Forwarded from هممیهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کواکبیان در شبکه خبر:
تقلیل دادن بحث نفوذ به مهاجرین افغانستانی پرت کردن حواس ها از اصل داستان نفوذ است
مثلاً خانم کاترین شکدم با ۱۲۰ نفر از افراد مهم این کشور همخوابگی داشته است.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
تقلیل دادن بحث نفوذ به مهاجرین افغانستانی پرت کردن حواس ها از اصل داستان نفوذ است
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🤣8👍3🤬1
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیه میرحسین موسوی
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
از زندان اختر
🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد
ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست | برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرزوبوم را از دخالت در امور کشور مأیوس خواهد کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخیشان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگیهای عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشههای شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدایناکرده در سپری که او را ناکام گذاشت رخنهای بیابد.
▫️مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بیپاسخ ماندنشان دشمن را شاد میکند. در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم میخواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند.
«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیمهایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو میکنم.
میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴
@Kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
❤15🤬1
جوزف بورل مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا :
۳۰ سال پیش، ما نتوانستیم از نسلکشی سربرنیتسا جلوگیری کنیم. امروز در برابر قربانیان سر تعظیم فرود میآوریم. بهترین راه برای گرامیداشت یاد آنها، جلوگیری از نسلکشی دیگری است که اکنون در غزه در حال وقوع است.
@salehnikbakht
۳۰ سال پیش، ما نتوانستیم از نسلکشی سربرنیتسا جلوگیری کنیم. امروز در برابر قربانیان سر تعظیم فرود میآوریم. بهترین راه برای گرامیداشت یاد آنها، جلوگیری از نسلکشی دیگری است که اکنون در غزه در حال وقوع است.
@salehnikbakht
❤5👎1
🔴 ۴۲۰ هزار نفر نمره منفی؛ نتیجه* *آموزش چوپانی!*
*در خبرها آمده: از بین ۴۵۰ هزار داوطلب کنکور ۱۴۰۳، حدود ۴۲۰ هزار نفر نمره منفی گرفتهاند.*
*یعنی نسلی که ۱۲ سال در مدارس درس خوانده، حالا حتی نتوانسته چند سوال درست پاسخ دهد.*
*اما این فاجعه، تصادفی نیست؛این، نتیجه همان نگاهی است که این روزها از زبان وزیر آموزش و پرورش شنیدیم.*
*وزیری که در جمع معلمان نمونه سراسر کشور گفت* :
*«شأن معلم، مثل چوپان است؛*
*باید حواسش باشد کدام دانشآموز جدا شده، کجا رفته، چرا نیامده... مثل چوپانی که دنبال گوسفند گمشدهاش میگردد!»*
*وقتی بالاترین مقام آموزش،*
*معلم را چوپان میبیند و دانشآموز را گوسفند، معلوم است که خروجی این سیستم، نمره مثبت نخواهد بود!*
*دردناکتر این است که در آن جلسه، از صدها معلم نمونه سراسر کشور، _حتی یک نفر هم جرأت نکرد بگوید:*_
*«آقای وزیر، معلم راهنماست، نه چوپان؛ دانشآموز انسان است، نه گوسفند!»*
*وقتی معلمِ نمونه هم زبانش بسته است، چطور دانشآموزش یاد بگیرد که بپرسد، فکر کند، پاسخ دهد؟*
*۴۲۰ هزار نمره منفی،*
*فقط یک آمار نیست؛*
*این آینه تمامنمای آموزش ماست:*
*جایی که معلمش از اعتراض میترسد و دانشآموزش از پاسخ دادن.*
*تا وقتی این نگاه عوض نشود،*
*تا وقتی شأن معلم، اندیشه و روشنگری نباشد، باید هر سال منتظر همین آمارها باشیم؛ شاید بدتر!*
........................................
✍*احمد بابایی:معلم بازنشسته.*
@salehnikbakht
*در خبرها آمده: از بین ۴۵۰ هزار داوطلب کنکور ۱۴۰۳، حدود ۴۲۰ هزار نفر نمره منفی گرفتهاند.*
*یعنی نسلی که ۱۲ سال در مدارس درس خوانده، حالا حتی نتوانسته چند سوال درست پاسخ دهد.*
*اما این فاجعه، تصادفی نیست؛این، نتیجه همان نگاهی است که این روزها از زبان وزیر آموزش و پرورش شنیدیم.*
*وزیری که در جمع معلمان نمونه سراسر کشور گفت* :
*«شأن معلم، مثل چوپان است؛*
*باید حواسش باشد کدام دانشآموز جدا شده، کجا رفته، چرا نیامده... مثل چوپانی که دنبال گوسفند گمشدهاش میگردد!»*
*وقتی بالاترین مقام آموزش،*
*معلم را چوپان میبیند و دانشآموز را گوسفند، معلوم است که خروجی این سیستم، نمره مثبت نخواهد بود!*
*دردناکتر این است که در آن جلسه، از صدها معلم نمونه سراسر کشور، _حتی یک نفر هم جرأت نکرد بگوید:*_
*«آقای وزیر، معلم راهنماست، نه چوپان؛ دانشآموز انسان است، نه گوسفند!»*
*وقتی معلمِ نمونه هم زبانش بسته است، چطور دانشآموزش یاد بگیرد که بپرسد، فکر کند، پاسخ دهد؟*
*۴۲۰ هزار نمره منفی،*
*فقط یک آمار نیست؛*
*این آینه تمامنمای آموزش ماست:*
*جایی که معلمش از اعتراض میترسد و دانشآموزش از پاسخ دادن.*
*تا وقتی این نگاه عوض نشود،*
*تا وقتی شأن معلم، اندیشه و روشنگری نباشد، باید هر سال منتظر همین آمارها باشیم؛ شاید بدتر!*
........................................
✍*احمد بابایی:معلم بازنشسته.*
@salehnikbakht
👌8❤7👍1👎1🤣1
وزیر خارجه رژیم اسرائیل بطور علنی و رسمی نابودی کامل و پاکسازی قومی در بیتحانون و رفح را جشن گرفت...
@salehnikbakht
@salehnikbakht
😢4
او در زندان ماند، اما زندان در او جا نشد
✍️مهدی محمودیان
اولینبار که مصطفی تاجزاده را دیدم، ۲۲ سالم بود. تیرماه ۷۸، کوی دانشگاه، هنوز بوی گاز اشکآور میآمد؛ بوی خشم، بوی تحقیر. من پشت دوربین M3000 ایستاده بودم، لرزان، ناباور، میان صدها دانشجویی که خوابگاهشان را با باتوم و مشت و لگد ویران کرده بودند. تاجزاده، آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بود. آمده بود حرف بزند. اما نه از موضع قدرت، نه با شعارهای توخالی.
حرف زد، با همان صدایی که بعدها بیشتر شناختمش: روشن، آرام ، با اعتماد به نفس، بیتردید اما بیخشم. آن لحظه فهمیدم این آدم بلد است چطور در دل بحران حرف بزند. نه برای خاموش کردن آتش، که برای معنا دادن به اعتراض.
حالا بیستوپنج سال گذشته و صاحب آن صدای رسا، ده سال از این سالها را در زندان و سلول انفرادی پشت سر گذاشته است. صدایی که بهجای توجیه، بهجای تکرار بازیهای قدرت، ایستاده پای یک اصل: دموکراسی و حق انتخاب آزاد مردم . تاجزاده نه کسی را تهدید کرده، نه دست به خشونت زده، نه به قدرتی پشتگرم بوده. تنها به یک چیز باور داشته و دارد: اینکه بدون دموکراسی، نه اصلاح ممکن است، نه انقلاب پایدار میماند، نه آیندهای برای ایران هست.
تاجزاده، در تمام این سالها، نهتنها از اصلاحطلبی عبور نکرد، بلکه آن را به سطحی بالاتر برد: از اصلاح ساختارهای حکومتی، به اصلاح رابطهی جامعه و قدرت. از چانهزنی در بالا، به گفتوگو با پایین. او وقتی از «گذار» حرف میزند، نه عبور تند و هیجانی را میخواهد، نه ماندن در وضع موجود را. گذار برایش یعنی انتقال قدرت، از دایرههای بستهی امنیتی به ارادهی مردم. یعنی شفافیت، پاسخگویی، و حق انتخاب. یعنی یک قرارداد اجتماعی جدید، بر پایهی رأی، حقوق بشر و آزادی بیان.
در این سالها، خیلیها تغییر کردند، عقب نشستند، یا سکوت پیشه کردند. اما تاجزاده ماند. در اوج سرکوب و ناامیدی، وقتی بسیاری از روشنفکران یا در مهاجرت فرورفتند یا در سازش، او تصمیم گرفت درون همان سلولها بماند، اما صدایش را پس نگیرد. صدایی که نه قابل خرید است، نه قابل مصادره.
در زندان، کنار او بارها دیدم که برایش سیاست نه یک بازی قدرت، که یک مسئولیت انسانی است. حتی وقتی اختلافنظر داشتیم، حتی وقتی من دیگر به اصلاح درون نظام باور نداشتم، گوش میداد، بحث میکرد، اما اصولش را واگذار نمیکرد. نه برای ماندن، که برای تغییر.
تاجزاده نمایندهی نسلیست که درون همین نظام رشد کرد، اما به آن نه گفت؛ نه از بیرون، نه با اسلحه، نه با دلار، بلکه با اندیشه، با استدلال، با خواست صلحآمیز دموکراسی. مشکل جمهوری اسلامی با او، همین است. چون میداند تاجزاده را نمیشود ترساند، نمیشود خرید، نمیشود ساکت کرد.
ده سال است که این صدا در سلول مانده. اما خاموش نشده. صدای کسی که اگر آزاد بود، نه انتقام میخواست، نه قدرت؛ فقط حق مردمش را.
صدای کسی که نه فقط با گذشتهاش، بلکه با آیندهای که ترسیم میکند، تهدید است: تهدیدی برای سرکوبگران، و امیدی برای آنها که هنوز به دموکراسی ایمان دارند.
این صدا، تا وقتی ایستاده بماند، یعنی هنوز میتوان ایستاد. یعنی در دل این تاریکی، هنوز نوری هست که از میان درهای بسته میتابد. صدایی که در برابر سرکوب خاموش نمیشود، نشانهی آن است که جامعه هنوز زنده است؛ هنوز میاندیشد، هنوز میپرسد، هنوز نمیپذیرد. وقتی حتی از دل سلولها، کسی بتواند با شرافت، با عقل، با امید سخن بگوید، یعنی سرکوب هنوز نتوانسته حقیقت را دفن کند. ایستادن این صدا، فقط ایستادگی یک فرد نیست؛ بازتاب ظرفیت یک ملت است برای بازسازی، برای آشتی، برای آزادی. در زمانهای که بسیاری یا از ترس میگریزند، یا از خشم میسوزند، صدایی که میایستد و همچنان راه گفتوگو را باز نگه میدارد، خودش تبدیل به راه میشود. راهی که از دل زندان میگذرد، اما به آزادی میرسد....
منبع : کانال سخرانی ها
@salehnikbakht
✍️مهدی محمودیان
اولینبار که مصطفی تاجزاده را دیدم، ۲۲ سالم بود. تیرماه ۷۸، کوی دانشگاه، هنوز بوی گاز اشکآور میآمد؛ بوی خشم، بوی تحقیر. من پشت دوربین M3000 ایستاده بودم، لرزان، ناباور، میان صدها دانشجویی که خوابگاهشان را با باتوم و مشت و لگد ویران کرده بودند. تاجزاده، آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بود. آمده بود حرف بزند. اما نه از موضع قدرت، نه با شعارهای توخالی.
حرف زد، با همان صدایی که بعدها بیشتر شناختمش: روشن، آرام ، با اعتماد به نفس، بیتردید اما بیخشم. آن لحظه فهمیدم این آدم بلد است چطور در دل بحران حرف بزند. نه برای خاموش کردن آتش، که برای معنا دادن به اعتراض.
حالا بیستوپنج سال گذشته و صاحب آن صدای رسا، ده سال از این سالها را در زندان و سلول انفرادی پشت سر گذاشته است. صدایی که بهجای توجیه، بهجای تکرار بازیهای قدرت، ایستاده پای یک اصل: دموکراسی و حق انتخاب آزاد مردم . تاجزاده نه کسی را تهدید کرده، نه دست به خشونت زده، نه به قدرتی پشتگرم بوده. تنها به یک چیز باور داشته و دارد: اینکه بدون دموکراسی، نه اصلاح ممکن است، نه انقلاب پایدار میماند، نه آیندهای برای ایران هست.
تاجزاده، در تمام این سالها، نهتنها از اصلاحطلبی عبور نکرد، بلکه آن را به سطحی بالاتر برد: از اصلاح ساختارهای حکومتی، به اصلاح رابطهی جامعه و قدرت. از چانهزنی در بالا، به گفتوگو با پایین. او وقتی از «گذار» حرف میزند، نه عبور تند و هیجانی را میخواهد، نه ماندن در وضع موجود را. گذار برایش یعنی انتقال قدرت، از دایرههای بستهی امنیتی به ارادهی مردم. یعنی شفافیت، پاسخگویی، و حق انتخاب. یعنی یک قرارداد اجتماعی جدید، بر پایهی رأی، حقوق بشر و آزادی بیان.
در این سالها، خیلیها تغییر کردند، عقب نشستند، یا سکوت پیشه کردند. اما تاجزاده ماند. در اوج سرکوب و ناامیدی، وقتی بسیاری از روشنفکران یا در مهاجرت فرورفتند یا در سازش، او تصمیم گرفت درون همان سلولها بماند، اما صدایش را پس نگیرد. صدایی که نه قابل خرید است، نه قابل مصادره.
در زندان، کنار او بارها دیدم که برایش سیاست نه یک بازی قدرت، که یک مسئولیت انسانی است. حتی وقتی اختلافنظر داشتیم، حتی وقتی من دیگر به اصلاح درون نظام باور نداشتم، گوش میداد، بحث میکرد، اما اصولش را واگذار نمیکرد. نه برای ماندن، که برای تغییر.
تاجزاده نمایندهی نسلیست که درون همین نظام رشد کرد، اما به آن نه گفت؛ نه از بیرون، نه با اسلحه، نه با دلار، بلکه با اندیشه، با استدلال، با خواست صلحآمیز دموکراسی. مشکل جمهوری اسلامی با او، همین است. چون میداند تاجزاده را نمیشود ترساند، نمیشود خرید، نمیشود ساکت کرد.
ده سال است که این صدا در سلول مانده. اما خاموش نشده. صدای کسی که اگر آزاد بود، نه انتقام میخواست، نه قدرت؛ فقط حق مردمش را.
صدای کسی که نه فقط با گذشتهاش، بلکه با آیندهای که ترسیم میکند، تهدید است: تهدیدی برای سرکوبگران، و امیدی برای آنها که هنوز به دموکراسی ایمان دارند.
این صدا، تا وقتی ایستاده بماند، یعنی هنوز میتوان ایستاد. یعنی در دل این تاریکی، هنوز نوری هست که از میان درهای بسته میتابد. صدایی که در برابر سرکوب خاموش نمیشود، نشانهی آن است که جامعه هنوز زنده است؛ هنوز میاندیشد، هنوز میپرسد، هنوز نمیپذیرد. وقتی حتی از دل سلولها، کسی بتواند با شرافت، با عقل، با امید سخن بگوید، یعنی سرکوب هنوز نتوانسته حقیقت را دفن کند. ایستادن این صدا، فقط ایستادگی یک فرد نیست؛ بازتاب ظرفیت یک ملت است برای بازسازی، برای آشتی، برای آزادی. در زمانهای که بسیاری یا از ترس میگریزند، یا از خشم میسوزند، صدایی که میایستد و همچنان راه گفتوگو را باز نگه میدارد، خودش تبدیل به راه میشود. راهی که از دل زندان میگذرد، اما به آزادی میرسد....
منبع : کانال سخرانی ها
@salehnikbakht
❤3👍2
Forwarded from کردستان نامه
❗️از خورشید خاور تا خورشید هرکی
رٶیاهایی که روزبهروز کوچک و کوچکتر میشوند.
✍ اسماعیل شمس
🔻تاریخ یک قوم و ملت تنها جنگها و صلحها و واقعیتهای عینی نیست، بلکه بیشتر از آن؛ اندیشهها، ذهنیات، آرزوها و رٶیاها و حتی قهرمانی خیالی که قرار است آن رویاها را محقق کند؛ هم هست. تاریخ کرد و کردستان هم سرشار از افسانهها و قصههایی است که رویاهای این مردم در طول تاریخ و فرایند تغییر و تحول آنها را در خود جای دادهاند.
خورشید خاور افسانهای عاشقانه است که قرنها در جایجای کردستان و به گویشهای مختلف زبان کردی در میان مردم نقل شده و سینهبه سینه به دوران ما رسیده است. یک نسخه از این منظومه که به زبان کردی گورانی و توسط فردی به نام مصطفی کردستانی سروده شده حدود یکصد سال پیش در چاپخانه مکتبة العربیه بغداد به چاپ رسیده است.امروزه هم دهها نسخه دیگر از آن از ایلام تا اشنویه و از آنجا تا موصل در دسترس است.
🔻خورشید، فرزند "عادل"، پادشاه قدرتمند باختر بود که قلمرو حکومتش "از ماه تا ماهی" است. خورشید نه تنها به قدرت و قلمرو پدر در غرب قانع نیست، بلکه در آرزوی بهدست آوردن قلمرو شرق است که نماد آن دختر اسطورهای خاقان چین به نام خرامان است؛ دختری که در طالع او نوشته شده است که یک روز با شجاعترین، عاقلترین، عاشقترین و پاکدامنترین انسان روی گیتی ازدواج خواهد کرد. چین در تفکر مردمان قدیم نماد دورترین و غیرقابل دسترسترین نقطه جهان بود و سرانجام هر رویایی به آن ختم میشد. در فرهنگ کردی هم مسیر رسیدن به چین به راه "هات و نَهات" شهرت داشت؛ یعنی راهی یکطرفه که برگشتی در آن متصور نبود. با وجود این، چنان دورنمای سخت و ترسناک و مخالفت اطرافیان مانع آن نشد که خورشید قدم در راه بیبازگشت نگذارد. او آنقدر به خود اطمینان داشت و دارای اعتماد به نفس بالا بود که حتی اجازه نداد سپاه پدر همراه او رود. او مصمم بود که بدون اتکا به هیچ نیروی بیرونی به رٶیایش برسد و آرمانش را تحقق بخشد.
🔻نخستین برخورد او با دشمن در کنارچشمهای رخ داد که برای استراحت در آن آرمیده بود. بهناگاه صدای رعد و برق و ابرهای سیاه، آسمان را فرا گرفت. در همین هنگام، دیو تنومندی سر راه خورشید قرارگرفت و با "گرزی که از سه سنگ آسیاب" درست شده بود، به او حمله کرد.خورشید به مصاف دیو رفت و سرانجام او را کشت و به راه خود ادامه داد. کمی بعد در دهانه یک غار صدای ضجه زنی را شنید که توسط دیوان زندانی شده بود. او بی هیچ ترس و واهمهای داخل غار شد و زن را که "قمرناز" نام داشت از دست دیوان آزاد کرد. زن که نگران دستدرازی این مرد غریبه بود به او گفت: نامزد دارد و خورشید پاسخ داد: " دو کار، فرض محالاند: یکی جوانمردی که نامردی کند و دیگر نامردی که جوانمردی کند و ادامه داد، من جوانمرد هستم و نامردی نخواهم کرد". آن دو از غار بیرون آمدند و به گردنهای صعبالعبور رسیدند که اژدهایی بزرگ در کمین آنان نشسته بود.خورشید لگام اسبش را به قمرناز داد و تیرش را به سوی اژدها انداخت و او را دو نیمه کرد و به زمین افکند. قمرناز به او گفت که تاکنون زال و رستم و فرزندان و نوادگان آنان نتوانستهاند از ترس اژدها از این گردنه عبور کنند و حالا این افتخار، نخستین بار نصیب خورشید شده است. خورشید و قمرناز به راه خود ادامه دادند تا به کاخ باشکوه بهروز، پادشاه "ختن" رسیدند.نگهبانان،جلوی آنان را گرفتند.خورشید گفت: "ما غریبه و مهمان شماییم "، اما آنان نه تنها مهمانداری نکردند، بلکه شمشیر کشیدند و خورشید هم در نبردی نابرابر همه آنان را کشت و پس از شکست سپاه ختن با بهروز تن به تن جنگید و او را زمین زد. بهروز به او گفت که دو سال پیش دیوان، نامزدش را که دختر پادشاه "ختا" است، ربودهاند و التماس کرد او را نکشد، تا رهایی او را ببیند.خورشید وقتی فهمید قمرناز زن اوست با نادیده گرفتن آزارهایی که از بهروز و سپاهش دیده بود، گفت: "ای برادر! بلند شو که نامزدت کنار چشمه است و من او را از دست دیو رها کردهام".
🔻بهروز به پاس این کار قول داد که به همراه خورشید به دربار چین رود و به او در تحقق رٶیایش کمک کند.خورشید در دروازه چین با "فغفور"، سپهسالار خاقان روبرو شد که با لشکریانش به جنگ او آمده بود، اما او را هم کشت و سپاهش را تارومار کرد. سرانجام خاقان که تنها مانده بود به جنگ خورشید رفت، اما خورشید که نمیخواست پدر دختری را که قرار بود زنش شود بکشد، از اسب پیاده شد و به او ادای احترام کرد. بهروز، پادشاه ختن و پدرزن او، پادشاه ختا هم از خاقان چین خواستند به ازدواج دخترش با خورشید رضایت دهد.او هم پذیرفت و خورشید با خرامان به سرزمین پدری برگشت و پس از فوت عادل و خاقان، حاکم شرق و غرب شد.
🔻و امروز هم حکایت خورشید هرکی و کسان دیگری که قرار بود خورشید مردم خود شوند، نقل خاص و عام است و البته که نیازی به توضیح من ندارد...
@kurdistanname
رٶیاهایی که روزبهروز کوچک و کوچکتر میشوند.
✍ اسماعیل شمس
🔻تاریخ یک قوم و ملت تنها جنگها و صلحها و واقعیتهای عینی نیست، بلکه بیشتر از آن؛ اندیشهها، ذهنیات، آرزوها و رٶیاها و حتی قهرمانی خیالی که قرار است آن رویاها را محقق کند؛ هم هست. تاریخ کرد و کردستان هم سرشار از افسانهها و قصههایی است که رویاهای این مردم در طول تاریخ و فرایند تغییر و تحول آنها را در خود جای دادهاند.
خورشید خاور افسانهای عاشقانه است که قرنها در جایجای کردستان و به گویشهای مختلف زبان کردی در میان مردم نقل شده و سینهبه سینه به دوران ما رسیده است. یک نسخه از این منظومه که به زبان کردی گورانی و توسط فردی به نام مصطفی کردستانی سروده شده حدود یکصد سال پیش در چاپخانه مکتبة العربیه بغداد به چاپ رسیده است.امروزه هم دهها نسخه دیگر از آن از ایلام تا اشنویه و از آنجا تا موصل در دسترس است.
🔻خورشید، فرزند "عادل"، پادشاه قدرتمند باختر بود که قلمرو حکومتش "از ماه تا ماهی" است. خورشید نه تنها به قدرت و قلمرو پدر در غرب قانع نیست، بلکه در آرزوی بهدست آوردن قلمرو شرق است که نماد آن دختر اسطورهای خاقان چین به نام خرامان است؛ دختری که در طالع او نوشته شده است که یک روز با شجاعترین، عاقلترین، عاشقترین و پاکدامنترین انسان روی گیتی ازدواج خواهد کرد. چین در تفکر مردمان قدیم نماد دورترین و غیرقابل دسترسترین نقطه جهان بود و سرانجام هر رویایی به آن ختم میشد. در فرهنگ کردی هم مسیر رسیدن به چین به راه "هات و نَهات" شهرت داشت؛ یعنی راهی یکطرفه که برگشتی در آن متصور نبود. با وجود این، چنان دورنمای سخت و ترسناک و مخالفت اطرافیان مانع آن نشد که خورشید قدم در راه بیبازگشت نگذارد. او آنقدر به خود اطمینان داشت و دارای اعتماد به نفس بالا بود که حتی اجازه نداد سپاه پدر همراه او رود. او مصمم بود که بدون اتکا به هیچ نیروی بیرونی به رٶیایش برسد و آرمانش را تحقق بخشد.
🔻نخستین برخورد او با دشمن در کنارچشمهای رخ داد که برای استراحت در آن آرمیده بود. بهناگاه صدای رعد و برق و ابرهای سیاه، آسمان را فرا گرفت. در همین هنگام، دیو تنومندی سر راه خورشید قرارگرفت و با "گرزی که از سه سنگ آسیاب" درست شده بود، به او حمله کرد.خورشید به مصاف دیو رفت و سرانجام او را کشت و به راه خود ادامه داد. کمی بعد در دهانه یک غار صدای ضجه زنی را شنید که توسط دیوان زندانی شده بود. او بی هیچ ترس و واهمهای داخل غار شد و زن را که "قمرناز" نام داشت از دست دیوان آزاد کرد. زن که نگران دستدرازی این مرد غریبه بود به او گفت: نامزد دارد و خورشید پاسخ داد: " دو کار، فرض محالاند: یکی جوانمردی که نامردی کند و دیگر نامردی که جوانمردی کند و ادامه داد، من جوانمرد هستم و نامردی نخواهم کرد". آن دو از غار بیرون آمدند و به گردنهای صعبالعبور رسیدند که اژدهایی بزرگ در کمین آنان نشسته بود.خورشید لگام اسبش را به قمرناز داد و تیرش را به سوی اژدها انداخت و او را دو نیمه کرد و به زمین افکند. قمرناز به او گفت که تاکنون زال و رستم و فرزندان و نوادگان آنان نتوانستهاند از ترس اژدها از این گردنه عبور کنند و حالا این افتخار، نخستین بار نصیب خورشید شده است. خورشید و قمرناز به راه خود ادامه دادند تا به کاخ باشکوه بهروز، پادشاه "ختن" رسیدند.نگهبانان،جلوی آنان را گرفتند.خورشید گفت: "ما غریبه و مهمان شماییم "، اما آنان نه تنها مهمانداری نکردند، بلکه شمشیر کشیدند و خورشید هم در نبردی نابرابر همه آنان را کشت و پس از شکست سپاه ختن با بهروز تن به تن جنگید و او را زمین زد. بهروز به او گفت که دو سال پیش دیوان، نامزدش را که دختر پادشاه "ختا" است، ربودهاند و التماس کرد او را نکشد، تا رهایی او را ببیند.خورشید وقتی فهمید قمرناز زن اوست با نادیده گرفتن آزارهایی که از بهروز و سپاهش دیده بود، گفت: "ای برادر! بلند شو که نامزدت کنار چشمه است و من او را از دست دیو رها کردهام".
🔻بهروز به پاس این کار قول داد که به همراه خورشید به دربار چین رود و به او در تحقق رٶیایش کمک کند.خورشید در دروازه چین با "فغفور"، سپهسالار خاقان روبرو شد که با لشکریانش به جنگ او آمده بود، اما او را هم کشت و سپاهش را تارومار کرد. سرانجام خاقان که تنها مانده بود به جنگ خورشید رفت، اما خورشید که نمیخواست پدر دختری را که قرار بود زنش شود بکشد، از اسب پیاده شد و به او ادای احترام کرد. بهروز، پادشاه ختن و پدرزن او، پادشاه ختا هم از خاقان چین خواستند به ازدواج دخترش با خورشید رضایت دهد.او هم پذیرفت و خورشید با خرامان به سرزمین پدری برگشت و پس از فوت عادل و خاقان، حاکم شرق و غرب شد.
🔻و امروز هم حکایت خورشید هرکی و کسان دیگری که قرار بود خورشید مردم خود شوند، نقل خاص و عام است و البته که نیازی به توضیح من ندارد...
@kurdistanname
❤13
ساده نباشیم و فریب نخوریم ، نفوذ جور دیگری است!
🔹خلاصه اش در يك جمله این است؛
🔹حذف صلاحيت هاي حرفه ای و شخصيت هاي كليدي توانمند و جایگزیني با افراد ظاهرا مؤمن و انقلابي اما ناتوان و ناصالح، يعني بهترين فرصت براي رياكاران و چاپلوسانی که با تظاهر خود را به مقامات بالا نزديك مي کنند.
✍🏻محمدرضا زائری
@salehnikbakht
🔹خلاصه اش در يك جمله این است؛
🔹حذف صلاحيت هاي حرفه ای و شخصيت هاي كليدي توانمند و جایگزیني با افراد ظاهرا مؤمن و انقلابي اما ناتوان و ناصالح، يعني بهترين فرصت براي رياكاران و چاپلوسانی که با تظاهر خود را به مقامات بالا نزديك مي کنند.
✍🏻محمدرضا زائری
@salehnikbakht
👍3
Forwarded from جامعه نو
#الف
🏷 صحتِ ضد
🖊 سیدعلی هاشمی | تحریریۀ جامعهنو:
یکی از تکراریترین اقداماتِ حکومت، کنترل روایت است. ترفندی که هر روزه و تقریباً در مواجهه با هر موضوع سراغ آن میرود و (به اقتضای بیکفایتی و ناکارآمدیاش) آنقدر بد و بیرویه از آن استفاده کرده و میکند که دیگر نخنما شده و کار به «صحتِ ضد» رسیده است؛ یعنی معمولاً عکسِ هر چه بگوید، درست است!
رسیدن به این نقطه، هم معلولِ استفادۀ بد و بیرویه و هم نتیجۀ آگاهیِ روزافزونِ جامعه است. زمانی روایتها ماه را هم مسخر کرده بودند و بهعنوان حقیقت و واقعیت پذیرفته میشدند اما امروز و به مدد همین اینترنتِ لاجون و شبکههای اجتماعی، آنچه دیده میشود سازندۀ جهان مشترکِ افکار عمومی است که خب لزوماً در راستای اهداف و منافع حکومت و مؤیدِ روایتش نیست. جهان مشترکی که در تضاد کامل با ادعاهای رسمی است؛ تضادی که باعث افزایش شکاف بین حاکمیت و مردم و نیز بیاعتمادیِ روزافزونِ جامعه به حکومت شده است.
ازجمله مواردی که حکومت میل همیشگی به کنترل روایتِ آن دارد، انتخابات است که همیشه دربارۀ مشارکت در آن و نیز آزادی و سلامتِ انتخابات گوش فلک را کر میکند؛ اما در فاحشترین و رسواترین نمونه، سال 88 روایت و ادعای حکومت دربارۀ انتخابات از سوی جامعه با چالش جدی مواجه شد چراکه با واقعیتهای عینی ناهمخوان بود. یا همین انتخاباتِ اخیر که با وجود مشارکتِ بسیار پایین، همچون همیشه پرشور و حماسی توصیف شد اما این بار اساساً مشارکت آنقدر پایین بود که نشود روایت را مثل همیشه کنترل کرد.
وضع اقتصاد و معیشت نمونۀ دیگری از ادعاهاست و روایتهای حکومت اذعان دارند که همیشه رو به بهبود است و تحریمها بر آن اثر ندارد. اخبار و گزارشهای گاهوبیگاه دربارۀ خودکفایی در تولیدِ فلان محصول یا کاهش وابستگی به وارداتِ بهمان کالای اساسی در راستای تأیید همان ادعای بهبود و بیاثری تولید و منتشر میشوند که خب در این زمینه لازم نیست کسی جای دوری برود و وضع زندگیِ هر کس (اعم از مرد و زن و پیر و جوان) مؤیدِ صحتِ ضد است!
در کنار این موارد میتوان به آزادی مطبوعات و آزادی بیان نیز اشاره کرد که با وجود ادعاها، تکلیفِ بررسیِ این مورد با ذکر یک جمله روشن است. آزادیِ پس از بیان نیست!
شلیک به هواپیمای اوکراینی و اعتراضات مردمی نیز شاهد مثالهای دیگری هستند. در ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی جامعه از همان اول میدانست که روایتِ حکومت مخدوش است اما حکومت پس از سه روز تقلا برای کنترل روایت بود که بالاخره دست از تلاشِ مذبوحانه برداشت و شلیک را گردن گرفت و بار دیگر اثبات شد که اصل بر صحتِ ضد است. این شلیک نهفقط به هواپیمای اوکراینی بلکه شلیک به قلب و اعتماد مردم نیز بود.
اعتراضات هم که قصهای تکراری و همیشگی است. حکومت با نسبت دادنِ اعتراضات (از دَم! کدام اعتراض را وارد دانسته؟) و ربط دادنِ معترضان به دشمنان خارجی، سعی در کنترل روایت دارد اما خب کیست که نداند این، دمِدستیترین و نخنماترین برچسب به معترضان و اعتراضات آنهاست و کلیدیترین عبارت برای رهنمون شدنِ ذهنِ جامعه به صحت ضد؛ لذا معمولاً روایت رسمی از اعتراضات، ضمن اینکه با واقعیت در تضاد است در صدد انکارِ اعتراض و معترضان و موضوعِ اعتراض است.
مرور موارد فوق حاکی از آن است که تلاشها برای کنترل روایت نهتنها شکست خورده است بلکه موجب تقویتِ بیشازپیشِ فرضیۀ صحت ضد شده است؛ البته فقط سادهدلان فکر میکنند که این ارادۀ شکستخورده، دست از تلاش برای کنترل روایت برخواهد داشت. در تازهترین نمونه میتوان دید که تجربۀ اخیرِ کشور، بسترِ تلاشِ دوباره شده است و تلاشگران، بیاعتنا به حجمِ عظیم و انکارنشدنیِ واقعیت، راه خود را میروند؛ لکن بر عبث میپایند.
هر چقدر روایتِ انتخابات کنترل شد و اذهان جامعه را به سمتی سوق داد که مطلوبِ حکومت بود، هر چقدر وضع اقتصاد و معیشت خوب است و مردمان و حاکمان دربارهاش همنظرند، هر چقدر آزادیِ بیان قوتِ غالبِ ماست، هر چقدر که «سقوط» هواپیمای اوکراینی کفرِ ابلیس نیست، هر چقدر که دههها اعتراض و اقشارِ مختلفِ معترضان نمادی از وابستگیِ مردم به دشمنانِ خارجیاند و نه حقخواهی و پایمردی، کنترلِ روایتِ تجربۀ اخیر نیز در مُشت است.
این بار اما یک تفاوت بزرگ در کار است. حکومت توانسته با وجود شکست در کنترل روایتِ مسائل داخلی، همچنان و با تکیه به سرکوب پیش بیاید اما تجربۀ اخیر نشان داد که حکومت فاقد ابزارِ مناسب برای مواجهه با این حریف است و لذا باید شکست در کنترلِ روایتِ تجربۀ اخیر را جدی بگیرد چراکه تلاش برای کنترل این روایت و بیتوجهی به واقعیت، پاییدن بر عبث است و مخاطرۀ عدم در پیش.
🆔@jameeno
🏷 صحتِ ضد
🖊 سیدعلی هاشمی | تحریریۀ جامعهنو:
یکی از تکراریترین اقداماتِ حکومت، کنترل روایت است. ترفندی که هر روزه و تقریباً در مواجهه با هر موضوع سراغ آن میرود و (به اقتضای بیکفایتی و ناکارآمدیاش) آنقدر بد و بیرویه از آن استفاده کرده و میکند که دیگر نخنما شده و کار به «صحتِ ضد» رسیده است؛ یعنی معمولاً عکسِ هر چه بگوید، درست است!
رسیدن به این نقطه، هم معلولِ استفادۀ بد و بیرویه و هم نتیجۀ آگاهیِ روزافزونِ جامعه است. زمانی روایتها ماه را هم مسخر کرده بودند و بهعنوان حقیقت و واقعیت پذیرفته میشدند اما امروز و به مدد همین اینترنتِ لاجون و شبکههای اجتماعی، آنچه دیده میشود سازندۀ جهان مشترکِ افکار عمومی است که خب لزوماً در راستای اهداف و منافع حکومت و مؤیدِ روایتش نیست. جهان مشترکی که در تضاد کامل با ادعاهای رسمی است؛ تضادی که باعث افزایش شکاف بین حاکمیت و مردم و نیز بیاعتمادیِ روزافزونِ جامعه به حکومت شده است.
ازجمله مواردی که حکومت میل همیشگی به کنترل روایتِ آن دارد، انتخابات است که همیشه دربارۀ مشارکت در آن و نیز آزادی و سلامتِ انتخابات گوش فلک را کر میکند؛ اما در فاحشترین و رسواترین نمونه، سال 88 روایت و ادعای حکومت دربارۀ انتخابات از سوی جامعه با چالش جدی مواجه شد چراکه با واقعیتهای عینی ناهمخوان بود. یا همین انتخاباتِ اخیر که با وجود مشارکتِ بسیار پایین، همچون همیشه پرشور و حماسی توصیف شد اما این بار اساساً مشارکت آنقدر پایین بود که نشود روایت را مثل همیشه کنترل کرد.
وضع اقتصاد و معیشت نمونۀ دیگری از ادعاهاست و روایتهای حکومت اذعان دارند که همیشه رو به بهبود است و تحریمها بر آن اثر ندارد. اخبار و گزارشهای گاهوبیگاه دربارۀ خودکفایی در تولیدِ فلان محصول یا کاهش وابستگی به وارداتِ بهمان کالای اساسی در راستای تأیید همان ادعای بهبود و بیاثری تولید و منتشر میشوند که خب در این زمینه لازم نیست کسی جای دوری برود و وضع زندگیِ هر کس (اعم از مرد و زن و پیر و جوان) مؤیدِ صحتِ ضد است!
در کنار این موارد میتوان به آزادی مطبوعات و آزادی بیان نیز اشاره کرد که با وجود ادعاها، تکلیفِ بررسیِ این مورد با ذکر یک جمله روشن است. آزادیِ پس از بیان نیست!
شلیک به هواپیمای اوکراینی و اعتراضات مردمی نیز شاهد مثالهای دیگری هستند. در ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی جامعه از همان اول میدانست که روایتِ حکومت مخدوش است اما حکومت پس از سه روز تقلا برای کنترل روایت بود که بالاخره دست از تلاشِ مذبوحانه برداشت و شلیک را گردن گرفت و بار دیگر اثبات شد که اصل بر صحتِ ضد است. این شلیک نهفقط به هواپیمای اوکراینی بلکه شلیک به قلب و اعتماد مردم نیز بود.
اعتراضات هم که قصهای تکراری و همیشگی است. حکومت با نسبت دادنِ اعتراضات (از دَم! کدام اعتراض را وارد دانسته؟) و ربط دادنِ معترضان به دشمنان خارجی، سعی در کنترل روایت دارد اما خب کیست که نداند این، دمِدستیترین و نخنماترین برچسب به معترضان و اعتراضات آنهاست و کلیدیترین عبارت برای رهنمون شدنِ ذهنِ جامعه به صحت ضد؛ لذا معمولاً روایت رسمی از اعتراضات، ضمن اینکه با واقعیت در تضاد است در صدد انکارِ اعتراض و معترضان و موضوعِ اعتراض است.
مرور موارد فوق حاکی از آن است که تلاشها برای کنترل روایت نهتنها شکست خورده است بلکه موجب تقویتِ بیشازپیشِ فرضیۀ صحت ضد شده است؛ البته فقط سادهدلان فکر میکنند که این ارادۀ شکستخورده، دست از تلاش برای کنترل روایت برخواهد داشت. در تازهترین نمونه میتوان دید که تجربۀ اخیرِ کشور، بسترِ تلاشِ دوباره شده است و تلاشگران، بیاعتنا به حجمِ عظیم و انکارنشدنیِ واقعیت، راه خود را میروند؛ لکن بر عبث میپایند.
هر چقدر روایتِ انتخابات کنترل شد و اذهان جامعه را به سمتی سوق داد که مطلوبِ حکومت بود، هر چقدر وضع اقتصاد و معیشت خوب است و مردمان و حاکمان دربارهاش همنظرند، هر چقدر آزادیِ بیان قوتِ غالبِ ماست، هر چقدر که «سقوط» هواپیمای اوکراینی کفرِ ابلیس نیست، هر چقدر که دههها اعتراض و اقشارِ مختلفِ معترضان نمادی از وابستگیِ مردم به دشمنانِ خارجیاند و نه حقخواهی و پایمردی، کنترلِ روایتِ تجربۀ اخیر نیز در مُشت است.
این بار اما یک تفاوت بزرگ در کار است. حکومت توانسته با وجود شکست در کنترل روایتِ مسائل داخلی، همچنان و با تکیه به سرکوب پیش بیاید اما تجربۀ اخیر نشان داد که حکومت فاقد ابزارِ مناسب برای مواجهه با این حریف است و لذا باید شکست در کنترلِ روایتِ تجربۀ اخیر را جدی بگیرد چراکه تلاش برای کنترل این روایت و بیتوجهی به واقعیت، پاییدن بر عبث است و مخاطرۀ عدم در پیش.
🆔@jameeno
4_6019386168443935237_250712_115901.pdf
595 KB
گزارش رسوا کننده جنایات رژیم اسرائیل و دولت امریکا در سرزمینهای اشغالی فلسطین
@salehnikbakht
@salehnikbakht
❤2👎1😭1
دنبال چه شرّی هستید؟
ابوالفضل ظهرهوند نمایندۀ مجلس: "پزشکیان وحشتناکه، از خون حسین تا ژن هخامنشی رو به باد داد!"
اولاً، این چه طرز صحبت از طرف یک عضو مجلس است؟
ثانیاً، خون حسین چه ربطی به ژن هخامنشی دارد؟
ثالثاً، هر دوی اینها چه ربطی به افکار و رفتار افراطی و خارج از نزاکت امثال شما دارد؟
رابعاً، ادای ملی-مذهبی در آوردن از این نوع طرزفکر برنمیآید!
خامساً، با این نوع سخنان تحریکآمیز، دنبال چه شری میگردید؟
#احمد_زیدآبادی
@salehnikbakht
ابوالفضل ظهرهوند نمایندۀ مجلس: "پزشکیان وحشتناکه، از خون حسین تا ژن هخامنشی رو به باد داد!"
اولاً، این چه طرز صحبت از طرف یک عضو مجلس است؟
ثانیاً، خون حسین چه ربطی به ژن هخامنشی دارد؟
ثالثاً، هر دوی اینها چه ربطی به افکار و رفتار افراطی و خارج از نزاکت امثال شما دارد؟
رابعاً، ادای ملی-مذهبی در آوردن از این نوع طرزفکر برنمیآید!
خامساً، با این نوع سخنان تحریکآمیز، دنبال چه شری میگردید؟
#احمد_زیدآبادی
@salehnikbakht
❤5🤣3
✍به کی شکایت بریم؟
اخباری را شنیدم و خواندم که ژاپن بار دیگر مرزهای فناوری را درنوردید؛ رکورد جهانی سرعت اینترنت را با رقم خیرهکنندهی ۱.۰۲ پتابیت در ثانیه شکست. اما دغدغهی پایدارچیها در ایران این است که با آمریکا مذاکره شود یا نشود، باز هم به لایحهای حجاب گیر بدهند یا ندهند؟
فاصلهی بسیار است میان «جهان اول» و «جهان توسعهنیافته». آنجا که اینترنت بستری برای علم، اقتصاد، ثروت و خلاقیت است و جایی که بخش بزرگی از زندگی شهروندان بهخاطر حماقتهای آخرالزمانیِ یک فرقه، صرف یافتن راهی برای گریز از سد فیلترینگ میشود که میتوانست به مطالعهی بیشتر، زندگی و کسبوکار اختصاص یابد.
@salehnikbakht
اخباری را شنیدم و خواندم که ژاپن بار دیگر مرزهای فناوری را درنوردید؛ رکورد جهانی سرعت اینترنت را با رقم خیرهکنندهی ۱.۰۲ پتابیت در ثانیه شکست. اما دغدغهی پایدارچیها در ایران این است که با آمریکا مذاکره شود یا نشود، باز هم به لایحهای حجاب گیر بدهند یا ندهند؟
فاصلهی بسیار است میان «جهان اول» و «جهان توسعهنیافته». آنجا که اینترنت بستری برای علم، اقتصاد، ثروت و خلاقیت است و جایی که بخش بزرگی از زندگی شهروندان بهخاطر حماقتهای آخرالزمانیِ یک فرقه، صرف یافتن راهی برای گریز از سد فیلترینگ میشود که میتوانست به مطالعهی بیشتر، زندگی و کسبوکار اختصاص یابد.
@salehnikbakht
🤬7❤5🤣3💔2👎1
چنگیز چاندار: وقار در یک کلمه
"اگر از من بخواهند امروز را در یک کلمه توصیف کنم، میگویم وقار: ورودشان، ایستادنشان، زمین گذاشتن سلاحهایشان، لحظه سوزاندن، و رفتنشان – همه با هم وقاری باورنکردنی داشت."
چنگیز چاندار، سیاستمدار و روزنامهنگار برجسته ترک، در واکنش به خلع سلاح نمادین حزب کارگران کردستان در سلیمانیه عراق، این لحظه را سرشار از "وقار باورنکردنی" توصیف کرد. او گفت من این کار را عینیت مبارزه میدانم. او گفت این اقدام، که به دنبال فراخوان رهبر آپوعبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ ک ک صورت گرفت، به عنوان گامی مهم در جهت حل مسالمتآمیز "مسئله کرد" و گذار از مبارزه مسلحانه به روشهای سیاسی و دموکراتیک ارزیابی میشود.
@salehnikbakht
"اگر از من بخواهند امروز را در یک کلمه توصیف کنم، میگویم وقار: ورودشان، ایستادنشان، زمین گذاشتن سلاحهایشان، لحظه سوزاندن، و رفتنشان – همه با هم وقاری باورنکردنی داشت."
چنگیز چاندار، سیاستمدار و روزنامهنگار برجسته ترک، در واکنش به خلع سلاح نمادین حزب کارگران کردستان در سلیمانیه عراق، این لحظه را سرشار از "وقار باورنکردنی" توصیف کرد. او گفت من این کار را عینیت مبارزه میدانم. او گفت این اقدام، که به دنبال فراخوان رهبر آپوعبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ ک ک صورت گرفت، به عنوان گامی مهم در جهت حل مسالمتآمیز "مسئله کرد" و گذار از مبارزه مسلحانه به روشهای سیاسی و دموکراتیک ارزیابی میشود.
@salehnikbakht
❤19👍2
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
چه وحشتناک!
گویا مهدی محمدی مشاور رئیس مجلس این تصویر را به عنوان تهدیدی علیه اسرائیل منتشر کرده است.
مشکل این کار فقط تعارض آن با سیاست رسمی نظام مبنی بر حرمت شرعی تولید و استفاده از سلاح هستهای و ایجاد زمینهای برای پیشبرد سیاست تبلیغی اسرائیل نیست، بلکه نقاط تعیینشده برای هدف قرار گرفتن هم هست!
در این تصویر، بمبهای هستهای درست کرانهٔباختری و بیتالمقدس را مورد هدف قرار داده است !
همهٔ این هزینهها قرار بود به قصد رهایی فلسطینیها از اشغال اسرائیل و آزادی بیتالمقدس پرداخته شود یا برای نابودی هر دوی آنها با کیفیتی که آقای محمدی ترسیم کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گویا مهدی محمدی مشاور رئیس مجلس این تصویر را به عنوان تهدیدی علیه اسرائیل منتشر کرده است.
مشکل این کار فقط تعارض آن با سیاست رسمی نظام مبنی بر حرمت شرعی تولید و استفاده از سلاح هستهای و ایجاد زمینهای برای پیشبرد سیاست تبلیغی اسرائیل نیست، بلکه نقاط تعیینشده برای هدف قرار گرفتن هم هست!
در این تصویر، بمبهای هستهای درست کرانهٔباختری و بیتالمقدس را مورد هدف قرار داده است !
همهٔ این هزینهها قرار بود به قصد رهایی فلسطینیها از اشغال اسرائیل و آزادی بیتالمقدس پرداخته شود یا برای نابودی هر دوی آنها با کیفیتی که آقای محمدی ترسیم کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
🤣6❤1👎1
Forwarded from هممیهن
اروپا: اقدام ترامپ غیرمحترمانه و بیشرمانه است /این یک سیلی به صورت مذاکرات است، تلافی میکنیم....
برند لانژه، رئیس کمیته تجاری در پارلمان اروپا:
🔹اروپا بیش از سه هفته مذاکرات فشردهای با واشنگتن انجام داد و امتیازاتی داد اما «افزایش تعرفهها از ۲۰ درصد به ۳۰ درصد اقدامی غیرمحترمانه و بیشرمانه است.
🔹تعرفههای آمریکا «یک سیلی به صورت مذاکرات است. این شیوه درستی برای رفتار با یک شریک تجاری نیست.
🔹ما اولین مرحله اقدامات متقابل را به تعویق انداختیم اما اکنون کاملا یقین یافتهام که این اقدامات باید فورا اجرا شود.
@hammihanonline
برند لانژه، رئیس کمیته تجاری در پارلمان اروپا:
🔹اروپا بیش از سه هفته مذاکرات فشردهای با واشنگتن انجام داد و امتیازاتی داد اما «افزایش تعرفهها از ۲۰ درصد به ۳۰ درصد اقدامی غیرمحترمانه و بیشرمانه است.
🔹تعرفههای آمریکا «یک سیلی به صورت مذاکرات است. این شیوه درستی برای رفتار با یک شریک تجاری نیست.
🔹ما اولین مرحله اقدامات متقابل را به تعویق انداختیم اما اکنون کاملا یقین یافتهام که این اقدامات باید فورا اجرا شود.
@hammihanonline
🤣2
Forwarded from کانال شخصی یاشار سلطانی
🔻از ناف ترامپ تا زمینخواری: پایان خط ژست انقلابی نمایی!
صداوسیما چند وقتی است که یک بی اعتقاد و بیپرنسیب را بعنوان کارشناس دعوت میکند که یک روز ناف ترامپ را نشانه میگیرد و روز دیگر ۵ هدف پهبادی در اروپا را مطرح میکند!
هدف اصلیش را خدا میداند و احتمالا کافرمای واقعیش
در هشت سال جنگ، ایشان از نزدیکی خط مقدم برای گرفتن عکس یادگاری هم رد نشده
داماد او هم که مدام پایش را روی سیم اینترنت میگذارد.
مردم دیگر تحمل این حد حماقت و پرداخت تاوان برای ژست انقلابی آقایان را ندارند.
اگر حاکمیت توان مقابله با تفکر #آغلیون در صداوسیما را ندارد، افکار عمومی را با #زمین_خواری و #فسادش آشنا کنیم تا عمق اعتقادش به آرمانهای نظام ثابت شود.
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
صداوسیما چند وقتی است که یک بی اعتقاد و بیپرنسیب را بعنوان کارشناس دعوت میکند که یک روز ناف ترامپ را نشانه میگیرد و روز دیگر ۵ هدف پهبادی در اروپا را مطرح میکند!
هدف اصلیش را خدا میداند و احتمالا کافرمای واقعیش
در هشت سال جنگ، ایشان از نزدیکی خط مقدم برای گرفتن عکس یادگاری هم رد نشده
داماد او هم که مدام پایش را روی سیم اینترنت میگذارد.
مردم دیگر تحمل این حد حماقت و پرداخت تاوان برای ژست انقلابی آقایان را ندارند.
اگر حاکمیت توان مقابله با تفکر #آغلیون در صداوسیما را ندارد، افکار عمومی را با #زمین_خواری و #فسادش آشنا کنیم تا عمق اعتقادش به آرمانهای نظام ثابت شود.
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
👍8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅توصیه می شود این ویدئو رو ببینید
@salehnikbakht
@salehnikbakht
😭1