Telegram Web Link
سرخط
Photo
🔴 انتشار شماره‌ی جدید گاهنامه‌ی مطالعات زنان حلقه‌ی تجریش


شماره‌ی اخیر گاهنامه‌ی مطالعات زنان حلقه‌ی تجریش با عنوان «نان و گل‌های سرخ»، حاوی مقالات بسیار ارزنده‌ای است که در شرایط حاضر می‌تواند حکم ابزار مبارزاتی‌ای باشد برای احیای فمنیسمی رادیکال و ستیزه‌جو. برخی مقالات این شماره شامل موارد زیر است:

- فمنیسم سیاسی و مورد فلسطین/ نویسنده: فرح دعیبس/ ترجمه: مائده میرزایی

- پزشکی اجتماعی و جنسیت و سرمایه‌داری/ نویسنده و مترجم: ونوشه بحرانی

- نگاهی به کتاب «ورای سطح پوست: بازنگری، بازآرایی و بازپس‌گیری بدن در سرمیاه‌داری معاصر»/ نویسنده: سیلیویا فدریچی/ ترجمه: کالکتیو امکان

- فمنیسم، قانون و نئولیبرالیسم/ مصاحبه با وندی براون/ ترجمه: آزاده حسینی و طلیعه حسینی

- فمنیسم و حکومت‌مندی نئولیبرال/ نویسنده: یوهانا اکسالا/ ترجمه: زهرا ابراهیمی آذر

این شماره را می‌توانید از این‌جا دانلود کنید:

https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2024/07/%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%DB%B2.pdf


#حلقه_تجریش
#نان_و_گل‌های_سرخ
#مطالعات_زنان
#نئولیبرالیسم
#جنسیت
#سرمایه‌داری

@sarkhatism
🔴 ما همه #شریفه_محمدی هستیم
🖊 #توئیت‌خوان


محمد حبیبی در نوشته‌ای کوتاه در صفحه‌اش با اشاره به متن حکم منتشر شده‌ی شریفه محمدی در کانال #سرخط، نوشت که:

فعالیت‌های ایشان، همان فعالیت‌هایی است که همه‌ی ما فعالان صنفی و کارگری در سطح دیگری در حال انجام آن بوده و هستیم.

#محمد_حبیبی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#بغی
#مبارزه_طبقاتی
#مطالبه_صنفی

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 طبقه‌ی کارگر یا فرودستان؟
✔️ جامعه‌شناسی و عقب‌نشینی از طبقه


محمد مختاری در مقاله‌ی درخشان «زبان به کام سیاست» می‌نویسد:

☑️ هر روزه در خبرها و مصاحبه‌‏ها و رسانه‏ها واژه یا ترکیب‌‏هایی به‌‏کار می‌‏رود که در صورت و معنا و نحوه‏‌ی کاربردشان غرابتی احساس می‏‌شود، و آنچه خواننده و شنونده در آغاز از آن‏ها می‌‏فهمد، اغلب همان نیست که گوینده و نویسنده اراده کرده است. از این‏ گونه کاربردهاست:

☑️ تعدیل، آزادسازی، اقشار آسیب‏‌پذیر، منطقه‏‌ی آزاد، خصوصی سازی، مشارکت مردمی در آموزش دانشگاهی، ریزش نیرو، تعدیل نیروی انسانی، کارگران تعدیل شده، مدارس غیرانتفاعی، مدارس نمونه مردمی، غیرمتمرکز کردن آموزش و پرورش، واگذاری آموزش و پرورش به مردم، خودیاری، مقررات‌زدایی، شرکت‏های مضاربه‌‏ای، همیاری، هماهنگی خبری، خودکفایی و ...

☑️ تأملی مختصر در این گونه کاربردها نشان می‏‌دهد که غرض از پیدایش و رواج آنها، بیش از هر چیز، به فراموشی سپردن واژه‏‌ها و معناهایی است که یا دیگر در اولویت سیاسی نیستند؛ و یا حضورشان در زبان رایج و روزمره، به سود سیاست‏‌گزاری‌‏ها و عملکردهای سیاسی نیست. پس بار معنایی‏‌شان از لحاظ سیاسی-اجتماعی-اقتصادی و ... ایجاب می‌‏کند که از دایره کاربرد روزمره بیرون رانده شوند. و در مقابل، اصطلاح‏‌ها و ترکیب‌ها و واژه‏‌هایی متفاوت جایگزین شود و اشاعه یابد.

************

حالا باید به مجموعه‌ی این‌ها اصطلاح «فرودستان» را اضافه کنیم. مدت‌هاست که در میان نیروهای چپ و به اصطلاح انتقادی حوزه‌ی آکادمی رایج است که از واژه‌ی «طبقه‌ی کارگر» استفاده نمی‌کنند. از نظر ایشان این واژه دارای بار ایدئولوژیک مارکسیستی است و از این‌رو غیرعلمی می‌نماید؛ حال آنکه واژه‌ی «فرودستان» فراگیرتر است و بخش‌های بیشتری از بازندگان و آسیب‌دیدگان نظام سرمایه‌داری را دربرمی‌گیرد.
همین‌طور است درباره‌ي «سرمایه‌داران» که به عوض آن از اصطلاح «فرادستان» استفاده می‌شود تا به مورد «فرودستان» بیاید.
مشکل اما چیست که این تغییر واژه‌ها فریبنده می‌شود؟
مشکل اینجاست که «مکان‌یابی استثمار» در این تغییر واژه مخدوش می‌شود.
زمانی که به تضاد میان «سرمایه‌دار» و «کارگر» اشاره می‌کنیم، دست روی «تاریک‌خانه‌ي تولید» می‌گذاریم و به اعتبار آن راز بزرگ تداوم وضع موجود استثماری و نابرابرانه را افشا می‌کنیم و توأمان کلید راه غلبه بر آن را به اعتبار «نبرد طبقاتی» برجسته می‌سازیم.
اما «فرودستان» چه؟ فرودستان در بهترین قرائت، از منظری «آسیب‌شناسانه» به گروه‌های تحت ستم در سرمایه‌داری اشاره می‌کند و همه‌ي آن‌ها را به عنوان ابژه‌های پژوهشی و قابل ترحم برجسته می‌کند:

✔️ زنان (از زن بورژوا تا زن کارگر)
✔️ ملل تحت ستم
✔️ کارتن‌خواب‌ها
✔️ گور‌خواب‌ها
✔️ حلبی‌آباد نشین‌ها
✔️ کودکان کار و خیابان
✔️ گداها
✔️ و ...

این همه اما بدون یک آرایش طبقاتی تحت رهبری طبقه‌ی کارگر نخواهند توانست گلوی سرمایه‌داری را بفشارند و به بیگاری و استثمار و بردگی مدرن خاتمه دهند.
جامعه‌شناسی به اسم کار علمی، عملا ردای ایدئولوژیک به تن می‌کند و منتقد وضع موجود را از مبارزه بازمی‌دارد و از ایشان می‌خواهد که به همان «انتقاد آسیب‌شناسانه» تن بدهند.
این در معنای دیگر همان کاری است که جمهوری اسلامی با واژگان مبارزاتی کرد:

جایگزینی «پابرهنگان» و «سیلی‌خوردگان» با «طبقه‌ی کارگر» و جایگزینی «مستکبران» با «سرمایه‌داران» صرفا اسلامی‌سازی واژه‌ها نبود، بلکه یک استراتژی سیاسی بود برای انحراف افکار عمومی از مبارزه‌ی طبقاتی اصیل.

هشیار باشیم و نسبت به تغییر واژه‌هایی این‌چنینی حساس باشیم.

#طبقه‌_کارگر
#فرودستان
#سرمایه‌دار
#فرادستان
#پابرهنگان
#مختاری
#زبان

@sarkhatism
🔴 ممنوعیت‌ استفاده از نام‌های تورکی برای اصناف و کسبه‌‌ی اردبیل

ارسالی از یاران #همراه_سرخط

اداره‌ی اماکن‌ عمومی استان اردبیل برای اصناف‌ و‌ کسبه دستورالعمل جدیدی در مورد انتخاب نام‌‌های تورکی و بومی‌  وضع کرده است.
به‌ گزارش فعالین مدنی در شهر اردبیل،
«انتخاب نام‌ فارسی با مضامین‌ موافق‌ با عفت عمومی و درج روی تابلوی مغازه با خط فارسی» یکی از قوانینی‌ است که اداره‌ی اماکن‌ عمومی اردبیل برای کسبه‌‌ی این شهر وضع‌ کرده است.

طبق این دستورالعمل، اگر کسبه‌ نام تورکی برای محل فعالیت خود انتخاب کرده باشند، با عدم صدور پروانه کسب از سوی اماکن عمومی استان اردبیل مواجه‌ خواهند شد.

سیاست‌های عدم موافقت با انتخاب نام‌های تورکی برای فرزندان و انتخاب نام‌های تورکی و بومی‌ برای مغازه‌‌ها، شرکت‌های خصوصی و تولیدی‌ها برای مناطق و شهرهای مختلف آذربایجان سال‌هاست‌ که‌ توسط جمهوری اسلامی با موانع گسترده‌ای مواجه شده است.


#آذربایجان
#اردبیل
#ملیت‌های_تحت_ستم
#زبان_مادری
#همسان‌سازی_اجباری


@sarkhatism
🔴  صدور حکم حبس و شلاق برای امجد بختیاری

«امجد بختیاری»، معلم اهل «دهگلان»، که در جریان قیام «ژینا» بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شده بود، به حکم دادگاه کیفری به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.

اتهامات مطروحه علیه او «اخلال در نظم و آسایش عمومی» و «تبلیغ به نفع مخالفان حکومت» عنوان شده.

پیش از صدور این حکم، هیئت رسیدگی به تخلفات اداری استان کردستان این معلم را احضار و رتبه‌بندی او را به اتهام «شرکت در اعتراضات» و «توهین به خامنه‌ای»، قطع کرده بود.


#امجد_بختیاری
#دهگلان
#کردستان
#جمهوری_سرکوب
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی

@sarkhatism
🔴 محرومیت محمد نجفی، وکیل زندانی، از خدمات پزشکی

«محمد نجفی»، وکیل دادگستری محبوس در اوین، علیرغم ابتلا به بیماری‌های مزمن از جمله دیابت، فشار خون بالا و اختلالات قلبی، به دستور مقامات زندان از دسترسی به خدمات پزشکی و درمانی محروم شده و از اعزام او به بیمارستان جلوگیری می‌شود.

این وکیل دادگستری، اولین بار در سال ۱۳۹۷ به دلیل پیگیری مرگ مشکوک «وحید حیدری» در زندان اراک بازداشت و پس از یک سال حبس با حکم مرخصی درمانی آزاد شد. اما تنها ۴ روز بعد از آزادی دوباره بازداشت و طی چند پرونده‌ی جداگانه در مجموع با ۱۴ اتهام به ۲۱ حبس محکوم شد.
دستکم پنج پرونده از مجموع اتهامات در طول دوران حبس وی تشکیل شده است.

#محمد_نجفی
#اوین
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب

@sarkhatism
Forwarded from کلکتیو ۹۸
Forwarded from کلکتیو ۹۸
🚩 مشعل المپیک در روز چهاردهم ژوئیه (روز ملی فرانسه) با سلام و صلوات وارد پاریس شد؛ به شهری که طی چند هفته گذشته هزاران نفر از مهاجران و پناهجویان بی‌خانمان را به زور سوار اتوبوس کرده و به شهرهای دور و نزدیک فرستادند. امانوئل مکرون در این روزهای شکست سیاسی و تزلزل جایگاه، عزمش را جزم کرده که لااقل از عهده نمایش المپیک سربلند بیرون بیاید و «عظمت وطن» را به رخ دنیا بکشد.

آنچه اینک در فرانسه اتفاق می افتد، شبیه همان روندی است که قبل از شروع بازی های المپیک چین شاهدش بودیم: جمع‌آوری و جا‌به‌جا‌کردن زاغه‌نشینان و بی‌خانمان‌های پکن به قصد پاک‌سازی فقر و فلاکت از چهره پایتخت. اما رسانه‌های جریان اصلی که در آن دوره سیاست فشار و اجبار ضدمردمی در چین را در بوق کردند تا رقیب امپریالیست شرقی خود را شر مطلق جلوه دهند، حالا در مورد جا‌به‌جایی اجباری پناهجویان بی‌خانمان توسط دولت فرانسه خفقان گرفته‌اند.

از همان شروع پروژه المپیک پاریس یک معضل اساسی آشکار شد: دهکده المپیک باید در فقیرترین شهرک‌های حومه پایتخت ساخته می‌شد. جایی که در گوشه خیابان ها چادرها بر پا بود و ساختمان‌های متروکه‌اش به سرپناه جان‌به‌در‌بردگان از مسیر پرخطر مهاجرت تبدیل شده بود؛ به «خانه» هزاران پناهجوی فقیر، زیر سایه سرکوب پلیسی و خطر اخراج از کشور.

در طول یک سال اخیر حدود ٥٠٠٠ نفر با اتوبوس به شهرهای مختلف از جمله مارسی و لیون فرستاده شده‌اند. محمد ابراهیم، پناهجویی از کشور آفریقایی چاد، به گزارشگران نیویورک تایمز گفته که «ما را به خاطر بازی‌های المپیک از پاریس اخراج کردند». عمر علمین، که از جمهوری آفریقای مرکزی خود را به فرانسه رسانده، ادامه می‌دهد که «بلیط اتوبوس را به شکل شانسی بین ما تقسیم کردند. به من بلیط اورلئان افتاد و حالا در این شهر هستم.» مقامات دولت مکرون حاضر نشدند در مورد علت اتخاذ سیاست جمع‌آوری و اخراج پناهجویان کلمه‌ای توضیح دهند یا چیزی بگویند. تنها چیزی که به گزارشگران گفتند این بود که «این برنامه‌ای اضطراری برای مواجهه با کمبود مسکن در پاریس است که خود پناهجویان داوطلب پیوستن به آن شده اند!»

به نوشته نشریه نیویورک تایمز، در پاریس و حومه ۱۰۰هزار بی‌خانمان وجود دارد. شمار بی‌خانمان ها در کل فرانسه ۲۰۰هزار نفر است. اگرچه مقامات دولت ربط اخراج‌های اخیر به برگزاری بازی‌های المپیک را منکر می‌شوند، اما روزنامه ورزشی اکیپ، چاپ فرانسه، از حرف‌های یکی از مقامات اداره مسکن پرده برداشته که گفته که آنها به دنبال شناسایی آدم‌هایی که در خیابان‌های اطراف ساختمان‌های دهکده المپیک می‌خوابند، بوده اند.

طی سال گذشته حملات پلیس به چادرهای بی‌خانمان‌ها و ساختمان‌های متروکه افزایش یافت. می‌گفتند بی‌خانمان ها را بر مبنای طرح جدید دولت با اتوبوس از چادرهای خیابانی و ساختمان‌های اشغالی تخلیه می‌کنیم و به مکان‌های جدید می‌بریم تا بتوانیم برای یافتن سرپناه مناسب کمک‌شان کنیم. به گفته یوسف احمد، اهل سودان،که در فرودگاه شارل دوگل پاریس نظافتچی است: «آن ها موقع تخلیه به ما قول مسکن و خدمات اجتماعی دادند.» یوسف دوباره خودش را از اورلئان به پاریس رسانده تا حداقل شغلش در فرودگاه را از دست ندهد. اما ساختمانی که قبلا در آنجا ساکن بود از دست رفته است. نگهبانانی بیرون آن ساختمان مستقر شده‌اند و اجازه ورود به بی‌خانمان‌ها را نمی‌دهند. حالا یوسف به ناچار ساختمان متروکه دیگری پیدا کرده است. او به گزارشگران نیویورک تایمز می گوید: «وقتی که اتوبوس ما به اورلئان رسید، فهمیدیم که هیچ وسیله‌ای در اتاق ها نیست. به ما دروغ گفته بودند تا راضی شویم و سوار اتوبوس شویم.»
خیلی از جماعت تخلیه شده مثل یوسف احمد نمی‌دانستند که سوال‌های ماموران پلیس و ورقه‌پرکردن‌ها برای این بوده که آن‌ها را غربال کنند و در معرض خطر اخراج از فرانسه قرارشان دهند.

بعد از این غربال‌گری، حدود ٤٠ درصد که واجد شرایط پناهندگی تشخیص داده شده اند را، راهی مکان‌های ثابت می‌کنند و بقیه، یعنی ٦٠ درصد از کل جمع آوری شدگان راو به پناهگاه‌های موقت منتقل می‌کنند تا به وقتش اخراج شوند. به همین علت وکلای امور پناهندگی و اقامت به مردم هشدار می دهند که به هیچ وجه سوار این اتوبوس‌ها نشوید، چون پیش درآمد اخراج است. پس سعی کنید هر جور شده در خیابان سر کنید، تا شانسی برای ادامه اقامت در فرانسه داشته باشید.

به نظر می آید که کل این سیاست در مرکز گرفته شده و در این مورد با مقامات محلی مشورت نشده است. برای مثال معاون شهردار مارسی از انتقال معضل بی‌خانمانی از پاریس به شهرهایی مثل مارسی می‌گوید و اینکه افراد غربال‌شده و «پذیرفته شده»، پس از مدتی اقامت در مسکن‌های موقت اینجا و آنجا، دوباره به گوشه خیابان‌ها و زیر پل‌ها برمی‌گردند، چون هیچ بودجه و امکاناتی برای اسکان درازمدت آنها در نظر گرفته نشده.

#المپیک_فرانسه

@collective98
سرخط
Photo
🔴 حمایت اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، بنادر و کشتیرانی استرالیا از شریفه محمدی

اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، بنادر و کشتیرانی استرالیا (CFMEU) در یک نامه اعتراضی که به امضای دبیران ملی، شعبه پایتخت و ایالت نیوساوث‌ویلز رسیده است، خواستار لغو حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی فوری وی شد.
در این نامه که خطاب به سفیر رژیم اسلامی ایران در کانبرا پایتخت استرالیا، احمد صادقی نوشته شده، آمده است:
ما مطلع شده‌ایم که دستگاه قضایی دولت شما، خانم شریفه محمدی، فعال کارگری را به جرم عضویت در کومله که یک حزب سیاسی اپوزیسیون کرد ممنوع در ایران است، به اعدام محکوم کرده است. خانم محمدی، وکیل قانونی وی و خانواده‌اش این اتهام را به عنوان یک سناریوی ساخته و‌ پرداخته، به کلی رد کرده‌اند.
بسیار آزاردهنده است که خانواده‌اش به رسانه‌های جهانی اطلاع داده‌اند که نهادهای امنیتی دولت شما، خانم شریفه محمدی را در زندان سنندج شکنجه کرده‌اند.
بنا به گزارش گروه‌های حقوق بشری جهانی، حکومت اسلامی در ایران، ۸۳۴ نفر از جمله ۲۲ زن را در سال گذشته اعدام کرده است. این عمل وحشیانه، دولت شما را در مقام اول در جهان قرار داده است.
گزارش نهادهای حقوق بشری در مورد خانم شریفه محمدی حاکی از آن است که وی تحت رفتارهای خشن در زندان از جمله شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفته است، اجازه ملاقات با خانواده به ویژه با پسر نوجوانش از وی سلب شده، ارتباط با جهان خارج ندارد و وی را در انفرادی نگه‌داشته‌اند.
حکومت اسلامی ایران اعتراضات کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، رانندگان و دانشجویان را سرکوب کرده است. بیکاری ‌و تورم سر به آسمان کشیده است. روزانه فقر و شکاف طبقاتی گسترده‌تر می‌شود. اتحادیه‌ها و نهادهای صنفی در ایران غیر قانونی هستند. حق اعتراض در کشور شما غیر قانونی است. در چهار دهه گذشته حکومت شما لوله تفنگ‌ها را علیه اعتراضات بر حق نشانه گرفته است. حکومت شما در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی، هزاران نفر را به قتل رساند و‌ مجروح کرد، بازداشت نمود، شکنجه و اعدام کرد. ایران در قعر جدول آزادی‌ بیان در جهان قرار دارد.
اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، بنادر و کشتیرانی(CFMEU)،قویا حکم اعدام خانم شریفه محمدی را محکوم می‌کند. ما معتقدیم که ایشان قربانی سرکوب کارگران از سوی حکومت ایران است که در تلاشند حق تشکل و حق اعتراض داشته باشند. CFMEU خواستار آزادی فوری خانم شریفه محمدی است. CFMEU همچنین از حکومت ایران می‌خواهد که به حق ایجاد تشکل از سوی کارگران و حق اعتراض بدون بیم از تعقیب و آزار و ارعاب، احترام بگذارد.
با احترامات خالصانه
دبیر سراسری و شعبه دبیر پایتخت
زک سمیث
دبیر ایالت نیویاوث ویلز
درن گرین‌فیلد

#شریفه_محمدی
#علیه_اعدام
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 فاشیسم ملی اصلاح‌طلب و اصولگرا، حکومت و اپوزیسیون

یکی از نقاط توافق تمام جناح‌های حکومت حاکم با بخشی از اپوزیسیونش "مهاجرستیزی" است که خود یکی از نشانه‌های فاشیسم در حال رشد در درون حکومت و بیرون حکومت است. از بسیجی‌های پایگاه مقداد تا الوات دیسکوی رضا اند فمیلی، از جوانان جویای مقام اصلاح‌طلب تا قهرمانان مبارزه از زیر پتو در اینستا و ایکس به مهاجر افغانستانی که می‌رسند برای همدیگر قلب‌های سیاه و فیروزه‌ای و بنفش و سبز اسلامی-آریایی می‌گذارند و یک‌صدا خواهان اخراج مهاجر افغانستانی می‌شوند.
مسئله‌ی اینها البته بیگانه‌هراسی نیست. آنها هر کدام بنا بر گرایش سیاسی خودشان برخی بیگانه‌ها را خیلی هم دوست دارند و هر کدام حاضرند برای باقی ماندن یا دست یافتن به قدرت شن‌های بیابان‌های ایران را هم به «بیگانه» بدهند. بیگانه‌های موبور و چشم‌آبی روس و انگلیسی و فرانسوی و آمریکایی و اسرائیلی، البته در کنار چینی‌های زبر و زرنگ هر یک به درجات متفاوتی برای این دار و دسته‌ها نماد خدایی است. بسیجی‌ها طرفدار فروش همه‌چیز به بخشی از آنها هستند، اصلاح‌طلب‌ها تنها راه نجات کشور را در این می‌دانند که کارگر داخل ایران را سرمایه‌گذار اروپایی له کند و رضا و فمیلی هم حاضرند برای جلب نظر «بیگانه» به جلسات توی آبدارخانه و اتاق پشتی سیمنار هم تن بدهند. چنانکه در تبلیغات انتخاباتی برای ریاست جمهوری و کشمکش بین حکومت و اپوزیسیون مسابقه‌ای جریان داشت و دارد بر اینکه چه کسی فاشیست‌تر است.
سیدهادی کسایی‌زاده مجموعه‌ای از همه‌ی اینهاست. موجود مشنگی که یک ماهنامه درمی‌آورد که مدیرمسئول و سردبیر و خبرنگار و طراح آن خودش است و در واقع نام وبلاگ شخصی‌اش را گذاشته ماهنامه. انسان مفلوکی که لابه‌لای افغانستانی‌ستیزی و دامن زدن به آتش فاشیسم برای سید مسعود پزشکیان کمپین تبلیغاتی می‌کند، به پول‌پاشی‌های تیم رسانه‌ای «حاج وحید حقانی» وصل است، و مطابق مد روز «فسادستیز» هم تشریف دارد البته تا جایی که «فساد» مربوط به حلقه‌ی خودی‌ها نباشد.
همین اوباش چندی پیش خبری در مورد ورود جزام به ایران از طریق مهاجران افغانستانی منتشر کرده و عکسی هم به عنوان مدرک ضمیمه‌ی آن کرده بود. بعد که گند قضیه بالا آمد و معلوم شد عکس جعلی است با افتخار نوشت خبر درست است اما عکس «تزئینی» بوده. چند روز بعد در کمال وقاحت اعلام کرد مهاجران افغانستانی ایدز وارد مملکت اسلامی کرده‌اند وگرنه که ایرانی‌ها اصلا ایدز و این حرف‌ها نمی‌دانستند چیست و باز به فاصله‌ی چند روز خبر جعلی دیگری را که می‌بینید منتشر کرده است که گویا افغانستانی‌ها برای مهاجرت غیرقانونی به ایران خودشان را شبیه ایرانی‌ها می‌کنند. حالا معلوم نیست چرا باید کسی زحمت بکشد خودش را شبیه ایرانی‌هایی کند که در فقر و فلاکت دست و پا می‌زنند و مثلا خودش را شبیه روس‌ها و فرانسوی‌ها نکند. بخار توهم آریایی-اسلامی در خط تولید زباله چنین موجوداتی تولید کرده است که نفس آنها هم جهان را می‌آلاید.

#نه_به_مهاجرستیزی
#نه_به_افغانستانی_ستیزی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 فرودستان چگونه قتل‌عام می‌‍شوند؟

آنچه که در این عفونت یک دقیقه‌ای می‌بینیم چکیده‌ی تصویری است که به مدد تبلیغات حکومتی، سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی، صنعت سرگرمی، رسانه‌ها، نظرپردازی‌های کارشناسان اقتصادی و اجتماعی، دستگاه انتظامی و قضایی و ده‌ها بنگاه افکارساز دیگر تولید و گسترش یافته و تبدیل به باور عمومی‌ای شده است که حتی اگر به زبان نیاید مابه‌ازای مادی و عملی خودش را در جامعه می‌یابد.
تصویر جنوب‌شهری‌ها و حاشیه‌نشین‌هایی که همه از دم جیب‌بر و خفت‌گیر و قاچاقچی هستند و در خانه‌هایشان آشپزخانه‌ی شیشه دارند از پیش مسئله‌ی زندگی و منزلت ساکنان جنوب شهر و حاشیه‌ی شهرها را برای عموم فاقد موضوعیت کرده و به این ترتیب نیروی سرکوب امنیتی امکان پیدا می‌کند که در وقایعی مانند خیزش دی ۹۶ یا قیام آبان ۹۸، بدون هیچ هراسی از تبعات اجتماعی قتل‌عام مردم جنوب شهر و حاشیه‌نشین، در یک کلام مردم تهی‌دست را به گلوله ببندد و آنها را در زندان زیر شکنجه به قتل برساند.
این تازه تصویری است که از مردم تهی‌دست ساکن در جنوب شهر تهران و حاشیه‌های همین شهر ساخته شده که هر ساکن پایتختی می‌تواند با صرف اندکی وقت به این محله‎‌ها و نواحی سر بزند، تصور کنیم که تصویر غالب موجود از نواحی دورتر از پایتخت چه تصویری است و به یاد بیاوریم که چگونه جمهوری اسلامی می‌تواند در مورد برخورد با این محله‌ها و نواحی دست به کشتارهای بزرگ بزند.
مردم شیرآباد زاهدان و شهرک کوره‌های ماهشهر و شلنگ‌آباد اهواز و شاپور جدید اصفهان، مردم ایذه و اشنویه و خمینی‌شهر (سده) و دهگلان از پیش در همین تصاویر غالب قتل‌عام شده‌اند و نیروی سرکوب جمهوری اسلامی تنها مرحله‌ی آخر این قتل‌عام را اجرا می‌کند. بیهوده نیست که اکثریت اعدام‌شدگان در ارتباط با خیزش‌ها و قیام‌های سال‌های گذشته از همین مردم جنوب شهر و حاشیه‌نشین بودند که زندگی آنها ذره‌ای برای کسی اهمیت نداشت و در ادبیات رسمی و رایج یا خلافکار بودند یا سنتی و ارتجاعی و طرفدار حکومت و تنها زمانی که با خشم وضعیت را شکافتند و خودشان را به وضعیت تحمیل کردند سیمای واقعی آنها دیده شد و البته دوباره به آمار تبدیل شدند. آمار کشته‌ها و زندانی‌ها و مجروح‌ها منهای شرایطی که در آن زندگی کرده بودند و چنین آنها را خشمگین و عاصی کرده بود.
اما ما هرگز از جنایت‌های ساکنان زعفرانیه و جردن و ولنجک نمی‌شنویم چون جنایت‌های آنها یا آنقدر بزرگ است که «آسیب اجتماعی» محسوب نمی‌شود و برای رسیدگی به پرونده‌های اختلاس‌های کلان و دزدی‌های عظیمشان هیات ویژه و دادگاه محرمانه تشکیل می‌شود. یا برای همیشه مانند تجاوزهای خانگی و غیرخانگی‌شان پنهان می‌ماند و با پول و رشوه و تهدید و تطمیع لاپوشانی می‌شود و پنهان می‌ماند یا اساسا بدیهی انگاشته می‌شود چون آنها حق دارند غارت کنند و به واسطه‌ی غارت و عیاشی‌های آنها هزاران نفر گرسنه بخوابند و از خدمات عمومی محروم شوند و در فقر زندگی کنند.
ولی این عفونت یک دقیقه‌ای را اگر کمی دقت کنیم قبلا در سریال‌های «سیاوش» و «پوست شیر» و «یاغی» دیده‌ایم، در فیلم‌های «مغزهای کوچک زنگ‌زده» و «سد معبر» و «ابد و یک روز»، در انواع دوربین مخفی‌های واقعی و جعلی، در برنامه‌های سرگرمی‌ای که تهی‌دستان شهری از آنها حذف شده‌اند، در صفحه‌ی حوادث روزنامه‌ها و بخش حوادث سایت‌ها، در نظریات موسی غنی‌نژاد و مرتضی مردیها و حمیدرضا جلایی‌پور، در اطلاع‌رسانی‌های روابط عمومی نیروی انتظامی و قوه‌ی قضاییه و روی در و دیوار شهر دیده‌ایم. عفونتی که در امتداد خودش تبدیل به گلوله و طناب دار می‌شود و این را هم دیده‌ایم و توجه نکرده‌ایم.

#زباله_یاب
#زالوهای_وضعیت
#دراکولاها
#ستم_طبقاتی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 تشکیل زنجیره‌ی انسانی مردم روستای «خمس» در اعتراض به تخریب محیط‌ زیست

مردم دهکده گردشگری خمس، در بعد از ظهر عاشورا در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۳ در اعتراض به تخریب محیط زیست زنجیره انسانی تشکیل دادند.

اعتراض مردم نسبت به فعالیت معادن شن و ماسه و کارخانه‌های ماسه‌شویی در این روستاست که راه‌های دسترسی خلخال را نابود کرده و موجب آلودگی محیط زیست، نابودی مراتع و به خطر افتادن سلامت مردم این منطقه شده است.

اهالی روستا با انتشار بیانیه‌ای ضمن مطالبه‌ی تعطیلی کارخانجات اعلام کردند:« ما اهالی روستای گردشگری خمس در این تجمع انسانی همنوا و یکصدا مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به فعالیت مخرب و آلاینده کارخانجات ماسه‌شویی و معادن وابسته که آرامش و آسایش اهالی مظلوم خمس را سلب نموده و موجب خسارت‌های فراوان به سرمایه‌های آنان گشته اعلام کرده و عدم رضایت خویش را از این گونه فعالیت‌ها اظهار می‌داریم.»

آنها در پایان هشدار دادند «مسولین ناآگاه یا مغرضی» را که برای ۵ کارخانه ماسه‌شویی و آسفالت در جوار این روستای گردشگری مجوز فعالیت صادر کرده‌اند را به پای میز محاکمه خواهند کشید.

#خمس
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی

@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمع اعتراضی گندم‌کاران دره‌شهر در اعتراض به عدم پرداخت طلب گندم

صبح امروز پنجشنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۳، گندم‌کاران دره‌شهر در اعتراض به عدم پرداخت طلب گندم خود توسط دولت، مقابل درب سیلوی شیخمکان تجمع کردند و خواستار بازپس‌گیری محصول گندم خود شدند.

کشاورزان دره شهری در این تجمع ضمن اعتراض به عدم عدالت در پرداخت طلبشان، از پیگیری ضعیف مسئولان خواستار پرداخت سریع آن شدند.

کشاورزان در ویدیو ضمن اعتراض به عدم عدالت در پرداخت طلبشان می‌گویند اگر گندم خود را پس بگیرند می‌توانند آن را در بازار عراق به چندین برابر آن‌ هم بصورت نقد بفروشند.

اقتصاد دره‌شهر وابسته به کشاورزی است و کشاورزانی که با مشقت و دشواری فراوان گندم کاشته‌اند و محصول خود را به دولت فروخته‌اند، حالا ماه‌هاست سیلو به سیلو و اداره به اداره به دنبال دریافت طلب خود از دولت‌اند.


#دره‌شهر
#اعتراض_کشاورزان
#اعتراض_گندمکاران
#اعتراضات_صنفی

@sarkhatism
2025/07/04 21:23:09
Back to Top
HTML Embed Code: