Telegram Web Link
از زبان دانشگاهی به زبان عموم
✍️ سجّاد فتّاحی
www.tg-me.com/SIAGS

یکی از ضعف‌های نظام دانشگاهی ایران بویژه در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی آن است که حتی اگر زبان پرتکلف و دشوارفهم این نظام دانشگاهی برای خود دانشگاهیان قابل فهم باشد، که البته در بعضی موارد در آن هم تردیدهایی جدی وجود دارد، این زبان برای عموم جامعه زبانی بیگانه است که نمی‌توانند با آن ارتباطی برقرار کنند. همین عامل یکی از دلایل شکاف بین دانشگاهیان و عموم جامعه در ایران است و باعث شده که بسیاری از ایده‌ها و مفاهیم مهم در پستوی کتابخانه‌ها و لابلای برگ‌های کتاب‌‌ها باقی بماند؛ مفاهیم و ایده‌هایی که اگر در جامعه ترویج شده و ذهن عموم با آنها آشنا شود در بزنگاه‌های تاریخی مهم نقشی اساسی در تصمیم‌گیری‌های تاریخی ایرانیان ایفا خواهد کرد.
پادکست‌های ایرانی در چند سال اخیر خواسته یا ناخواسته نقشی اساسی در رفع این ضعف بازی کرده‌ و در تلاشند تا مفاهیم دشوار را به زبانی ساده که مخاطب عمومی بیابد طرح کنند. البته طبیعی است که این آغاز راه است و تا رسیدن به نقطۀ مطلوب فاصلۀ زیادی وجود دارد.
چالش تهیۀ خلاصه‌ای گویا از کتابی نسبتاً دشوار اما مهم چون «کتاب ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی» اثر «دارون عجم‌اوغلو» و «جیمز رابینسون» چالشی بود که به نظرم استاد و دوست عزیزم محمد فاضلی از عهدۀ آن به خوبی برآمده است؛ البته تبدیل این متن به روایتی پادکستی هم کار دشواری است که در مورد کیفیت آن باید مخاطبان اپیزود هشتم مجموعۀ روایتِ ایران نظر دهند؛ اپیزودی که به روایت ایران از نظرگاه عجم‌اوغلو و رابینسون پرداخته است.
در این اپیزود تلاش شده است تا حد امکان به صورت ساده از نظر عجم‌اوغلو و رابینسون گفته شود که دموکراسی چیست؟ چرا در جهان امروز خواست دموکراسی عمومیت یافته است؟ حاکمان وقتی در برابر خواست مردم برای دموکراسی قرار می‌گیرند چه گزینه‌هایی پیش‌رو دارند؟ و چه عواملی باعث می‌شود از بین گزینه‌هایی مثل امتیاز دادن، پذیرش دموکراسی یا سرکوب یکی را انتخاب کنند؟
باید منتظر ماند تا پس از تدوین و انتشار این اپیزود مشخص شود که مجموعۀ ایرانِ پایدار تا چه حد در این زمینه موفق بوده‌ است.
#ایران_پایدار
https://www.tg-me.com/iranepaydar_official
#روایت_ایران
#عمومی_سازی_دانش
#زبان_دانشگاهی
#دارون_عجم_اوغلو
#جیمز_رابینسون
#ریشه_های_اقتصادی_دیکتاتوری_و_دموکراسی
#محمد_فاضلی
#سجاد_فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا برای مسائل و مشکلات کشور راه‌حل وجود دارد؟
بله
آیا دانش تولید شده در ایران علیرغم تمامی نواقص و ضعف‌هایی که دارد می‌تواند باعث بهبود وضعیت ایران در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی شود؟
بله
پس چرا اگر راهکار وجود دارد و می‌توان وضعیت ایران را بهبود داد این راهکارها اجرایی نمی‌شود؟
پاسخ آن را به خوبی محمّد جواد ظرفیب در کلیپ فوق داده است:
«احساس نکنید که نمی‌داند؛ نمی‌خواهد بداند»!
چون دانستن و اجرایی کردن برخی دانسته‌ها، برخلاف منافع مادی و ایدئولوژیک‌شان است و این بخش مهمی از داستان در ایرانِ امروز و درسی مهم برایِ فردایِ ايران است.

#محمد_جواد_ظریف
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
سه پایۀ حکمرانی در ایران‌زمین
✍️ سجاد فتاحی

زنده‌یاد دکتر «علیرضا شاپور شهبازی» در مقالۀ خود با عنوان «شاهنشاهی پارسی هخامنشی» در کتابِ ارزشمندِ «تاریخِ ایرانِ آکسفورد» سه ویژگی زیر را برای شاهنشاهی هخامنشی ذکر می‌کند:

- پایبندی اکید به حاکمیت قانون؛
- رواداری دینی و فرهنگی؛
- ارج نهادن به دستاوردها و مهارت‌های اقوام تابعه؛

این سه ویژگی که توسط کوروشِ بزرگ، اساسِ حکمرانی در شاهنشاهی هخامنشی برپایۀ آنها بنا نهاده شد، پارسیان را میراث‌دار و نگهبان تمدن‌های خاور نزدیک باستان نمود و تا زمانی که به آن پایبند بودند این شاهنشاهیِ با شکوه ادامه داشت.
این سه اصل را در تمامی سده‌های پس از شاهنشاهی هخامنشی می‌توان بخشی از اصول یا مبانی پارادایمی حکمرانی در ایران‌زمین دانست؛ که اگر نظام‌های سیاسی به آن پایبند بودند شرایطی نیکو برای ساکنان این سرزمین رقم می‌زدند و اگر از آن تخطی می‌کردند تیشه به ریشۀ خود زده و پس از چندی موجبات فروپاشی خود و درافتادن ایران به دامنِ بحران‌هایی بزرگ را فراهم می‌کردند.
بخش قابل توجهی از بحران‌های ایرانِ امروز ناشی از نادیده گرفتن این سه اصل پایه‌ای حکمرانی است.
#اصول_حکمرانی
#ایران
#تاریخ_ایران_آکسفورد
#علیرضا_شاپور_شهبازی
#تورج_دریایی
#نشر_نو
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
انقلاب برای شهروندان، سرکوب برای فرادستان
https://www.tg-me.com/SIAGS

کتاب ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی، نکات آموزندهٔ فراوانی برای ايرانِ امروز دارد. یکی از مهمترین نکات آن اين است:
اگر دموکراسی هیچ‌چیز به‌ شهروندان نمی‌دهد، آن‌گاه انقلاب برای شهروندان و سرکوب برای فرادستان جذاب می‌شود‌. (ص، ۴۶۱)
اعتراضات روبه‌رشد در ایرانِ امروز و نحوهٔ مواجهه‌ با آنها از سوی نظامِ سیاسی را می‌توان از همين منظر تبیین کرد.
#ریشه_های_اقتصادی_دیکتاتوری_و_دموکراسی
#دارون_عجم_اوغلو
#جیمز_رابینسون
#جعفر_خیرخواهان
#علی_سرزعیم
#سجاد_فتاحی
یلدا، فاطمیّه و اصول حکمرانی
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS
برخلاف مناسبت‌های دینی و مذهبی که اگرچه می‌توانند موجبات تحکیم پیوند بین پیروان یک دین و مذهب را فراهم نمایند اما عموماً باعث فاصله‌گذاری با پیروان سایر ادیان و مذاهب دیگر در ایران می‌شوند، جشن‌های ایرانی، چون یلدا و نوروز فارغ از تمام مرزبندی‌های دینی و مذهبی تجلی‌گاه یگانگی مردمانی است که قرن‌هاست خود را با نام ایرانیان می‌شناسند.
امسال بارزترین مصداق تأیید این نکته را می‌توان در همزمانی ایام فاطمیه با یلدا مشاهده کرد. در حالی‌که با بودجۀ عمومی در و دیوار شهرها را با بنرهایی پر کرده‌اند که برخی از آنها از منظر هموطنان اهل سنت مصداق بارز توهین به آنان و شخصیت‌های مورد احترامشان است و همین می‌تواند پایه‌های یگانگی ملی مردمان این سرزمین را سست نماید امّا یلدا ندای دوبارۀ یگانگی ایرانیان است.
یکی از اصول حکمرانی به فراموشی سپرده شده در چند دهۀ گذشته آن است که نظام‌های سیاسی و حکمرانی ایران برای آنکه بتوانند سرنوشتی نیکو برای خود و سرزمینی که در آن استقرار دارند پدید آورند باید بر مبنای تفاهم‌ها و نه تفاوت‌ها و شکاف‌های مردمان این سرزمین بنا نهاده شوند؛ از این‌رو مسئولیت اصلی آنها پاسداشت جشن‌ها و آیین‌هایی است که مورد توافق همۀ ایرانیان و تجلی‌گاه یگانگی مردمان این سرزمین‌ است و نه جایگاهی برای افزایش شکاف بین آنان.
یلدا بر تمامی ایرانیان شادباد.
#جشن_های_ایرانی
#یلدا
#ایام_فاطمیه
#اصول_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
کربلای ۴، پاسخگویی و اصول حکمرانی
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

امروز چهارم دی‌ماه سالروز شهادت ۱۷۵ غواص ایرانی در عملیات کربلای ۴ است.
عملیاتی که به گفتۀ «محسن رضایی»، فرماندۀ وقت سپاه پاسداران، یک هفته پیش از عملیات به احتمال ۵۰ درصد لو رفته بود؛ و آقای فرمانده پاسخی نداده است که مگر جان پاک‌ترین فرزندان این سرزمین بازیچۀ جهل و نادانی است که اینچنین سخاوتمندانه آنها را به مسلخ فرستادید؟
یکی از مسائل اساسی حکمرانی در ایران آن است که حکمرانان در برابر تبعات اقتصادی و انسانی تصمیم‌های نادرست خود مسئول و پاسخگو نیستند؛ و همین امر سبب شده است که سخاوتمندانه در برهه‌های گوناگون چوب حراج بر منابع انسانی و مالی این سرزمین زده و همچنان پرمدعا، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است، با مردم سخن بگویند.
یکی از اصولِ حکمرانی که باید به خاطر داشته باشیم آن است که اگر طراحی و سازوکارهای نظام سیاسی به گونه‌ای نباشد که حکمرانان در برابر تبعات تصمیمات خود پاسخ‌گو باشند، منابع انسانی و مالی یک سرزمین را سخاوتمندانه در خدمت منافع اقتصادی و ایدئولوژیک خود بر باد خواهند داد. بخشی از تبعات دیروز چنین نقصی به مسلخ فرستادن جمعی از جوانان این سرزمین در عملیاتی به نام کربلای ۴ بود و بخشی از تبعات امروز چنین نقصی محیا کردن شرایطی است که مهاجرت را تبدیل به تنها گزینۀ پیش‌روی بخش قابل توجهی از جوانان این سرزمین کرده است.

#چهارم_دی
#عملیات_کربلای_چهار
#محسن_رضایی
#اصول_حکمرانی
#پاسخ_گویی
#سجاد_فتاحی
مهدوی‌کیا، اسرائیل و منافعِ ملّی
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

چند روزی است که بواسطۀ حضور مهدی‌ مهدوی‌کیا در یک بازی دوستانه و پوشیدن لباسی که پرچم اسرائیل نیز در کنار پرچم سایر کشورها در آن وجود داشته است او از سوی برخی رسانه‌ها و افراد حامیِ سیاستِ رسمی جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفته است.
این موضوع به نظرم فرصتی است برای نقد نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی با مسئلۀ اسرائیل.
وظیفۀ اصلی دولت‌ها و نظام‌های سیاسی در جهانِ معاصر، حفاظت از منافع ملّتی است که مسئولیت حکمرانی بر آنها را برعهده گرفته‌اند. کاملا طبیعی است که در درون فضای فرهنگی یک ملّت گرایش‌ها و نظرات مختلفی نسبت به مسائل گوناگون از جمله موضوع به رسمیت شناخته شدن یا نشدن اسرائیل و حقوق مردم فلسطین وجود داشته باشد و همگان نیز باید آزاد باشند که مواضع و نظرات خود را دربارۀ آن طرح نمایند؛ اما هنگامی که موضوع به سطح یک نظام سیاسی می‌رسد آن نظام باید با فراتر رفتن از دسته‌بندی‌های موجود در فضای سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها و تنها موضعی را اتخاذ نموده و کنشی را انجام دهد که در راستای منافع ملّی است.
نحوۀ مواجهۀ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته با مسئلۀ اسرائیل اگرچه می‌تواند در چارچوب منافع و عقاید ایدئولوژیک جریان‌ها و گروه‌هایی در ایران باشد اما بی‌گمان مبتنی بر منافع ملی و مسئولیتی که این نظام سیاسی باید در قبال آن ایفا کند نبوده است. این نحوۀ مواجهه باعث شده است که ایران فرصت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فراوانی را در منطقۀ خاورمیانه از دست داده و دشمنی‌های بی‌موردی را با منافع ملّت ایران ایجاد نماید که در چارچوب محاسبات سیاسی و منطق منافع ملّی قابل تحلیل نیست.
موضوع اسرائیل اگرچه از منظر ایدئولوژیک و خط قرمزهای نظام سیاسی کنونی موضوعی حساس است که نباید به آن وارد شد اما از منظر منافع ملّی و خطر و هزینه‌هایی که ادامۀ این سیاست برای ایران در پی خواهد داشت باید مورد بررسی و نقد قرار گرفته و آشکارا در مورد آن سخن گفته شود.
سیاستِ جمهوری اسلامی در چند دهۀ گذشته در مواجهه با مسئلۀ اسرائیل در چارچوب منافع ملّی ایران نیست و هزینه‌های سنگینی را به ملّت ایران تحمیل کرده و در صورت ادامه هزینه‌های سنگین‌تری را تحمیل خواهد کرد؛ هزینه‌هایی که در حدِّ نهایی می‌تواند جبهۀ مخالفان ایران به منزلۀ کشوری بزرگ در منطقه را به شدت تقویت نماید.

#مهدی_مهدوی_کیا
#اسرائیل
#جمهوری_اسلامی
#منافع_ملی
#اصول_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
مظفرالدین‌شاه و ما در لحظۀ بنیان‌گذاری
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

8 دی‌ماه 1285 متنی را به عنوان نظام‌نامۀ سیاسی، برای امضاء، پیش‌روی مظفرالدین شاه قرار دادند که نقشی اساسی در تمامی تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران تا انقلاب 1357 داشت.
تدوین و تصویب قانون اساسی یکی از مهمترین لحظات در تاریخ یک کشور است. لحظه‌ای که تمامی هزینه‌های انسانی و اقتصادی پرداخت شده برای رسیدن به آن لحظه و البته سرنوشت آن سرزمین در تمامی سال‌های بعد را رقم خواهد زد.
قانون اساسی به منزلۀ نقشه‌ای است که بر اساس آن نظام حکمرانی طراحی و پیاده‌سازی خواهد شد. زشت یا زیبا بودن یک نظام حکمرانی و کارآمد بودن یا نبودن آن را باید در اصول قانون اساسی به منزلۀ نقشۀ بنیادین معماری نظام جستجو کرد.
تجربۀ ما ایرانیان از تدوین دو قانون اساسی از سال 1285 تا کنون، تجربه‌ای موفق نبوده است و شوربختانه تجربۀ دوم در سال 1358 نه تنها نقص‌های قانون اساسی مشروطه را برطرف نکرد، بلکه نقص‌ها و ضعف‌هایی بزرگتر را در قانون اساسی وارد کرد؛ به‌گونه‌ای که قانون اساسی جمهوری اسلامی را از نظر تأمین منافع ملی تبدیل به متنی پیش‌پا افتاده در برابر قانون اساسی مشروطه کرده است.
ضعف‌های بنیادین موجود در قانون اساسیِ مشروطه که بعدها خود را در معماری نظام حکمرانی در عرصۀ واقعی نشان داد، استبداد دوران پهلوی و نهایتاً انقلاب 1357 را رقم زد؛ استبدادی که هرچه داشت ایران را در مسیر توسعۀ اقتصادی قرار داد و آن را تبدیل به یکی از کشورهای پیش‌رو در آسیا و منطقه کرد؛ و ضعف‌های موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی نه تنها موجب توسعۀ سیاسی و اجتماعی نشد بلکه همان توسعۀ اقتصادی ایجاد شده را نیز برباد داد و اکنون پایداریِ ایران را با مخاطراتی جدی روبرو کرده است.
باید این دو تجربه را به خاطر سپرد و اهمیت تدوین قانون اساسی را در تعیین سرنوشت ایران به یاد داشت زیرا سطح ناکارآمدی‌ها و بحران‌های برآمده از قانون اساسی و به تبع آن نظام حکمرانی ایران به مرحله‌ای رسیده است که دیر یا زود ایرانیان دوباره خود را در لحظۀ بنیان‌گذاری دیگری خواهند یافت و آنگاه جفایی بزرگ به تاریخ ایران است که سومین تجربۀ تلخ خود را در این زمینه رقم بزنیم.
به نظرم تمامی جریان‌های سیاسیِ ایران‌گرا که سرنوشت ایران و ایرانیان برایشان در درجۀ نخست اهمیت است باید از روزمرگی‌های سیاسی گذر کرده و به صورت اساسی به لحظۀ بنیان‌گذاری پیش‌رو و تدوین متن بنیادین نظام حکمرانیِ آیندۀ ایران بپردازند.

#هشتم_دی
#قانون_اساسی_مشروطه
#قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی
#لحظۀ_بنیانگذاری
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
دکتر محسن رنانی:
در نقد نظام جمهوری اسلامی نوشته‌های فراوانی منتشر شده است؛ نقدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. اما به گمانم بیشترِ آن‌ها یا نقد سطح گفتمانی بوده است یا نقد سطح عملکردی. کمتر نقدهایی معطوف به سطح معماری سیستم بوده است. یکی از نوشتارهای جدی که با نگاه سیستمی، سطح معماری نظام جمهوری اسلامی را مورد ارزیابی قرار داده است،‌ تحلیلی است که در این کتاب در برابر ما قرار دارد.
www.tg-me.com/SIAGS
لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل قانون اساسی
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS
در مطلبی که به زودی منتشر خواهد شد توضیح می‌دهم که چرا در شرایط کنونی ایران، پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی مهم و حیاتی، و تنها راه باقی‌ماندۀ اصلاح در این سرزمین پیش از وقوع شورش‌ها و انقلاب‌ کنترل ناپذیری است که نشانه‌های آن از سال‌ها پیش در زیر پوست جامعۀ ایرانی ظاهر شده است. بر این اساس در مناسبت‌های گوناگون دربارۀ مبانی‌ و پی‌سنگ‌هایی خواهم نوشت که یک قانون اساسی برای آنکه بتواند سرنوشتی نیکو برای ایران و ایرانیان رقم بزند باید بر آنها مبتنی باشد.
«احمد اشرف» جامعه‌شناس ایرانی در مصاحبه‌ای با «فصلنامۀ ایران‌نامگ» ضمن نقد سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه، در ارتباط با سیاست‌‌های اتخاذ شده در دورۀ او دربارۀ زنان معتقد است که:
«اگر چنین وضعی پیش نمی‌آمد، زنانِ ایران امروز همان وضعی را می‌داشتند که زنان در افغانستان دارند؛ هیچ تردیدی در این مطلب ندارم.»
اهمیت این نظر اشرف از آنروست که او از جملۀ جامعه‌شناسانی است که حب و بغض‌های سیاسی را در تحلیل‌ها و اظهارات خود وارد نمی‌کند و از قضا برادر او «حمید اشرف» یکی از کشته‌شدگان پیش از انقلاب 1357 است. اگرچه سیاست کشف حجاب اجباری رضاشاه همانند سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی تبعات ناگواری برای جامعۀ ایران داشت، اما برخلاف سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی که هیچ منفعتی را نه برای دین و نه برای دنیای مردم نداشته است آن سیاست، علیرغم پیامدهای منفی بسیار، دست‌کم تبعات مثبتی را نیز برای زنان و جامعۀ ایرانی در پی داشت.
نسلی از زنان توانمند ایرانی که در فاصلۀ دهه‌های 1310 تا 1360 پا به عرصۀ فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و علمی نهادند نتیجۀ سیاست‌‌های اتخاذ شده در حوزۀ زنان در دوران حکومت پهلوی اول و دوم بودند. یکی از این زنان، «لیلیت تریان» مجسمه‌ساز ارمنی‌تبار ایرانی است؛ که در 10 دی‌ماه 1309 زاده و در 16 اسفند 1397درگذشت. او را به عنوان «مادر مجسمه‌سازی ایران» می‌شناسند.
یکی از پی‌سنگ‌هایی که قانون اساسی ایران باید بر آن بنا شود آن است که تمامی ایرانیان فارغ از جنس، دین و مذهب باید از حقوقی کاملاً برابر برخوردار باشند. بر این اساس اصولا در قانون اساسی نمی‌توان از دین و مذهب رسمی سخن گفت.
10 دی‌ماه، زادروز لیلیت تریان را می‌توان به عنوان نمادی برای مطالبۀ زدودن تبعیض جنسی و دینی از قانون اساسی دانست؛ «قانونی که همۀ ایرانیان باید در آن برابر باشند»؛ این پی‌سنگِ اوّل است.
#دهم_دی
#لیلیت_تریان
#احمد_اشرف
#قانون_اساسی
#پی_سنگ_اول
#برابری_ایرانیان
#برابری_جنسی
#برابری_دینی
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
✳️پویا و قاسم فرزند کَسی هستند! ✳️
(بازنشر به‌ مناسبت ۱۳ دی‌ماه سالروز ترور سپهبد قاسم سلیمانی)

✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

یکی از آخرین جملات پویا بختیاری از کشته‌شدگان اعتراض‌های آبان‌ماه 98 این جمله بود: «من هم پسر کَسی هستم».
به نظرم یکی از ارزشمندترین دارایی‌های یک انسان در این جهان، جان اوست و کسی که حاضر باشد برای آرمانی یا عقیده‌ای جان خود را در معرض خطر قرار دهد جدا از آنکه آن آرمان و عقیده چه باشد انسانی قابل احترام است. چنین انسان‌هایی اگر در خدمت منافع ملّی قرار گیرند بزرگترین سرمایه‌های انسانی کشورها خواهند بود.
از این منظر ریخته شدن خون افرادی چون پویا بختیاری در اعتراض‌های آبان‌ماه و سپهبد قاسم سلیمانی در واقعه اخیر ضربه‌ای قابل توجه به یکی از مهمترین منابع سرزمینی ما یعنی منبع انسانی است.
اما به نظرم باید از لایه سطحی موضوع که می‌تواند مورد بهره‌برداری‌های سیاسی گوناگون قرار گیرد و اکنون می‌بینیم که قرار گرفته است گذر کرد و یک پرسش بنیادین را پاسخ گفت و آن پرسش بنیادین این است:

⭕️ عامل اصلی و ریشه‌ای از بین رفتن منابع گوناگون ایران‌زمین و از جمله منابع انسانی آن چیست؟

هر عاملی برای آنکه ذهن ما را از پاسخ‌گویی به این پرسش‌ بنیادین منحرف سازد عاملی انحرافی است و در صدد است که از خون پویا برای شستن خون قاسم یا از خون قاسم برای شستن و از یاد رفتن خون پویا استفاده کند؛ مراقب باشیم که ما در این بازی ویرانگر نیفتیم و به جای مِهر در این خاک نفرت نکاریم که آنگاه همه با هم بازنده خواهیم بود.
مراقب باشیم که عامل اصلی، در پس پرده، به بهانهٔ خون پویا یا قاسم ما را به دو دستهٔ متخاصم و در مقابل یکدیگر تبدیل نکند.
در ایران چه شده است که ناکارآمدی سیاست داخلی خون پویا را در خیابان‌های همین سرزمین بر زمین می‌ریزد و ناکارآمدی سیاست خارجی خون قاسم سلیمانی را در بغداد. چرا سیاست داخلی و سیاست خارجی ما اینچنین ناکارآمد است؟
در این سرزمین چه شده است که گروهی از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون پویا هلهله و شادی می‌کنند و گروهی دیگر از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون قاسم.
آیا نمی‌شد خون این دو بر زمین نمی‌ریخت و هر دو با زنده بودنشان در خدمت کاهش رنج‌های مردم ایران‌زمین و تعالی این سرزمین قرار می‌گرفتند؟ به گمانم اگر تا امروز نشده است اما فردا خواهد شد به شرط آنکه خون پویا یا قاسم، توجیحی برای ناکارآمدی‌ها و ضعف‌ها نشود و ذهن ما را از توجه به عامل اصلی پیدایش شرایط کنونی منحرف نسازد.
پویا و قاسم فرزند کَسی هستند و آن کَس ایران است. در غم ایران شادمانی نکنیم که نفرت زاده می‌شود و تنها به این پرسش بیندیشیم:
ایران را چه شده است که خون فرزندانش به بهانه‌های گوناگون اینچنین بر زمین می‌ریزد؟

https://www.tg-me.com/SIAGS
فاطمیّه و پی‌سنگِ دوّمِ قانونِ اساسی
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

همانطور که در مطلب «لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل» توضیح داده شد تنها راه باقی‌مانده در این سرزمین پافشاری بر بازنویسی قانون اساسی و تبدیل نمودن آن به کارزار و خواستی عمومی است؛ کارزار و خواستی که اگرچه ریشۀ سخن و کلام احزاب ایران‌گرا و تحول‌خواه رسمی کنونی و البته اندیشمندان و اساتید منتقد وضع موجود که در ایران ساکن هستند به آن می‌رسد؛ اما هزینه‌های سنگین پرداختن به چنین موضوعی آنها را به در لفافه سخن گفتن و پیچیده‌گویی کشانده است که البته هیچ شکوه و شکایتی از آنان نیست و برای زیستن و فعالیت کردن در این سرزمین چاره‌ای جز این ندارند؛ اما ما افراد گمنام می‌توانیم این موضوع را به خواستی عمومی تبدیل نموده و آنها را در ادامۀ کار با خود همراه کنیم. استدلال‌های خود را در این زمینه در متنی جداگانه به زودی منتشر خواهم کرد.
ایام فاطمّیه در ایران چند دهه‌ای است که در روندی روبه‌رشد تبدیل به مراسمی برای فرسایش یگانگی مردمان این سرزمین و بویژه افزایش شکاف بین هموطنان شیعه و سنی شده است. این مسئله از آنروست که قانون اساسی و نظام سیاسی کنونی به صورت روشن، اصل ضرورت بی‌طرفی نظام‌های سیاسی در برابر ادیان و مذاهب ایرانی را نقض نموده است و نقض این اصل بدیهی حکمرانی می‌رود که ایران را در معرض خطراتی جدی در آینده قرار دهد.
پی‌سنگ دوّمی که بازنویسی قانون اساسی و بازآرایی نظام سیاسی باید بر آن اساس انجام شود آن است که نظام‌های سیاسی و حکمرانی در این سرزمین باید نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران بی‌طرف باشند و مسئلۀ دین را به عرصۀ فرهنگ واگذار کنند.
یک سیاست‌مدار ایرانی می‌تواند شیعه، سنی، یارسان، زرتشتی، مسیحی، بهایی، یهودی و یا بر هر دین و آیین دیگری باشد، اما هنگامی که بر مسند رسمی سیاست این سرزمین تکیه زد باید تمامی این ادیان و مذاهب و پیروان آنها در چشم او یکسان باشند.
هرگونه توهین به اندیشه‌ها و عقاید پیروان ادیان و مذاهب گوناگون در ایران باید ممنوع و مورد پیگرد قرار گیرد؛ چرا که جدا از اهمیت انسانی چنین اقدامی، پایه‌های یگانگی ملّی مردمان این سرزمین کهن را سست می‌کند.
بر این اساس پی‌سنگ دوّم قانون اساسی این است:
«بی‌طرفی نظام سیاسی نسبت به ادیان و مذاهب موجود در ایران و ممنوعیت هرگونه توهین و تعرض به اعتقادات پیروان هر یک از ادیان و مذاهب این سرزمین».

#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#پی_سنگ_دوم
#بی_طرفی_دینی
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
۱۷ دی، روز مخالفت با حجاب و بی‌حجابی اجباری
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

حجاب اجباری و بی‌حجابی اجباری هر دو نمونه‌ای از دخالت نظام‌های سیاسی در فرهنگ است که نه برای آن نظام‌ها و نه برای فرهنگ جوامع تبعات مثبتی را نخواهد داشت.
کافی است هزینه‌های روانی، اقتصادی و سیاسی که در دورۀ پهلوی اول صرف کشف حجاب اجباری و در چند دهۀ گذشته صرف حمایت از سیاست حجاب اجباری شده است را جمع و تفریق کنیم تا بدانیم که این سیاست‌های ناروا چه تبعات سنگینی بر جامعۀ ایران تحمیل کرده است.
۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ رضا شاه در کنار همسر و دختران خود که برای اولین بار بدون حجاب در منظر عموم ظاهر می‌شدند در جشن فار‌غ‌التحصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی حضور یافت و به این ترتیب بر سیاست کشف حجاب تأکید کرد.
نمی‌دانم اگر او می‌دانست که این سیاست در کنار برخی سیاست‌های اشتباه دیگر در دوران پهلوی دوم در سال ۱۳۵۷ می‌تواند به نتیجه‌ای کاملا خلاف آنچه که در سر داشت منجر شود آیا بازهم بر این سیاست پافشاری می‌کرد یا خیر؟
و نمی‌دانم که مقام‌های سیاسی کنونی که علیرغم تمامی شواهد منفی همچنان بر سیاست حجاب اجباری پافشاری می‌کنند اگر می‌دانستند که در بطن این سیاست چه آشوبی در حال زاده شدن است بازهم بر این سیاست پافشاری می‌کردند یا خیر؟
در هر حال امروز را می‌توانیم روز مخالفت با دخالت دولت در عرصۀ فرهنگ و به صورت خاص مخالفت با حجاب و بی‌حجابی اجباری بدانیم.
زنان ایران خود باید آزادانه دست به انتخاب زده و پوشش خود را خود انتخاب کنند؛ آنان بیش از اجبار برای بی‌حجابی و حجاب، به یک فضای اجتماعی آزاد و امن برای زیستن آنگونه که می‌خواهند نیازمندند نه آنگونه که مردان و سیاست‌مداران در ذهن می‌پرورند. وظیفۀ سیاست‌مداران تنها تأمین امنیت برای حضور آزادانۀ زنان به هر شکلی که می‌خواهند در جامعه است.

مطالب مرتبط
حجاب اجباری، انباشت خشونت‌ در جامعه و متهمین اصلی

حجاب اجباری و تضعيف همبستگی ملّی

#هفدهم_دی
#کشف_حجاب
#رضا_شاه
#آزادی_انتخاب_زنان
#نه_به_حجاب_اجباری
#سجاد_فتاحی
فاجعۀ پرواز ۷۵۲ و پی‌سنگ سوّم قانون اساسی
(تقدیم به حامد اسماعیلیون و داغداران پرواز ۷۵۲)
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

جامعۀ ایران تبدیل به جامعه‌ای سوگوار شده است که هر روز غمی نو به مبارک‌بادش می‌آید؛ اگرچه زندگی بی‌گمان‌ شادی‌های فراوانی نیز دارد اما این سوگ‌های پی‌درپی مجال لذت بردن از شادی‌های زندگی را از ایرانیان ربوده است.
پیشتر در دو مطلب مرتبط با پی‌سنگ‌های قانون اساسی توضیح داده شده است که از نظر نگارنده تنها راه باقی‌ماندۀ اصلاح در شرایط کنونی پافشاری جمعی ایرانیان بر اصلاح قانون اساسی و تبدیل نمودن آن به کارزار و خواستی عمومی است.
یکی از نواقص موجود در قانون اساسی کنونی که خود را در طراحی نظام سیاسی نیز نشان داده است عدم توجه به ضرورت وجود قوۀ قضاییه‌ای مستقل برای رسیدگی بی‌طرفانه به دادخواهی‌ها، و اهمیت این موضوع در اصلاح خطاهای نظام سیاسی و جلب اعتماد عمومی است.
در چند دهۀ گذشته رخدادها و فجایعی چون مورد هدف قرار گرفتن پرواز ۷۵۲ بارها تکرار شده است و چون دستگاه قضایی مستقلی نبوده که به دادخواهی قربانیان این فجایع و بازماندگان آنها به صورت بی‌طرفانه رسیدگی نماید، تقریباً هیچ‌یک از این پرونده‌های ملّی به سرانجامی نرسیده است؛ و چون نواقص و خطاهای یک نظام سیاسی تنها در فرایند یک دادخواهی بی‌طرفانه است که آشکار شده و انگیزه برای برطرف نمودن آنها فراهم می‌شود، نواقص سیستمی منجر به بروز فجایع، باقی مانده و ما هرازگاهی سوگوار فاجعه‌ای می‌شویم که این نواقص بر ایرانیان تحمیل می‌کند.
گرچه سوگوار ۱۷۶ تن از مسافران پرواز ۷۵۲ هستیم؛ و حتماً به یاد آنان شمعی روشن خواهیم کرد؛ اما باید یادمان باشد که این اگرچه لازم است اما کافی نیست؛ اگر به همین سوگواری چند روزه و برافروختن شمعی اکتفا کردیم باید آماده باشیم که بزودی سوگی جدید از راه خواهد رسید و به نشانۀ آن شمعی دوباره باید افروخت؛ تا نواقص سبب‌ساز این فاجعه برقرار است، هر روز تراژدی دیگری در کمین‌مان است که دیر یا زود از راه خواهد رسید.
بر این اساس پی‌سنگ سوّم قانون اساسی
«دستگاه دادخواهی و قوۀ قضاییۀ مستقل» است.
دستگاهی که ایرانیان بدون ترس از نادیده گرفتن حقوق بدیهی‌شان و امیدوار به ستاندن دادشان به آن مراجعه کرده و از طرفی فرایند رسیدگی کارآمد در آن منجر به برطرف شدن نقص‌ها شود.
نوشتن اصول قانون اساسی و طراحی یک نظام سیاسی، بدون توجه به این پی‌سنگ، سبب ایجاد نظام سیاسی و حکمرانی ناکارآمدی خواهد شد که فاجعۀ پرواز ۷۵۲ تنها بخش کوچکی از تراژدی‌هایی است که خلق خواهد کرد.

مطالب‌ مرتبط
لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل قانون اساسی

فاطمیّه و پی‌سنگ دوّم قانون اساسی

خطای انسانی! از کربلای ۴ تا پرواز ۷۵۲


#پرواز_۷۵۲
#قوۀ_قضاییه_مستقل
#کارزار_قانون_اساسی
#پی_سنگ_های_قانون_اساسی
#سجاد_فتاحی
هاشمی رفسنجانی و پی‌سنگِ چهارمِ قانونِ اساسی
(مسئلۀ جانشینی)

✍️ سجّاد فتّاحی
www.tg-me.com/SIAGS

همانطور که در سلسله یادداشت‌های پیشینِ پی‌سنگ‌های قانون اساسی بیان شده است، اگر امیدی به اصلاح در ایران باقی مانده باشد، کارزار اصلاح قانون اساسی تنها مسیر باقی‌مانده در این زمینه است. این کارزار حتی اگر به اصلاح قانون اساسی کنونی منتهی نشود، در طراحی نظامِ حکمرانی آیندۀ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ در یادداشتی مستقل به این موضوع به صورت دقیق‌تری پرداخته خواهد شد.
یکی از نواقص مهم نظام‌ جمهوری اسلامی سازوکار ناکارآمد این سیستم سیاسی برای حل‌وفصل مسئلۀ جانشینی است؛ از آنرو که در ۴ یادداشت با عنوان «ایران و مسئلۀ جانشینی» که در همین کانال در دسترس است در حد توان به موضوع جانشینی پرداخته‌ام ضرورتی به تکرار آن مطالب در اینجا نیست و در صورت تمایل می‌توان به آن یادداشت‌ها مراجعه کرد.
امروز ۱۹ دی‌ماه سالروز درگذشت اکبر هاشمی رفسنجانی است؛ به گمانم مهمترین پروژۀ دوران زندگی او حل‌وفصل مسئلۀ جانشینی آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۸ و تلاش در جهت حل‌وفصل مسئلۀ جانشینی رهبر کنونی نظام در سال‌های پایانی عمر بود که با مرگ نابهنگام او در ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۵ این پروژه ناتمام ماند.
سازوکارهای جانشینی مقام‌های سیاسی بلندمرتبه در نظام‌های سیاسی کارآمد باید به گونه‌ای باشد که جانشینی آنها با کمترین تنش و هزینه برای جوامع تحت مدیریت آنها همراه باشد؛ این مسئله در طول تاریخ ایران و بویژه در دوران اسلامی، همواره مسئله‌ای بوده است که ایران را با بحران‌های عدیده‌ای روبرو نموده و تلاطم‌های ویرانگری را بر آن تحمیل کرده است.
هاشمی رفسنجانی با توجه به نقش و موقعیتی که در سال ۱۳۶۸ داشت می‌توانست مسئلۀ جانشینی در ایران را به صورتی کارآمد و از طریق اصلاح قانون اساسی برای همیشه حل‌وفصل نماید اما عدم توجه به پیاده کردن الگویی متناسب با منافع ملّی در این زمینه یا عدم آگاهی او از ضرورت انجام چنین کاری و تبعات آن، باعث شد که آن موقعیت از دست رفته و الگوی جانشینی نامناسب پیشین تداوم یابد. به‌گونه‌ای که ایران همچنان در معرض تلاطم ویرانگر مسئلۀ جانشینی است و هر روز به آن نزدیک‌تر می‌شود.
بر این اساس یکی از پی‌سنگ‌های مهم قانون اساسی
توجه به ضرورت «طراحی سازوکاری مناسب و کارآمد برای حل مسئلۀ جانشینی مقام‌های سیاسی بلندمرتبه در ایران» است؛ به‌گونه‌ای که با درگذشت، برکناری یا کناره‌گیری این مقام‌ها از قدرت، ایران دستخوش تلاطم‌های ویرانگر نشود.
نقدهای فراوانی بر عملکرد هاشمی رفسنجانی در دوران سیاست‌مداری وارد است اما او در سال‌های پایانی عمر سخنی دارد که تمامی ایران‌گرایان می‌توانند با آن همدل و همداستان باشند:
«... ظلم است؛ ظلم بزرگی، اگر به فردای این کشور فکر نکنیم . فردا ممکن است ما نباشیم؛ ولی فرزندان ما که هستند. آینده که هست. ایران که هست. ستون‌های فردا را باید امروز بنا کنیم ....»

مطالب مرتبط
مسئلهٔ جانشینی در ایران (بخش اول)

مسئلهٔ جانشینی در ایران
(بخش دوم: چرا موضوع جانشینی مهم است؟ و چرا باید در مورد آن گفتگو کنیم؟)


مسئلهٔ جانشینی در ايران(بخش سوّم: گزینه‌های جانشینی)

مسئلهٔ جانشینی در ایران(بخش چهارم: ایران‌گرایان و موضوع جانشینی)


#نوزدهم_دی
#کارزار_اصلاح_قانون_اساسی
#پی_سنگ_های_قانون_اساسی
#مسئلۀ_جانشینی
#سجاد_فتاحی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پایداریِ ایران ۲۵۶۰

در مواجهه با کتابِ ايران و مسئلهٔ پایداری اوّلین پرسشی که‌ به‌ ذهن مخاطب می‌رسد اين است‌ که‌
منظور از مسئلهٔ پايداری چیست؟
و هنگامی‌که با اين مفهوم آشنا می‌شود اين پرسش طرح می‌شود که
وضعيت پايداریِ ايران چگونه‌ است؟
در این کلیپ کوتاه که‌ در مجموعهٔ ایرانِ پایدار تهیه و در دویست و پانزدهمین سالروز تولد و یکصدوهفتادمین سالروز شهادت امیرکبیر منتشر شده‌ است تلاش کرده‌ام با استفاده‌ از گزارشِ شادکامی مؤسسه لگاتوم در سال ۲۰۲۱ به‌ این‌ پرسش‌ها پاسخ دهم.

کتابِ ايران و مسئلهٔ پايداری تلاشی است در جهت‌ پاسخ به پرسشی که در انتهایِ این کلیپ طرح می‌شود:
چرا وضعیت ايرانِ کنونی ناپایدار است؟

#ایران_پایدار
https://www.tg-me.com/iranepaydar_official
#پایداری_ایران
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#انتشارات_مهراندیش
https://www.tg-me.com/mehrandishbooks
#امیرکبیر
#سجاد_فتاحی
https://www.tg-me.com/SIAGS
کارزارِ اصلاحِ قانون اساسی و بازنگری در نظامِ سیاسی
(بخش اول)
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS

از سال ۱۳۸۶ که تحصیل در رشتۀ جامعه‌شناسی را شروع کردم، اندیشیدن و نوشتن دربارۀ مسائل و بحران‌های گوناگون ایران، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره‌ام بوده است؛ حضور در «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری» در فاصلۀ سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ نیز کمک کرد تا مواجهه‌ای عمیق‌تر و عملی‌تر با مسائل و بحران‌های ایران در حوزه‌های گوناگون داشته‌ باشم.
چکیدۀ تجربۀ این سال‌ها که شرح مفصل آن را می‌توانید در کتابِ «ایران و مسئلۀ پایداری» بخوانید این است که:
«ریشه و راه‌حل بحران‌های ایران در حوزه‌های گوناگون را باید در قانونِ اساسی و طراحی و معماریِ نظامِ جمهوری اسلامی جستجو کرد.»
این تجربه و برداشت من است؛ و البته به سایر برداشت‌ها که تصور می‌کنند با تغییراتی جزئی در سیاست‌ها و بدون اصلاح و بازنگری در قانون اساسی و نظامِ جمهوری اسلامی امکان گذرِ از بحران‌ها وجود دارد احترام می‌گذارم؛ گرچه تصور می‌کنم که حامیان چنین نظری به دشواری می‌توانند از این ایدۀ خود دفاع کنند.
۲۰ دی‌ماه «کارزار اصلاح قانون اساسی و بازنگری در نظامِ سیاسی» در سایت کارزار ثبت شد؛ مهم هم نیست که گردانندگان این سایت آن را بپذیرند یا خیر چون مهم پذیرفته شدن آن از طرف تک‌تک ما ایرانیان است.
این کارزار ۳ هدف عمده را دنبال می‌کند:
- اندیشیدن و سخن گفتن از پی‌سنگ‌هایی که قانونِ اساسیِ آیندۀ ایران برای آنکه بتواند آینده‌ای نیکو برای ایران و ایرانیان بیافریند باید بر آنها مبتنی باشد؛
- بازنگری در اصول قانونِ اساسی بر بنیانِ آن پی‌سنگ‌ها؛
- و در گام آخر بازنگری در طراحی و معماری نظام سیاسی با توجه به قانونِ اساسیِ نوین
این کارزار متعلق به تمامی ایرانیانی است که در جستجوی آینده‌ای بهتر برای خود و سرزمینشان هستند و تصور می‌کنند ادامۀ مسیر، به شکل کنونی، ره به جایی ندارد. به نظرم بحث کهنۀ اصلاح‌پذیر بودن یا نبودن نظام سیاسی و قانونِ اساسی را نیز باید به فراموشی سپرد چرا که تنها بحثی فرسایشی است و این نظامِ سیاسی چه اصلاح‌پذیر باشد یا نباشد، به یک نقطه خواهیم رسید که در آن باید پاسخی در خور برای این پرسش داشته باشیم:
«چه چیزی را و چگونه باید اصلاح، یا چه چیزی را و چگونه باید از نو بنا کنیم؟»
پرسشی که اگر در تاریخِ معاصر ایران در بزنگاه‌های مهمی چون انقلاب مشروطه یا انقلاب ۱۳۵۷ به آن پاسخی شایسته داده بودیم امروز ایران شرایطِ دیگری داشت.
ادامه دارد...

صفحهٔ اینستاگرام نویسنده

مطالب‌ مرتبط
لیلیت تریان و پی‌سنگ اوّل قانون اساسی

فاطمیّه و پی‌سنگ دوّم قانون اساسی

فاجعۀ پرواز ۷۵۲ و پی‌سنگ سوّم قانون اساسی

هاشمی رفسنجانی و پی‌سنگ چهارم‌ قانون اساسی

#کارزار_اصلاح_قانون_اساسی
#بازنگری_در_نظام_سیاسی
#معماری_نظام_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
شورای سلطنت و پی‌سنگِ پنجمِ قانونِ اساسی
(اصلاحات زمان دارد!)
✍️ سجاد فتاحی
www.tg-me.com/SIAGS
۲۳ دی‌ماه ۱۳۵۷، محمدرضا شاه فرمان تشکیل شورای سلطنت را به منظور ادارۀ امور کشور در زمان خروج او از ایران و مذاکره با انقلابیون در جهت کنترل شرایط صادر کرد. اما این شورا بدون آنکه بتواند نقش مؤثری در تحولات آیندۀ ایران داشته باشد با کناره‌گیری سیّد جلال‌الدین تهرانی (رئیس این شورا) پس از چندی منحل شد.
بزرگترین درس تشکیل و انحلال این شورا آن است که «اصلاحات زمان دارد!» و اگر فرادستان و حاکمان زمان مناسب برای اصلاحات را درنیابند، زمانی خواهد رسید که شنیدن صدای انقلاب و تن دادن فرادستان به اصلاحات نه تنها فایده‌ای نخواهد داشت بلکه امواج انقلاب را سهمگین‌تر خواهد کرد.
در قانونِ اساسی باید سازوکارهایی عملی و تعطیل‌ناپذیر برای شنیده شدن به‌هنگام صدای نارضایتی‌ها و مسیرهایی برای انجام اصلاحات بر اساس آنها اندیشیده شود؛ در غیر این صورت با انباشتِ نارضایتی‌ها در حوزه‌های گوناگون فرصت برای اصلاحات از دست رفته و انقلاب فرا خواهد رسید.
يکی از ضعف‌های بنیادین قانونِ اساسی کنونی اين است‌ که‌ این‌ قانون‌ اگرچه‌ در برخی اصول بر آزادی بيان و حق برگزاری تجمعات، که روش‌هایی برای شنيده شدن به‌هنگام اعتراضات است، تأکید نموده اما این اصول‌ با شیوهٔ توزیع قدرت‌ در اين قانون‌ِ اساسی که‌ سبب تراکم قدرتِ اقتصادی و سیاسی در اجزائی از نظام سياسی شده عملاً تعطیل و به‌ حاشیه رفته است.
بر اين اساس پی‌سنگِ پنجمِ قانون‌ِ اساسی
«باز بودن همیشگی مسیرِ اصلاح و شنيده شدن به‌هنگامِ صدایِ نارضایتی‌ها» است.

مطالب‌ مرتبط

کارزارِ اصلاحِ قانون‌ اساسی و بازنگری در نظام سياسی


#بیست_سوم_دی
#شورای_سلطنت
#کارزار_اصلاح_قانون_اساسی
#پی_سنگ_های_قانون_اساسی
#سجاد_فتاحی
.
.
👈 ایران در منطقه‌ی هشدارِ توسعه


✍️ مقدمه محسن رنانی بر کتاب
«ایران و مسئله پایداری»


به گمانم اکنون دیگر نه رشد و رفاه، نه بحران آب و فرونشست زمین، نه تخریب محیط‌زیست، نه فساد، نه تبعیض و نابرابری، نه آزادی و دموکراسی، نه دین و اخلاق، نه به خاک مالیدن پوزه آمریکا، نه نابودی اسرائیل و نه حتی توسعه، اولویت هیچ‌کس نباید باشد. همه آنها در بلندمدت می‌تواند اولویت جامعه یا حکومت باشد؛ اما اکنون و در کوتاه مدت، ما یک اولویت داریم: حفظ پایداری ایران.

ایران با سرعتی نگران‌کننده دارد به سوی ناپایداری می‌رود. گرچه در ۲۰ سال گذشته آرام آرام مقدمات این ناپایداری را فراهم کردیم، اما اکنون فرصتی نداریم که بخواهیم آرام آرام شرایط پایداری ایران را تامین و تضمین کنیم؛ بلکه همه ما، از حکومتی و غیرحکومتی، از شیعه و سنی، از ایرانیان داخل و خارج، از حامی و منتقد، از مذاب و برانداز، از ظالم و مظلوم، باید یک هدف را نشانه برویم و خود را آماده کنیم برای تحقق آن یک هدف. و آن این است: همه‌مان از جایی که ایستاده‌ایم، یک گام عقب برویم.

در دنیای مدرن،‌ مهارت عقب نشینی، بخشی از مهارت هم‌شنوی (دیالوگ) و شرط لازم برای رفتار توسعه‌خواهانه است. آری همه‌مان باید یک گام عقب برویم. هر کس توانایی عقب‌نشینی ندارد، یک انقلابی ایران ستیز است.

با این سرعتی که همه در هجوم به یکدیگر داریم، به زودی ایران را وارد ناپایداری فراگیر خواهیم کرد و آنگاه وقتی که ستون‌های انسجام اجتماعی و سیاسی فروبریزد، دیگر هیچ‌کس،‌ تاکید می کنم «هیچ‌کس»، توان جمع کردن کشور و انسجام بخشی به آن را ندارد. تجربه عراق، سوریه و لیبی و به تازگی افغانستان پیش چشم ماست. بنابراین همه‌مان باید دست به افق‌گشایی در خویش، یعنی تغییر رتبه‌بندی‌ اولویت‌هایمان و تعدیل خواسته‌هایمان بزنیم. یعنی اولویت‌های قدیمی‌مان را دستکم برای مدتی کنار بگذاریم و ببینیم «اکنون برای پایداری ایران چه باید کرد؟».

اگر «توسعه خواه» هستیم، بسم‌الله همه یک گام به عقب برویم. اما اگر همچنان مثل ۴۰ سال گذشته، «خود‌خواه»‌ و خودمحور هستیم، بسم‌الله همگی یک گام دیگر به جلو برویم؛ که معنی آن این است: شورش، سرکوب، بی‌ٔثباتی ، انقلاب، جنگ، انزوا، تحریم، فروپاشی اجتماعی و سرانجام فرپاشی سیاسی و پاره پاره شدن ایران. گرچه مخاطب من بیش از همه مقامات ارشد جمهوری اسلامی هستند، اما البته همه کنشگران مدنی و نخبگان منتقد داخلی و مخالفان و معارضان خارج از کشور نیز مسئولیت دارند و رفتار آنها برای حرکت به سوی پایداری ایران تعیین کننده است.

در نقد نظام جمهوری اسلامی نوشته‌های فراوانی منتشر شده است؛ نقدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. اما به گمانم بیشترِ آن‌ها یا نقد «سطح گفتمانی» بوده است یا نقد «سطح عملکردی». کمتر نقدهایی معطوف به سطح معماری سیستم بوده است. یکی از نوشتارهای جدی که با نگاه سیستمی، سطح معماری نظام جمهوری اسلامی را مورد ارزیابی قرار داده است،‌ تحلیلی است که در کتاب «ایران و مساله پایداری» آمده است. من نیز مقدمه‌ای بر این کتاب نوشته‌ام که لینک آن را در زیر می‌آورم. خواندن این کتاب را به همه، بویژه سیاست‌گذاران ارشد کشور، به طور جدی توصیه می‌کنم.

محسن رنانی / ۲۳ دی ۱۴۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

متن کامل مقدمه ای را که من بر کتاب «ایران و مساله پایداری» نوشته‌ام، در یکی از لینک‌‌های زیر بخوانید:

در فایل پی‌دی‌اف

در تارنمای رسمی محسن رنانی
ـــــــــــــــــــــــــ

برای دیدن ۳۰ صفحه اول کتاب در کانال تلگرامی نویسنده کتاب، به لینک زیر بروید:

https://www.tg-me.com/SIAGS/356

ــــــــــــــــــــــــ

برای تهیه کتاب «ایران و مساله پایداری» این‌جا را کلیک کنید.
.
.
ایران‌نامه pinned «کارزارِ اصلاحِ قانون اساسی و بازنگری در نظامِ سیاسی (بخش اول) ✍️ سجاد فتاحی www.tg-me.com/SIAGS از سال ۱۳۸۶ که تحصیل در رشتۀ جامعه‌شناسی را شروع کردم، اندیشیدن و نوشتن دربارۀ مسائل و بحران‌های گوناگون ایران، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره‌ام بوده است؛ حضور در…»
2025/07/10 20:10:23
Back to Top
HTML Embed Code: