سرخط
Photo
🔴 به نام عدالت، به نام جانهای از دسترفته
🖊 در باب جادههای مرگبار و اتوبوسهای خونین دانشآموزان
از متن:
☑️ در سال ۲۰۱۸، دو دانشآموز دبیرستانی در داکا، پایتخت بنگلادش، بر اثر تصادف اتوبوس جان خود را از دست دادند. علت وقوع این حادثه، رانندگی با سرعت زیاد و از دست رفتن کنترل اتوبوس بود. این اتفاق موجی از خشم عمومی را در میان دانشآموزان و دانشجویان برانگیخت و آنان را به خیابانها کشاند. مردم به ستوه آمده بودند زیرا دولت هیچ فکری برای زیرساختهای نامناسب جادهها نمیکرد، نظارتی بر رانندگان بدون مجوز رسمی نداشت و قوانین ترافیکی را جدی نمیگرفت.
دانشآموزان و دانشجویان برای بیش از یک هفته خیابانها را اشغال کردند و به طور مسالمتآمیز خواستار اجرای قوانین سختگیرانهتر برای ایمنی جادهها شدند. اما پلیس و گروههای طرفدار دولت به سرکوب معترضان پرداختند. آنها از گاز اشکآور و باتوم برای متفرق کردن جمعیت استفاده کردند. رسانههای اجتماعی نقش کلیدی در سازماندهی این اعتراضات داشتند، اما دولت تلاش کرد با مسدود کردن اینترنت، جریان اطلاعات را محدود کند.
☑️ داستان آشنایی است، نه؟ در سالهای اخیر، چندین مورد مرگ دلخراش دانشآموزان در تصادفات جادهای ثبت شدهاست. برای مثال، حوادثی مانند واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان اردوهای علمی یا سرویسهای مدارس، بارها منجر به کشته و زخمی شدن دانشآموزان شدهاست. یکی از حوادث معروف، تصادف اتوبوس حامل دانشآموزان در داراب در سال ۱۳۹۶ بود که منجر به کشته شدن ۹ دانشآموز شد. اخیراً نیز در دو روز متوالی شاهد فجایع واژگون شدن اتوبوس و کشته شدن بیش از ۱۰ تن از مردم بودهایم. تصادفات و سوانح جادهای، دیگر از حوادث اتفاقی به فجایع سیستماتیک تبدیل شدهاند. همدردیها و همدلیهای قلابی رئیسجمهور و وزیر را نمیخواهیم، ما به اقدامات پیشگیرانندهی واقعی و به موقع نیاز داریم.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/5atxw9yb
@sarkhatism
🖊 در باب جادههای مرگبار و اتوبوسهای خونین دانشآموزان
از متن:
☑️ در سال ۲۰۱۸، دو دانشآموز دبیرستانی در داکا، پایتخت بنگلادش، بر اثر تصادف اتوبوس جان خود را از دست دادند. علت وقوع این حادثه، رانندگی با سرعت زیاد و از دست رفتن کنترل اتوبوس بود. این اتفاق موجی از خشم عمومی را در میان دانشآموزان و دانشجویان برانگیخت و آنان را به خیابانها کشاند. مردم به ستوه آمده بودند زیرا دولت هیچ فکری برای زیرساختهای نامناسب جادهها نمیکرد، نظارتی بر رانندگان بدون مجوز رسمی نداشت و قوانین ترافیکی را جدی نمیگرفت.
دانشآموزان و دانشجویان برای بیش از یک هفته خیابانها را اشغال کردند و به طور مسالمتآمیز خواستار اجرای قوانین سختگیرانهتر برای ایمنی جادهها شدند. اما پلیس و گروههای طرفدار دولت به سرکوب معترضان پرداختند. آنها از گاز اشکآور و باتوم برای متفرق کردن جمعیت استفاده کردند. رسانههای اجتماعی نقش کلیدی در سازماندهی این اعتراضات داشتند، اما دولت تلاش کرد با مسدود کردن اینترنت، جریان اطلاعات را محدود کند.
☑️ داستان آشنایی است، نه؟ در سالهای اخیر، چندین مورد مرگ دلخراش دانشآموزان در تصادفات جادهای ثبت شدهاست. برای مثال، حوادثی مانند واژگونی اتوبوس حامل دانشآموزان اردوهای علمی یا سرویسهای مدارس، بارها منجر به کشته و زخمی شدن دانشآموزان شدهاست. یکی از حوادث معروف، تصادف اتوبوس حامل دانشآموزان در داراب در سال ۱۳۹۶ بود که منجر به کشته شدن ۹ دانشآموز شد. اخیراً نیز در دو روز متوالی شاهد فجایع واژگون شدن اتوبوس و کشته شدن بیش از ۱۰ تن از مردم بودهایم. تصادفات و سوانح جادهای، دیگر از حوادث اتفاقی به فجایع سیستماتیک تبدیل شدهاند. همدردیها و همدلیهای قلابی رئیسجمهور و وزیر را نمیخواهیم، ما به اقدامات پیشگیرانندهی واقعی و به موقع نیاز داریم.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/5atxw9yb
@sarkhatism
Telegraph
به نام عدالت، به نام جانهای از دسترفته؛ در باب جادههای مرگبار و اتوبوسهای خونینِ دانشآموزان
☑️ در سال ۲۰۱۸، دو دانشآموز دبیرستانی در داکا، پایتخت بنگلادش، بر اثر تصادف اتوبوس جان خود را از دست دادند. علت وقوع این حادثه، رانندگی با سرعت زیاد و از دست رفتن کنترل اتوبوس بود. این اتفاق موجی از خشم عمومی را در میان دانشآموزان و دانشجویان برانگیخت و…
سرخط
Photo
🔴 بهرهکشی مضاعف از کارگران زندانی، مددجویان بهزیستی و سه تا شش ماه دستمزدهای معوقه در هلدینگ «هپیلند»، به مالکیت احمد طاهری
گزارش ارسالی از یاران #همراه_سرخط
این هلدینگ دارای شعبات متعدد در استانهای مختلف از جمله در گیلان و در منطقه آزاد تجاری بندر انزلی است. مجتمع آزاد تجاری انزلی برای استقرار کارخانه تولید لباس این هلدینگ و مجتمع تجاری «هپیمارت» نه تنها برای بهرهمندی از معافیتهای مالیاتی و حذف تعرفههای گمرکی در واردات مواد اولیه انتخاب شده است، بلکه زمینهای برای خروج کارگران از پوششهای حمایتی قانون کار فراهم کرده؛ از جمله کاهش مرخصی ماهانه به تنها یک روز و دو ساعت به جای دو روز و نیم و اضافهکاریهای پرداخت نشده.
علیرغم روابط نزدیک احمد طاهری با مراکز قدرت اقتصادی و سیاسی و تقدیرهای متعدد به عنوان «صادرکننده نمونه» و «کارآفرین برتر»، در پشت این ظاهر موفقیت، بهرهکشی از نیروی کار و سوءاستفاده از خلأهای قانونی به وضوح و بیپرده جاری است
کارگران بخشهای خدماتی و نگهبانی این هلدینگ با تأخیرهای طولانی در پرداخت حقوق مواجهاند؛ حقوق آنها که مبلغی حدود ده میلیون تومان در ماه است، بین سه تا شش ماه معوق مانده است. علاوه بر این، حق بیمههای این کارگران پرداخت نشده است.
در بخش نگهبانی، ساعات کاری ماهانه کارگران بیش از ۲۰۰ ساعت گزارش شده است. اگرچه اضافهکاری بهصورت رسمی به عنوان یک الزام اعلام نمیشود، در عمل به دلیل نگرانی از دست دادن شغل، بسیاری از کارگران مجبور به انجام ساعات اضافی میشوند. هیچ دستمزدی بابت این ساعات اضافهکاری پرداخت نمیشود و بخش مالی شرکت با توجیهاتی نظیر «اضافهکاری اهمیتی ندارد»، پولی بابت کار انجام شده پرداخت نمیکند.
احمد طاهری مالک هلدینگ هپیلند که در بازه سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ عضو هیئتمدیره انجمن حمایت از زندانیان انزلی بوده، از این موقعیت برای بهرهکشی مضاعف از نیروی کار زندانی نیز استفاده کرده است. گزارشی که به ما رسیده نشان میدهد در بخش خدمات از این نیروی کار و همینطور مددجویان بهزیستی استفاده میشود. احتمال استفاده از نیروی کار ارزان زندانی و مددجویان بهزیستی در کارخانه تولید پوشاک نیز وجود دارد.
زندانیانی که عمدتا از طریق زندانهای لاکان و حویق به کار گرفته میشوند، دستمزدشان ابتدا به اداره زندان پرداخت میشود و پس از کسر نیمی از دستمزد، تنها حدود پنج میلیون تومان به کارگر زندانی تعلق میگیرد.
قراردادهای کاری در این هلدینگ بهگونهای تنظیم شده که کارگران نسخهای از قرارداد را دریافت نمیکنند و تمامی اسناد در اختیار شرکت باقی میماند؛ امری که امکان پیگیری حقوق معوقه را برای آنان به شدت محدود میکند. قراردادها به صورت یک ماهه و سه ماهه نوشته میشوند و چشمانداز کاری عملا بیش از سه ماه نیست.
نتیجه این شرایط ناعادلانه که با دستمزدهای معوقه تشدید شده، آن است که بسیاری از کارگران برای تأمین هزینههای زندگی ناچار به فروش وسایل شخصی مانند لپتاپ شده یا از طریق بدهی، گذران زندگی میکنند. این وضعیت نمایانگر یک الگوی سیستماتیک از بهرهکشی و سوءاستفاده از روابط گسترده با مراکز قدرت، در کنار خلأ حمایتهای قانونی از حقوق کارگران است.
این گزارش تنها بخش خدمات و نگهبانی را شامل میشود اما احتمال میرود که کارگران بخش کارخانه تولید لباس نیز از موارد مشابه رنج میکشند. در حالیکه درخواستهای مکرر کارگران جهت دریافت حقوق معوقه، با طفره رفتن و بیاعتنایی احمد طاهری و مدیران شرکت روبرو میشود، این امید نزد کارگران وجود دارد که با همبستگی با یکدیگر، تجمع و دست از کار کشیدن بتوانند مالک و مدیران شرکت را وادار به پرداخت دستمزدهای معوقه کنند.
#بهرهکشی
#استثمار
#هپی_لند
#انزلی
@asrkhatism
گزارش ارسالی از یاران #همراه_سرخط
این هلدینگ دارای شعبات متعدد در استانهای مختلف از جمله در گیلان و در منطقه آزاد تجاری بندر انزلی است. مجتمع آزاد تجاری انزلی برای استقرار کارخانه تولید لباس این هلدینگ و مجتمع تجاری «هپیمارت» نه تنها برای بهرهمندی از معافیتهای مالیاتی و حذف تعرفههای گمرکی در واردات مواد اولیه انتخاب شده است، بلکه زمینهای برای خروج کارگران از پوششهای حمایتی قانون کار فراهم کرده؛ از جمله کاهش مرخصی ماهانه به تنها یک روز و دو ساعت به جای دو روز و نیم و اضافهکاریهای پرداخت نشده.
علیرغم روابط نزدیک احمد طاهری با مراکز قدرت اقتصادی و سیاسی و تقدیرهای متعدد به عنوان «صادرکننده نمونه» و «کارآفرین برتر»، در پشت این ظاهر موفقیت، بهرهکشی از نیروی کار و سوءاستفاده از خلأهای قانونی به وضوح و بیپرده جاری است
کارگران بخشهای خدماتی و نگهبانی این هلدینگ با تأخیرهای طولانی در پرداخت حقوق مواجهاند؛ حقوق آنها که مبلغی حدود ده میلیون تومان در ماه است، بین سه تا شش ماه معوق مانده است. علاوه بر این، حق بیمههای این کارگران پرداخت نشده است.
در بخش نگهبانی، ساعات کاری ماهانه کارگران بیش از ۲۰۰ ساعت گزارش شده است. اگرچه اضافهکاری بهصورت رسمی به عنوان یک الزام اعلام نمیشود، در عمل به دلیل نگرانی از دست دادن شغل، بسیاری از کارگران مجبور به انجام ساعات اضافی میشوند. هیچ دستمزدی بابت این ساعات اضافهکاری پرداخت نمیشود و بخش مالی شرکت با توجیهاتی نظیر «اضافهکاری اهمیتی ندارد»، پولی بابت کار انجام شده پرداخت نمیکند.
احمد طاهری مالک هلدینگ هپیلند که در بازه سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ عضو هیئتمدیره انجمن حمایت از زندانیان انزلی بوده، از این موقعیت برای بهرهکشی مضاعف از نیروی کار زندانی نیز استفاده کرده است. گزارشی که به ما رسیده نشان میدهد در بخش خدمات از این نیروی کار و همینطور مددجویان بهزیستی استفاده میشود. احتمال استفاده از نیروی کار ارزان زندانی و مددجویان بهزیستی در کارخانه تولید پوشاک نیز وجود دارد.
زندانیانی که عمدتا از طریق زندانهای لاکان و حویق به کار گرفته میشوند، دستمزدشان ابتدا به اداره زندان پرداخت میشود و پس از کسر نیمی از دستمزد، تنها حدود پنج میلیون تومان به کارگر زندانی تعلق میگیرد.
قراردادهای کاری در این هلدینگ بهگونهای تنظیم شده که کارگران نسخهای از قرارداد را دریافت نمیکنند و تمامی اسناد در اختیار شرکت باقی میماند؛ امری که امکان پیگیری حقوق معوقه را برای آنان به شدت محدود میکند. قراردادها به صورت یک ماهه و سه ماهه نوشته میشوند و چشمانداز کاری عملا بیش از سه ماه نیست.
نتیجه این شرایط ناعادلانه که با دستمزدهای معوقه تشدید شده، آن است که بسیاری از کارگران برای تأمین هزینههای زندگی ناچار به فروش وسایل شخصی مانند لپتاپ شده یا از طریق بدهی، گذران زندگی میکنند. این وضعیت نمایانگر یک الگوی سیستماتیک از بهرهکشی و سوءاستفاده از روابط گسترده با مراکز قدرت، در کنار خلأ حمایتهای قانونی از حقوق کارگران است.
این گزارش تنها بخش خدمات و نگهبانی را شامل میشود اما احتمال میرود که کارگران بخش کارخانه تولید لباس نیز از موارد مشابه رنج میکشند. در حالیکه درخواستهای مکرر کارگران جهت دریافت حقوق معوقه، با طفره رفتن و بیاعتنایی احمد طاهری و مدیران شرکت روبرو میشود، این امید نزد کارگران وجود دارد که با همبستگی با یکدیگر، تجمع و دست از کار کشیدن بتوانند مالک و مدیران شرکت را وادار به پرداخت دستمزدهای معوقه کنند.
#بهرهکشی
#استثمار
#هپی_لند
#انزلی
@asrkhatism
🔴 «فعالیت فایدهباورانه، از یکسو،
با رنج فایدهباورانه، از سوی دیگر،
انطباق دارد»
توضیح سرخط: چندی پیش و پس از قتل دانشجوی دانشگاه تهران (امیرمحمد خالقی) متنی در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور دربارهی ریشههای این واقعه و تحلیلی از واکنشهای پس از آن تحت عنوان «دانشجو، خفتگیری، قتل و اعدام» منتشر شد. چندی پس از آن نیز متن دیگری در نقد متن اول تحت عنوان «دانشجو، سرقت، قتل و مسئولیت فردی» منتشر گشت که البته رویکرد آن بر خلاف سوگیریهای معمول کانال شوراهای صنفی کشور بود؛ هرچند این متن نیز مانند متن اول تحت عنوان متن دریافتی انتشار یافت. حالا نویسندهی متن اول ضمن ارسال متن ذیل به ما اطلاع داده است که در پاسخ به متن دوم، متن دیگری را برای انتشار به کانال شوراها ارسال کرده اما علیرغم گذشت دو هفته هیچ واکنشی به آن نشان داده نشده است. قطعا محل مناسب برای انتشار ادامهی این مجادلهی قلمی کانال شوراها بود، اما عدم تمایل کانال مذکور برای انتشار جوابیه و رویکرد ضدطبقاتی متن دوم، ما را بر آن داشت که تا در دفاع از تاریخ کانال شوراهای صنفی و مبارزاتی که این کانال نمایندهاش بود، این جوابیه را منتشر کنیم. برای ما پیش از این هم که متن جوابیه به دستمان برسد خواندن متن «دانشجو، سرقت، قتل و مسئولیت فردی» در کانال شوراهای صنفی حیرتآور بود. تبدیل کانالی که یکی از پایگاههای مقاومت دانشجویان در برابر انواع تهاجمات به نهاد دانشگاه، از جمله تهجمات سرمایهدارانه بوده است به تریبون آزادی که در آن مدافعان سرمایهداری و خصوصیسازی هم بتوانند از عقاید خودشان دفاع کنند؛ آن هم در حالی که صدها تریبون خصوصی و دولتی و اپوزیسیونی را در اختیار دارند و تمامی دولتهای جمهوری اسلامی مشغول پیش بردن سیاستهای مطلوب آنها هستند، باید زنگ خطر را به صدا درآورد و از گردانندگان کانال شوراهای صنفی پاسخ منطقی قانعکننده طلب کند. به ویژه که اساسا متوجه نمیشویم در همان «تریبون آزاد» هم چرا باید جوابیهی ارسالی بدون هیچ واکنشی باقی بماند.
متن ارسالی را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3zur6fb4
@sarkhatism
با رنج فایدهباورانه، از سوی دیگر،
انطباق دارد»
توضیح سرخط: چندی پیش و پس از قتل دانشجوی دانشگاه تهران (امیرمحمد خالقی) متنی در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور دربارهی ریشههای این واقعه و تحلیلی از واکنشهای پس از آن تحت عنوان «دانشجو، خفتگیری، قتل و اعدام» منتشر شد. چندی پس از آن نیز متن دیگری در نقد متن اول تحت عنوان «دانشجو، سرقت، قتل و مسئولیت فردی» منتشر گشت که البته رویکرد آن بر خلاف سوگیریهای معمول کانال شوراهای صنفی کشور بود؛ هرچند این متن نیز مانند متن اول تحت عنوان متن دریافتی انتشار یافت. حالا نویسندهی متن اول ضمن ارسال متن ذیل به ما اطلاع داده است که در پاسخ به متن دوم، متن دیگری را برای انتشار به کانال شوراها ارسال کرده اما علیرغم گذشت دو هفته هیچ واکنشی به آن نشان داده نشده است. قطعا محل مناسب برای انتشار ادامهی این مجادلهی قلمی کانال شوراها بود، اما عدم تمایل کانال مذکور برای انتشار جوابیه و رویکرد ضدطبقاتی متن دوم، ما را بر آن داشت که تا در دفاع از تاریخ کانال شوراهای صنفی و مبارزاتی که این کانال نمایندهاش بود، این جوابیه را منتشر کنیم. برای ما پیش از این هم که متن جوابیه به دستمان برسد خواندن متن «دانشجو، سرقت، قتل و مسئولیت فردی» در کانال شوراهای صنفی حیرتآور بود. تبدیل کانالی که یکی از پایگاههای مقاومت دانشجویان در برابر انواع تهاجمات به نهاد دانشگاه، از جمله تهجمات سرمایهدارانه بوده است به تریبون آزادی که در آن مدافعان سرمایهداری و خصوصیسازی هم بتوانند از عقاید خودشان دفاع کنند؛ آن هم در حالی که صدها تریبون خصوصی و دولتی و اپوزیسیونی را در اختیار دارند و تمامی دولتهای جمهوری اسلامی مشغول پیش بردن سیاستهای مطلوب آنها هستند، باید زنگ خطر را به صدا درآورد و از گردانندگان کانال شوراهای صنفی پاسخ منطقی قانعکننده طلب کند. به ویژه که اساسا متوجه نمیشویم در همان «تریبون آزاد» هم چرا باید جوابیهی ارسالی بدون هیچ واکنشی باقی بماند.
متن ارسالی را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3zur6fb4
@sarkhatism
Telegraph
«فعالیت فایدهباورانه، از یکسو، با رنج فایدهباورانه، از سوی دیگر، انطباق دارد»
توضیح سرخط: چندی پیش و پس از قتل دانشجوی دانشگاه تهران (امیرمحمد خالقی) متنی در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور دربارهی ریشههای این واقعه و تحلیلی از واکنشهای پس از آن تحت عنوان «دانشجو، خفتگیری، قتل و اعدام» منتشر شد. چندی پس از آن نیز متن دیگری در…
سرخط
Photo
🔴 سالی که گذشت:
بحران سرمایهداری، ورشکستگی سوسیال دموکراسی، خلأ رهبری کمونیسم رادیکال، قدرتگیری فاشیسم
سالی دیگر را پشت سر گذاشتیم با پیشرویهای سرمایهداری، جنگهای امپریالیستی، تعمیق شکاف طبقاتی و اشکال مختلف ستم (از «جنسی/جنسیتی» تا «ملی» و «نژادی») و دست آخر مقاومتهای پراکنده و سازماننیافته.
شاید بد نباشد مختصر آنچه را که پشت سر گذاشتیم جمعبندی کنیم و ببینیم چه فرصتهایی ازدست رفت و برای سال آینده گامهای مؤثرتری برداریم.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/mu9t2z4w
@sarkhatism
بحران سرمایهداری، ورشکستگی سوسیال دموکراسی، خلأ رهبری کمونیسم رادیکال، قدرتگیری فاشیسم
سالی دیگر را پشت سر گذاشتیم با پیشرویهای سرمایهداری، جنگهای امپریالیستی، تعمیق شکاف طبقاتی و اشکال مختلف ستم (از «جنسی/جنسیتی» تا «ملی» و «نژادی») و دست آخر مقاومتهای پراکنده و سازماننیافته.
شاید بد نباشد مختصر آنچه را که پشت سر گذاشتیم جمعبندی کنیم و ببینیم چه فرصتهایی ازدست رفت و برای سال آینده گامهای مؤثرتری برداریم.
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/mu9t2z4w
@sarkhatism
Telegraph
سالی که گذشت: بحران سرمایهداری، ورشکستگی سوسیال دموکراسی، خلأ رهبری کمونیسم رادیکال، قدرتگیری فاشیسم
سالی دیگر را پشت سر گذاشتیم با پیشرویهای سرمایهداری، جنگهای امپریالیستی، تعمیق شکاف طبقاتی و اشکال مختلف ستم (از «جنسی/جنسیتی» تا «ملی» و «نژادی») و دست آخر مقاومتهای پراکنده و سازماننیافته. شاید بد نباشد مختصر آنچه را که پشت سر گذاشتیم جمعبندی کنیم…
Forwarded from منجنیق
سرخط
@ManjanighCollective
🔴 کارزار افزایش ۷۰درصدی مزد؛ هیاهوی بسیار برای هیچ
بر اساس تصمیم شورای عالی کار و اعلام رسمی وزیر کار، حداقل حقوق کارگران در سال آینده ۴۵درصد افزایش مییابد. بر این اساس حداقل حقوق ماهانه از ۷میلیون و ۱۶۶هزار تومان به ۱۰میلیون و ۳۹۰هزار تومان خواهد رسید. دربارهی اینکه حداقل دستمزد با چه سازوکار ضدکارگریای تعیین شده و ربط آن به تورم و سبد معیشت چیست، به وفور در جاهای مختلف حرف زده شده است؛ آنچه ما اینجا میخواهیم دربارهاش نکاتی را بیان کنیم دو چیز است؛ یک- فضایی که با «کارزار افزایش ۷۰درصدی مزد» حول حداقل دستمزد ایجاد شد و دو- غیبت طبقهی کارگر از مهمترین تصمیمی که مستقیما بر حیات فردی و اجتماعیاش تاثیر میگذارد.
راهاندازان کارزار که سال گذشته پویش دستمزد پانزده میلیونی را کلید زده بودند، کارزار امسال را «جنبش اجتماعی» مینامند و تبلیغکنندگان منتسب به چپاش آن را «آغاز پیشروی طبقاتی کارگران» توصیف میکنند. مسئله اما نه جنبش اجتماعی بودن یا نبودن این کارزار، بلکه دقیقا همین دومی، یعنی پیشروی طبقاتی کارگران نامیدن آن است. بگذار طراحان این کارزار آن را جنبش اجتماعی بنامند اما آیا آنطور که مدعیان منتسب به چپ در دفاع از این کارزار میگویند، میتوان آن را نشانهی پیشروی طبقاتی کارگران دانست؟
فروردین ۱۴۰۴
#یادداشت_سیاسی
#منجنیق
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4iUbUaA
@ManjanighCollective
بر اساس تصمیم شورای عالی کار و اعلام رسمی وزیر کار، حداقل حقوق کارگران در سال آینده ۴۵درصد افزایش مییابد. بر این اساس حداقل حقوق ماهانه از ۷میلیون و ۱۶۶هزار تومان به ۱۰میلیون و ۳۹۰هزار تومان خواهد رسید. دربارهی اینکه حداقل دستمزد با چه سازوکار ضدکارگریای تعیین شده و ربط آن به تورم و سبد معیشت چیست، به وفور در جاهای مختلف حرف زده شده است؛ آنچه ما اینجا میخواهیم دربارهاش نکاتی را بیان کنیم دو چیز است؛ یک- فضایی که با «کارزار افزایش ۷۰درصدی مزد» حول حداقل دستمزد ایجاد شد و دو- غیبت طبقهی کارگر از مهمترین تصمیمی که مستقیما بر حیات فردی و اجتماعیاش تاثیر میگذارد.
راهاندازان کارزار که سال گذشته پویش دستمزد پانزده میلیونی را کلید زده بودند، کارزار امسال را «جنبش اجتماعی» مینامند و تبلیغکنندگان منتسب به چپاش آن را «آغاز پیشروی طبقاتی کارگران» توصیف میکنند. مسئله اما نه جنبش اجتماعی بودن یا نبودن این کارزار، بلکه دقیقا همین دومی، یعنی پیشروی طبقاتی کارگران نامیدن آن است. بگذار طراحان این کارزار آن را جنبش اجتماعی بنامند اما آیا آنطور که مدعیان منتسب به چپ در دفاع از این کارزار میگویند، میتوان آن را نشانهی پیشروی طبقاتی کارگران دانست؟
فروردین ۱۴۰۴
#یادداشت_سیاسی
#منجنیق
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4iUbUaA
@ManjanighCollective
Telegraph
کارزار افزایش ۷۰درصدی مزد؛ هیاهوی بسیار برای هیچ
بر اساس تصمیم شورای عالی کار و اعلام رسمی وزیر کار، حداقل حقوق کارگران در سال آینده ۴۵درصد افزایش مییابد. بر این اساس حداقل حقوق ماهانه از ۷میلیون و ۱۶۶هزار تومان به ۱۰میلیون و ۳۹۰هزار تومان خواهد رسید. دربارهی اینکه حداقل دستمزد با چه سازوکار ضدکارگریای…
سرخط
Photo
🔴 جنگ تعرفهای آمریکا و چین
و
تبعات آن برای طبقهی کارگر
متن را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3hktu5vt
@sarkhatism
و
تبعات آن برای طبقهی کارگر
متن را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3hktu5vt
@sarkhatism
Telegraph
جنگ تعرفهای آمریکا و چین و تبعات آن برای طبقهی کارگر
🔺تعرفه چیست؟ تعرفه مالیاتی است که بر کالاهای وارداتی اعمال میشود. این مالیاتها هزینه کالاهای وارداتی را افزایش میدهند و ممکن است کالاهای تولید داخلی را در بازار محلی رقابتیتر کنند. 🔺چرا سرمایهداران از تعرفهها حمایت میکنند؟ ✔️ سرمایهداران ممکن است…
سرخط
Photo
🔴 از دیروز تا امروز؛ بازپسگیری مبارزه در روز جهانی کارگر
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/5f3euj8h
#روز_کارگر
#روز_جهانی_کارگر
#اول_ماه_می
@sarkhatism
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/5f3euj8h
#روز_کارگر
#روز_جهانی_کارگر
#اول_ماه_می
@sarkhatism
Telegraph
از دیروز تا امروز؛ بازپسگیری مبارزه در روز جهانی کارگر
🔺آمریکا، حدود ۱۰۰ سال پیش روز اول مه سال ۱۸۸۶ بود؛ کارگران علیه ستم سرمایهداران و برای مطالبهی روز کاری هشتساعته، شروع به اعتراض کردند. صدها هزار کارگر دست از کار کشیدند و خیابانها را به سنگر مبارزه بدل کردند. پلیس با گلوله و باتوم به تظاهرات حملهور…
Forwarded from منجنیق
🔴 اول ماه مه در انفجار و سنگ
از بدنهای لهشدهی کارگران معدن تا بدنهای سوختهی کارگران بندر، بدن به بدن در فاجعه زیست میکنیم؛ از فاجعه به فاجعه. مقامات جمهوری اسلامی مشغول رتق و فتق امنیتی امورند تا مبادا کسی حرفی بیرون از روایتی که حاکمان اراده کردهاند بگوید. اوباش برانداز از قاتلان حاکم بر اسرائیل تشکر میکنند و از خوشی شیهه میکشند. کارشناسان رسانههای بزرگ و منبرهای آنلاین در مورد ابعاد ژئوپولیتیک قضایا و منافع «ایران» و «اسرائیل» سخنان داهیانه میگویند. همه از ابعاد «راهبردی» فاجعه در سرنوشت تجارت و سرمایهگذاری حرف میزنند. دلقکها و دریوزهها میان دو قُلُپِ شامپاین، فراخوان «اعتصاب سراسری» صادر میکنند. تاجران فلاکت صندوق اعتصابات و گو فاند می راه میاندازند تا هزینهی سفرهای تابستانیِ در پیش و هتلهای گرانقیمت و کشتیهای تفریحیشان را از میان خون و جنازه استخراج کنند. فاجعه اما در جای دیگری است؛ تکه تکه و خونآلود. صدای گلوی آنها را هیچکس نمیشنود. کارگرانی که از شهرهای فقیرشده و محروم، به دنبال نان کیلومترها دورتر از خانهها و بستگانشان، با قراردادهای سفیدامضا و تحت اختیار پیمانکارهای ریز و درشت در معدن و بندر جان میدهند. بیشناسنامههای بلوچ و کارگران «غیرقانونی» افغانستانی که حتا پیش از ریزش و انفجار در آمارها نبودهاند و اکنون نیز در آمارها نیستند. آنها که شماره نمیشوند، کسی به آنها تسلیت نمیگوید و برای همه در شمار «هزینههای جانبی» رونق کسبوکار و معاملههای بزرگ فاکتور میشوند. از استمرارطلب تا تحریمطلب دست در خون کارگران وضو میکنند و رو به قبلههای گوناگون نماز شکر به جای میآورند. در اول ماه مه، در روز جهانی کارگران، در امتداد خون کارگران شیکاگوی یک قرن و نیمِ پیش، هنوز از بدن کارگران جهان خونابه سرازیر است. در معدن، در بندر، در آوار سرمایه و بهرهکشی و استثمار. یاران ما در همبستگی با جانها و بدنهای کارگران لهشدهی معدن و سوختهی بندر، برای تکثیر شعاری که از گلوی بازنشستگان شریفی بیرون آمد که دو سال و نیمِ تمام است هر هفته به خیابان میآیند، بر دیوارها نوشتند: «از معدن تا بندر/ محل قتل کارگر».
اول مه ۱۴۰۴
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
از بدنهای لهشدهی کارگران معدن تا بدنهای سوختهی کارگران بندر، بدن به بدن در فاجعه زیست میکنیم؛ از فاجعه به فاجعه. مقامات جمهوری اسلامی مشغول رتق و فتق امنیتی امورند تا مبادا کسی حرفی بیرون از روایتی که حاکمان اراده کردهاند بگوید. اوباش برانداز از قاتلان حاکم بر اسرائیل تشکر میکنند و از خوشی شیهه میکشند. کارشناسان رسانههای بزرگ و منبرهای آنلاین در مورد ابعاد ژئوپولیتیک قضایا و منافع «ایران» و «اسرائیل» سخنان داهیانه میگویند. همه از ابعاد «راهبردی» فاجعه در سرنوشت تجارت و سرمایهگذاری حرف میزنند. دلقکها و دریوزهها میان دو قُلُپِ شامپاین، فراخوان «اعتصاب سراسری» صادر میکنند. تاجران فلاکت صندوق اعتصابات و گو فاند می راه میاندازند تا هزینهی سفرهای تابستانیِ در پیش و هتلهای گرانقیمت و کشتیهای تفریحیشان را از میان خون و جنازه استخراج کنند. فاجعه اما در جای دیگری است؛ تکه تکه و خونآلود. صدای گلوی آنها را هیچکس نمیشنود. کارگرانی که از شهرهای فقیرشده و محروم، به دنبال نان کیلومترها دورتر از خانهها و بستگانشان، با قراردادهای سفیدامضا و تحت اختیار پیمانکارهای ریز و درشت در معدن و بندر جان میدهند. بیشناسنامههای بلوچ و کارگران «غیرقانونی» افغانستانی که حتا پیش از ریزش و انفجار در آمارها نبودهاند و اکنون نیز در آمارها نیستند. آنها که شماره نمیشوند، کسی به آنها تسلیت نمیگوید و برای همه در شمار «هزینههای جانبی» رونق کسبوکار و معاملههای بزرگ فاکتور میشوند. از استمرارطلب تا تحریمطلب دست در خون کارگران وضو میکنند و رو به قبلههای گوناگون نماز شکر به جای میآورند. در اول ماه مه، در روز جهانی کارگران، در امتداد خون کارگران شیکاگوی یک قرن و نیمِ پیش، هنوز از بدن کارگران جهان خونابه سرازیر است. در معدن، در بندر، در آوار سرمایه و بهرهکشی و استثمار. یاران ما در همبستگی با جانها و بدنهای کارگران لهشدهی معدن و سوختهی بندر، برای تکثیر شعاری که از گلوی بازنشستگان شریفی بیرون آمد که دو سال و نیمِ تمام است هر هفته به خیابان میآیند، بر دیوارها نوشتند: «از معدن تا بندر/ محل قتل کارگر».
اول مه ۱۴۰۴
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
🔴 از خط تولید تا خط خبر: زنجیرهی سرکوب کارگران
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/kkz9kyea
#حوادث_کار
#حوادث_کارگری
@sarkhatism
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/kkz9kyea
#حوادث_کار
#حوادث_کارگری
@sarkhatism
Telegraph
از خط تولید تا خط خبر: زنجیرهی سرکوب کارگران
پایان این داستان با توست این جمله را زیاد شنیدهایم که در زندگی مدرن، آدمها تبدیل به «عدد و ارقام» در اخبار شدهاند. ترامپ و ایلانماسک و جفبزوس و کارداشیانها و عوامل سریال پایتخت اما، صدها عکس از زوایای مختلف در اخبار و روزنامهها و صفحات مجازی دارند…
🔴 فراتر از آری یا نه؛ نگاه ما به مذاکرات ایران و آمریکا باید چگونه باشد؟
در سال ۲۰۲۵، با روی کار آمدن دولت اصلاحاتِ این بار پزشکیان، دوباره مذاکراتی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا در جریان است؛ مذاکراتی که یادآور توافق برجام سال ۲۰۱۵ و همان شعارهای همیشگی «پایان تحریمها»، «نجات اقتصاد» و «رفع تنش» است. اما با نگاهی انتقادی باید پرسید: این توافقات به سود کدام طبقه است؟ آیا کارگران ایران از آن بهرهمند خواهند شد یا بار اصلی بازسازی اقتصاد بر دوش آنها سنگینی خواهد کرد؟ موضع خامنهای در این سالها چگونه قابل تحلیل است؟ ترامپ که در دورهی اول ریاستجمهوریاش، یکطرفه از برجام کنار کشیده بود، چرا حالا میخواهد توافق کند؟
متن کامل را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
#مذاکرات_هستهای
#ایران_آمریکا
#طبقه_کارگر
@sarkhatism
در سال ۲۰۲۵، با روی کار آمدن دولت اصلاحاتِ این بار پزشکیان، دوباره مذاکراتی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا در جریان است؛ مذاکراتی که یادآور توافق برجام سال ۲۰۱۵ و همان شعارهای همیشگی «پایان تحریمها»، «نجات اقتصاد» و «رفع تنش» است. اما با نگاهی انتقادی باید پرسید: این توافقات به سود کدام طبقه است؟ آیا کارگران ایران از آن بهرهمند خواهند شد یا بار اصلی بازسازی اقتصاد بر دوش آنها سنگینی خواهد کرد؟ موضع خامنهای در این سالها چگونه قابل تحلیل است؟ ترامپ که در دورهی اول ریاستجمهوریاش، یکطرفه از برجام کنار کشیده بود، چرا حالا میخواهد توافق کند؟
متن کامل را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
#مذاکرات_هستهای
#ایران_آمریکا
#طبقه_کارگر
@sarkhatism
سرخط
🔴 فراتر از آری یا نه؛ نگاه ما به مذاکرات ایران و آمریکا باید چگونه باشد؟ در سال ۲۰۲۵، با روی کار آمدن دولت اصلاحاتِ این بار پزشکیان، دوباره مذاکراتی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا در جریان است؛ مذاکراتی که یادآور توافق برجام سال ۲۰۱۵ و…
فراتر_از_آری_یا_نه؛_نگاه_ما_به_مذاکرات_ایران_و_آمریکا_باید_چگونه.pdf
95.9 KB