یه وقتا آدم میذاره خیلی چیزا واسش برای همیشه تو نقطهی شروع ته نشین بمونه تا یادش نیاد و نبینه از یه جا به بعدشو چه خبر بوده. چون حالِ هم زدن نداره، واسش گویای اتفاق خاصی نیست، کاربری نداره. چون شکلِ وقتیه که جهنمِ خستگی نصیبش شده
Undone
Ólafur Arnalds
خَلاصی، خوشی تو. وقتی یه چیزی هست خوشحالی، وقتی هم نیست بیباک
فکر میکردم از تو درمان شدم. مثل اثرِ مخدری که از خون بیرون میرود، خواستم بنویسم سم، دلم نیامد
گلاویژ به دریابندی
گلاویژ به دریابندی
ولی آدم هیچوقت در مقابل یه کارِ خوب و زیبا نه از کسی دلیل میخواد و نه دلیل میاره. چون کارِ زیبا به خودیِ خود غافلگیریِ حسی داره ولی در مقابل یه کارِ نازیبا چون اثرگذاریش دفع کنندهست و ایجاد فاصله میکنه، فرقی نداره قدر سفر به ماه یا همین بغل دستش، آدمو واسه رسیدن به دلیلی که شاید هیچوقت نفهمه تا مرز شکستن تو خودش جلو میبره
آواتیها، قشنگام
سرویسهای گوگل کلا خیلی خوبن.
ولی این یکی رو دیده بودین؟ :)
https://artsandculture.google.com/
سرویسهای گوگل کلا خیلی خوبن.
ولی این یکی رو دیده بودین؟ :)
https://artsandculture.google.com/
Google
Google Arts & Culture
Google Arts & Culture features content from over 2000 leading museums and archives who have partnered with the Google Cultural Institute to bring the world's treasures online.
لازم نیست همه چی از اول درست شه وقتی اون اول، همیشه یه لحظهی خارج از دسترسه تو گذشتهی خیلی خیلی دورِ آدمی.. اصلا این همه شب گرگ و میش شدن و گذشتن تا تو هر صبح چند تا آلارم خاموش کنی واسه ورق زدن صفحههایی که دیگه نمیخواستی جلوی چشمت باشن. واسه شونه خالی کردن از تلخیها.. که باورت شه آره زندگی کم راه نداشت واسه اینکه دیگه خیلی چیزارو یادت نیاد جدی جدی! واسه دوباره از همینجایِ داستان شروع کردن
فرقی نداره کدوم باور اطراف آدم وجود داره. اگه داری بدونِ تصمیم خودت یه کاری رو انجام میدی یعنی در جهل به سر میبری
تو تاریکی the darkness
او و دوستانش he and his friends
میشه باهاش وسطِ اتوبان از ماشین پیاده شد و آخ نگفت
قبلا اینطوری بود که "انگار نه انگار حرفهای آدم تموم نشده، انگار نه انگار آدم دلش نمیخواسته حرفاش اینجوری یهو تموم شه"
الان؟ الانم همونجوریه
الان؟ الانم همونجوریه
آواتیها، قشنگام
ببینید امین معظمی چه خلاقه. نقاشیهاش رو به صورت بکگراند برای گوشی به فروش گذاشته.
من بیشتر کاراشو دوس داشتم، شما هم دوس داشته باشین :)
ببینید امین معظمی چه خلاقه. نقاشیهاش رو به صورت بکگراند برای گوشی به فروش گذاشته.
من بیشتر کاراشو دوس داشتم، شما هم دوس داشته باشین :)
حالا باز اگه میل و جانت کشید، دلت تنگ شه ولی تهش اینجوریه که من بهت میگم بچه.
برا ماهایی با یه چمدون تا خرخره پر از چیزای نیومده، عینِ لیز خوردنِ یه عمر دستآورده از لابلای دستِ آدمی
برا ماهایی با یه چمدون تا خرخره پر از چیزای نیومده، عینِ لیز خوردنِ یه عمر دستآورده از لابلای دستِ آدمی
امشب بعد از دو ماه درست نخوابیدن و تلاشِ خیلی زیاد نتیجهی خوبمو گرفتم.
بعد فهمیدم بلدم خوشحال باشم ولی خیلی وقته فعلهام اخلاقی نیست. شما هم همینجوری بخونیدش
بعد فهمیدم بلدم خوشحال باشم ولی خیلی وقته فعلهام اخلاقی نیست. شما هم همینجوری بخونیدش
چرای آخرِ ذهنم هیچوقت منو به حال خودم نمیذاره. گاهی مجبورم میکنه از جنون دعوت کنم، فکرم فقط حولِ حل کردنش بچرخه و تا بهم نفهمونه انتهای اون همه راه که قبلا رفتم، چجوری برای پیش بردنم هیچوقت نیروی لازمو نداشتن رهام نمیکنه! گاهی هم نه، میذاره برم تو خودم.. تا بشم شبیه آدمای سرخوش از آویختگی که میدونن خبری نیست. که میدونن بلاخره تهش یه روز میفتن