ژان پل سارتر در جایی گفته که نبوغ موسیقایی باخ به دلیل انضباط و تکنیک فوق العاده اوست. این نکته درباره نویسندگی هم صادق است. گرچه نوشتن از درون نشئت می گیرد و کار در آنجا آغاز می شود اما تکنیک اهمیت بنیادی دارد.

بسیاری از ایده های شگفت انگیز و درخشان برای داستان ممکن است عمری به کوتاهی یک حشره زود میر داشته باشند.

مونه نقاش امپرسیونیست یک بار به دوستش مالارمه شاعر بزرگ فرانسوی گفت من ایده های زیادی برای شعر دارم اما گویی به نحوی هرگز درست ظاهر نمی شوند. مالارمه به طعنه جواب داد به این دلیل که شعر نه با ایده ها که با کلمات نوشته می شود!

داستان را باید با فن به دست آورد. تنها در سایه فن و انضباط است که می‌توان به آزادی کامل در بیان خلاقه رسید. از نظر فن نویسندگی سه چیز اهمیت دارد: ساختار، ساختار و ساختار.

ساختار یعنی چه؟ چگونه می‌توان ساختاری برای داستان تعیین کرد و ... نخست تعریف ساختار: به عبارت ساده: ساختار عبارت است از ترتیب صحنه های داستان؛ یعنی ترتیبی اعمالی که شخصیت اصلی انجام می‌دهد. پیرنگ در واقع همان شخصیت است. نظم و ترتیب صحنه های داستان است که تبدیل به ساختار می‌شود. حرفه ایها از ساختار به گفتگو می رسند و نه برعکس. پس به زبان ساده ساختار داستان عبارت است از توالی منحصربه فرد صحنه‌های داستان‌تان.



📕راه داستان

© کاترین آن جونز

@writing_lovers
یکی از مشکلاتی که امروز داریم، فساد زبان است. زبان فارسی هر روز زیباترین تعابیر و استعاراتش را از طریق زبان سیاسی از دست می‌دهد. منِ نویسنده چکار باید بکنم؟ باید زبان را طوری به کار ببرم که مخاطبِ تازه بسازد. این خیلی مهم است. آن لحظه مهمی است که تو می‌فهمی توی دنیا، یکی با این جمله‌هایی که داری می‌نویسی ادبیات را کشف می‌کند و لذت زیبایی‌شناسی می‌برد.



© شهریار مندنی‌پور


@writing_lovers
برای نویسندگان بزرگ، وزنه کارهای تمام شده کمتر از وزنه قطعه‌هایی است که در طول زندگی‌شان روی آنها کار می‌کنند. زیرا تنها نویسنده ضعیف و پراکنده نویس از پایان کارهایش خشنود می‌شود، برای نابغه هر وقفه و ضربه‌های سهمگین سرنوشت، همچون خوابی معصوم به اتاق کارش در می آیند؛ و در اطراف اتاقش دایره‌ای طلسم شده از قطعه هایش رسم می‌کنند: نبوغ، خود را به کار سپردن است.

بازگرد همه چیز بخشوده می‌شود.

مانند کسی که دور بارفیکس می چرخد، پسربچه‌ها نیز گردونه بخت خود را می‌چرخانند؛ دیر یا زود جایزه بزرگ از این گردونه بیرون می‌افتد. زیرا تنها آن چه در پانزده سالگی می‌دانسته یا بدان عمل می‌کرده ایم روزی برایمان گیرایی خواهد داشت. بنابراین یک چیز برای همیشه جبران ناپذیر می‌ماند: نیازمودن فرار از خانه پدری.


📖خیابان یک طرفه

© والتر بنیامین

@writing_lovers
انسان، همین شب است، این هیچِ خالی که در وجود بسیط خود همه چیز را در برمی‌گیرد. این شب مطلق، اندرونِ طبیعت انسان، در اینجا حضور دارد ــ نفس محض ـ و در پهنۀ تصورهای وهمیّه همه‌جا شب است: در این‌جا سری خون‌چکان ناگهان مثل شعله‌ای زبانه می‌کشد و آنجا هیبت سفید دیگری که به همان اندازه ناگهان پدیدار می‌شود. این شب را زمانی می‌بینیم که در چشمان انسانی می‌نگریم، به درون شبی که هول‌انگیز می‌شود، چرا که از سویدای چشم‌های او شب جهان به دامان ما در می‌آویزد.


📖 قطعه شب


© هگل


@writing_lovers
خصوصی‌ترین ویژگی یک اثر هنری، همواره کیفیت اندیشه‌ی خالق آن خواهد بود... هرگز یک رمان خوب از ذهنی سطحی زاده نخواهد شد.



© هنری جیمز



@writing_lovers
هر وقت احساس کردید ذهنتان قفل کرده یا نمی‌دانستید که چطور داستان‌تان را ادامه دهید این تمرین به طرز شگفت‌آوری کمک‌تان می‌کند تا به پیچیدگی ها، زمینه ها و پایان بندیهای بیشتری فکر کنید.‌

تمرین

یک صفحه سفید بزرگ جلویتان قرار دهید. بی درنگ آن را با تمام فکرها و ایده هایی که به ذهنتان می‌رسد پر کنید؛ با نام شخصیتها، زمینه و بافت داستان، احساسات شخصیت‌ها موقعیت‌ها و هر چیزی که در رابطه با کاری که می‌نویسید به ذهنتان می‌رسد.

به کارتان ادامه دهید خودتان را مجبور کنید که پیش بروید و تمام صفحه را پر کنید. بارش فکری، فرایندی مداوم و پیوسته است؛ و هر زمان که دچار سندرم ترس از صفحه سفید شدید آن را به کار ببرید.



📕 نویسندگی خلاق به زبان ساده

© مگی هاماند



@writing_lovers
عناصر زبانی را می‌توان پس و پیش کرد. این از امکانات زبان است و تغییر جای اینها قرتی‌بازی یا ژیگول بازی نیست، که سماع در زبان است، همان گونه که کهکشان شیری چرخان و رقصان است و یا آن ابر یا این درخت.



📕باغ در باغ

© هوشنگ گلشیری



@writing_lovers
بهترین کتاب‌ها، چیزهایی را به شما می‌گویند که از قبل می‌دانید.



  ۱۹۸۴ 📖

© جورج اورول



@Writing_lovers
من اصلاً راه و رسم زود به شهرت رسیدن و یک شبه نام درکردن را بلد نبودم، به دنبال جستن این راه و رسم هم نمی‌رفتم! وقتی روی دندهِ نوشتن بودم به آن تار زنی می‌مانستم که یک قِران می‌گرفت بزند، راه که می‌افتاد دیگر با ده قِران هم دست از زدن نمی‌کشید! قصه‌ها یکی بعد دیگری روی کاغذ می‌آمد و وقتی به حجم مناسبی می‌رسید به صورت کتاب منتشر می‌شد.



© مهشید امیرشاهی



@Writing_lovers
تمرین

برای یک نویسنده داشتن دفتر یادداشت و ثبت مواد و مطالب مورد نیاز می‌تواند مفید باشد. کار را با پر کردن یک دفتر از نوشته‌های خلاق آغاز کنید. دفترچه‌ای تهیه کنید.

▪️ایده ها و منابع الهامات فکری: چنانچه با یک نقاشی، عکس یا تصویری روبه رو شدید و از آن الهام گرفتید دفتر یادداشت بهترین محل برای ثبت و ضبط آن است تا بتوانید در صورت نیاز به آن رجوع و از آن استفاده کنید.



▪️کارت پستالها ،تصاویر عکسها همه این مواد مورد نیاز را می‌توانید از موزه‌ها، کتاب فروشی‌ها، بازارچه‌های محلی، کشوی کمدهای قدیمی و آلبوم های خانوادگی تهیه کنید.


▪️از مشاهدات خود و تأثیراتی که از تصاویر می‌گیرید یادداشت بردارید و هر آنچه را به ذهنتان می‌رسد، بنویسید. نگران زیاد شدن مطالب و در هم ریختگی یادداشت هایتان نباشید؛ هر چه مطلب و یادداشت بیشتر،‌ بهتر! کارهای برتر هنری به ندرت در فرایند خلقشان مرتب و شسته رفته بوده‌اند.



📕 نویسندگی خلاق به زبان ساده

© مگی هاماند


@Writing_lovers
من طرح داستان‌های کارآگاهی‌ام را هنگام ظرف شستن پیدا می‌کنم. این کار آنقدر احمقانه است که فکر قتل ناگزیر به ذهنم خطور می‌کند.

© آگاتا کریستی


@Writing_lovers
کتاب‌ها آینه هستند: شما در آنها فقط آنچه را که از قبل در درونتان است می‌بینید.


© کارلوس روئیز زافون



@Writing_lovers
در تمام عمرم جوری به واژ‌ه‌ها نگاه کرده‌ام که انگار اولین بار است که آن‌ها را می‌بینم.




© ارنست همینگوی




@Writing_lovers
2025/07/04 17:09:55
Back to Top
HTML Embed Code: