Telegram Web Link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقاله‌‌ای با عنوان "آموزه‌ی داوری"
از حسین نصراصفهانی

🎙ارائه‌‌شده در همایش ("داوری" در ترازوی داوری)
به‌مناسبت نودمین سال‌روز تولد استاد رضا داوری‌اردکانی

🗓 ۷ خرداد ۱۴۰۲
📍پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

زمان ۲۱ دقیقه
@Tamhidschool
احسان پویافر:
دکتر داوری در دعوای سیاسی اول انقلاب بین پوپری‌ها و هایدگری‌ها، یک طرف دعوا بود ولی هنگامی که دعوای جدی فلسفی میان تفکر هایدگر و فهم آن در موقعیت تاریخی ما رخ می‌دهد، اثری جدی از دکتر داوری در خصوص هایدگر و تفکرات او در میان نیست.

...آیا در-جهان-بودن دکتر داوری، مجال ساخت‌گشایی نسبت به امور متافیزیکی شده، فراهم کرده است؟
و نهایتا اینکه اگر دکتر داوری تیمارداشتی (fürsorge) هم به دازاین ایرانی داشته است، آیا این تیمارداشت، جانشین‌شونده-سلب‌کننده‌ی پروای دیگری بوده است یا پیشی‌جهنده-آزاد‌کننده‌ی پروای دیگری؟

@Tamhidschool
🎙متن و صوت کامل ارائه‌ی دکتر احسان پویافر در همایش ("داوری" در ترازوی داوری)👇
محاورات؛ شاعرانگی یا ساخت‌گشایی؟

◀️ انسان‌ها در هستی طبیعیشان (Dasein) چنان‌اند که حقیقت چیزها را تنها تا آن‌جا که بدان نیاز دارند، کشف می‌کنند. آن‌ها این اکتشافات اولیه‌شان را در گفتار (Logos) اظهار می‌کنند؛ اما از آنجا که افراد می‌توانند گفتارهایی که در باب اشیا اظهار می‌شود را در غیاب خود آن اشیا فهم کنند، [بدین ترتیب] گفتار، نسبت به آشکارگی آغازین موجودات (آشکارگی‌ای که شرط امکان گفتار است)، استقلال خاصی پیدا می‌کند.

◀️ در نتیجه‌ی این شبه‌استقلالِ گفتار (که به آنچه هایدگر هرزه‌گویی (Gerede) می‌نامد منجر می‌شود)، افرادی که در طلب معرفت درباره‌ی موجودات هستند نه تنها با مستوری اصیل ماهیت چیزها در عالم، بلکه با پوشیده‌شدگی چیزهایی مواجه می‌شوند که در آغاز در گفتار آشکار بودند، اما بر اثر عقاید یا سنت‌های حاکم پوشیده شده‌اند. بدین ترتیب، برای بازگشتن به خود چیزها، بازگشتن از طریق لوگوس‌ها (گفتارها) ضرورت می‌یابد.

◀️ بنابراین از نظر هایدگر دلیل افلاطون برای نوشتن محاورات نیز همین ساخت‌گشایی گفتارها بود. سبک و روش این نوشته‌ها آن‌طور که نیچه می‌گوید محصول هنروری یا شاعرانگی وی نبود، بلکه برآیند و بازتابی بود از خصیصه‌ یا نیروی اصلی فلسفه‌ی او.

کاترین زوکرت
افلاطون‌های پست‌مدرن/ فصل۲/ هایدگر و آغازی دوباره

@Tamhidschool
◀️ فردید در هم‌سخنی با هایدگر نظریه‌ی "غربزدگی" را به ارمغان آورد. از خلال تحلیل‌های به‌لحاظ پدیدارشناختی واسازانه است که سویه‌ی "تخریب‌گر" این طرح فلسفی در تقابل با سنت متافیزیکی و هستی_ یزدان شناختی آشکار می‌شود.

◀️ بستر پیشامدرن فلسفه‌ی ایرانی‌اسلامی که گسست‌های معرفت‌شناختی مدرن را چندان تجربه نکرده است، می‌تواند درک درست هر اندیشه‌ی پسامتافیزیکی یا پسامدرن را به‌طور نامناسبی منحرف سازد.
بدین ترتیب در خوانش فردیدی میان " آسمان و دوزخ" (به تعبیر ژاک دریدا) پیوند رازآمیزی برقرار می‌شود و وَلایت به وِلایت می‌رسد.

◀️ روش من برای از بین بردن سفسطه‌های این ژانوس (ایزد دوچهره) و گشودن راه مواجهه‌ی واقعی میان شرق_غرب و هموار کردن راه گفت‌وگوی واقعی برای ادغام‌کردن درست و کامل این دو حکمت، این‌است که همه‌جا با فیلسوف‌مان در پیمودن دالان‌های تودرتو و کوره‌راه‌های جنگلیِ حکمت الهیِ نامتعارف و رفتار نابهنجار سیاسی گام بردارم.

از متن مقدمه‌ی کتاب

@Tamhidschool
2024/06/01 08:43:23
Back to Top
HTML Embed Code: