هر وقت احساس تنهایی کردی
هر وقت دلت از دنیا و آدماش گرفت
هر وقت خسته بودی، شونه هات سنگین شد
من اینجام..
بیا پیشم من با آغوش گرم منتظرتم
خواستی گریه میکنیم،خواستی فحش میدیم
داد می‌زنیم، هرکاری میکنیم
تا حال دلت خوب بشه.
آخه دور اون چشمای خوشگلت بگردم
من میمیرم تو حالت بد باشه..
تو فقط بیا پیشم من دنیارو به پات میریزم
تا حالت خوب بشه..
تا چشات بخنده..

هر وقت احساس تنهایی کردی
هر وقت دلت از دنیا و آدماش گرفت
هر وقت خسته بودی، شونه هات سنگین شد
من اینجام..
بیا پیشم من با آغوش گرم منتظرتم
خواستی گریه میکنیم،خواستی فحش میدیم
داد می‌زنیم، هرکاری میکنیم
تا حال دلت خوب بشه.
آخه دور اون چشمای خوشگلت بگردم
من میمیرم تو حالت بد باشه..
تو فقط بیا پیشم من دنیارو به پات میریزم
تا حالت خوب بشه..
تا چشات بخنده..

‌میخوام یه چیزی بگم...
تو برای من فقط کسی که باهاش تو رابطم نبودی
به وقتش بهترین رفیقم بودی
به وقتش بهترین استادم بودی
به وقتش برام مثل پدر بودی
به وقتش بغلم کردی و کنارم بودی
به وقتش باورم داشتی
میخوام بهت بگم تو بهترین فردی هستی که
یه نفر میتونه توی زندگیش داشته باشه چون با وجودت دیگه به کسی نیاز ندارم. تو قشنگترین و باارزش ترین سرمایه ی منی

درود بر زیباترین خلقت خدا
﮼ بنده قصد داشته از طریق این پست به شما برسانم که :
‹ جنابعالی در قلبِ کوچکِ من جای همیشگی و پررنگی داشته ، و هیچوقت قرار نیست دست از دوست داشتن شما بردارم. شمایی که بدون چون و چرا و بی‌قید و شرط با تمامِ سختی‌ها ، این افتخار را دادید که کنار بنده ماندگار باشید.

میخاستم بهت بگم که ازت ممنونم؛ ممنونم که با رفتنت باعث شدی خودمو بهتر بشناسم و قوی تر بشم... نمیگم رفتنت آسون بودا! اتفاقا خیلی سخت بود؛ اینکه قید اون خاطرات قشنگی که قرار بود با هم بسازیم رو بزنم سخت بود... اما بالاخره باهاش کنار اومدم، درک کردم که تو لیاقت دوست داشته شدن رو نداشتی... یا شایدم لیاقت "بیش از حد" دوست داشته شدن رو نداشتی... اما الان فهمیدم که تو هیچوقت آدم زندگیِ من نبودی و خوشحالم که دیگه ندارمت.

اگه تو رویا باشی، تا ابد می‌خوابم که ببینمت
اگه درخت باشی تا ابد به خاطرت بهار میمانم
یا که اگه پرنده ای باشی
نوازشگر ترینِ بادهای جهان خواهم بود
مهم نیست چه چیز
هر کجا که باشی، من از قبل آنجا هستم
فقط برای دیدنت و ثانیه ای بیشتر داشتنت!
تو قوی ترین و واقعی ترین احساس من هستی
از من نخواه که حفره ای را در قلبم ایجاد کنم.
چون نمی توانم! در توان من نیست‌...

به تمام آدمهای اطرافتان زمان دهيد تا خودشان انتخابتان کنند..
وجودتان را به کسی یادآور نشويد
که ای فلانی من هم اینجا نشسته ام تایم های بود و نبودت را میشُمارم
بگذاريد خودشان بفهمند
یادشان بیاید
که در آنسوی مشغله هایشان کسی شبیه شما با صبوری تمام چشم انتظارشان است
چشم انتظار یک روز بخیر، يك سلام!
آدمها را به اجبار کنار خودتان حفظ نکنید...
خودشان اگر بخواهند سراغتان را میگیرند و اولویتشان میشوید!

عشقم نفسم همه وجود من
تو دقیقا همون قسمت قشنگ زندگیِ منی که همیشه به داشتنش میبالم...
تو همون یه نفری هستی که دلم میخواد پا به پاش پیر بشم... ‌ ‌
تو همون یاری هستی که شهریار میگه بدون وجودش شهر ارزش دیدن نداره...!
اولین و آخرینم...!
تو تنها کسی بودی که تونستم تا نهایت دوست داشتن،دوستش داشته باشم...!
یجوری که بند بند وجودم  دیوونه وار تورو میپرسته!
آرومِ جونِ من...
تو خوش قلب ترین آدم دنیایی...
این مدت که کنارم بودی معنی زندگی و عشق رو فهمیدم:)
تو واسه تپیدنِ این قلب همیشه بهونه ای...!
تا ابد که هیچ تا ابد و یک روز دوست دارم

تو آدم مهم زندگیِ منی؛ فراموشت نکردم و نمیکنم و اندازه‌ همه‌ی کسایی که دوستت ندارن من دوستت دارم. اندازه همه‌ی کسایی که بهت فکر نمیکنن من فکر میکنم. بدون که تا همیشه، منو داری چشم قشنگِ من.♥️


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میدونی...
یهویی بِه خودت میای و میبینی،
یکی هست کِ با بقیه فرق میکنه؛
از دور احساسش میکنی!
وقتی نیس ناراحتی!
وقتايی هم کِ هس انگار دنیا رو بهت میدن،
مهم بودنشه؛
فقط بودنش..!
و این قشنگ ترین حس دنیاس...
اصلا یعنی خودِ خودِ زندگی
همیشه باش عمرم...
خیلی دوست دارم تمام من...
.

آدما انقد راحت عوض میشن، انقد راحت عوضی میشن که نمیتونی باور کنی که این همون آدمیه که قبلا میشناختی.
هیچکس موندگار نی، هیچکس همونی که الان بهت نشون میده نیس، هیچکس قرار نی دقیقا عین حرفایی که الان بهت میزنه باشه، هیچکس قرار نی برات بمونه.
حواست به خودت باشه، تنها آدمی که همیشه باهاته فقط خودتی.

"دنیای منی"💕
تو اومدی و من فهمیدم وقتی یکی هست که دوستت داره، دنیا، چه دنیای خوش آب و رنگی میشه فهمیدم که هیچ غروبی نمیتونه دلگیر باشه که دیگه چشمم جز نیمه پر لیوان هیچ چیزی نمیتونه ببینه فهمیدم من چقدر قشنگ تر و سرمست تر شدم که میشه چند ساعت با یکی هم صبحت شد ولی اونقدر غرق جذابیت لبهاش و تن صداش شد که اصلا نفهمی چیا گفته‌تو اومدی و من فهمیدم میشه برای یک نفر هر روز چند بار ضعف کردو مرد ولی با بودنش کنارت دوباره از نو زنده شد

نیاز دارم :
قبل خواب یه پیام اینطوری بگیرم ازت؛
مرسی که هستی.
مرسی که امید و انگیزه یِ فردای منی.
مرسی که توی تمومِ بدی ها و زشتی های دنیا تو و جود تو قشنگترین زیبایی زندگیمه، مرسی که همیشه به فکر منی، مرسی که برام ته ته همه چیزای خوب تو دنیایی.
بودنت تو زندگیم بوی گل سرخ قرمز میده دلبر.

برای همه چیز از تو ممنونم.
برای تمام لحظاتی که دوام آوردی و در گوشِ من زمزمه می‌کردی که «این نیز می‌گذرد»، تو قطعا دوست داشتنی ترین بخش زندگی‌ام هستی. با پیدا کردنت می‌توانم تغییر را شروع کنم. می‌توانم بخش هایی از رفتارهایم را تغییر دهم و می‌توانم عشق ورزیدن را دوباره بیاموزم اما این بار این تغییرات، لحن سرزنش نخواهد داشت. صبورتر خواهم شد و راحت تر با نقص ها کنار خواهم آمد. تو تا همیشه زیباترین همراه زندگی‌ام خواهی بود. کنارت خواهم ماند. این بار صبورتر و امیدوار.

میخوام یه چیزی بگم
تو برای من فقط کسی که باهاش تو رابطم نبودی
به وقتش بهترین رفیقم بودی
به وقتش بهترین استادم بودی
به وقتش برام مثل پدر بودی
به وقتش بغلم کردی و کنارم بودی
به وقتش باورم داشتی
میخوام بهت بگم تو بهترین فردی هستی که
یه نفر میتونه توی زندگیش داشته باشه چون با وجودت دیگه به کسی نیاز ندارم.
تو قشنگترین و باارزش ترین
سرمایه ی منی

وقتی ازم میپرسن چرا همه چیزو پیش خودت نگه میداری و با کسی درد و دل نمیکنی دلم میخواد این تیکه از کتاب پیتر هکر رو براشون بخونم: هیچ کس درد مرا ندارد. ممکن است کسی با من احساس همدردی کند، ولی باز دردی را که من می‌ کشم به خودم متعلق است و احساس همدردی از متعلقات ذهن اوست. نه او درد مرا دارد و نه من احساس همدردی او را.

یه روز یه حرف خیلی قشنگی زد؛
گفت: آدما دستشون پر از گناه و سیاهیِ؛ نزار دستتو بگیرن که دستت سیاه میشه!
آدما قلبشون سیاهِ؛ نزار به قلبت نفوذ کنن که قلبت سیاه میشه!
آدما صورتشون سیاهِ؛ مبادا بهشون رو بزنی که صورتت سیاه میشه!
از آدما دوری کن و تنهایی بساز..‌.
خواستم بگم به حرفت گوش ندادم و فکر کردم زیادی سخت میگیری؛ ولی تباهی رو وقتی حس کردم که کل قلبمو سیاهی گرفت...

وقتی عصابت خورد میشه و حس میکنی پر تر و ضعیف تر از همیشه ای، حرف نزن. از آدما دور شو برو تو خلوت خودت موسیقی گوش بده، قهوه بخور، کتاب بخون، نقاشی بکش، بنویس، خودتو شام مهمون کن و به هیچی فکر نکن. بهتر که شدی جوری برگرد که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده. چون تو عصبانیت ممکنه حرفایی بزنی که تاثیرش رو آدما هیچوقت پاک نشه. از همه مهمتر، هیچوقت نزار وقتی حالت خوب نیست ببیننت و دردتو بهشون نگو. چون همونایی بهت ضربه میزنن که جاشو بلدن.

چقدر ماادما
وقتی عاشق میشیم
ضعیف میشیم...
دیگه هر چی میگه نمیتونیم نه بگیم
وقتی حق باهامونه
واسه ازدست ندادنش
مجبوریم
بگیم مقصریم
به جایی میرسیم
که واسه اشتباه نکردمون
باید عذرخواهی کنیم که مبادا
بزاره بره...
ای کاش
ادما
وقتی میفهمیدن دوستشون داریم ادم میموندن...

هیچوقت بهت نگفتم چقدر دارم اذیت میشم،نگفتم بهت چقدر باعث شدی قلبم مچاله بشه تو خودش و اشک بریزه، نگفتم کاری کردی که دیگه نتونم به کسی حس پیدا کنم و بهش محبت کنم، حتی از اون شبایی که میتونستی فقط با حرف زدن باهام حالمو خوب کنی ولی بجاش غمی شدی روی بقیه‌یِ غمام هم چیزی نگفتم، من هیچ کسِ زندگی تو بودم و تو تموم روز و شبایِ من بودی.