Telegram Web Link

نامه سرگشاده سایه صیدال از زندان قرچک

در میانه‌ی «جنایت دو سویه»؛ صدای زندانیان سیاسی باشیم

سایه صیدال، زندانی سیاسی، در هنگام شروع درگیری اسرائیل و جمهوری اسلامی، طی بیانیه‌ای خواستار تعلیق حبس زندانیان سیاسی شده بود، حالا پس از بمباران اوین و انتقال به زندان قرچک نامه تازه‌ای نوشته و خواستار آزادی زندانیان شده است. متن این نامه به شرح زیر است:


«این جنگ، جنگ ما نبود.
ما نه خواهان جنگ بودیم و نه با جنگ‌طلبی مستبدان و متجاوزانی که در پی نمایش قدرت نظامی خود بودند، هم‌نظر. ما با دیکتاتوری‌ای که با هر صدای معترض و مخالف، با خشونت برخورد می‌کرد، مخالف بودیم.
ما در مسیر علم بودیم، و همین شد که آماج برخوردهای هشت‌گانه‌ی یک حاکمیت مستبد قرار گرفتیم.

اوین برای ما تنها نماد شکنجه و سرکوب نبود؛ اوین نماد ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد نیز بود.
در هر جنگی، نخستین جایی که درهایش گشوده می‌شود تا مردمانش آسیب ببینند، زندان است؛ چراکه در میانه‌ی جنگ و بمباران، نجاتی برای زندانیان در بند متصور نیست.

پس از چهار روز از آغاز جنگ، در نامه‌ای سرگشاده به تاریخ ۱۴۰۴/۳/۲۷، از مسئولین و مقامات فضای حکومتی خواستار اجرای مستمر قوانین موضوعه‌ی داخلی و بین‌المللی و آزادی تمام زندانیان سیاسی، یا حداقل اعمال آزادی‌های قانونی مطابق با مواد ۴۶، ۵۲ و ۵۸ قانون مجازات اسلامی، و مواد ۱۳، ۵۴ و ۵۵ آیین‌نامه‌ی سازمان زندان‌ها و مفاد میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون منع شکنجه شدیم؛ و همچنین خواستار پاسخ مناسب بر اساس نص صریح قوانین مذکور.

چند روز بعد، معاونت قضایی زندان اوین اعلام کرد که «نامه‌ی شما برای مسئولین ارسال شده، اما چون نامه مختص شرایط جنگی است و هنوز شرایط جنگی به ما ابلاغ نشده، امکان اقدام وجود ندارد».
این در حالی بود که چهار روز از آغاز جنگی که امروز تمام مقامات حکومتی در رسانه‌ی ملی خود آن را «جنگ تحمیلی دوازده‌روزه» می‌نامند، گذشته بود.

تلخ‌ترین واقعیت همین است:
این جنگ، جنگ ما نبود؛ چرا که گویی ما باید نقش سپر انسانی را بازی می‌کردیم. ما باید همان‌جا می‌ماندیم….

آنچه در اوج حادثه (بمباران اوین) بر ما رفت، چیزی فراتر از جنایت علیه بشریت بود؛ و در زمان خود، به‌تفصیل درباره‌اش خواهم نوشت.

اما آنچه امروز اولویت دارد، درخواست مجدد ما برای اعمال آزادی‌های قانونی و دفاع از حقوق عمومی زندانیان است؛
وعده‌ای که هنگام انتقال ما به جهنم قرچک، مدیرکل سازمان زندان‌ها (آقای حیات‌الغیب) و رئیس زندان اوین، به شرافت خود سوگند خوردند که با فوریت و اضطرار، پرونده‌ ها را جهت آزادی، از طریق قوانین مربوطه، در اسرع وقت پیگیری خواهند کرد.

دستگاهی قضا که موظف بود بیش از این حافظ کرامت انسانی و حقوق زندانیان باشد، از آن تخطی کرد.
اکنون بیش از دوازده روز از حضور ما در شکنجه‌گاه قرنطینه‌ی قرچک می‌گذرد، اما نه مدیرکل سازمان زندان‌ها و نه هیچ‌یک از مسئولان زندان اوین، نه برای وفاداری به شرافتی که وعده‌اش را دادند، و نه برای بررسی شرایط اسفناک این‌جا، حضور نیافتند.
و هنوز، هیچ زندانی سیاسی از این جهنم بیرون نرفته است.

به همین دلیل، بار دیگر از مقامات حکومتی و قضایی می‌خواهم به‌جای استفاده‌ی ابزاری از حس ملی‌گرایی مردم، و تکرار بی‌پایان کلیدواژه‌ی «اتحاد ملی»، به تعهدات حقوقی و انسانی خود در قبال وضعیت کنونی زندانیان سیاسی عمل کنند.

در پایان، لازم می‌دانم در این برهه، از همه‌ی فعالان مدنی و سیاسی، کنشگران حقوق بشر، جامعه‌ی حقوقی و نهادهای بین‌المللی بخواهم در برابر این بی‌توجهی آشکار به وضعیت زندانیان سیاسی و عدم اجرای تعهدات مسئولان، سکوت نکنند و مسئولین ذی‌ربط را به انجام وظایف قانونی و انسانی‌شان فراخوانند.

چرا که سکوت، سرپوشی‌ست بر آن‌چه من آن را «جنایت دو سویه» می‌نامم.»
#سایه_صیدال #بیانیه #ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
26💔10🕊5
تداوم بازداشت فریبا حسینی، دندان‌پزشک و فعال مدنی در زندان عادل‌آباد شیراز

فریبا حسینی، دندان‌پزشک ۳۶ ساله و شهروند ساکن شیراز، از تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ در بازداشت به‌سر می‌برد. او توسط نیروهای امنیتی در خیابان در حال شعارنویسی بازداشت و ابتدا به کلانتری منتقل شد. پس از آن، دو روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز (بازداشتگاه سروش) نگهداری شد و پس از تفهیم اتهام به زندان عادل‌آباد انتقال یافت.
به خانم حسینی اتهام «تبلیغ علیه نظام» را نسبت داده‌اند.

به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده‌ی فریبا حسینی، قاضی پرونده در ابتدا برای آزادی موقت او قرار وثیقه‌ای به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان تعیین کرد، اما با وجود تأمین این مبلغ، ضابطان امنیتی مانع آزادی او شدند. در ادامه، مبلغ وثیقه بدون توضیح روشن به بیش از دو میلیارد تومان افزایش یافت؛ رقمی که تهیه آن برای این زندانی دشوار بوپ، اما بار با وجود تامین این مبلغ، قبول نکردند و ایشان را با قرار بازداشت موقت یک‌ماهه در حبس نگه داشتند.

خانم حسینی در اعتراض به این تصمیم غیرقانونی، از ۱۳ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و با توجه به رژیم غذایی خاص وگان، با مشکلات مضاعفی در تامین غذای مناسب در زندان روبه‌روست. شرایط جسمی او نگران‌کننده گزارش شده است.

بازداشت خانم حسینی در پی واکنش انتقادی او نسبت به شرایط جنگی و سیاست‌های جمهوری اسلامی صورت گرفت.

#فریبا_حسینی #شیراز #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔325🕊2
روز گذشته دادگاه زهره سرو پس از پذیرش اعاده دادرسی در میدان های کشور، در شعبه هم‌عرض برگزار شد که متاسفانه حکم شش سال حبس قبلی عینا تایید شد.

اما طبق گزارش دریافتی، زهره سرو پس از بازگشت از جلسه دادگاه به سلول انفرادی تنبیهی منتقل شد.
ماجرا از این قرار است که او هنگام اعزام به دادگاه، تن به حجاب اجباری نداده و با مامور زندان سر این موضوع درگیر شده بود. او همچنین در دادگاه هم با یکی از مأموران آنجا درگیری شده بود.
او را پس از بازگشت از دادگاه به سلول انفرادی منتقل کردند.

زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین بود که اخیرا با اعمال خشونت فراوان به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. او بیش از سه سال و نیم است که در زندان به سر می‌برد در این مدت مادر بیمارش را از دست داد. زهره سرو در زندان به سرطان مبتلا شده و از حق درمان هم محروم بوده است.
این زندانی سیاسی، پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.

زندانیان زن اوین، شرایط بسیار پر استرسی را گذراندند و در وضعیتی اسفبار به زندان قرچک با کمترین امکانات منتقل شدند. در حالی که اصولاً نباید زندانی می‌بودند، با لااقل در هنگامه جنگ باید به آن‌ها مرخصی داده می‌شد.

الان هم اصرار به پوشش اجباری برای حضور در دادگاه، توهین به کرامت انسانی این زندانیان است و خانم زهره سرو به حق ایستادگی کردند.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #زهره_سرو #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔27🕊52

در ادامه فشار مقامات قضایی جمهوری اسلامی بر خبرنگاران در ایران، به‌تازگی تأیید شد که مجید سعیدی، و امیر خلوصی، عکاسان آژانس عکس گتی و ایسنا، بازداشت و تحت پیگرد قرار گرفته‌اند.

روزنامه هم‌میهن نوشت که سعیدی در روز سوم جنگ بازداشت و یک شب در اوین زندانی شد.

مقامات قضایی از ابتدای جنگ با اسرائیل، فشار بر مطبوعات را افزایش داده‌اند.

حکومت ایران خواستار انتشار خبرهایی همسو با مواضع خود در رسانه‌های دولتی است.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #خبرنگاری_جرم_نیست #یاری_حقوقی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
🕊22💔72
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، در واکنش به جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، با لحنی تهدیدآمیز خواستار تکرار اعدام‌های دهه ۱۳۶۰ شد و نوشت: «در شرایط فعلی که برخی از عناصر مزدور با پشتیبانی اسرائیل و سازمان‌های جاسوسی غربی به دشمن اطلاعات داده‌اند، مستحق اعدام به شیوه سال ۱۳۶۷ هستند.»

این رسانه در ادامه نوشت: «برخلاف تبلیغات شبکه‌های معاند که اعدام‌های سال ۶۷ را ضد حقوق بشری نشان می‌دادند و تلاش کردند از شخصیت‌هایی مانند رئیسی با عنوان آیت‌الله اعدام یاد کنند، افکار عمومی ضرورت چنان برخورد درستی را ارج می‌نهد.»

از ابتدای جنگ ۱۲ روزه، ده‌ها فعال مدنی و سیاسی در ایران بازداشت شده‌اند؛ در حالی که از وضعیت بسیاری از آنان اطلاعی در دست نیست. هم‌زمان، شدت سرکوب و حجم بازداشت‌ها به شکل چشمگیری افزایش یافته است.

جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ بیش از هزاران زندانی سیاسی را در زندان‌های سراسر ایران اعدام کرد. بسیاری از این زندانیان در گورهای دسته‌جمعی و بی‌نام‌ونشان دفن شده‌اند و تاکنون مقام‌های جمهوری اسلامی از پذیرش مسئولیت و روشنگری درباره ابعاد این اعدام‌ها خودداری کرده‌اند.

#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
💔27👎131🕊1
Forwarded from گفت‌وشنود

اعضای خانواده تورج نگهبان، شاعر و ترانه‌سرای فقید و خالق ترانه «ای ایران ایران»، نسبت به اجرای نوحه‌ای برگرفته از این ترانه توسط یک مداح حکومتی در حضور علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، اعتراض کردند و این اقدام را «نهایت ریاکاری» خواندند.

محمود کریمی، مداح حکومتی، شامگاه ۱۴ تیر نوحه‌ای را بر اساس ترانه «ای ایران ایران» در مراسم شب عاشورا در برابر خامنه‌ای اجرا کرد و گفت شخص رهبر جمهوری اسلامی از او چنین نوحه‌ای را خواسته است.

جمهوری‌ اسلامی که در سرود رسمی آن حتی یک‌ بار نام ایران برده نشده و در قانون اساسی‌اش نیز نام ایران زیر سایه اسلام قرار دارد، در روزهای اخیر و به‌دنبال رویارویی نظامی با اسرائیل به مفاهیم ملی پناه برده است.

خانواده تورج نگهبان در پیامی که در صفحه‌ای با نام او در اینستاگرام منتشر شد، نوشت: «وقاحت تا کجا؟ سرودی که جمهوری اسلامی دهه‌ها با نفرت ازش یاد می‌کرد، شاعرش را "طاغوتی" می‌دانست، اسمش را از کتاب‌ها و رسانه‌ها حذف می‌کرد، حالا جلو خامنه‌ای همان سرود را به سبک نوحه اجرا می‌کنند.»

@tooraj_negahban_official

#شیعه_گری #وقاحت #استاد_تورج_نگهبان #ایران #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊24👍165💯3
Forwarded from گفت‌وشنود
ببین کی کنارت گریه می‌کنه
شاید همونیه که دیروز خون ریخت

شاید قاتل و تجاوزگرای نیکا باشن
شاید اونیه که طناب انداخت دور گردن #مجیدرضا_رهنورد #محمد_حسینی و...

شاید همونی که چشم هموطنامونو کور کرد.

فعلاً تو کنار بانیان این جنایت، فقر، و بدبختی ایران عزا داری می‌کنی.

طرح و متن از محمد یاوری


#عزاداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍504

فیض‌الله، پدر دادخواه جاویدنام پدرام آذرنوش، محروم از درمان، تماس، ملاقات در زندان یاسوج

بر اساس گزارش‌های دریافت‌شده، ‏فیض‌الله آذرنوش با وجود بیماری پروستات و تنگی کانال نخاعی در زندان مرکزی یاسوج ممنوع‌التماس و ممنوع‌الملاقات است.

این گزارش می‌افزاید: این پدر دادخواه که هم‌اکنون در بند دو یا بند زندانیان سیاسی زندان مرکزی یاسوج در بند است، طی نامه‌ای درخواست مراجعه به پزشک داشته که قاضی پرونده نپذیرفته و هم‌اکنون در شرایط مناسبی به سر نمی‌برد.

فیض الله آذرنوش، در روز چهارشنبه ۲۸ خردادماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای امنیتی در شهر یاسوج بازداشت شد و امروز دوشنبه دوم تیر ماه به زندان مرکزی ياسوج منتقل شده است.

پدرام آذرنوش، پسری رعنا با قدی دو متر، روز ۳۱ شهریورماه در خیابان‌های دهدشت شاهد ضرب و شتم دختری زیر دست ماموران می‌شود، تاب نمی‌آورد، ماموران دختر معترض را با مشت، لگد و باتوم می‌زدند، به میانه درگیری وارد می‌شود، ماموران پدرام را نیز می‌زنند، و کمی بعد شروع می‌کنند به شلیک ساچمه به طرف پدرام.

اما این تمام ماجرا نیست، یکباره از بالای پشت بام خانه‌ای ماموری تک تیرانداز قلب و سینه پدرام را نشانه می‌گیرد و تمام.
پدرام متولد ۲۷ خرداد ۱۳۸۳ بود.

#فیض_الله_آذرنوش #پدرام_آذرنوش #دادخواهی_جرم_نیست #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💔331


وخامت وضعیت سلامت آذر کروندی، زندانی سیاسی در زندان قرچک

روز دوشنبه ۱۶تیرماه ۱۴۰۴ آذر کروندی موسی‌زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، در پی وخامت وضعیت جسمانی، به بهداری زندان منتقل شده است.

آذر کروندی از انسداد شدید در دو رگ اصلی قلبی رنج می‌برد اما امکانات پزشکی در زندان قرچک پاسخگوی وضعیت بحرانی او نیست.

یک منبع مطلع درباره وی گزارش داده است: خانم کروندی، که از مشکلات قلبی و سابقه ابتلا به سرطان رنج می‌برد، نیازمند انتقال فوری به یک مرکز درمانی تخصصی خارج از زندان است. ادامه نگهداری وی در شرایط نامناسب زندان قرچک، جان او را در معرض خطر جدی قرار داده است.

آذر کروندی موسی‌زاده، در تابستان سال ۱۳۹۸ در باغ شخصی خود واقع در شهریار، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و با اتهاماتی نظیر «اجتماع و تبانی از طریق همکاری با مجاهدین خلق» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تفهیم اتهام شد. او پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد.
در دی‌ماه ۱۴۰۰، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، وی را به پنج سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی و یک سال حبس تعزیری دیگر بابت فعالیت تبلیغی علیه نظام محکوم کرد.»


#آذر_کروندی #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔371
یونس آزادبر، فعال حقوق بازنشستگان در شهر رشت، برای رسیدگی به دو اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اهانت به مقام رهبری» به دادگاه انقلاب رشت احضار شد و باید روز ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۴ در دادگاه حاضر شود.

یونس آزادبر زندانی سیاسی سابق، که روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای اطلاعات سپاه رشت بازداشت شده بود، روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت با قرار وثیقه آزاد شد. او به علت وخامت حالش روز ۲۳ اردیبهشت در بیمارستان بستری شد. او که قبلاً هیچ سابقه مشکل ریوی و تنفسی نداشت، بعد از این بازداشت اخیرش دچار مشکل حاد ریوی شد.

طبق گزارش دریافتی، آقای آزادبر در دوره بازداشت کوتاه مدت خود، در کنار ۵۰ زندانی جرایم عادی در یک سالن ۷۰ متری بودند که آن‌ها یکسره در حال استعمال دخانیات و مواد مخدر بودند و این شرایط برای ایشان که به بیماری قلبی شدید مبتلا است، بسیار خطرناک بود.

آقای آزادبر که در سال‌های گذشته بارها بازداشت و زندانی شده بود، در بازداشت قبلی به دلیل بیماری شدید قلبی تحت عمل جراحی تعویض دریچه قلب و نصب باطری قرار گرفت و با وثیقه ۸ میلیارد تومانی از زندان آزاد شده بود. او همچنین مبتلا به بیماری صرع است و وضعیت سلامت جسمانی‌اش بسیار حساس گزارش شده است.

یونس آزادبر از چهره‌های ثابت تجمعات هفتگی بازنشستگان تأمین اجتماعی در رشت بود و با وجود وضعیت وخیم جسمانی، همواره برای احقاق حقوق خود و هم‌نسلانش ایستادگی می‌کرد.

آقای آزادبر از زندانیان دهه شصت بود و حدود ۱۲ سال را در زندان سپری کرده است. او با آنکه در زمان تسخیر سفارت آمریکا در ایران درسال ۱۳۵۸ دانش‌آموز بود و نقشی در آن واقعه نداشت، با این حال در سال ۱۴۰۲ طی نامه‌ای از مردم آمریکا و ایران بابت آن واقعه عذرخواهی کرد.

#یونس_آزادبر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
23💔7
نه خود خورَد، نه کَس دهد
گَنده کند، مگس دهد!
حکایت پیروان «عرزشی» نظام

کشور ایران قربانی نگاهی فرقه‌ای شد که شایسته‌سالاری را کنار گذاشت و همه‌چیز را فدای وفاداری ایدئولوژیک کرد.


- - - - - - - - - - - -

میهن ما، سرزمین و مردمی است با ظرفیت‌های عظیم انسانی، فرهنگی، و طبیعی — که می‌توانست در جایگاهی بسیار متفاوت ایستاده باشد. در سال‌های پیش از انقلاب، با گسترش آموزش عمومی، تأسیس دانشگاه‌ها، رشد صنعت چاپ، و نهادهایی مانند «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، جامعه ایران آماده‌ی پرورش نسلی آگاه و خلاق بود.

- - - - - - - - - - - -


بخش بزرگی از این تلاش‌ها توسط حکومت پادشاهی انجام شد که «ایران» را مقدم بر چیزهایی مانند وابستگی دینی یا ایلاتی گذاشته بود. اما حکومت در این مسیر تنها نبود. نباید فراموش کرد پیشرفت ایران در آن دوره هم‌چنین حاصل کار گروه‌ها، فعالان، و نهادهایی بود که آینده ایران را جدی می‌گرفتند، و از حمایت سیستم نیز برخوردار بودند. شاید برای نخستین بار پس از قرن‌ها، ایرانیان و حکومت دست به دست هم داده‌بودند تا کشور را از نو بنا کنند.

- - - - - - - - - - - -


مانند درختی که زمان لازم دارد تا به بار نشیند، بعضی از ثمرات این تلاش‌ها پس از انقلاب هم ادامه یافت. جوانان ایرانی مطالعه کردند، رشد کردند، شجاع شدند، و بسیاری از آن‌ها برای داشتن زندگی آزاد و شرافتمندانه فعالیت کردند و هزینه‌های بزرگی پرداختند. امروز، نسل جوان ایران بیش از همیشه اهل فکر، دغدغه‌مند، و در جستجوی راه چاره‌ای برای ایران و ایرانیان است. اما تلاش‌های آنان با سرکوب، زندان و دادگاه روبرو می‌شود.

- - - - - - - - - - - -


در دهه پنجاه خورشیدی، آن مسیر امیدبخش، با شورش‌هایی از سوی گروه‌های مذهبی و ایدئولوژیک جامعه و سکوت و بی‌برنامگی بخش‌های دیگر منحرف شد؛ و قدرت را به دست جریان‌هایی داد که نگاهی فرقه‌ای به قدرت داشتند. در این نگاه، آنچه اهمیت دارد نه کارآمدی، نه تخصص، نه دلسوزی برای مردم، بلکه فقط وفاداری به «رهبر» و ساختار فرقه‌ای‌ست. حالا هرکسی سلطه این فرقه را زیر سوال ببرد با سرکوب روبرو خواهد شد.

- - - - - - - - - - - -


نگاه فرقه‌ای و خرافی این گروه تا جاییست که  امروز، برخی از طرفداران این نظام از دخالت «اجنه» در عملیات دشمن سخن می‌گویند! این خرافه‌باوری و نادانی، خود را در مدیریت کشور نیز نشان داده است. این گروه و پیروان آنان از اداره‌ی کشور عاجز بوده‌اند و آن را به سراشیبی سقوط کشانده‌اند. فقط برای مثال، آنان با پروژه‌هایی مانند «مستعان ۱۱۰»، سریال‌های بی‌مخاطب تلویزیونی، و طرح‌های غیرکارشناسی، منابع ملت ما را هدر داده‌اند.
- - - - - - - - - - - -



و اکنون، پروژه‌ی هسته‌ای نیز عملاً نابود شده است. آن‌همه سرمایه‌گذاری، که می‌توانست صرف ساخت صدها مدرسه با کیفیت، تغذیه دانش‌آموزان، بیمارستان، نیروگاه، امکانات امدادی، آموزش، و حفاظت از محیط زیست و به طور کلی شادی و رفاه مردم شود، دود شد و رفت. سرمایه‌ای که حتی می‌توانست برای گسترش دوستی و روابط بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرد، حالا به نماد بی‌فرجامی و انزوا تبدیل شده است.
- - - - - - - - - - - -

البته در این مسیر، بخشی از مسئولان نظام به ثروت‌های هنگفتی رسیدند. اما در کنار آن‌ها، بسیاری از حامیان ایدئولوژیک نظام (موسوم به عرزشی‌ها) نیز، با ناآگاهی، ناتوانی و نگاه متعصبانه‌شان ثروت ملی را به خاک سپردند. و مصداق این ضرب‌المثل شدند:

نه خود خورَد، نه کَس دهد
گَنده کند، مگس دهد

نتیجه روشن است: تا زمانی که وفاداری فرقه‌ای و اعتقادات خرافی جای شایستگی، عقلانیت و دلسوزی برای مردم را گرفته باشد، مسیر ایران مسیر تباهی‌ست.


ـ متن ارسالی مخاطبان توانا

#ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #خامنه_ای #استبداد #استبداد_دینی #دیکتاتور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍313👎1💔1
دیدار ترامپ و نتانیاهو در واشنگتن

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، روز دوشنبه ۱۶ تیر ضمن دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل، در واشنگتن به حمله آمریکا به سه سایت هسته‌ای جمهوری اسلامی و تاثیر آن بر تصمیم‌گیری مقامات آن اشاره کرد و با تاکید دوباره بر مذاکره گفت: «ما گفت‌وگوهایی را با (حکومت) ایران برنامه‌ریزی کرده‌ایم و آن‌ها هم می‌خواهند گفتگو کنند. … آن‌ها (جمهوری اسلامی) درخواست گفت‌وگو کردند و برای ما و احتمالا برای اسرائيل احترام زیادی قائل شده‌اند.»
‌‌
او همچنین گفت: آن‌ها (جمهوری اسلامی) قلدر خاورمیانه بودند و حالا دیگر نیستند. ولی حرف‌های وحشتناکی می‌زدند. من دوست دارم آن‌ها را ببینم که مسیر بهتری می‌روند. آن‌ها ظرفیت زیادی دارند. نفت دارند. مردم فوق‌العاده‌ای دارند؛ باهوش، پرانرژی و شگفت‌انگیز. من ایرانی‌های زیادی را می‌شناسم. ایرانی‌های نیویورک. دوستان زیادی دارم. آن‌ها آدم‌های فوق‌العاده‌ای هستند. دیدن چنین وضعیتی واقعا تأسف‌آور است. … کشور ایران پتانسیل بالایی دارد، نفت زیادی دارد اما فعلا درگیر تحریم‌های گزنده است. ما تحریم‌های (سوریه) را برداشتیم چون می‌خواستیم به آن‌ها یک فرصت بدهیم. بدون برداشتن تحریم‌ها، هرگز این فرصت را نداشتند. یکی از چیزهایی که درباره ایران داریم، تحریم‌های بسیار گزنده است. و دلم می‌خواهد در زمان مناسب، آن تحریم‌ها را هم برداریم و به ایران فرصتی برای بازسازی بدهیم. چون دوست دارم ایران را ببینم که به‌صورت مسالمت‌آمیز خودش را دوباره می‌سازد، نه این‌که دور بزند و شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر ایالات متحده و مرگ بر اسرائیل سر دهد، همان‌طور که پیش‌تر می‌دادند.»


ترامپ دوباره به هماهنگی جمهوری اسلامی با آمریکا برای پرتاب موشک به پایگاه میزبان نیروهای آمریکایی در قطر اشاره کرد و گفت: «آن‌ها (جمهوری اسلامی) به ما گفتند موشک‌ها در راه‌اند، به ما گفتند کجا هستند و چه ساعتی خواهند آمد. حتی گفتند اگر بخواهید زمانش را عوض کنیم، این کار را می‌کنیم. و وقتی چنین می‌گویند، یعنی احترام می‌گذارند. من از این کارشان قدردانی کردم. این‌طور نبود که ما غافلگیر شویم. ما سربازان را از پایگاه خارج کردیم. اما آن‌ها می‌دانستند که موشک‌ها در راه‌اند. گفتند چهارده موشک در ساعت یک شلیک خواهد شد. پرسیدند آیا می‌خواهید دیرتر انجام شود؟ گفتیم نه، بگذارید ساعت یک باشد. و در ساعت یک، همان‌طور که می‌دانید، بیش از پنج‌هزار نفر از پایگاه خارج شده بودند. تنها سه توپچی و سه کمک‌توپچی باقی مانده بودند. از آن ۱۴ موشکی که شلیک شد، هر ۱۴ موشک ساقط شد. و آن دیگر پایان ماجرا بود.»

بنیامین نتانیاهو نیز گفت که عملیات نظامی کشورش دو توموری که زندگی اسرائیل را تهدید می‌کرد به عقب راند: تومور هسته‌ای و تومور موشک‌های بالستیک. او ادامه داد: «اما وقتی توموری را برمی‌دارید، معنایش این نیست که ممکن نیست برگردد. باید دائما شرایط را رصد کنید تا مطمئن شوید تلاش تازه‌ای برای بازگرداندن آن صورت نمی‌گیرد. ما دستاورد بزرگی داشتیم و فکر می‌کنم بخشی از تثبیت این دستاورد و جلوگیری از تکرار آن، نظارت دقیق و مداوم است.»

او همچنین در پاسخ به سوالی درباره تغییر رژیم در ایران گفت: «این به مردم ایران بستگی دارد.»
#ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
26💔6
در سطح شهرها، بنرهایی نصب کرده‌اند با عکس خامنه‌ای و روی آن‌ها نوشته «ای ایران بخوان». که اشاره به درخواست رهبر جمهوری اسلامی از «مداح هف‌تیرکش» برای خواندن نسخه‌ی ولایی ترانه‌ای میهنی دارد.

حکومتی که سال‌ها، علیه ملی‌گرایی و نمادهای ملی و ایرانی فعالیت کرد و تلاش کرد تا این نمادها را حذف کند، حالا از «ایران» و «وطن» می‌گوید!
همان‌ها که میهن دوست‌ترین فرزندان ایران را کشتند، حالا داعیه‌دار وطن‌دوستی شده‌اند.

یکی از این جوان‌ها، جاویدنام حسینعلی کیا کجوری ۲۳ ساله و دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و فناوری مازندران بود.
به گفته یکی از بستگانش، او عاشق سرود «ای ایران» بود.

سال گذشته، یکی از آشنایان او ضمن ارسال متن سرود ای ایران با دستخط حسینعلی کیا کجوری، نوشت:

«دستنوشته‌ای از حسینعلی به یادگار مانده است که برایتان می‌فرستم، برای اینروزها که دل‌هایمان بیشتر برای وطن می‌تپد.»

جاوید نام حسینعلی کیا در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، با گلوله جنگی در شهر نوشهر کشته شد.

حسینعلی کیا از اقوام حنانه کیا بود و هر دو در یک روز کشته شدند. در چهلم آن‌ها محمدرضا بالی لاشک از دوستان پدر حسینعلی کیا کشته شد.

این عزیزان برای آزادی و سعادت ایران و ایرانیان و اعتلای نام ایران کشته شدند و هرگز فراموش نخواهند شد.
هرگز فراموش نخواهیم کرد که چه کسانی دشمن ایران و ایرانی بوده‌اند و چه کسانی دوستدار ایران


#حسینعلی_کیا #برای_ایران #ایران #نوشهر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
27💔21👍5🕊4
2025/07/12 19:00:57
Back to Top
HTML Embed Code: