شادروان زاون قوکاسیان نویسنده و منتقد سینمایی دو کتاب ارزشمند پیرامون بهرام بیضایی در سال ١٣٧١ منتشر کرد . نخست کتاب مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی آثار سینمایی بیضایی است که شناسنامه فیلم های بیضایی با جزئیات نیز هست و نویسندگان مهم و شناخته شده به رمز گشایی و تحلیل آثار بیضایی پرداخته اند . کتاب دوم مصاحبه کامل و مهم با بهرام بیضایی است که توسط قوکاسیان انجام شده است .این کتاب به نوعی مرجعی زنده و دست اول در مورد فیلم های بیضایی است که از زبان خودش سندی درجه یک است و بسیاری از ابهامات از فیلم های پیچیده بیضایی برطرف میشود و برای مخاطب شفاف و روشن می گردد.
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
❤8👏1
Audio
پوشه شنیداری
نشستهای ماهانهی سینمایی اشا
نشست ۴١
فیلم کلاغ
اثر بهرام بیضایی
با حضور :
سامان اصفهانی
آرمان ذهبی
دوشنبه، ١۴ مهر ۱۴٠۴
کرج، میدان استاندارد، خانههنر هارمونی
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
نشستهای ماهانهی سینمایی اشا
نشست ۴١
فیلم کلاغ
اثر بهرام بیضایی
با حضور :
سامان اصفهانی
آرمان ذهبی
دوشنبه، ١۴ مهر ۱۴٠۴
کرج، میدان استاندارد، خانههنر هارمونی
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
❤6✍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشستهای ماهانهی سینمایی اشا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشست ۴١
کلاغ
اثر بهرام بیضایی
با حضور :
سامان اصفهانی
آرمان ذهبی
نماهنگ: ندا شعبانی
دوشنبه، ١۴ مهر ۱۴٠۴
کرج، میدان استاندارد، خانههنر هارمونی
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
نشستهای ماهانهی سینمایی اشا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشست ۴١
کلاغ
اثر بهرام بیضایی
با حضور :
سامان اصفهانی
آرمان ذهبی
نماهنگ: ندا شعبانی
دوشنبه، ١۴ مهر ۱۴٠۴
کرج، میدان استاندارد، خانههنر هارمونی
صفحه اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
وبسایت انجمن اشا:
www.shahnamealborz.ir
کانال تلگرام انجمن اشا:
@ShahnameAlborz
❤7👍2🙏2
Forwarded from اَشا - دوستداران شاهنامه البرز (Zagros Zand)
Shapur II Shahname Zand.pdf
27.3 MB
مقاله:
«سنجش روایت شاهنامه با تاریخ طبری در پادشاهی شاپور ذوالاکتاف با نگاهی به روایت آمیانوس مارسلینوس»،
زاگرس زند،
پژوهندهی نامهی باستان، یادنامهی دکتر ابوالفضل خطیبی،
بهکوشش سجاد آیدنلو، سلمان ساکت و رضا غفوری، نشر خاموش، ۱۴۰۲.
(پیشکش به شاهنامهشناس بیمانند، استاد و دوست یکدلهام زندهیاد ابوالفضل خطیبی)
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز
#اشا
@ShahnameAlborz
«سنجش روایت شاهنامه با تاریخ طبری در پادشاهی شاپور ذوالاکتاف با نگاهی به روایت آمیانوس مارسلینوس»،
زاگرس زند،
پژوهندهی نامهی باستان، یادنامهی دکتر ابوالفضل خطیبی،
بهکوشش سجاد آیدنلو، سلمان ساکت و رضا غفوری، نشر خاموش، ۱۴۰۲.
(پیشکش به شاهنامهشناس بیمانند، استاد و دوست یکدلهام زندهیاد ابوالفضل خطیبی)
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز
#اشا
@ShahnameAlborz
❤12
.
نقد کتاب آخرین امپراتوری ایران، مایکل جکسون بنر، ترجمه اکبر بتوئی.
The Last Empire of Iran, 2020
زاگرس زند
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
نقد کتاب آخرین امپراتوری ایران، مایکل جکسون بنر، ترجمه اکبر بتوئی.
The Last Empire of Iran, 2020
زاگرس زند
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
❤4
.
نقد کتاب از ستیز تا ستایش، نیما ظاهری، نشر مروارید.
زاگرس زند
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
نقد کتاب از ستیز تا ستایش، نیما ظاهری، نشر مروارید.
زاگرس زند
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
❤4
.
معرفی کتاب از روزگار خسروان، دوازده جستار در شاهنامهشناسی، نشر نگاه معاصر
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
معرفی کتاب از روزگار خسروان، دوازده جستار در شاهنامهشناسی، نشر نگاه معاصر
مجلهی رهآورد مهر، سال ۸، شماره ۴۴، ۱۴۰۴
@ShahnameAlborz
❤4👍1
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشستهای انجمن اشا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(آزاد و رایگان)
🔷️ دوشنبه ۲۱ مهر:
🔸 شاهنامه (ساعت ۱۵)
نشست ۲۳۶ از دورِ دوم:
ساسانیان، شاپور ذوالاکتاف، نبرد شاپور و قیصر
🔸 گرشاسپنامه (ساعت ۱۷)
نشست ۳۷: داستان قباد و رفتن نریمان به فغنشور
♦️ نشانی: کرج، جنب آزادراه کرج_تهران، میدان استاندارد، خ ذوب آهن(محیط زیست)، مجموعه هارمونی، طبقه۲
اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
پوشه شنیداری نشستها و سخنرانیها (کامل) در کانال تلگرام انجمن.
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز
#انجمن_اشا
@ShahnameAlborz
نشستهای انجمن اشا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(آزاد و رایگان)
🔷️ دوشنبه ۲۱ مهر:
🔸 شاهنامه (ساعت ۱۵)
نشست ۲۳۶ از دورِ دوم:
ساسانیان، شاپور ذوالاکتاف، نبرد شاپور و قیصر
🔸 گرشاسپنامه (ساعت ۱۷)
نشست ۳۷: داستان قباد و رفتن نریمان به فغنشور
♦️ نشانی: کرج، جنب آزادراه کرج_تهران، میدان استاندارد، خ ذوب آهن(محیط زیست)، مجموعه هارمونی، طبقه۲
اینستاگرام انجمن اشا:
@doostdaran_shahname_alborz
پوشه شنیداری نشستها و سخنرانیها (کامل) در کانال تلگرام انجمن.
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز
#انجمن_اشا
@ShahnameAlborz
❤7🙏1👌1🕊1
.
کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگراییِ رادیکال او، علی میرسپاسی، ترجمه رامین کریمیان، نشر نی، ۱۴۰۴
✍️ زاگرس زند
کتاب ۲۰۲۱ در امریکا چاپ شده با ۶ فصل و در ترجمه، اصل کتاب حدود ۲۳۰ صفحه. عنوان اصلی کتاب نامناسب و غلطانداز است؛ "کشف ایران". عنوان درست و مناسب همان عنوان دوم است: "تقی ارانی و..." . کشف ایران، یا کشف امریکا را به ذهن میآورد یا آن حرفِ بیحساب را که در بخشنامهای به دستور رضاشاه پرشیا به ایران تغییر یافت و یا هذیانهای امثال پورپیرار و سلیمی نمین را که استروناخ شبانه در تختجمشید کتیبه میخی تراشید تا یک "ایران کهن" از زیر خاک بیرون بکشد! یا افاضات تازه را که ایران پس از ورود ناسیونالیسمِ مدرن "شناخته یا ساخته" شد. من منظور نویسنده را از "کشف ایران" میفهمم اما کاربرد آن درست نیست و اگر اصراری باشد برای جذابیت و کوتاهکردن عنوان و صنعت چاپ و فروش، مثلا باید این باشد: "کشف دوبارهی ایدهی ایران".
کتاب تحقیقی هدفمند و روشمند است بر اندیشه و زیست سیاسی_فکری تقی ارانی که بیشتر بر دورهی رضاشاه و رخدادهای بین دو جنگ جهانی مربوط و منطبق است و ازاینرو به حلقهی برلین و انجمنها و نشریات ایرانیان در آلمان نیز پرداخته است؛ نیز به ورود و گسترش ناسیونالیسم و کمونیسم از اروپا به ایران و نقش روشنفکران. میرسپاسی در مقدمهای مفصل به "ملیگرایی مدنی" و "اسطوره ایران آریایی"، بررسی اجمالی چند نظریه درباره مدرنیته و ناسیونالیسم پرداخته؛ ازجمله علی انصاری، متین عسگری و ادیبمقدم.
نویسنده که استاد جامعهشناسی دانشگاه نیویورک بوده و محقق تاریخ سیاسی معاصر، با سلیقهی روشنفکری_جامعهشناختی و رویکرد پسامدرن و گلوبالیستی و نقد ناسیونالیسم و ملیگرایی به تاریخ معاصر و روشنفکران مینگرد. او به ملیگرایی و تجدد ایرانی نیز با همین عینک مینگرد و از میان آنها ارانی را نزدیکتر به ایده و آرمان خود یافته و با بزرگنمایی و اصرار کوشیده از یک جوان سیاسی انقلابی شیمیخواندهی ۳۵ساله، با چند کتاب در شیمی و علوم دقیقه و طبیعی و چند مقاله درباره زبان فارسی و آذربایجان و هویت ملی و نقد پانترکیسم(که البته بعدها از ارتکاب آنها هم توبه کرد و در پی جبران برآمد!) و مقالات سیاسی در آلمان و سرمقالههایی علمی_ماتریالیستی برای مجله دنیا، چهرهی یک "روشنفکر_نظریهپرداز_نابغه_قهرمان_فیلسوف_دانشمند_آیندهپژوه_مظلوم_شهید" بسازد که همزمان "وطنپرست" و "جهانگرا" هم بوده! ارانی شیمی خوانده بود و روشنفکر چپ بود و مانند دیگر آذربایجانیها، ایراندوست نیز بود. در جوانی به برلین رفت و در چاپخانه کار میکرد و دستیار فردریش رُزن و علامه قزوینی شد در چاپ متون فارسی و با حلقه برلین و کمیته ملیون(تقیزاده و پورداود و ایرانشهر و قزوینی و جمالزاده) و نشریات آنها(کاوه و رستاخیز) آشنا شد و ناسیونالیست شد. همزمان که دانشجو شد با رفقای کمونیستش(اسدی و علوی و اسکندری) فرقه(جمهوری انقلابی ایران) درست کرد(۱۳۰۴) و بیانهی شدید ضد دیکتاتوری رضاشاه صادر میکردند؛ سپس که بیپول شده بود و در آستانهی اخراج، از وزارت جنگ رضاشاه کمکهزینه تحصیلی گرفت و دکتری شیمی را به پایان رساند و پس از خروج/اخراج از آلمان به جای زندان(با توجه به جو آن زمان) راهی مدرسه عالی نظام شد تا استاد شود! کمونیست شده بود و منتقد ناسیونالیسم. اما حمایت شد تا چندین کتاب علمی برای مدرسه و دانشگاه تدوین کند و مجله دنیا(اولین مجله چپ در ایران) را راه بیندازد و مدیر آموزش وزارت صنعت شود و به همایش علمی در برلین فرستاده شود و در برگشت پنهانی به مسکو برود! اما همزمان با رفقایش(اسکندری و علوی و طبری و ...) حزب زیرزمینی کمونیستی را نیز داشته باشد و برای یک انقلاب بلشویکی خلقهای درزنجیر نقشه بکشند و ... ! تا اینکه از شور بهدر میشود و لو رفته و دستگیر میشوند و ماجرای ۵۳ نفر که میدانید و حکم ۱۰سال حبس برای ارانی؛ که پس از دو سال از تیفوس درگذشت.
(پارهی یکم، ادامه دارد)
#نقد_کتاب
#علی_میرسپاسی
@ShahnameAlborz
کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگراییِ رادیکال او، علی میرسپاسی، ترجمه رامین کریمیان، نشر نی، ۱۴۰۴
✍️ زاگرس زند
کتاب ۲۰۲۱ در امریکا چاپ شده با ۶ فصل و در ترجمه، اصل کتاب حدود ۲۳۰ صفحه. عنوان اصلی کتاب نامناسب و غلطانداز است؛ "کشف ایران". عنوان درست و مناسب همان عنوان دوم است: "تقی ارانی و..." . کشف ایران، یا کشف امریکا را به ذهن میآورد یا آن حرفِ بیحساب را که در بخشنامهای به دستور رضاشاه پرشیا به ایران تغییر یافت و یا هذیانهای امثال پورپیرار و سلیمی نمین را که استروناخ شبانه در تختجمشید کتیبه میخی تراشید تا یک "ایران کهن" از زیر خاک بیرون بکشد! یا افاضات تازه را که ایران پس از ورود ناسیونالیسمِ مدرن "شناخته یا ساخته" شد. من منظور نویسنده را از "کشف ایران" میفهمم اما کاربرد آن درست نیست و اگر اصراری باشد برای جذابیت و کوتاهکردن عنوان و صنعت چاپ و فروش، مثلا باید این باشد: "کشف دوبارهی ایدهی ایران".
کتاب تحقیقی هدفمند و روشمند است بر اندیشه و زیست سیاسی_فکری تقی ارانی که بیشتر بر دورهی رضاشاه و رخدادهای بین دو جنگ جهانی مربوط و منطبق است و ازاینرو به حلقهی برلین و انجمنها و نشریات ایرانیان در آلمان نیز پرداخته است؛ نیز به ورود و گسترش ناسیونالیسم و کمونیسم از اروپا به ایران و نقش روشنفکران. میرسپاسی در مقدمهای مفصل به "ملیگرایی مدنی" و "اسطوره ایران آریایی"، بررسی اجمالی چند نظریه درباره مدرنیته و ناسیونالیسم پرداخته؛ ازجمله علی انصاری، متین عسگری و ادیبمقدم.
نویسنده که استاد جامعهشناسی دانشگاه نیویورک بوده و محقق تاریخ سیاسی معاصر، با سلیقهی روشنفکری_جامعهشناختی و رویکرد پسامدرن و گلوبالیستی و نقد ناسیونالیسم و ملیگرایی به تاریخ معاصر و روشنفکران مینگرد. او به ملیگرایی و تجدد ایرانی نیز با همین عینک مینگرد و از میان آنها ارانی را نزدیکتر به ایده و آرمان خود یافته و با بزرگنمایی و اصرار کوشیده از یک جوان سیاسی انقلابی شیمیخواندهی ۳۵ساله، با چند کتاب در شیمی و علوم دقیقه و طبیعی و چند مقاله درباره زبان فارسی و آذربایجان و هویت ملی و نقد پانترکیسم(که البته بعدها از ارتکاب آنها هم توبه کرد و در پی جبران برآمد!) و مقالات سیاسی در آلمان و سرمقالههایی علمی_ماتریالیستی برای مجله دنیا، چهرهی یک "روشنفکر_نظریهپرداز_نابغه_قهرمان_فیلسوف_دانشمند_آیندهپژوه_مظلوم_شهید" بسازد که همزمان "وطنپرست" و "جهانگرا" هم بوده! ارانی شیمی خوانده بود و روشنفکر چپ بود و مانند دیگر آذربایجانیها، ایراندوست نیز بود. در جوانی به برلین رفت و در چاپخانه کار میکرد و دستیار فردریش رُزن و علامه قزوینی شد در چاپ متون فارسی و با حلقه برلین و کمیته ملیون(تقیزاده و پورداود و ایرانشهر و قزوینی و جمالزاده) و نشریات آنها(کاوه و رستاخیز) آشنا شد و ناسیونالیست شد. همزمان که دانشجو شد با رفقای کمونیستش(اسدی و علوی و اسکندری) فرقه(جمهوری انقلابی ایران) درست کرد(۱۳۰۴) و بیانهی شدید ضد دیکتاتوری رضاشاه صادر میکردند؛ سپس که بیپول شده بود و در آستانهی اخراج، از وزارت جنگ رضاشاه کمکهزینه تحصیلی گرفت و دکتری شیمی را به پایان رساند و پس از خروج/اخراج از آلمان به جای زندان(با توجه به جو آن زمان) راهی مدرسه عالی نظام شد تا استاد شود! کمونیست شده بود و منتقد ناسیونالیسم. اما حمایت شد تا چندین کتاب علمی برای مدرسه و دانشگاه تدوین کند و مجله دنیا(اولین مجله چپ در ایران) را راه بیندازد و مدیر آموزش وزارت صنعت شود و به همایش علمی در برلین فرستاده شود و در برگشت پنهانی به مسکو برود! اما همزمان با رفقایش(اسکندری و علوی و طبری و ...) حزب زیرزمینی کمونیستی را نیز داشته باشد و برای یک انقلاب بلشویکی خلقهای درزنجیر نقشه بکشند و ... ! تا اینکه از شور بهدر میشود و لو رفته و دستگیر میشوند و ماجرای ۵۳ نفر که میدانید و حکم ۱۰سال حبس برای ارانی؛ که پس از دو سال از تیفوس درگذشت.
(پارهی یکم، ادامه دارد)
#نقد_کتاب
#علی_میرسپاسی
@ShahnameAlborz
❤6👏2🙏1👌1
.
کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگرایی رادیکال او، علی میرسپاسی، ترجمه رامین کریمیان، نشر نی، ۱۴۰۴
ادامهی یادداشت، پارهی دوم:
✍️ زاگرس زند
اما نویسنده کاملا منصفانه و بیطرفانه! نوشته:《دولت پهلوی "شتابزده"!!(یعنی باید صبر میکرد تا انقلاب کنند!) گروهی را به "ظن"!!(یعنی کلا سوتفاهم بوده!) کمونیستبودن دستگیر کرد و مرام اشتراکی در "قانون امنیت ملی رضاشاهی"(یعنی مندرآوردی و ظالمانه و نه قانونی و مشروع!) "جرم"(یعنی میبابست حق شهروندی و آزاد میبوده!) بود و با "شواهد اندک"(مثلا باید فیلمی میبود یا توپ و تانک کشف میشد!) و "اتهام بیاساس" و ....》(ص ۱۰۰_۱۰۲، با تلخیص)
میرسپاسی از کشف و خنثیسازی و محکومیت و مجازات مهمترین و خطرناکترین فرقهی معاصر ایران که با هدایت مسکو پیش میرفت و هر کشوری را میتوانست زیرورو کند، ناراحت و ناراضی است و قانون و دادگاه که با وکلای مدافع(از جمله احمد کسروی) برگزار شده و گزارشها و سخنرانیهای طولانی ارانی و دیگران که ثبت شده را همه "طرف ظلم" و ارانی و کمونیستهای توطئهگر را "طرف مظلوم" جلوه داده است! شگفتا از این نگاه تاریخی و علمی! آیا این نگرش را به حساب طرفداری و سفیدشویی ارانی بگذاریم یا به حساب جانبداری از سوسیالیسم یا نقد ناسیونالیسم یا انتقام از استبداد رضاشاهی؟ یا همه؟!
نویسنده، همدلانه، مهاجرت سریع ارانی از راست افراطی به چپ افراطی و جهانگرایی، و "فاسد و کهنهپرست و مرتجع" شمردن برخی ملیگرایان را و یکیانگاریِ ترقی و علم با کمونیسم_ماتریالیسم را، نشانهی رشد و هوشمندی و آگاهی او دانسته(نک: فصل۴) و نیز پافشاری و علاقهی زیادی دارد یک "چپگرا و جهانگرای رادیکال" را "معتدل و منطقی و وطنپرست" نشان دهد.(نک: فصل۵)
در فصل ششم که به نقد ارانی بر عرفان پرداخته، با نقد و رد گذرا و سطحیِ نظر استاد پورجوادی(در مورد نقد ایشان بر نظر ارانی)، از عرفانستیزی و علمگراییِ ارانی دفاع کرده و آرای او و ماتریالیسم او را با آرا و ماتریالیسم هگل سنجیده و ارانی را در قامت یک فیلسوف درجه یک نمایانده است! آنهم در حوزهای بسیار دشوار و پیچیده که نه ارانی تخصص و صلاحیت نظر داشته و نه میرسپاسی دارد. اما ظاهرا باید هرچه ارانی کرده و نوشته، درست و هوشمندانه و موجه باشد و حتی پورجوادی نیز در سطح فهم و نقد نظرات آن حکیم فرزانه نباشد که بتواند او را نقد کند یا از عرفان دفاع کند.
میرسپاسی در "سخن پایانی" چپها را با خواهش و ناصحانه به جهانوطنگرایی دعوت میکند که چرا دهههاست از آن دور شدهاند و به راستها و ناسیونالیستها بهخاطر مخالفت با جهانوطنگرایی با خشم و طعنه میتازد و از اصلاح و هدایت آنها ناامید است! گویی یک موضعِ مخالفِ یکسان را گروهی خیرخواهانه و گروهی دیگر با جهل و کینه دارند!
این موضع جهانوطنگرایی را جعفر پیشهوری هم داشت و دیدیم کارش به کجا کشید! و زمانیکه در نشریه آژیر نوشتهی بود: "دنیا وطن ما است"، مصدق چه پاسخ هوشمندانهای به او داده بوده که: "اگر دنیا وطن همه است پس این جنگ و آدمکشی برای چیست؟ و اگر هر ملتی وطنی دارد، چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است... و میتوان از طبقه رنجبر حمایت کرد، ولی از نظر سیاست، باید شئون ملت خود را حفظ کرد و تا روزی که تمام ملل مرام واحد نداشته باشند و دخل و خرج عالم یکی نشده، هر مملکت باید از سیاستِ خاصِ خود پیروی کند."(سیاست موازنه منفی در مجلس جهاردهم، کی استوان، ۱۳۲۹)
(مهر ۱۴۰۴)
#نقد_کتاب
@ShahnameAlborz
کشف ایران؛ تقی ارانی و جهانوطنگرایی رادیکال او، علی میرسپاسی، ترجمه رامین کریمیان، نشر نی، ۱۴۰۴
ادامهی یادداشت، پارهی دوم:
✍️ زاگرس زند
اما نویسنده کاملا منصفانه و بیطرفانه! نوشته:《دولت پهلوی "شتابزده"!!(یعنی باید صبر میکرد تا انقلاب کنند!) گروهی را به "ظن"!!(یعنی کلا سوتفاهم بوده!) کمونیستبودن دستگیر کرد و مرام اشتراکی در "قانون امنیت ملی رضاشاهی"(یعنی مندرآوردی و ظالمانه و نه قانونی و مشروع!) "جرم"(یعنی میبابست حق شهروندی و آزاد میبوده!) بود و با "شواهد اندک"(مثلا باید فیلمی میبود یا توپ و تانک کشف میشد!) و "اتهام بیاساس" و ....》(ص ۱۰۰_۱۰۲، با تلخیص)
میرسپاسی از کشف و خنثیسازی و محکومیت و مجازات مهمترین و خطرناکترین فرقهی معاصر ایران که با هدایت مسکو پیش میرفت و هر کشوری را میتوانست زیرورو کند، ناراحت و ناراضی است و قانون و دادگاه که با وکلای مدافع(از جمله احمد کسروی) برگزار شده و گزارشها و سخنرانیهای طولانی ارانی و دیگران که ثبت شده را همه "طرف ظلم" و ارانی و کمونیستهای توطئهگر را "طرف مظلوم" جلوه داده است! شگفتا از این نگاه تاریخی و علمی! آیا این نگرش را به حساب طرفداری و سفیدشویی ارانی بگذاریم یا به حساب جانبداری از سوسیالیسم یا نقد ناسیونالیسم یا انتقام از استبداد رضاشاهی؟ یا همه؟!
نویسنده، همدلانه، مهاجرت سریع ارانی از راست افراطی به چپ افراطی و جهانگرایی، و "فاسد و کهنهپرست و مرتجع" شمردن برخی ملیگرایان را و یکیانگاریِ ترقی و علم با کمونیسم_ماتریالیسم را، نشانهی رشد و هوشمندی و آگاهی او دانسته(نک: فصل۴) و نیز پافشاری و علاقهی زیادی دارد یک "چپگرا و جهانگرای رادیکال" را "معتدل و منطقی و وطنپرست" نشان دهد.(نک: فصل۵)
در فصل ششم که به نقد ارانی بر عرفان پرداخته، با نقد و رد گذرا و سطحیِ نظر استاد پورجوادی(در مورد نقد ایشان بر نظر ارانی)، از عرفانستیزی و علمگراییِ ارانی دفاع کرده و آرای او و ماتریالیسم او را با آرا و ماتریالیسم هگل سنجیده و ارانی را در قامت یک فیلسوف درجه یک نمایانده است! آنهم در حوزهای بسیار دشوار و پیچیده که نه ارانی تخصص و صلاحیت نظر داشته و نه میرسپاسی دارد. اما ظاهرا باید هرچه ارانی کرده و نوشته، درست و هوشمندانه و موجه باشد و حتی پورجوادی نیز در سطح فهم و نقد نظرات آن حکیم فرزانه نباشد که بتواند او را نقد کند یا از عرفان دفاع کند.
میرسپاسی در "سخن پایانی" چپها را با خواهش و ناصحانه به جهانوطنگرایی دعوت میکند که چرا دهههاست از آن دور شدهاند و به راستها و ناسیونالیستها بهخاطر مخالفت با جهانوطنگرایی با خشم و طعنه میتازد و از اصلاح و هدایت آنها ناامید است! گویی یک موضعِ مخالفِ یکسان را گروهی خیرخواهانه و گروهی دیگر با جهل و کینه دارند!
این موضع جهانوطنگرایی را جعفر پیشهوری هم داشت و دیدیم کارش به کجا کشید! و زمانیکه در نشریه آژیر نوشتهی بود: "دنیا وطن ما است"، مصدق چه پاسخ هوشمندانهای به او داده بوده که: "اگر دنیا وطن همه است پس این جنگ و آدمکشی برای چیست؟ و اگر هر ملتی وطنی دارد، چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است... و میتوان از طبقه رنجبر حمایت کرد، ولی از نظر سیاست، باید شئون ملت خود را حفظ کرد و تا روزی که تمام ملل مرام واحد نداشته باشند و دخل و خرج عالم یکی نشده، هر مملکت باید از سیاستِ خاصِ خود پیروی کند."(سیاست موازنه منفی در مجلس جهاردهم، کی استوان، ۱۳۲۹)
(مهر ۱۴۰۴)
#نقد_کتاب
@ShahnameAlborz
❤10👏1👌1
