Forwarded from سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
#بیانیه_مشترک_تشکل_های_مستقل
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://www.tg-me.com/syndica_7tape
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://www.tg-me.com/syndica_7tape
🔴 خطر دیپورت یک پناهجوی ایرانی توسط دولت آلمان
نوید احمدی دانائی، پناهجوی ۳۶ سالهی ایرانی ساکن آلمان از سه ماه پیش توسط پلیس ایالت بایرن بازداشت و به کمپ دیپورت «هوف» منتقل شده است و هم اکنون در خطر دیپورت قرار دارد. گفته میشود که به وی اعلام شده ۱۱ جولای (۲۱ تیرماه) به مقصد تهران دیپورت خواهد شد. در صورت دیپورت او میتواند با احکام قضایی سنگین مواجه شود.
از سال گذشته دولت آلمان برخلاف رویهی سالهای پیش تصمیم گرفته است پناهجویان ایرانیای را که درخواست پناهندگی آنها رد شده به ایران دیپورت کند. در سالهای گذشته پناهجویان ایرانی به هیچ ترتیبی به ایران دیپورت نمیشدند چون آلمان ایران را یکی از کشورهای «ناامن» دستهبندی میکرد، اما با قدرتگیری راست افراطی طبیعی است که احزاب حاکم به فضای مهاجرستیز اجتماعی باج بدهند و برای ماندن در قدرت مطالبات راست افراطی را پیگیری کنند.
#نوید_احمدی
#پناهجویان
#پناهندگان
#آلمان
@sarkhatism
نوید احمدی دانائی، پناهجوی ۳۶ سالهی ایرانی ساکن آلمان از سه ماه پیش توسط پلیس ایالت بایرن بازداشت و به کمپ دیپورت «هوف» منتقل شده است و هم اکنون در خطر دیپورت قرار دارد. گفته میشود که به وی اعلام شده ۱۱ جولای (۲۱ تیرماه) به مقصد تهران دیپورت خواهد شد. در صورت دیپورت او میتواند با احکام قضایی سنگین مواجه شود.
از سال گذشته دولت آلمان برخلاف رویهی سالهای پیش تصمیم گرفته است پناهجویان ایرانیای را که درخواست پناهندگی آنها رد شده به ایران دیپورت کند. در سالهای گذشته پناهجویان ایرانی به هیچ ترتیبی به ایران دیپورت نمیشدند چون آلمان ایران را یکی از کشورهای «ناامن» دستهبندی میکرد، اما با قدرتگیری راست افراطی طبیعی است که احزاب حاکم به فضای مهاجرستیز اجتماعی باج بدهند و برای ماندن در قدرت مطالبات راست افراطی را پیگیری کنند.
#نوید_احمدی
#پناهجویان
#پناهندگان
#آلمان
@sarkhatism
Forwarded from سندیکالیسم در صنعت نشر
نمایش تمام شد، برخیزیم برای رزم مشترک
دعوت فعالان صنفی صنعت نشر برای مبارزه با حکم اعدام شریفه محمدی
همزمان با نمایش انتخابات، خبر رسید شریفه محمدی، کنشگر کارگری، بابت عضویت در تشکل مدنی «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اتهام مضحک وابستگی به گروههای مسلح و با عنوان سخیف «بغی»، در شعبۀ اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است.
از این خبر میتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد:
اصلاحطلبان میتوانند از چنین حکمی ضرورت رأی دادن به پزشکیان جهت جلوگیری از تشدید سرکوب اقتدارگرایان را نتیجه بگیرند.
تودۀ عظیم تحریمکنندگان انتخابات میتوانند بر استدلال خود اصرار ورزند که تمرکز قدرت در جایی بیرون از قوۀ مجریه است و سرکوب، فارغ از برکشیده شدن یکی از دو مدعی پوشالی «عدالتخواهی» و «جمهوریت» در انتخابات، همچنان ادامه خواهد داشت.
حکومت هم میتواند با صدور چنین حکمی و انتشار چنین خبری افرادی را که قصد رأی دادن برأی تغییر وضع موجود دارند، نومید سازد. همزمان میتواند تحریمکنندگان را منفعل سازد و ضعف آنان را در مقابل چنین حدی از سرکوب به رخ بکشد.
نتیجۀ نظری: توپ و میدان در اختیار حکومت است. با بک حرکت، هم تحریمکنندگان و هم مشارکتکنندگان به نفع اصلاحات را کیش میکند.
پرسش عینی: چه باید کرد که از انفعال بیرون بیاییم و به کنش حداقلی رأی دادن یا ندادن بسنده نکنیم؟
چه باید کرد که از موضع بیعملی و واکنش حداقلی به کنشهای حداکثری حکومت (سرکوب تام و تمام که کشتار سهل معترضان در خیابان و زندان است) خارج شویم و همچون روزهای جنبش ژینا در نبرد خیابانی و فضای مجازی، ابتکار عمل را به دست گیریم؟
پاسخ نزد شریفه محمدی است. آنچه بهعنوان اتهام به او تفهیم شده، گواه نقطۀ بالقوۀ قوت ما و ضعف بالفعل حکومت است. پاشنۀ آشیل حکومت همانجایی است که بیشترین سبعیت را مرتکب میشود. بدیهی است که اگر ما بهجای بسنده به رأی دادن یا ندادن و وکالت دادن برای اصلاحات به کاندیدای مورد تأیید نظام یا وکالت دادن برای براندازی به مدعیان پوشالی اپوزیسیون، بر عمل فعالانۀ تشکیلاتی تأکید کنیم، رعشه بر اندام نظام خواهیم انداخت و راههای تازهای پیش روی مردم خواهیم گشود که به خروج از بنبست سیاسی کنونی بینجامد.
بر این اساس است که بار دیگر وظیفۀ خود میدانیم که در هر موقعیتی که هستیم، تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی بسازیم و آنچنان در فضای مجازی و دیگر روابط اجتماعی بر آگاهی جمعی، همبستگی اجتماعی و تشکلیابی اصرار ورزیم که کنشهای صنفی و سندیکایی منحصر به کسانی چون این زندانی شریف نشود.
این رزم نباید انفرادی باشد، بلکه باید آنچنان رزم مشترکی سازمان دهیم که کسی تنها به درد نماند. همۀ ما وظیفۀ خود را تشکلیابی صنفی و سیاسی میدانیم و خود را همپیمان و همدل با فعالان «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و شخص خانم شریفه محمدی، تأکید میکنیم که برای سرکوب فعالان سندیکایی ایران، در بیدادگاههای انقلاب رژیم قرون وسطایی احکام اعدام در شمار هزاران لازم است.
چارۀ رنجبران وحدت و تشکیلات است. پس با صدای بلند و همصدا با دیگر تشکلهای صنفی فریاد میزنیم: نمایش انتخابات برای مدعیان عدالت و جمهوریت تمام شد، بشتابیم برای همبستگی و تشکلیابی عدالتخواهان و آزادیخواهان!
جمعی از فعالان صنفی کتاب
و هستههای سازماندهی «سندیکای کارکنان صنعت نشر ایران»
#شریفه_محمدی
#کارگران_کتاب
#سندیکالیسم_در_صنعت_نشر
#سندیکای_کارکنان_صنعت_نشر
@IranPubWorkers
دعوت فعالان صنفی صنعت نشر برای مبارزه با حکم اعدام شریفه محمدی
همزمان با نمایش انتخابات، خبر رسید شریفه محمدی، کنشگر کارگری، بابت عضویت در تشکل مدنی «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اتهام مضحک وابستگی به گروههای مسلح و با عنوان سخیف «بغی»، در شعبۀ اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است.
از این خبر میتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد:
اصلاحطلبان میتوانند از چنین حکمی ضرورت رأی دادن به پزشکیان جهت جلوگیری از تشدید سرکوب اقتدارگرایان را نتیجه بگیرند.
تودۀ عظیم تحریمکنندگان انتخابات میتوانند بر استدلال خود اصرار ورزند که تمرکز قدرت در جایی بیرون از قوۀ مجریه است و سرکوب، فارغ از برکشیده شدن یکی از دو مدعی پوشالی «عدالتخواهی» و «جمهوریت» در انتخابات، همچنان ادامه خواهد داشت.
حکومت هم میتواند با صدور چنین حکمی و انتشار چنین خبری افرادی را که قصد رأی دادن برأی تغییر وضع موجود دارند، نومید سازد. همزمان میتواند تحریمکنندگان را منفعل سازد و ضعف آنان را در مقابل چنین حدی از سرکوب به رخ بکشد.
نتیجۀ نظری: توپ و میدان در اختیار حکومت است. با بک حرکت، هم تحریمکنندگان و هم مشارکتکنندگان به نفع اصلاحات را کیش میکند.
پرسش عینی: چه باید کرد که از انفعال بیرون بیاییم و به کنش حداقلی رأی دادن یا ندادن بسنده نکنیم؟
چه باید کرد که از موضع بیعملی و واکنش حداقلی به کنشهای حداکثری حکومت (سرکوب تام و تمام که کشتار سهل معترضان در خیابان و زندان است) خارج شویم و همچون روزهای جنبش ژینا در نبرد خیابانی و فضای مجازی، ابتکار عمل را به دست گیریم؟
پاسخ نزد شریفه محمدی است. آنچه بهعنوان اتهام به او تفهیم شده، گواه نقطۀ بالقوۀ قوت ما و ضعف بالفعل حکومت است. پاشنۀ آشیل حکومت همانجایی است که بیشترین سبعیت را مرتکب میشود. بدیهی است که اگر ما بهجای بسنده به رأی دادن یا ندادن و وکالت دادن برای اصلاحات به کاندیدای مورد تأیید نظام یا وکالت دادن برای براندازی به مدعیان پوشالی اپوزیسیون، بر عمل فعالانۀ تشکیلاتی تأکید کنیم، رعشه بر اندام نظام خواهیم انداخت و راههای تازهای پیش روی مردم خواهیم گشود که به خروج از بنبست سیاسی کنونی بینجامد.
بر این اساس است که بار دیگر وظیفۀ خود میدانیم که در هر موقعیتی که هستیم، تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی بسازیم و آنچنان در فضای مجازی و دیگر روابط اجتماعی بر آگاهی جمعی، همبستگی اجتماعی و تشکلیابی اصرار ورزیم که کنشهای صنفی و سندیکایی منحصر به کسانی چون این زندانی شریف نشود.
این رزم نباید انفرادی باشد، بلکه باید آنچنان رزم مشترکی سازمان دهیم که کسی تنها به درد نماند. همۀ ما وظیفۀ خود را تشکلیابی صنفی و سیاسی میدانیم و خود را همپیمان و همدل با فعالان «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و شخص خانم شریفه محمدی، تأکید میکنیم که برای سرکوب فعالان سندیکایی ایران، در بیدادگاههای انقلاب رژیم قرون وسطایی احکام اعدام در شمار هزاران لازم است.
چارۀ رنجبران وحدت و تشکیلات است. پس با صدای بلند و همصدا با دیگر تشکلهای صنفی فریاد میزنیم: نمایش انتخابات برای مدعیان عدالت و جمهوریت تمام شد، بشتابیم برای همبستگی و تشکلیابی عدالتخواهان و آزادیخواهان!
جمعی از فعالان صنفی کتاب
و هستههای سازماندهی «سندیکای کارکنان صنعت نشر ایران»
#شریفه_محمدی
#کارگران_کتاب
#سندیکالیسم_در_صنعت_نشر
#سندیکای_کارکنان_صنعت_نشر
@IranPubWorkers
Telegram
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
🚩⚙🚩⚙🚩
✅ صدور حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی فعال اجتماعی
به اطلاع میرسانیم که شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، طی یک رای قرون وسطایی و جنایتکارانه، شریفه محمدی، فعال اجتماعی را به اعدام محکوم کرده است. این حکم بر اساس اتهام بغی و به بهانه عضویت خانم محمدی…
✅ صدور حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی فعال اجتماعی
به اطلاع میرسانیم که شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، طی یک رای قرون وسطایی و جنایتکارانه، شریفه محمدی، فعال اجتماعی را به اعدام محکوم کرده است. این حکم بر اساس اتهام بغی و به بهانه عضویت خانم محمدی…
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
🔻🔺🔻
@edalatxah
🔴 #نه_به_بغی
🖊 به خاطر #شریفه_محمدی و دیگران
اتهام بغی و محاربه و مفسد فی الارض، اتهاماتی است که دستگاه قضایی برای ایجاد رعب و وحشت از آن استفاده میکند به طوری که در طی ماههای گذشته دست کم ۱۵ زندانی سیاسی با کیفر خواست اتهام بغی روبرو شده و مانند #شریفه_محمدی در خطر حکم اعدام هستند.
#نسیم_غلامیسیمیاری
#حمیدرضا_سهلآبادی
#احسان_روازژیان
#امین_سخنور
#علی_هراتیمختاری
#حسین_محمدحسینی
#حسین_اردستانی
#امیر_شاهولایتی
#وحید_بنیعامریان
#پویا_قبادی
#محمد_تقوی
#مجتبی_تقوی
#بابک_علیپور
#ابوالحسن_منتظر
#اصغر_دانشفر
@sarkhatism
🖊 به خاطر #شریفه_محمدی و دیگران
اتهام بغی و محاربه و مفسد فی الارض، اتهاماتی است که دستگاه قضایی برای ایجاد رعب و وحشت از آن استفاده میکند به طوری که در طی ماههای گذشته دست کم ۱۵ زندانی سیاسی با کیفر خواست اتهام بغی روبرو شده و مانند #شریفه_محمدی در خطر حکم اعدام هستند.
#نسیم_غلامیسیمیاری
#حمیدرضا_سهلآبادی
#احسان_روازژیان
#امین_سخنور
#علی_هراتیمختاری
#حسین_محمدحسینی
#حسین_اردستانی
#امیر_شاهولایتی
#وحید_بنیعامریان
#پویا_قبادی
#محمد_تقوی
#مجتبی_تقوی
#بابک_علیپور
#ابوالحسن_منتظر
#اصغر_دانشفر
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پسا رئیسی: پزشکیان و معنای تشکر از رهبری
حال که پزشکیان در اولین اظهارنظرِ پس از پیروزی به وضوح از خامنهای بابت بیرون آمدن نامش از صندوقهای رأی تشکر کرد، میتوان صحنهی چیده شده را بهتر و دقیقتر تحلیل کرد:
۱. امروز روشن شده که «شورای نگهبان» بنا بر رد صلاحیت پزشکیان داشت اما با نظر مثبت رهبری به لیست کاندیداها اضافه شد.
۲. اگر بنا بر بیآبرو کردن اصلاحطلبان بود، شاید هیچ گزینهای بهتر از چهرههای دولت روحانی نبود تا زیر بار حملات حریفان و افتادن در تلهی دفاع از دستاوردهای دولت روحانی، دفن شوند.
۳. اما چهرهای از میان باند اصلاحطلبی تأیید صلاحیت میشود که سابقهای در «دولت خاتمی» داشته و همواره در مقام «نمایندهای منتقد» بوده است و البته فردی «مطیع بیت» تا هم «قطار از ریل خارجشدهی نظام» به واسطهی رئیسی در خط مورد نظر قرار گیرد و هم «مشارکت در انتخابات» تحریک شود.
۴. خامنهای به وضوح اصولگرایان را فریب داد: افتادن تشتت در جناح اصولگرایی از حیث تعدد کاندیداها و نیز کنار نرفتن به خاطر یکدیگر، شرایطی را رقم زد تا به اصطلاح «جبهی انقلاب» از درون منفجر شود.
۵. در حالی که اینطور نمایانده میشد که «جلیلی» نمایندهی اصلی نظام است، اما برنامه از آغاز چیز دیگر بود. تغییر مسیر قطار از ریل خارج شدهی توسط رئیسی (چه به لحاظ سیاستهای اقتصادی داخلی و چه به لحاظ سیاست خارجی).
۶. وقتی دستراست و چپ خامنهای در عرصهی سیاست خارجی (یعنی «ولایتی» و «خررازی») با «جلیلی» مشکل داشتند و حتی این گزاره نقل شد که «قاسم سلیمانی» هم با او تضاد منافع داشته، کل ماجرا به نظر «فریب خوردن» جریان اصولگرا از نمایش بیت رهبری به نظر میرسد.
۷. به این ترتیب روشن است که حتی اگر مشارکت در دور دوم انتخابات تغییر چندانی نمیکرد، این باز «پزشکیان» بود که به میانجی «خامنهای» باید از توی صندوقها بیرون میآمد.
۸. عجیب نیست که چرا در بیشتر دوران رهبری خامنهای این جریان اصلاحطلب و اعتدالی بودند که بر سر کار قرار گرفتند؛ چه اینکه رسالت آنها استوار بوده بر:
✔️ جلوگیری از احتمال انقلاب به اعتبار دادن توهم آزادی و دموکراسی
✔️ ایجاد ثبات در فضای سیاست خارجی
✔️ انجام جراحیهای اقتصادی مهم
✔️ دست آخر فحشخورِ جریان به اصطلاح ارزشی و تودهی مردم فرودست
✔️ امکان فاصلهگذاری مورد نیاز خامنهای با اقدامات اصلاحطلبان برای حفظ ماهیت دوگانهی نظام
#انتخابات
#پزشکیان
#اصولگرایان
#اصلاحطلبان
#خامنهای
#جلیلی
@sarkhatism
حال که پزشکیان در اولین اظهارنظرِ پس از پیروزی به وضوح از خامنهای بابت بیرون آمدن نامش از صندوقهای رأی تشکر کرد، میتوان صحنهی چیده شده را بهتر و دقیقتر تحلیل کرد:
۱. امروز روشن شده که «شورای نگهبان» بنا بر رد صلاحیت پزشکیان داشت اما با نظر مثبت رهبری به لیست کاندیداها اضافه شد.
۲. اگر بنا بر بیآبرو کردن اصلاحطلبان بود، شاید هیچ گزینهای بهتر از چهرههای دولت روحانی نبود تا زیر بار حملات حریفان و افتادن در تلهی دفاع از دستاوردهای دولت روحانی، دفن شوند.
۳. اما چهرهای از میان باند اصلاحطلبی تأیید صلاحیت میشود که سابقهای در «دولت خاتمی» داشته و همواره در مقام «نمایندهای منتقد» بوده است و البته فردی «مطیع بیت» تا هم «قطار از ریل خارجشدهی نظام» به واسطهی رئیسی در خط مورد نظر قرار گیرد و هم «مشارکت در انتخابات» تحریک شود.
۴. خامنهای به وضوح اصولگرایان را فریب داد: افتادن تشتت در جناح اصولگرایی از حیث تعدد کاندیداها و نیز کنار نرفتن به خاطر یکدیگر، شرایطی را رقم زد تا به اصطلاح «جبهی انقلاب» از درون منفجر شود.
۵. در حالی که اینطور نمایانده میشد که «جلیلی» نمایندهی اصلی نظام است، اما برنامه از آغاز چیز دیگر بود. تغییر مسیر قطار از ریل خارج شدهی توسط رئیسی (چه به لحاظ سیاستهای اقتصادی داخلی و چه به لحاظ سیاست خارجی).
۶. وقتی دستراست و چپ خامنهای در عرصهی سیاست خارجی (یعنی «ولایتی» و «خررازی») با «جلیلی» مشکل داشتند و حتی این گزاره نقل شد که «قاسم سلیمانی» هم با او تضاد منافع داشته، کل ماجرا به نظر «فریب خوردن» جریان اصولگرا از نمایش بیت رهبری به نظر میرسد.
۷. به این ترتیب روشن است که حتی اگر مشارکت در دور دوم انتخابات تغییر چندانی نمیکرد، این باز «پزشکیان» بود که به میانجی «خامنهای» باید از توی صندوقها بیرون میآمد.
۸. عجیب نیست که چرا در بیشتر دوران رهبری خامنهای این جریان اصلاحطلب و اعتدالی بودند که بر سر کار قرار گرفتند؛ چه اینکه رسالت آنها استوار بوده بر:
✔️ جلوگیری از احتمال انقلاب به اعتبار دادن توهم آزادی و دموکراسی
✔️ ایجاد ثبات در فضای سیاست خارجی
✔️ انجام جراحیهای اقتصادی مهم
✔️ دست آخر فحشخورِ جریان به اصطلاح ارزشی و تودهی مردم فرودست
✔️ امکان فاصلهگذاری مورد نیاز خامنهای با اقدامات اصلاحطلبان برای حفظ ماهیت دوگانهی نظام
#انتخابات
#پزشکیان
#اصولگرایان
#اصلاحطلبان
#خامنهای
#جلیلی
@sarkhatism
🔴 بازنشستگان همواره در صحنه
امروز یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، جمعی از بازنشستگان تأمیناجتماعی کرمانشاه و تهران مطابق یکشنبههای اعتراضی در جلوی سازمان تأمین اجتماعی تجمع کردند و نسبت به وضع بد معیشتی خویش و سیاستهای غلط حاکم بر صندوق تأمین اجتماعی اعتراض کردند.
آنان همچنین به حکم فعال کارگر زندانی، شریفه محمدی اعتراض کردند.
#یکشنبههای_اعتراضی
#جنبش_بازنشستگان
#مبارزه_طبقاتی
#شریفه_محمدی
#تأمین_اجتماعی
@sarkhatism
امروز یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، جمعی از بازنشستگان تأمیناجتماعی کرمانشاه و تهران مطابق یکشنبههای اعتراضی در جلوی سازمان تأمین اجتماعی تجمع کردند و نسبت به وضع بد معیشتی خویش و سیاستهای غلط حاکم بر صندوق تأمین اجتماعی اعتراض کردند.
آنان همچنین به حکم فعال کارگر زندانی، شریفه محمدی اعتراض کردند.
#یکشنبههای_اعتراضی
#جنبش_بازنشستگان
#مبارزه_طبقاتی
#شریفه_محمدی
#تأمین_اجتماعی
@sarkhatism
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ اقلیت خائن چه کسانی بودند؟
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
سرخط
Photo
🔴 روی کار آمدن اصلاحطلبان و وظایف فوری انقلابیون
اکنون ممکن است به اعتبار چند اصلاحات صوری، نظیر دورههای خاتمی و روحانی در عرصهی «وزارت فرهنگ و ارشاد» (از قبیل داده شدن «مجوز کتاب» و «کنسرت» و «تئاتر» و «سینما») و یا امکان شکل دادن به «شوراهای صنفی» در دانشگاهها، فضایی برای فعالیت کردن باز شود. قطعا در اولویت اصلاحطلبان برای این گشایش پروپاگاندا به نفع «بقای نظام» و «خنثیسازی هر شکلی از امکان سرنگونی» است.
این فضای احتمالی گشایش برای مای معتقد به انقلابِ طبقاتی علیه جمهوری اسلامی سرمایهسالار به میانجی نقشآفرینی «کارگران»، «معلمان»، «پرستاران» و نیز «زنان» و «ملل تحت ستم»، تنها به یک درد میخورد:
🖊 فاشسازی «تضاد خصومتآمیزی که بین منافع طبقهی کارگر و منافع بورژوازی حاکم (به اعتبار هر دو بلوک «اصلاحطلب» و «اصولگرا») وجود دارد» و
🖊 نیز تأکید بر ممکن و ضروری بودن «انقلاب».
حواسمان جمع باشد که «چپهای حکومتی» و «سوسیالدموکراتهای وطنی» خواهند کوشید تا ضرورت این تضاد خصومتآمیز را انکار کنند و رُخ دادن مواجهات قهرآمیز و خشونتبارِ طبقاتی را به تعویق بیاندازند.
این حرف لنین را در «چه باید کرد؟» که وصف دورانی است مشابهی روی کار آمدن اصلاحطلبان وطنی ما از یاد نبریم:
«در این مدت کتب مارکسیستی یکی پس از دیگری از چاپ بیرون میآمد، مجلات و روزنامههای مارکسیستی دایر میشد، همه از دم مارکسیست میشدند، از مارکسیستها تملق میگفتند، مارکسیستها را نوازش میکردند، ناشرین از گرمیِ فوقالعادهی بازارِ فروشِ کتب مارکسیستی اظهار شادمانی مینمودند … اکنون با آرامش خاطر میتوان گفت که این دوره سپری شده است. بر هیچ کس پوشیده نیست که شکفتگی موقت مارکسیسم بر زمینهی سطحی نشریات ما معلول اتحاد اشخاص افراطی با افراد بسیار معتدل بود. اشخاص اخیر در ماهیت امر، دموکراتهای بورژوامآب بودند.»
#لنین
#چه_باید_کرد
#وظایف_فوری
#انقلاب
#اصلاحطلبی
@sarkhatism
اکنون ممکن است به اعتبار چند اصلاحات صوری، نظیر دورههای خاتمی و روحانی در عرصهی «وزارت فرهنگ و ارشاد» (از قبیل داده شدن «مجوز کتاب» و «کنسرت» و «تئاتر» و «سینما») و یا امکان شکل دادن به «شوراهای صنفی» در دانشگاهها، فضایی برای فعالیت کردن باز شود. قطعا در اولویت اصلاحطلبان برای این گشایش پروپاگاندا به نفع «بقای نظام» و «خنثیسازی هر شکلی از امکان سرنگونی» است.
این فضای احتمالی گشایش برای مای معتقد به انقلابِ طبقاتی علیه جمهوری اسلامی سرمایهسالار به میانجی نقشآفرینی «کارگران»، «معلمان»، «پرستاران» و نیز «زنان» و «ملل تحت ستم»، تنها به یک درد میخورد:
🖊 فاشسازی «تضاد خصومتآمیزی که بین منافع طبقهی کارگر و منافع بورژوازی حاکم (به اعتبار هر دو بلوک «اصلاحطلب» و «اصولگرا») وجود دارد» و
🖊 نیز تأکید بر ممکن و ضروری بودن «انقلاب».
حواسمان جمع باشد که «چپهای حکومتی» و «سوسیالدموکراتهای وطنی» خواهند کوشید تا ضرورت این تضاد خصومتآمیز را انکار کنند و رُخ دادن مواجهات قهرآمیز و خشونتبارِ طبقاتی را به تعویق بیاندازند.
این حرف لنین را در «چه باید کرد؟» که وصف دورانی است مشابهی روی کار آمدن اصلاحطلبان وطنی ما از یاد نبریم:
«در این مدت کتب مارکسیستی یکی پس از دیگری از چاپ بیرون میآمد، مجلات و روزنامههای مارکسیستی دایر میشد، همه از دم مارکسیست میشدند، از مارکسیستها تملق میگفتند، مارکسیستها را نوازش میکردند، ناشرین از گرمیِ فوقالعادهی بازارِ فروشِ کتب مارکسیستی اظهار شادمانی مینمودند … اکنون با آرامش خاطر میتوان گفت که این دوره سپری شده است. بر هیچ کس پوشیده نیست که شکفتگی موقت مارکسیسم بر زمینهی سطحی نشریات ما معلول اتحاد اشخاص افراطی با افراد بسیار معتدل بود. اشخاص اخیر در ماهیت امر، دموکراتهای بورژوامآب بودند.»
#لنین
#چه_باید_کرد
#وظایف_فوری
#انقلاب
#اصلاحطلبی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 #حافظهی_طبقاتی
🖊 اعتصاب خونین تیر ۱۳۲۵ کارگران حوزههای نفتی جنوب:
☑️ ۲۳ الی ۲۶ تیر ۱۳۲۵ سراسر حوزههای نفتی خوزستان به عرصهی منازعهی میان کارگران و کارفرمایان تبدیل میشود. اینبار اما مسئله فقط «دستمزد پایین» نبود؛ مطالبات کارگران این موارد را شامل میشد:
✔️ عزل استاندار
✔️ خلع سلاح عشایر خوزستان (که در مقام چماقداران و اوباشِ در خدمت
✔️ کارفرمایان به فعالان کارگری حملهور میشدند)
✔️ عدم مداخلهی شرکت نفت ایران- انگلیس در امور داخلی ایران
✔️ در نهایت اجرای کامل قانون کار
☑️ قلب تپندهی اعتراضات آغاجاری بود. روز بعد از کلید خوردن این حرکت، بیش از ۱۰ هزار کارگر پالایشگاه نفت آبادان در جهت اعلام همبستگی با همقطارانشان دست از کار کشیدند. حاکمیت و کارفرمای انگلیسی اما عقبنشینی نمیکنند. اعلام حکومت نظامی میشود و سه ناو نظامی انگلستان راهی شطالعرب میگردند.
بار دیگر کمیتهی مرکزی حزب توده نقش تُرمزکِش را ایفا میکند و اینبار «حسین جودت» راهی اهواز میشود تا با برحذر داشتن کارگران از تداوم اعتصاب، غائله را ختم به خیر کند. بدنهی اعتصابی زیر بار این پا درمیانی نمیرود و بر خواستههای خویش اصرار میورزد.
مواجهه به نهایت قهرآمیزی طبقاتیاش میرسد و ۴۷ کارگر به ضرب گلوله از پا درمیآیند، ۱۵۰ تن زخمی میشوند و موجی از دستگیریها به راه میافتد.
☑️ عقبهی اعتصاب به اوجگیری نارضایتیها در تیر ماه برمیگشت که در جریان آن مدیریت «شرکت نفت» از مذاکرهی صادقانه با رهبری شورای متحدهی خوزستان امتناع ورزید. فهرست خواستههایی که کارگران آبادان به خاطر آنها دست به اعتصاب زدند نخست در ۱۲ تیر به «شرکت نفت» تسلیم شده بود. مواد عمدهی فهرست عبارت بود از:
• پرداخت دستمزد روزهای جمعه؛
• گماردن نمایندگان کارگران در کارگاهها برای حلوفصل اختلافات میان کارگران و شرکت؛
• افزایش سالانهی دستمزدها؛
• وسایل نقلیه برای کارگرانی که ناگزیرند از خانههایشان تا محل کار چندین کیلومتر پیادهروی کنند.
☑️ در همان هنگام، کارگران به «شرکت نفت» اطلاع داده بودند چنانچه تا ساعت ۵ بعدازظهر روز ۱۴ تیر ماه پاسخ رضایتبخشی دریافت ندارند، برای احقاق حقوق خود از «روشهای قاطع» استفاده خواهند کرد. در این میان بار دیگر مذاکراتی میان نمایندگان «شورای متحدهی کارگران ایران» با اعضای «شرکت» شکل میگیرد که «شرکت» به اسم استعلام از «دفتر لندن» پاسخگویی به مطالبات کارگران را طول میدهد.
اما در این حین با چراغ سبز نخستوزیر (قوام) به برخورد سخت با کارگران و اعلام حکومت نظامی از یک طرف، و ارتباط مستقیم مدیریت «شرکت» با نظامیان انگلیس در عراق و نیز نیروهای مسلح شیخنشینهای عرب پیرامون آبادان از طرف دیگر، زمینه برای یک درگیری تمام عیار میان کارگران خشمگین با نیروهای سرکوبگر مذکور فراهم میشود.
☑️ در نهایت پس از اعلام آتشبس، مقرر شد حداقل دستمزدی به مبلغ روزانهی ۳۵ ریال بهاضافهی پرداخت دستمزد برای روزهای جمعه به کارگران تعلق گیرد، اما «شرکت» اعلام کرد که به پرداخت دستمزد برای روزهای اعتصاب رضایت نخواهد داد. شورای متحدهی خوزستان مطالبه میکرد که دستمزد سه روز اعتصاب پرداخت شود و به کارگرانی که در مشاغل حیاتی باقی مانده بودند دستمزد دو برابر پرداخت گردد.
#مبارزه_طبقاتی
#تاریخ
#طبقه_کارگر
#نفت_جنوب
#انگلستان
#شرکت_نفت
#اعتصاب
@sarkhatism
🖊 اعتصاب خونین تیر ۱۳۲۵ کارگران حوزههای نفتی جنوب:
☑️ ۲۳ الی ۲۶ تیر ۱۳۲۵ سراسر حوزههای نفتی خوزستان به عرصهی منازعهی میان کارگران و کارفرمایان تبدیل میشود. اینبار اما مسئله فقط «دستمزد پایین» نبود؛ مطالبات کارگران این موارد را شامل میشد:
✔️ عزل استاندار
✔️ خلع سلاح عشایر خوزستان (که در مقام چماقداران و اوباشِ در خدمت
✔️ کارفرمایان به فعالان کارگری حملهور میشدند)
✔️ عدم مداخلهی شرکت نفت ایران- انگلیس در امور داخلی ایران
✔️ در نهایت اجرای کامل قانون کار
☑️ قلب تپندهی اعتراضات آغاجاری بود. روز بعد از کلید خوردن این حرکت، بیش از ۱۰ هزار کارگر پالایشگاه نفت آبادان در جهت اعلام همبستگی با همقطارانشان دست از کار کشیدند. حاکمیت و کارفرمای انگلیسی اما عقبنشینی نمیکنند. اعلام حکومت نظامی میشود و سه ناو نظامی انگلستان راهی شطالعرب میگردند.
بار دیگر کمیتهی مرکزی حزب توده نقش تُرمزکِش را ایفا میکند و اینبار «حسین جودت» راهی اهواز میشود تا با برحذر داشتن کارگران از تداوم اعتصاب، غائله را ختم به خیر کند. بدنهی اعتصابی زیر بار این پا درمیانی نمیرود و بر خواستههای خویش اصرار میورزد.
مواجهه به نهایت قهرآمیزی طبقاتیاش میرسد و ۴۷ کارگر به ضرب گلوله از پا درمیآیند، ۱۵۰ تن زخمی میشوند و موجی از دستگیریها به راه میافتد.
☑️ عقبهی اعتصاب به اوجگیری نارضایتیها در تیر ماه برمیگشت که در جریان آن مدیریت «شرکت نفت» از مذاکرهی صادقانه با رهبری شورای متحدهی خوزستان امتناع ورزید. فهرست خواستههایی که کارگران آبادان به خاطر آنها دست به اعتصاب زدند نخست در ۱۲ تیر به «شرکت نفت» تسلیم شده بود. مواد عمدهی فهرست عبارت بود از:
• پرداخت دستمزد روزهای جمعه؛
• گماردن نمایندگان کارگران در کارگاهها برای حلوفصل اختلافات میان کارگران و شرکت؛
• افزایش سالانهی دستمزدها؛
• وسایل نقلیه برای کارگرانی که ناگزیرند از خانههایشان تا محل کار چندین کیلومتر پیادهروی کنند.
☑️ در همان هنگام، کارگران به «شرکت نفت» اطلاع داده بودند چنانچه تا ساعت ۵ بعدازظهر روز ۱۴ تیر ماه پاسخ رضایتبخشی دریافت ندارند، برای احقاق حقوق خود از «روشهای قاطع» استفاده خواهند کرد. در این میان بار دیگر مذاکراتی میان نمایندگان «شورای متحدهی کارگران ایران» با اعضای «شرکت» شکل میگیرد که «شرکت» به اسم استعلام از «دفتر لندن» پاسخگویی به مطالبات کارگران را طول میدهد.
اما در این حین با چراغ سبز نخستوزیر (قوام) به برخورد سخت با کارگران و اعلام حکومت نظامی از یک طرف، و ارتباط مستقیم مدیریت «شرکت» با نظامیان انگلیس در عراق و نیز نیروهای مسلح شیخنشینهای عرب پیرامون آبادان از طرف دیگر، زمینه برای یک درگیری تمام عیار میان کارگران خشمگین با نیروهای سرکوبگر مذکور فراهم میشود.
☑️ در نهایت پس از اعلام آتشبس، مقرر شد حداقل دستمزدی به مبلغ روزانهی ۳۵ ریال بهاضافهی پرداخت دستمزد برای روزهای جمعه به کارگران تعلق گیرد، اما «شرکت» اعلام کرد که به پرداخت دستمزد برای روزهای اعتصاب رضایت نخواهد داد. شورای متحدهی خوزستان مطالبه میکرد که دستمزد سه روز اعتصاب پرداخت شود و به کارگرانی که در مشاغل حیاتی باقی مانده بودند دستمزد دو برابر پرداخت گردد.
#مبارزه_طبقاتی
#تاریخ
#طبقه_کارگر
#نفت_جنوب
#انگلستان
#شرکت_نفت
#اعتصاب
@sarkhatism
🔴 محکومیت دوبارهی محسن عمرانی
«محسن عمرانی»، فعال صنفی و عضو هیئتمدیرهی کانون صنفی معلمان در بوشهر، که یک ماه پیش به دادگاه انقلاب این شهر احضار شده بود، به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، به یک سال حبس تعریزی محکوم شده است.
این فعال صنفی پیش از این نیز با همین اتهام به دو سال و سه ماه حبس، مصادرهی اموال و ۳۵ ضربه شلاق محکوم شده بود.
او میگوید بعد از دریافت ابلاغیه به دادگاه مراجعه کرده ولی حتی اجازهی رونویسی کامل از حکم صادره را نداشته.
#محسن_عمران
#بوشهر
#فعال_صنفی
#جنبش_معلمان
#اتحاد_ستمدیدگان
#مبارزات_صنفی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
«محسن عمرانی»، فعال صنفی و عضو هیئتمدیرهی کانون صنفی معلمان در بوشهر، که یک ماه پیش به دادگاه انقلاب این شهر احضار شده بود، به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، به یک سال حبس تعریزی محکوم شده است.
این فعال صنفی پیش از این نیز با همین اتهام به دو سال و سه ماه حبس، مصادرهی اموال و ۳۵ ضربه شلاق محکوم شده بود.
او میگوید بعد از دریافت ابلاغیه به دادگاه مراجعه کرده ولی حتی اجازهی رونویسی کامل از حکم صادره را نداشته.
#محسن_عمران
#بوشهر
#فعال_صنفی
#جنبش_معلمان
#اتحاد_ستمدیدگان
#مبارزات_صنفی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بیانیهی زندانیان اعتصابی در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتراض به صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی
مردم شریف و آزادیخواه ایران
درود بر شما
حماسهی اخیر شما در "مشروعیت زدایی" از حکومت ولایت فقیه چنان عظیم بود که خامنهای را ناگزیر کرد برای فراموشی موقت قدرت شما و تحریم، میزان مشارکت را در دو دوره تجمیع نماید. این در حالی است که در تقلب همین آمار اعلام شده جای شکی نیست و در زندانها نیز با وجود تهدید و تطمیع زندانیان عادی، بنابر مشاهدات ،تحریم قاطع، پیروز شدهاست.
ضمن سپاس از همت والای شما مردم آزاده ایران، ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در آستانهی بیستوچهارمین هفتهی اعتصاب غذای اعتراضی خود علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام، تجربهی تلخی را با شما در میان گذاشته و از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم.
بررسی رفتارهای دستگاههای سرکوب نظام در سالهای گذشته نشان داده که هرگاه نمایش باشکوهی از اکثریت مردم ایران در مقابل اقلیت مستبد حاکم بر کشور بروز و ظهور یافته، ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری از قیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
ما پیش بینی میکنیم که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی همانگونه که پیش از برگزاری نمایش "انتصابات"، اجرای اعدامها را تا سرحد ممکن کاهش داد، پس از عبور تحقیرآمیز از این پیچ، به حرکت ماشین صدور و اجرای احکام اعدام سرعت خواهد داد و به سرکوب خانوادههای دادخواه بیش از گذشته خواهد پرداخت. صدور حکم بیشرمانه اعدام برای «شریفه محمدی»، فعال کارگری، و بازداشت «رعنا کوکور»، خواهر زندانی سیاسی زیر حکم اعدام «مجاهد کورکور»، در همین راستا قابل ارزیابی و نشانهی شدت گرفتن نقض فاحش حقوق بشر و حق زندگی از سوی حاکمیت است.
ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای اوین (بندزنان ،۴،۶،۸)، قزلحصار(واحد۳و۴)، خرمآباد ، زندان مرکزی کرج ،تبریز، خوی، نقده،سقز و مشهد، فردا، سهشنبه ۱۹ تیرماه، برای بیستچهارمین هفته در مخالفت با احکام اعدام صادر شده به ویژه حکم بیشرمانه و ننگین اعدام برای «شریفه محمدی» اعتصاب غذا خواهیم کرد.
یکی از اتهامات واهی علیه «شریفه محمدی»، پخش تراکت «نه به اعدام» اعلام شدهاست. تلاش برای توقف ماشین اعدام نه تنها جرم نیست بلکه باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و همانگونه که بازنشستگان شریف روز یکشنبه در خیابان شعار «نه به اعدام» سر داده و خواهان آزادی شریفه محمدشدند، ما نیز این حکم ظالمانه را به شدت محکوم میکنیم و خواهان حمایت سراسری برای توقف ماشین اعدام هستیم.
ما از همه سازمانها و فعالان مدافع حقوق بشر و مخالف اعدام (احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی و صنفی و اصحاب رسانه) میخواهیم که در هفتهها و ماههای پیشرو بیش از گذشته به مساله "اعدام" و مخالفت با آن توجه نشان دهند و نسبت به بیتوجهی و عواقب آن هشدار جدی میدهیم.
ما باور داریم مسیر سخت مبارزه با اعدام با "همبستگی، کنشگری جمعی و فراگیر " به مقصد خواهد رسید، و در این مسیر مؤثرترين اقدام میتواند از سوی خود زندانیان صورت پذیرد، زیرا هیچکسی چون خود ما نمیتواند عمق رنج و درد همبندیهای در معرض صدور یا اجرای حکم اعدام و وسعت ظلمی که در حق آنها و خانواده هایشان روا داشته شده را درک کند؛ و از این رو همه زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در زندانهای سراسر کشور را به همراهی با این کارزار علیه اعدام دعوت میکنیم.
زندانیان اعتصابی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۱۸ تیر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#اعدام
#قتل_دولتی
#شریفه_محمدی
@sarkhatism
مردم شریف و آزادیخواه ایران
درود بر شما
حماسهی اخیر شما در "مشروعیت زدایی" از حکومت ولایت فقیه چنان عظیم بود که خامنهای را ناگزیر کرد برای فراموشی موقت قدرت شما و تحریم، میزان مشارکت را در دو دوره تجمیع نماید. این در حالی است که در تقلب همین آمار اعلام شده جای شکی نیست و در زندانها نیز با وجود تهدید و تطمیع زندانیان عادی، بنابر مشاهدات ،تحریم قاطع، پیروز شدهاست.
ضمن سپاس از همت والای شما مردم آزاده ایران، ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در آستانهی بیستوچهارمین هفتهی اعتصاب غذای اعتراضی خود علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام، تجربهی تلخی را با شما در میان گذاشته و از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری میطلبیم.
بررسی رفتارهای دستگاههای سرکوب نظام در سالهای گذشته نشان داده که هرگاه نمایش باشکوهی از اکثریت مردم ایران در مقابل اقلیت مستبد حاکم بر کشور بروز و ظهور یافته، ماشین سرکوب حکومت فعالتر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری از قیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
ما پیش بینی میکنیم که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی همانگونه که پیش از برگزاری نمایش "انتصابات"، اجرای اعدامها را تا سرحد ممکن کاهش داد، پس از عبور تحقیرآمیز از این پیچ، به حرکت ماشین صدور و اجرای احکام اعدام سرعت خواهد داد و به سرکوب خانوادههای دادخواه بیش از گذشته خواهد پرداخت. صدور حکم بیشرمانه اعدام برای «شریفه محمدی»، فعال کارگری، و بازداشت «رعنا کوکور»، خواهر زندانی سیاسی زیر حکم اعدام «مجاهد کورکور»، در همین راستا قابل ارزیابی و نشانهی شدت گرفتن نقض فاحش حقوق بشر و حق زندگی از سوی حاکمیت است.
ما زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای اوین (بندزنان ،۴،۶،۸)، قزلحصار(واحد۳و۴)، خرمآباد ، زندان مرکزی کرج ،تبریز، خوی، نقده،سقز و مشهد، فردا، سهشنبه ۱۹ تیرماه، برای بیستچهارمین هفته در مخالفت با احکام اعدام صادر شده به ویژه حکم بیشرمانه و ننگین اعدام برای «شریفه محمدی» اعتصاب غذا خواهیم کرد.
یکی از اتهامات واهی علیه «شریفه محمدی»، پخش تراکت «نه به اعدام» اعلام شدهاست. تلاش برای توقف ماشین اعدام نه تنها جرم نیست بلکه باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و همانگونه که بازنشستگان شریف روز یکشنبه در خیابان شعار «نه به اعدام» سر داده و خواهان آزادی شریفه محمدشدند، ما نیز این حکم ظالمانه را به شدت محکوم میکنیم و خواهان حمایت سراسری برای توقف ماشین اعدام هستیم.
ما از همه سازمانها و فعالان مدافع حقوق بشر و مخالف اعدام (احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی و صنفی و اصحاب رسانه) میخواهیم که در هفتهها و ماههای پیشرو بیش از گذشته به مساله "اعدام" و مخالفت با آن توجه نشان دهند و نسبت به بیتوجهی و عواقب آن هشدار جدی میدهیم.
ما باور داریم مسیر سخت مبارزه با اعدام با "همبستگی، کنشگری جمعی و فراگیر " به مقصد خواهد رسید، و در این مسیر مؤثرترين اقدام میتواند از سوی خود زندانیان صورت پذیرد، زیرا هیچکسی چون خود ما نمیتواند عمق رنج و درد همبندیهای در معرض صدور یا اجرای حکم اعدام و وسعت ظلمی که در حق آنها و خانواده هایشان روا داشته شده را درک کند؛ و از این رو همه زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در زندانهای سراسر کشور را به همراهی با این کارزار علیه اعدام دعوت میکنیم.
زندانیان اعتصابی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۱۸ تیر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#اعدام
#قتل_دولتی
#شریفه_محمدی
@sarkhatism