تنورِ لاله چنان برفروخت بادِ بهار
که غنچه غرقِ عرق گشت و گل به جوش آمد

#حافظ


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
۲۹۷. هرچه شخص در تجربه به جلوتر قدم نهد، به امر پوشیده نزدیک‌تر می‌شود؛ هرچه استعمالِ تجربه را بیشتر بداند، بیشتر درمی‌یابد که امور پوشیده هیچ نفع و استفاده‌ی عملی ندارند.

گوته
مبادی و تأملات


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
۲۹۸. انسان باید بر این باور پافشاری کند که امرِ غیرقابل‌درکْ درک‌پذیر است؛ والا به تحقیق نمی‌پرداخت.

گوته
مبادی و تأملات


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
شوکران جهل
🔸 شمارۀ سوم و چهارم نقدنامۀ علوم انسانی
👤 دبیر علمی این شماره (علم و فناوری): علیرضا شفاه و امیرحسین صنایعی

🔷 ترجمۀ قطعاتی از رساله‌های «دربارۀ حدس‌ها» و «مرد عامی: درباب ذهن»
🔶 با آثاری از سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، یوهانس هوف، عادل مشایخی، سیدحسن حسینی و...
🔷 ترجمۀ مقالاتی از: جیوردانو برونو، هانس گئورگ گادامر، درموت موران، دیوید آلبرتسون، توماس مک‌تایگه و...


🔰 برای تهیه این شماره، می‌توانید با پرکردن این فرم، سفارش خود را ثبت و با پست رایگان دریافت نمایید.

گزیده مطالب، اخبار نشست‌ها و اطلاع‌رسانی در
🆔 @naqdnameh_ir
۱. وظیفه‌ی عصر مدرن واقعیت بخشیدن و انسانی‌کردن خدا بود - یعنی استحاله و فروپاشی یزدان‌شناسی به انسان‌شناسی.

لودویگ فوئرباخ
اصول فلسفه‌ی آینده


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
شوکران جهل
🔸 شمارۀ سوم و چهارم نقدنامۀ علوم انسانی
👤 دبیر علمی این شماره (علم و فناوری): علیرضا شفاه و امیرحسین صنایعی

🔷 ترجمۀ قطعاتی از رساله‌های  «دربارۀ حدس‌ها»  و  «مرد عامی: درباب ذهن»
🔶 با آثاری از  سیدمحمدرضا حسینی بهشتی،  یوهانس هوف، عادل مشایخی، سیدحسن حسینی و...
🔷 ترجمۀ مقالاتی از: جیوردانو برونو، هانس گئورگ گادامر، درموت موران، دیوید آلبرتسون، توماس مک‌تایگه و...


🔰 برای تهیه این شماره، علاوه بر امکان خرید حضوری از کتابفروشی‌های «کیهان» و «مولی»، می‌توانید با پرکردن این فرم، سفارش خود را ثبت و با پست رایگان دریافت نمایید.

گزیده مطالب، اخبار نشست‌ها و اطلاع‌رسانی در
🆔 @naqdnameh_ir
طبق نظر کوزانوس هیچ صعود ساده و یکنواختی نمی‌تواند از امر مشروط به امر نامشروط صورت گیرد و هیچ پیشرفتی نمی‌تواند از «حقایق» تجربی یا «حقایق» عقلی به‌سوی حقیقت مطلق تحقق پذیرد؛ درنتیجه، فرم منطق اسکولاستیک و هدف هستی‌شناختی اسکولاستیک نیز مردود شناخته می‌شوند.

اما درعین‌حال این نتیجه‌گیری پیامد معکوس غریبی نیز با خود به‌همراه دارد. تقسیمی که امر محسوس را از امر معقول، و تجربه‌ی حسی و منطق را از متافیزیک جدا می‌کند سیستم عصبی خود #تجربه را پاره‌پاره نمی‌کند؛ در حقیقت این تقسیم اعتبار تجربه را تضمین می‌کند.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
حلقه‌ی مطالعاتی تمنا ⛵️
«از لحاظ آنچه مقوم ذات و باطن فلسفه است نه اسلاف وجود دارد و نه اخلاف» این عبارت معروف هگل را هیدگر سرلوحه‌ی کتابی قرار داده است که در سال ۱۹۱۵ میلادی قسمت عمده‌ی آن را نوشت و در سال ۱۹۱۶ میلادی با افزودن پیشگفتاری آن را تكميل نمود. البته معنای گفته‌ی هگل…
تفکر فلسفی ذاتا به گریز از تاریخ تمایل دارد و می‌خواهد حقیقت مورد جست‌وجوی خود را به‌نحوی ورای هر نوع تغییر و تغیر و درواقع ورای هر نوع مکان و زمان به‌دست آورد.

از این لحاظ، #فلسفه به ریشه‌های باستانی‌اش وفادار مانده است، زیرا در آن عهد به‌نحو کلی در نزد همە‌ی متفکران اعم از ایونی یا ایلیایی، کوشش مستمری برای فراروی از موجودات یا حداقل از ظاهر موجودات برای دریافت و فهم باطن و حقیقت آن‌ها بوده است.

معنای عامی که می‌توانیم برای کلمه‌ی #مابعدالطبیعه درنظر بگیریم - حتی اگر توأم با سهل‌انگاری باشد - چیزی جز این نیست.

کریم مجتهدی
فلسفه و غرب


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
حلقه‌ی مطالعاتی تمنا ⛵️
روح انسانی منشأ و آفریننده‌ی علم است و از این جهت چندان در زمان نیست که زمان در اوست. ارنست کاسیرر فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس حلقه‌ی مطالعاتی تمنا 🌐 @TamanaCircle
گرچه شناخت انسانی از امرِ مطلق ناشناخت به‌دست می‌آورد، اما از طریق همین ناشناخت شناخت حاصل می‌کند. شناختِ این ناشناختْ یکتای مطلق را به صورت «چه‌بودگی‌اش» درک نمی‌کند، اما خود را چیزی متفاوت با یکتای مطلق درک می‌کند، به این معنی که خود را در «دیگر بودگی» کامل خویش درک می‌کند؛ و دقیقا همین دیگربودگی دلالت بر نسبتی با این قطب منفی شناخت دارد.

بدون چنین نسبتی، شناخت نمی‌توانست حتی به تهی‌بودن خود پی‌ببرد. اگر با #هگل هم‌آواز شویم، که کوزانوس با وضوحی فوق‌العاده پیشگام بیان اندیشه‌های اساسی او بوده است، شناخت نمی‌توانست حدی برقرار کند اگر خود از این حد به‌معنایی فراتر نرفته بود.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
حلقه‌ی مطالعاتی تمنا ⛵️
گرچه شناخت انسانی از امرِ مطلق ناشناخت به‌دست می‌آورد، اما از طریق همین ناشناخت شناخت حاصل می‌کند. شناختِ این ناشناختْ یکتای مطلق را به صورت «چه‌بودگی‌اش» درک نمی‌کند، اما خود را چیزی متفاوت با یکتای مطلق درک می‌کند، به این معنی که خود را در «دیگر بودگی» کامل…
آگاهی از تفاوت مستلزم وساطتِ تفاوت است، اما این وساطت به‌نوبه‌ی خود نمی‌تواند این معنا را داشته باشد که امر نامتناهی یا هستیِ مطلقْ نوعی نسبت با امر متناهی یا با خوداگاهیِ تجربی دارد ـ ما هنوز هم نمی‌توانیم از فراز این مغاک جهش کنیم. به‌جای منِ تجربی باید یک منِ عمومی گذاشت، به‌جای وجود انسان، به‌منزله‌ی یک فرد یا وجودی خاص، باید محتوای روحیِ همه‌ی انسانیت را قرار داد. کوزانوس این محتوای روحی و کلی انسانیت را در #مسیح می‌بیند.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
خدا فرشتگان را فرمانروایان جهان آینده، جهانی که موضوع سخن ماست قرار نداد، بلکه در جایی در کتب مقدس گفته شده است:

«انسان چیست که او را به یاد آوری
یا بنی آدم که به او توجه نمایی؟
اندک زمانی او را از فرشتگان پست‌تر گردانیدی.
تاج جلال و افتخار را بر سر او گذاشتی،
و همه‌چیز را تحت فرمان او درآوردی.»

اگر خدا همه‌چیز را تحت فرمان انسان درآورده، پس دیگر چیزی باقی نمانده که مطیع او نباشد، اما در حال حاضر ما هنوز همه‌چیز را تحت فرمان انسان نمی‌بینیم.

کتاب مقدس
عبرانیان؛ ۸-۲:۵


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
گرچه #عقل انسان به ارزش موجودیت نمی‌بخشد، اما اگر عقل #انسان نبود قدر و قیمتی نیز در ارزش نبود. بدین‌سان، اگر عقل را کنار بگذارند، نمی‌توان دانست آیا ارزشی موجود است یا نه. بدون قدرت داوری و مقایسه کردن، هرگونه ارزش‌گذاری ناپدید می‌شد و همراه با آن ارزش نیز از میان می‌رفت. از این‌جا درمی‌یابیم که ذهن انسان چقدر گران‌بهاست، چون بدون آن همه‌چیز در خلقت بی‌ارزش خواهد شد.

هنگامی که خدا می‌خواست به کارش ارزش بدهد، می‌بایست علاوه بر دیگر چیزها، طبیعتِ عقلانی انسان را نیز بیافریند.

نیکلاس کوزایی
مرد عامی، درباب ذهن


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
کوزانوس، به‌معنایی، نماینده‌ی کل حلقه‌ی فکری‌ای می‌شود که لئوناردو #داوینچی به آن تعلق داشت؛ حلقه‌ای که پس از انحطاط آموزش اسکولاستیک و برآمدن آموزش اومانیستی، نوع سومی از آموزش و مخصوصاً شکل مدرنی از شناخت و اراده‌ی به شناخت را در قرن پانزدهم ایتالیا ارائه می‌داد.

این مردان نمی‌خواستند به مباحث اساساً دینی تشخّص علمی و تعریف علمی بدهند و خواهان بازگشت به سنت بزرگ باستان نیز نبودند تا از طریق آن خواهان احیای نوع بشر شوند.

درمقابل، آن‌ها مسائل عینی، فنی و هنری را بررسی می‌کردند و برای این بررسی در جست‌وجوی «تئوری» بودند. این فعالیت خالق و هنری به زودی درمی‌یابد که باید خود را عمیق‌تر درک کند و برای این کار باید به شالوده‌ی نهایی شناخت و به‌ویژه شناختِ ریاضی برود.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مسلماً ذهن در اِعمال قدرتِ خالق خویش درون خود نمی‌ماند، بلکه باید به «ماده»ی محسوسی توسل جوید که می‌خواهد آن را متبدّل کند و فرم ببخشد. اما این کار عقب‌نشینی ذهن از طبیعتِ صرفاً عقلانی خود و جوهره‌ی خویش نیست، زیرا در این‌جا نیز راه سربالا و راه سرازیر یکی هستند؛ عقل به امر محسوس فرود می‌آید، فقط برای این‌که جهانِ حسی را به مرتبه‌ی خودش، یعنی به جهان معقول، برکشد. عمل عقل بر جهانی که ظاهرا از ماده‌ی ضد آن ساخته شده است شرط لازم برای این است که عقل خود را بشناسد و خود را بشناساند و فرم خود را تحقق ببخشد و این فرم را از قوه به فعل درآورد.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس

[نقاشی: خدای پدر هنگامه‌ی خلق جهان، از کارل فردیناد زون، ۱۸۵۱]


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
کوزانوس با وفاداری به آن رویه‌ی اساسی که بر کل عقاید فلسفی او حاکم است، با عقیده‌ی تقدیرِ موردنظر پولس و آگوستین مخالف بود. مسلماً کوزانوس نمی‌کوشید مؤثربودن فیض الهی را نفی یا محدود کند. با این وصف، او قویا بر این عقیده که انگیزه‌ی واقعی دینی نه از برونِ روح بلکه از درونِ روح ناشی می‌شود، زیرا جوهر روح استعداد برای خود حرکتی و خودسامانی است. در کتاب «دیدن خدا» روح به خدا می‌گوید:

«هرکس تو را در اختیار نداشته باشد نمی‌تواند تو را ببیند. هیچ‌کس نمی‌تواند تو را درک کند مگر آن که تو خود را در اختیار او بگذاری. اما چگونه می‌توانم تو را در اختیار گیرم، چگونه سخن من به تو می‌رسد، تویی که دسترس‌ناپذیری؟ چگونه می‌توانم از تو درخواست کنم؟ آیا چیزی پوچ‌تر از این هست که تو خود را در اختیار من بگذاری؟ تویی که همه‌چیزی چگونه می‌توانی خود را در اختیار من بگذاری بی‌آنکه درعین‌حال آسمان، زمین و هرچه را در آن‌هاست به من ندهی؟»

و پاسخی که روح از خدا دریافت می‌کند همه‌ی این تردیدها را از میان می‌برد: «خودت باش، و من تو را خواهم بود.» اختیار انسان به او اجازه می‌دهد که خود را بخواهد یا نخواهد و فقط اگر او به‌طور مستقل خود را بخواهد، خدا را نیز در اختیار خود خواهد داشت. گزینش و تصمیم‌گیری نهایی با #انسان است.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
شاید نگرش اساسی فاوستی رنسانس واضح‌ترین بیان فلسفی و نیز عمیق‌ترین توجیه فلسفی‌اش را در این اندیشه بیابد، یعنی کوشش روح انسان برای ارتقا به امر نامتناهی و توقف‌نکردن در هر چیز داده‌شده یا هرچیز به‌دست‌آمده‌ای. این پویایی نه نقصی برای روح انسان شناخته می‌شود نه قصور آن، بلکه مُهرِ منشأ الهى روح انسان و فناناپذیری روح را بر خود دارد.

ارنست کاسیرر
فرد و کیهان در فلسفه‌ی رنسانس


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن

#سعدی


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
شوکران جهل
🔸 شمارۀ سوم و چهارم نقدنامۀ علوم انسانی
👤 دبیر علمی این شماره (علم و فناوری): علیرضا شفاه و امیرحسین صنایعی

🔷 ترجمۀ قطعاتی از رساله‌های  «دربارۀ حدس‌ها»  و  «مرد عامی: درباب ذهن»
🔶 با آثاری از  سیدمحمدرضا حسینی بهشتی،  یوهانس هوف، عادل مشایخی، سیدحسن حسینی و...
🔷 ترجمۀ مقالاتی از: جیوردانو برونو، هانس گئورگ گادامر، درموت موران، دیوید آلبرتسون، توماس مک‌تایگه و...


🔰 برای تهیه این شماره، علاوه بر امکان خرید حضوری از کتابفروشی‌های «کیهان» و «مولی»، می‌توانید با پرکردن این فرم، سفارش خود را ثبت و با پست رایگان دریافت نمایید.

گزیده مطالب، اخبار نشست‌ها و اطلاع‌رسانی در
🆔 @naqdnameh_ir
إِلٰهِى انْظُرْ إِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَيْتَه

معبودم،
بر من نظر کن،
نظر به کسی که صدایش کردی

مناجات شعبانیه


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
«سلبیتِ شناخته‌شده» با شناختِ ناشی از سلبیت، که فیلون اسکندرانی احتمالا نخستین کسی بود که آن را صورت‌بندی کرد، متفاوت است: «وقتی روحِ خدادوست، آنچه را که در ذات خود وجود دارد می‌کاود با این کاوش در امر بی‌شکل و نادیدنی درمی‌غلتد و از همین‌جا عالی‌ترین موهبت را نصیب می‌برد: فهم اینکه خداوند که در خود وجود دارد، بر همگان فهم‌ناپذیر است و درک رؤیت‌ناپذیر بودن او، دقیقا از راه همین نکته.» تعریف این سلبیتِ ایجابی‌شده را پیشاپیش نزد فیلون می‌یابیم: «جستوجو در خود که بسیار به زحمتش می‌ارزد ولو یافته‌ای در کار نیاید.»

#پترارک نخستین کسی بود که این صورت‌بندی را در بستری به‌کار گرفت که دیگر بستری عرفانی نبود و آن را به قسمی صورت‌بندی اساسی در نقد مطالبه‌ی شناخت در فلسفه‌ی مدرسی تبدیل کرد‌ تنها او خود می‌توانست به موجودی شناسا تبدیل شود که خود را جاهل تشخیص می‌دهد و بدین‌رو از خود منزجر می‌شود، چون بصریت دردناک نسبت به عقب‌ماندگی خود، نقطه‌ی عزیمت غلبه بر این عقب‌ماندگی است.

هانس بلومنبرگ
مشروعیت عصر مدرن


حلقه‌ی مطالعاتی تمنا
🌐 @TamanaCircle
2024/06/16 03:55:45
Back to Top
HTML Embed Code: