Telegram Web Link
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
برخط دریافت امداد اورژانس روانپزشکی

#انعطاف_پذیری
#سلامت_کادر_درمان
به نام خدای حق و حقیقت

شما با ما چه کردید؟

این عکس (لینک) نشانی است از غیرت و شکوهِ تک تک این عزیزان در حوزه سلامت.

هشت سال قبل در متروی تهران، قبل از اینکه پزشک شوند، در‌‌ پویش اطلاع رسانی و آموزش برای هپاتیت از شبکه هپاتیت ایران، شرکت داشتند. فعال، با انرژی، با انگیزه، در کنار مردم و با امید به آینده

اما وقتی فارغ التحصیل می‌شود و به طرح می‌رود، چه اتفاقی می‌افتد؟ بیاییم اسم طرح را اردوگاه اجباری برای پزشکان بگذاریم.

ما عاشق خدمت به مردم هستیم، اما نه به این شکل که این پزشک کتک بخورد، حامی نداشته باشد و….
و‌ امروز دیگر در میان ما نیست، او خودکشی کرده است.

شما مسئولین با پزشکان و مردم چه کردید؟

آقای رییس جمهور
آقای رییس مجلس
آقای وزیر بهداشت
آقای رییس نظام پزشکی


امروز اگر بیدار نشوید فردا شما را از خواب گران بیدار خواهند کرد.

و سخنی با خود مردم که ما همچنان با همه مشکلات کنار شما هستیم و خسته نخواهیم شد.

راستی گفتند روز معلم و استاد مبارک باد!!

دکتر علویان
استاد بازنشسته دانشگاه
دوازدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
مطب پزشکی تهران

@Scientometric
⭕️ چیزی به نام خون کثیف در بدن نداریم

▫️ حسن ابوالقاسمی، فوق تخصص خون و آنکولوژی و رییس دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج):

🔸 در بدن چیزی به اسم خون کثیف نداریم و این حرف اشتباهی است، زیرا خون در رگ‌های بدن جریان دارد و از طریق ورید یا سیاهرگ به شش می‌رود و اکسیژن می‌گیرد و بعد همین خون که مملو از اکسیژن است از طریق شریان یا سرخرگ‌ها اکسیژن را به بافت‌های بدن می‌رساند.

🔸 این‌که در بین عوام می‌گویند در فصد، خون کثیف گرفته می‌شود به هیچ وجه حرف درستی نیست. رنگ خون در مویرگ‌ها بعد از اینکه اکسیژن را به بافت‌ها داد و اکسیژن را از دست داد سیاه می‌شود، اما این به معنای خون کثیف نیست، زیرا همین خون مجدد به ریه می‌رود، اکسیژن می‌گیرد و قرمز می‌شود. این چرخه در تمام بدن مدام ادامه دارد.

🔸اینکه خونی که در بافت‌ها اکسیژن از دست داده و سیاه شده را خون کثیف بگویند اشتباهی است که از قدیم‌ به غلط می‌گفتند و حرفی کاملا غیر علمی است، زیرا چیزی به اسم خون کثیف در بدن نداریم./ ایرنا

🕹 متخصصین‌ بهداشت ایران؛ رسانه بهداشت و درمان ایران

📲 http://T.me/behdashtian
رسانه‌ها هنگام گزارش مطالب مرتبط با خودکشی به چه مواردی باید توجه داشته باشند؟

مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان می‌دهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ­ها، خبرگزاری‌ها­ و ... می‌تواند منجر به خودکشی­ های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی می­تواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.

به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاه‌سازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.

خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.

در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.

درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.

گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرس‌زای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان می‌دهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته می‌سازند.

به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه­ های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب ­تر می­ باشد.

از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.

دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.

اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.

از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.

از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.

اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوه‌ی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.

علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.

بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.

باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، می‌تواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.

افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.

اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.

متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.

من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به ­روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ­ها" (لینک) تهیه کردم.

@Scientometric
از گزارش امروز روزنامه اعتماد (لینک) :

واقعیت این است که عقل سلیم نمی‌پذیرد که سیاست‌های سال اخیر درباره پزشکی و پزشکان و پرستاران بدون هدف تخریب نظام بهداشت و درمان کشور و آگاهانه نباشد. چنین خودویرانگری ناشی از خطاهای سیاستی نیست، بلکه نشان‌دهنده نوعی برنامه‌ریزی برای ویران کردن نظام بهداشت و درمان کشور است.

نویسنده این گزارش، مشکلات نطام بهداشت و درمان را از نوعی از مشکلات می داند که حل آن نیاز به اراده و زمان دارد که البته همراه با تبعات خواهد بود. او که خود از جامعه پزشکی نیست، در این گزارش سعی کرده که "نگاهی تحلیلي به مشکلات بهداشت و درمان مردم و جامعه پزشکی" داشته باشد و تلاش می کند تا در سکوتی که به قول خودش خیلی از جامعه پزشکی الان دارند، بهفمد که "نظام درمانی‌ رابه‌کجا می‌برند؟"

بعد از یک مقدمه در مورد سختی های جامعه پزشکی و حوادث تلخی که این جامعه اخیرا در حال تجربه آن است، ادعای ابتدای این پست را مطرح می کند و در ادامه نیز برای این ادعا شواهدی را عنوان می کند.

گزارش کامل روزنامه اعتماد را می توانید از اینجا بخوانید. من برخی موارد آن را که به خصوص به عنوان شاهد ادعای اولیه پست است اینجا (لینک) به صورت خیلی خلاصه قرار می دهم

شواهد نشان می‌دهد که نظام درمانی کشور هم از حیث سیاست‌گذاری و هم تامین و توزیع دارو، هم نظام بیمه‌ای و هم تعیین تعرفه‌ها و بالاخره وضعیت و ساختار حاکم بر بیمارستان‌ها و شرایط پزشکان و حتی نظام پذیرش دانشجو، دچار اختلال‌های جدی شده‌اند.

افزایش ظرفیت‌های پزشکی بدون تامین امکانات لازم یکی از تصمیمات عجیب شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. تصمیمی که برخلاف نظرات کارشناسی مرجع اصلی و رسمی حوزه سلامت گرفته شد.

کاهش استقلال دانشگاه‌های پزشکی و بُردهای تخصصی و بازنشسته یا اخراج استادان و حتی استعفای برخی از پزشکان مبرز نیز تصویری تاریک از آینده این رشته مهم ارایه می‌دهد

دوره انترنی و رزیدنتی را می‌توان نوعی بیگاری تلقی کرد که هم بدون دستمزد یا با حداقل دستمزد و با تاخیر فراوان در پرداخت همراه است و ساعات کار زیاد که حتی بیشتر از قانون است

کمبودهای دارویی و تجهیزاتی و حتی برخوردهای نامناسب استادان پزشکی، همگی موجب می‌شود که برخی دانشجویان پزشکی از نیمه راه به فکر ترک تحصیل بیفتند یا عزم مهاجرت نمایند.

مساله مهاجرت پزشکان و کادرهای درمان که گفته می‌شود در همین چند سال اخیر به بیش از ده هزار نفر رسیده است، عمدتا ناشی از عوامل تشدیدکننده دافعه‌های مبدا یعنی ایران است. دافعه‌های اقتصادی، حرفه‌ای، اجتماعی و نداشتن چشم‌انداز و امید به آینده است

در مقابل مهاجرت یکی از نخبگان جراحی قلب کودکان دیدیم که موضع‌گیری مقامی رسمی در وزارت متبوع این بود که خوشبختانه جانشین ایشان تعیین شده است!

مشکل بعدی که اهمیت بیشتری یافته است، نظام تعرفه‌ها و قیمت‌های خدمات پزشکی است.اصولا درک مقامات رسمی از قیمت‌گذاری کالا و خدمات بسیار ساده‌انگارانه است. گمان می‌کنند اگر جلوی افزایش قیمت‌ها را بگیرند به مردم خدمت کرده‌اند.

بیمه‌ها ذی‌نفع در نظام بهداشت و درمان هستند ولی به راحتی سیاست‌گذاری می‌کنند ولی این نیز ظاهر ماجراست، چون ذی‌نفع‌های خصوصی در دارو، تجهیزات و خدمات پاراکلینیکی، به‌ویژه باوجود ارزهای ترجیحی و... آن اندازه زیاد و اثرگذار هستند که جایی برای دفاع از منافع بیماران نمی‌ماند.

حساب‌های ملی سلامت سال‌ها است که منتشر نمی‌شود و کسی نمی‌داند که وضعیت هزینه‌های بهداشت و درمان چگونه است؟

از سوی دیگر قیمت‌گذاری‌های تعرفه‌های پزشکی، موجب رواج زیرمیزی و بی‌قانونی می‌شود و قطعا به زیان مردم و مهم‌تر از آن اخلاق پزشکی و رابطه پزشک و بیمار می‌شود. همچنین به ورشکستگی بیمارستان‌ها و تعطیلی آنها می‌انجامد.

در حوزه آموزش پزشکی به نظر می‌رسد که خرافات و شبه علم نیز وارد این حوزه شده و به نام طب سنتی و اسلامی چهار نعل به پیش می‌تازند و موجب تعجب است که مورد حمایت‌های رسمی نیز قرار دارند.

در واقع می‌توان گفت که مشکل اصلی پزشکان جوان و دانشجویان این رشته، فقدان امید به آینده است. این محصول و برآیند، چشم‌انداز منفی اقتصادی، مشکلات و سختی محیط کار، عصبانی از تبعیض و بی‌توجهی به قواعد علمی برای برنامه‌ریزی در حوزه مهم پزشکی و فشارهای مجموعه این موارد موجب شده که برخلاف گذشته تقاضا برای ورود به رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی بسیار کم شده است و این نشانه وضعیت پزشکی و بخش درمان کشور در آینده است.

رفتاری که با پزشکی و پزشکان می‌شود نمونه‌ای از شیوه مدیریتی است که جز استفاده از اجبار و قوه قهریه راه دیگری بلد نیست. در اقتصاد با قوه قهریه و دستور، قیمت‌گذاری می‌کند، در مسائل فرهنگی و اجتماعی که بی‌نیاز از بیان است و اخیرا حتی در بیمارستان‌ها تشدید شده است و بعضا به پلمب آن منجر گردیده است!

@Scientometric
Scientometrics
⭕️ چیزی به نام خون کثیف در بدن نداریم ▫️ حسن ابوالقاسمی، فوق تخصص خون و آنکولوژی و رییس دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج): 🔸 در بدن چیزی به اسم خون کثیف نداریم و این حرف اشتباهی است، زیرا خون در رگ‌های بدن جریان دارد و از طریق ورید یا سیاهرگ به شش می‌رود…
سه خدمت طب سنتی شامل فصد، حجامت و بادکش تحت پوشش بیمه قرار گرفته اند.

دکتر حسن ابوالقاسمی در مصاحبه ای در این مورد گفته اند:

«….اگر کاری از نظر علمی ثابت نشده و مبتنی بر شواهد علمی نباشد و مطالعات علمی نشان نداده باشد که به نفع سلامت مردم است، نباید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد. …..

اگر معاونت درمان وزارت بهداشت بتواند با شواهد علمی نشان دهد که حجامت و بادکش تاثیر مثبتی روی سلامت مردم دارند، می‌تواند این خدمات را هم تحت پوشش بیمه قرار دهد.»
مصاحبه کامل (لینک)

پی نوشت: وزارت بهداشت که در بسیاری موارد نشان داده که رفتارهای مبتنی بر شواهد علمی ندارد. ای کاش می‌شد سازمانی به نمایندگی از جامعه پزشکی تشکیل شود تا در جهت حفظ و ارتقای سلامت مردم، جلوگیری از این گونه موارد را پیگیری کند.

@Scientometric
ماه قبل، جدید ترین برآورد از بروز سرطانها و مرگ و میر ناشی از آنها در دنیا برای سال 2022 (Global cancer statistics 2022: GLOBOCAN ) منتشر شده است.

در سال 2022، نزدیک به 20 میلیون مورد جدید از سرطان به همراه نزدیک به 10 میلیون مرگ ناشی از سرطان گزارش شده است.

شایع ترین سرطان های تشخیص داده شده در دنیا در 2022 به ترتیب شامل موارد زیر بوده است:

1- سرطان ریه (2.5 میلیون سرطان جدید در این سال و همین طور 12.4 درصد از همه سرطان ها)
2- پستان در خانمها (11.6 درصد)
3- کولورکتال (9.6 درصد)
4- پروستات (7.3 درصد)
5- معده (4.9 درصد)
6- کبد (4.3 درصد)

همین طور در 2022، شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان، شامل موارد زیر بوده است:

1- سرطان ریه (1.8 میلیون مرگ و یا 18.7 درصد از مرگ های ناشی از سرطان)
2- کولورکتال (9.3 درصد)
3- کبد (7.8 درصد)
4- پستان در خانمها (6.9 درصد)
5- معده (6.8 درصد)

در دنیا شایعترین سرطان تشخیص داده شده و همین طور شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان در آقایان، سرطان ریه و در خانمها، سرطان پستان بوده است.

در ایران شایعترین نوع سرطان و همین طور بیشترین علت مرگ ناشی از سرطان برای آقایان، سرطان معده بوده و این برای خانمها سرطان پستان بوده است.

پیش بینی ها نشان می دهد که تعداد موارد جدید سالانه سرطان به 35 میلیون نفر تا 2050 خواهد رسید. این یعنی نسبت به موارد سال 2022 که 20 میلیون برآورد شده، 77% افزایش وجود خواهد داشت.

تمرکز بر پیش گیری با در نظر گرفتن فاکتورهای خطر سرطان ها (مثل سیگار، اضافه وزن و چاقی، مصرف الکل و عفونت های هپاتیت بی و سی، اچ پی وی و هلیکوباکتر)، انجام واکسیناسیون های مرتبط (هپاتیت بی، اچ پی وی) و همین طور استفاده از ابزار های غربالگری (ماموگرافی، تست مدفوع، کولونوسکوپی، تست PSA، پاپ اسمیر) می‌تواند در کاهش میلیونی تعداد سرطان و مرگ ناشی از آن موثر باشد.

فایل پی دی اف مقاله: اینجا

@Scientometric
فردی که برای اولین بار پیوند کلیه از خوک اصلاح ژنتیکی شده دریافت کرده بود، بعد از حدود دو ماه از دریافت پیوند، فوت شد. تیم پیوند اعلام کرده اند که علت مرگ ناگهانی وی ارتباطی با پیوند کلیه نداشته است. (لینک)

حدودا دوماه قبل، برای اولین بار در دنیا، پیوند کلیه اصلاح ژنتیکی شده از خوک به یک فرد زنده (مرد 62 ساله ) در آمریکا گزارش شده بود. این مرد 62 ساله با سابقه دیابت و پرفشاری خون، بعد از هفت سال دیالیز، در سال 2018 یک پیوند کلیه انسانی دریافت کرده بود. اما پنج سال بعد از این پیوند، به علت نارسایی، مجدد مجبور به دیالیز شد. این بار به جای انسان از خوک اصلاح ژنتیکی شده، یپوند کلیه را در همان بیمارستان که در 2018 پیوند شده بود، دریافت کرده بود. (16 مارس). او بعد از پیوند دیگر به دیالیز نیاز نداشت و حالا اما بعد از حدود دو ماه او فوت شده است.

لینک مطلب قبلی:
https://www.tg-me.com/scientometric/6786
روند کاهش وزن ناشی از semaglutide می‌تواند تا ۶۵ هفته ادامه داشته باشد، و این کاهش وزن بدون داشتن عوارض جدید، می‌تواند حداقل برای تا ۴ سال حفظ شود. این نتیجه مطالعه کارآزمایی بالینی با طولانی ترین زمان پیگیری تاکنون در این مورد است. این دارو در کاهش عوارض قلبی و عروقی بیماران نیز تاثیر معنادار داشته و حالا نشان داده شده که این تاثیر احتمالا فقط از طریق کاهش وزن نیست.


بر اساس آخرین آمار از Novo Nordisk، در حال حاضر بیش از ۲۵ هزار نفر در آمریکا هر هفته این دارو را شروع می‌کنند. به صورت کلی هم برآورده شده است که بیش از ۱۵ میلیون نفر در آمریکا در حال استفاده از داروها در این خانواده (آگونیست GLP) هستند.(لینک)

قبلا در مطالعه کارآزمایی بالینی با نام SELECT، مشخص شده بود (لینک) که استفاده از داروی semaglutide، منجر به کاهش ۲۰٪ در میزان عوارض قلبی و عروقی جدی در بررسی بیش از ۱۷ هزار نفر با بیماری قلبی شده است. این افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بودند اما دیایت نداشتند. این اولین دارویی بود که به عنوان درمان چاقی استفاده شده و علاوه بر کاهش وزن، همزمان ریسک سکته قلبی و مغزی و همین طور مرگ ناشی از حوادث قلبی و عروقی را هم کم کرده بود.

حالا در مطالعه دیگری بر روی همین اقراد (آنالیز با هدف از قبل تعیین شده) که مقاله آن در مجله‌ی Nature Medicine منتشر شده (لینک)، مشخص شده است که روند کاهش وزن دیده شده در اثر استفاده از semaglutide، بیش از ۶۵ هفته ادامه داشته و کاهش وزن برای تا ۴ سال حفظ شده است.

در هفته ۲۰۸ یا همان ۴ سال، استفاده از این دارو، با کاهش ۱۰/۲ درصد در میانگین وزن و ۷/۷ سانتی متر در دور کمر همراه بوده است. این مقادیر برای گروه دارونما به ترتیب ۱/۵ درصد و ۱/۳ سانتی متر بوده است. همین طور استفاده از دارو با بروز عوارض جدیدتری مرتبط نبوده است. نزدیک به ۷۰٪ از افراد مورد مطالعه، حداقل ۵٪ کاهش وزن داشته اند. اما کاهش وزن ۲۵٪ فقط در پنج درصد از افراد دیده شده است.

از نکات مهم مطالعه این است که نشان داده که کاهش عوارض قلبی و عروقی، در افرادی که با استفاده این دارو کاهش وزن نداشته‌اند هم دیده شده است و در نتیجه احتمالا برای کاهش عوارض قلبی و عروقی با استفاده از این دارو، حتما نیاز به کاهش وزن نیست. این یافته در مطالعات دیگر هم نشان داده شده است (لینک یک و لینک دو برای تاثیر مثبت در بیماران با نارسایی قلبی)

از مکانیسم‌های مطرح شده برای اثرات مختلف دارو، کاهش میزان التهاب کلی است که البته احتمالا تاثیر ورزش از آن برای این مورد بیشتر است (لینک).

در مورد داروهای آگونیست GLP-1 از اینجا بشتر بخوانید:

https://www.tg-me.com/scientometric/6772

https://www.tg-me.com/scientometric/6575
امروز، مقاله ای کوتاه در مورد موضوع خودکشی دستیاران تخصصی پزشکی (رزیدنت ها) در ایران در مجله The Lancet Psychiatry منتشر شده است (فایل PDF در انتهای پست)

اخیرا مجله لنست در گزارشی به موضوع خودکشی پزشکان در ایران پرداخته بود. مقاله و خلاصه کوتاهی از آن از اینجا در دسترس است. در مقاله لنست به برخی دلایل خودکشی در بین پزشکان اشاره شده بود: درآمد بسیار پایین با وجود فشار کاری زیاد، هزینه های بالای زندگی، سو مدیریت در کشور به همراه تحریم های اروپا و آمریکا با تاثیر بر بدتر شدن شرایط اقتصادی، اخراج اساتید و یا فشار برای بازنشستگی آنها و ...

در مقاله جدید ( در مجله The Lancet Psychiatry ) که توسط دکتر بیژن پیرنیا از علوم پزشکی شهید بهشتی نوشته است، باز هم به موضوع فشار کاری زیاد رزیدنت ها و در آمد کم آنها تاکید و اشاره شده که با وجود درآمد کم، آنها حق طبابت و کسب در آمد خارج از بیمارستان و دوره رزیدنتی خود را ندارند. از مواجه آنها با برخورد های بد و خشونت آمیز در بیمارستان نیز گفته شده است.

نویسنده اشاره کرده است که برای مقابله با این موضوع، اقدامات متعددی از پیشگیری تا درمان، در سطوح مختلف فردی و سازمانی زیر نظر وزارت بهداشت، نظام پزشکی و شورای عالی بیمه باید انجام شود. از دیدگاه وی عدم تعادل بین ساعات کاری، فشار کاری و مسئولیت حرفه‌ای با درآمد، از دغدغه های صلی است. اگر دانشجویی به صورت تمام وقت کار می کند چرا به عنوان نیروی کار تمام وقت (استخدام) محسوب نمی شود؟ احتمالا با تبدیل وضعیت دوره دانشجویی رزیدنتی به یک شغل، مشکلاتی از قبیل ساعات کار، بیمه و پرداخت ها برطرف می‌شود. اما اگر بودجه کافی برای پرداخت بیشتر به رزیدنت های پزشکی وجود ندارد، باید به آنها اجازه کار خارج از سیستم دولتی هم داده شود.

در قسمت پایانی مقاله هم عنوان می شود که بازنگری در میزان حقوق، افزایش سالانه تعرفه های پزشکی متناسب با نرخ تورم، ارتقای کیفیت خدمات اقامتی برای رزیدنت ها، مشورت با نمایندگان آنها و در نهایت تربیت متخصصان بالینی خودکشی و کمک گرفتن از آنها می تواند در جهت مقابله با این موضوع کمک کننده باشد. ترجمه فارسی این مقاله کوتاه از اینجا در دسترس است.


پژوهش های زیادی در مورد موضوع خودکشی در بین رزیدنت ها در ایران انجام نشده است. در یک مورد (لینک) که اخیرا منتشر شده ولی مربوط به عوامل موثر بر افکار خودکشی در بین رزیدنتهای دانشگاه‌های شهر تهران در دوران پاندمی کووید-۱۹ است، از بین بین ۳۵۳ رزیدنت بررسی شده، بیش از یک سوم از آنها (۳۴/۳٪)، افکار خودکشی داشته‌اند که ۱۰/۲ ٪ از آنها پرخطر بوده است.

در مقاله لنست که قبلا منتشر شده بود گزارش شده بود که طی ۹ ماه، تعداد ۱۶ رزیدنت خودکشی کرده اند. وزارت بهداشت آمار دقیق تعداد خودکشی پزشکان را دارد اما اعلام نمی کند و مخفی کرده است. "هر زمانی که مشکلی وجود داشته باشد، قبل از این که کاری انجام بدهند، آنها آمار را محرمانه می کنند و یا اصلا منکر آن می شوند. همین طور در این مقاله به عملکرد متناقض مسئولین هم اشاره بود: "وقتی یک پزشک زن در مراسم روز پزشک روسری خود را برمی‌دارد، مورد توبیخ قرار می‌گیرد و چندین مدیر حاضر در جلسه برکنار می‌شوند. اکنون که نزدیک به ۳۰ پزشک در ۳ سال گذشته خودکشی کرده اند ... مسئولین ارشد کشوری هنوز دیده نمی شوند."

متاسفانه بعد از این گزارش هم چند مورد خودکشی در بین پزشکان داشته ایم. همان طور که از پادکست Lancet Summary نوشته بودم، در این زمینه همه ما مسئولیت داریم. (لینک) "همه ما نسبت به این مسئله مسئول هستیم که چرا این اتفاق افتاده است و مسئولین وزارت بهداشت و تشکل‌های صنفی از جمله سازمان نظام پزشکی که با اهمال کاری، سو مدیریت و ناکارآمدی، جامعه پزشکی را به اینجا رسانده‌اند، در صف اول متهمان این قضیه هستند."


در پایان این پست از کانال هم قسمتی از گزارش اخیر روزنامه اعتماد با عنوان "نظام درمانی را به کجا می برند" قرار می دهم (لینک):

«
واقعیت این است که عقل سلیم نمی‌پذیرد که سیاست‌های سال اخیر درباره پزشکی و پزشکان و پرستاران بدون هدف تخریب نظام بهداشت و درمان کشور و آگاهانه نباشد. چنین خودویرانگری ناشی از خطاهای سیاستی نیست، بلکه نشان‌دهنده نوعی برنامه‌ریزی برای ویران کردن نظام بهداشت و درمان کشور است.»

@Scientometric
امروز (۲۰ ماه May)، روز جهانی "مطالعه کارآزمایی بالینی" است.

این روز، در واقع سالگرد اولین کارآزمایی بالینی است که در سال 1747 توسط James Lind انجام شد. او دوازده ملوان با بیماری اسکوری (scurvy، ناشی از کمبود ویتامین سی) را به شش گروه تقسیم کرد و به هر گروه رژیم غذایی متفاوتی داد. فقط دو نفری که پرتقال و لیمو دریافت کرده بودند، بهبود قابل توجهی نشان دادند و این منجر به مشخص شدن نقش مرکبات در درمان بیماری اسکوری شد. این روش مطالعه، همچنین اهمیت مقایسه نتایج درمان در گروه‌های مختلف را نشان داد. او بیماران با شرایط و علائم مشابه را انتخاب کرده بود و در مکان مشابهی هم از آنها نگه‌داری می کرد. همین طور رژیم غذایی آنها به جز مکمل غذایی و میوه ها یکسان بود. از این نظر سعی کرده بود تا متغیرهای مطالعه کنترل شوند. (لینک یک و دو)

با این حال، قرن‌ها قبل از مطالعه لیند، زکریای رازی از روش کارآزمایی بالینی (همراه با گروه کنترل) برای بررسی اثر فصد خون در درمان بیماران مبتلا به مننژیت استفاده کرده بوده است. اگر چه این روش در حال حاضر اصلا برای درمان این بیماری استفاده نمی شود (شبه علم) اما روش بررسی وی و استفاده از گروه کنترل برای گرفتن نتیجه، اقدامی تاریخی در پزشکی است. نوشته های او نشان می دهد که او به سادگی هر چیزی را که می خوانده نمی پذیرفته و قبل از استفاده از درمان خاص، باید آن را مورد امتحان و بررسی قرار می‌داده است. (لینک یک و دو و سه).

مفهوم و روش کارآزمایی‌های بالینی از زمان رازی و جیمز لیند به شکل قابل توجهی تکامل یافته است. امروزه، کارآزمایی های بالینی با استانداردهای بسیار دقیق و دستورالعمل‌های اخلاقی برای اطمینان از ایمنی و اثربخشی مداخلات پزشکی انجام می‌شوند. اثربخشی، ایمنی، روش مصرف و مقدار دوز مناسب از دارو ها و واکسنهایی که هم اکنون در دسترس ما هستند، حاصل نتایج مطالعات کارآزمایی بالینی هستند. این مطالعات به عنوان مهمترین ابزار روش علمی، بخش مهمی از پزشکی مبتنی بر شواهد هستند و نقشی حیاتی در پیشبرد علم پزشکی دارند.

@Scientometric
به مناسبت پنجاهمین سالگرد برنامه گسترش یافته ایمن سازی و واکسیناسیون (Expanded Programme on Immunization)، در مطالعه‌ای که مقاله آن در مجله لنست منتشر شده (لینک)، تاثیر این برنامه (برای ۱۴ عامل عفونی) در ۱۹۴ کشور و در فاصله پنجاه ساله بین ۱۹۷۴ تا ۲۰۲۴، با مدل سازی بررسی شده است.

این برنامه واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ توانسته تا از مرگ ۱۵۴ میلیون نفر جلوگیری کند. از این تعداد، ۱۴۶ میلیون نفر کودک زیر پنج سال و ۱۰۱ میلیون نفر زیر یک سال بوده‌اند.

بیشترین کاهش مرگ ناشی از واکسیناسیون برای سرخک (۹۳/۷ میلیون نفر) بوده است.

به واسطه این برنامه به طور میانگین، به ازای هر مرگی که جلوگیری شده، ۶۶ سال عمر اضافه شده است و این در مجموع و با در نظر گرفتن کاهش مرگ، بیماری ها و ناتوانی ها، نزدیک به ۱۰/۲ میلیارد سال زندگی (۶۶ سال برای هر کدام از ۱۵۴ میلیون مرگ جلوگیری شده به طور متوسط) می‌شود.

برآورد شده است که چهل درصد از کاهش مرگ و میر در نوزادان به واسطه واکسیناسیون بوده است و این تاثیر برای منطقه آفریقا از WHO، بیش از ۵۰ درصد بوده است.

در سال ۲۰۲۴، احتمال زنده ماندن یک کودک زیر ۱۰ سال تا تولد بعدی‌ اش (یک سال عمر بیشتر)، ۴۰ درصد بیشتر از یک حالت فرضی بدون واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ برآورد شده است و افزایش احتمال بقای ناشی از واکسیناسیون تا اواخر بزرگسالی (برای ۲۵ و ۵۰ سال به ترتیب: ۳۵ و ۱۶٪) نیز قابل مشاهده بوده است.

@Scientometric
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
اتحادیه پزشکان بریتانیا (BMA) از 27 ژوئن (یک هفته قبل از روز انتخابات) به مدت ۵ روز پزشکان جوان را به اعتصاب فراخواند. BMA برای جبران کاهش حقوق پرداختی به دلیل کاهش درآمد ناشی از تورم در 15 سال گذشته، درخواست افزایش حقوق 35 درصدی دارد، این درحالی است که پزشکان جوان در سال مالی گذشته حدود 9 درصد افزایش درآمد داشته‌اند. این اعتصاب، یازدهمین اعتصاب پزشکان جوان در این اعتراض پس از اعتصاب اول آن‌ها در مارس 2023 خواهد بود.

این اعتصاب باعث خروج پزشکان جوان از تمامی خدمات می‌شود و پزشکان با سن بالاتر باید برای تأمین خدمات، جایگزین شوند. پزشکان جوان تقریباً نیمی از نیروی کار پزشکی در سیستم NHS انگلستان را تشکیل می‌دهند و دو سوم اعضای BMA هستند.

سافرون کوردری، معاون اجرایی NHS گفته است این اعتصابات به طور قطع بر بیماران تأثیر خواهد گذاشت و مشغول لغو نوبتها و جایگزینی‌ها هستند تا ایمنی بیماران مخدوش نشود.

#تعهد_حرفه‌ای
#حق_اعتصاب
#رفاه_پزشکان

https://www.bbc.com/news/health-69072640
در مطالعه ای که در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۱ و بر روی افراد مبتلا به دیابت و چاقی انجام شده، مشخص شده است که برای جلوگیری از نارسایی احتقانی قلب، درمان با جراحی چاقی از استفاده از آگونیست‌های گیرنده GLP-1 موثرتر است. این مطالعه بر‌روی بیش از ۲۲۰۰ نفر و با میانه پیگیری ۶/۶ سال و تا ۱۲ سال به صورت گذشته‌نگر انجام شده و در مجله Nature Medicine (لینک) منتشر شده است. مطالعه تاکید دارد که بررسی مقایسه‌ای طولانی مدت بین جراحی چاقی با نسل‌های بعدی قوی تر از آگونیست‌های گیرنده‌ی GLP-1 ضروری است.

@Scientometric
مقاله ای توسط محققین ایرانی در مجله لنست (لینک) برای موضوع تصادفات رانندگی در ایران با عنوان «Time to fast-track interventions to road traffic crises in Iran» منتشر شده است.

در این گزارش ابتدا آمارهایی در مورد خسارت های ناشی از حوادث رانندگی در ایران ارائه و از جمله اشاره شده است که:


بدون در نظر گرفتن کووید-۱۹، آسیب های ناشی از تصادفات رانندگی در ایران، به دومین علت ناتوانی و سومین علت مرگ در کشور تبدیل شده است.

میزان مرگ و میر در این رابطه در ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۱۹، به میزان ۱۵ درصد افزایش داشته است.

در سال ۲۰۲۲، هزینه‌های ناشی از تصادفات رانندگی در ایران به سطح بی‌سابقه‌ای رسید، که حدود ۶٪ از تولید ناخالص داخلی ایران بود. این مقدار تقریباً برابر سهم هزینه‌های بخش سلامت از تولید ناخالص داخلی ایران بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ بوده و این تهدیدی جدی‌ برای بخش‌های اساسی مانند سلامت و بیمه‌ است.

در ادامه به نقد سیاست های موجود برای کاهش حوادث ترافیکی پرداخته شده است:

چالش‌هایی که صنعت خودرو که ۳.۵٪ از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می‌دهد، با آن روبه‌رو است، چندگانه هستند: تحریم‌های اقتصادی، وابستگی دولتی، احتمال فساد و اهمال در تحقیقات مرتبط به ایمنی در تولید خودروها موجب اختلاف بین قیمت‌گذاری و سیاست‌های واردات شده است.

عدم وجود یک رویکرد شفاف و مسئولانه، تولید خودروهای با کیفیت را مختل می‌کند و به کاهش اثربخشی تدابیر ایمنی موجود ضربه می‌زند.

دو چالشی که کمتر به آن پرداخته شده، یکی عدم وجود یک چارچوب مبتنی بر شواهد برای تدوین سیاست‌ها و دیگری نقش کمرنگ بخش بهداشت و سلامت در گسترش ایمنی جاده‌ای است. اساسا این بخش در حوزه‌های غیر از خدمات اورژانس پس از تصادف نادیده گرفته می‌شود


در نهایت هم برای موضوع راه حل هایی ارائه شده است:

باید یک سازمان موثر در سطح بالا برای رهبری و حل این موضوع، با سیستم مدیریت قوی و هماهنگ بین دیگر سازمان‌ها و دارای حمایت سیاسی بالا ایحاد شود.

بهبود کیفیت خودروهای داخلی ضروری است.

با گسترش مراکز شهری و تکامل شبکه های حمل و نقل، سرمایه گذاری در نوسازی و تقویت زیرساخت های جاده ای ضروری است.

پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت ترافیک هوشمند، بهبود طراحی جاده‌ها، و افزایش اجرای مقررات ترافیکی، اجزای کلیدی یک چارچوب سیاستی جامع هستند.

اقداماتی که بر آموزش، افزایش آگاهی و اجرای قوانین تمرکز دارند، برای ترویج فرهنگ رفتار ایمن و درست در جاده در میان جوانان جامعه بسیار مهم هستند.



@Scientometric
کمی قبلتر (لینک) یک مورد جراحی پیوند کبد خوک اصلاح ژنتیکی شده به یک فرد مرگ مغزی در چین گزارش شده بود. حالا (لینک) این برای اولین بار برای یک فرد زنده (۷۵ ساله در چین) طی یک جراحی هشت ساعته در هفدهم ماه May انجام شده است.

کبد عملکرد خود را دارد و صفرا و پروتئین های ضروری (نسخه خوکی آلبومین و فاکتورهای انعفادی) را تولید می‌کند. اگر مشخص شود که این پروتئین ها عملکرد خوبی در انسان ندارند، تلاشهای بعدی برای تولید پروتئین های انسانی با اصلاح ژنتیک بیشتر خواهد بود

لوب راست کبد فرد که حاوی تومور بوده خارج شده است. لوب چپ به تنهایی برای ادامه حیات کافی نبوده است. بیمار کاندید مناسبی برای پیوند کبد از انسان نبوده و بعد از بررسی ها پیوند کبد اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای وی‌ انجام شده‌ است. پزشکان امیدواند تا لوب چپ کبد فرد بتواند به اندازه کافی رشد داشته باشد تا بتواند عملکرد کامل را داشته باشد.

قبلا پیوند عوض اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای کلیه، قلب و تیموس انجام شده بود (شروع از اوایل ۲۰۲۲ و برای ۴ نفر). فقط یکی از آنها که در اواسط آوریل جراحی شده، هنوز زنده است.

@Scientometric
اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، آیا این علم (Science) خواهد بود؟

این در واقع سوال اصلی در مباحثه توئیتری (شبکه ایکس) بین صاحب این شبکه (ایلان ماسک) و یک مهندس کامپیوتر و از محققین ارشد متا (Yann LeCun) بوده است. در طی چند روز گذشته، این گفتگو در مورد تعریف علم، توجه هزاران فرد از جمله محققان از همه رشته‌ها را به خود جلب کرده است.

بحث با توئیتی از ایلان ماسک شروع شده است (لینک). او مردم را برای پیوستن به کمپانی هوش مصنوعی اش (xAI) تشویق و بر جستجوی دقیق حقیقت تاکید کرده است. در ادامه LeCun (که به دلیل کارهایش در زمینه هوش مصنوعی و deep learning و ... شهرت دارد) این صحبت ماسک در مورد جستجوی دقیق حقیقت را مورد اشاره قرار داد و او را به خاطر انتشار نظریه‌های توطئه در شبکه اجتماعی اش مورد انتقاد قرار داد.

بحث بالا گرفت و ماسک هم از LeCun در مورد دستاوردهای علمی اش در پنج سال گذشته سوال کرد. LeCun هم در پاسخ اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است.

او سپس این موضوع را مطرح کرد که "اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، این علم نیست". او استدلال کرد که پژوهش (research) تنها زمانی «علم یا همان science» است که به‌عنوان مجموعه‌ای از دانش (knowledge) جمع‌آوری شود، صحت و تکرارپذیری (correctness and reproducibility) آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و سپس منتشر (publish) شود.

تعریف علم از دیدگاه LeCun واکنش‌های منفی زیادی را برانگیخت. برخی او را به خاطر اشاره نکردن به این که علم غالباً به عنوان یک روش (method) شناخته می‌شود، نقد کردند. پالمر لاکی، کارآفرین حوزه فناوری و توسعه‌دهنده هدست واقعیت مجازی Oculus، این تفکر که "کسانی که تحقیقات خود را در معرض داوری همتا قرار نمی دهند و آن را منتشر نمی کنند، فراموش‌ شده می‌میرند" را زیر سوال برد. عده‌ای دیگر استدلال کردند که پژوهش‌های علمی که در شرکت‌ها انجام می‌شود، اغلب محرمانه نگه داشته می‌شوند و حتی خارج از بخش خصوصی، طبق برخی تخمین‌ها، ۴۰ درصد داده‌های علمی از پژوهشگران دانشگاهی و دولتی منتشر نمی‌شود. پیتر کاونی، از محققین علم کامپیوتر در دانشگاه کالج لندن نیز می‌گوید: "LeCun هنوز از چگونگی کارکرد علم غافل است. گفتن این که “علم تنها زمانی علم است که منتشر شود” مانع از این می‌شود که علم به عنوان یک روش درک، که مردم می‌توانند در زندگی روزمره خود استفاده کنند، شناخته شود."

او (LeCun) بعداً در مورد تعریف اولیه خود بیشتر توضیح داد که: "علم از طریق تبادل ایده‌ها، تأیید، تحلیل، بازتولید و بهبود پیشرفت می‌کند. اگر تحقیقات خود را بالاخره به یک صورتی (نه لزوما در مجله علمی و بعد از داوری همتا) منتشر نکنید، احتمالاً تحقیقات شما هیچ تأثیری نخواهد داشت. او همچنین به اهمیت موضوع در دسترس بودن (openness) پژوهش های مربوط به هوش مصنوعی بوِیژه source code ها اشاره کرد.

در ادامه افراد شناخته شده دیگری نیز در مورد نیاز به بررسی ادعاهای علمی و پاسخ به فیدبکها در این مورد بحث کرده‌اند. بحثها در توئیتر نیز اگر مبتنی بر شواهد و بر اساس استدلال باشد نیز می‌تواند مفید باشد نه این که فقط نظر شخصی باشد. چیزی که ظاهرا الان نسبت به قبل در توییتر بیشتر دیده می‌شود.

در مورد این مباحثه، مفصل تر در گزارش خبری نیچر بخوانید (لینک)

@Scientometric
مطالعه کارآزمایی بالینی همراه با دارونما، که در مجله JAMA منتشر شده (لینک)، نشان داده است که استفاده روزانه از روغن کریل (Krill Oil به مقدار 2 گرم روزانه، شامل 250 میلی گرم اسید چرب امگا 3) در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو (دارای درد شدید و افیوژن)، تاثیری در کاهش درد این بیماران ندارد.
هر چند در یک مطالعه قبلی (2022)، دز بالاتر آن ( 4 گرم)، در بیماران با استئوآرتریت خفیف تا متوسط (بدون افیوژن و سینویت) در کاهش درد به مقدار متوسط موثر بوده است.

هیچ یک از درمان های امگا3 و تزریق اسید هیالورونیک توسط کالج روماتولوژی آمریکا توصیه نمی شود.
@Scientometric
فردی از جامعه پزشکی به رهبر نامه نوشته و کارکرد #واکسن_HPV را زیر سوال برده است. (لینک) در نامه شائبه‌هایی مطرح شده که غیر عادی به نظر می‌رسیده‌ و به نظر مسئله واکسن HPV سیاسی شده است.

دفتر رهبر نیز نامه را برای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستاده و این شورا هم نامه را به فرهنگستان علوم پزشکی ارجاع داده است.

رئیس فرهنگستان (دکتر مرندی) نیز با تاکید بر تحلیل‌های کارشناسی در وزارت بهداشت برای تصمیم گیری در چنین موضوعاتی گفته ما نباید خود را در موضوعاتی که اشراف نداریم، صاحب نظر بدانیم و بهتر است اجازه بدهیم متخصصین امر نظر بدهند. فرهنگستان در پاسخ نامه به رهبر گفته است که نامه مورد اشاره عالمانه نبوده و وزارت بهداشت باید تصمیم بگیرد. رئیس فرهنگستان به نام نویسنده نامه اصلی اشاره ای نکرده است.

با این موضوع، #نامه_معروف_به_۲۵۰۰_پزشک برای_واکسن_کرونا برای من یادآوری شد. هر چند تعداد امضا کنندگان نامه بسبار کمتر از ۲۵۰۰ نفر‌ و شامل اسمهای تکراری هم بود، اما برخی از امضا کنندگان نامه هم اکنون در بالاترین جایگاهای نظام سلامت کشور قرار دارند. در آن نامه از منع ورود برخی واکسنهای کووید-۱۹ از برخی کشورها حمایت شده بود. این حمایت از عدم ورود در حالی صورت گرفته بود که مقالات مطالعات حیوانی و انسانی (فاز یک تا سه) از واکسن mRNA در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شده بود و علاوه بر آن معتبرترین رگولاتورهای جهان شامل FDA، WHO و EMA به این واکسن مجوز مصرف داده بودند. به این ترتیب مردم ایران از یکی از پلتفورمهای واکسن کووید با بیشترین تاثیرگذاری محروم شدند. در حالی که با وجود کمبود واکسن در دنیا، چند بار در طول پاندمی می توانستند به این واکسنها دسترسی پیدا کنند.

در ننیجه وجود چنین نامه هایی هم اکنون برای HPV در سطح کلان حکمرانی در کشور ما خیلی هم جای تعجب ندارد.


در مورد واکسن HPV، حالا معاون وزیر بهداشت این طور گفته‌اند که (لینک):

“ما در کشور یک کمیته داریم، به اسم کمیته کشوری واکسیناسیون که افراد بسیار بزرگی و اساتید دانشگاه در این کمیته هستند؛ همچنین سال‌ها استاد مرندی رئیس این کمیته بودند، در رابطه با برنامه واکسیناسیون من تصمیم نمی‌گیرم، این کمیته تصمیم می‌گیرد. در رابطه با لزوم تزریق واکسن HPV باید مطالعه صورت بگیرد و بگویند طبق این آمار و ارقام واکسن وارد کنید. طبق چیزی که به من اطلاع داده اند، من قاطعانه می‌گویم که هنوز واکسن HPV برای عموم لازم نیست.”

معاون وزیر البته داده ای در مورد این قطعیت در اختیار نگذاشته‌اند.

سال قبل بود که محمداسماعیل اکبری، مشاور عالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل در اظهاراتی غیر علمی از ورود واکسن HPV به برنامه واکسیناسیون کشور انتقاد کرده و گفته بودند (لینک) که «در بخشنامه وزارت بهداشت اعلام شده که واکسن HPV (ویروس پایپلومای انسانی که برخی از گونه‌های آن باعث بروز زگیل تناسلی می‌شود) را وارد برنامه واکسیناسیون عمومی کشور کنیم. این مسئله علاوه بر اینکه جنبه اقتصادی دارد، بدان معناست که دختران 9 تا 11 ساله این واکسن را دریافت کنند و بعد با فرهنگ‌سازی‌ که دشمنان کرده‌اند، خیال نوجوانان راحت باشد که حالا که واکسن را تزریق کرده‌اند می‌توانند رابطه جنسی داشته باشند.»



بیش از ۹۵٪ از موارد #سرطان_دهانه_رحم ناشی از عفونت #HPV است.

@Scientometric
میزان مقالات سلب اعتبار شده (Retracted) در حوزه بیومدیکال و در فاصله حدود دو دهه از ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ در کشورهای ارو‌پایی بیش از ۴ برابر شده و از میزان ۱۰/۷ به ۴۴/۸ مورد در هر ۱۰۰ هزار مقاله رسیده است.

در این بین، بداخلاقی های پژوهشی (Research misconduct) شایعترین علت سلب اعتبار این مقالات بوده‌اند (حدود ۶۷٪ موارد).

نوع بداخلاقی پژوهشی در طول زمان و برای کشورهای مختلف تغییر داشته است. مسائل مربوط به کپی رایت و معیارهای نویسندگی (copyright and authorship) در سال ۲۰۰۰، اصلی‌تربن علت بوده و سپس کاهش داشته اند. از ۲۰۱۰ موارد نشر تکراری (duplication) اصلی ترین علت سلب اعتبار بوده و در ۲۰۲۰، نشر تکراری و داده های غیر قابل اعتماد (Unreliable data) شایعترین علت بوده‌اند.

آلمان، بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا به طور ویژه به عنوان کشورهای با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده در این پروژه بررسی شده‌اند. در سال ۲۰۲۰، دلیل اصلی برای سلب اعتبار مقالات در بریتانیا، داده سازی و تحریف در داده ها (fabrication and falsification) و برای اسپانیا نشر تکراری (duplication) بوده است.

احتمالا فاکتور‌‌ افزایش توانایی در شناسایی مشکلات مقالات توسط ناشرین و محققین در طول زمان نیز باید برای افزایش میزان سلب اعتبار مقالات در نظر گرفته شود.

گزارش در نیچر: لینک
مقاله اصلی: لینک


از پستهای قبل: در دنیا در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰ هزار مقاله سلب اعتبار شده است(رکورد). عربستان رکورد دار نسبت مقالات رترکت شده در دو دهه گذشته بوده و ایران در رتبه هفتم دنیا از این نظر قرار دارد.

@Scientometric
2024/06/05 17:19:02
Back to Top
HTML Embed Code: