هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور، تخت شاهی ندید
جهان را بخوبی من آراستم
چنان گشت گیتی که من خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همه پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم و شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست؟
گرایدون که دانید من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فردوسی
۲۵ ارديبهشتماه
روز بزرگداشت «حكيم ابوالقاسم #فردوسی» شاعر و سخنسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه گرامی باد....
فردوسی بزرگترين حماسهسرای ايران
و يكی از حماسهسرايان بزرگ جهان است
@sherroghazal🌸🍃
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور، تخت شاهی ندید
جهان را بخوبی من آراستم
چنان گشت گیتی که من خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همه پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم و شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست؟
گرایدون که دانید من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فردوسی
۲۵ ارديبهشتماه
روز بزرگداشت «حكيم ابوالقاسم #فردوسی» شاعر و سخنسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه گرامی باد....
فردوسی بزرگترين حماسهسرای ايران
و يكی از حماسهسرايان بزرگ جهان است
@sherroghazal🌸🍃
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلم صبحی، سلامی، بوسه ای، عشقی، نسیمی، عطر لبخندی
نوای دلکش تار و کمانچه از مسیری دورتر حتی...
دلم شعری سراسر دوستت دارم
دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد
دلم مهتاب می خواهد که جانم را
بپوشاند
دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد
دلم تغییر می خواهد
دلم تغییر می خواهد...
✍#بتول_مبشری
@sherroghazal🌸🍃
نوای دلکش تار و کمانچه از مسیری دورتر حتی...
دلم شعری سراسر دوستت دارم
دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد
دلم مهتاب می خواهد که جانم را
بپوشاند
دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد
دلم تغییر می خواهد
دلم تغییر می خواهد...
✍#بتول_مبشری
@sherroghazal🌸🍃
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی دروغ آید وکاستی
ز دانش چوجان تو را مایه نیست
به از خامشی هیچ پیرایه نیست
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی دروغ آید وکاستی
ز دانش چوجان تو را مایه نیست
به از خامشی هیچ پیرایه نیست
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
#روزنگار ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت #فردوسی مبارک
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
برین نامه بر عمرها بگذرد
بخواند هر آن کس که دارد خرد
بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
جهان کرده ام ازسخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
چو این نامور نامه آمد به بن
ز من روی گیتی شود پر سُخُن
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
هرآن کس که دارد هـُش و رای و دین
پس از مرگ، بر من کند آفرین
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
#روزنگار ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت #فردوسی مبارک
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
برین نامه بر عمرها بگذرد
بخواند هر آن کس که دارد خرد
بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
جهان کرده ام ازسخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
چو این نامور نامه آمد به بن
ز من روی گیتی شود پر سُخُن
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
هرآن کس که دارد هـُش و رای و دین
پس از مرگ، بر من کند آفرین
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
#روزنگار ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت #فردوسی مبارک🎊
حکمتی از حبیب یغمایی
یکی از بیتهای بحثبرانگیز شاهنامه بیت آغازین داستان رستم و سهراب است:
اگر تندبادی برآید ز کنج
به خاک افکند نارسیده ترنج
در اینکه
«کنج»
چه تلفظی دارد و معنایش چیست پژوهشگران نظرگاههای مختلفی دارند (۱).
بخشی از این مباحث در مجلۀ یغما مطرح شده است...
ابتدا دکتر محمد دبیرسیاقی در این موضوع مقالهای نوشت (۲).
یغمایی نظر دکتر دبیرسیاقی را «درستگونه» دانست (۳).
چندی بعد استاد دبیرسیاقی توضیحی دیگر دربارۀ این بیت نوشت (۴)
و دکتر حسین لسان نیز وارد بحث شد (۵).
یغمایی نامههای این دو دانشمند را چاپ کرد و دیگر هیچ ابرازنظری نکرد.
مدتی گذشت و دکتر منوچهر امیری در مقالهای نظریات دکتر دبیرسیاقی را نقد کرد (۶) .
یغمایی به روی مبارک نیاورد و این مقاله را نیز چاپ کرد.
البته در ذیل مقالۀ دکتر امیری بحثی در باب «کاغذ» مجلۀ یغما و گرفتاریهای مجله برای تهیۀ کاغذ بهمیان آورد (۷).
سال انقلاب بود و افق سرنوشت ایران در غبار ابهام.
یغمایی هم پیر و خستهدل و ملول و نگران.
پس از وقایع هفدهم شهریور استاد دبیرسیاقی در یادداشتی دیگر تجدید مطلع فرمود و به نقد دکتر امیری پاسخ داد (۸).
یغمایی البته نامۀ دبیرسیاقی را چاپ کرد...
اما ذیلش این عبارت رندانه را نوشت:
«از استادان بزرگوار خواهشمندم این بحث را رها کنند و بیت فردوسی را هر طور میل دارند، بخوانند.»
پانوشت
۱. برای آگاهی از این نظرات و نقد آنها نک:
سجاد آیدنلو، دفتر خسروان، انتشارات سخن، ۱۳۹۰، صص۷۷۳-۷۷۴.
۲. «کنج»، یغما، س۳۰، ش۱۲، مسلسل۳۵۴، اسفند ۱۳۵۶، صص۷۴۱-۷۴۵.
۳. همان، ص ۷۴۵ (پانوشت).
۴. «باز هم دربارۀ کنج»، یغما، س۳۱، ش۲، مسلسل ۳۵۶ ، اردیبهشت۱۳۵۷، صص۱۲۲-۱۲۴.
۵. یغما، س۳۱، ش۲، مسلسل ۳۵۶ ، اردیبهشت۱۳۵۷، صص۱۲۴-۱۲۵.
۶. «کنج و ترنج در بیتی از شاهنامه»، یغما، س۳۱، ش۴، مسلسل ۳۵۸ ، تیر۱۳۵۷، صص۲۴۸-۲۵۰.
۷. «کاغذ مجله»، همان، ص۲۵۰.
۸. «کنج»، یغما، س۳۱، ش۷، مسلسل ۳۶۱ ، مهر۱۳۵۷، صص۴۴۲-۴۴۳.
۹. همان، ص۴۴۳.
@sherroghazal🌸🍃
#روزنگار ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت #فردوسی مبارک🎊
حکمتی از حبیب یغمایی
یکی از بیتهای بحثبرانگیز شاهنامه بیت آغازین داستان رستم و سهراب است:
اگر تندبادی برآید ز کنج
به خاک افکند نارسیده ترنج
در اینکه
«کنج»
چه تلفظی دارد و معنایش چیست پژوهشگران نظرگاههای مختلفی دارند (۱).
بخشی از این مباحث در مجلۀ یغما مطرح شده است...
ابتدا دکتر محمد دبیرسیاقی در این موضوع مقالهای نوشت (۲).
یغمایی نظر دکتر دبیرسیاقی را «درستگونه» دانست (۳).
چندی بعد استاد دبیرسیاقی توضیحی دیگر دربارۀ این بیت نوشت (۴)
و دکتر حسین لسان نیز وارد بحث شد (۵).
یغمایی نامههای این دو دانشمند را چاپ کرد و دیگر هیچ ابرازنظری نکرد.
مدتی گذشت و دکتر منوچهر امیری در مقالهای نظریات دکتر دبیرسیاقی را نقد کرد (۶) .
یغمایی به روی مبارک نیاورد و این مقاله را نیز چاپ کرد.
البته در ذیل مقالۀ دکتر امیری بحثی در باب «کاغذ» مجلۀ یغما و گرفتاریهای مجله برای تهیۀ کاغذ بهمیان آورد (۷).
سال انقلاب بود و افق سرنوشت ایران در غبار ابهام.
یغمایی هم پیر و خستهدل و ملول و نگران.
پس از وقایع هفدهم شهریور استاد دبیرسیاقی در یادداشتی دیگر تجدید مطلع فرمود و به نقد دکتر امیری پاسخ داد (۸).
یغمایی البته نامۀ دبیرسیاقی را چاپ کرد...
اما ذیلش این عبارت رندانه را نوشت:
«از استادان بزرگوار خواهشمندم این بحث را رها کنند و بیت فردوسی را هر طور میل دارند، بخوانند.»
پانوشت
۱. برای آگاهی از این نظرات و نقد آنها نک:
سجاد آیدنلو، دفتر خسروان، انتشارات سخن، ۱۳۹۰، صص۷۷۳-۷۷۴.
۲. «کنج»، یغما، س۳۰، ش۱۲، مسلسل۳۵۴، اسفند ۱۳۵۶، صص۷۴۱-۷۴۵.
۳. همان، ص ۷۴۵ (پانوشت).
۴. «باز هم دربارۀ کنج»، یغما، س۳۱، ش۲، مسلسل ۳۵۶ ، اردیبهشت۱۳۵۷، صص۱۲۲-۱۲۴.
۵. یغما، س۳۱، ش۲، مسلسل ۳۵۶ ، اردیبهشت۱۳۵۷، صص۱۲۴-۱۲۵.
۶. «کنج و ترنج در بیتی از شاهنامه»، یغما، س۳۱، ش۴، مسلسل ۳۵۸ ، تیر۱۳۵۷، صص۲۴۸-۲۵۰.
۷. «کاغذ مجله»، همان، ص۲۵۰.
۸. «کنج»، یغما، س۳۱، ش۷، مسلسل ۳۶۱ ، مهر۱۳۵۷، صص۴۴۲-۴۴۳.
۹. همان، ص۴۴۳.
@sherroghazal🌸🍃
چنین است کیهان ناپایدار
تو در وی به جز تخم نیکی مَکار
جهان سر به سر چون فسانهست و بس
نماند بد و نیک بر هیچکس
یکی پند گویم ترا من درست
دل از مهر گیتی ببایدت شست
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار...
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
تو در وی به جز تخم نیکی مَکار
جهان سر به سر چون فسانهست و بس
نماند بد و نیک بر هیچکس
یکی پند گویم ترا من درست
دل از مهر گیتی ببایدت شست
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار...
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
فرود آمد از ابر سیمرغٖ و چنگ
بزد برگرفتش از آن گرم سنگ
ببردش دمان تا به البرز کوه
که بودش بدانجا کنام و گروه
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
فرود آمد از ابر سیمرغٖ و چنگ
بزد برگرفتش از آن گرم سنگ
ببردش دمان تا به البرز کوه
که بودش بدانجا کنام و گروه
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
مرا گفت برخیز و دل شاد دار
روان را ز درد و غم آزاد دار
نگر تا که دل را نداری تباه
ز اندیشه و داد فریاد خواه
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
روان را ز درد و غم آزاد دار
نگر تا که دل را نداری تباه
ز اندیشه و داد فریاد خواه
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
شما داد جویید و پیمان کنید
زبان را به پیمان گروگان کنید
مکن ای برادر به بیداد رای
که بیداد را نیست با داد پای
به هرکار فرمان مکن جز به داد
که از داد باشد روان تو شاد
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
زبان را به پیمان گروگان کنید
مکن ای برادر به بیداد رای
که بیداد را نیست با داد پای
به هرکار فرمان مکن جز به داد
که از داد باشد روان تو شاد
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
بیا تا همه دست نیکی بریم
جهانِ جهان را به بد نسپریم
که خوبی و نیکی ز ما یادگار
بماند تو جز تخم نیکی مکار
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
جهانِ جهان را به بد نسپریم
که خوبی و نیکی ز ما یادگار
بماند تو جز تخم نیکی مکار
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
هر آن کس که او شاد شد از خرد
جهان را به کردار بد نسپرد
رهاند خرد مرد را از بلا
مبادا کسی در بلا، مبتلا...
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
جهان را به کردار بد نسپرد
رهاند خرد مرد را از بلا
مبادا کسی در بلا، مبتلا...
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
بدانید که این چرخ ناپایدار
نه پرورده داند نه پروردگار
که برکس نماندجهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبَدان
بنه کینه و دور باش ازهوا
مبادا هوا بر تو فرمانروا
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
بدانید که این چرخ ناپایدار
نه پرورده داند نه پروردگار
که برکس نماندجهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبَدان
بنه کینه و دور باش ازهوا
مبادا هوا بر تو فرمانروا
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
♥️♥️:♥️♥️
به جان یاد دارم وفای ترا
نجویم به چیزی جفای ترا
بدارم وفای تو تا زندهام
روان را به مهر تو آگندهام
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
♥️♥️:♥️♥️
به جان یاد دارم وفای ترا
نجویم به چیزی جفای ترا
بدارم وفای تو تا زندهام
روان را به مهر تو آگندهام
#فردوسی
@sherroghazal🌸🍃
خوش باش که گیتی نه برای من و تست
وین کار برون ز ماجرای من و تست
در خلقت عالم نبود مقصودی
قصدی هم اگر بود ورای من و تست
#ملک_الشعرای_بهار
@sherroghazal🌸🍃
خوش باش که گیتی نه برای من و تست
وین کار برون ز ماجرای من و تست
در خلقت عالم نبود مقصودی
قصدی هم اگر بود ورای من و تست
#ملک_الشعرای_بهار
@sherroghazal🌸🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل روشنی دارم ای عشق!
صدایم کن
از هر کجا میتوانی
صدا کن مرا
از صدفهای سرشار باران
صدا کن مرا
از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن
از خلوت خاطرات پرستو
بگو پشت پرواز مرغان عاشق
چه رازیست؟
بگو با کدامین نفس
میتوان تا کبوتر سفر کرد؟
بگو با کدامین افق
میتوان تا شقایق خطر کرد؟
#محمدرضا_عبدالملکیان
@sherroghazal🌸🍃
دل روشنی دارم ای عشق!
صدایم کن
از هر کجا میتوانی
صدا کن مرا
از صدفهای سرشار باران
صدا کن مرا
از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن
از خلوت خاطرات پرستو
بگو پشت پرواز مرغان عاشق
چه رازیست؟
بگو با کدامین نفس
میتوان تا کبوتر سفر کرد؟
بگو با کدامین افق
میتوان تا شقایق خطر کرد؟
#محمدرضا_عبدالملکیان
@sherroghazal🌸🍃
حتی مرا به نام، صدا هم نمی کند
دردا که فکر حال مرا هم نمی کند
بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا
درمان که بگذریم، دعا هم نمی کند!
منت گذاشت بر من و عهدی دوباره بست
منت گذاشت، گرچه وفا هم نمی کند...
غم مثل کودکی ست که آغوش عشق را
محکم گرفته است و رها هم نمی کند
زاهد خیال طعنه رها کن، که مرد عشق
گر طاعتی نکرده ریا هم نمی کند!
#سجاد_سامانی
📗سالیان
@sherroghazal🌸🍃
حتی مرا به نام، صدا هم نمی کند
دردا که فکر حال مرا هم نمی کند
بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا
درمان که بگذریم، دعا هم نمی کند!
منت گذاشت بر من و عهدی دوباره بست
منت گذاشت، گرچه وفا هم نمی کند...
غم مثل کودکی ست که آغوش عشق را
محکم گرفته است و رها هم نمی کند
زاهد خیال طعنه رها کن، که مرد عشق
گر طاعتی نکرده ریا هم نمی کند!
#سجاد_سامانی
📗سالیان
@sherroghazal🌸🍃
چگونه درد خود از مردمان نهان دارم
که از شکستگی رنگ ترجمان دارم
نمانده است مرا در بساط جز آهی
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم
#صائب_تبریزی
@sherroghazal🌸🍃
چگونه درد خود از مردمان نهان دارم
که از شکستگی رنگ ترجمان دارم
نمانده است مرا در بساط جز آهی
هزار دشمن و یک تیر در کمان دارم
#صائب_تبریزی
@sherroghazal🌸🍃
♥️♥️:♥️♥️
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا ...!
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدهست
#حضرت_سعدی
@sherroghazal🌸🍃
♥️♥️:♥️♥️
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا ...!
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدهست
#حضرت_سعدی
@sherroghazal🌸🍃