Telegram Web Link
🔹سوژه‌های مستمر
زینب بیات
برای هموطنان زلزله‌زده‌ام که از غمی به غمی دیگر کوچ می‌کنند.

از مرگهای تازه ما را با خبر کرده
این کهنه غم‌ها، کام ما را تلخ‌تر کرده

یک روز در این باغ، بذر داغ می‌کارد
یک روز در خون، رخت ما را باز، تر کرده

از فصل‌های ارغوانی، بی‌اثر مانده
در خشکسالی‌ها مکرر برگ و بر کرده

گم کرده طفل شادی‌اش را در همین کوچه
آن جشنهای مهرگانی را هدر کرده

وقتی زمین هم بر سر ما سنگ می‌بارد
وقتی نوازشهای خود را ریشتر کرده

دنیا برای سوگهامان، سورها دارد
زخم وطن را سوژه‌های مستمر کرده

بر زنده جان‌ها نسخه‌ای از مرگ می‌پیچد
چون سنگ قبری از دل خود سر بدر کرده

تقویم ما، نوروزهای بی‌نظیرش را
آن‌سوی مرز بی‌کسی‌ها، در بدر کرده

غم بافتیم و بافتیم و بافتی یک عمر
این چادری را مادرم حالا به سر کرده

مادر کجا شد شال رنگین گل سیب‌ات؟
لبخندهایت را چه کس اما نظر کرده ؟

درد تو را بر کوه تا خواندم ترک برداشت
از چشمه‌ها، اندوه جوشیده‌ست و سر کرده

می‌پالَمَت در بین خاک و سنگ، در آوار
ای سرزمین آرزوهای سفر کرده

پ.ن:
می‌پالم از مصدر پالیدن(رایج در فارسی دری افغانستان) : جستجو کردن

#زلزله
#کنر
#وطن
#تسلیت
@zaynabbayat
🌷 برای پیامبر مهربانی‌ها
زینب بیات

نام تو را، در آسمان‌ها تا امین خواندند
باران شدی و رحمه‌للعالمین خواندند

در یک کویر سوخته، بی‌باغ و بی‌رویا
آبی گوارا بر لب خشک زمین خواندند

بر قوم‌‌های تشنه‌ی خون، آیه‌های وصل
از سور‌ه‌های مهربانی، با یقین خواندند

گل‌های سرخی را که زیر خاک می‌کردند
پیغمبرانه یاس گفته یاسمین خواندند

اعجاز چشم توست رویش‌های بی‌اجبار
بر یک کویر از چشمه‌ای ابریشمین خواندند

پیغمبری یعنی تبسم‌های بی‌پایان
این شعر را بر روی لب‌، شورآفرین خواندند

جبریل دعوت کرد و گفت آری بخوان ای جان
خواندی، تو را آنگاه ختم‌المرسلین خواندند

در جان نارام زمین، نام تو را آرام
با آفرین، با آفرین، با آفرین خواندند

۱۴۰۳/۱۱/۹

#پیامبر
@zaynabbayat
🔴 ستارۀ احمد

🔸 به مناسبت سالگرد میلاد پیامبر بزرگ اسلام
🔹 محمدکاظم کاظمی

شب روشن است، ولوله‌ در آسمان شده است
این گنبد سیاه، جواهرنشان شده است

این گنبد سیاه، جواهرنشان شده است
آری، در آن ستارۀ احمد عیان شده است

امروز حال دهکده‌هامان بهاری است
حتی درختِ یخ‌زده هم شادمان شده است

آن سنگ سرد، پر شده است از گل گلاب
آن چوب خشک، شاخچۀ ارغوان شده است

در خانه تا به چند نشینی؟ که مرد و زن
راهی به سمت برزن و کوی و دکان شده است

عبدالعلی به خانۀ فاروق می‌رود
معصومه نیز عایشه را میزبان شده است

اما جدال مولوی و شیخ، کم نشد
این جنگ، مثل جنگ انار و دهان شده است

(البته شیخ و مولوی خوب نیز هست
با همدگر به سان دو گل مهربان شده است

این یک به دستِ بسته و آن یک به دست باز
با یک زبان به پیش خدا همزبان شده است

دیروز این به خانۀ آن میهمان شده
امروز آن به خانۀ این میهمان شده است)

القصه، شیخ و مولوی بد، در این مقام،
هر یک به سان کورۀ آتشفشان شده است

منبر برای موعظۀ خلقِ بی‌نواست
منبر برای این دو نفر نردبان شده است

دیدم که هر کدام، به قال و مقال خود
می‌گفت نیمۀ پرِ این استکان شده است

آری، در این مسابقه، صد بار دیده‌ایم
هر کس میان باخته‌ها قهرمان شده است

هر کس به مذهب پدر خویش، مفتی است
هر کس به زورخانۀ خود پهلوان شده است

دعوا چه می‌کنی، که به قال و مقالتان
این شیشه بارهاست به سنگ امتحان شده است

دعوا چه می‌کنی که در این کاروان چرا
گاهی علی و گاه عمر ساربان شده است

فکری بکن که مقصد این کاروان کجاست؟
در راه او چه دزد پلیدی‌ نهان شده است؟

فکری بکن که مال و منال مسافران
اینک نصیب راهزن بی‌‌امان شده است

وهابی از طریقی و غالی به گونه‌ای
آماده‌ی، جویدن این استخوان شده است
×××
هرچند خون ما و شما را مکیده‌اند
هرچند خون ما و شما رایگان شده است

ما هر دو تن دو نیمۀ سیبیم، عین هم
سیبی که پروریدۀ یک باغبان شده است

سیبی که آب خوردۀ رود حقیقت است
رودی که از مدینۀ احمد روان شده است

رودی که شاخه شاخه شد و هر طرف که رفت،
آبِ حیاتِ یک طرفِ این جهان شده است

نهری به قندهار رسید و انار شد
نهری درختِ جنگلِ مازندران شده است

نهری به چابهار رسید و بهار کرد
نهری به رودک آمده و مولیان شده است

یک نهر، سوی مزرع ترکان روانه شد
یک نهر، آبخورد خراسانیان شده است

یک نهر آب شیرین، یک نهر آب شور
راهی به هر کرانۀ این خاکدان شده است

شیرین آن رسید به بنگاله، قند شد
شورَش، ملاحت نمک سیستان شده است

یک نهر، سر نهاده به دامان کوهسار
بند امیر در بغل بامیان شده است
×××
نوری که خورده است به منشور کائنات
از آن طرف برون شده، رنگین‌کمان شده است

یک آیه آمده است و هزاران مفسّرش
هر یک به واژۀ دگری ترجمان شده است

آیینه‌ای شکسته و هر پاره‌ای از آن
روشنگر کرانی از این بیکران شده است

یک پاره نزد مفتی الازهر آمده
یک پاره سهم مجتهد اصفهان شده است

یا در کتاب احمد حنبل نوشته شد
یا با زبان شیخ کلینی بیان شده است
×××
ختم سخن که، مولوی و شیخِ نازنین!
قصد وضو کنید که وقت اذان شده است

خلقی به دستِ بسته و خلقی به دستِ باز
آمادۀ گرفتن آن ریسمان شده است

با این همه ستارۀ پرنورِ رنگ‌رنگ
مسجد نشان دیگری از کهکشان شده است

مسجد نشان دیگری از کهکشان شده است؟
آری، در آن ستارهٔ احمد عیان شده است
۶ دی ۱۳۹۴

#محمدکاظم_کاظمی
#ستاره_احمد
@mkazemkazemi
Forwarded from خبرهای شعر خراسان (محمدکاظم کاظمی)
✳️ جلسۀ نقد کتاب «پیشانی‌نوشت»
🔹اثر عاطفه جعفری

🔻 یک‌شنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴
🔺 ساعت ۱۷ تا ۱۹
🔸 مشهد، بولوار هاشمیه، بین هاشمیه ۲۰ و ۲۲
حوزۀ هنری خراسان رضوی.
Forwarded from عکس نگار
🌟 دومین عصر شعر بین‌المللی غمزه‌ی ملکوت به بهانه 1500 سالروز ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و سلاله‌ی پاکش امام جعفر صادق(ع)

✍️گزارش: #حمزه_عابر

🔴قسمت اول

📅 عصر روز شنبه، ۲۲ سنبله (شهریور) ۱۴۰۴ هجری خورشیدی، دومین عصر شعر بین‌المللی با عنوان «غمزه‌ی ملکوت» از سوی انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان برگزار گردید.

👥 در این همایش، جمعی از علما، استادان دانشگاه، شاعران، نویسندگان و فرهنگیان به صورت حضوری شرکت داشتند. افزون بر آن، شماری از مهمانان خارجی نیز که از کشورهای دیگر دعوت شده بودند، به صورت مجازی در این برنامه حضور یافتند.

🎤 آغاز محفل
🗣 اجرای برنامه و سخنان ابتدایی بر عهده سید سکندر حسینی بامداد، رئیس و بنیان‌گذار انجمن هنر وادبیات آیینی افغانستان بود. وی که از شاعران شناخته‌شده بلخ است، در آغاز ضمن خوشامدگویی به مهمانان، در مورد اهداف و ضرورت برگزاری این محفل توضیح داد و اشاره‌ای نیز به مقام والای پیامبر گرامی اسلام (ص) داشت.

بخش سخنرانی سید سکندر حسینی بامداد
پس از آغاز رسمی محفل، سید سکندر حسینی بامداد، رئیس انجمن هنر وادبیات آیینی افغانستان، در جایگاه قرار گرفت و سخنان خود را با درود و صلوات بر پیامبر اعظم (ص) آغاز کرد.
او ضمن خوشامدگویی به مهمانان و تبریک سالروز میلاد پیامبر اسلام (ص)، درباره اهداف برگزاری این محفل توضیح داد و گفت:

📚 این نشست‌ها صرفاً برای گردهمایی نیست، بلکه فرصتی است برای بازخوانی پیام رسول خدا (ص)، بازاندیشی در سیره عملی آن حضرت و نیز تجدید عهد با راهی که او برای امت خویش ترسیم نمود.

🌟 پیامبر به‌عنوان انسان کامل

🕋 استاد بامداد با اشاره به آیه شریفه:
«لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب، آیه ۲۱)

🔔 تأکید کرد که پیامبر اسلام (ص) تنها یک شخصیت تاریخی یا رهبر اجتماعی نبود، بلکه کامل‌ترین الگو برای انسانیت است. وی افزود: رسول خدا (ص) مظهر همه فضایل اخلاقی چون صداقت، امانت‌داری، صبر، شجاعت، مهربانی و عدالت بود و خداوند او را به‌عنوان الگوی جاویدان بشر معرفی کرده است.

🧭 اهمیت پیروی از پیامبر در روزگار ما
استاد بامداد با اشاره به شرایط سخت امروز امت اسلامی، یادآور شد که بازگشت به سیره پیامبر (ص) تنها راه برون‌رفت از چالش‌هاست. او گفت:

🌍 امروز امت اسلامی درگیر پراکندگی و بحران‌های گوناگون است، اما پیامبر رحمت (ص) ما را به وحدت فراخوانده است:
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران، آیه ۱۰۳).

💎 وی تأکید کرد که بزرگ‌ترین سرمایه امت اسلام، اتحاد و همبستگی بر محور قرآن و پیامبر (ص) است و هرگاه مسلمانان از این دو گوهر فاصله گرفتند، عزت و شکوه خویش را از دست دادند.

پیامدهای میلاد پیامبر (ص)

🗨 سخنان استاد بامداد بر این محور بود که میلاد پیامبر (ص) تنها یک واقعه تاریخی نیست، بلکه:

1️⃣آغاز دوران جدیدی برای بشریت است که در آن جهل و شرک رو به افول نهاد.

2️⃣طلوع خورشید هدایت بود که ظلمت‌ها را زدود و انسان را به سوی کمال رهنمون شد.

3️⃣بشارت جهانی عدالت و رحمت است؛

همان‌گونه که خداوند فرمود:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ» (انبیاء، آیه ۱۰۷).

📿 سپس با دعوت استاد بامداد، قاری خوش‌صدا و برجسته ولایت بلخ، آقای موسوی، آیاتی چند از کلام وحی ــ معجزه جاویدان حضرت ختمی مرتبت (ص) ــ را قرائت نمود و محفل را با طنین روحانی قرآن کریم صفایی خاص بخشید.

ادامه دارد...


#انجمن_هنر_و_ادبیات_آیینی_افغانستان #غمزه‌ی_ملکوت #عصر_شعر #شعر_خوانی #رسول_اکرم #امام_صادق

📲 راه های ارتباطی

تلگرام
https://www.tg-me.com/adabiatayniafg
فیسبوک
https://www.facebook.com/adabiatayniafg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/adabiatayniafg/
Forwarded from عکس نگار
🌟 دومین عصر شعر بین‌المللی غمزه‌ی ملکوت به بهانه 1500 سالروز ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و سلاله‌ی پاکش امام جعفر صادق(ع)

✍️گزارش: #حمزه_عابر

🔴قسمت دوم

🎙 سخنرانی دکتر سید روح الله حسینی

💻 در ادامه، دکتر روح‌الله حسینی، نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان از شهر کابل، به صورت آنلاین به محفل پیوست و سخنان ارزشمندی را پیرامون موضوع نشست ایراد کرد.

وی در آغاز سخنان خویش میلاد پیامبر اسلام (ص) را تبریک گفت و وجود آن حضرت را مایه خیر و برکت برای مؤمنان دانست. او با تحلیل شرایط زمانی و جغرافیایی مسلمانان، تأکید نمود که امروز پس از گذشت بیش از یک‌ونیم هزار سال، بیش از هر زمان دیگر نیازمند اتصال به پیام پیامبر اکرم (ص) و عمل به سخنان ایشان هستیم.

📜 دکتر حسینی با اشاره به تاریخ صدر اسلام گفت: همان‌گونه که در گذشته ابوجهل‌ها مانع گسترش اسلام می‌شدند، امروز نیز آمریکا و اسرائیل با ستم آشکار در مسیر نابودی امت اسلامی گام می‌نهند. وی ظلم آشکار علیه مسلمانان، به‌ویژه مردم مظلوم فلسطین را یادآور شد و آن را محور عدالت‌خواهی و همبستگی اسلامی خواند.

🛡 او تأکید کرد که امت اسلامی باید با وحدت و همدلی محمدی در برابر دشمنان ایستادگی نماید و از خاموشی و بی‌تفاوتی بپرهیزد. دکتر حسینی خطاب به شاعران خاطرنشان ساخت: در این وضعیت رسالت شاعران وهنرمندان متعهد این است که در راستای تقویت وحدت وهمدلی وبیان جنایات رژیم‌های سفاک و جنایت کار پرداخته ورسالت خویش را در این راستا انجام دهند وی در پایان سخنانش یکی از سروده‌های خویش را قرائت کرد و با میهمانان خداحافظی نمود.

🎼 بخش شعر و نعت‌خوانی

🎤 بخش دوم محفل به شعرخوانی و نعت‌خوانی اختصاص داشت. در این قسمت، شاعران برجسته‌ای از داخل و خارج کشور حضور یافتند و هر یک با شعرهای خود در وصف و جایگاه پیامبر رحمت (ص) محفل را رنگ و بوی خاصی بخشیدند.

🔶 شاعران دعوت‌شده عبارت بودند از:
📍 سید امین اسفندیار (از کابل)
📍 سید علی نقیب (از ایران)
📍 زلیخا کوهستانی(از بلخ)
📍 سخی امیری (از بلخ)
📍 محمد بشیر رحیمی (از کانادا)
📍 محمدآقا طیبی جوینده (از بلخ)
📍 حمزه محمودی (از قم، ایران)
📍 احمد شهریار(پاکستان)
📍 بابا فاخر (از بلخ)
📍 کبری حسینی بلخی (از قم ایران)
📍 حکیم بینش(از مشهد ایران)
📍 عبدالله سخنور (از بلخ)

📖 هر یک از این شاعران، اشعار پرمغز و دلنشینی را در وصف حضرت ختمی مرتبت (ص) و مقام معنوی ایشان قرائت کردند که با استقبال پرشور حاضران همراه شد.

🎬 اختتام محفل

🙏 در پایان، محفل با نعت‌خوانی جانسوز استاد محمدذاکر ذاکر حال‌وهوای خاصی یافت و فضای معنوی و عرفانی در دل‌ها طنین انداخت. سپس با قرائت دعای ختم مجلس توسط استاد نادر شریفی، این نشست فرهنگی و ادبی در حالی پایان یافت که حضار سرشار از عشق و ارادت به پیامبر رحمت (ص) و معنویت نبوی بودند.

پایان

#انجمن_هنر_و_ادبیات_آیینی_افغانستان #غمزه‌ی_ملکوت #عصر_شعر #شعر_خوانی #رسول_اکرم #امام_صادق

📲 راه های ارتباطی

تلگرام
https://www.tg-me.com/adabiatayniafg
فیسبوک
https://www.facebook.com/adabiatayniafg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/adabiatayniafg/
#انجمن_هنر_و_ادبیات_آیینی_افغانستان #غمزه‌ی_ملکوت #عصر_شعر #شعر_خوانی #رسول_اکرم #امام_صادق

📲 راه های ارتباطی

تلگرام
https://www.tg-me.com/adabiatayniafg
فیسبوک
https://www.facebook.com/adabiatayniafg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/adabiatayniafg/
🌟 دومین عصر شعر بین‌المللی غمزه‌ی ملکوت
به بهانه 1500 سالروز ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و سلاله‌ی پاکش امام جعفر صادق(ع) به روایت تصویر

#انجمن_هنر_و_ادبیات_آیینی_افغانستان #غمزه‌ی_ملکوت #عصر_شعر #شعر_خوانی #رسول_اکرم #امام_صادق

📲 راه های ارتباطی

تلگرام
https://www.tg-me.com/adabiatayniafg
فیسبوک
https://www.facebook.com/adabiatayniafg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/adabiatayniafg/
🔴#_سید_ضیا_قاسمی

لبانت قند مصری، گونه‌هایت سیب لبنان را
روایت می‌کند چشمانت آهوی خراسان را

من از هر جای دنیا، هر که باشم، عاشقت هستم
به مِهرت بسته‌ام دل را، به دستت داده‌ام جان را

چنانت دوست می‌دارم که با شوقِ تو می‌خواهم
بسازم وقف چشمت تاک‌های مستِ پَروان را

بگويى سرمه‌دانت مى کنم بازار کابل را
بخواهى فرش راهت مى‌کنم لعل بدخشان را

تو را من مى‌پرستم بعد از اين تا هر زمان باشم
نمى‌سازم دگر در باميان بوداىِ ويران را

تو ياقوت يمن، مُشک ختن، ماه بخارايى
به زلفت بسته‌اى هر گوشه دل‌هاى پريشان را

****
کنار پنجره آواز مى‌خوانى و افشانده است
صدايت رنگ و بوى هر چه گل، هر چه گلستان را

کنار پنجره گيسو به گيسوی شب و باران
حواست نيست عاشق کرده‌اى حتى درختان را

#کانال_بچه_های_مولانا 👇
https://www.tg-me.com/khanemwlana
برای سید مقاومت سیدحسن نصرالله. سالروز شهادتش تسلیت.

آیینۀ انسان

با دستها تکرار کن خط و نشان را
بیتاب کن تلویزیونهای جهان را

یکبار دیگر خنده کن دنیا ببیند
در دوربین‌ها لحظۀ مکث زمان را

با یک سخنرانی بزن برهم دوباره
میز و تمام نقشه‌های روی آن را

حرف تو گرزی بود سنگین بر سر دیو،
یک انفجار تازه در قلب تلاویو

حرف تو موشک‌های ایران، نقطه‌زن بود
هر واژه‌ات در اصل یک سنگرشکن بود

آن شب شیاطین دور آتش رقص کردند
با شعله‌های تند و سرکش رقص کردند

لبنان زخمی! خنده‌ات از قاب گم شد
در دود و آتش ناگهان مهتاب گم شد

از لب تبسم رفت آنگونه که گویا
در ریگزار یک بیابان آب گم شد

شیطان به گِرد دود و آتش رقص می‌کرد
از چشم‌های دوستانت خواب گم شد

در مجمع شیک دِریشی* و کراوات
آیینۀ انسان پَسِ القاب گم شد

لبنان زخمی! پیچ تاریخ است اینجا
با بشکه‌نفتی غیرت اعراب گم شد

وقتی سکوت محض حکام و شراب است
کودک کشی نوشیدن یک جرعه آب است

وقتی که گاو شیرده مست علف شد
با بمب‌های فسفری شهری تلف شد

در بشکه‌های نفت اعراب است خونت
بر سفره‌شان هر شب مَیِ ناب است خونت

آن مرد بی‌تکرار در تاریخ لبنان
هربار با هشدار جدی گفت: «یاران!

اینجا برای چوب‌های کارخانه
هی اره‌برقی میرود سمت درختان»

هشدار داد از بحر تا نهر است نقشه
سنگ بنای یک «جهانشهر» است نقشه

سنگ جهان شهری که ماه آواره باشد
حتی صدا، گل، عشق و راه آواره باشد

آن شب شیاطین دور آتش رقص کردند
با شعله‌های تند و سرکش رقص کردند

از آسمان چیدند آن شب ماه ما را
تا آسمان بردند اشک و آه ما را

این گریه‌ها و اشک‌ها امشب ضروری است
این ناصبوری‌های ما عین صبوری است

من حرف دارم با شهیدان حرف دارم
من با تمام این درختان حرف دارم

با خط سرخ‌تان شهیدان! راه زنده است
سید اگرچه رفته، حزب الله زنده است

یک دو نفس تا مرگ دقیانوس مانده
یک دو قدم تا رفتن کابوس مانده

سیدحکیم بینش

*دریشی: کت و شلوار
@sachak
2025/10/28 06:14:14
Back to Top
HTML Embed Code: