Forwarded from جشنواره فرهنگی خیرِ ایران
فراخوان «دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران»
🔰بخشها:
بخش اصلی:
داستان کوتاه: بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه
شعر (کلاسیک، سپید، نیمایی، ترانه)
خاطره و تجربهنگاری: بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه
بخش ویژه:
شعر و داستان کوتاه کودکونوجوان
🔺جوایز:
برگزیدگان: ۱۰ میلیون تومان به همراه تندیس و تقدیرنامه
شایسته تقدیر: ۵ میلیون تومان به همراه تقدیرنامه
دبیران رویداد:
دبیر علمی: هادی خورشاهیان
دبیر اجرایی: مهدی توسلی
🗓تقویم جشنواره
دریافت آثار: ۱۵ مرداد تا ۱۵ آبان
داوری آثار: ۱۵ آبان تا ۳۰ آبان
اختتامیه: آذر ماه ۱۴۰۴
شرایط و نحوۀ ارسال آثار:
festival.kheir.ir
🔻ارتباط با ما:
اینستاگرام | سایت | تلگرام | بله
🔰بخشها:
بخش اصلی:
داستان کوتاه: بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه
شعر (کلاسیک، سپید، نیمایی، ترانه)
خاطره و تجربهنگاری: بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه
بخش ویژه:
شعر و داستان کوتاه کودکونوجوان
🔺جوایز:
برگزیدگان: ۱۰ میلیون تومان به همراه تندیس و تقدیرنامه
شایسته تقدیر: ۵ میلیون تومان به همراه تقدیرنامه
دبیران رویداد:
دبیر علمی: هادی خورشاهیان
دبیر اجرایی: مهدی توسلی
🗓تقویم جشنواره
دریافت آثار: ۱۵ مرداد تا ۱۵ آبان
داوری آثار: ۱۵ آبان تا ۳۰ آبان
اختتامیه: آذر ماه ۱۴۰۴
شرایط و نحوۀ ارسال آثار:
festival.kheir.ir
🔻ارتباط با ما:
اینستاگرام | سایت | تلگرام | بله
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📖 #رمان نخجیر
✍ مصطفی بیان
🖇 انتشارات: حکمت کلمه
🖇 ۹۸ صفحه
🖇 ۱۱٠ هزار تومان
#داستان_ایرانی
#رمان_ایرانی
#ژانر_حماسی
#ژانر_فانتزی
@Simurgh_Dastan
✍ مصطفی بیان
🖇 انتشارات: حکمت کلمه
🖇 ۹۸ صفحه
🖇 ۱۱٠ هزار تومان
#داستان_ایرانی
#رمان_ایرانی
#ژانر_حماسی
#ژانر_فانتزی
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
📖 جلسهٔ شنبه ۳ آبان ماه ۱۴٠۴ ⏰ ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ 🏠 آدرس: نیشابور، بلوار امیرکبیر، امیرکبیر ۴ نبش امیرکبیر ۴/۵ موسسه مهرآیین، طبقه اول. @Simurgh_Dastan
📸 #گزارش_تصویری از نشست نقد و گفتوگوی جمعی دربارهی رمان «نخجیر» نوشتهی مصطفی بیان.
📖 شنبه ۳ آبان ماه ۱۴٠۴ / موسسه مهرآیین.
#نخجیر
#مصطفی_بیان
@Simurgh_Dastan
📖 شنبه ۳ آبان ماه ۱۴٠۴ / موسسه مهرآیین.
#نخجیر
#مصطفی_بیان
@Simurgh_Dastan
📰 در شمارهی جدید نشریه #خیام_نامه میخوانیم:
🖇 #یادداشت نوشتن علیه فراموشی / برای زندهیاد محسن درجزی / ✍ #مجید_نصرآبادی/ صفحه ۴
📰 نشریه خیامنامه را از دکههای روزنامهفروشی خریداری کنید / چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴
@khayyamnameh
#محسن_درجزی
@Simurgh_Dastan
🖇 #یادداشت نوشتن علیه فراموشی / برای زندهیاد محسن درجزی / ✍ #مجید_نصرآبادی/ صفحه ۴
📰 نشریه خیامنامه را از دکههای روزنامهفروشی خریداری کنید / چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴
@khayyamnameh
#محسن_درجزی
@Simurgh_Dastan
✅ در مراسم پایانی جایزه ادبی مهرگان از محمود دولتآبادی برای مجموعه آثار و به پاس «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن» تقدیر خواهد شد.
به گزارش ایسنا، دبیرخانه جایزه ادبی مهرگان اعلام کرد مراسم نهایی اهدای جوایز مهرگان علم و ادب در روز سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در محل فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار میشود.
محمود دولتآبادی برای مجموعه آثار و به پاس «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن»، تندیس مهرگان ادب را دریافت میکند. #ایسنا
@Simurgh_Dastan
به گزارش ایسنا، دبیرخانه جایزه ادبی مهرگان اعلام کرد مراسم نهایی اهدای جوایز مهرگان علم و ادب در روز سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در محل فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار میشود.
محمود دولتآبادی برای مجموعه آثار و به پاس «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن»، تندیس مهرگان ادب را دریافت میکند. #ایسنا
@Simurgh_Dastan
✅ رمان متال باز برگزیدهی جایزهی ادبی مهرگان ۱۴۰۴
📖 رمان متال باز، نوشتهی علی مسعودینیا، انتشارات مرکز، ۲۸۸ صفحه، ۲۸۰ هزار تومان، چاپ دوم ۱۴۰۳
@Simurgh_Dastan
📖 رمان متال باز، نوشتهی علی مسعودینیا، انتشارات مرکز، ۲۸۸ صفحه، ۲۸۰ هزار تومان، چاپ دوم ۱۴۰۳
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
✅ رمان متال باز برگزیدهی جایزهی ادبی مهرگان ۱۴۰۴ 📖 رمان متال باز، نوشتهی علی مسعودینیا، انتشارات مرکز، ۲۸۸ صفحه، ۲۸۰ هزار تومان، چاپ دوم ۱۴۰۳ @Simurgh_Dastan
✍ #معرفی_نویسنده
🖇 علی مسعودینیا
🖇 علی مسعودینیا، نویسنده و منتقد ادبیات است. داستاننویسی را از دههی ۸۰ و کارگاههای داستاننویسی حسین مرتضائیان آبکنار آغاز کرد و از اواخر همین دهه به تدریس نقد و داستاننویسی پرداخت. از او تاکنون رمان «متالباز» (نشر مرکز) و مجموعه داستانهای گروهی «خیابان ولیعصر»، «از ویرانه محاکات»، «القصه» و «یک شهر، بیست داستان» منتشر شده است. همچنین در مقام مترجم مجموعه داستانهای «شانس» و «علم علیه شانس» نوشتهی «مارک تواین» و داستان «پرندگان» اثر «دافنه دوموریه» را در کارنامهی ادبی خود دارد. داوری چند رخداد ادبی در حوزهی داستان و ناداستان، سردبیری مجلهی «وزن دنیا» و نیز تجربههایی در عرصهی فیلمنامهنویسی و انتشار مقالات و نقد در حوزهی سینما و ادبیات در نشریات مختلف از دیگر فعالیتهای اوست.
@Simurgh_Dastan
🖇 علی مسعودینیا
🖇 علی مسعودینیا، نویسنده و منتقد ادبیات است. داستاننویسی را از دههی ۸۰ و کارگاههای داستاننویسی حسین مرتضائیان آبکنار آغاز کرد و از اواخر همین دهه به تدریس نقد و داستاننویسی پرداخت. از او تاکنون رمان «متالباز» (نشر مرکز) و مجموعه داستانهای گروهی «خیابان ولیعصر»، «از ویرانه محاکات»، «القصه» و «یک شهر، بیست داستان» منتشر شده است. همچنین در مقام مترجم مجموعه داستانهای «شانس» و «علم علیه شانس» نوشتهی «مارک تواین» و داستان «پرندگان» اثر «دافنه دوموریه» را در کارنامهی ادبی خود دارد. داوری چند رخداد ادبی در حوزهی داستان و ناداستان، سردبیری مجلهی «وزن دنیا» و نیز تجربههایی در عرصهی فیلمنامهنویسی و انتشار مقالات و نقد در حوزهی سینما و ادبیات در نشریات مختلف از دیگر فعالیتهای اوست.
@Simurgh_Dastan
انجمن داستان سیمرغ نیشابور
@Simurgh_Dastan
✅ «محمود دولتآبادی بیش از نیم قرن نوشته است. دستان و انگشتانش دیگر نای نوشتن ندارند. گذر عمر و خستگی سالها کار، تکیدهاش کرده است، اما هنوز باصلابت و بلنداندیشه است، به بهبود روزگار و رونق زندگی مردم امید دارد.»
🖇 به گزارش #ایسنا در مراسم نهایی اهدای جایزه «مهرگان ادب» که ششم آبانماه ۱۴۰۴ در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد، محمود دولتآبادی با اتفاق آرای داوران برای مجموعه آثار، برگزیده جایزه «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن» شد.
دولتآبادی به دلیل کسالت نتوانست در مراسم حضور داشته باشد؛ در پی این موضوع علیرضا زرگر بنیانگذار جایزه مهرگان عصر پنجشنبه هشتم آبانماه برای دیدار با این نویسنده پیشکسوت به خانهاش رفت و ساعتی با او به گفتوگو نشست.
✍ زرگر در یادداشتی درباره این دیدار نوشته است: «روبهروی هم نشستیم. ساعتی حرف زدیم. از همه جا و همه چیز. چقدر زمان زود میگذرد. بیستوشش سال قبل به بهانه برگزیده شدن احمد محمود در مهرگان یک عمر تلاش به اتفاق به خانه او رفتیم و از او که سخت بیمار بود، عیادت کردیم.
دولتآبادی را بیش از سی سال است که میشناسم. هرگز تا این حد دلواپس و نگران ندیده بودمش. در حرفها و در نگاه نافذش، دلشوره و نگرانی از آینده این سرزمین موج میزد.
هیهات! هشتاد و پنج سال عمر کنی، رنج و سختی بسیار بکشی، از عشقها و امیدها و زیستبوم خود بنویسی، یکتنه به اندازه چند نویسنده اثر بزرگ و ماندگار خلق کنی و در مقابل هر روز عدهای بخواهند برای تو تعیین تکلیف کنند که چه باید بگویی و چه نباید بگویی و ...
دولتآبادی بیش از نیم قرن نوشته است. دستان و انگشتانش دیگر نای نوشتن ندارند. گذر عمر و خستگی سالها کار، تکیدهاش کرده است، اما هنوز باصلابت و بلنداندیشه است، به بهبود روزگار و رونق زندگی مردم امید دارد، دلش برای همه جوانها میتپد و به نگاه و قلم نویسندگان نسل نو دل بسته است. اما از آن چه بر ادبیات و اهل فرهنگ میرود خشنود نیست. لحظهای رنج فردوسی بزرگ در نظرم میآید؛ این بزرگترین چکامهسرای پارسیگو آنجا که میگفت بسی رنج بردم در این سال سی...
فردوسی و دولتآبادی هر دو روستازادهاند، از خراسان بزرگ، یکی از روستای پاژ توس و دیگری از روستای دولتآباد سبزوار.
فردوسی هزار سال قبل سروده بود: نمیرم از این پس که من زندهام / که تخم سخن را پراکندهام.
و من هزار و یک سال بعد، از این کلام فردوسی وام میگیرم، به او نگاه میکنم و با خود میگویم:
محمود دولت آبادی!
تو تخم سخن را پراکندهای / نمیری از این پس، که تو زندهای
قدر بزرگانمان را بدانیم.»
@Simurgh_Dastan
🖇 به گزارش #ایسنا در مراسم نهایی اهدای جایزه «مهرگان ادب» که ششم آبانماه ۱۴۰۴ در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد، محمود دولتآبادی با اتفاق آرای داوران برای مجموعه آثار، برگزیده جایزه «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن» شد.
دولتآبادی به دلیل کسالت نتوانست در مراسم حضور داشته باشد؛ در پی این موضوع علیرضا زرگر بنیانگذار جایزه مهرگان عصر پنجشنبه هشتم آبانماه برای دیدار با این نویسنده پیشکسوت به خانهاش رفت و ساعتی با او به گفتوگو نشست.
✍ زرگر در یادداشتی درباره این دیدار نوشته است: «روبهروی هم نشستیم. ساعتی حرف زدیم. از همه جا و همه چیز. چقدر زمان زود میگذرد. بیستوشش سال قبل به بهانه برگزیده شدن احمد محمود در مهرگان یک عمر تلاش به اتفاق به خانه او رفتیم و از او که سخت بیمار بود، عیادت کردیم.
دولتآبادی را بیش از سی سال است که میشناسم. هرگز تا این حد دلواپس و نگران ندیده بودمش. در حرفها و در نگاه نافذش، دلشوره و نگرانی از آینده این سرزمین موج میزد.
هیهات! هشتاد و پنج سال عمر کنی، رنج و سختی بسیار بکشی، از عشقها و امیدها و زیستبوم خود بنویسی، یکتنه به اندازه چند نویسنده اثر بزرگ و ماندگار خلق کنی و در مقابل هر روز عدهای بخواهند برای تو تعیین تکلیف کنند که چه باید بگویی و چه نباید بگویی و ...
دولتآبادی بیش از نیم قرن نوشته است. دستان و انگشتانش دیگر نای نوشتن ندارند. گذر عمر و خستگی سالها کار، تکیدهاش کرده است، اما هنوز باصلابت و بلنداندیشه است، به بهبود روزگار و رونق زندگی مردم امید دارد، دلش برای همه جوانها میتپد و به نگاه و قلم نویسندگان نسل نو دل بسته است. اما از آن چه بر ادبیات و اهل فرهنگ میرود خشنود نیست. لحظهای رنج فردوسی بزرگ در نظرم میآید؛ این بزرگترین چکامهسرای پارسیگو آنجا که میگفت بسی رنج بردم در این سال سی...
فردوسی و دولتآبادی هر دو روستازادهاند، از خراسان بزرگ، یکی از روستای پاژ توس و دیگری از روستای دولتآباد سبزوار.
فردوسی هزار سال قبل سروده بود: نمیرم از این پس که من زندهام / که تخم سخن را پراکندهام.
و من هزار و یک سال بعد، از این کلام فردوسی وام میگیرم، به او نگاه میکنم و با خود میگویم:
محمود دولت آبادی!
تو تخم سخن را پراکندهای / نمیری از این پس، که تو زندهای
قدر بزرگانمان را بدانیم.»
@Simurgh_Dastan
