«اتاق در رسانه»
🔺دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
🔺بولتن دیجیتال اتاق در رسانهها که به صورت روزانه توسط روابط عمومی اتاق تهران تهیه میشود شامل چهار بخش اخبار اتاق تهران، اتاق ایران، اتاقهای استانی و اخبار اقتصادی است.
👈خلاصهای از اهم اخباری که در این بولتن آمده است:
▫️حسن فروزان فرد، رئیس کمیسیون حکمرانی سازمانی اتاق تهران: بعید است وزارت نیرو در عرض یکی دو سال بتواند کار معناداری برای رفع ناترازی انجام دهد.
👈اخبار بیشتر در بولتن روزانه اتاق تهران:
http://www.newswire.ir/bulletin/c624126b04
🔺دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
🔺بولتن دیجیتال اتاق در رسانهها که به صورت روزانه توسط روابط عمومی اتاق تهران تهیه میشود شامل چهار بخش اخبار اتاق تهران، اتاق ایران، اتاقهای استانی و اخبار اقتصادی است.
👈خلاصهای از اهم اخباری که در این بولتن آمده است:
▫️حسن فروزان فرد، رئیس کمیسیون حکمرانی سازمانی اتاق تهران: بعید است وزارت نیرو در عرض یکی دو سال بتواند کار معناداری برای رفع ناترازی انجام دهد.
👈اخبار بیشتر در بولتن روزانه اتاق تهران:
http://www.newswire.ir/bulletin/c624126b04
▪️سال سخت پسته
✍️ محسن جلالپور، رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران
🔺طی سه هفته گذشته، در ارتباط با مسائل تولید و صادرات پسته با افراد زیادی رایزنی و مشورت کردهام. پسته همچنان در سبد صادرات غیر نفتی ایران، محصول مهمی است که بیش از ۸۰ درصد آن صادر میشود؛ با این حال، تولیدکنندگان و صادرکنندگان پسته با چالشهای متعددی مواجهاند.
🔺در بخش تولید، مهمترین دغدغه، بحران آب است. کاهش مستمر بارندگی و تحلیل رفتن منابع آبی، وضعیت باغهای پسته را روزبهروز وخیمتر کرده است. تغییرات اقلیمی نیز با ایجاد شرایط جوی نامتعادل، مانند شوک سرمای بهاره یا شوک گرمای شدید، به این محصول آسیب زده و بخش مهم آن را نابود کرده است. علاوه بر این، افزایش آفات بهویژه «پسیل پسته» خسارات سنگینی به باغها وارد کرده است. نبود سموم مناسب کیفیت محصول را تحت تأثیر قرار داده و مشکلات مربوط به استاندارهای باقیمانده سموم، امکان صادرات بخش مهمی از آن را محدود کرده است. این عوامل، میزان برداشت در هکتار را کاهش داده و هزینه تولید را بالا برده است. با این همه دشواری، باغدار ایرانی باید محصولی تولید کند که در بازارهای جهانی قابل رقابت باشد که این روزها واقعا کار دشواری است.
🔺در بخش صادرات نیز مشکلات کم نیست. مهمترین چالش، تعهد ارزی و پیمانسپاری است که باعث ورود صادرکنندگان غیرحرفهای با کارتهای بازرگانی اجارهای یا اظهارنامههای صادراتی برای واردات شده و رقابت را برای صادرکنندگان واقعی دشوار کرده است. علاوه بر این، رقیب قدرتمندی مانند آمریکا، با تولید بیش از سه برابر ایران و افزایش سالانه ظرفیت تولید، با قراردادهای بلندمدت، قیمتهای رقابتی و شرایط پرداخت مناسب، کار را برای صادرکنندگان ایرانی سختتر کرده است.
🔺بیثباتی بازار و نوسان نرخ ارز نیز تعادل عرضه و تقاضا را برهم زده و صادرکنندگان را در شرایطی غیرقابلپیشبینی قرار داده است. خریداران خارجی نیز به دلیل دسترسی به محصول پایدار رقبا، کمتر تمایلی به عقد قرارداد با صادرکنندگان ایرانی نشان میدهند. تحریمها و مشکلات انتقال پول نیز سالهاست که هزینههای گزافی به صادرکنندگان تحمیل کرده است. مشکلات حملونقل، از جمله کمبود کامیون، دشواری اخذ ویزای شنگن برای رانندگان، مسائل سوخت و مشکلات مرزی، نیز گاهوبیگاه موانع بیشتری ایجاد میکند.
🔺علاوه بر این، اخطارهای اتحادیه اروپا درباره محمولههایی با آفلاتوکسین یا باقیمانده سموم بالاتر از حد مجاز و تهدید ممنوعیت صادرات، همچنان تولیدکنندگان و صادرکنندگان را آزار میدهد.
با این همه مشکلات، شگفتآور است که پسته همچنان تابآوری خود را حفظ کرده و به راه خود ادامه میدهد.
اما امروز که به باغهای پسته سر زدم، متوجه عمق فاجعه شدم. اغراق نیست اگر بگویم به زودی باید با این محصول که نهتنها از نظر اقتصادی نقش کلیدی در صادرات، اشتغال و معیشت مردم دارد، بلکه نمادی از حضور ایران در بازارهای جهانی است، خداحافظی کنیم.
🔺همه جلسات و گفتوگوهایی که با دولتمردان و سیاستگذاران داشتهایم، برای انتقال این مشکلات و یافتن راهحل برای عبور از بنبستهای موجود بوده است. هرچند با حجم مشکلات آگاهی دارید اما نباید ناامید بود؛ این تلاشها گاه اثرات مثبتی داشتهاند که به همان اندازه هم برای فعالان این صنعت دلگرمکننده و امیدوارکننده است.
@TEHRANCHAMBER
✍️ محسن جلالپور، رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران
🔺طی سه هفته گذشته، در ارتباط با مسائل تولید و صادرات پسته با افراد زیادی رایزنی و مشورت کردهام. پسته همچنان در سبد صادرات غیر نفتی ایران، محصول مهمی است که بیش از ۸۰ درصد آن صادر میشود؛ با این حال، تولیدکنندگان و صادرکنندگان پسته با چالشهای متعددی مواجهاند.
🔺در بخش تولید، مهمترین دغدغه، بحران آب است. کاهش مستمر بارندگی و تحلیل رفتن منابع آبی، وضعیت باغهای پسته را روزبهروز وخیمتر کرده است. تغییرات اقلیمی نیز با ایجاد شرایط جوی نامتعادل، مانند شوک سرمای بهاره یا شوک گرمای شدید، به این محصول آسیب زده و بخش مهم آن را نابود کرده است. علاوه بر این، افزایش آفات بهویژه «پسیل پسته» خسارات سنگینی به باغها وارد کرده است. نبود سموم مناسب کیفیت محصول را تحت تأثیر قرار داده و مشکلات مربوط به استاندارهای باقیمانده سموم، امکان صادرات بخش مهمی از آن را محدود کرده است. این عوامل، میزان برداشت در هکتار را کاهش داده و هزینه تولید را بالا برده است. با این همه دشواری، باغدار ایرانی باید محصولی تولید کند که در بازارهای جهانی قابل رقابت باشد که این روزها واقعا کار دشواری است.
🔺در بخش صادرات نیز مشکلات کم نیست. مهمترین چالش، تعهد ارزی و پیمانسپاری است که باعث ورود صادرکنندگان غیرحرفهای با کارتهای بازرگانی اجارهای یا اظهارنامههای صادراتی برای واردات شده و رقابت را برای صادرکنندگان واقعی دشوار کرده است. علاوه بر این، رقیب قدرتمندی مانند آمریکا، با تولید بیش از سه برابر ایران و افزایش سالانه ظرفیت تولید، با قراردادهای بلندمدت، قیمتهای رقابتی و شرایط پرداخت مناسب، کار را برای صادرکنندگان ایرانی سختتر کرده است.
🔺بیثباتی بازار و نوسان نرخ ارز نیز تعادل عرضه و تقاضا را برهم زده و صادرکنندگان را در شرایطی غیرقابلپیشبینی قرار داده است. خریداران خارجی نیز به دلیل دسترسی به محصول پایدار رقبا، کمتر تمایلی به عقد قرارداد با صادرکنندگان ایرانی نشان میدهند. تحریمها و مشکلات انتقال پول نیز سالهاست که هزینههای گزافی به صادرکنندگان تحمیل کرده است. مشکلات حملونقل، از جمله کمبود کامیون، دشواری اخذ ویزای شنگن برای رانندگان، مسائل سوخت و مشکلات مرزی، نیز گاهوبیگاه موانع بیشتری ایجاد میکند.
🔺علاوه بر این، اخطارهای اتحادیه اروپا درباره محمولههایی با آفلاتوکسین یا باقیمانده سموم بالاتر از حد مجاز و تهدید ممنوعیت صادرات، همچنان تولیدکنندگان و صادرکنندگان را آزار میدهد.
با این همه مشکلات، شگفتآور است که پسته همچنان تابآوری خود را حفظ کرده و به راه خود ادامه میدهد.
اما امروز که به باغهای پسته سر زدم، متوجه عمق فاجعه شدم. اغراق نیست اگر بگویم به زودی باید با این محصول که نهتنها از نظر اقتصادی نقش کلیدی در صادرات، اشتغال و معیشت مردم دارد، بلکه نمادی از حضور ایران در بازارهای جهانی است، خداحافظی کنیم.
🔺همه جلسات و گفتوگوهایی که با دولتمردان و سیاستگذاران داشتهایم، برای انتقال این مشکلات و یافتن راهحل برای عبور از بنبستهای موجود بوده است. هرچند با حجم مشکلات آگاهی دارید اما نباید ناامید بود؛ این تلاشها گاه اثرات مثبتی داشتهاند که به همان اندازه هم برای فعالان این صنعت دلگرمکننده و امیدوارکننده است.
@TEHRANCHAMBER
▪️نفع و ضرر سیاست قیمتگذاری دستوری برای مردم
✍️مهراد عباد، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران:
🔺در طول تاریخ کشورهای مختلفی از جمله کشورهایی با اقتصاد سوسیالیستی مانند کره شمالی، کوبا و ونزوئلا، کشورهای در حال توسعه مانند هند، ترکیه و مصر، کشورهای با اقتصاد نفتی مثل امارات و عربستان و کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه و ژاپن، همگی در برهههایی از سیاست قیمتگذاری دستوری استفاده نمودهاند و تجربیات تلخ و شیرینی را کسب نمودهاند.
🔺در این میان کشورهایی تجربیات خوبی را کسب نمودهاند که به صورت محدود و در زمان مشخص این سیاست را بکار بردهاند. کشورهایی مانند فرانسه و سنگاپور توانستند با دخالت در بازار مسکن قیمتهای مسکن را در برههای کنترل کنند و یا کشور ژاپن با کنترل قیمت دارو و خدمات درمانی توانست سیستم بهداشت ژاپن را مقرون به صرفه و با دسترسی بالا نماید.
🔺کشورهای بسیاری هم بودهاند که از اجرای این سیاست ضرر کردهاند، کشوری مانند ونزوئلا با کنترل قیمت نان، دارو و بنزین باعث ایجاد بازار سیاه و تورم افسارگسیخته میلیونی شد! در زیمبابوه دولت با ثابت نگه داشتن قیمتها باعث ایجاد ابرتورم، نابودی تولید و فروپاشی کامل اقتصاد گشت.
🔺شوربختانه کشور عزیز ما ایران نیز جزو کشورهایی است که تجربه تلخی از اجرای این سیاست حاصل نموده و اجرای آن در بخشهای مهم اقتصادی مانند کالاهای اساسی، سوخت، دارو و نرخ ارز با هدف حمایت از مصرفکننده و کنترل تورم باعث ایجاد کاهش رفاه عمومی، ایجاد بازار سیاه و کاهش کیفیت کالاها گشته و عملاً اهداف آن محقق نشده است.
🔺تجریبات مختلف این موضوع در طول تاریخ نشان میدهد جهت اجرای درست سیاست قیمتگذاری دستوری نیازمند دولت کارآمد و کم فساد، تامین مالی پایدار و عدم اعمال گسترده و بلندمدت این سیاست است و اصولاً فشار مالی بر دولتها و افزایش بدهی آنها باعث شکست اجرای این سیاست میگردد.
🔺در ایران ایجاد بازار سیاه سوخت و داروها، کاهش کیفیت محصولات غذایی و دارویی، فشار مالی بر دولت، افزایش کسری بودجه و افزایش تورم، توزیع ناعادلانه یارانهها و کاهش سرمایهگذاری و رکود تولید، عواملی هستند که باعث شکست این سیاست شدهاند. همانطور که ملاحظه میفرمایید اغلب این پیامدها باعث ایجاد فشار مضاعفی بر زندگی اقتصادی مردم عزیزمان شده است. اجرای این سیاست باعث شده تولیدکننده بجای تمرکز بر افزایش کیفیت محصولات تولیدی و افزایش بهرهوری سیستم خود میبایست خود را در چهارچوب قیمتگذاری دستوری زندانی نماید و شاهد افول توسعه و خلاقیت در بنگاه خود باشد.
🔺به صورت مشخص اجرای این سیاست باعث شده مردم کالاهای بیکیفیتتری مصرف کنند و شاهد حیف و میل منابع کشورمان باشند. تمام این عوامل نشان میدهد جهت افزایش کیفیت خدمات دولت به مردم نیاز است در اجرای این سیاست اصلاحات اساسی صورت گیرد. مسلماً با اعتماد به بازار و تحول گام به گام اقتصاد جهت نیل به اجرای اقتصاد بازار آزاد میتوانیم سیاستهایی را اجرا نماییم که کشور، ملت و دولتمان از آن نفع ببرند./ آیندهنگر
https://news.tccim.ir/?79362
✍️مهراد عباد، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران:
🔺در طول تاریخ کشورهای مختلفی از جمله کشورهایی با اقتصاد سوسیالیستی مانند کره شمالی، کوبا و ونزوئلا، کشورهای در حال توسعه مانند هند، ترکیه و مصر، کشورهای با اقتصاد نفتی مثل امارات و عربستان و کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه و ژاپن، همگی در برهههایی از سیاست قیمتگذاری دستوری استفاده نمودهاند و تجربیات تلخ و شیرینی را کسب نمودهاند.
🔺در این میان کشورهایی تجربیات خوبی را کسب نمودهاند که به صورت محدود و در زمان مشخص این سیاست را بکار بردهاند. کشورهایی مانند فرانسه و سنگاپور توانستند با دخالت در بازار مسکن قیمتهای مسکن را در برههای کنترل کنند و یا کشور ژاپن با کنترل قیمت دارو و خدمات درمانی توانست سیستم بهداشت ژاپن را مقرون به صرفه و با دسترسی بالا نماید.
🔺کشورهای بسیاری هم بودهاند که از اجرای این سیاست ضرر کردهاند، کشوری مانند ونزوئلا با کنترل قیمت نان، دارو و بنزین باعث ایجاد بازار سیاه و تورم افسارگسیخته میلیونی شد! در زیمبابوه دولت با ثابت نگه داشتن قیمتها باعث ایجاد ابرتورم، نابودی تولید و فروپاشی کامل اقتصاد گشت.
🔺شوربختانه کشور عزیز ما ایران نیز جزو کشورهایی است که تجربه تلخی از اجرای این سیاست حاصل نموده و اجرای آن در بخشهای مهم اقتصادی مانند کالاهای اساسی، سوخت، دارو و نرخ ارز با هدف حمایت از مصرفکننده و کنترل تورم باعث ایجاد کاهش رفاه عمومی، ایجاد بازار سیاه و کاهش کیفیت کالاها گشته و عملاً اهداف آن محقق نشده است.
🔺تجریبات مختلف این موضوع در طول تاریخ نشان میدهد جهت اجرای درست سیاست قیمتگذاری دستوری نیازمند دولت کارآمد و کم فساد، تامین مالی پایدار و عدم اعمال گسترده و بلندمدت این سیاست است و اصولاً فشار مالی بر دولتها و افزایش بدهی آنها باعث شکست اجرای این سیاست میگردد.
🔺در ایران ایجاد بازار سیاه سوخت و داروها، کاهش کیفیت محصولات غذایی و دارویی، فشار مالی بر دولت، افزایش کسری بودجه و افزایش تورم، توزیع ناعادلانه یارانهها و کاهش سرمایهگذاری و رکود تولید، عواملی هستند که باعث شکست این سیاست شدهاند. همانطور که ملاحظه میفرمایید اغلب این پیامدها باعث ایجاد فشار مضاعفی بر زندگی اقتصادی مردم عزیزمان شده است. اجرای این سیاست باعث شده تولیدکننده بجای تمرکز بر افزایش کیفیت محصولات تولیدی و افزایش بهرهوری سیستم خود میبایست خود را در چهارچوب قیمتگذاری دستوری زندانی نماید و شاهد افول توسعه و خلاقیت در بنگاه خود باشد.
🔺به صورت مشخص اجرای این سیاست باعث شده مردم کالاهای بیکیفیتتری مصرف کنند و شاهد حیف و میل منابع کشورمان باشند. تمام این عوامل نشان میدهد جهت افزایش کیفیت خدمات دولت به مردم نیاز است در اجرای این سیاست اصلاحات اساسی صورت گیرد. مسلماً با اعتماد به بازار و تحول گام به گام اقتصاد جهت نیل به اجرای اقتصاد بازار آزاد میتوانیم سیاستهایی را اجرا نماییم که کشور، ملت و دولتمان از آن نفع ببرند./ آیندهنگر
https://news.tccim.ir/?79362
نفع و ضرر سیاست قیمتگذاری دستوری برای مردم
در طول تاریخ کشورهای مختلفی از جمله کشورهایی با اقتصاد سوسیالیستی مانند کره شمالی، کوبا و ونزوئلا، کشورهای در حال توسعه مانند هند، ترکیه و مصر، کشورهای با اقتصاد نفتی مثل امارات و عربستان و کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه و ژاپن، همگی در برهههایی از…
▫️ در نشست هیات رئیسه اتاق تهران با روسای کمیسیونهای تخصصی و اعضای دولتی هیات نمایندگان مطرح شد
▪️گام بلند اتاق بازرگانی پایتخت برای تقویت مناسبات با دولت
🔺نمایندگان دولت در ترکیب هیات نمایندگان اتاق تهران، روسای کمیسیونهای تخصصی و اعضای هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران در نشستی به بررسی راههای توسعه روابط دولت و بخش خصوصی و اثربخش کردن این روابط پرداخته و ضمن آسیبشناسی شرایط کنونی بر ضرورت حضور بیشتر بخش خصوصی در محافل تصمیمسازی، ارائه برخی از خدمات دولتی به صورت میز خدمت در اتاق تهران، شنوا بودن دولت نسبت به نظرات اتاق و بخش خصوصی و برگزاری نشستهای تعامل و گفتوگوی بیشتر تاکید کردند.
👈بیشتر بخوانید:
https://news.tccim.ir/?79364
▪️گام بلند اتاق بازرگانی پایتخت برای تقویت مناسبات با دولت
🔺نمایندگان دولت در ترکیب هیات نمایندگان اتاق تهران، روسای کمیسیونهای تخصصی و اعضای هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران در نشستی به بررسی راههای توسعه روابط دولت و بخش خصوصی و اثربخش کردن این روابط پرداخته و ضمن آسیبشناسی شرایط کنونی بر ضرورت حضور بیشتر بخش خصوصی در محافل تصمیمسازی، ارائه برخی از خدمات دولتی به صورت میز خدمت در اتاق تهران، شنوا بودن دولت نسبت به نظرات اتاق و بخش خصوصی و برگزاری نشستهای تعامل و گفتوگوی بیشتر تاکید کردند.
👈بیشتر بخوانید:
https://news.tccim.ir/?79364
▫️در بیستوسومین نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران مطرح شد
▪️نه به مداخلهگری نهاد دولت در بازار
🔺نشست بیستوسوم کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران با حضور دکتر موسی غنینژاد، اقتصاددان، و با محوریت راهبردهای مطالبهگری بخش خصوصی و مواجهه با مداخلهگری فزاینده نهاد دولت برگزار شد. در این نشست که دکتر بهمن عشقی، مشاور عالی رئیس اتاق تهران، نیز حضور داشت، این مساله مطرح شد که بخش خصوصی نباید در مطالبهگری از دولت در تله رانتخواهی و رانتجویی گرفتار شود و خواستهاش از دولت باید بر محوریت خروج دولت از مداخلهگری در بازار باشد که سازوکار فعالیتهای بخش خصوصی را منحرف میکند.
👈گزارش کامل این نشست را در سایت اتاق تهران بخوانید:
https://news.tccim.ir/story?nid=79365
▪️نه به مداخلهگری نهاد دولت در بازار
🔺نشست بیستوسوم کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران با حضور دکتر موسی غنینژاد، اقتصاددان، و با محوریت راهبردهای مطالبهگری بخش خصوصی و مواجهه با مداخلهگری فزاینده نهاد دولت برگزار شد. در این نشست که دکتر بهمن عشقی، مشاور عالی رئیس اتاق تهران، نیز حضور داشت، این مساله مطرح شد که بخش خصوصی نباید در مطالبهگری از دولت در تله رانتخواهی و رانتجویی گرفتار شود و خواستهاش از دولت باید بر محوریت خروج دولت از مداخلهگری در بازار باشد که سازوکار فعالیتهای بخش خصوصی را منحرف میکند.
👈گزارش کامل این نشست را در سایت اتاق تهران بخوانید:
https://news.tccim.ir/story?nid=79365
«اتاق در رسانه»
🔺سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
🔺بولتن دیجیتال اتاق در رسانهها که به صورت روزانه توسط روابط عمومی اتاق تهران تهیه میشود شامل چهار بخش اخبار اتاق تهران، اتاق ایران، اتاقهای استانی و اخبار اقتصادی است.
👈خلاصهای از اهم اخباری که در این بولتن آمده است:
▫️در نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران مطرح شد/ نه به مداخلهگری دولت در بازار
▫️حسن فروزان فرد، رئیس کمیسیون حکمرانی سازمانی اتاق تهران: پیامدهای بحران بیبرقی در صنایع مهاجرت کارآفرینان است.
▫️حمیدرضا صالحی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران: مشکل اصلی ما در توسعه انرژی های تجدیدپذیر نه در بخش فنی بلکه در بخش مالی و ساختاری است.
▫️پیام باقری، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران: ایران زمین بازی تحول دیجیتال است زیرا نیرو و استعداد و زمین تمرین و توسعه در کشور وجود دارد.
👈اخبار بیشتر در بولتن روزانه اتاق تهران:
http://www.newswire.ir/bulletin/7c4ed3a0f7
🔺سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
🔺بولتن دیجیتال اتاق در رسانهها که به صورت روزانه توسط روابط عمومی اتاق تهران تهیه میشود شامل چهار بخش اخبار اتاق تهران، اتاق ایران، اتاقهای استانی و اخبار اقتصادی است.
👈خلاصهای از اهم اخباری که در این بولتن آمده است:
▫️در نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران مطرح شد/ نه به مداخلهگری دولت در بازار
▫️حسن فروزان فرد، رئیس کمیسیون حکمرانی سازمانی اتاق تهران: پیامدهای بحران بیبرقی در صنایع مهاجرت کارآفرینان است.
▫️حمیدرضا صالحی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران: مشکل اصلی ما در توسعه انرژی های تجدیدپذیر نه در بخش فنی بلکه در بخش مالی و ساختاری است.
▫️پیام باقری، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران: ایران زمین بازی تحول دیجیتال است زیرا نیرو و استعداد و زمین تمرین و توسعه در کشور وجود دارد.
👈اخبار بیشتر در بولتن روزانه اتاق تهران:
http://www.newswire.ir/bulletin/7c4ed3a0f7
▪️دالان تاریک قدرت
✍️نوید رئیسی، اقتصاددان
🔺«توسعه اقتصادی لزوما در گرو حکمرانی دموکراتیک نیست؛ گام نهادن در این مسیر نیازمند شکلگیری ائتلافی به اندازه کافی گسترده از جامعه و صاحبان قدرت با محوریت ایده توسعه است.» این عبارت، عصاره گفتمان جریان اصلاحطلبی در سالهای اخیر است؛ گفتمانی که پس از گذر از «روزنه» انتخابات مجلس دوازدهم توانست راه خود را در قالب کلید واژگان «دالان باریک» به رقابتهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز باز کند.
🔺«دالان باریک» نام کتابی است که در سال۲۰۱۹ توسط دو نوبلیست اقتصاد، دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون، به نگارش درآمد و پس از ترجمه به فارسی، بیش از متخصصان اقتصاد سیاسی، با استقبال شیفتگان نظریهپردازی در کشور مواجه شد. عنوان کتاب به این فرضیه اشاره دارد که تعادل قدرت مستلزم برقراری توازنی ظریف و شکننده در میانه رقابتهای جامعهای قدرتمند و دولتی توانمند است. ایده توانمندسازی دولت در این فرضیه همان زهدانی بود که نطفه «روزنهگشایی»، «وفاق» و سایر توجیههای نظری تلاش برای بازگشت به قدرت از آن زاده شد. شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ اما این جنس رقص نظری با قدرت، شباهتهایی با بتوارگی جامعه مدنی در نظریهپردازیهای دهه۱۳۷۰ دارد.
🔺پس از پیروزی غیرمنتظره محمد خاتمی در انتخابات ۲خرداد۱۳۷۶، روزنامهها، مجلات و با ورود اینترنت به کشور، صفحات مجازی با انبوهی از نظریههای رنگارنگ در مورد مردمسالاری و اولویت دموکراسی بر توسعه انباشته شد. شاید برای نسل امروز تصور اینکه زمانی جوانان برای خرید کتابهای مرتبط با دموکراسی و توسعه سیاسی از نمایشگاه کتاب در صف میایستادند، دشوار باشد. این تصویر اما برای اصلاحطلبان که خود زمانی نه چندان دور، در قالب چپهای خط امام، نهال انقلاب را در آشفته بازار اندیشه به ثمر رسانده بودند، تصویری آشنا بود.
🔺البته دیری نگذشت که آشکار شد در بر همان پاشنه سابق میگردد و نظریهپردازیهای وطنی همچنان فاقد ریشههای مستحکم در زمین واقعیتهای روز هستند. اصلاحطلبان که با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا، دولت را ساقط کرده بودند، در باد غرور حمایت اجتماعی، بهسادگی از یاد بردند که ساخت قدرت واقعی در قانون اساسی که خود بنیانگذارش بودهاند تا چه اندازه پیچیده است. شیفتگی به نظریهپردازیهای مستقل از واقعیت در دوره اصلاحات تا آنجا پیش رفت که مهمترین دستاورد آن دوره یعنی عملکرد مثبت اقتصادی بهعنوان پاشنه آشیل جریان اصلاحطلبی عمل کرد. این جهد نافرجام برای نظریهپردازی و بیتوجهی به واقعیتهای موجود همچنان دست از سر کشور بر نداشته است.
🔺بله، اصلاحطلبان درست میگویند: روند تجربههای جهانی نشان میدهد بین سهگانه مدرنیزاسیون بهعنوان یک دگردیسی اجتماعی، دموکراتیزاسیون بهعنوان فرآیندی سیاسی و توسعه اقتصادی هیچ رابطه ساده و سرراستی وجود ندارد. اما آیا ایران امروز پس از گذشت حدود ۱۲۰سال از مشروطه و طی فراز و نشیبهای بسیار در نیم قرن اخیر در نقطه صفر تاریخی خود ایستاده است که بتوان مستقل از مسیر طیشده و شرایط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی موجود برای آن نسخههای بلندمدت پیچید؟ ترجمه دالان باریک به ایده «وفاق جامعه و حکومت» و محور قرار دادن آن به مثابه یک دستورکار سیاسی، هیچ نسبت روشنی با وضعیت اجتماعی از یکسو و ساخت قدرت واقعی از سوی دیگر ندارد. آنچه موج آرای ۲۰میلیونی محمد خاتمی در ۲ خرداد ۱۳۷۶ را رقم زد، گفتمان حقمحوری بود که جامعه برخاسته از خاکستر جنگ بازتاب خواستهای خود را در آن مشاهده میکرد.
🔺گفتمان پدرانه وفاق اما نه تنها با صداهای شنیدهنشده جامعه امروز ایران فاصله بسیار دارد، بلکه با عدول از حقمحوری به لحاظ تاریخی نیز راوی عقبگردی تاسفبار است. مشابه این اعوجاج را میتوان در سویه دیگر ایده وفاق نیز مشاهده کرد. در اقتصاد سیاسی، اساسا مفهومی به نام وفاق وجود ندارد؛ وفاق در خوشبینانهترین خوانش، برداشتی واژگونه از تاکتیک شناخته شده ائتلاف سیاسی است. این تاکتیک البته در اقتصاد سیاسی چارچوبی نظاممند دارد: برای شکلگیری یک ائتلاف سیاسی شما باید ابتدا لیستی از بحرانهای موجود و اولویتبندی آنها داشته باشید. سپس بر اساس این اولویتبندی، دستورکار مواجهه با بحرانها را تعیین کنید و در نهایت، بر مبنای این دستورکار وارد بدهبستان با گروههای سیاسی رقیب شوید. در ایران اما دولت وفاق شبیه یک شرکت سهامی متولد شد و اکنون پس از آنکه در عمل با لیست بلندبالای بحرانهای درهمتنیده کشور مواجه شده، لاجرم به دامن رقیبان سیاسی شریک در قدرت آویخته است. وفاق، دمیدن در شیپور ائتلاف سیاسی از سر گشاد آن است؛ از این شیپور صدایی در نخواهد آمد./ دنیای اقتصاد
👈برای خواندن ادامه یادداشت در سایت اتاق تهران روی لینک زیر بزنید:
https://news.tccim.ir/?79366
✍️نوید رئیسی، اقتصاددان
🔺«توسعه اقتصادی لزوما در گرو حکمرانی دموکراتیک نیست؛ گام نهادن در این مسیر نیازمند شکلگیری ائتلافی به اندازه کافی گسترده از جامعه و صاحبان قدرت با محوریت ایده توسعه است.» این عبارت، عصاره گفتمان جریان اصلاحطلبی در سالهای اخیر است؛ گفتمانی که پس از گذر از «روزنه» انتخابات مجلس دوازدهم توانست راه خود را در قالب کلید واژگان «دالان باریک» به رقابتهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز باز کند.
🔺«دالان باریک» نام کتابی است که در سال۲۰۱۹ توسط دو نوبلیست اقتصاد، دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون، به نگارش درآمد و پس از ترجمه به فارسی، بیش از متخصصان اقتصاد سیاسی، با استقبال شیفتگان نظریهپردازی در کشور مواجه شد. عنوان کتاب به این فرضیه اشاره دارد که تعادل قدرت مستلزم برقراری توازنی ظریف و شکننده در میانه رقابتهای جامعهای قدرتمند و دولتی توانمند است. ایده توانمندسازی دولت در این فرضیه همان زهدانی بود که نطفه «روزنهگشایی»، «وفاق» و سایر توجیههای نظری تلاش برای بازگشت به قدرت از آن زاده شد. شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ اما این جنس رقص نظری با قدرت، شباهتهایی با بتوارگی جامعه مدنی در نظریهپردازیهای دهه۱۳۷۰ دارد.
🔺پس از پیروزی غیرمنتظره محمد خاتمی در انتخابات ۲خرداد۱۳۷۶، روزنامهها، مجلات و با ورود اینترنت به کشور، صفحات مجازی با انبوهی از نظریههای رنگارنگ در مورد مردمسالاری و اولویت دموکراسی بر توسعه انباشته شد. شاید برای نسل امروز تصور اینکه زمانی جوانان برای خرید کتابهای مرتبط با دموکراسی و توسعه سیاسی از نمایشگاه کتاب در صف میایستادند، دشوار باشد. این تصویر اما برای اصلاحطلبان که خود زمانی نه چندان دور، در قالب چپهای خط امام، نهال انقلاب را در آشفته بازار اندیشه به ثمر رسانده بودند، تصویری آشنا بود.
🔺البته دیری نگذشت که آشکار شد در بر همان پاشنه سابق میگردد و نظریهپردازیهای وطنی همچنان فاقد ریشههای مستحکم در زمین واقعیتهای روز هستند. اصلاحطلبان که با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا، دولت را ساقط کرده بودند، در باد غرور حمایت اجتماعی، بهسادگی از یاد بردند که ساخت قدرت واقعی در قانون اساسی که خود بنیانگذارش بودهاند تا چه اندازه پیچیده است. شیفتگی به نظریهپردازیهای مستقل از واقعیت در دوره اصلاحات تا آنجا پیش رفت که مهمترین دستاورد آن دوره یعنی عملکرد مثبت اقتصادی بهعنوان پاشنه آشیل جریان اصلاحطلبی عمل کرد. این جهد نافرجام برای نظریهپردازی و بیتوجهی به واقعیتهای موجود همچنان دست از سر کشور بر نداشته است.
🔺بله، اصلاحطلبان درست میگویند: روند تجربههای جهانی نشان میدهد بین سهگانه مدرنیزاسیون بهعنوان یک دگردیسی اجتماعی، دموکراتیزاسیون بهعنوان فرآیندی سیاسی و توسعه اقتصادی هیچ رابطه ساده و سرراستی وجود ندارد. اما آیا ایران امروز پس از گذشت حدود ۱۲۰سال از مشروطه و طی فراز و نشیبهای بسیار در نیم قرن اخیر در نقطه صفر تاریخی خود ایستاده است که بتوان مستقل از مسیر طیشده و شرایط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی موجود برای آن نسخههای بلندمدت پیچید؟ ترجمه دالان باریک به ایده «وفاق جامعه و حکومت» و محور قرار دادن آن به مثابه یک دستورکار سیاسی، هیچ نسبت روشنی با وضعیت اجتماعی از یکسو و ساخت قدرت واقعی از سوی دیگر ندارد. آنچه موج آرای ۲۰میلیونی محمد خاتمی در ۲ خرداد ۱۳۷۶ را رقم زد، گفتمان حقمحوری بود که جامعه برخاسته از خاکستر جنگ بازتاب خواستهای خود را در آن مشاهده میکرد.
🔺گفتمان پدرانه وفاق اما نه تنها با صداهای شنیدهنشده جامعه امروز ایران فاصله بسیار دارد، بلکه با عدول از حقمحوری به لحاظ تاریخی نیز راوی عقبگردی تاسفبار است. مشابه این اعوجاج را میتوان در سویه دیگر ایده وفاق نیز مشاهده کرد. در اقتصاد سیاسی، اساسا مفهومی به نام وفاق وجود ندارد؛ وفاق در خوشبینانهترین خوانش، برداشتی واژگونه از تاکتیک شناخته شده ائتلاف سیاسی است. این تاکتیک البته در اقتصاد سیاسی چارچوبی نظاممند دارد: برای شکلگیری یک ائتلاف سیاسی شما باید ابتدا لیستی از بحرانهای موجود و اولویتبندی آنها داشته باشید. سپس بر اساس این اولویتبندی، دستورکار مواجهه با بحرانها را تعیین کنید و در نهایت، بر مبنای این دستورکار وارد بدهبستان با گروههای سیاسی رقیب شوید. در ایران اما دولت وفاق شبیه یک شرکت سهامی متولد شد و اکنون پس از آنکه در عمل با لیست بلندبالای بحرانهای درهمتنیده کشور مواجه شده، لاجرم به دامن رقیبان سیاسی شریک در قدرت آویخته است. وفاق، دمیدن در شیپور ائتلاف سیاسی از سر گشاد آن است؛ از این شیپور صدایی در نخواهد آمد./ دنیای اقتصاد
👈برای خواندن ادامه یادداشت در سایت اتاق تهران روی لینک زیر بزنید:
https://news.tccim.ir/?79366