکل قصد دارند تا در مقابل "قدرت معمولیساز" خانه مقاومت کنند. بیشک در دهههای آینده خانواده هستهای فعلی تضعیف خواهد شد و خانواده اشکال متنوع دیگری خواهد گرفت. از خودم میپرسم که آیا این "زوجهای جدانشین" آغازگر یکی از اشکال خانواده در آیندهای نه چندان دور هستند؟
📄 دکتر فردین علیخواه
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from خبرفردا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 چکیده تمام کتاب های موفقیت توی همین 60 ثانیه اس :)
@khabarfarda_ir
@khabarfarda_ir