Telegram Web Link
👆نرخ های مربوط به شرکت در انتخابات، که در آخرین انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شاهد بوده ایم، نرخ مهاجرت، طلاق، آمار جرائم و فساد، تغییرات مدیریتی، اعتراض ها، نشانگرهای پایین بودن اعتماد و سرمایه اجتماعی هستند. حفظ و افزایش اعتماد در گرو وجود فضای دموکراتیک و فراگیر است تا تمام مجموعه هایی که نسبت به اصول و قواعد عام توافق دارند کنشگری جمعی داشته باشند و بهره مند از نتایج ان باشند. بگونه ای که در منظومه و پیکره شکل گرفته خود را ببینند و پیدا کنند نه اینکه تلقی حذف شدن و ندیده شدن را داشته باشند.
به میزانی که به سمت تمرکزگرایی، یک دست سازی و پذیرش سیاست طرد به جای سیاست پذیرش و به رسمیت نشناختن تفاوت‌ها برویم نمی‌توان انتظار حفظ و ارتقای اعتماد و سرمایه اجتماعی را داشت. تجربه تاریخی گواه بر این است که سیاست ها و اعتماد عام گرایانه است که می تواند سرمایه اجتماعی را بالا ببرد.
نظامی که دموکراتیک و فراگیر نباشد در آن اعتماد شکل نمی‌گیرد و در بدنه اجتماعی آن نوعی انشقاق و داشتن دو فرهنگ، دو اقتصاد و دو اجتماع که یکی رسمی و دیگری غیر رسمی تلقی می شود شکل می گیرد که در عمل هم افزایی که لازمه توسعه و ترقی است حاصل نمی شود. بسیاری از سیاست ها که موجبات بسط اعتماد و گسترش شعاع اعتماد را در پی ندارند اعتماد ستان هستند؛ حتی اگر حرف انها در میان باشد و صورت عملیاتی به خود نگیرند.
اگر دولت بیاید بر روی اعتماد اجتماعی متمرکز شود، و از ورود به امور و اقداماتی که اعتماد فراگیر را در پی ندارد پرهیز کند، بزرگ ترین کار را انجام داده است. اگر اعتماد فراهم باشد نیاز به کار دولت نیست مجموعه ها و نیروهای اجتماعی وجود دارند که بهتر از دولت و با هزینه هایی به مراتب پایین تر امور را سامان می دهند که خود عین توسعه و ترقی است.
@Sociology_critical
📊 تغییرات ابعاد مختلف منظر سیاسی توسعه ایران

📉 شاخص های توسعه نشان می دهد که در طول سال ۲۰۲۲ نمره وضعیت توسعه سیاسی کشور ایران از ۴۱.۷ به ۳۸.۶ کاهش پیدا کرده است.

🔴 همه دامنه‌های توسعه سیاسی ایران پایین‌تر از میانگین جهانی قرار دارد و وضعیت بسیار خطیر شاخص های حوزه سیاسی توسعه را نشان می‌دهد.

🗳 مشارکت طلبی نظام سیاسی که سال گذشته ۲۰ نمره پایین‌تر از میانگین جهانی بوده است، با ۶ نمره تنزل به منفی ۲۶ کاهش یافته است و نشان می‌دهد حلقه مشارکت کنندگان در تصمیم‌گیری‌های سیاسی تنگ‌تر شده و بخش کمتری از مردم در تصمیمات سیاسی مشارکت داده می‌شوند.

⚖️ عدالت و برابری سیاسی نیز در طول سال گذشته به شدت کاهش یافته است و ۶ نمره تنزل کرده است.

🗣 وضعیت آزادی‌های مدنی ایران به طور کل نمره بسیار پایینی داشته و در سال گذشته ۲۶ نمره پایین‌تر از میانگین جهانی بوده است، اما امسال نیز دو نمره دیگر تنزل داشته و به منفی ۲۸ کاهش یافته است. 
@Sociology_critical
بیانیه جامعه شناسان سراسر جهان در همبستگی با غزه و مردم فلسطین

شماری از جامعه شناسان سراسر جهان و اعضای انجمن بین المللی جامعه شناسی که در میان آنها اسامی افرادی همچون پرفسور مایکل بورووی، سری حنفی (روسای سابق انجمن بین المللی جامعه شناسی)، آصف بیات و ده ها استاد برجسته جامعه شناسی دانشگاه های سراسر جهان از آمریکا اروپا، آسیا و آفریقا به چشم می خورد، با امضای بیانیه ای که با رویکرد جامعه شناسی انتقادی ورهایی بخش نوشته شده است، خشونت های اخیر علیه مردم غزه و فلسطینان را محکوم کرده اند.

جامعه شناسی به عنوان یک رشته ی دانشگاهی، ریشه در شناخت روابط قدرت و نابرابری دارد. ما به عنوان جامعه شناس و همچنین عضوی از جامعه ی بشری، خشونت اخیر علیه مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری توسط رژیم اسراییل را بدون قید و شرط محکوم می کنیم.
طی هفت روز گذشته، دولت اسرائیل، بنابه گفته ی خود، «محاصره کامل» غزه را انجام داده است. غزه با 2.1 میلیون نفر جمعیت دومین نقطه ی پرتراکم دنیا است، از این جمعیت 1.7 میلیون نفر پناهنده محسوب می شوند. اگرچه اسرائیل ادعا می کند که اقدامات اش پاسخی موجه به خشونت های اخیر حماس علیه غیرنظامیان اسرائیلی است، اما خود با در نظر نگرفتن تلفات جانی، جمعیت غیرنظامی فلسطینی غزه را هدف قرار داده است. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، با به کار بستن زبانی نژادپرستانه و غیرانسانی، تصریح کرده است که: «ما با حیوانات انسانی در حال جنگ هستیم و مطابق با چنین شرایطی عمل می کنیم».
تنها در ده روز، اسرائیل بیش از 6000 بمب بر روی غزه پرتاب کرده است، چندین بار به گذرگاه رفح در مرز مصر حمله کرده و بیمارستان‌ها و آمبولانس‌ها، اعضای مطبوعات، دانشگاه‌ها، مدارس و دفاتر امدادی سازمان ملل را نیز هدف قرار داده است و در عملیات خود فسفر سفید را استفاده کرده است که سازمان ملل استفاده از آن را برای استفاده در مناطق متراکم غیرنظامی ممنوع کرده است. نیروهای اسرائیلی همچنین با قطع آب، غذا، برق و تجهیزات پزشکی بیمارستان‌های غزه را به نقطه بحرانی رسانده اند. این مجازات دسته جمعی، در تضاد با قوانین بین المللی است که زندگی بیش از دو میلیون نفر را که نیمی از آنها کودک هستند، با خشونت و آوارگی غیرقابل تصور تهدید می کند. تا لحظه نگارش این نامه، بیش از 2950 فلسطینی از جمله 1030 کودک کشته شده و بیش از 11250 نفر زخمی شده اند.
عملیات نظامی اسرائیل همچنین نزدیک به نیمی از جمعیت غزه را آواره کرده است و به شکلی غیراخلاقی در پی نقل مکان 1.1 میلیون نفر از ساکنان غزه از شمال به جنوب غزه در 24 ساعت شده است، در حالی که همزمان کاروان های کسانی را که قصد تخلیه آن مناطق را دارند بمباران می کنند و به بمباران بخش جنوبی غزه نیز ادامه می دهند. فراخوان‌ها برای «تخلیه» در راستای جنایات نظامی سال‌های 1948 و 1967 انجام می-شود، زمانی که فلسطینی‌ها مجبور به ترک خانه‌های خود شدند و هرگز اجازه بازگشت نداشتند. اکثریت مردم غزه پناهندگان طولانی مدت هستند و اکنون دوباره با نسل کشی و پاکسازی قومی روبرو هستند. همزمان، شهرک نشینان اسرائیلی در سراسر کرانه باختری، که اخیراً توسط دولت اسرائیل با 10000 تفنگ مسلح شده اند، غیرنظامیان فلسطینی را هدف قرار داده اند به طوری که در هفته گذشته بیش از 50 نفر به قتل رسیده اند و دو روستا خالی از سکنه شده است.
ما شاهد نسل کشی ای هستیم که مورد حمایت بین المللی است. محاصره اخیر در امتداد تشدید خشونت روزانه فلسطینیان در چندین دهه استعمار اسرائیل صورت می گیرد. رژیم آپارتایدی که اشغالگری آن نقض آشکار قوانین بین‌المللی است، اما با حمایت دولت‌های قدرتمند در سطح جهانی همچنان به این اشغال ادامه می دهد. تنها در سال 2023، ایالات متحده 3.8 میلیارد دلار برای حمایت از ارتش اسرائیل ارسال کرده و به طور مداوم نقض حقوق بشر اسرائیل را در صحنه جهانی مشروعیت بخشیده است. اتحادیه اروپا نیز با وقاحت از تجاوز اسرائیل حمایت کرده است، در حالی که به شکلی طنزآلود نتوانسته است تاثیری بر روی شعار "دیگر هرگز مرتکب نسل کشی نشوید» بگذارد.
علاوه بر این، زبان غیرانسانی که توسط سران کشورها، رهبران نظامی و روزنامه نگاران در سراسر غرب استفاده می شود، به افزایش احساسات و خشونت ضد فلسطینیان و مسلمانان دامن زده است. این مسئله قبلاً منجر به عواقب وحشتناکی همچون قتل وادیا الفیوم، کودک شش ساله فلسطینی آمریکایی، جنایت نفرت انگیز علیه یک نوجوان سیک، و افزایش آزار و اذیت طرفدار فلسطین در سراسر جهان شده است.
ما به مردمی در سراسر جهان می‌پیوندیم که در اعتراض به این حملات به زندگی انسان‌ها صدای اعتراض خود را بلند کرده اند. وظیفه ی ما به عنوان مدرسان دانشگاهی این است که بر اصول پژوهش و یادگیری انتقادی بایستیم، و دانشگاه را به عنوان فضایی برای گفت‌وگو قرار دهیم که بر مبنای حقایقی تاریخی استوار است. [در این راستا] خشونت اخیر را در چارچوب و زمینه ی تاریخیِ 75 سال اشغال استعماری شهرک‌نشین‌ها و امپراتوری اروپا می بینیم. ما همچنین از فقدان حمایت های لازم و مراقبت از دانشجویان فلسطینی و مسلمان در بسیاری از دانشگاه‌هایمان و همچنین تلاش‌ها برای سرکوب سازمان‌ دهی دانشجویان و آزادی بیان به شدت نگران هستیم.
ما نمی توانیم بنشینیم و شاهد ادامه این نسل کشی باشیم. ما از دولت هایمان می خواهیم که برای آتش بس فوری فشار بیاورند. این موضع از سنت جنبش حقوق مدنی، اعتراضات ضد جنگ و ضد آپارتاید در دهه های گذشته پیروی می کند. ما با همسو شدن با این مبارزات آزادی، از همه همکاران خود می خواهیم که در همبستگی با فلسطینی ها و علیه استعمار شهرک نشینان، امپریالیسم و نسل کشی بایستند.

@Sociology_critical
دکتر محمود سریع ‌القلم، استاد دانشگاه، در صفحه‌ی شخصی‌اش در تلگرام، ۳۰ ویژگی یک فرد نرمال را در فهرستی آورده‌است که متن کامل آن را در ادامه می‌‌خوانید:👇
@Sociology_critical
۳۰ ویژگی یک فرد نُرمال

دکتر محمود سریع ‌القلم


۱- در رانندگی از فرعی به اصلی، کامل می‌ایستد بعد حرکت می‌کند چون شهرنشین است؛

۲- حتی دشمنان خود را با “آقای یا خانم” خطاب می‌کند چون اعتماد به نفس دارد؛

۳- ارتفاع ادب و حشمت او بالاتر از دانش، ثروت و قدرت او قرار دارد؛

۴- با صنعت فریب آشناست ولی چون بنیان هستی را صدق می‌داند، از آن پرهیز می‌کند؛

۵- چند مرحله جلوتر، به پی آمدهای سخن خود فکر می‌کند بعد حرف می‌زند چون زندگی امری دراز مدت است؛

۶- نهایت تلاش خود را می‌کند تا شخصیتی با ثبات داشته باشد چون پایداری شخصیت، اعتماد ساز است؛

۷- مادامی در قدرت می‌ماند که فکر جدیدی داشته باشد و گره‌ای را باز کند چون نگران قضاوت تاریخ است؛

۸- که در جهان تخصصی امروز، فقط در یک رشته می‌نویسد و اظهار نظر می‌کند؛

۹- که نیاز روانی به غیبت، بد گویی و نفرت ندارد چون سعی می‌کند از غوغای کثرت فاصله گیرد؛

۱۰- که به واسطۀ مزایای سِمَت، در پی جبران محرومیت‌های دوران کودکی نیست؛

۱۱- معتقد است اهانت به دیگران، در مقطعی به خود او باز می گردد؛

۱۲- وقتی نمی‌تواند سر موقع به قراری برسد، زنگ می زند یا پیغام می‌فرستد؛

۱۳- در پی این نیست دیگران را مثل خود کند چون هر فردی، عالم و گذشتۀ خاص خود را دارد؛

۱۴- آنقدر آشغال را در دست خود نگه می‌دارد تا سطلِ زباله پیدا کند؛

۱۵- اهتمام می‌ورزد تا بازارِ پررونق سایه روشن های جهل را با گسترشِ آگاهی خود بهتر بشناسد؛

۱۶- در صندلی های پشت تاکسی، پاهای خود را جمع می‌کند تا دو نفر دیگر راحت باشند؛

۱۷- با دو نفر دیگر در عرض پیاده رو، راه نمی‌رود و سدّ راه عبور دیگران نمی‌شود؛

۱۸- تبلیغ عبادت خود را با باطنِ “بِشنو از نی” در تضاد می‌داند؛

۱۹- تاریخ می‌خواند تا انتظارات خود را بر واقعیت‌ها منطبق کند؛

۲۰- از راه رفتن روی برگ‌های پاییزی و صدای خش خش آنها لذت می‌برد؛

۲۱- چراغ‌های روشن اضافی در محل سکونت و کار خود را خاموش می‌کند؛

۲۲- در مورد دیگران، با fact و نه شنیده‌ها و تخیلات، قضاوت می‌کند؛

۲۳- در لحن، کلام، رفتار، چِشم، نحوۀ نشستن و واکنش‌های او، تکّبر حس نمی‌شود؛

۲۴- با توجه به واقعیت‌های جهانِ امروز، به کثرت گرایی فکری اعتقاد دارد؛

۲۵- که کتاب می‌خواند و کتاب خواندن در افکار و رفتار او تاثیر دارد؛

۲۶- در کش و قوس‌های میان هیجان و فکر، بر خود مسلّط است؛

۲۷- هم به توسعۀ فردی خود توجه می‌کند وهم به رفع مشکلات دیگران؛

۲۸- درجهان فوق العاده زیبای امروز، برای موسیقی، هنر، سینما و تئاتر وقت می‌گذارد؛

۲۹- به همۀ کشورها، ملت‌ها و نمادهای ملّی آنان مانند زبان، آیین و هویت احترام می‌گذارد؛

۳۰- تا می‌تواند کار می‌کند، زحمت می‌کشد و انتظارات خود را از دیگران به حداقلِ ممکن می‌رساند.

@Sociology_critical
🟢 بیایید روزنه‌گشایی کنیم

بیانیهٔ تحلیلی خطاب به دغدغه‌مندان توسعه و مردم‌سالاری دربارهٔ انتخابات ۱۴۰۲

۱۱۰ فعال مدنی و سیاسی و چهره‌های روشنفکری و اصحاب رسانه در بیانیه‌ای تحلیلی خطاب به دغدغه‌مندان توسعه و مردم‌سالاری در ایران خواستار روزنه‌گشایی احزاب و نیروهای سیاسی و مدنی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ از طریق حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانه‌رو، توسعه‌گرا و اصلاح‌گر در حوزه‌هایی که نامزدهای باکیفیت برای رقابت مانده‌اند شدند.

در میان امضاکنندگان نام محمد فاضلی، مقصود فراستخواه، الیاس حضرتی، علی باقری، محمدمهدی مجاهدی، حمیدرضا جلائی‌پور، محمد ترکمان، مهدی غنی، غلامحسین کرباسچی، اسماعیل گرامی مقدم، بهاره آروین، احمد شیرزاد، محمدرضا جلائی‌پور، محمدجواد روح، مجید فراهانی، الهه کولایی، شهاب‌الدین طباطبایی، اکبر منتجبی، مهدی شیرزاد، حجت‌الله میرزایی، سعید نورمحمدی، حجت نظری، جهانبخش خانجانی، علی‌اصغر شفیعیان، مجید یونسیان، مرضیه آذرافزا، ابراهیم شیخ، مسعود سالاری، مهرداد احمدی شیخانی، فرید مرجایی، فریبا ابتهاج، امیر اقتناعی‌، وحید عابدینی، سینا رحیم‌پور، محمدحسین نعیمی‌پور، علی هنری، حمزه غالبی،‌ محمدامین نیکجو، حسین جمشیدی گوهری و احمد مازنی دیده می‌شود.

در بخش‌هایی از این بیانیهٔ تفصیلی آمده است:

🔹متاسفانه همچون عموم انتخابات‌های تاریخ معاصر ایران، این انتخابات نیز از شرایط انتخابات کاملاً آزاد و عادلانه فاصلهٔ زیادی دارد و مسیر و رویهٔ ناظران و مجریان این انتخابات حتی شدیدتر از گذشته معطوف به «خالص‌سازیِ» نامزدها و «خالص‌سازیِ» رای‌دهندگان بوده است.

🔹معنای رأی دادن، حتی در انتخابات محدودشده، می‌تواند نه سکوت در برابر انواع محدودسازیِ حق انتخاب شهروندان، که درست برعکس،‌ استفاده از «حق رأی» برای اعتراض به این رویه‌ها و نیز کنشی ایجابی یا مقاومتی سلبی برای تغییر تدریجی‌شان باشد.

🔹«حق رأی» ظرفیت‌های زیادی برای کنش خلاق و موثر دارد و برای استفاده از آن صرفا با دو گزینهٔ «رأی ایجابی به لیست کامل دلخواه» یا «تحریم/عدم مشارکت» مواجه نیستیم. «رأی روزنه‌گشا» با اهداف و انتظارات حداقلی و «رأی اعتراضی» می‌تواند مصداق‌های حضور با پرنسیبِ اصلا‌ح‌گرانه باشد.

🔹 هنوز در رقابت برای ده‌ها کرسی مجلس دوازدهم نامزدهای میانه‌رو، اصلاح‌جو و سالم حضور دارند که راه‌یابی تعداد هر چه بیشتری از آن‌ها به مجلس می‌تواند بر امکانات توسعه‌گرایان و زندگی‌دوستان ایران بیفزاید و تفاوتی معنادار در مصوبات مجلس آینده ایجاد کند.

🔹 انتخابات در شرایط ساختاریِ کنونی ایران میدانی است برای دو کار: اول- مقاومت در برابر پیشروی نیروهای «خالص‌ساز» و واپس‌گرا؛ و دوم - برداشتن گامی، حتی کوچک، رو به جلو در مسیر ساختن تدریجیِ زمینه‌ها و شرایط تحققِ انتخابات آزاد، توسعهٔ فراگیر و پایدار، عدالت و آزادی.

🔹در انتخاب راهبردها باید علاوه بر «هدف‌اندیشی»، «مسیراندیش» هم بود.

🔹 کناره‌گیری مصلحان به کاهش بیشتر تاثیر نهادهای برآمده از انتخابات خواهد انجامید. هنوز همین نهادهای تضعیف‌شده هم اختیارات و امکانات مهمی را در اختیار دارند.

🔹متاسفانه مجلس کنونی مصوبات بسیار خسارت‌بار برای جامعهٔ ایران داشت که هیچ کدام در مجلس دهم و در یک مجلس میانه‌روتر قابلیت تصویب نداشت.

🔹 برای استیفای «حق نامزدی» و حق «انتخاب شدن»، نه‌تنها نباید از «حق ثبت نام» و «حق رأی» گذشت، بلکه با استفادهٔ خلاق از همین حقوقِ محقق، باید برای استیفای حقوقِ تحقق‌نیافته اقدام کرد.

🔹 هر موقع بخش بزرگی از شهروندان (از سر ناامیدی یا خشم و اعتراض) نخواستند از «حق رأی‌»شان استفاده کنند، اقلیت «خالص‌ساز» نه تنها ناخرسند و پشیمان نشد بلکه پیشروی کرد، برندهٔ کاهش مشارکت شد و هزینه‌های سهمگین اجتناب‌پذیری بر گردهٔ جامعه تحمیل کرد.

🔹 فعالیت انتخاباتی و جامعه‌محور یک دوگانهٔ رهزن است؛ چرا که این دو لازم و ملزوم و هم‌افزا هستند.

🔹 تحریم انتخابات هم مشابه تحریم‌های اقتصادی عملا به ضعیف‌تر شدن جامعهٔ ایران و لطمه به توسعهٔ ملی و قدرت متشکل جامعه و تقویت اقتدارگرایی منجر شده است.

🔹 اقلیت‌های خوب در تاریخ پارلمان ایران توانسته‌اند از میزان «سیاست‌ها و نهادهای بد» بکاهند، «سیاست‌ها و نهادهای خوب» را تمهید کنند و زمینه‌ساز گشایش‌‌های پساانتخاباتی و تشکیل اکثریت‌های موثر در انتخابات‌های بعدی شوند.

🔹 در حالی که کاهش مشارکت انتخاباتی از جمله به تشدید تهدیدها علیه ایران و تحریم‌ها علیه ایرانیان می‌انجامد، دغدغه‌مندان ایران نمی‌توانند به وضعیت منطقه و شرایط بین‌المللی بی‌تفاوت باشند.

🔹 انتخابات آزاد، در کنار توسعه و عدالت و آزادی، از «اهداف» و «نتایج» ممارست‌های انتخاباتی و مصلحانهٔ ما است و نه «پیش‌شرط»ش.

👈 متن کامل این بیانیهٔ تحلیلی

👈🏻 فایل صوتی متن کامل

@Sociology_critical
👆 فایل صوتی متن کامل بیانیهٔ تحلیلی جمعی از دغدغه‌مندان توسعه و مردمسالاری در ایران

روزنه‌گشایی کنیم

متن کامل
بیانیه‌ٔ_۱۱۰_امضایی_روزنه‌گشایی_کنیم.pdf
836.8 KB
👆 پی‌دی‌افِ متن کامل بیانیهٔ تحلیلی جمعی از دغدغه‌مندان توسعه و مردمسالاری در ایران

روزنه‌گشایی کنیم

@Sociology_critical
👆 فایل صوتی متن کامل بیانیهٔ تحلیلی جمعی از دغدغه‌مندان توسعه و مردمسالاری در ایران

روزنه‌گشایی
@Sociology_critical
💠قربانی شدن طبقه متوسط چه خطراتی دارد؟

✍️ نوید رئیسی

🔹چهار چهره نام‌آشنای ایرانی اخیرا کتابی درباره اثرگذاری تحریم‌ها بر جامعه و اقتصاد ایران با عنوان «تحریم‌ها چگونه کار می‌کند؟» نوشته‌اند که انتشارات دانشگاه استنفورد آن را منتشر کرده است. «نرگس باجغلی»،«ولی نصر» «جواد صالحی‌اصفهانی» و «علی واعظ» در این کتاب تلاش می‌کنند تا با مطالعه موردی ایران به این پرسش‌ پاسخ دهند که «تحریم‌های همه‌جانبه بلندمدت چگونه بر جامعه، سیاست و اقتصاد کشورهای هدف تاثیر می‌گذارد؟» اگرچه ایران تنها کشوری نیست که تحریم‌های اقتصادی بلندمدت را تحمل کرده اما انتخاب ایران بر اساس این تمایز صورت گرفته که یکی از گسترده‌ترین و کامل‌ترین مجموعه تحریم‌ها بر آن اعمال شده است.

🔹 ادبیات مرتبط با تحریم‌ها بر این نکته تاکید می‌کند که سهولت تحمیل تحریم‌ها و هزینه‌های پایین آن است که موجب شده دولت‌های ایالات‌متحده، به رغم عدم‌موفقیت در اثرگذاری سیاسی، همچنان از این ابزار به صورت گسترده استفاده کنند. در واقع، تسلط فراسرزمینی ایالات‌متحده بر نهادهای خارجی و بین‌المللی که با دلار آمریکا به تجارت می‌پردازند یا موسسات مالی که بنگاه‌ها پرداخت‌های خود را از مسیر آنها انجام می‌دهند، منجر به این شده تا بسیاری در واشنگتن به این جمع‌بندی برسند که تنها کاری که باید انجام دهند این است که تحریم‌ها را اعمال کنند و از همه کشورها بخواهند که به آنها پایبند باشند.

🔹مطالعه اخیر بر این نکته پافشاری می‌کند که گرچه سهولت دسترسی و هزینه‌های پایین تحریم‌ها به دولت ایالات‌متحده اجازه می‌دهد تا سیاست خارجی اجباری خود را بدون قربانی کردن خون و گنج آمریکایی‌ها دنبال کند، اما به هر حال، مجازات مردم بابت رفتار دولت‌ها و قائل شدن وظیفه برای شهروندان در جهت اجبار دولت‌ها به تغییر روش، «اخلاقی» نیست.

🔹 از سوی دیگر، کتاب نشان می‌دهد که تاثیر تحریم‌ها بر ایران با آنچه محافظه‌کاران جنگ‌طلب آمریکا پیش‌بینی می‌کردند، فاصله زیادی داشته است. به‌طور قطع، تحریم‌ها به رشد اقتصاد ایران پایان داده و رنج اقتصادی گسترده را برای ایرانیان به ارمغان آورده است؛ اما به فروپاشی اقتصادی و فروپاشی سیاسی منجر نشده است. در نقطه مقابل، تحریم‌ها با تبدیل دشمنی ایران (با غرب) و غرب (با ایران) به مساله‌ای هویتی امکان ارتباطات مسالمت‌جویانه آتی را تضعیف کرده است. علاوه بر این، خروج یک‌جانبه ایالات‌متحده از برجام، تمایل به مذاکره و توافق با این کشور در سطح حاکمیت را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده است. در نهایت، مانایی تحریم‌ها در طول زمان موجب شده تا با شکل‌گیری و تثبیت گروه‌های ذی‌نفع، منافع اقتصادی با منافع سیاسی گره خورده و بخشی از جریان تصمیم‌گیر با نگاهی اقتصادی از ادامه تحریم‌ها حمایت کند.

🔹 آنچه کتاب «تحریم‌ها چگونه کار می‌کند؟» را از مطالعات مشابه متمایز می‌کند تاکید نویسندگان بر این موضوع است که اعمال تحریم‌های اقتصادی همه‌جانبه به عنوان یک ابزار سیاست خارجی می‌تواند از مسیر تخریب طبقه متوسط، به نتایج معکوس منجر شود. تحریم‌های اقتصادی ایالات‌متحده که ابتدا توسط دولت باراک اوباما در فاصله سال‌های ۲۰۱۶-۲۰۱۱ و پس از آن توسط دولت دونالد ترامپ در فاصله سال‌های ۲۰۲۰-۲۰۱۷، بزرگ‌ترین ضربه را به طبقه متوسط ایران وارد کرد.
نویسندگان کتاب نشان می‌دهند که از زمان تشدید تحریم‌ها در سال ۲۰۱۱، طبقه متوسط ایران از حدود ۵۵ درصد جمعیت به حدود ۴۵ درصد در سال ۲۰۱۷ کاهش یافت. تخمین زده می‌شود که طبقه متوسط در حال حاضر کمتر از ۳۰ درصد از جمعیت را تشکیل دهد.

🔹 همان‌گونه که نویسندگان کتاب استدلال می‌کنند، طبقه متوسط ضعیف‌تر، تکامل سیاسی و اجتماعی ایران را تضعیف می‌کند. وقتی طبقه متوسط قوی باشد، دغدغه‌های سیاسی و فرهنگی در جامعه تقویت می‌شود چراکه خواست‌های طبقه متوسط عمدتاً اجتماعی، سیاسی و مدنی هستند. مشکل اصلی طبقه متوسط مدرن ایران آن است که نمی‌تواند با اعتبار فرهنگی و اجتماعی خود به ثروت و قدرت دست یابد. در واقع، در ساختار رانتی فعلی اقتصاد ایران، گروه‌های فرهنگی حتی در شرایط بهبود وضعیت اقتصادی نیز آنچنان سود نمی‌برند.
طبقه متوسط به دنبال تغییرات نهادی برای بهبود کیفیت حکمرانی است. حکومت‌داری موفق‌تر به‌جای تقویت منافع نخبگان کوچک حاکم، نیازمند اعتماد به دولت و مشارکت بیشتر شهروندان است.

🔹از این منظر، نابرابری‌های اقتصادی می‌تواند عدم تعادل در نظام سیاسی را تشدید کند: فشار حداکثری و به‌طور کلی‌تر تحریم‌های همه‌جانبه ایالات‌متحده، با بسته‌تر کردن فضای سیاسی و افزایش کنترل فرهنگی، طبقه متوسط به عنوان حامیان اصلی تغییر را به‌شدت تضعیف کرد. چندان دور از ذهن نیست اگر تصور کنیم که بدون تحریم‌ها و فشارهای ایالات‌متحده، ایران مسیر متفاوتی را در دهه اخیر طی می‌کرد.
@Sociology_critical
بررسی اطلاعات منتشرشده از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان

(زمان تقریبی مطالعه ۹ دقیقه)

«دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان رونمایی کرد. داده‌های این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر و از افراد ۱۵ سال به بالا در ۳۱ استان کشور انجام شد و افراد شرکت‌کننده در این پیمایش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته‌های این گزارش ملی در بخش‌های مختلفی از جمله نگرش‌های اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادی‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است.
از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفری‌ کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج به‌زودی منتشر خواهد شد. اما مرکز تحقیقات اجتماعی و داده‌کاوی شناخت در گزارشی برخی یافته‌ها را با موج‌های قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی داده‌های آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است.
در بخشی از این پیمایش تحولات نگرش‌های سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) ازشرکت‌کنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.

وضعیت بدتر سیاسی از نگاه زنان
جنسیت شرکت‌کنندگان در این پژوهش حاکی از نارضایتی بیشتر زنان از وضعیت سیاسی کشور نسبت به مردان است. براساس جنسیت افراد شرکت‌کننده در این پژوهش ۶۲/۳ درصد از زنان شرکت‌کننده در این پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است. ۱۸/۹ درصد زنان معتقدند که وضعیت فرقی نکرده و ۱۸/۸ درصد معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته بهتر شده است.
حال آنکه در بین مردان، این ارقام اندکی متفاوت است؛ ۵۸/۲ درصد مردان شرکت‌کننده در این پژوهش معتقدند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، حال آنکه ۲۴/۳ درصد معتقدند که وضعیت بهتر شده است و ۱۷/۵ درصد نیز معتقدند که در وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته فرقی ایجاد نشده است.

درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشتر
نگرش افراد شرکت‌کننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالی‌که ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.

درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشتر
نگرش افراد شرکت‌کننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالی‌که ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.

نارضایتی عمیق در بین جوانان و نوجوانان
میزان رضایت از وضعیت سیاسی براساس سن نیز نتایج جالبی به دست می‌دهد؛ بیشترین نارضایتی در بین افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است. براساس این گزارش ۶۲/۴ درصد شرکت‌کنندگان در این بازه سنی معتقدند وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال با کاهش اندکی ۶۱/۴ درصد و در بین افراد بالای ۵۰ سال با اختلاف معناداری ۵۳/۵ درصد عنوان شده است.

در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله، ۱۹/۴ درصد معتقدند که فرقی در وضعیت سیاسی ایجاد نشده است، حال آنکه این عدد در بین گروه سنی ۳۰تا ۴۹ سال ۱۷/۴ درصد و در گروه سنی ۵۰ سال به بالا ۱۷/۶ درصد است. گروهی که بیشترین اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی کشور را دارند، افراد ۵۰ ساله به بالا هستند؛ ۲۸/۹ درصد از افراد در این گروه سنی معتقد به بهبود وضعیت سیاسی در ۵ سال گذشته هستند، حال آنکه این درصد در بین ۳۰ تا ۴۹ ساله‌ها ۲۱/۲ درصد و در بین ۱۵ تا ۲۹ ساله‌ها ۱۸/۲ درصد بوده است.

وضعیت بدتر سیاسی از نگاه دانشگاهیان
تحصیلات نیز بر تفکر افراد شرکت‌کننده نسبت به وضعیت سیاسی کشور تفاوت‌هایی ایجاد می‌کند. این وضعیت در چهار گروه افراد بی‌سواد، دارای تحصیلات ابتدایی، دارای تحصیلات دیپلم و متوسطه و همچنین دارای تحصیلات دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است و براساس آن با افزایش تحصیلات، درصد اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی کشور کاهش پیدا می‌کند.
بیشترین نارضایتی (۶۴/۲ درصد معتقدند وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدترشده است) در بین کسانی است که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند، پس از آن افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)، سپس افراد با تحصیلات ابتدایی (۵۲/۱ درصد) و در انتها بی‌سوادها (۳۰/۵ درصد) بوده است.
حال آنکه بیشترین رضایت از بهبود وضعیت سیاسی (۳۰/۵ درصد معتقدند وضعیت بهتر شده است) در بین بی‌سوادها ثبت شده است، پس از آن افراد داری تحصیلات ابتدایی (۲۶/۱ درصد) سپس افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۲۱/۲ درصد) و در انتها افراد دارای تحصیلات دانشگاهی (۲۰ درصد) قرار دارند.

گسترش نارضایتی به شهرهای کوچک

داده‌های این پژوهش براساس محل سکونت، در سه دسته مرکز استان، شهرهای غیر مرکز استان و روستاها انجام شده است و براساس آن افراد در شهرهای غیرمرکز استان با اختلافی اندک (۶۲/۱ درصد)، بیشترین اعتقاد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته را دارند. پس از آن افراد در مرکز استان با (۶۱/۶ درصد) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی هستند و این درصد در بین ساکنین روستاها ۵۵/۴ درصد است.
روستایی‌ها بیشترین اعتقاد به بهبود وضعیت سیاسی (۲۴/۲ درصد) را دارند، پس از آن ساکنین مراکز استان (۲۱/۱ درصد) و در پایان ساکنین شهرهای غیرمرکز استان (۲۰/۴ درصد) هستند. همچنین روستایی‌ها بیشتر از همه معتقدند که وضعیت سیاسی تغییری نکرده است (۰/۴ درصد)، و در جایگاه‌های بعدی ساکنین شهرهای غیرمرکز استان (۱۷/۵ درصد) و در پایان ساکنین مراکز استان (۱۷/۴ درصد) قرار دارند. این موضوع نشان‌دهنده افزایش نارضایتی در شهرهای کم‌جمعیت‌تر و خارج شدن تمرکز از مراکز استان‌ها است.

ناراضی‌ترین استان‌ها
براساس این گزارش البرز(۷۴/۵ درصد)، آذربایجان غربی(۷۲/۳ درصد)، همدان (۶۶/۸ درصد)، کردستان (۶۵/۶درصد) و تهران (۶۳/۸ درصد) ۵ استان با بیشترین درصد نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور هستند. میزان نارضایتی تنها در دو استان خراسان جنوبی (۴۵/۲ درصد) و قم (۴۶/۴ درصد) از میانگین ۵۰ درصد پایین‌تر است و در ۲۹ استان میزان نارضایتی بیش از ۵۰ درصد به دست آمده است.

۶۰ درصدِ قابل ملاحظه یافته‌های این پژوهش نشان‌دهنده افزایش قابل ملاحظه نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی کشور طی ۲۰ سال گذشته است و در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند. درحالی‌که میزان نارضایتی در سال ۱۳۸۲ معادل ۴۱/۹ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۴ نیز با یک کاهش محسوس به ۲۲/۲درصد رسیده بود، اما این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۰/۲ درصد رسیده است.
چند ابهام موضوع قابل ابهام در بخش نخست این پژوهش که مرکز شناخت نیز به آن اشاره کرده است، مبهم بودن مفهوم «وضعیت سیاسی» که به‌عنوان سوال اصلی از شهروندان پرسیده شده، است.
کشور ما از سال ۱۳۹۶ به بعد با چند موج مهم و تعیین‌کننده اعتراضی روبه‌رو بوده است که هر کدام خاستگاه سیاسی و اجتماعی و مدنی خاص خود را داشته‌اند.

اعتراضات سال ۱۳۹۶ از شهر مذهبی مشهد آغاز شد و به دیگر شهرهای ایران نیز راه یافت؛ اعتراضاتی که با جنبه‌های سیاسی (گفته می‌شود از سوی اصولگراها) برنامه‌ریزی شده‌بود، اما خشم مردم برای طراحان غیرقابل پیش‌بینی بود و با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور به دیگر شهرها نیز سرایت کرد.
درحالی‌که استان خراسان رضوی با ۵۶ درصد در رتبه بیست‌وچهارم میزان نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور قرار دارد.

موج بعدی اعتراضات مردمی آبان ۹۸ همزمان با گرانی بنزین و سپس دی‌ماه سال ۹۸ و با سقوط هواپیمای اوکراینی رخ داد و موج اعتراضات بعدی به شهریور سال ۱۴۰۱ و پس از مرگ مهسا امینی باز می‌گردد.
با توجه به موج اعتراضاتی که در استان‌های غربی، شمالی و مرکزی کشور رخ داد و درصد نارضایتی به تفکیک استان‌ها و همچنین نارضایتی بیشتر زنان نسبت به مردان، اینگونه به نظر می‌رسد که ذهنیت پاسخ‌دهندگان بر روی حوادث سال ۱۴۰۱ متمرکز بوده است و شاید بهتر بود، با طرح سوالات جزئی‌تر این وضعیت سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گرفت.
پیش‌بینی وضعیت سیاسی در آینده نزدیک در بخش دوم این پیمایش، وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده مورد بررسی و پیش‌بینی قرار گرفته است. درحالی‌که همچنان زنان(۵۶ درصد) بیش از مردان(۵۵/۱) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور هستند، اما پیش‌بینی آنها نسبت به آینده در مقایسه با نظرات‌شان نسبت به گذشته تعدیل شده است. مردان(۲۹/۵ درصد) خوشبین‌تر از زنان (۲۷/۵ درصد) درباره بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند و زنان (۱۶/۵ درصد) نسبت به مردان(۱۵/۶ درصد) معتقدند شرایط هیچ فرقی نخواهد کرد.
پیش‌بینی ادامه‌دارِ نارضایتی با افزایش درآمد
پیش‌بینی وضعیت سیاسی براساس درآمد نیز با وجود حفظ جایگاه براساس میزان درآمد (بیشترین نارضایتی در بین افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان) اما با چند درصد کاهش مواجه شده است. ۶۶/۵ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان پیش‌بینی کرده‌اند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، این درصد در بین افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۵۷/۸ درصد و در بین افراد با درآمد ۳ تا ۸ میلیون تومان ۴۹ درصد است.

افراد با درآمد ۳ تا ۹ میلیون تومان نسبت به بهبود شرایط خوشبین‌تر هستند (۳۲/۲ درصد) و سپس افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان (۲۷/۴ درصد) و کمترین خوشبینی در بین افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان است. با این حال، آنهایی که کمترین درآمد را دارند (۱۸/۸ درصد) بیش از همه معتقدند که وضعیت فرقی نخواهد کرد سپس افراد با درآمد ۹ تا ۱۸ میلیون تومان (۱۴/۸ درصد) و کمترین اعتقاد به عدم تغییر وضعیت نسبت به افراد با بیشترین درآمد(۱۳/۵ درصد) در این نظرسنجی است.

میانسالانِ ناامید اما پیش‌بینی نارضایتی از وضعیت سیاسی در آینده براساس گروه‌های سنی تفاوت‌هایی کرده است. درحالی‌که بیشترین نارضایتی در گذشته مربوط به نوجوانان و جوانان تا ۳۰ سال بوده، اما پیش‌بینی نارضایتی در آینده در بین افراد ۳۰ تا ۵۰ ساله (۵۸/۷ درصد) بیشتر شده است و همچنان گروه سنی ۵۰ به بالا کمترین نارضایتی را از آینده سیاسی کشور خواهند داشت (۴۹/۹ درصد). میان‌سال‌ها با ۳۴/۹ درصد بیش از همه خوشبین به بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند درحالی‌که این خوشبینی در جایگاه دوم به ۱۵ تا ۳۰ ساله‌ها می‌رسد(۲۸/۸ درصد) و سپس ۳۰ تا ۵۰ ساله‌ها در جایگاه بعدی قرار می‌گیرند(۲۸/۷ درصد).

این قشرِ تحصیلکرده پیش‌بینی‌ها برحسب تحصیلات نیز با اندکی تغییر مواجه شده است. هرچند که همچنان پیش‌بینی بیشترین نارضایتی مربوط به افراد دارای تحصیلات دانشگاهی (۵۹/۴ درصد) سپس افراد داری تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۴/۷ درصد)، سپس افراد داری تحصیلات ابتدایی (۴۹/۵ درصد) و در پایان افراد بی‌سواد(۴۸/۱ درصد) است.
این پیش‌بینی‌ها درباره بهبود وضعیت سیاسی شرایطی کاملاً عکس به خود می‌گیرد و درحالی‌که افراد بی‌سواد از همه نسبت به بهبود وضعیت خوشبین‌تر هستند(۳۸ درصد)، افراد با تحصیلات ابتدایی در جایگاه دوم (۳۳ درصد) و افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم در جایگاه بعدی (۲۷/۸ درصد) قرار دارند و افراد با تحصیلات دانشگاهی از همه بدبین‌تر هستند (۲۵/۸ درصد).

تاکید شهرهای کوچک بر ادامه نارضایتی
پیش‌بینی وضعیت سیاسی براساس محل سکونت نیز اندکی متفاوت شده است، هرچند که بیش از ۵۰ درصد از شرکت‌ کنندگان در پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی در پنج سال آینده بدتر خواهد شد، اما این درصدها اندکی نسبت به گذشته تفاوت کرده است و در شهرهای مرکز غیراستان به ۵۷/۶ درصد، در مراکز استان به ۵۵/۳درصد و در روستاها ۵۳/۱ درصد رسیده است.
با توجه به کاهش پیش‌بینی رشد نارضایتی، از آن سو پیش‌بینی بهتر شدن وضعیت سیاسی نیز بیشتر شده است. روستانشین‌ها با ۲۹/۴ درصد بیش از همه معتقد به بهبود شرایط هستند، ساکنین مراکز استان با ۲۹ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند و افراد ساکن در شهرهای غیرمرکز استان با ۲۷/۱درصد کمتر از همه خوشبین به بهبود شرایط هستند.
همچنین روستاییان با ۱۷/۵ درصد، ساکنان مراکز استان با ۱۵/۷ درصد و ساکنان شهرهای غیرمرکز استان با ۱۵/۳ درصد معتقدند که وضعیت سیاسی در پنج سال آینده فرقی نخواهد کرد.

نارضایتی بالای البرزی‌ها ساکنین البرز با ۷۱/۳ درصد همچنان ناراضی‌ترین استان درباره وضعیت سیاسی کشور خواهند بود، پس از آن آذربایجان غربی (۶۸/۸ درصد)، کردستان (۶۳/۱ درصد)، فارس (۶۲/۶ درصد)، همدان(۶۱/۴ درصد) و اردبیل (۶۰/۱ درصد) در جایگاه‌های بعدی قرار دارند. استان‌های قم (۴۰/۹ درصد)، خراسان جنوبی (۴۲/۹ درصد) و کرمانشاه (۴۳/۵ درصد) کمترین نارضایتی نسبت به وضعیت سیاسی کشور را خواهند داشت.
تفکرِ غالب نگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیش‌بینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالی‌که ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد.

در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئله‌ای باعث شده است که پیش‌بینی‌ها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه بود؟

@Sociology_critical
2025/09/18 22:39:53
Back to Top
HTML Embed Code: