أنشودة هل نلتقي ؟ بدون موسيقي إمسك دموعك 🥹💔 ابعتوها لأي حد مفتقدينه…
چقدر قشنگه این نشید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی ازم میپرسن...
بعضی وقتها رفتن چقدر باشکوه میشود. دوری از بدیها و رفتن به سمت درست... رستگاری است، جادهای روشن است پشت به تاریکی و غم. آیا مرگ هم میتواند همینقدر رستگارانه شود؟ مرگ، رفتن خالصتری است و برگشت هم ندارد و باید برایش خیلی مطمئن بود. البته فقط مرگ نیست. آدمی که سالها در زندان مانده و زندان چنانکه میگویند «قبر زندگان است» او نیز رفته است. یا هجرتهای بیبازگشت. یا هر رفتنی. حتی ترک دوست بد و کار بد. من از قهر نمیگویم، از رفتن از روی دلخوری نمیگویم. اینها فرار است اما هر فراری رستگاری نیست. اینکه کسی بداند رفتن لازم است و برود، این باشکوه است. مانند پست آخر کسی که میدانست با نوشتن این، سراغش خواهند آمد. یا خداحافظی آخر پسری از پدر. تصمیم درست، سپس پایداری. غم نخست، سرمایهٔ شادی بعدی است. برای شادی بزرگ بعدی، از غم آغاز نگریز. برو.
عبدالله_شیخ آبادی
عبدالله_شیخ آبادی
خدایا، حالا از همهچیز دست کشیدهام و دیگر نمیخواهم که من انتخاب کنم، از بارگاه اقدست میخواهم که تو برایم انتخاب کنی؛ زیرا دیدن هرچیزی از آیینۀ تو نجات و رستگاری است و من فقط میخواهم که نجات یابم و رستگار گردم.
✍ ادهم شرقاوی
✍ ادهم شرقاوی
❤2
.
اصل را بر حُسن ظن بگذار، اما با چشمان باز. یادم است یکی از شیوخ ما میگفت: مانند مار بههوش باش و مانند کبوتر ساده. واقعا هم اینطور است. انسان موجودی تک بعدی نیست که یا مار باشد یا کبوتر. شکوه سرزمین انسان همین است که میتواند در یک آن چند چیز مختلف باشد. همراه با لبخند تحلیل منطقی سرد کند و با یادداشت برخی از موارد، ببخشد. اسیر قالبها نشو. قالب، انسان را تنبل میکند. اینکه بگویی من آدمی اینطوری یا آنطوری هستم فقط خودت را محدود میکند. تو میتوانی در درونت گرگ هم داشته باشی و گرگت شبها شاعر شود. شاید دیگران دوست داشته باشند برایت قالب تعیین کنند و قالب یعنی مرز و محدودیت، اما حداقل خودت این کار را نکن. تصمیم بگیر کی گرگ باشی، کی کبوتر.
#انسانشهر
عبدالله شیخ آبادی
اصل را بر حُسن ظن بگذار، اما با چشمان باز. یادم است یکی از شیوخ ما میگفت: مانند مار بههوش باش و مانند کبوتر ساده. واقعا هم اینطور است. انسان موجودی تک بعدی نیست که یا مار باشد یا کبوتر. شکوه سرزمین انسان همین است که میتواند در یک آن چند چیز مختلف باشد. همراه با لبخند تحلیل منطقی سرد کند و با یادداشت برخی از موارد، ببخشد. اسیر قالبها نشو. قالب، انسان را تنبل میکند. اینکه بگویی من آدمی اینطوری یا آنطوری هستم فقط خودت را محدود میکند. تو میتوانی در درونت گرگ هم داشته باشی و گرگت شبها شاعر شود. شاید دیگران دوست داشته باشند برایت قالب تعیین کنند و قالب یعنی مرز و محدودیت، اما حداقل خودت این کار را نکن. تصمیم بگیر کی گرگ باشی، کی کبوتر.
#انسانشهر
عبدالله شیخ آبادی
💔2
