عباس وریج کاظمی pinned «🔸معرفی کتابهای مقدماتی جامعهشناسی ▶️عباس کاظمی https://www.tg-me.com/Varijkazemi ✅پیش از این دوستانی درخواست داشتند تا فهرستی از کتب آشنایی با جامعهشناسی را در شبکههای اجتماعی منتشر کنم. اکنون همزمان با برگزاری درسگفتارهایجامعهشناسی فرصتی دست داد تا آنها…»
سیرایت میلز:
روانشناسان و روانکاوان، غالبا به ما میگویند که بیقراری و نگرانی مردم علل روانی، و شخصی داشتهاست و به همین دلیل است که افراد از بیان علل گرافتاریهای خود عاجزند. ولی حقیقت این است که... علل گرفتاریهای مردم در بطن نیروهای متمرد جامعه معاصر،، شیوه بیگانه کننده و غیرانسانی تولید، اقتدار و حاکمیت خبرگان و خلاصه سلسله مراتب بینالمللی(نهفته) است. کوتاه سخن اینکه، علل بدبختیهای مردم در دگرگونیهای طبیعت بشر و در شرایط اجتماعی او قرار دارد.
منبع: بینش جامعهشناختی، ترجمه عبدالمعبود انصاری، ۱۳۷۰، ص ۲۸
@varijkazemi
روانشناسان و روانکاوان، غالبا به ما میگویند که بیقراری و نگرانی مردم علل روانی، و شخصی داشتهاست و به همین دلیل است که افراد از بیان علل گرافتاریهای خود عاجزند. ولی حقیقت این است که... علل گرفتاریهای مردم در بطن نیروهای متمرد جامعه معاصر،، شیوه بیگانه کننده و غیرانسانی تولید، اقتدار و حاکمیت خبرگان و خلاصه سلسله مراتب بینالمللی(نهفته) است. کوتاه سخن اینکه، علل بدبختیهای مردم در دگرگونیهای طبیعت بشر و در شرایط اجتماعی او قرار دارد.
منبع: بینش جامعهشناختی، ترجمه عبدالمعبود انصاری، ۱۳۷۰، ص ۲۸
@varijkazemi
✅چرا در نهایت، ناامید نیستم
عباس کاظمی
🔷دیروز در کافه امجدیه، بعد از سخنرانی در موزهی عکسخانه شهر، دوستی که برای اولین بار با او ملاقات میکردم پرسشی برای من طرح کرد:
"شما به عنوان جامعهشناس، خسته و ناامید نمیشوید؟چطور علیرغم تنگناهای هر روز گسترشیابنده که برای همه ما مردم، ایجاد میشودهنوز میتواند کار کنید؟ .. چرا مهاجرت نکردید؟"
چنین دست پرسشهایی تقریبا اغلب برای ما طرح میشود، و هر بار پاسخ بدانها باید به نحو جدیدی صورتبندی شود.
ضمن روشن کردن این نکته که من نیز احساس ناامیدی را در برهههایی تجربه میکنم ، به ایشان دو پاسخ دادم که هریک به تنهایی جای بحث و بسط بیشتری دارد اما خلاصه آن را اینجا بیان میکنم.
🔷سادهترین پاسخ که به تجربه شخصی خودم بر میگردد این است که من دلخوشم به شبکهروابطی که در آن قرار دارم و پیوندهای اجتماعی که درون آن خودم را پیدا میکنم. به معنایی دیگر من ادمهایی که در اطرافم هستند را دوست دارم و به واسطه ارتباط با آنها سختیها و مشکلات برای من آسان میشود. مهمترین مشکل مهاجرت برای من میانسال، ویران کردن پیوندهایی است که ظرف چند دهه برای من فراهم شده و رفتن به جایی که به لحاظ ارتباط برای من برهوت است.تنها این نیست که من در شبکه پیوندها از زندگی رضایتی نسبی کسب میکنم فکر میکنم که درون این شبکه نیز تاثیرگذارم و از اینکه میتوانم بر محیط اطراف تاثیر بگذارم از چرخه ناامیدی فاصله میگیرم.
🔷دوم، از نگاه جامعهشناسانه همه پدیدهها را در بستر وسیعتر تاریخی و کلان باید دید. به این معنا ناامیدی وقتی است که من نوک دماغ خودم را ببینم و تصور کنم که تغییرات مطلوب امری دفعی است که در زمان و مکان مشخصی رخ خواهد داد. اگر جامعه ایران و تلاش برای تغییرات مطلوب(به تعبیری فرایند مدرن و دموکراتیک شدن) را در یک افق وسیعتر ببینیم که از مشروطه آغاز شده و قرار است حداقل یک سده دیگر ادامه یابد آن وقت هرگونه کوشش و تلاش در مقاطع تاریخیای که تجربه میکنیم را تنها باید بخش کوچکی از فرایند بزرگتر دید. بدین معنا هر جنبش اجتماعی پس از مشروطه صرفا بخشی از همان خواست و حرکت نخستین است که هنوز کامل نشدهاست در این صورت انتظارم را از مفهوم "تغییر"، باید به سطح "تحول" ارتقا دهم! (تغییر جزئی است و تحول کلانتر و زمانبرتر است)من به عنوان عضوی از جامعه میتوانم آجر یا آجرهایی را بر بنای این "جامعه در حال ساخت" بیفزایم،میتوانم صرفا نظاره کنم و میتوانم به کل ناامیدانه هرگونه تلاش برای بهبود جامعه را رها کنم.
🔸خلاصه کنم، من دوست دارم آن فردی باشم که تلاش میکند بخش کوچک و ناچیزی(ناچیز به معنای بیاهمیت نیست) از تغییرات بزرگتری باشد که ممکن است یکی دو قرن به درازا بکشد. قرار نیست شگفتی بیافرینیم قرار است بخشی از شگفتی در حال خلق، در جامعه باشیم.
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
#ناامیدی #امید #یاد_داشت
@varijkazemi
عباس کاظمی
🔷دیروز در کافه امجدیه، بعد از سخنرانی در موزهی عکسخانه شهر، دوستی که برای اولین بار با او ملاقات میکردم پرسشی برای من طرح کرد:
"شما به عنوان جامعهشناس، خسته و ناامید نمیشوید؟چطور علیرغم تنگناهای هر روز گسترشیابنده که برای همه ما مردم، ایجاد میشودهنوز میتواند کار کنید؟ .. چرا مهاجرت نکردید؟"
چنین دست پرسشهایی تقریبا اغلب برای ما طرح میشود، و هر بار پاسخ بدانها باید به نحو جدیدی صورتبندی شود.
ضمن روشن کردن این نکته که من نیز احساس ناامیدی را در برهههایی تجربه میکنم ، به ایشان دو پاسخ دادم که هریک به تنهایی جای بحث و بسط بیشتری دارد اما خلاصه آن را اینجا بیان میکنم.
🔷سادهترین پاسخ که به تجربه شخصی خودم بر میگردد این است که من دلخوشم به شبکهروابطی که در آن قرار دارم و پیوندهای اجتماعی که درون آن خودم را پیدا میکنم. به معنایی دیگر من ادمهایی که در اطرافم هستند را دوست دارم و به واسطه ارتباط با آنها سختیها و مشکلات برای من آسان میشود. مهمترین مشکل مهاجرت برای من میانسال، ویران کردن پیوندهایی است که ظرف چند دهه برای من فراهم شده و رفتن به جایی که به لحاظ ارتباط برای من برهوت است.تنها این نیست که من در شبکه پیوندها از زندگی رضایتی نسبی کسب میکنم فکر میکنم که درون این شبکه نیز تاثیرگذارم و از اینکه میتوانم بر محیط اطراف تاثیر بگذارم از چرخه ناامیدی فاصله میگیرم.
🔷دوم، از نگاه جامعهشناسانه همه پدیدهها را در بستر وسیعتر تاریخی و کلان باید دید. به این معنا ناامیدی وقتی است که من نوک دماغ خودم را ببینم و تصور کنم که تغییرات مطلوب امری دفعی است که در زمان و مکان مشخصی رخ خواهد داد. اگر جامعه ایران و تلاش برای تغییرات مطلوب(به تعبیری فرایند مدرن و دموکراتیک شدن) را در یک افق وسیعتر ببینیم که از مشروطه آغاز شده و قرار است حداقل یک سده دیگر ادامه یابد آن وقت هرگونه کوشش و تلاش در مقاطع تاریخیای که تجربه میکنیم را تنها باید بخش کوچکی از فرایند بزرگتر دید. بدین معنا هر جنبش اجتماعی پس از مشروطه صرفا بخشی از همان خواست و حرکت نخستین است که هنوز کامل نشدهاست در این صورت انتظارم را از مفهوم "تغییر"، باید به سطح "تحول" ارتقا دهم! (تغییر جزئی است و تحول کلانتر و زمانبرتر است)من به عنوان عضوی از جامعه میتوانم آجر یا آجرهایی را بر بنای این "جامعه در حال ساخت" بیفزایم،میتوانم صرفا نظاره کنم و میتوانم به کل ناامیدانه هرگونه تلاش برای بهبود جامعه را رها کنم.
🔸خلاصه کنم، من دوست دارم آن فردی باشم که تلاش میکند بخش کوچک و ناچیزی(ناچیز به معنای بیاهمیت نیست) از تغییرات بزرگتری باشد که ممکن است یکی دو قرن به درازا بکشد. قرار نیست شگفتی بیافرینیم قرار است بخشی از شگفتی در حال خلق، در جامعه باشیم.
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
#ناامیدی #امید #یاد_داشت
@varijkazemi
گفتگوی عباس کاظمی با «آگاهان اجتماعی» (صاحبان مشاغل و کسبوکار که با مردم جامعه ارتباط روزمره و بلاواسطه دارند) در اندیشه پویا ۸۴ .
📚میزگردی با حضور «آگاهان اجتماعی» (صاحبان مشاغل و کسبوکار که با مردم جامعه ارتباط روزمره و بلاواسطه دارند) در اندیشه پویا ۸۴ برگزار شد.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📚میزگردی با حضور «آگاهان اجتماعی» (صاحبان مشاغل و کسبوکار که با مردم جامعه ارتباط روزمره و بلاواسطه دارند) در اندیشه پویا ۸۴ برگزار شد.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍چند درصد در مقابل همهی جامعه📍
در نتیجهی بههم ریختگی سامان اجتماعی جامعه و گسترش شکاف اقتصادی و اجتماعی، «جامعهای چند درصدی» شکل گرفته که از کلیت جامعه جدا شده است. در حالی که طبقهی متوسط هر روز ضعیفتر میشود و ناتوان از مصرف و خرید و سفر، دلمشغول نیازهای ضروری زندگی خود مانند اجارهی مسکن، خوراک، دغدغه شغل و یا هزینهی تحصیل فرزندان است، لایهی «چند درصدی جامعه» بینیاز از هر گونه نگرانی، سفر و مسکن را به پدیدهای لاکچری تبدیل کرده و درگیر «مشاغل چرند و پرند» شده است. دیوید گریبر در کتاب شغلهای چرند و پرند به مشاغل غیرمفید و غیرضروریای اشاره میکند که کار خاصی در آنها برای جامعه انجام نمیشود، اما آدمها در آن شغلها از تشخص لازم برخوردار میشوند و مانند انسانهایی موفق عمل میکنند. برخی کافهها و رستورانها و مزونهایی که خانوادههای پولدار برای فرزندان خود راهاندازی میکنند تا مشغول کاری باشند یا وانمود کنند کاری انجام میدهند، و به سودآوری و درآمد متکی نیست، نمونهی این مشاغل چرند و پرند هستند؛ شکلی از سبک زندگیِ مرتبط با کار که کار و فراغت در آن درهم تنیده شده است. از سویی دیگر، ما با مشاغل خدماتی دونپایه و طیف وسیعی از مشاغل بیثبات و ناپایداری روبروییم که بیخاصیتاند چون برای تأمین معاش ناکافیاند اما طبقات متوسط پایین و فرودستان اجتماعی برای ادامه حیات، ناچار به انجام آنها هستند. شکاف میان این دو شکل از مشاغل نشاندهندهی عمق تضادی است که میان طبقات برخوردار و طیف گستردهی محروم از زندگی معمولی جاری است. درحالیکه مدیران و مسئولان سیاسی جامعه فرصت یا توان فکرکردن به این قبیل تضادهای اجتماعی را ندارند، برای مردم عادی وجود این قبیل تضادها، روشن و مبرهن است.
⚡️از متن مؤخرهای که عباس کاظمی بر میزگردی که با حضور «آگاهان اجتماعی» (صاحبان کسبوکار که رابطهی مستقیم با مردم جامعه دارند) در اندیشه پویا برگزار شد، نوشته است.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
در نتیجهی بههم ریختگی سامان اجتماعی جامعه و گسترش شکاف اقتصادی و اجتماعی، «جامعهای چند درصدی» شکل گرفته که از کلیت جامعه جدا شده است. در حالی که طبقهی متوسط هر روز ضعیفتر میشود و ناتوان از مصرف و خرید و سفر، دلمشغول نیازهای ضروری زندگی خود مانند اجارهی مسکن، خوراک، دغدغه شغل و یا هزینهی تحصیل فرزندان است، لایهی «چند درصدی جامعه» بینیاز از هر گونه نگرانی، سفر و مسکن را به پدیدهای لاکچری تبدیل کرده و درگیر «مشاغل چرند و پرند» شده است. دیوید گریبر در کتاب شغلهای چرند و پرند به مشاغل غیرمفید و غیرضروریای اشاره میکند که کار خاصی در آنها برای جامعه انجام نمیشود، اما آدمها در آن شغلها از تشخص لازم برخوردار میشوند و مانند انسانهایی موفق عمل میکنند. برخی کافهها و رستورانها و مزونهایی که خانوادههای پولدار برای فرزندان خود راهاندازی میکنند تا مشغول کاری باشند یا وانمود کنند کاری انجام میدهند، و به سودآوری و درآمد متکی نیست، نمونهی این مشاغل چرند و پرند هستند؛ شکلی از سبک زندگیِ مرتبط با کار که کار و فراغت در آن درهم تنیده شده است. از سویی دیگر، ما با مشاغل خدماتی دونپایه و طیف وسیعی از مشاغل بیثبات و ناپایداری روبروییم که بیخاصیتاند چون برای تأمین معاش ناکافیاند اما طبقات متوسط پایین و فرودستان اجتماعی برای ادامه حیات، ناچار به انجام آنها هستند. شکاف میان این دو شکل از مشاغل نشاندهندهی عمق تضادی است که میان طبقات برخوردار و طیف گستردهی محروم از زندگی معمولی جاری است. درحالیکه مدیران و مسئولان سیاسی جامعه فرصت یا توان فکرکردن به این قبیل تضادهای اجتماعی را ندارند، برای مردم عادی وجود این قبیل تضادها، روشن و مبرهن است.
⚡️از متن مؤخرهای که عباس کاظمی بر میزگردی که با حضور «آگاهان اجتماعی» (صاحبان کسبوکار که رابطهی مستقیم با مردم جامعه دارند) در اندیشه پویا برگزار شد، نوشته است.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
Forwarded from رسانه، فرهنگ - نشانه (Amin)
🎙 جامعهشناسی چیست؟
💡 یکی از سوالات پرتکراری که زیاد از ما پرسیده میشود، این هست که جامعهشناسی چیست؟ شاید در این پست، جواب سوالتون رو بگیرید.
🔸 پادکست Epitome Books که به خلاصه کردن کتابها میپردازد، در قسمت ۲۴م خود، کتاب «جامعهشناسیِ» استیو بروس با ترجمه بهرنگ صدیقی را انتخاب کردهاست.
🔹طبق گفته گوینده پادکست، من قبل خوندن این کتاب فک میکردم جامعهشناسی رشتهایه که میاد با بررسی معضلات اجتماعی واسه این معضلات راهحل پیدا میکنه، خصوصا وقتی زندگی مارکس رو میخوندم به این نتیجه رسیدم که این آدم درد جامعه داشت و واسه همین رفت سراغ مطالعه جامعه و شد یکی از پایهگذارای علم جامعهشناسی مدرن. نویسنده کتاب هم میگه اکثر دانشجوهای جامعهشناسی هم با همین تصور اومدن این رشته رو بخونن چون دنبال اینن که معضلات جامعهشون رو حل کنن، اما نویسنده کتاب میگه این تصور اشتباهه و در قالب ۵ فصل به ما نشون میده که جامعهشناسی چیه و دنبال چه چیزی باید باشه.
📌 همچنین در سوندکلود یا دیگر برنامههای پادکست Epitome Books رو جستوجو کنید، اونو پیدا میکنید.
✋🏻 این پادکست، مناسب دانشجویان ابتدای راه جامعهشناسی و همچنین دوستانی است که به این حوزه علاقه دارند و اطلاعات زیادی در مورد آن ندارند.
🆔 @irCDS
💡 یکی از سوالات پرتکراری که زیاد از ما پرسیده میشود، این هست که جامعهشناسی چیست؟ شاید در این پست، جواب سوالتون رو بگیرید.
🔸 پادکست Epitome Books که به خلاصه کردن کتابها میپردازد، در قسمت ۲۴م خود، کتاب «جامعهشناسیِ» استیو بروس با ترجمه بهرنگ صدیقی را انتخاب کردهاست.
🔹طبق گفته گوینده پادکست، من قبل خوندن این کتاب فک میکردم جامعهشناسی رشتهایه که میاد با بررسی معضلات اجتماعی واسه این معضلات راهحل پیدا میکنه، خصوصا وقتی زندگی مارکس رو میخوندم به این نتیجه رسیدم که این آدم درد جامعه داشت و واسه همین رفت سراغ مطالعه جامعه و شد یکی از پایهگذارای علم جامعهشناسی مدرن. نویسنده کتاب هم میگه اکثر دانشجوهای جامعهشناسی هم با همین تصور اومدن این رشته رو بخونن چون دنبال اینن که معضلات جامعهشون رو حل کنن، اما نویسنده کتاب میگه این تصور اشتباهه و در قالب ۵ فصل به ما نشون میده که جامعهشناسی چیه و دنبال چه چیزی باید باشه.
📌 همچنین در سوندکلود یا دیگر برنامههای پادکست Epitome Books رو جستوجو کنید، اونو پیدا میکنید.
✋🏻 این پادکست، مناسب دانشجویان ابتدای راه جامعهشناسی و همچنین دوستانی است که به این حوزه علاقه دارند و اطلاعات زیادی در مورد آن ندارند.
🆔 @irCDS
Telegram
attach 📎
عباس وریج کاظمی
🎙 جامعهشناسی چیست؟ 💡 یکی از سوالات پرتکراری که زیاد از ما پرسیده میشود، این هست که جامعهشناسی چیست؟ شاید در این پست، جواب سوالتون رو بگیرید. 🔸 پادکست Epitome Books که به خلاصه کردن کتابها میپردازد، در قسمت ۲۴م خود، کتاب «جامعهشناسیِ» استیو بروس…
برای افرادی که هیچ کتاب جامعهشناسی نخواندند و برای افرادی که کلا کتاب دانشگاهی نمیخوانند توصیهمیکنم حداقع در ماشین یا مترو . ... این پادکست رو گوش کنند. ضرر نمیکنند
پیتر برگر:
اخترشناس در کهکشانهای دورافتاده زندگی نمیکند،و فیزیکدان هستهای میتواند در بیرون از آزمایشگاه ،بدون اندیشیدن درباره درون اتم،بخورد و بخندد،ازدواج کند و رای بدهد. زمینشناس تنها در زمانهای مناسب، سنگها را میکاود،و زبانشناس(آمریکایی) به زبان انگلیسی با زنش صحبت می کند( و نه زبانهای خارجی که بلد هست). اما جامعهشناس در جامعه زندگی میکند، چه در سر کار و چه در بیرون از آن. زندگی او ناگزیر بخشی از موضوع پژوهش است. ص ۳۶.
دلبستگی به جامعهشناسی، بیشتر به دلباختن میماند، دیدگاه جامعهشناسی بیشتر مانند خورهای است که به جان آدمی میافتد و بارها و بارها او را بیمهابا به سوی پرسشهایی بیهمتا میراند. بنابراین، مبانی جامعهشناسی دعوت به نوع ویژهای از شور و عشق است.... [اما]کسانی که از نوآرویهای تکاندهنده میپرهیزند.... باید از جامعهشناسی دور بمانند زیرا جامعهشناسی برای آنان ناخوشایند خواهد بود. ص ۳۹
@varijkazemi
منبع: پیتربرگر، دعوت به جامعهشناسی،نگاهی انسانگرایانه، ترجمه رضا فاضل، نشر ثالث.
#جامعه_شناسی
اخترشناس در کهکشانهای دورافتاده زندگی نمیکند،و فیزیکدان هستهای میتواند در بیرون از آزمایشگاه ،بدون اندیشیدن درباره درون اتم،بخورد و بخندد،ازدواج کند و رای بدهد. زمینشناس تنها در زمانهای مناسب، سنگها را میکاود،و زبانشناس(آمریکایی) به زبان انگلیسی با زنش صحبت می کند( و نه زبانهای خارجی که بلد هست). اما جامعهشناس در جامعه زندگی میکند، چه در سر کار و چه در بیرون از آن. زندگی او ناگزیر بخشی از موضوع پژوهش است. ص ۳۶.
دلبستگی به جامعهشناسی، بیشتر به دلباختن میماند، دیدگاه جامعهشناسی بیشتر مانند خورهای است که به جان آدمی میافتد و بارها و بارها او را بیمهابا به سوی پرسشهایی بیهمتا میراند. بنابراین، مبانی جامعهشناسی دعوت به نوع ویژهای از شور و عشق است.... [اما]کسانی که از نوآرویهای تکاندهنده میپرهیزند.... باید از جامعهشناسی دور بمانند زیرا جامعهشناسی برای آنان ناخوشایند خواهد بود. ص ۳۹
@varijkazemi
منبع: پیتربرگر، دعوت به جامعهشناسی،نگاهی انسانگرایانه، ترجمه رضا فاضل، نشر ثالث.
#جامعه_شناسی
Forwarded from برخط بوک
منتشر شد:
#تاریخ_مختصر_برابری
اثر #توماس_پیکتی
مترجم: آرش موسوی
انتشارات کتابستان برخط
چاپ اول 1402
290 صفحه
قیمت:210000 168,000 ت
این کتاب تاریخچهای تطبیقی از نابرابریهای طبقات اجتماعی در جوامع بشری یا بهتر است بگوییم، تاریخچهای از برابری ارائه میدهد، زیرا همانطورکه در ادامه خواهیم دید، در طول تاریخ، جنبشی دیرپا در سودای برابری بیشترِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وجود داشته است.
البته که این تاریخ، مسالمتآمیز و تکخطی هم نیست. شورشها و انقلابها، منازعات اجتماعی و بحرانهای مختلفی که قرار است بررسی شوند نقش اساسی در تاریخِ برابری ایفا میکنند. همچنین، این تاریخ در مقاطع مختلف، مراحل متعددی از پسرفت و درونگرایی هویتطلبانه را از سر گذرانده است...
لینک سفارش
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
#تاریخ_مختصر_برابری
اثر #توماس_پیکتی
مترجم: آرش موسوی
انتشارات کتابستان برخط
چاپ اول 1402
290 صفحه
قیمت:
این کتاب تاریخچهای تطبیقی از نابرابریهای طبقات اجتماعی در جوامع بشری یا بهتر است بگوییم، تاریخچهای از برابری ارائه میدهد، زیرا همانطورکه در ادامه خواهیم دید، در طول تاریخ، جنبشی دیرپا در سودای برابری بیشترِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وجود داشته است.
البته که این تاریخ، مسالمتآمیز و تکخطی هم نیست. شورشها و انقلابها، منازعات اجتماعی و بحرانهای مختلفی که قرار است بررسی شوند نقش اساسی در تاریخِ برابری ایفا میکنند. همچنین، این تاریخ در مقاطع مختلف، مراحل متعددی از پسرفت و درونگرایی هویتطلبانه را از سر گذرانده است...
لینک سفارش
📚برخطبوک👇
🆔 @BarkhatBook
#انجمن_ایرانی_مطالعات_فرهنگی_و_ارتباطات دومین همایش جنبشهای اجتماعی، رسانهها و فرهنگ را در تیرماه ۱۴۰۲ برگزار میکند.
در این همایش موضوعاتی با محورهای ذیل :
۱.زنان و تحولات فرهنگی
۲.چالشهای مرجعیت رسانهای
۳.سیاستهای فرهنگی و زمینههای شکلگیری جنبشهای اجتماعی
۴.خیابان به مثابه رسانه
۵.تغییرات فرهنگی و ارزشهای بیننسلی
۶.فضای مجازی و جنبشهای اجتماعی
۷.هنر و جنبشهای اجتماعی
۸.هویت، قومیت و جنبشهای اجتماعی
مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
این همایش با حضور استادان، محققان و صاحبنظران ارتباطات و مطالعات فرهنگی برگزار میشود.
علاقمندان برای ارسال مقاله میتوانند با توجه به عناوین محورهای همایش تا زمان تعیینشده مقالههای خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال نمایند:
[email protected]
واتس اپ انجمن 09386560354 پاسخگوی سوالات پژوهشگران محترم است.
⭕️تاریخ برگزاری همایش: تیر ۱۴۰۲
⭕️مهلت ارسال چکیده مقالهها: ۱۰ تیر ۱۴۰۲
(چکیدههای ارسالی: بین ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه)
⭕️توجه: زمان ارسال اصل مقالهها بعد از برگزاری همایش: ۲۰ شهریور
🆔 @irancsca
در این همایش موضوعاتی با محورهای ذیل :
۱.زنان و تحولات فرهنگی
۲.چالشهای مرجعیت رسانهای
۳.سیاستهای فرهنگی و زمینههای شکلگیری جنبشهای اجتماعی
۴.خیابان به مثابه رسانه
۵.تغییرات فرهنگی و ارزشهای بیننسلی
۶.فضای مجازی و جنبشهای اجتماعی
۷.هنر و جنبشهای اجتماعی
۸.هویت، قومیت و جنبشهای اجتماعی
مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
این همایش با حضور استادان، محققان و صاحبنظران ارتباطات و مطالعات فرهنگی برگزار میشود.
علاقمندان برای ارسال مقاله میتوانند با توجه به عناوین محورهای همایش تا زمان تعیینشده مقالههای خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال نمایند:
[email protected]
واتس اپ انجمن 09386560354 پاسخگوی سوالات پژوهشگران محترم است.
⭕️تاریخ برگزاری همایش: تیر ۱۴۰۲
⭕️مهلت ارسال چکیده مقالهها: ۱۰ تیر ۱۴۰۲
(چکیدههای ارسالی: بین ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه)
⭕️توجه: زمان ارسال اصل مقالهها بعد از برگزاری همایش: ۲۰ شهریور
🆔 @irancsca
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عباس کاظمی:
@varijkazemi
✅ پیتر برگر،جامعهشناس اتریشی_آمریکایی شرح میدهد که چگونه به شکل اتفاقی جامعهشناس شده است. مهاجر جوانی که در نتیجهی جنگ جهانی در سال ۱۹۴۶ در سن ۱۷ سالگی به آمریکا میآید به منظور آشنایی با جامعهی آمریکا در کلاس جامعهشناسی، شرکت میکند و با خواندن رمانهای بالزاک، شیوه نگاه به جامعه از درون و از "چشم دیگر مردمان" او را به جامعهشناسی علاقمند میکند.
🔷در ابن کلیپ برای شرح کتاب خواندنی"ماجراهای یک جامعهشناس تصادفی"، با یک جوک شروع میکند . چرا جوک؟ چون میخواهد نشان دهد که جامعهشناسی نوعی سرگرمی است در عینحال که شوکآور است، پیچیده است اما کسالت آور نیست. این شبیه طنز است اگر فکر کنیم نتیجه بسیاری از کنشهای ما چیزی میشود که ما در عمل نمیخواستیم با آن روبرو شویم. گاهی شوکآور است وقتی میبینیم فرهنگها اینقدر با یکدیگر متفاوتاند، ناراحتکنندهاست وقتی میفهمیم اغلب، زندگیمان به طور اجتماعی ساخته میشوند و اراده فردی آنچنانکه فکر میکنیم در سرنوشت ما(چیزی که هستیم،رشتهی تحصیلی که درس میخوانیم یا شغلی که بدان مشغولیم) نقش چندانی ندارد.
#جامعه_شناسی
@varijkazemi
@varijkazemi
✅ پیتر برگر،جامعهشناس اتریشی_آمریکایی شرح میدهد که چگونه به شکل اتفاقی جامعهشناس شده است. مهاجر جوانی که در نتیجهی جنگ جهانی در سال ۱۹۴۶ در سن ۱۷ سالگی به آمریکا میآید به منظور آشنایی با جامعهی آمریکا در کلاس جامعهشناسی، شرکت میکند و با خواندن رمانهای بالزاک، شیوه نگاه به جامعه از درون و از "چشم دیگر مردمان" او را به جامعهشناسی علاقمند میکند.
🔷در ابن کلیپ برای شرح کتاب خواندنی"ماجراهای یک جامعهشناس تصادفی"، با یک جوک شروع میکند . چرا جوک؟ چون میخواهد نشان دهد که جامعهشناسی نوعی سرگرمی است در عینحال که شوکآور است، پیچیده است اما کسالت آور نیست. این شبیه طنز است اگر فکر کنیم نتیجه بسیاری از کنشهای ما چیزی میشود که ما در عمل نمیخواستیم با آن روبرو شویم. گاهی شوکآور است وقتی میبینیم فرهنگها اینقدر با یکدیگر متفاوتاند، ناراحتکنندهاست وقتی میفهمیم اغلب، زندگیمان به طور اجتماعی ساخته میشوند و اراده فردی آنچنانکه فکر میکنیم در سرنوشت ما(چیزی که هستیم،رشتهی تحصیلی که درس میخوانیم یا شغلی که بدان مشغولیم) نقش چندانی ندارد.
#جامعه_شناسی
@varijkazemi
Forwarded from کانال خبری بامدادنو
🔴 پایان همکاری آرمین امیر با دانشگاه علامهطباطبایی
🔸 فرآیند فشار و تهدید اساتید جوان پایان ندارد. این بار این فرآیند گریبان آرمین امیر را گرفته است.
🔸 استاد جوان دانشگاه علامهطباطبایی. متنی که او در اینستاگرام خود منتشر کرده است حکایت از پایان همکاری او با دانشگاه علامه دارد.
🔸 او نوشت: امروز آخرین امتحان دوران شغلیام در دانشگاه علامه را برگزار کردم، امتحان درس جامعه و سیاست. تلاش کردم در این نیمسال این مسئله را با دانشجویان خوب رشتۀ علوم سیاسی طرح کنم: که اقتضائات سیاستورزی در جامعۀ امروز ایران چیست. و مهمترین پرسش امروزم از دانشجویان: آیا ایران جامعهای مدرن است و باید طبق قواعد جامعۀ مدرن اداره شود یا ماجرا شکل دیگری دارد؟
🔸 چندماهی است احساس میکنم عمر اثرگذاریام در دانشگاه علامه به پایان رسیده. از نظر حرفهای باید بگویم نه دانشگاه از من راضی است و نه من از دانشگاه. پروژههای شخصیام در قالب دانشگاه علامه جلو نمیرود.
🔸 سخت بود این تصمیم، و دو سال طول کشید. الان میدانم ماندن در دستگاه دولتی که اهمیتی به مطالبات مردم نمیدهد، تکثر انسانی را به رسمیت نمیشناسد و حلقۀ خود را هر روز بستهتر میکند با روحیات و آرمانهایی که به خاطرشان مسیر خود را از مهندسی به علوم انسانی تغییر دادم قرابتی ندارد.
🔸 از دو سال پیش که گفتم کاندیداهای تأیید صلاحیتشدۀ شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری هیچیک توان حل مسائل امروز ایران را ندارند، در دانشگاه بسیار تحت فشار قرار گرفتم، تهدید به اخراج شدم و پیشنهاد دادند استعفا دهم.
🔸 قرارداد دو سال قبلم ده و نیم ماه دیرتر و با مشقت تمدید شد. قرارداد پارسالم هنوز تمدید نشده، نزدیک ده ماه است بدون قرارداد کار میکنم و حقوقم را طبق اشل فروردین پارسال میگیرم.
همواره به سکوت توصیه میشوم، در زمانهای که هنگام گفتن است. در دانشگاه علامه «سیاسیترین استاد» خوانده میشوم در حالی که تصویر خودم از خودم این نیست. برعکس، فکر میکنم خیلی کم و ناکافی سیاسیام.
دلایل خیلی زیادی برای ترک دانشگاه علامه دارم، که در فرصتی بازگو خواهم کرد.
🔸 عجالتا این فرصت را برای تشکر از دانشجویان بیدار علامه و همکارانی که شش سال در کنارشان بودم، به ویژه عزیزانی که در استخدام من و اخراجنشدنم تاکنون تلاش کردند و هزینه هم دادند، مغتنم میشمرم. امیدوارم روزی در دانشگاهی که دانش و تکثر را ارج میدهد باز شماها را ببینم.
❇️ @baamdadeno
🔸 فرآیند فشار و تهدید اساتید جوان پایان ندارد. این بار این فرآیند گریبان آرمین امیر را گرفته است.
🔸 استاد جوان دانشگاه علامهطباطبایی. متنی که او در اینستاگرام خود منتشر کرده است حکایت از پایان همکاری او با دانشگاه علامه دارد.
🔸 او نوشت: امروز آخرین امتحان دوران شغلیام در دانشگاه علامه را برگزار کردم، امتحان درس جامعه و سیاست. تلاش کردم در این نیمسال این مسئله را با دانشجویان خوب رشتۀ علوم سیاسی طرح کنم: که اقتضائات سیاستورزی در جامعۀ امروز ایران چیست. و مهمترین پرسش امروزم از دانشجویان: آیا ایران جامعهای مدرن است و باید طبق قواعد جامعۀ مدرن اداره شود یا ماجرا شکل دیگری دارد؟
🔸 چندماهی است احساس میکنم عمر اثرگذاریام در دانشگاه علامه به پایان رسیده. از نظر حرفهای باید بگویم نه دانشگاه از من راضی است و نه من از دانشگاه. پروژههای شخصیام در قالب دانشگاه علامه جلو نمیرود.
🔸 سخت بود این تصمیم، و دو سال طول کشید. الان میدانم ماندن در دستگاه دولتی که اهمیتی به مطالبات مردم نمیدهد، تکثر انسانی را به رسمیت نمیشناسد و حلقۀ خود را هر روز بستهتر میکند با روحیات و آرمانهایی که به خاطرشان مسیر خود را از مهندسی به علوم انسانی تغییر دادم قرابتی ندارد.
🔸 از دو سال پیش که گفتم کاندیداهای تأیید صلاحیتشدۀ شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری هیچیک توان حل مسائل امروز ایران را ندارند، در دانشگاه بسیار تحت فشار قرار گرفتم، تهدید به اخراج شدم و پیشنهاد دادند استعفا دهم.
🔸 قرارداد دو سال قبلم ده و نیم ماه دیرتر و با مشقت تمدید شد. قرارداد پارسالم هنوز تمدید نشده، نزدیک ده ماه است بدون قرارداد کار میکنم و حقوقم را طبق اشل فروردین پارسال میگیرم.
همواره به سکوت توصیه میشوم، در زمانهای که هنگام گفتن است. در دانشگاه علامه «سیاسیترین استاد» خوانده میشوم در حالی که تصویر خودم از خودم این نیست. برعکس، فکر میکنم خیلی کم و ناکافی سیاسیام.
دلایل خیلی زیادی برای ترک دانشگاه علامه دارم، که در فرصتی بازگو خواهم کرد.
🔸 عجالتا این فرصت را برای تشکر از دانشجویان بیدار علامه و همکارانی که شش سال در کنارشان بودم، به ویژه عزیزانی که در استخدام من و اخراجنشدنم تاکنون تلاش کردند و هزینه هم دادند، مغتنم میشمرم. امیدوارم روزی در دانشگاهی که دانش و تکثر را ارج میدهد باز شماها را ببینم.
❇️ @baamdadeno
Forwarded from mohammad Hashemi
از شوربختی های این نسل غیرشورشی
محمدهاشمی
(مدرس دانشگاه و پژوهشگر هنرهای دراماتیک،
دکترای تخصصی فلسفه هنر از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات)
دکتر عباس کاظمی دوره ای درخشان در مدرسه تهران برگزار می کنند که در آن، هر جلسه یک جامعه شناس بسیار مهم به همراه مهم ترین مباحث یکی از کتاب های ایشان را به شرح و بحث می گذارند. آنچه در این کتاب ها و دیدگاه های جامعه شناسان مطرح می شود، بسیار متناسب با حال و روزی است که ما امروز، در جامعه ی خود سراغ داریم.
در جلسه ی این هفته، ایشان کتاب دعوت به جامعه شناسی پیتر برگر را معرفی کردند.
به خاطر اینکه خودم چندین ترم است در دانشگاه های هنری (عمدتا، سینما و تئاتر) ، جامعه شناسی تدریس می کنم و اکنون، درگیر این شده بودم که با توجه به تحولات جامعه ما در کلاس جامعه شناسی چه باید گفت، در این کلاس ها شرکت کردم و واقعا طی این کلاس ها آنچه دارم از جامعه شناسی فهم می کنم بسیار متحول شده است...
اما یکی از بحث های جالبی که برگر در کتاب دعوت به جامعه شناسی مطرح می کند این است که جامعه هم زمان، هم درون و هم بیرون ماست. ارزش ها ابتدا در بیرون و در جامعه شکل می گیرند و سپس در ما درونی می شوند. جامعه بر ما فشار می آورد که ما این ارزش ها را درونی کنیم و پس از درونی شدن، به آنها عادت می کنیم و آنها را طبیعی می پنداریم.
فکر کردم به اینکه یکی از چیزهایی که جامعه ی درونی شده، یا نظام های معنایی ساختارمند شده توسط جامعه (آن گونه که برگر می گوید) نسل من را به بیچارگی کشاند، تصور خانواده ها بود مبنی بر اینکه تنها هدف زندگی، پول دراوردن و درآمدزایی است و تنها از طریق تحصیل دانشگاهی در رشته هایی مثل مهندسی و پزشکی می توان به این هدف نائل شد. و نسل ما، که مثل نسل فعلی شورشی نبود، نتوانست بلافاصله برای خود تصمیم بگیرد و خرده فرهنگی برای خود بسازد و از این برساخت فشارآورنده ی اجتماعی فاصله بگیرد. این شد که مدت زیادی از عمر گرانمایه را هدر دادیم و با تحصیل در رشته ای فنی مهندسی بهترین سال های جوانی مان را تباه کردم. اکنون که به خرده فرهنگ خود بازگشنه ایم و دیرتر از موعد، شورش کرده ایم و فوق لیسانس و دکترایمان را در رشته ی علوم انسانی مورد علاقه گرفته ایم، باز هم جامعه فشارهای خود را می آورد: عدم امکان شغل ثابت با درآمد مناسب و معقول، بالا رفتن سن از 45، عدم قرار داشتن در گروه های اجتماعی که نهاد قدرت سیاسی، ظاهرا تنها آنها را مشروع می شمارد، نامتناسب بودن مدرک لیسانس با فوق لیسانس و دکترا، مدارک غیردولتی فوق لیسانس و دکترا (با وجود داشتن سال های زیاد تدریس و مقاله ها و پژوهش های زیاد در رزومه، متناسب با زمینه های تحصیلی فوق لیسانس و دکترا) فشارهای جدیدی است که ساختارهای صلب جامعه وارد می کنند. شاید راه حل، این باشد که در برابر فشارهای جامعه ناامید نشد و آن قدر مقاومت کرد تا بالاخره ساختارهای صلب جامعه نرم و منعطف شود و خرده فرهنگ ها، فرهنگ مسلط را وادار به قبول تغییر کنند. تا نظر جناب دکتر کاظمی و دوستان دیگر چه باشد...
محمدهاشمی
(مدرس دانشگاه و پژوهشگر هنرهای دراماتیک،
دکترای تخصصی فلسفه هنر از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات)
دکتر عباس کاظمی دوره ای درخشان در مدرسه تهران برگزار می کنند که در آن، هر جلسه یک جامعه شناس بسیار مهم به همراه مهم ترین مباحث یکی از کتاب های ایشان را به شرح و بحث می گذارند. آنچه در این کتاب ها و دیدگاه های جامعه شناسان مطرح می شود، بسیار متناسب با حال و روزی است که ما امروز، در جامعه ی خود سراغ داریم.
در جلسه ی این هفته، ایشان کتاب دعوت به جامعه شناسی پیتر برگر را معرفی کردند.
به خاطر اینکه خودم چندین ترم است در دانشگاه های هنری (عمدتا، سینما و تئاتر) ، جامعه شناسی تدریس می کنم و اکنون، درگیر این شده بودم که با توجه به تحولات جامعه ما در کلاس جامعه شناسی چه باید گفت، در این کلاس ها شرکت کردم و واقعا طی این کلاس ها آنچه دارم از جامعه شناسی فهم می کنم بسیار متحول شده است...
اما یکی از بحث های جالبی که برگر در کتاب دعوت به جامعه شناسی مطرح می کند این است که جامعه هم زمان، هم درون و هم بیرون ماست. ارزش ها ابتدا در بیرون و در جامعه شکل می گیرند و سپس در ما درونی می شوند. جامعه بر ما فشار می آورد که ما این ارزش ها را درونی کنیم و پس از درونی شدن، به آنها عادت می کنیم و آنها را طبیعی می پنداریم.
فکر کردم به اینکه یکی از چیزهایی که جامعه ی درونی شده، یا نظام های معنایی ساختارمند شده توسط جامعه (آن گونه که برگر می گوید) نسل من را به بیچارگی کشاند، تصور خانواده ها بود مبنی بر اینکه تنها هدف زندگی، پول دراوردن و درآمدزایی است و تنها از طریق تحصیل دانشگاهی در رشته هایی مثل مهندسی و پزشکی می توان به این هدف نائل شد. و نسل ما، که مثل نسل فعلی شورشی نبود، نتوانست بلافاصله برای خود تصمیم بگیرد و خرده فرهنگی برای خود بسازد و از این برساخت فشارآورنده ی اجتماعی فاصله بگیرد. این شد که مدت زیادی از عمر گرانمایه را هدر دادیم و با تحصیل در رشته ای فنی مهندسی بهترین سال های جوانی مان را تباه کردم. اکنون که به خرده فرهنگ خود بازگشنه ایم و دیرتر از موعد، شورش کرده ایم و فوق لیسانس و دکترایمان را در رشته ی علوم انسانی مورد علاقه گرفته ایم، باز هم جامعه فشارهای خود را می آورد: عدم امکان شغل ثابت با درآمد مناسب و معقول، بالا رفتن سن از 45، عدم قرار داشتن در گروه های اجتماعی که نهاد قدرت سیاسی، ظاهرا تنها آنها را مشروع می شمارد، نامتناسب بودن مدرک لیسانس با فوق لیسانس و دکترا، مدارک غیردولتی فوق لیسانس و دکترا (با وجود داشتن سال های زیاد تدریس و مقاله ها و پژوهش های زیاد در رزومه، متناسب با زمینه های تحصیلی فوق لیسانس و دکترا) فشارهای جدیدی است که ساختارهای صلب جامعه وارد می کنند. شاید راه حل، این باشد که در برابر فشارهای جامعه ناامید نشد و آن قدر مقاومت کرد تا بالاخره ساختارهای صلب جامعه نرم و منعطف شود و خرده فرهنگ ها، فرهنگ مسلط را وادار به قبول تغییر کنند. تا نظر جناب دکتر کاظمی و دوستان دیگر چه باشد...
Audio
✅مروری بر کتاب" ویرانههای من"، جستارهایی از محمد طلوعی
مکان: #کتاب_فروشی_نشر_چشمه
🔷عباس کاظمی
🔸جمعه ۲ تیر ۱۴۰۲
#جستار #تجربه_رنج #کتاب #نقد_کتاب #سخنرانی #فایل_صوتی
@varijkazemi
مکان: #کتاب_فروشی_نشر_چشمه
🔷عباس کاظمی
🔸جمعه ۲ تیر ۱۴۰۲
#جستار #تجربه_رنج #کتاب #نقد_کتاب #سخنرانی #فایل_صوتی
@varijkazemi
رونمایی از کتابهای سرگذشت اجتماعی اشیا
زمان: یکشنبه ۱۱ تیر
ساعت ⏰ : 5:30
مکان: شهر کتاب تجریش
@varijkazemi
زمان: یکشنبه ۱۱ تیر
ساعت ⏰ : 5:30
مکان: شهر کتاب تجریش
@varijkazemi
آنتونی گیدنز:
عاملیت (agency)به معنای نیات و مقاصدی نیست که افراد در انجام دادن کارها دارند، بلکه در درجه اول به معنای توانایی آنها برای انجام دادن این اعمال است... من مسئول خیلی چیزها هستم که قصد انجام دادن آنها را نداشتم و شاید نمیخواستم چنین کنم اما با این حال چنین کردم ... [از سویی دیگر] "اثر ترکیب"نتیجه جمع شدن اعمال و کنشهای متعدد است.. کنشهای فردی ممکن است نیتمند باشند اما "اثر ترکیب" جامعهی را به سمتوسوبی دیگر ببرد.به سمتی که نتیجه نهایی نه قصد و نه دلخواه کسی بودهاست. این وضعیتنهایی طوری است که گویی حامل عمل همهکاره و هیچکاره بودهاست.
کلاس جامعهشناسی از نگاه جامعهشناسان،۱۴۰۲
کانال عباس کاظمی
#جامعه_شناسی_بخوانیم #جامعه_شناسی
@varijkazemi
عاملیت (agency)به معنای نیات و مقاصدی نیست که افراد در انجام دادن کارها دارند، بلکه در درجه اول به معنای توانایی آنها برای انجام دادن این اعمال است... من مسئول خیلی چیزها هستم که قصد انجام دادن آنها را نداشتم و شاید نمیخواستم چنین کنم اما با این حال چنین کردم ... [از سویی دیگر] "اثر ترکیب"نتیجه جمع شدن اعمال و کنشهای متعدد است.. کنشهای فردی ممکن است نیتمند باشند اما "اثر ترکیب" جامعهی را به سمتوسوبی دیگر ببرد.به سمتی که نتیجه نهایی نه قصد و نه دلخواه کسی بودهاست. این وضعیتنهایی طوری است که گویی حامل عمل همهکاره و هیچکاره بودهاست.
کلاس جامعهشناسی از نگاه جامعهشناسان،۱۴۰۲
کانال عباس کاظمی
#جامعه_شناسی_بخوانیم #جامعه_شناسی
@varijkazemi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹️عباس کاظمی، جامعهشناس
🔸️امروزه تنهایی آدمها در جامعهای چون ما بیشباهت با تنهایی و تاریکی گودال سلیمان نیست. گاهی رنجهایی که از زیستن میبریم ارزش زندگی کردن را بیمقدار میکند. تجربه امروز جامعه ما به تعبیر نوربرت الیاس، تجربهی تنهایی دم مرگ است.
@Varijkazemi
🔸️امروزه تنهایی آدمها در جامعهای چون ما بیشباهت با تنهایی و تاریکی گودال سلیمان نیست. گاهی رنجهایی که از زیستن میبریم ارزش زندگی کردن را بیمقدار میکند. تجربه امروز جامعه ما به تعبیر نوربرت الیاس، تجربهی تنهایی دم مرگ است.
@Varijkazemi
موعودگرایی عصر صفوی
۱." شاه اسماعیل اول(۹۳۰_۹۰۵. هجری)بنیانگذار سلسله صفویه مرد صوفی بود که خود را مهدی موعود میدانست و قصدش ایجاد سلطنت الهی شیعه در زمین...بود"( ص ۸)
۲." سال ۱۰۰۰ هجری ( ۱۵۹۰ میلادی) نقطه عطفی در تاریخ صفویه است،زیرا ... سرآغاز هزارهای تازه نیز در تاریخ اسلام است. هزار سال از هجرت پیامبر و ظهور اسلام گذشتهبود. باوری آخرالزمانی از آن حکایت داشت که سال ۱۰۰۰ هجری(۱۵۹۰ میلادی) منجی موعودی ظهور میکرد و پادشاهی خداوند را در زمین میگسترد. درویشی از فرقه صوفیان نقطوی برخاست و مدعی شد که آن منجی است. جذبهاش پیروان فراوانی برای او گردآورد که از درباریان قزلباش تا غیرایرانیهای مقیم ایران بین آنها بودند... شاه عباس بساط نقطویه[ جنبشی سیاسی مذهبی ریشهدار از عصر تیموری] را برچید و با مصادره نمادهای انتظار آنها خود را مجری این حکم جهانشمول الهی خواند." (ص ۱۴)
۳. "ساروتقی از مهمترین آبادگران خادم دودمان نوترکیب صفوی... ناظر ساخت تالار کاخ عالیقاپو بود که منجی غایب باید در آستانه آن ظهور میکرد... در معادشناسی شیعی،اصفهان ارتباط نمادینی با این گونه ظهور قدسی داشت". ( ص ۵۹)
منبع: غلامان خاصه، نخبگان نوخاسته دوران صفوی، نوشته سوسن بابایی،کاترین بابایان و همکاران، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، چاپ دوم،۱۳۹۳
کانال عباس کاظمی
@varijkazemi
۱." شاه اسماعیل اول(۹۳۰_۹۰۵. هجری)بنیانگذار سلسله صفویه مرد صوفی بود که خود را مهدی موعود میدانست و قصدش ایجاد سلطنت الهی شیعه در زمین...بود"( ص ۸)
۲." سال ۱۰۰۰ هجری ( ۱۵۹۰ میلادی) نقطه عطفی در تاریخ صفویه است،زیرا ... سرآغاز هزارهای تازه نیز در تاریخ اسلام است. هزار سال از هجرت پیامبر و ظهور اسلام گذشتهبود. باوری آخرالزمانی از آن حکایت داشت که سال ۱۰۰۰ هجری(۱۵۹۰ میلادی) منجی موعودی ظهور میکرد و پادشاهی خداوند را در زمین میگسترد. درویشی از فرقه صوفیان نقطوی برخاست و مدعی شد که آن منجی است. جذبهاش پیروان فراوانی برای او گردآورد که از درباریان قزلباش تا غیرایرانیهای مقیم ایران بین آنها بودند... شاه عباس بساط نقطویه[ جنبشی سیاسی مذهبی ریشهدار از عصر تیموری] را برچید و با مصادره نمادهای انتظار آنها خود را مجری این حکم جهانشمول الهی خواند." (ص ۱۴)
۳. "ساروتقی از مهمترین آبادگران خادم دودمان نوترکیب صفوی... ناظر ساخت تالار کاخ عالیقاپو بود که منجی غایب باید در آستانه آن ظهور میکرد... در معادشناسی شیعی،اصفهان ارتباط نمادینی با این گونه ظهور قدسی داشت". ( ص ۵۹)
منبع: غلامان خاصه، نخبگان نوخاسته دوران صفوی، نوشته سوسن بابایی،کاترین بابایان و همکاران، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، چاپ دوم،۱۳۹۳
کانال عباس کاظمی
@varijkazemi