Telegram Web Link
«وظیفه»
طوطی‌جان! من بازرگان نیستم
من یک شاعرم
خودت را به مردن نزن
من داستان طوطی و بازرگان را بلدم
سال‌ها برای بچه‌ها درس داده‌ام
راحت باش از شاعران نترس
شاعران فقط آمده‌اند
قفس‌ها را قابل تحمل کنند!

شعری از اکبر اکسیر
منتشر شده در شماره‌ی ۳۴ وزن دنیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
… می‌گفتم:
این عجیب است
این‌قدر ناگهانی دل بستن
از من
که بی‌تعارف دیری است
زین خیلِ ورشکسته کسی را
در خوردِ دل نهادن
پیدا نکرده‌ام
تب کرده بود ساعتِ پاییزی‌ام
وقتی نسیم وسوسه‌ام می‌کرد
عطری زنانه در نفسش داشت
می‌گفتم:
این نسیم، بی‌تردید
آغشته با هوایِ تنِ توست
وین جذبه‌ای که راهِ مرا می‌زند
حسّی به رنگِ پیرهنِ توست…
«حسین منزوی»

@vaznedonya
2025/10/25 02:43:11
Back to Top
HTML Embed Code: