🔴 اعتراضات خیابانی همچنان ادامه دارد
امروز ۲۶ خرداد در کنار چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران شهرداری زاهدان، گروههای دیگری برای پیگیری مطالبات صنفیشان راه نیابان را برگزیدند.
بازنشستگان کشوری در اعتراض به عدم اجرای همسانسازی دستمزدها و دیگر مطالباتشان در مقابل دفتر نماینده مجلس همدان دست به تجمع زدند.
همچنین متقاضیان مسکن ملی کوی کوثر در اراک، در اعتراض به قیمتگذاری ناعادلانه، تاخیر در تحویل و دیگر مشکلات این طرح مقابل استاندارای استان مرکزی دست به تجمع زدند.
#اعتراضات_بازنشستگان
#حق_مسکن
#همدان
#اراک
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
امروز ۲۶ خرداد در کنار چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران شهرداری زاهدان، گروههای دیگری برای پیگیری مطالبات صنفیشان راه نیابان را برگزیدند.
بازنشستگان کشوری در اعتراض به عدم اجرای همسانسازی دستمزدها و دیگر مطالباتشان در مقابل دفتر نماینده مجلس همدان دست به تجمع زدند.
همچنین متقاضیان مسکن ملی کوی کوثر در اراک، در اعتراض به قیمتگذاری ناعادلانه، تاخیر در تحویل و دیگر مشکلات این طرح مقابل استاندارای استان مرکزی دست به تجمع زدند.
#اعتراضات_بازنشستگان
#حق_مسکن
#همدان
#اراک
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 کف خیابان یا پای صندوق
✔️ از بانشستگان بیاموزیم
امروز یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، مطابق دیگر یکشنبههای اعتراضی، بازنشستگان تأمین اجتماعی در خوزستان و شوش و کرمانشاه آمدند تا به ما یادآوری کنند «فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون».
این استمرار بازنشستگان به مبارزهی طبقاتی در خیابان در هنگامهای که حتی برخی مدافعان دیروزی «زن، زندگی، آزادی» امروز دم از ضرورت شرکت در انتخابات میزنند، جای تأمل بسیاری برای «ما»ی افسرده و ناامید دارد.
همچنان میگوییم که باید از بازنشستگان، سازماندهی و استمرار در مبارزه را آموخت.
#جنبش_بازنشستگان
#تأمین_اجتماعی
#یکشنبههای_اعتراضی
#خیابان
#صندوق_رأی
@sarkhatism
✔️ از بانشستگان بیاموزیم
امروز یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، مطابق دیگر یکشنبههای اعتراضی، بازنشستگان تأمین اجتماعی در خوزستان و شوش و کرمانشاه آمدند تا به ما یادآوری کنند «فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون».
این استمرار بازنشستگان به مبارزهی طبقاتی در خیابان در هنگامهای که حتی برخی مدافعان دیروزی «زن، زندگی، آزادی» امروز دم از ضرورت شرکت در انتخابات میزنند، جای تأمل بسیاری برای «ما»ی افسرده و ناامید دارد.
همچنان میگوییم که باید از بازنشستگان، سازماندهی و استمرار در مبارزه را آموخت.
#جنبش_بازنشستگان
#تأمین_اجتماعی
#یکشنبههای_اعتراضی
#خیابان
#صندوق_رأی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 چرا میگوییم دموکراسی لیبرال مدتهاست بیحیثیت شده؟
گروه نویسندگان #سرخط
جریان «مبادلهی حمید نوری» نشان داد که برجستهترین خصلتویژهای که دموکراسی غربی به آن اتکا میکرد، یعنی «استقلال دستگاه قضایی»، شوخیای بیش نیست. دادگاهی که دو سال برای آن وقت صرف شد و جُرم متهمش در خصوص «جنایت علیه بشریت» محرز شد، به سادگی با یک مبادله مجازاتش دود شد و به هوا رفت.
امروز معنای دموکراسی انتخاباتی در آمریکا برای رأیدهندگانش این است که باید بین یک پیرمرد جنایتکار (بایدن) و یک پیرمرد متجاوز نژادپرست (ترامپ) یکی را انتخاب کنند.
از صندوقهای رأی اروپایی، یکی پس از دیگری راستهای ضدمهاجر بیرون میزند.
در هندوستان «مودی»، رئیس جمهوری فاشیست برای بار سوم رأی میآورد.
در تهران مضحکتر از هر زمانی بین مُشتی دزد و سرکوبگر و ریاکار باید انتخاب کرد.
این منتهی علیه معنای «صندوق رأی» و «استقلال قوا»ست: دموکراسی یعنی اینکه خیلی ساده فاشیستها هم حق دارند انتخاب شوند و ادارهی امور را بهدست گیرند. به این میگویند «سازوکار ابطالگرایی».
در واقع اینجا «دموکراسی» قسمی «روش» برای تحقق «امر دُرُست» نیست، بلکه برای تحقق «ارادهی گاه فاجعهبار اکثریت» است.
باید یک بار برای همیشه برایمان روشن شود که تحقق «عدالت» و «آزادی» از طریق واگذاری امور به عدهای نماینده (چه در قامت «مجلس» و چه در قامت «رئيسجمهور») از طریق «صندوق رأی» نمیگذرد.
مسألهی «دیکتاتوری اکثریت» آن هم در هنگامهای که اصولِ رأیناپذیری چون «آزادی بیان»، «آزادی اجتماعات»، «آزادی احزاب»، «برابری نژادی، جنسیتی و ملیتی»، «عدالت مزدی»، «استاندارد رفاهی برای همگان» و ... به طرفةالعینی با هر بار روی کار آمدن گروهی میتواند از دست برود، در واقع امر سقط دموکراسی است.
#دموکراسی
#صندوق_رأی
#فاشیسم
#حمید_نوری
#استقلال_قوا
#سیاست_حقیقت
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
جریان «مبادلهی حمید نوری» نشان داد که برجستهترین خصلتویژهای که دموکراسی غربی به آن اتکا میکرد، یعنی «استقلال دستگاه قضایی»، شوخیای بیش نیست. دادگاهی که دو سال برای آن وقت صرف شد و جُرم متهمش در خصوص «جنایت علیه بشریت» محرز شد، به سادگی با یک مبادله مجازاتش دود شد و به هوا رفت.
امروز معنای دموکراسی انتخاباتی در آمریکا برای رأیدهندگانش این است که باید بین یک پیرمرد جنایتکار (بایدن) و یک پیرمرد متجاوز نژادپرست (ترامپ) یکی را انتخاب کنند.
از صندوقهای رأی اروپایی، یکی پس از دیگری راستهای ضدمهاجر بیرون میزند.
در هندوستان «مودی»، رئیس جمهوری فاشیست برای بار سوم رأی میآورد.
در تهران مضحکتر از هر زمانی بین مُشتی دزد و سرکوبگر و ریاکار باید انتخاب کرد.
این منتهی علیه معنای «صندوق رأی» و «استقلال قوا»ست: دموکراسی یعنی اینکه خیلی ساده فاشیستها هم حق دارند انتخاب شوند و ادارهی امور را بهدست گیرند. به این میگویند «سازوکار ابطالگرایی».
در واقع اینجا «دموکراسی» قسمی «روش» برای تحقق «امر دُرُست» نیست، بلکه برای تحقق «ارادهی گاه فاجعهبار اکثریت» است.
باید یک بار برای همیشه برایمان روشن شود که تحقق «عدالت» و «آزادی» از طریق واگذاری امور به عدهای نماینده (چه در قامت «مجلس» و چه در قامت «رئيسجمهور») از طریق «صندوق رأی» نمیگذرد.
مسألهی «دیکتاتوری اکثریت» آن هم در هنگامهای که اصولِ رأیناپذیری چون «آزادی بیان»، «آزادی اجتماعات»، «آزادی احزاب»، «برابری نژادی، جنسیتی و ملیتی»، «عدالت مزدی»، «استاندارد رفاهی برای همگان» و ... به طرفةالعینی با هر بار روی کار آمدن گروهی میتواند از دست برود، در واقع امر سقط دموکراسی است.
#دموکراسی
#صندوق_رأی
#فاشیسم
#حمید_نوری
#استقلال_قوا
#سیاست_حقیقت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 در غیاب سازماندهی، مردم خسته رأی میدهند!
این روزها بین تحریمکنندگان و شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری پای یادآوری «آنچه در ۸۸ شد» تا «خون کشتهشدگان جنبشها» و «خیانت اصلاحطلبان» و غیره هست.
اما این یادآوریها برای مردمانی که «آلترناتیو»ی در پیش روی خود نمیبینند و جسارت و حوصلهی «سازماندهی» هم ندارند، امری بازدارنده مبتنی بر «عذاب وجدان» نمیتواند باشد؛ چه اینکه به زعم شرکتکنندگان، از قضا به خاطر پایمال نشدن آن خونها باید پای صندوق رأی رفت.
به «فرانسه» بنگریم، امروز چه در آنجا رخ داده؟
وجود سالها سنتِ مبارزاتی رادیکال، دهها حزب چپ، اتحادیههای کارگری و انواع و اقسام جریانهای آنارشیست و معترض، نتوانسته است که مردم عادی را از اقبال نشان دادن به «راستِ شبه فاشیست» بازدارد.
حالا امروز فاشیستها در خیابانهای اروپا رژه میروند و برای مبارزان راه عدالت و آزادی خط و نشان میکشند.
پاسخ این وضعیت، روشن اما از حیث عملی پیچیده است:
سازماندهیهای غیر مؤثر که عموما خود را در هیأت تظاهراتهای هر از چندی علنی نشان میدهد، نمیتواند «استمراری» را علیه وضع موجود بسازد.
در این زمانه «سیاستورزی» به شکل یک فعالیت «فوق برنامه» نمیتواند برانگیزانندهی تودهی خاکستری مردم باشد. باید به شکلی تمام وقت و حرفهای برای کار رادیکالِ ضد وضع موجود وقت گذاشت:
- کادرسازی
- تولید جزوات استراتژيک
- ترویج مبارزهی قهرآمیز
- سازماندهی مخفی
- خطدهی مستمر به مردم بازندهی منطقِ استثماری-ستمگرانهی وضع موجود
ترسیم چشماندازهای آلترناتیو با مشارکت خود مردم
تنها به میانجی چنین سازوکارهایی است که میتوان «ارتجاع سازمانیافته»ی فعلی در هر گوشهای از جهان را مغلوب ساخت. در برابر سازماندهی ضدانقلابی باید سازماندهی انقلابی کرد.
بدون سازماندهی تنها «صندوق رأی» است که جای چشماندازی آلترناتیو را در مردمک چشمان ما اشغال میکند.
#انتخابات
#سازماندهی
#انقلاب
#آلترناتیو
#دموکراسی
#سیاستورزی
@sarkhatism
این روزها بین تحریمکنندگان و شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری پای یادآوری «آنچه در ۸۸ شد» تا «خون کشتهشدگان جنبشها» و «خیانت اصلاحطلبان» و غیره هست.
اما این یادآوریها برای مردمانی که «آلترناتیو»ی در پیش روی خود نمیبینند و جسارت و حوصلهی «سازماندهی» هم ندارند، امری بازدارنده مبتنی بر «عذاب وجدان» نمیتواند باشد؛ چه اینکه به زعم شرکتکنندگان، از قضا به خاطر پایمال نشدن آن خونها باید پای صندوق رأی رفت.
به «فرانسه» بنگریم، امروز چه در آنجا رخ داده؟
وجود سالها سنتِ مبارزاتی رادیکال، دهها حزب چپ، اتحادیههای کارگری و انواع و اقسام جریانهای آنارشیست و معترض، نتوانسته است که مردم عادی را از اقبال نشان دادن به «راستِ شبه فاشیست» بازدارد.
حالا امروز فاشیستها در خیابانهای اروپا رژه میروند و برای مبارزان راه عدالت و آزادی خط و نشان میکشند.
پاسخ این وضعیت، روشن اما از حیث عملی پیچیده است:
سازماندهیهای غیر مؤثر که عموما خود را در هیأت تظاهراتهای هر از چندی علنی نشان میدهد، نمیتواند «استمراری» را علیه وضع موجود بسازد.
در این زمانه «سیاستورزی» به شکل یک فعالیت «فوق برنامه» نمیتواند برانگیزانندهی تودهی خاکستری مردم باشد. باید به شکلی تمام وقت و حرفهای برای کار رادیکالِ ضد وضع موجود وقت گذاشت:
- کادرسازی
- تولید جزوات استراتژيک
- ترویج مبارزهی قهرآمیز
- سازماندهی مخفی
- خطدهی مستمر به مردم بازندهی منطقِ استثماری-ستمگرانهی وضع موجود
ترسیم چشماندازهای آلترناتیو با مشارکت خود مردم
تنها به میانجی چنین سازوکارهایی است که میتوان «ارتجاع سازمانیافته»ی فعلی در هر گوشهای از جهان را مغلوب ساخت. در برابر سازماندهی ضدانقلابی باید سازماندهی انقلابی کرد.
بدون سازماندهی تنها «صندوق رأی» است که جای چشماندازی آلترناتیو را در مردمک چشمان ما اشغال میکند.
#انتخابات
#سازماندهی
#انقلاب
#آلترناتیو
#دموکراسی
#سیاستورزی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کارگران زیر آوار، کاندیداها سوار قطار
حوالی ساعت ۱۰ صبح امروز در محدوده معدن شماره ۵ شن و ماسه شهرستان شازند، چهار نفر شامل دو راننده کمپرسی و دو راننده بیل مکانیکی که در محل حادثه مشغول فعالیت بودند، زیر آوار ریزش کوه حبس شدند. تا این لحظه پیکر بیجان دو تن از ایشان پیدا شده و تلاش برای نجات دو تن دیگر (در صورتی که زنده باشند) ادامه دارد.
بنا به گزارش خبرگزاریها روز گذشته در محدوده معدن، عملیات انفجار بوده و احتمال اینکه ریزش به علت اصولی نبودن انفجارها و نیز بارشهای شب گذشته اتفاق افتاده باشد وجود دارد.
آدم یاد ماجرای معدن یورت میافتد. طی انفجاری که ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، در معدن زغالسنگ یورت رخ داد ۴۳ معدنچی جان باختند.
آن موقع در جریان گرم شدن تنور گرم انتخابات، این کارگران معدن بودند که جزغاله شدند، و اینک زیر بار بیمسئولیتیها در حال دفن شدن هستند.
کاندیداها سوار بر مزخرفات وعده و وعیدهایشان بر لوکوموتیر رئیسی قاتل مست رقابت بر سر قدرتاند، و این جان کارگران است که هر دم در کوران این انتخابات مضحک، بیمعنا میشود.
#جان_کارگران_ارزش_دارد
#معدن
#شازند
#کاندیدا
#انتخابات
#معدن_یورت
@sarkhatism
حوالی ساعت ۱۰ صبح امروز در محدوده معدن شماره ۵ شن و ماسه شهرستان شازند، چهار نفر شامل دو راننده کمپرسی و دو راننده بیل مکانیکی که در محل حادثه مشغول فعالیت بودند، زیر آوار ریزش کوه حبس شدند. تا این لحظه پیکر بیجان دو تن از ایشان پیدا شده و تلاش برای نجات دو تن دیگر (در صورتی که زنده باشند) ادامه دارد.
بنا به گزارش خبرگزاریها روز گذشته در محدوده معدن، عملیات انفجار بوده و احتمال اینکه ریزش به علت اصولی نبودن انفجارها و نیز بارشهای شب گذشته اتفاق افتاده باشد وجود دارد.
آدم یاد ماجرای معدن یورت میافتد. طی انفجاری که ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، در معدن زغالسنگ یورت رخ داد ۴۳ معدنچی جان باختند.
آن موقع در جریان گرم شدن تنور گرم انتخابات، این کارگران معدن بودند که جزغاله شدند، و اینک زیر بار بیمسئولیتیها در حال دفن شدن هستند.
کاندیداها سوار بر مزخرفات وعده و وعیدهایشان بر لوکوموتیر رئیسی قاتل مست رقابت بر سر قدرتاند، و این جان کارگران است که هر دم در کوران این انتخابات مضحک، بیمعنا میشود.
#جان_کارگران_ارزش_دارد
#معدن
#شازند
#کاندیدا
#انتخابات
#معدن_یورت
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کارگران همچنان مشغول مرگند
در حالی که که هنوز دو نفر از کارگران شاغل در معدن شازند زیر آوار ریزش کوه در حبسند و پیکر بیجان دو نفر دیگر دیروز پیدا شده، امروز بخشی از دیوارهی معدن دوباره ریزش و ادامهی جستجوها برای پیدا کردن دو کارگر مفقودشده را با مشکل مواجه کرده است.
آنچه در میانهی سیاستهای خصوصیسازی، چپاول منابع طبیعی و همکاری تماموکمال دولت با بخش خصوصی برای به جیب زدن سود بیشتر، مطلقا اهمیتی ندارد، ایمنی محیط کار و جان کارگرانی است که نه تنها دستمزد درخوری دریافت نمیکنند، بلکه هر لحظه ممکن است در حین کار به قتل برسند.
#معدن_شازند
#طبقهی_کارگر
#حوادث_کار
#ایمنی_کار
#جمهوری_مرگ
#قتل_طبقاتی
@sarkhatism
در حالی که که هنوز دو نفر از کارگران شاغل در معدن شازند زیر آوار ریزش کوه در حبسند و پیکر بیجان دو نفر دیگر دیروز پیدا شده، امروز بخشی از دیوارهی معدن دوباره ریزش و ادامهی جستجوها برای پیدا کردن دو کارگر مفقودشده را با مشکل مواجه کرده است.
آنچه در میانهی سیاستهای خصوصیسازی، چپاول منابع طبیعی و همکاری تماموکمال دولت با بخش خصوصی برای به جیب زدن سود بیشتر، مطلقا اهمیتی ندارد، ایمنی محیط کار و جان کارگرانی است که نه تنها دستمزد درخوری دریافت نمیکنند، بلکه هر لحظه ممکن است در حین کار به قتل برسند.
#معدن_شازند
#طبقهی_کارگر
#حوادث_کار
#ایمنی_کار
#جمهوری_مرگ
#قتل_طبقاتی
@sarkhatism
Forwarded from فراسوی کندوکاو
فرانسوی کندوکاو - شماره هفتم.pdf
2.1 MB
⭕️ شماره هفتم گاهنامهی #فراسوی_کندوکاو منتشر شد.
فایل پی دی اف این شماره در بالا دسترس مخاطبان است. لطفا #کندوکاو را به دوستان خود معرفی نمایید و برای بهتر شدن نشریه با نظرات و مقالات خود ما را یاری نمایید.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
فایل پی دی اف این شماره در بالا دسترس مخاطبان است. لطفا #کندوکاو را به دوستان خود معرفی نمایید و برای بهتر شدن نشریه با نظرات و مقالات خود ما را یاری نمایید.
#گاهنامهی_فراسوی_کندوکاو
🆔 @farasookandokav
🔴 بازداشت مجدد ایمان دستیار در یاسوج
«ایمان دستیار»، از فعالین مدنی ساکن یاسوج و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، توسط ادارهی اطلاعات یاسوج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
گفته شده دلیل بازداشت وی انتشار مطلبی در اینستاگرام بوده، ولی هنوز در اتهامات وارده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
«دستیار» در طول قیام ژینا، یکبار در سطح شهر و بار دوم پس از احضار به دادسرای یاسوج بازداشت شده و هر دوبار بعد از چند روز با قرار کفالت آزاد شده بود.
#ایمان_دستیار
#یاسوج
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
«ایمان دستیار»، از فعالین مدنی ساکن یاسوج و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، توسط ادارهی اطلاعات یاسوج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
گفته شده دلیل بازداشت وی انتشار مطلبی در اینستاگرام بوده، ولی هنوز در اتهامات وارده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
«دستیار» در طول قیام ژینا، یکبار در سطح شهر و بار دوم پس از احضار به دادسرای یاسوج بازداشت شده و هر دوبار بعد از چند روز با قرار کفالت آزاد شده بود.
#ایمان_دستیار
#یاسوج
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
🔴 انتقال سیروس فتحی به بازداشتگاه ادارهی اطلاعات رشت
«سیروس فتحی،»، همسر زندانی سیاسی «شریفه محمدی»، که روز ۲۲ خردادماه، دو روز پس از برگزاری دادگاه همسرش، در منزل شخصی خود در رشت بازداشت شده است، کماکان در «بازداشت موقت» ادارهی اطلاعات این شهر، تحت بازجویی قرار دارد.
به گفتهی منابع مطلع، دو روز پیش «فتحی» برای بازجویی به یکی از بازداشتگاههای ادارهی اطلاعات رشت منتقل شده و نیروهای امنیتی به خانوادهی وی گفتهاند که به مدت یک هفته سراغی از او نگیرند.
از زمان بازداشت «شریفه محمدی»، سیروس فتحی پیگیر وضعیت او بوده و طول در این مدت چندین بار از طرف مأموران امنیتی تهدید شده بود.
فرزند ۱۲ سالهی این زوج فعال کارگری از زمان بازداشت پدرش در منزل یکی از اقوام خانواده به سر میبرد.
#سیروس_فتحی
#شریفه_محمدی
#رشت
#لاکان
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_ارعاب
@sarkhatism
«سیروس فتحی،»، همسر زندانی سیاسی «شریفه محمدی»، که روز ۲۲ خردادماه، دو روز پس از برگزاری دادگاه همسرش، در منزل شخصی خود در رشت بازداشت شده است، کماکان در «بازداشت موقت» ادارهی اطلاعات این شهر، تحت بازجویی قرار دارد.
به گفتهی منابع مطلع، دو روز پیش «فتحی» برای بازجویی به یکی از بازداشتگاههای ادارهی اطلاعات رشت منتقل شده و نیروهای امنیتی به خانوادهی وی گفتهاند که به مدت یک هفته سراغی از او نگیرند.
از زمان بازداشت «شریفه محمدی»، سیروس فتحی پیگیر وضعیت او بوده و طول در این مدت چندین بار از طرف مأموران امنیتی تهدید شده بود.
فرزند ۱۲ سالهی این زوج فعال کارگری از زمان بازداشت پدرش در منزل یکی از اقوام خانواده به سر میبرد.
#سیروس_فتحی
#شریفه_محمدی
#رشت
#لاکان
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_ارعاب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تا پایان دادن به رنج مضاعف، در کنارشان هستیم.
ده تن از زنان زندانی در زندان اوین در حمایت از بهاییان، نامهای سرگشاده منتشر کردهاند.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
«تضاد در دیدگاه سیاسی و باورهامان مانعی بر حمایت از حق نبوده نیست و نخواهد بود؛ و سکوتمان در برابر ستم اعمال آن را برای رژیم کم هزینه کرده و موجب تکرار و تشدید فشارها خواهد شد.
هموطنان بهائیمان طی دههها استبداد، همواره از تمام حقوق اجتماعی محروم بودهاند. در دههی شصت و با حذف فاجعهبار مخالفان سیاسی و دگراندیشان، نزدیک به سیصد نفر از هموطنان بهائیمان توسط حکومت سربهنیست، مفقودالاثر یا اعدام شدند و هزاران نفر نیز بیبهره از کمترین حقوق اجتماعی از خانههای خود بیرون رانده شدند.
یکی از تکاندهندهترین روایتهایی که از جامعهی بهائی شنیدهایم، مربوط به اجرای حکم ۱۰ زن در دههی شصت است که با هم به قتلگاه برده شدند و در مقابل چشم دیگری به ترتیب اعدام شدند تا آخرینشان که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود که طبق معاهدههای بین المللی کودک محسوب میشود و پیش از بازداشت مشغول به تحصیل بود و تدریس به کودکان خردسال نوجوانی که تنها تضادش با سیستم باور و عقیده ای بود که در زندگی اجتماعیاش نیز نمودی نداشت. با سالها حبس و همزیستی با زنان بهائی و مشاهدهی فشارها و محرومیتهایی که به سبب تفاوت عقیده بر خود و خانوادههایشان تحمیل شد و شنیدن روایتهایشان از گذشته تا کنون و قیاس آن با آنچه همواره بر دگراندیشان تحمیل میشود، درمییابیم که به واقع داستان ما یکیست. ما که همواره به سبب تفاوت دیدگاه سیاسی یا عقیدتی به طرق مختلف از عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی حذفمان کرده اند و برخیمان را از حق حیات محروم نمودهاند.
سلب حق حیات و محروم کردن از حقوق اجتماعی شهروندی مدنی و در پی آن مصادره یا تخریب اموال و داشتههای بهائیان، از دیرباز رخ میداد و به روالی برای سیستم سرکوبگر بدل شد.
شنیدن روایت مادری در یکی از روستاهای شمال ایران که با چهره ای رنجکشیده و کمری خمیده در حین کار بر زمین کشاورزی مورد هجوم تخریبگران قرار گرفته بود و تلاش میکرد ماموران را از تخریب باغ و کاشانهاش منع کند، اندوه بزرگی بود. مادری که فرزندش را در جنگ ایران و عراق از دست داده بود و حالا نیز به سبب عقیدهای مورد کین رژیم، خاکش را، خانهاش را و زمینی که منبع معاش و ماحصل یک عمر زندگیاش بود را ویران، بی،بهره یا از او دریغ کردند.
ما سالها تجربهی زیستن با «مهوش ثابت» و «فریبا کمال آبادی» و دیگر شهروندان بهائی را داشتهایم و بسیار از آنان آموختهایم. علاوه بر آنچه که بر خود و خانوادههایشان به سبب سالها حبس تحمیل شده است، محروم کردن جامعه از حضور و آموزههایشان رنجی گران است.
سکوت ما در برابر این ستم مضاعف بر گروهی از جامعه که حتا زیستنشان نیز به عنوان شهروندان بهائی جرمانگاری شده است این جنایات را برای رژیم کمهزینه کرده است و راه را برای تکرار و تشدید آن هموار مینماید.
تضاد در دیدگاه سیاسی یا باورهامان مانعی نبوده، نیست و نخواهد بود بر حمایت از "حق"، همانگونه که با تضادهای سیاسی و عقیدتی در برابر سرکوب ایستادهایم و کف خیابانهای ایران را به عرصهای برای مطالبهی حق بدل
کردهایم، حال نیز در کنار هم هستیم.
تا پایان دادن به رنج مضاعفی که بر هموطنان بهائیمان تحمیل میشود، در کنارشان ایستادهایم.»
محبوبه رضایی، هستی امیری، سمانه اصغری، سکینه پروانه، مريم يحيوى، ناهید تقوى، نرگس محمدی، آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان و گلرخ ایرایی.
خرداد ۱۴۰۳ بند زنان زندان اوین
#زندانی_سیاسی
#اوین
#شهروندان_بهایی
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
ده تن از زنان زندانی در زندان اوین در حمایت از بهاییان، نامهای سرگشاده منتشر کردهاند.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
«تضاد در دیدگاه سیاسی و باورهامان مانعی بر حمایت از حق نبوده نیست و نخواهد بود؛ و سکوتمان در برابر ستم اعمال آن را برای رژیم کم هزینه کرده و موجب تکرار و تشدید فشارها خواهد شد.
هموطنان بهائیمان طی دههها استبداد، همواره از تمام حقوق اجتماعی محروم بودهاند. در دههی شصت و با حذف فاجعهبار مخالفان سیاسی و دگراندیشان، نزدیک به سیصد نفر از هموطنان بهائیمان توسط حکومت سربهنیست، مفقودالاثر یا اعدام شدند و هزاران نفر نیز بیبهره از کمترین حقوق اجتماعی از خانههای خود بیرون رانده شدند.
یکی از تکاندهندهترین روایتهایی که از جامعهی بهائی شنیدهایم، مربوط به اجرای حکم ۱۰ زن در دههی شصت است که با هم به قتلگاه برده شدند و در مقابل چشم دیگری به ترتیب اعدام شدند تا آخرینشان که نوجوانی زیر ۱۸ سال بود که طبق معاهدههای بین المللی کودک محسوب میشود و پیش از بازداشت مشغول به تحصیل بود و تدریس به کودکان خردسال نوجوانی که تنها تضادش با سیستم باور و عقیده ای بود که در زندگی اجتماعیاش نیز نمودی نداشت. با سالها حبس و همزیستی با زنان بهائی و مشاهدهی فشارها و محرومیتهایی که به سبب تفاوت عقیده بر خود و خانوادههایشان تحمیل شد و شنیدن روایتهایشان از گذشته تا کنون و قیاس آن با آنچه همواره بر دگراندیشان تحمیل میشود، درمییابیم که به واقع داستان ما یکیست. ما که همواره به سبب تفاوت دیدگاه سیاسی یا عقیدتی به طرق مختلف از عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی حذفمان کرده اند و برخیمان را از حق حیات محروم نمودهاند.
سلب حق حیات و محروم کردن از حقوق اجتماعی شهروندی مدنی و در پی آن مصادره یا تخریب اموال و داشتههای بهائیان، از دیرباز رخ میداد و به روالی برای سیستم سرکوبگر بدل شد.
شنیدن روایت مادری در یکی از روستاهای شمال ایران که با چهره ای رنجکشیده و کمری خمیده در حین کار بر زمین کشاورزی مورد هجوم تخریبگران قرار گرفته بود و تلاش میکرد ماموران را از تخریب باغ و کاشانهاش منع کند، اندوه بزرگی بود. مادری که فرزندش را در جنگ ایران و عراق از دست داده بود و حالا نیز به سبب عقیدهای مورد کین رژیم، خاکش را، خانهاش را و زمینی که منبع معاش و ماحصل یک عمر زندگیاش بود را ویران، بی،بهره یا از او دریغ کردند.
ما سالها تجربهی زیستن با «مهوش ثابت» و «فریبا کمال آبادی» و دیگر شهروندان بهائی را داشتهایم و بسیار از آنان آموختهایم. علاوه بر آنچه که بر خود و خانوادههایشان به سبب سالها حبس تحمیل شده است، محروم کردن جامعه از حضور و آموزههایشان رنجی گران است.
سکوت ما در برابر این ستم مضاعف بر گروهی از جامعه که حتا زیستنشان نیز به عنوان شهروندان بهائی جرمانگاری شده است این جنایات را برای رژیم کمهزینه کرده است و راه را برای تکرار و تشدید آن هموار مینماید.
تضاد در دیدگاه سیاسی یا باورهامان مانعی نبوده، نیست و نخواهد بود بر حمایت از "حق"، همانگونه که با تضادهای سیاسی و عقیدتی در برابر سرکوب ایستادهایم و کف خیابانهای ایران را به عرصهای برای مطالبهی حق بدل
کردهایم، حال نیز در کنار هم هستیم.
تا پایان دادن به رنج مضاعفی که بر هموطنان بهائیمان تحمیل میشود، در کنارشان ایستادهایم.»
محبوبه رضایی، هستی امیری، سمانه اصغری، سکینه پروانه، مريم يحيوى، ناهید تقوى، نرگس محمدی، آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان و گلرخ ایرایی.
خرداد ۱۴۰۳ بند زنان زندان اوین
#زندانی_سیاسی
#اوین
#شهروندان_بهایی
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_جنایت
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن برآید
در میانهی سیرک انتخاباتی پیشرو، جمعی از خانوادههای دادخواه کشتهشدگان «قیام ژینا» به مناسبت نوزدهمین سالگرد تولد شهید «ابوالفضل آدینهزاده» گرد هم آمدهاند تا به ما یادآوری کنند که نه میبخشند و نه فراموش میکنند.
یکشنبه، ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
#ابوالفضل_آدینهزاده
#شهید_نمیمیرد
#جمهوری_جنایت
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_بچهکش
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
در میانهی سیرک انتخاباتی پیشرو، جمعی از خانوادههای دادخواه کشتهشدگان «قیام ژینا» به مناسبت نوزدهمین سالگرد تولد شهید «ابوالفضل آدینهزاده» گرد هم آمدهاند تا به ما یادآوری کنند که نه میبخشند و نه فراموش میکنند.
یکشنبه، ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
#ابوالفضل_آدینهزاده
#شهید_نمیمیرد
#جمهوری_جنایت
#جمهوری_سرکوب
#جمهوری_بچهکش
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اولین گامهای پیروزی برای کارگران اعتصابی در پروژههای نفت و گاز
یا تغییر واقعی چگونه رقم میخورد؟
کارگران پروژهای نفت و گاز به رسم چند سال گذشتهی خود بار دیگر در روزهای ابتدایی تابستان در اعتصاب به سر میبرند. از اول تیرماه «کمپین» کارگران پروژهای آغاز شده و تا به امروز دستکم ۱۱۵ شرکت و مرکز در اعتصاب به سر میبرند. برخی برآوردها شمار کارگران اعتصابی را بیش از ۲۰ هزار نفر تخمین میزنند. اصلیترین مطالبهی این دور اعتصابات تغییر روند شغلی کارگران پروژهای به ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت به مانند کارکنان شرکت نفت است. کارگران اعتصابی همچنین با توجه به این که افزایش دستمزد سالانهی اعلام شده از سوی وزارت کار (۳۵ درصد) مطابق با رشد تورم نیست، اعلام کردند افزایش ۳۵ درصدی دستمزد نسبت به سال گذشته را برای ۱۴ روز کار درنظر میگیرند. مطالبهی حذف پیماکاران نیز یکی دیگر از مطالبات این کمپین محسوب میشود.
به یاد داریم که کارگران پروژهای از اولین کمپینهایشان در سال ۱۳۹۹ هرساله بر اتحاد خود افزودند و توانستند با تکیه بر آن مطالبات صنفیشان را یک به یک به چنگ آورند. کارگرانی که تا همین چند سال پیش مجبور بودند در شیفتهای ۲۴ روز کار و ۶ روز استراحت و با دستمزدهای پایین و در شرایطی اسفبار کار کنند، با آغاز کمپینهایشان تواستند از سویی دستمزدهای اعلامی از سوی وزارت کار را بیاثر کنند و پیمانکاران را پای امضای قرارداد با دستمزدهای مد نظر کارگران بکشانند و از سوی دیگر با کمپین موفق ۲۰ – ۱۰ قاعده را به بیست روز کار و ۱۰ روز استراحت تغییر دهند و با کمپینهای بعدی هم افزایش دستمزد و هم قاعدهی ۲۰ – ۱۰ را تثبیت کنند. حالا گام بعدی کارگران تبدیل ۲۰ – ۱۰ به ۱۴ – ۱۴ است که فراتر از کم کردن حجم کاری شدید کارگران، پاسخی عینی به بیکاری ناشی از پایان ساخت پروژهها است که کارگران بیشتری بتوانند در دو شیفت مجزا مشغول به کار شوند. حالا بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای کارگران اعتصابی، اولین قرارداد ۱۴ – ۱۴ کارگران با یکی از شرکتها بسته شده است، اما کارگران اعتصابی قویا تاکید کردند که تا به نتیجه رسیدن مطالباتشان برای تمامی کارگران به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
سالهاست که سیاستگذاران جمهوری اسلامی طبقهی کارگر و به خصوص کارگران صنایع حساس نفت و گاز را با کمک شرکتهای پیمانکاری از یکدیگر منفک کردند و با تخصیص امتیازاتی به برخی از آنان تلاش کردن در صف کارگران انشقاق ایجاد کنند، اما کمپینهای کارگران نفت و گاز نشان داد که میتوان حتی زیر سایهی فضای امنیتی صنایع حساس و در نبود تشکلهای رسمی کارگری، پراکندهترین بخش طبقهی کارگر را نیز به اعتصابی سراسری کشاند. کارگران پروژهای توانستند با تیکه بر شبکهسازیهای خود تاحدودی بر موانع موجود فائق آیند و تصاویر اتحادشان را در ترک کارگاهها پروژهها به رخ بکشانند. همزمانی این اعتصاب و انتخابات ریاست جمهوری از این حیث قابل اهمیتی دوچندان است. این کارگران در هر دو دولت روحانی و رئیسی بدون آن که خواست تغییر را از صندوقهای رای جمهوری اسلامی دنبال کنند، بر اتحاد خود تکیه کردند و با شناسایی قدرتشان، از مبارزات صنفی دست پر بیرون آمدند. از سوی دیگر بخشی از همین کارگران پروژهای بودند که در هنگامهی قیام ژینا دست به اعتصابی سیاسی زدند و نشان دادند که چگونه مبارزات صنفی کارگران مسیر اعتلای مبارزاتی آنان را هموار میکند. حال به صف این کارگران پروژهای، کارگران بخشهای مختلف، معلمان، پرستان، بازنشستگان و بخش اعظم مزدبگیران را بیافزاید که آنان نیز در طول این سالها مبارزات صنفی خود را با افت و خیز ادامه دادند و اگر توانستند تغییری در جهت بهبود وضعیت خود به دست آورند، آن را نه از راه انگشتهای جوهری و صندوقهای رای، بلکه از طریق مطالبهگری در کف خیابان و محلهای کار کسب کردند. آمار اعلامی جمهوری اسلامی از انتخابات ریاست جمهوری که از مشارکت حدودا ۴۰ درصدی خبر میدهد، نشانی دیگر از این مسئله است که دعواهای زرگری اصلاحطلب و اصولگرا برای اکثریت به اتمام رسیده و جملگی میدانند که تغییر وضعیت موجود از زمین دیگری رقم میخورد.
#کمپین_۱۴_۱۴
#اعتصاب_کارگران_پروژهای
#کارگران_پروژهای_نفت_گاز
#طبقه_کارگر
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
یا تغییر واقعی چگونه رقم میخورد؟
کارگران پروژهای نفت و گاز به رسم چند سال گذشتهی خود بار دیگر در روزهای ابتدایی تابستان در اعتصاب به سر میبرند. از اول تیرماه «کمپین» کارگران پروژهای آغاز شده و تا به امروز دستکم ۱۱۵ شرکت و مرکز در اعتصاب به سر میبرند. برخی برآوردها شمار کارگران اعتصابی را بیش از ۲۰ هزار نفر تخمین میزنند. اصلیترین مطالبهی این دور اعتصابات تغییر روند شغلی کارگران پروژهای به ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت به مانند کارکنان شرکت نفت است. کارگران اعتصابی همچنین با توجه به این که افزایش دستمزد سالانهی اعلام شده از سوی وزارت کار (۳۵ درصد) مطابق با رشد تورم نیست، اعلام کردند افزایش ۳۵ درصدی دستمزد نسبت به سال گذشته را برای ۱۴ روز کار درنظر میگیرند. مطالبهی حذف پیماکاران نیز یکی دیگر از مطالبات این کمپین محسوب میشود.
به یاد داریم که کارگران پروژهای از اولین کمپینهایشان در سال ۱۳۹۹ هرساله بر اتحاد خود افزودند و توانستند با تکیه بر آن مطالبات صنفیشان را یک به یک به چنگ آورند. کارگرانی که تا همین چند سال پیش مجبور بودند در شیفتهای ۲۴ روز کار و ۶ روز استراحت و با دستمزدهای پایین و در شرایطی اسفبار کار کنند، با آغاز کمپینهایشان تواستند از سویی دستمزدهای اعلامی از سوی وزارت کار را بیاثر کنند و پیمانکاران را پای امضای قرارداد با دستمزدهای مد نظر کارگران بکشانند و از سوی دیگر با کمپین موفق ۲۰ – ۱۰ قاعده را به بیست روز کار و ۱۰ روز استراحت تغییر دهند و با کمپینهای بعدی هم افزایش دستمزد و هم قاعدهی ۲۰ – ۱۰ را تثبیت کنند. حالا گام بعدی کارگران تبدیل ۲۰ – ۱۰ به ۱۴ – ۱۴ است که فراتر از کم کردن حجم کاری شدید کارگران، پاسخی عینی به بیکاری ناشی از پایان ساخت پروژهها است که کارگران بیشتری بتوانند در دو شیفت مجزا مشغول به کار شوند. حالا بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای کارگران اعتصابی، اولین قرارداد ۱۴ – ۱۴ کارگران با یکی از شرکتها بسته شده است، اما کارگران اعتصابی قویا تاکید کردند که تا به نتیجه رسیدن مطالباتشان برای تمامی کارگران به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
سالهاست که سیاستگذاران جمهوری اسلامی طبقهی کارگر و به خصوص کارگران صنایع حساس نفت و گاز را با کمک شرکتهای پیمانکاری از یکدیگر منفک کردند و با تخصیص امتیازاتی به برخی از آنان تلاش کردن در صف کارگران انشقاق ایجاد کنند، اما کمپینهای کارگران نفت و گاز نشان داد که میتوان حتی زیر سایهی فضای امنیتی صنایع حساس و در نبود تشکلهای رسمی کارگری، پراکندهترین بخش طبقهی کارگر را نیز به اعتصابی سراسری کشاند. کارگران پروژهای توانستند با تیکه بر شبکهسازیهای خود تاحدودی بر موانع موجود فائق آیند و تصاویر اتحادشان را در ترک کارگاهها پروژهها به رخ بکشانند. همزمانی این اعتصاب و انتخابات ریاست جمهوری از این حیث قابل اهمیتی دوچندان است. این کارگران در هر دو دولت روحانی و رئیسی بدون آن که خواست تغییر را از صندوقهای رای جمهوری اسلامی دنبال کنند، بر اتحاد خود تکیه کردند و با شناسایی قدرتشان، از مبارزات صنفی دست پر بیرون آمدند. از سوی دیگر بخشی از همین کارگران پروژهای بودند که در هنگامهی قیام ژینا دست به اعتصابی سیاسی زدند و نشان دادند که چگونه مبارزات صنفی کارگران مسیر اعتلای مبارزاتی آنان را هموار میکند. حال به صف این کارگران پروژهای، کارگران بخشهای مختلف، معلمان، پرستان، بازنشستگان و بخش اعظم مزدبگیران را بیافزاید که آنان نیز در طول این سالها مبارزات صنفی خود را با افت و خیز ادامه دادند و اگر توانستند تغییری در جهت بهبود وضعیت خود به دست آورند، آن را نه از راه انگشتهای جوهری و صندوقهای رای، بلکه از طریق مطالبهگری در کف خیابان و محلهای کار کسب کردند. آمار اعلامی جمهوری اسلامی از انتخابات ریاست جمهوری که از مشارکت حدودا ۴۰ درصدی خبر میدهد، نشانی دیگر از این مسئله است که دعواهای زرگری اصلاحطلب و اصولگرا برای اکثریت به اتمام رسیده و جملگی میدانند که تغییر وضعیت موجود از زمین دیگری رقم میخورد.
#کمپین_۱۴_۱۴
#اعتصاب_کارگران_پروژهای
#کارگران_پروژهای_نفت_گاز
#طبقه_کارگر
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 عاطفه رنگریز بازداشت شد
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان امروز نهم تیرماه پس از مراجعه شعبهی اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شده است. او که پیشتر چندین بار سابقهی بازداشت داشته، سال گذشته نیز بازداشت و در دادگاه بدوی در دامغان به جریمه نقدی محکوم شد و تا امروز به قید وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد بود.
#عاطفه_رنگریز
#شاهرود
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان امروز نهم تیرماه پس از مراجعه شعبهی اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شده است. او که پیشتر چندین بار سابقهی بازداشت داشته، سال گذشته نیز بازداشت و در دادگاه بدوی در دامغان به جریمه نقدی محکوم شد و تا امروز به قید وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد بود.
#عاطفه_رنگریز
#شاهرود
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism