Telegram Web Link
چنان با نیک و بد عرفی، به سَر بَر کز پسِ مردن
مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند

#عرفی_شیرازی
هر کس باید بتواند به جایی پناه آورد،
چون مواردی پیش می‌آید که حتماً لازم است
انسان بتواند به یکجا، به هر کجا که باشد برود.

#داستایوفسکی
عنبر و مُشک و گل و یاسمن و بوی عبیر
همه دیدیم ولی چون نفس و بوی تو نیست

#جهان_ملک_خاتون
غنیمت دان اگر دانی که هر روز
ز عمر مانده روزی می‌شود کم

#سعدی
همه فرعند و تو اصلی، همه وصفند و تو ذاتی

#آشفته_شیرازی
این‌بار،
اتفاقی و از پیش‌تعیین‌شده که به هم رسیدیم؛
سلام نکنیم،
عاشق نشویم،
و بگذریم.

#حمید_عصائی
ز لوحِ خاطرِ من یادِ دوست نتوان بُرد

#جهان_ملک_خاتون
دیده از اشک و لب از آه و دل از داغ پُر است
عشق در هر گذری رنگ دگر می‌ریزد

#صائب_تبریزی
شرابِ چشم های تو، مرا خواهد گرفت از من

#حسین_منزوی
یکی به خواب و من اندر خیالِ وی بیدار

#سعدی
‏و کاش می‌توانستم
تو را چون درختی میان سینه‌ام بکارم.

@Tak_Mesra
آن‌که تو را دوست بدارد
به تماشای رنجَت نخواهد نشست.

#ناشناس
هجر و وصل تو بود موت و حیاتِ منِ عاشق

#آشفته_شیرازی
عشقِ تو بی‌رحم‌ تر از آتش است

#عطار
دریغا روزهایی که بی‌دلبستگی بگذرند،
دریغا بیگانگی!
اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هر کس و هر چیز ببرد؟
دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند
اما سرشت او چنین نیست.

#محمود_دولت_آبادی
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فرو بند

#سعدی
اما نمی‌دانی چه شب‌هایی سحر کردم
بی‌آنکه یک‌دم مهربان باشند با هم پلک‌های من

#مهدی_اخوان_ثالث
پُر نقش‌تر از فرشِ دلم بافته‌ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را

#محمدعلی_بهمنی
2025/07/13 01:37:26
Back to Top
HTML Embed Code: