حالا من همه جا رو میگردم، تا بالاخره یه روزی دستم به خدا بخوره و همه چیز و بهش بگم.
به رسم هر سال:
در سالی که گذشت، متنی در این صفحه بوده است که بر تارِ دلتان چنگی زند و ذخیرهاش کنید؟
در سالی که گذشت، متنی در این صفحه بوده است که بر تارِ دلتان چنگی زند و ذخیرهاش کنید؟
با دلار صد تومن و خانواده خاورمیانه ای نه خواب به چشمم میاد نه دلبستگی حالمو خوب میکنه ؛ فقط فرار میخوام.
میخواستم به حقیقت برسم؛
میخواستم از این جهان سراسر دروغ بیرون بزنم. جهاني که در آن حقیقت را از زبان هیچکس نمیتوان شنید.
تنهایي من از دیگران نبود، از خودم بود.
- فرانتس کافکا
میخواستم از این جهان سراسر دروغ بیرون بزنم. جهاني که در آن حقیقت را از زبان هیچکس نمیتوان شنید.
تنهایي من از دیگران نبود، از خودم بود.
- فرانتس کافکا
Forwarded from اینوکسِز (inox)
میدونی چی فکرمیکنم درمورد این روزا؟ اینکه با چه سختی سالو رسوندم به اسفند حالا باز قراره فروردین بیاد و باز از اول فروردینو بگذرونم، باز اردیبهشت باز خرداد باز تیر و هشت ماه دیگه. باز صبر کنیم بهار تموم شه، باز از گرمای تابستون بنالیم، منتظر پاییز شیم باز زمستون بیاد که هیچ سرمایی توش نیست و باید شرم کنه از زمستون بودنش. میدونی؟ باز باید اینا رو از اول بگذرونیم و وایسیم تموم شه. ببین منو. سخته. ولی خب باید با ماهیتش کنار بیایم و همینه که هست.
#اینوکسز
#اینوکسز
یه جایی بود شاهرخ مِسکوب میگفت:
«نمیدانم تقصیر هواست یا من هوایی شدهام که دست و دلم به هیچ کاری نمیرود.»
منم همون؛ ولی من، خیلی خیلی بیشتر «نمیدانم».
«نمیدانم تقصیر هواست یا من هوایی شدهام که دست و دلم به هیچ کاری نمیرود.»
منم همون؛ ولی من، خیلی خیلی بیشتر «نمیدانم».
جدیداً اینستاگرام یه آدمایی رو بهم ساجست میکنه که من همه تلاشمو میکنم تا ریختشون رو نبینم
استخوان،پوست و آلاتِ ظاهرسازی چه متمسخرانه مارا از هم سوا میکند ؛
حال میانِ این داورانِ همیشه حاضر در صحنه ، بیا تا ساده ترین شکلِ بودن را پیشی بگیریم..
#پارسا_لاری
حال میانِ این داورانِ همیشه حاضر در صحنه ، بیا تا ساده ترین شکلِ بودن را پیشی بگیریم..
#پارسا_لاری
فکرش رو بکنید که یه جایی توی دنیا درختی هست که همون روزی که شما بهدنیا اومدین جوونه زده و همزمان با شما رشد کرده.