This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ دوره آنلاین نویسندگی
از مجموعه دورههای کارگاهی کانال نویسندگی و نوشتن
💥دوره سهماهه داستاننویسی
💻 این دوره مناسب هنرجویانی است که قصد یادگیری اصولی مبانی داستاننویسی دارند و به دنبال نقد و بازخود داستانهایشان هستند.
🔖زمان: روزهای چهارشنبه و پنج شنبه
⌛️یکساعت آنلاین
💰شهریه: سه میلیون تومان
🎙مدرس: خانم دکتر معصومه حامیدوست
📥آیدی برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر:
@Writerap2324
📖✍
از مجموعه دورههای کارگاهی کانال نویسندگی و نوشتن
💥دوره سهماهه داستاننویسی
💻 این دوره مناسب هنرجویانی است که قصد یادگیری اصولی مبانی داستاننویسی دارند و به دنبال نقد و بازخود داستانهایشان هستند.
🔖زمان: روزهای چهارشنبه و پنج شنبه
⌛️یکساعت آنلاین
💰شهریه: سه میلیون تومان
🎙مدرس: خانم دکتر معصومه حامیدوست
📥آیدی برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر:
@Writerap2324
📖✍
رایجترین اشتباه اکثر نویسندههای تازهکار، تقلید و به قول خودشان الهام گرفتن از نویسندههای بزرگ است ولی یادتان باشد خوانندهها داستانهای این نویسندههای بزرگ را خواندهاند و اگر داستان شما شبیه آنها باشد به طور حتم مردود خواهد شد. بهترین صدا، صدای خودتان است. به همان شیوهای بنویسید که صحبت میکنید. سعی نکنید طرز صبحت دیگران را بنویسید. به جای استفاده از لغات ادبی نویسندههای بزرگ از لغات ساده خودتان استفاده کنید تا ببینید همیشه لغات سخت و ادبی زیبا نیستند.
© مارک بودن
@Writing_lovers
© مارک بودن
@Writing_lovers
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
》》》》》》》》》》》》》》》》》》
نویسنده لازم است تا رویدادهای مشخصی را انتخاب کند و به ترتیب اوجگیری آنها را بنویسد. از تحرکات اندک تا مشکلات بزرگ تا اینکه آنها بالاخره در یک صف آرایی مقابل هم قرار بگیرند.
اگر زنی غرغر کند و شوهر او فقط و فقط حرف الکی بزند هیچ چیز تغییر نمیکند همه چیز ایستا خواهد بود. اما اگر غر زدن زن باعث شود که شوهرش دست به کنشی بزند آن وقت تغییر اتفاق می افتد.
یک بار وقتی پدر و مادرم رفته بودند پیک نیک پدرم فراموش کرد میزی با خود بیاورد. مادرم آن قدر به غرغرش ادامه داد تا اینکه در آخر پدرم دو تکه چوب دو در چهار از قایق جدا کرد و آنها را به بغل استیشنش میخ کرد بعد هم یک تخته سه لایی از قایق کند و وصلشان کرد به چوبها و چند تکه چوب هم زیر تخته سه لایی که پایه نداشت گذاشت. بعد هم گفت بیا اینم از میز لا مسبت.
📕 نوشتن برای صحنه
© لیروی کلارک
》》》》》》》》》》》》》》》》》》
@writing_lovers
نویسنده لازم است تا رویدادهای مشخصی را انتخاب کند و به ترتیب اوجگیری آنها را بنویسد. از تحرکات اندک تا مشکلات بزرگ تا اینکه آنها بالاخره در یک صف آرایی مقابل هم قرار بگیرند.
اگر زنی غرغر کند و شوهر او فقط و فقط حرف الکی بزند هیچ چیز تغییر نمیکند همه چیز ایستا خواهد بود. اما اگر غر زدن زن باعث شود که شوهرش دست به کنشی بزند آن وقت تغییر اتفاق می افتد.
یک بار وقتی پدر و مادرم رفته بودند پیک نیک پدرم فراموش کرد میزی با خود بیاورد. مادرم آن قدر به غرغرش ادامه داد تا اینکه در آخر پدرم دو تکه چوب دو در چهار از قایق جدا کرد و آنها را به بغل استیشنش میخ کرد بعد هم یک تخته سه لایی از قایق کند و وصلشان کرد به چوبها و چند تکه چوب هم زیر تخته سه لایی که پایه نداشت گذاشت. بعد هم گفت بیا اینم از میز لا مسبت.
📕 نوشتن برای صحنه
© لیروی کلارک
》》》》》》》》》》》》》》》》》》
@writing_lovers
آنا اخماتوا مدتهای طولانی هیچ ایده ای نداشت چه بنویسد و شعری هم در کار نبود و بعد از پذیرفتن تجربه های سالها وحشت، فرسودگی، پوچی و انزوای مرگبار در سال ۱۹۳۶ می نویسد: "دوباره شروع کردم به نوشتن اما هم دست خطم عوض شده بود هم صدایم فرق کرده بود. " [...] دیگر امکان ندارد به حال و هوای پیشینم برگردم کدام بهتر است کدام بدتر است. نظری ندارم [...] شرایط بیرون همین است که هست. جایی در عمق جانم چیزی هست که هرگز در هم نمی شکند. "
با وجود درون مایه های اندوه بار شعرهای آخماتووا و تراژدی شخصی هولناکش، او داشت زندگی می کرد و به طریقی نوعی خوش بینی کم جان اما قابل دوام یافته بود این خودباوری آرام درونی است که اخلاقیات و سلامت نفستان را میپروراند.
خوشبینی به یک جور کنترل نیاز دارد. همین که بر افکارت کنترل داشته باشی آغاز خوش بینی است همین چند روز پیش داشتم به دوستی که بابت نبودن در رابطه غصه دار بود می گفتم خودکاوی برای یافتن خوش بینی حرکت خوبی است. مطمئنم دلش میخواست کتکم بزند اما متأسفانه حقیقت دارد وقتی ما در ضعیف ترین حالت خودمان هستیم و احساس میکنیم روی هیچ چیز کنترلی نداریم، نیاز داریم تا نقاط قوت شرایطمان را پیدا کنیم هر قدر لازم است باید خلاق باشیم تا چنین کاری کنیم این کار کنترل را به ما بر می گرداند.
📕 آنا کارنینای مشکل گشا
© ویو گراسکوپ
@Writing_lovers
با وجود درون مایه های اندوه بار شعرهای آخماتووا و تراژدی شخصی هولناکش، او داشت زندگی می کرد و به طریقی نوعی خوش بینی کم جان اما قابل دوام یافته بود این خودباوری آرام درونی است که اخلاقیات و سلامت نفستان را میپروراند.
خوشبینی به یک جور کنترل نیاز دارد. همین که بر افکارت کنترل داشته باشی آغاز خوش بینی است همین چند روز پیش داشتم به دوستی که بابت نبودن در رابطه غصه دار بود می گفتم خودکاوی برای یافتن خوش بینی حرکت خوبی است. مطمئنم دلش میخواست کتکم بزند اما متأسفانه حقیقت دارد وقتی ما در ضعیف ترین حالت خودمان هستیم و احساس میکنیم روی هیچ چیز کنترلی نداریم، نیاز داریم تا نقاط قوت شرایطمان را پیدا کنیم هر قدر لازم است باید خلاق باشیم تا چنین کاری کنیم این کار کنترل را به ما بر می گرداند.
📕 آنا کارنینای مشکل گشا
© ویو گراسکوپ
@Writing_lovers
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرح جزء و جزئیات است که داستان را بهوجود میآورد. شرح جزء و جزئیات است که مکانیسم وقوع واقعه را بازتاب می دهد و همین جزء و جزئیات هستند که زیر و بالای واقعه را بازتاب میدهد. وقتی دیده شد که با هرز شدن یک واشر ناچیز یا یک مهره ناچیز، ممکن است یک چرخه عظیم صنعتی متوقف بشود، اهمیت جزئیات درک شد.
© ابوتراب خسروی
@shahinkalantari
© ابوتراب خسروی
@shahinkalantari
پنج ماه درازکش زندگی کردم. منظرەام فقط یک پنجرە بود. چە میکردم؟ دیدن (دید زدن)، تماشای حریصانە. دیدن، سکون و بە یاد سپردن آن و هشت سال بعد رمان «جادەی فلاندْر»، را نوشتم.
© کلود سیمون
@writing_lovers
© کلود سیمون
@writing_lovers
من در نامه هایم از همه چیز مینوشتم. نوشتن مرا به زادگاهم رونیز متصل می کرد. حتی حجره ای را که در آن زندگی می کردم توصیف می نمودم. این که اتاقم دو پنجره داشت که از دو سمت به بیرون باز می شد و از پنجره که به حیاط مدرسه نگاه می کردم.
📖 رود راوی
© ابوتراب خسروی
@writing_lovers
📖 رود راوی
© ابوتراب خسروی
@writing_lovers
شهرت و جاودانگی بازی آدمهای دیگری ست. تنها هدف من این است که فقط تا دفعه ی بعد ماشین تحریرم کار کند و بتوانم بنویسم؛ همین.
📕درباره نوشتن
© چارلز بوکوفسکی
@writing_lovers
📕درباره نوشتن
© چارلز بوکوفسکی
@writing_lovers
اگر کسی برای لذت خودش بنویسد، ترس معتدل میشود. زیبا نوشتن یعنی ترس و تظاهر را کنار گذاشتن. هنگامی که وایت، یک دانشجوی ساده در دانشگاه کورنل بود درباره برخورد تعصب آمیز ویلیام استرانک با سطحینویسی و فکرهای بیمحتوا گفت:
«هزار بار واقعیت را نوشته و مرور کردهام. اما پانصد بار هم به نتیجهای نرسیدهام»
من با وجود سالها وقفه، احمقانه به نوشتن ادامه دادم. از شما هم انتظار دارم تا حد امکان بنویسید و تا جایی که میتوانید به کارتان ادامه دهید.
© استیون کینگ
@Writing_lovers
«هزار بار واقعیت را نوشته و مرور کردهام. اما پانصد بار هم به نتیجهای نرسیدهام»
من با وجود سالها وقفه، احمقانه به نوشتن ادامه دادم. از شما هم انتظار دارم تا حد امکان بنویسید و تا جایی که میتوانید به کارتان ادامه دهید.
© استیون کینگ
@Writing_lovers
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید به چیزی که شما را عذاب میدهد بخندید وگرنه تعادل را حفظ نخواهید کرد. وگرنه دنیا شما را دیوانه خواهد کرد.
© کن کیسی
@Writing_lovers
© کن کیسی
@Writing_lovers
تعداد کلمات را تنظیم کنید و با در نظر گرفتن آخرش شروع کنید! جان گریشام به عنوان یک وکیل پر مشغله هر روز صبح یک صفحه مینوشت. یک صفحه در روز فقط حدود ۳۰۰ کلمه است. فقط کافی است هدف روزانه خود را تعیین کنید.
© جف گویینز
@writing_lovers
© جف گویینز
@writing_lovers
لازم نيست آدم حرفهای گنده گنده بزند. همينکه بتوانيم حسها، فكرها و مسائل روزمرهمان را خوب توصيف كنيم، خودش اتفاق مهمی است.
©رضا قاسمی
@writing_lovers
©رضا قاسمی
@writing_lovers
انعطافپذیری یعنی فکر کردن به انواع ایدهها. برای نویسندهای که به دنبال پیدا کردن زاویه جدیدی برای پرداختن به موضوعی آشنا است انعطافپذیری یک ویژگی ضروری به شمار میرود. یکی از تمرینهای نویسندگی میتواند این باشد که روی خلاقیت خود کار کنید و مثلاً ۱۰۱ کاربرد برای یک واژه بنویسید. این واژه میتواند هر چیزی باشد. از روزنامه و لیوان گرفته تا سطل آشغال.
📕عادت روزانۀ نوشتن
© مارگرت جراوتی
@writing_lovers
📕عادت روزانۀ نوشتن
© مارگرت جراوتی
@writing_lovers