Telegram Web Link
بازده های دوست نداشتن خود


چرا اشخاص تصمیم می گیرند که خودشان را دوست نداشته باشند؟ امتیاز این کار در کجا است؟ بازده های این انتخاب گر چه نا طالم است به هر حال وجود دارد و شما می توانید آن ها را بررسی نمایید. برای این که مبدل به انسان مثبت و سازنده ای شوید، درک این موضوع که چرا رویه هایی را بر می گزینید که شخصیت شما را ضعیف و ناتوان سازد، بسیار اهمیت دارد. علل همه ی رفتار ها و موانعی که در راه حذف روش های خود تخریبی وجود دارد و در عدم درک انگیزه های آن رفتار ها است. هرگاه علت دشمنی و بد خواهی نسبت به خود و شبکه ی نگهدارنده آن را بفهمید خواهید توانست رویه های مزبور را مورد حمله قرار دهید هرگاه قادر به درک خود نشوید رفتار های پیشین تکرار خواهد شد.
جرا دست به کار هایی می زنید که حتی به مقدار کم نیز برایتان زیان آور است؟ ممکن است به این دلیل باشد که جذب مطالبی که دیگران می گویند آسان تر از فکر کردن است. بازده های دیگری نیز وجود دارد.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 79 و 80

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


اگر شما تصمیم بگیرید خودتان را دوست نداشته باشید و با برتر قرار دادن دیگران خودتان را بی اهمیت بشمارید از بازده های زیر برخوردار خواهید شد:
- دلیل قاطعی خواهید داشت که نمی توانید مورد محبت قرار بگیرید به این معنا که ارزش دوست داشته شدن ندارید. این بهانه یک بازده عصبی و بیمار گونه است.
- قادر خواهید بود از هر گونه مخاطره ای که روابط عاشقانه در بردارد اجتناب نموده و رنج هر گونه احتمال رد شدن یا تأیید نشدن را تحمل نکنید.
- می بینید که حفظ وضعیتی که دارید آسان تر است. تا زمانی که شایستگی نداشته و بی ارزش باشید تلاش برای بهتر یا شاد تر بودن معنایی ندارد و اجر شما این است که همانگونه باقی خواهید ماند.
- مقدار زیادی ترحم توجه و حتی تأیید دیگران را نسبت به خود جلب می کنید تا کاملاً جایگزین عمل مخاطره آمیز درگیر شدن در رابطه عاشقانه گردد به این ترتیب ترحم توجه دیگران بازده های خرد کننده شخصیت شما هستند.
- بهانه های مناسب بسیاری خواهید داشت تا نگون بختی خود را توجیه کنید، می توانید شکوه و شکایت کنید و مجبور نخواهید بود برای رفع مشکلات خود اقدامی نمایید.
- می توانید لحظه های حال خود را با ملال های کوچک پر کنید و از هر گونه اقدامی برای تغییر خویش اجتناب نمایید. احساس دلسوزی نسبت به خویشتن راه فرار شما است.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 80 و 81

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


- به حالت پسر بچه یا دختر کوچولوی خوب باز می گردید و از بقایای واکنش ها و پاسخ های بچگانه استفاده می کنید تا مطلوب بزرگسالانی که برتر از خود پنداشته اید قرار گیرید. این گونه بازگشت آسان تر و ایمن تر از خطر کردن برای تغییر است.
- دیگران را مهم تر از خود می پندارید و بدین وسیله حالت های اتکایی خود را تقویت می کنید. موضع اتکایی گر چه ناراحت کننده است، باز هم یک بازده عصبی برای عادت های ما به شمار می آید.
-تنها به سبب این که فکر می کنید شایستگی خوش بختی دل خواه خود را ندارید، حاضر نیستید. مسئولیت و اختیار زندگی خود را بدست بگیرید و آن چنان که میل دارید زندگی کنید.
این ها است اجزای متشکله شبکه حفاظتی کسانی که خودشان را تحقیر می کنند. به این دلایل است که شما به شیوه های اندیشیدن و رویه های کهنه ی رفتاری خود دل بسته اید، زیرا خوار و خفیف کردن خویشتن سهل تر و کم خطرتر از برخاستن است. اما به خاطر داشته باشید که تنها گواه و نشانه زندگی در یک موجود زنده رشد و تغییر و تحول است. انسانی که خود را دوست دارد با انکار رشد انتخاب مرگ باری می کند هر وقت با چنین معرفتی درباره رفتار های خود مسلح شدید، با برخی تمرین های فکری و جسمی می توانید علاقه به خویشتن را رشد و پرورش دهید.


وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 81 و 82

کانال وین دایر
@WayneDyerr
برخی تمرین های ساده برای دوست داشتن خود


تمرین علاقه ی به خود از مغز و از ذهن آغاز می گردد. شما باید یاد بگیرید که اندیشه خودتان را مهار کنید. این کار مستلزم آگاهی یافتن به لحظه هایی است که در آن لحظه ها رفتار های محکوم کننده خود را دارید. اگر بتوانید هنگام پرداختن به این گونه رفتار ها مچ خودتان را بگیرید آن وقت می توانید با فکر که در پشت آن ها قرار دارد مبارزه کنید.
متوجه می شوید که همین الان چیز گفتید مثل: "من در حقیقت آن قدر ها هم زرنگ و باهوش نیستم، تصور می کنم که شانس آوردم که روی آن ورقه نمره ی (الف) گرفتم." در این جا باید زنگی در مغز شما به صدا در آید. "من همین الان این کار را کردم رفتار من حاکی از نفرت به خود بود. اما حالا از آن آگاهی دارم و دفعه دیگر از گفتن این چیز هایی که همیشه گفته ام خودداری خواهم کرد." در این قبیل مواقع شما باید به صدای بلند خودتان را با جملات زیر تصحیح کنید: "من الان گفتم که خوش شانسی آوردم اما در واقع بخت در این مورد دخالتی نداشت. من نمره خوب را به این خاطر گرفتم که شایستگی آن را داشتم."


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 82 و 83

کانال وین دایر
@WayneDyerr
سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک مرداد ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
ادامه ...


این گام کوچکی بود در راه دوست داشتن خود، یعنی آگاهی به لحظه های خفیف کردن خود و تصمیم به رفتار متفاوت. قبلاً شما عادتی داشته اید، حالا آگاهی دارید که می خواهید متفاوت باشید و تصمیم گرفته اید آن را به مرحله ی عمل درآورید. درست مثل این است که بخواهید اتومبیل برانید. عاقبت عادت جدیدی پیدا خواهید کرد که آگاهی مداوم لازم ندارد پس از مدت کوتاهی خود به خود رفتار هایی خواهید داشت که حاکی از علاقه و تحسین خویشتن است.
از این پس با داشتن فکری که موافق شما است، نه بر ضد شما فعالیت های هیجان آور معطوف به علاقه ی به خویشتن در پیش چشم شما پدیدار می گردد. در زیر فهرست خلاصه ای از این قبیل رفتار ها را ذکر می کنیم. هر وقت که توانستید ارزش و شایستگی خود را به درستی تشخیص داده و براساس آن به خودتان احترام بگذارید می توانید موارد دیگری به این فهرست اضافه کنید:
- سعی کنید پاسخ های جدیدی در برابر رفتار های محبت آمیز دیگران پیدا کنید به جای این که در برابر هر رفتار محبت آمیز فوراً شک کنید آن را با یک "متشکرم" یا "خوشحالم که این چنین احساس می کنید" بپذیرید.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 83 و 84

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


- اگر کسی هست که صمیمانه دوستش دارید صریحاً به او ابراز عشق کنید و در حالی که واکنش او را می سنجید، به خاطر این خطر کردن به خودتان تبریک بگویید.
- در رستوران چیزی را سفارش بدهید که واقعاً دوست دارید. به کمی یا زیادی قیمت آن اهمیت ندهید از خودتان پذیرایی کنید، زیرا لیاقت آن را دارید. در همه جا از جمله در خواربار فروشی چیزی را انتخاب کنید که ترجیح می دهید. کالای مورد علاقه خود را بخرید ،چون استحقاق آن را دارید نفی خود را منع کنید، مگر این که ضرورت مطلق داشته باشد البته چنین ضرورتی ندرتاً پیش می آید.
- پس از یک روز خسته کننده و یک غذای مفصل چرت کوتاهی بزنید یا گردشی در پارک بکنید حتی اگر کار های زیادی داشته باشید. این کار حال شما را صددرصد بهتر می کند.
- به سازمانی بپیوندید یا در مجمعی عضو شوید و به فعالیت های مورد علاقه خود بپردازید. شاید به خاطر مشغله زیاد این امر را به تعویق انداخته اید. اگر علاقه به خویشتن را برگزینید و کار هایی که دوست دارید انجام دهید در وجود اشخاصی هم که برایشان کار می کنید‌. اتکای به خود ایجاد می شود و خواهید دید که دیگر رنجشی از آنان نخواهید داشت. از این پس به انتخاب خودتان برای آن ها کار خواهید کرد نه از روی وظیفه و اجبار.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 84

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


- حسادت را در خود از بین ببرید و بدانید که این احساس شما را خوار و خفیف می کند. اگر خودتان را با دیگری مقایسه کرده و فکر کنید که او بیش از شما مورد مهر و محبت قرار دارد، دیگران را مهم تر از خود می پندارید و ارزش و شایستگی خود را در قیاس با دیگران می سنجید. به خاطر داشته باشید که اولاً هر کس می تواند دیگری را به جای شما بگزیند بدون این که این عمل تأثیری بر شما داشته باشد و ثانیاً انتخاب شدن یا نشدن شما توسط یک شخص مهم معیار سنجش ارزش و شایستگی شما نیست. اگر این کار را بکنید محکوم هستید که تا ابد نسبت به خود شک داشته باشید، زیرا احساس شخص دیگر در هر لحظه نامعلوم و متغیر است. اگر او دیگری را انتخاب کند با این انتخاب خودش را نشان می دهد نه شما را با تمرین رفتار های معطوف به علاقه به خود تمام مواردی که در آن ها حسادت می کردید. دیگرگون خواهند شد. آن قدر به خودتان اعتماد و اعتقاد خواهید یافت که دیگر نیازی نیست تا دیگران با محبت یا تأییدشان به شما ارزش بدهند.
- در صورتی که خودتان را دوست داشته باشید با جسم خود شیوه های تازه ای برخورد خواهید کرد. مثلاً غذا های مقوی و مفید برای خودتان انتخاب میکنید وزن اضافی خود (را که علاوه بر این که برای سلامتی تان خطر دارد می تواند علامت رد کردن خود هم باشد) کم می کنید، مرتباً پیاده روی یا دوچرخه سواری می کنید، به تمرین های بهداشتی دیگر می پردازید، به فضای آزاد می روید تا از هوای تازه ی فرح بخش استفاده کنید و به طور کلی بدن خود را سالم و جذاب نگاه خواهید داشت به شرط این که بخواهید سالم باشید. چرا؟ برای این که شما مهم هستید و با خودتان بر این اساس برخورد میکنید هر روزی که به کنجی بخزید یا وقت خود را تماماً صرف فعالیت های کسل کننده روزمره بنمایید به دشمنی با خود رأی داده اید، مگر این که واقعاً ترجیح بدهید که به گوشه ای بروید. در این صورت این انتخاب خود شما است.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 84 و 85 و 86

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ....


از نظر جسمانی نیز می توانید خودتان را بیش تر دوست داشته باشید. جلو آینه بایستید و به خود بگویید که کاملاً عادی و یا حتی جذاب هستید. هنگامی هم که با دیگران هستید، به جای این که لذت طرف خود را مهم تر از لذت خود قرار دهید. می توانید درپی لذت و ارضای خود باشید، زیرا تنها از این طریق است که می توانید به دیگران لذت بدهید. اگر شما خوشحال نباشید معمولاً طرف مقابلتان مأیوس می شود. به علاوه اگر شما شادی خود را برگزینید، دیگران نیز می توانند شادی خود را بجویند.
شما می توانید عمل نزدیکی را کند کرده و با حرف و عمل به طرف خود بگویید که چه چیز هایی را دوست دارید. شما می توانید ارضای جنسی را برای خود انتخاب نمایید و با اعتقاد به ارزش و شایستگی خود لحظات اوج را تجربه نموده و آن وقت در هیجانات آن غرق شوید. چرا؟ برای این که ارزشش را دارید.
موفقیت هایتان دارای ارزش هستید بدون این آگاهی، دایم شخصیت خودتان را با فعالیت هایتان مخلوط و اشتباه خواهید کرد. وابستگی ارزش شخص به دستاوردهای او به همان اندازه بیهوده و بی معنا است که وابستگی ارزش او به نظر دیگران.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونا شخصیت سالم تر بیابیم
ص 86 و 87

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


وقتی که توانستید این اختلاط و اشتباه کاری را اصلاح کنید. قادر خواهید بود هر کاری را بر عهده گیرید. هر چند ممکن است نتیجه آن کار برایتان جالب باشد به هیچ وجه تعیین کننده ی ارزش شما به عنوان یک شخص نخواهد بود.
اعمال و رفتار های فوق و بسیاری کار های دیگر شبیه به آن ها، روش کسانی است که خودشان را دوست دارند. این گونه رفتار ها غالباً با آن چه تاکنون یاد گرفته اید تضاد دارند زمانی بود که شما سراپا عشق به خود بودید و آن زمان بچگی شما بود که به طور غریزی می دانستید ارزشمند هستید.

- حالا به سؤال های فصل مقدمه این کتاب نگاهی دوباره بیندازید.
- آیا می توانید خودتان را بدون ایراد و شکایت قبول داشته باشید؟
- آیا می توانید در همه حال خودتان را دوست بدارید؟
-آیا توانایی محبت کردن و محبت دیدن را دارید؟

این ها مواردی هستند که می توانید بر اساس آن کار کنید، کار هایی که هدف آن دوست داشتن زیباترین، هیجان انگیز ترین و با ارزش ترین اشخاص یعنی خودتان است.


وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر ییابیم
ص 87

کانال وین دایر
@WayneDyerr
فصل سوم

نیازی به تأیید دیگران نیست

نیاز به تأیید دیگران یعنی این که نظر شما نسبت به من از اعتقاد خودم نسبت به خودم مهم تر است.



شاید شما بسیاری از لحظات حال خود را صرف جلب تأیید دیگران می کنید، یا نگران عدم تأیید هایی هستید که قبلاً با آن ها مواجه شده اید. اگر تأیید در زندگی شما به صورت یک نیاز درآمده باشد باید برای از بین بردن آن دست به کار شوید. اولین کار این است که بفهمید تأیید طلبی یک میل است نه یک ضرورت همه ی ما از تحسین و تشویق و خوش آمد گویی لذت می بریم و نمی خواهیم از آن محروم شویم. نیازی هم به این محرومیت نیست. تأیید بـه خـودی خود ناسالم نیست و در واقع تعریف و تمجید دل پذیر و لذت بخش است. تأیید دیگران هنگامی تبدیل به یک نقطه ضعف می شود که به جای این که تنها یک میل و خواسته باشد به صورت نیاز درآید.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 88

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه


اگر شما جویای تأیید دیگران باشید، از دستیابی به آن فقط خوشحال می شوید ولی اگر به آن احتیاج داشته باشید در صورت ه دست نیاوردنش از پا درخواهید افتاد. در این جا است که نیرو های خود تخریبی به حرکت در می آیند. همچنین وقتی که تأیید خواهی به صورت نیاز درآید مجبور خواهید بود بخش بزرگی از وجود و شخصیت خود را در برابر تأیید به دیگری وا گذارید. اگر دیگران شما را مورد تأیید قرار ندهند آن وقت شخصیت و روحیه شما، ولو به طور مختصر به حال تعطیل و رکود در می آید. در چنین صورتی شما تصمیم گرفته اید ارزش خود را بر سر آستین خویش بیاویزید تا دیگران اگر میل داشتند بر آن دست بکشند. آن گاه فقط در صورتی در آن گاه فقط در صورتی در درون احساس شادی خواهید کرد که دیگران تصمیم بگیرند کمی شما را ستایش کنند. نیاز به تأیید شخص دیگر به حد کافی بد است، اما مشکل حقیقی زمانی آغاز می گردد که تأیید همه کس را برای هر کاری که انجام می دهیم طالب باشیم. اگر شما چنین نیازی داشته باشید آن وقت است که با بی چارگی و عدم کامیابی های زیادی مواجه خواهید گشت. علاوه بر این یک تصویر فاقد شخصیت و تو خالی از خود خواهید داشت که حاصل آن نفی و رد خویشتن است که در فصل پیشین مورد بحث قرار دادیم.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 89

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


نیاز به تأیید مسلماً باید از بین برود. اگر خواهان یک شخصیت زنده و سازنده باشید، محو این نیاز از زندگی شما یک ضرورت است. این نیاز یک بن بست روانی است و مطلقاً هیچ گونه فایده ای برای شما در بر ندارد.
امکان ندارد که انسان، بدون برخورد با عدم تأیید زندگی خود را سپری نماید. این فلسفه زندگی بشری است، بهایی است که برای زنده بودن می پردازید، چیزی که به هیچ وجه نمی توان از آن اجتناب کرد. زمانی با مرد میان سالی که جزو طبقه ی نیازمندان به تأیید بود. جلسه های مشاوره ای داشتم او راجع به هر مطلب قابل بحثی از جمله سقط جنین، کنترل موالید، جنگ خاورمیانه، واترگیت سیاست و هر چیز دیگر دارای یک رشته معتقدات بود. هر بار که با تحقیر و سرزنش رو به رو می شد و امیرفت نیروی زیادی صرف می کرد تا همه کس را به تأیید و پشتیبانی از حرف ها و اعمال خود وا دارد. یک بار با پدر زن خود گفتگویی راجع به قتل از روی ترحم داشت.
چون معتقد به درستی این عمل بود و متوجه شد که پدر زنش ابروان خود را به نشانه ی عدم تأیید بالا می برد، فوراً و بلا اراده موضع خود را نرم تر کرد و گفت: "منظور من این بود که اگر کسی آگاهانه تقاضا کشته شدن خود را بکند آن وقت قتل از روی ترحم مانعی ندارد." بعد که دید مخاطبش با او توافق دارد نفس راحتی کشید. وی با رئیس اش هم همین بحث را داشت و از نظریه قتل از روی ترحم دفاع کرد ولی این بار با مخالفت شدیدی رو به رو شد.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 89 و 90

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


آقای رئیس گفت: "چطور می توانی چنین چیزی بگویی؟ نمی دانی که این عمل دخالت در کار خدا است؟" او نتوانست چنین مخالفتی را تحمل نماید و به سرعت موضع خود را تغییر داد و گفت: "منظور من این بود که در موارد حاد هنگامی که بیمار قانوناً نیز مرده اعلام می‌گردد، آن وقت قتل وی اشکال ندارد." عاقبت رئیس با نظر وی موافقت کرد و او یک بار دیگر آرامش پیدا کرد با برادرش نیز موضوع را مطرح کرد و با موافقت آنی رو به رو شد. این بار قضیه آسان بود و مجبور نبود برای جلب تأیید برادر موضع خود را تغییر دهد. وی تمام این موارد را به عنوان نمونه هایی از شیوه ی معمولی ارتباطش با مردم برای من نقل کرد. در روابط اجتماعی خود هیچ توجهی به خویشتن نداشت. نیازش به تأیید و تحسین دیگران آن قدر قوی بود که دایم موضع خود را تغییر می داد تا مورد محبت قرار گیرد. گویی شخصیتی در وی وجود نداشت و فقط واکنش های اتفاقی دیگران بود که نوع احساس و همچنین افکار و گفتارش را تعیین می کرد. او همان شخصیتی بود که دیگران می خواستند. وقتی جلب تأیید به صورت نیاز در می آید. امکانات مشاهده حقیقت به کلی از بین می رود.
اگر تحسین و ستایش شما به صورت ضرورت در آید و نشانه های آن را از خود بروز دهید دیگر کسی نمی تواند با شما صریح باشد و شما هم در هیچ لحظه ای از زندگیتان نمی توانید با اطمینان بگویید که چگونه فکر و احساس می کنید موجودیت شما قربانی نظریات و تمایلات دیگران خواهد شد. طبقه سیاست مداران معمولاً مورد اطمینان قرار نمی گیرند.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 90 و 91

کانال وین دایر
@WayneDyerr
سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک مرداد ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹
ادامه ...


نیاز آن ها به تأیید خیلی زیاد است و بدون جلب نظر تأیید آمیز دیگران شغلی نخواهند داشت. به همین خاطر غالباً مثل این که با دو سوی دهان خود حرف می زنند که هم خوشایند گروه "الف" باشد و هم موافقت گروه "ب" را جلب نماید وقتی گوینده زرنگی نموده و دایم موضع خود را تغییر دهد و با مانور های ماهرانه پیرامون مواضع حرکت کند تا موافق آرای همگان باشد دیگر حقیقتی وجود نخواهد داشت. تشخیص چنین رفتاری در سیاست مداران آسان است ولی دیدن آن در خودمان مشکل تر می نماید شاید برای آرام کردن کسی کوتاه می آیید یا با دیگری موافقت می کنید. چون از ناخشنودی او وا همه دارید چون می دانید که اگر مورد انتقاد قرار بگیرید ناراحت می شوید و به همین مناسبت رفتار خود را تعدیل می کنید تا از آن ناراحتی اجتناب کرده باشید.
رو به رو شدن با سرزنش یا عدم تأیید مشکل است. اما در پیش گرفتن رفتاری که مورد تأیید قرار گیرد آسان تر می نماید. ولی شما هنگامی که این راه آسان را در پیش می گیرید عقاید دیگران را نسبت به خود برتر و مهم تر از نظر خود قرار می دهید. این یک دام شیطانی است که فرار از آن در جامعه ما مشکل است.
برای فرار از تله تأیید که نظر دیگران را بر شما مسلط می کند، بررسی عواملی که چنین نیازی را تقویت می کنند دارای اهمیت است. در این جا مرور مختصری در عواملی که موجب پیدایش نیاز به تأیید می شوند به عمل می آوریم.


وین دایر

چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 91 و 92

کانال وین دایر
@WayneDyerr
سوابق تاریخی نیاز به تأیید


نیاز به تأیید تنها بر یک فرضیه استوار است و آن فرضیه از این قرار است: "به خود اعتماد نکن ابتدا نظر دیگران را جستجو کن فرهنگ ما رفتار های تأیید خواهانه را به عنوان یک معیار ارج می نهد و آن را تقویت می کند. تفکر مستقل نه تنها مرسوم نیست بلکه به عنوان دشمن نهاد هایی که پایه گذار جامعه ما هستند تلقی می گردد. اگر شما در این اجتماع پرورش یافته باشید آلوده این خصلت هستید. اساس این نیاز که ستون فقرات فرهنگ ما را تشکیل می دهد می گوید: "به خود سوگند مخور نظر دیگران را برتر از نظر خود بدان و آن وقت اگر موفق به جلب نظر تأیید آمیز آن ها نشدی حق داری افسرده شوی و احساس بی ارزش و گناه بکنی، زیرا آن ها از تو مهم تر هستتد."
تأیید خواهی عامل مؤثر و مهمی در زندگی شما می شود. باور می کنید که قدر و قیمتتان دست دیگران است و اگر آن ها از تأیید شما خودداری کنند آن وقت هیچ چیز به دست نیاورده اید و بدون ارزش هستید. به این ترتیب هر چه بیش تر احتیاج به تحسین دیگران داشته باشید. بیش تر آلت دست آن ها خواهید بود. هر قدمی که در راه اتکا به خود و بی نیازی از ستایش دیگران بردارید. گامی است در راه رهایی از تسلط دیگران در نتیجه به منظور ادامه وابستگی شما به دیگران چنین اقدامات سالمی از طرف اجتماع به عنوان خودخواهی، بی توجهی، بی فکری و غیره تلقی می گردد. برای درک بهتر حلقه فساد نفوذ و تسلط دیگران به فراوانی پیام های فرهنگی تأیید خواهی که از زمان بچگی شما شروع شده و تا امروز ادامه داشته توجه نمایید.


وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 92 و 93

کانال وین دایر
@WayneDyerr
پیام های اولیه تأیید خواهی در خانواده


لازم است بر این نکته تأکید شود که کودکان در سال های رشد و شکل گیری شخصیت شان نیازمند پذیرفته شدن از جانب والديــن خود هستند. ولی این پذیرش و تأیید به هیچ وجه نباید موکول به رفتار مقتضی و مناسب آن ها باشد. هم چنین نباید هر گونه گفتار، فکر، احساس یا عمل کودک را مشروط به تأیید والدین نمود. اعتماد به نفس را می توان در گهواره به بچه آموخت و البته در این مبحث نباید احتیاج به تأیید را با نیاز به محبت اشتباه کرد. تأیید کامل و دربست کودک به مقدار زیاد کمک به رهایی او از نیاز به تأیید در بزرگی می کند. به هر حال اگر کودک احساس کند که بدون اجازه ی والدین خود نباید فکر یا عمل نماید آن وقت بذر عصبی و بیمار گونه تردید نسبت به خویشتن در وجود او کاشته می شود. در این جا تأیید خواهی به عنوان یک نیاز زیان آور و شخصیت شکن در مورد بچه هایی گفته می شود که مجبور شده اند ابتدا نظریه والدین خود را در قبال هر کاری خواستار شوند، البته نه در معنای سالم آن که نیاز کودک به محبت و پذیرش والدین است.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 93 و 94

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


فرهنگ ما به کودک می آموزد که در بیش تر موارد به جای اعتماد به نظر، قضاوت خود، به دیگران متکی باشد: "همه چیز را از مامان یا بابا بپرس."، "من چه بخورم؟" "از مامان بپرس"، "با کی بازی کنم؟"، "چه وقت؟"، "کجا؟"، "این اطاق تو است، اما باید آن را به این ترتیب منظم کن، لباس ها را به جالباسی آویزان کن، تختت را مرتب کن، اسباب بازی ها را توی جعبه بگذار و غیره و غیره."
در زیر نمونه های دیگری که وابستگی به دیگران و نیاز به تأیید را تقویت می کند می آوریم:

- "هر چه دوست داری بپوش."
- "مامان از این لباس خوشت می آید؟"
-نه ، نه عزیزم! راه راه و خال دار با هم نمی آیند! برگرد و بلوز یا شلوار را عوض کن که با هم هم آهنگی داشته باشند.
یک هفته بعد ...
- "مامان، من چه بپوشم؟"
ـ "من که به تو گفتم، هـر چـه دوست داری بپوش، چـرا همیشه از من می پرسی؟"
- واقعاً چرا؟...



ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 94 و 95

کانال وین دایر
@WayneDyerr
ادامه ...


در خواربار فروشی صندوق دار از کودک می پرسد: "یک آب نبات می خواهی؟" کودک به مادر خود نگاه می‌کند و از او می پرسد: "آیا من آب نبات می خواهم؟" او یاد گرفته همه چیز را از والدینش سؤال کند از جمله این که چیزی را می خواهد یا نه. از بازی کردن گرفته تا خوردن، خوابیدن، دوست پیدا کردن و فکر کردن موارد بسیار کمی دیده می شود که خانواده به کودک درس اتکا به خود بدهد. این روش از آن اعتقاد بنیادی ریشه می گیرد که پدر و مادر مالک فرزندان خود هستند. روش از آن اعتقاد بنیادی ریشه می گیرد که پدر و مادر مالک فرزندان خود هستند. پدران و مادران به جای این که به فرزندانشان یاری دهند تا خودشان شخصاً فکر کنند، مسایلشان را خودشان حل کنند و به خود اعتماد داشته باشند، بیش تر میل دارند با آن ها مانند مایملک خود رفتار کنند.


ادامه دارد ...

وین دایر
چگونه شخصیت سالم تر بیابیم
ص 95

کانال وین دایر
@WayneDyerr
2025/07/01 09:11:16
Back to Top
HTML Embed Code: