آینده (عباس عبدی)
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۳ 🔺اعتماد ۱۶ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹گرايشهاى ديگرى در فلسفه اخلاق نيز هست؛ از جمله «فلسفه اخلاقى اسلام» كه معتقد است بين خواست مردم و ارزشهاى اخلاقى، هميشه همخوانى نيست. بر اساس اين گرايش اشكال فوق مطرح خواهد شد. اشكال ديگر…
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۴
🔺اعتماد ۱۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹آنچه از روايات موجود در كتابهاى روايى شيعى استفاده مىشود اين است كه در زمان غيبت، فقيهى كه واجد شرايط مذكور در روايات باشد، حق حاكميت دارد و به تعبير برخى روايات از طرف معصومان (عليهم السلام) به حكومت نصب شده است. مشروعيت حكومت فقها زاييده نصب عام آنان از سوى معصومان است كه آنان نيز منصوب خاص از جانب خداى متعال هستند. از نظر شيعه به همان معيارى كه حكومت رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) مشروعيت دارد، حكومت امامان معصوم و نيز ولايت فقيه در زمان غيبت مشروعيت خواهد داشت؛ يعنى مشروعيت حكومت هيچ گاه مشروط به رأى انسانها نبوده، بلكه امرى الهى و با نصب او بوده است.
نقد: 🔘 ۱۲۰۰ سال است که کسی دنبال این ادعا نبوده حتی در انقلاب هم امام همان قانون اساسی تهیه شده در پاریس را برای همه پرسی مردم پیشنهاد داد ولی دولت موقت اصرار به تاسیس مجلس موسسان کرد و الا همان زمان آن قانون تصویب میشد که خبری از ولایت فقیه در آن نبود. تازه قانون اساسی مصوب هم به اعتبار رای مردم و بر اساس عرف جامعه پذیرفته شده است و نه چیز دیگری. بخش اصلی آن نیز مسبوق به هیچ سابقهای در اسلام نیست. این گزاره که "مشروعيت حكومت هيچ گاه مشروط به رأى انسانها نبوده، بلكه امرى الهى و با نصب او بوده است." یعنی طی هزاران سال و در دهها و صدها کشور که هزاران حکومت داشتهاند فقط مجموعا در چند سال محدود، حکومتی مشروعیت داشته و بقیه غیر مشروع بودهاند؟ به نظرتان نمیآید که این نوعی تعریض به خواست و اراده خداست که این بشر را خلق کرده که همواره تحت حکومت افراد نامشروع باشد؟ چطور مقررات ازدواج را هر جا متناسب با فرهنگ و عرف آنجا میپذیرید ولی نوبت به حکومت که میرسد، همه نامشروع میشوند؟ مردم آمریکای شمالی و امریکای لاتین و اروپا و آفریقا و آسیای جنوب شرقی همه دارای حکومتهای نامشروع هستند؟ و با این وضع احتمالا تا قیام قیامت همه نامشروع باقی خواهند ماند. بعلاوه اگر به هر دلیلی ولی فقیه کس دیگری بود که مطابق سلیقه نبود همین سخنان را میگفتید؟ تفاوت اسلام و شیعه با کاتولیکها در این است که اینجا هر کسی برداشت خود را از خدا دارد و هیچ کس نمیتواند مدعی حکم خدا شود در حالی که در واتیکان نظر پاپ نظر خداست. نکند اسلام تغییر ماهیت داده و مردم خبر ندارند؟
متن: 🔹از ديدگاه اهل تسنن ـ سه راه براى مشروعيت حكومت وجود دارد; اول: اجماع مسلمانان براى حكومت يك فرد؛ دوم: نصب توسط خليفه قبلى. سوم: تعيين اهل حلّ و عقد. آنها معتقدند اگر مردم با حضرت على (عليه السلام)بيعت نكرده بودند، حكومت آن حضرت نامشروع بود. ولى شيعيان معتقدند مشروعيت حكومت ائمه معصومين (عليهما السلام)با نصب الهى است، يعنى خداى متعال است كه حق حكومت را به امامان معصوم(عليهم السلام)واگذار كرده است...، از اين رو على (عليه السلام) با اينكه از سوى خدا به امامت و رهبرى جامعه منصوب شده بود و حكومت ايشان مشروعيت داشت ولى 25 سال از دخالت در امور اجتماعى خوددارى كرد، زيرا مردم با ايشان بيعت نكرده بودند. ايشان با توسل به زور حكومت خويش را بر مردم تحميل نكرد. در مورد ديگر ائمه نيز همين سخن درست است. فقهاى شيعه ـ به جز معدودى از فقهاى معاصر ـ بر اين باورند كه در زمان غيبت، «فقيه» حق حاكميت دارد و حكومت از سوى خدا به وسيله امامان معصوم(عليهم السلام) به فقها واگذار شده است. پس در زمان غيبت ـ مشروعيت حكومت از سوى خداست نه از سوى آراى مردم. نقش مردم در زمان غيبت فقط عينيت بخشيدن به حكومت است، نه مشروعيت بخشيدن به آن.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۴-01-06
🔺اعتماد ۱۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹آنچه از روايات موجود در كتابهاى روايى شيعى استفاده مىشود اين است كه در زمان غيبت، فقيهى كه واجد شرايط مذكور در روايات باشد، حق حاكميت دارد و به تعبير برخى روايات از طرف معصومان (عليهم السلام) به حكومت نصب شده است. مشروعيت حكومت فقها زاييده نصب عام آنان از سوى معصومان است كه آنان نيز منصوب خاص از جانب خداى متعال هستند. از نظر شيعه به همان معيارى كه حكومت رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) مشروعيت دارد، حكومت امامان معصوم و نيز ولايت فقيه در زمان غيبت مشروعيت خواهد داشت؛ يعنى مشروعيت حكومت هيچ گاه مشروط به رأى انسانها نبوده، بلكه امرى الهى و با نصب او بوده است.
نقد: 🔘 ۱۲۰۰ سال است که کسی دنبال این ادعا نبوده حتی در انقلاب هم امام همان قانون اساسی تهیه شده در پاریس را برای همه پرسی مردم پیشنهاد داد ولی دولت موقت اصرار به تاسیس مجلس موسسان کرد و الا همان زمان آن قانون تصویب میشد که خبری از ولایت فقیه در آن نبود. تازه قانون اساسی مصوب هم به اعتبار رای مردم و بر اساس عرف جامعه پذیرفته شده است و نه چیز دیگری. بخش اصلی آن نیز مسبوق به هیچ سابقهای در اسلام نیست. این گزاره که "مشروعيت حكومت هيچ گاه مشروط به رأى انسانها نبوده، بلكه امرى الهى و با نصب او بوده است." یعنی طی هزاران سال و در دهها و صدها کشور که هزاران حکومت داشتهاند فقط مجموعا در چند سال محدود، حکومتی مشروعیت داشته و بقیه غیر مشروع بودهاند؟ به نظرتان نمیآید که این نوعی تعریض به خواست و اراده خداست که این بشر را خلق کرده که همواره تحت حکومت افراد نامشروع باشد؟ چطور مقررات ازدواج را هر جا متناسب با فرهنگ و عرف آنجا میپذیرید ولی نوبت به حکومت که میرسد، همه نامشروع میشوند؟ مردم آمریکای شمالی و امریکای لاتین و اروپا و آفریقا و آسیای جنوب شرقی همه دارای حکومتهای نامشروع هستند؟ و با این وضع احتمالا تا قیام قیامت همه نامشروع باقی خواهند ماند. بعلاوه اگر به هر دلیلی ولی فقیه کس دیگری بود که مطابق سلیقه نبود همین سخنان را میگفتید؟ تفاوت اسلام و شیعه با کاتولیکها در این است که اینجا هر کسی برداشت خود را از خدا دارد و هیچ کس نمیتواند مدعی حکم خدا شود در حالی که در واتیکان نظر پاپ نظر خداست. نکند اسلام تغییر ماهیت داده و مردم خبر ندارند؟
متن: 🔹از ديدگاه اهل تسنن ـ سه راه براى مشروعيت حكومت وجود دارد; اول: اجماع مسلمانان براى حكومت يك فرد؛ دوم: نصب توسط خليفه قبلى. سوم: تعيين اهل حلّ و عقد. آنها معتقدند اگر مردم با حضرت على (عليه السلام)بيعت نكرده بودند، حكومت آن حضرت نامشروع بود. ولى شيعيان معتقدند مشروعيت حكومت ائمه معصومين (عليهما السلام)با نصب الهى است، يعنى خداى متعال است كه حق حكومت را به امامان معصوم(عليهم السلام)واگذار كرده است...، از اين رو على (عليه السلام) با اينكه از سوى خدا به امامت و رهبرى جامعه منصوب شده بود و حكومت ايشان مشروعيت داشت ولى 25 سال از دخالت در امور اجتماعى خوددارى كرد، زيرا مردم با ايشان بيعت نكرده بودند. ايشان با توسل به زور حكومت خويش را بر مردم تحميل نكرد. در مورد ديگر ائمه نيز همين سخن درست است. فقهاى شيعه ـ به جز معدودى از فقهاى معاصر ـ بر اين باورند كه در زمان غيبت، «فقيه» حق حاكميت دارد و حكومت از سوى خدا به وسيله امامان معصوم(عليهم السلام) به فقها واگذار شده است. پس در زمان غيبت ـ مشروعيت حكومت از سوى خداست نه از سوى آراى مردم. نقش مردم در زمان غيبت فقط عينيت بخشيدن به حكومت است، نه مشروعيت بخشيدن به آن.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۴-01-06
Telegraph
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۴
🔺اعتماد ۱۸ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹آنچه از روايات موجود در كتابهاى روايى شيعى استفاده مىشود اين است كه در زمان غيبت، فقيهى كه واجد شرايط مذكور در روايات باشد، حق حاكميت دارد و به تعبير برخى روايات از طرف معصومان (عليهم السلام) به حكومت نصب شده است. مشروعيت…
Forwarded from هممیهن
آخرالزمان بدلی
سرمقاله هممیهن
18 دی 1403
🔹به قول مظفرالدین شاه؛ «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید». ازاینرو و از آنجا که سیاست در ایران اغلب بدلی است، به نظر میرسد مدعیان «ظهورگرایی» در ایران هم بدلی هستند. منظور این نیست که مدعیان قبلی واقعی بودند؛ آنان هم جعلی و فیک بودند، ولی شکلگیری و رشد و گسترش آنها مبتنی بر زمینههایی بود که موجب شکلگیری حرکتهای آخرالزمانی ولو نادرست میشد.
🔹رویکردهای آخرالزمانی بهطور معمول در شرایطی اجتماعی شکل گرفته و گسترش مییابند که جامعه با بحرانهای عمیق، ناامنی، بیثباتی یا تغییرات شدید مواجه است.
🔹بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دینی و... چون تورم شدید، فقر و بیکاری گسترده و قحطی، جنگ، فروپاشی، بیماریهای مرگبار، عبور از گزارههای ارزشی و دینی موجود، مردم را در بنبست فکری و راهبردی قرار میدهد.
🔹در چنین شرایطی، افراد از آینده خود نگران شده و میترسند و درعینحال، راهحلی هم ندارند؛ به همین دلیل غیرمنتظره نیست که به دنبال مفری برای رستگاری و پیدا کردن امید از طریق یک تغییر رادیکال مانند ظهور یک منجی باشند. این باورها میتوانند به افراد کمک کنند تا با ترسها و ناامیدیهای خود کنار بیایند و امید به یک آینده بهتر یا رستگاری نهایی را در خود زنده نگه دارند. این رویکردها گاهی میتوانند به دو گونه از رفتار متناقض «افراطگرایی» یا «انزواگرایی» منجر شوند.
🔹تقریباً اغلب جنبشهای آخرالزمانی در شرایط کمابیش مشابهی شکل میگیرند و گسترش مییابند و البته آنها طبعاً ضد وضع موجود هستند. وضعیت چنین گرایشی در ایران امروز بهصورت بدلی درآمده است. برخی از منتظران ناجی موعودشان را در دخالت خارجی میبینند. ولی بخش جالب این پدیده موعودگرایانی هستند که برخلاف نص صریح روایات و علمای دینی هر روز در حال تطبیق دادن شرایط روز با علایمی که در احادیث و روایات از زمان ظهور آمده، هستند.
🔹روایاتی که اصولاً مورد تأیید علمای دینی نیست یا ضعیف هستند. جالبی این پدیده در انتساب آنان به دفاع از وضع موجود است؛ درحالیکه خودشان در قدرت هستند و باید مسائل را حل کنند، ولی به علت ناتوانی در انجام وظیفه، حل آنها را به ظهور امام حواله میدهند و از این طریق میکوشند که مخاطب را در توهم و خیال نگهدارند، بهجای آنکه موجب تحرکی شوند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
18 دی 1403
🔹به قول مظفرالدین شاه؛ «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید». ازاینرو و از آنجا که سیاست در ایران اغلب بدلی است، به نظر میرسد مدعیان «ظهورگرایی» در ایران هم بدلی هستند. منظور این نیست که مدعیان قبلی واقعی بودند؛ آنان هم جعلی و فیک بودند، ولی شکلگیری و رشد و گسترش آنها مبتنی بر زمینههایی بود که موجب شکلگیری حرکتهای آخرالزمانی ولو نادرست میشد.
🔹رویکردهای آخرالزمانی بهطور معمول در شرایطی اجتماعی شکل گرفته و گسترش مییابند که جامعه با بحرانهای عمیق، ناامنی، بیثباتی یا تغییرات شدید مواجه است.
🔹بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دینی و... چون تورم شدید، فقر و بیکاری گسترده و قحطی، جنگ، فروپاشی، بیماریهای مرگبار، عبور از گزارههای ارزشی و دینی موجود، مردم را در بنبست فکری و راهبردی قرار میدهد.
🔹در چنین شرایطی، افراد از آینده خود نگران شده و میترسند و درعینحال، راهحلی هم ندارند؛ به همین دلیل غیرمنتظره نیست که به دنبال مفری برای رستگاری و پیدا کردن امید از طریق یک تغییر رادیکال مانند ظهور یک منجی باشند. این باورها میتوانند به افراد کمک کنند تا با ترسها و ناامیدیهای خود کنار بیایند و امید به یک آینده بهتر یا رستگاری نهایی را در خود زنده نگه دارند. این رویکردها گاهی میتوانند به دو گونه از رفتار متناقض «افراطگرایی» یا «انزواگرایی» منجر شوند.
🔹تقریباً اغلب جنبشهای آخرالزمانی در شرایط کمابیش مشابهی شکل میگیرند و گسترش مییابند و البته آنها طبعاً ضد وضع موجود هستند. وضعیت چنین گرایشی در ایران امروز بهصورت بدلی درآمده است. برخی از منتظران ناجی موعودشان را در دخالت خارجی میبینند. ولی بخش جالب این پدیده موعودگرایانی هستند که برخلاف نص صریح روایات و علمای دینی هر روز در حال تطبیق دادن شرایط روز با علایمی که در احادیث و روایات از زمان ظهور آمده، هستند.
🔹روایاتی که اصولاً مورد تأیید علمای دینی نیست یا ضعیف هستند. جالبی این پدیده در انتساب آنان به دفاع از وضع موجود است؛ درحالیکه خودشان در قدرت هستند و باید مسائل را حل کنند، ولی به علت ناتوانی در انجام وظیفه، حل آنها را به ظهور امام حواله میدهند و از این طریق میکوشند که مخاطب را در توهم و خیال نگهدارند، بهجای آنکه موجب تحرکی شوند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴اصلاحیه:
این گفتگوی کوتاه از قول من در خبر فوری منتشر شده است.
🔴واکنش عباس عبدی به تلاش برای استیضاح همتی: رانتخواران از اقدامات همتی ناراحت هستند
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی:
تندروهای مجلس برای جا انداختن خودشان بهترین زمان استیضاح را حالا میدانند به ویژه که از همتی کینه هم دارند.
هر چند میدانند که استیضاح یا در دستور قرار نمیگیرد یا رای نمیآورد ولی آنها در هر حال خود را برنده میدانند، به ویژه که اگر موجب افزایش قیمت ارز شود به سودشان است.
همتی با قاطعیت به سوی تک نرخی کردن ارز گام برداشته و به همین دلیل رانتخواران ناراحت هستند.
تک نرخی کردن ارز تا اینجا مهمترین اقدام دولت در حوزه اقتصاد بود؛ کاری که دولت قبل خیلی دوست داشت انجام دهد ولی جرات آن را نداشت.
▪️متاسفانه در پاراگراف آخر قدری دستکاری صورت گرفته که البته روزنامهنگار قصد بدی نداشته ولی مفهومی نادرست را منتقل کرده است. در این مورد گفتهام که:
▪️آقای همتی هم با قاطعیت به سوی تک کردن ارز گام برداشته و به همین دلیل رانتخواران ناراحت هستند. تا اینجا این مهمترین اقدام دولت در حوزه اقتصاد بود کاری که دولت قبل خیلی دوست داشت انجام دهد ولی جرات آن را نداشت.
▪️من نگفتهام تک نرخی کردن ارز اتفاق افتاده بلکه گام برداشتن بسوی آن را گفتهام تا رسیدن به ارز تک نرخی راه زیادی باقیمانده است.
این گفتگوی کوتاه از قول من در خبر فوری منتشر شده است.
🔴واکنش عباس عبدی به تلاش برای استیضاح همتی: رانتخواران از اقدامات همتی ناراحت هستند
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی:
تندروهای مجلس برای جا انداختن خودشان بهترین زمان استیضاح را حالا میدانند به ویژه که از همتی کینه هم دارند.
هر چند میدانند که استیضاح یا در دستور قرار نمیگیرد یا رای نمیآورد ولی آنها در هر حال خود را برنده میدانند، به ویژه که اگر موجب افزایش قیمت ارز شود به سودشان است.
همتی با قاطعیت به سوی تک نرخی کردن ارز گام برداشته و به همین دلیل رانتخواران ناراحت هستند.
تک نرخی کردن ارز تا اینجا مهمترین اقدام دولت در حوزه اقتصاد بود؛ کاری که دولت قبل خیلی دوست داشت انجام دهد ولی جرات آن را نداشت.
▪️متاسفانه در پاراگراف آخر قدری دستکاری صورت گرفته که البته روزنامهنگار قصد بدی نداشته ولی مفهومی نادرست را منتقل کرده است. در این مورد گفتهام که:
▪️آقای همتی هم با قاطعیت به سوی تک کردن ارز گام برداشته و به همین دلیل رانتخواران ناراحت هستند. تا اینجا این مهمترین اقدام دولت در حوزه اقتصاد بود کاری که دولت قبل خیلی دوست داشت انجام دهد ولی جرات آن را نداشت.
▪️من نگفتهام تک نرخی کردن ارز اتفاق افتاده بلکه گام برداشتن بسوی آن را گفتهام تا رسیدن به ارز تک نرخی راه زیادی باقیمانده است.
Forwarded from هممیهن
مقاومت در برابر تغییر
سرمقاله هممیهن
19 دی 1403
🔹این پذیرفتنی است که نظام حقوقی از نوعی ثبات و پایداری نسبی برخوردار باشد؛ ولی در نقطه مقابل مقاومت غیرمنطقی در برابر تغییر نیز به همین اندازه نادرست و ناپذیرفتنی است. یکی از این موارد، موضوع مجازات بهویژه مجازات اعدام است که در صورت اجرا، قابل بازگشت و جبران هم نیست.
🔹اعدام افراد به اتهام قتل عمد بهطور طبیعی در مواردی که با قصد و آگاهی قبلی انجام شده باشد، در میان مردم مخالف زیادی ندارد؛ ولی مواردی هست که چنین قصدی نبوده یا مقتول هم در تحریک به مقابله نقش داشته است و طبق قانون بسیاری از این نوع قتلها شبهعمد شناخته نمیشوند تا از مجازات قصاص رهایی یابند.
🔹بهطور کلی، صدور و اجرای هر مجازاتی باید از سوی اکثریت مردم با استقبال مواجه شود و اگر مجازاتی با مخالفت مردم مواجه شود یا اصل آن فعل را جرم ندانند یا آن مجازات را متناسب ندانند؛ در چنین حالتی نظام کیفری تضعیف میشود و کارایی و اثرگذاری خود را از دست میدهد.
🔹نمونه این صدور حکم قصاص در برخی اقدامات منجر به قتل از سوی پلیس هنگام تعقیب مجرمین است. یا موردی شایعتر کشتن شکارچیان غیرمجاز به وسیله ماموران و شکاربانان محیط زیست است. حساسیت بحق طرفداران محیط زیست به اعدام این افراد زیاد است و موجب رنجش زیاد جامعه میشود. بهویژه اینکه این پروندهها بهسختی و کمتر به صلح و رضایت منتهی میشود و خانواده مقتول همچنان قصاص را مطالبه میکنند.
🔹پرسش این است که چه باید کرد؟ آیا دادگاه میتواند خلاف قانون حکم دهد؟ طبعاً خیر؟ در حال حاضر، کوشش برای جلب رضایت با احترام کامل به خون مقتول و بازماندگانش گام اولی است که باید برداشته شود. کوچکترین دفاع از شکاربان و تخطئه شکارچی مقتول موجب اختلال در این فرایند میشود که باید از آن پرهیز کرد.
🔹ولی گام اصلی را قوهقضائیه باید بردارد و قانون قصاص را در قتلهایی که عمد شناخته میشود، درجهبندی کند و برای چنین مواردی و بهطور مشخص شکاربانان یا اقدامات منجر به جرح یا قتل از سوی پلیس، در تعقیب مجرمین یا مواردی که مقتول نقش جدی تحریکآمیز در وقوع قتل داشته است آنها را قتلهای درجه دوم بداند و مجازات قصاص را به زندان تقلیل دهد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
19 دی 1403
🔹این پذیرفتنی است که نظام حقوقی از نوعی ثبات و پایداری نسبی برخوردار باشد؛ ولی در نقطه مقابل مقاومت غیرمنطقی در برابر تغییر نیز به همین اندازه نادرست و ناپذیرفتنی است. یکی از این موارد، موضوع مجازات بهویژه مجازات اعدام است که در صورت اجرا، قابل بازگشت و جبران هم نیست.
🔹اعدام افراد به اتهام قتل عمد بهطور طبیعی در مواردی که با قصد و آگاهی قبلی انجام شده باشد، در میان مردم مخالف زیادی ندارد؛ ولی مواردی هست که چنین قصدی نبوده یا مقتول هم در تحریک به مقابله نقش داشته است و طبق قانون بسیاری از این نوع قتلها شبهعمد شناخته نمیشوند تا از مجازات قصاص رهایی یابند.
🔹بهطور کلی، صدور و اجرای هر مجازاتی باید از سوی اکثریت مردم با استقبال مواجه شود و اگر مجازاتی با مخالفت مردم مواجه شود یا اصل آن فعل را جرم ندانند یا آن مجازات را متناسب ندانند؛ در چنین حالتی نظام کیفری تضعیف میشود و کارایی و اثرگذاری خود را از دست میدهد.
🔹نمونه این صدور حکم قصاص در برخی اقدامات منجر به قتل از سوی پلیس هنگام تعقیب مجرمین است. یا موردی شایعتر کشتن شکارچیان غیرمجاز به وسیله ماموران و شکاربانان محیط زیست است. حساسیت بحق طرفداران محیط زیست به اعدام این افراد زیاد است و موجب رنجش زیاد جامعه میشود. بهویژه اینکه این پروندهها بهسختی و کمتر به صلح و رضایت منتهی میشود و خانواده مقتول همچنان قصاص را مطالبه میکنند.
🔹پرسش این است که چه باید کرد؟ آیا دادگاه میتواند خلاف قانون حکم دهد؟ طبعاً خیر؟ در حال حاضر، کوشش برای جلب رضایت با احترام کامل به خون مقتول و بازماندگانش گام اولی است که باید برداشته شود. کوچکترین دفاع از شکاربان و تخطئه شکارچی مقتول موجب اختلال در این فرایند میشود که باید از آن پرهیز کرد.
🔹ولی گام اصلی را قوهقضائیه باید بردارد و قانون قصاص را در قتلهایی که عمد شناخته میشود، درجهبندی کند و برای چنین مواردی و بهطور مشخص شکاربانان یا اقدامات منجر به جرح یا قتل از سوی پلیس، در تعقیب مجرمین یا مواردی که مقتول نقش جدی تحریکآمیز در وقوع قتل داشته است آنها را قتلهای درجه دوم بداند و مجازات قصاص را به زندان تقلیل دهد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴تحلیل اجتماعی حادثه فرودگاه
🔺اعتماد ۱۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اغلب ترجیح میدهم که در باره مسایل اجتماعی بنویسم. ولی مسایل سیاسی چنان مهم و سرنوشتساز شده است که گریزی از پرداختن به آنها نیست. اکنون دو خبر مهم در روزهای گذشته پیش آمده که فرصتی مناسب را برای طرح مسایل اجتماعی فراهم کرده است، هر چند در نهایت نتایج آنها نیز سیاسی است. اولین خبر مربوط به گروگان گرفته شدن یک خانواده ۹ نفره در منزل خودشان به وسیله دو مرد و یک زن برای مدت ۲۹ ماه و دیگری انتشار فیلمی از یک خانم در فرودگاه که عمامه یک روحانی را برداشته و به عنوان شال روی سر خود میاندازد.
🔘در باره حادثه اول مهمترین چیزی که میتوان گفت این است که چگونه چنین اتفاقی میتواند رخ دهد؟ و چرا اکنون پس از گذشت ۶ ماه خبر آن منتشر میشود؟ گر چه قصد ندارم که بگویم که اجزای خبر رسمی نادرست و خلاف واقع است، ولی پذیرفتن این خبر با این حد از توضیحات، نمیتواند معقول باشد و عقل سلیم آن را نمیپذیرد. اگر درست باشد، با جامعهای به شدت ضعیف و ناتوان و منفعل مواجه هستیم که چنین اتفاق بسیار عجیبی در آن رخ میدهد.
🔘چرا این خبر پذیرفتنی نیست؟ به این دلیل ساده که نظام اطلاعرسانی مستقلی نداریم که در این باره خبررسانی کنند. اطلاعرسانی مقامات رسمی گر چه محترم است ولی از نظر مخاطبان تنها هنگامی پذیرفتنی است که با گزارشهای معتبر همراه شود. گزارشهایی که از سوی روزنامهنگاران مستقل تهیه و تولید شود و تمام جوانب واقعه را بکاود و همه پرسشهای ممکن را پاسخ دهد. چون چنین گزارشهایی در دسترس نیست، تا اطلاع ثانوی از پذیرش روایت رسمی باید معذور بود. زیرا روایت رسمی و اجزای آن با ابهامات فراوانی مواجه است. ابهاماتی که برای رفع هر کدام باید توضیحات و تحلیلهای مفصلی ارایه کرد و اگر این روایت درست باشد، باید نتیجه بگیریم که با یک وضعیت ناهنجار و نابسامان شدید اجتماعی و اداری مواجه هستیم که برایمان قابل تصور نبوده است. فقدان رسانه معتبر و مستقل و دسترسی آزاد به اطلاعات موجب بحرانهای عمیق شده است.
https://telegra.ph/تحلیل-اجتماعی-حادثه-فرودگاه-01-08
🔺اعتماد ۱۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اغلب ترجیح میدهم که در باره مسایل اجتماعی بنویسم. ولی مسایل سیاسی چنان مهم و سرنوشتساز شده است که گریزی از پرداختن به آنها نیست. اکنون دو خبر مهم در روزهای گذشته پیش آمده که فرصتی مناسب را برای طرح مسایل اجتماعی فراهم کرده است، هر چند در نهایت نتایج آنها نیز سیاسی است. اولین خبر مربوط به گروگان گرفته شدن یک خانواده ۹ نفره در منزل خودشان به وسیله دو مرد و یک زن برای مدت ۲۹ ماه و دیگری انتشار فیلمی از یک خانم در فرودگاه که عمامه یک روحانی را برداشته و به عنوان شال روی سر خود میاندازد.
🔘در باره حادثه اول مهمترین چیزی که میتوان گفت این است که چگونه چنین اتفاقی میتواند رخ دهد؟ و چرا اکنون پس از گذشت ۶ ماه خبر آن منتشر میشود؟ گر چه قصد ندارم که بگویم که اجزای خبر رسمی نادرست و خلاف واقع است، ولی پذیرفتن این خبر با این حد از توضیحات، نمیتواند معقول باشد و عقل سلیم آن را نمیپذیرد. اگر درست باشد، با جامعهای به شدت ضعیف و ناتوان و منفعل مواجه هستیم که چنین اتفاق بسیار عجیبی در آن رخ میدهد.
🔘چرا این خبر پذیرفتنی نیست؟ به این دلیل ساده که نظام اطلاعرسانی مستقلی نداریم که در این باره خبررسانی کنند. اطلاعرسانی مقامات رسمی گر چه محترم است ولی از نظر مخاطبان تنها هنگامی پذیرفتنی است که با گزارشهای معتبر همراه شود. گزارشهایی که از سوی روزنامهنگاران مستقل تهیه و تولید شود و تمام جوانب واقعه را بکاود و همه پرسشهای ممکن را پاسخ دهد. چون چنین گزارشهایی در دسترس نیست، تا اطلاع ثانوی از پذیرش روایت رسمی باید معذور بود. زیرا روایت رسمی و اجزای آن با ابهامات فراوانی مواجه است. ابهاماتی که برای رفع هر کدام باید توضیحات و تحلیلهای مفصلی ارایه کرد و اگر این روایت درست باشد، باید نتیجه بگیریم که با یک وضعیت ناهنجار و نابسامان شدید اجتماعی و اداری مواجه هستیم که برایمان قابل تصور نبوده است. فقدان رسانه معتبر و مستقل و دسترسی آزاد به اطلاعات موجب بحرانهای عمیق شده است.
https://telegra.ph/تحلیل-اجتماعی-حادثه-فرودگاه-01-08
Telegraph
تحلیل اجتماعی حادثه فرودگاه
🔺اعتماد ۱۹ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘اغلب ترجیح میدهم که در باره مسایل اجتماعی بنویسم. ولی مسایل سیاسی چنان مهم و سرنوشتساز شده است که گریزی از پرداختن به آنها نیست. اکنون دو خبر مهم در روزهای گذشته پیش آمده که فرصتی مناسب را برای طرح مسایل اجتماعی فراهم کرده…
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۵
🔺اعتماد ۲۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹معدودى از فقهاى معاصر شيعه به عنوان احتمال گفته اند: در زمان غيبت معصوم، مشروعيت حكومت منوط به آراى مردم است.
نقد: 🔘معدود را از کجا میآورید؟ بر فرض که معدود باشند چه دلیلی بر نادرستی نظر آنان است؟ چرا باید نظر آنان را رها کرد و نظر مثلا اکثریتی که وجود ندارد یا حتی دارد را پذیرفت؟ مگر در دفاع از یک طرح و ایده سیاسی به نظر اکثریت علما اشاره میشود؟ چرا اسامی این معدود و آن اکثر را نمیآورید؟ اخیرا در کانالی دیدم که آرای دهها نفر از فقهای مشهور متاخر و متقدم را درباره حکومت و ولایت با ذکر منبع نوشته بود که قریب به اتفاق آنان نظراتی مغایر با ادعاهای آقای مصباح دارند حتی نظرات مهمترین فقیه این رویکرد نسبت به حکومت یعنی امام خمینی نیز مغایرتهای مهمی با برداشتهای وی داشته است و دارد.
متن: 🔹ما شكل سوّمى از حكومت را میشناسيم كه در آن مشروعيت، با آراى مردم به دست نمىآيد، بلكه مشروعيت آن با حكم الهى است، در همان حال هيچگونه تحميلى هم بر مردم وجود ندارد، زيرا توسّل به زور براى دستيابى به حكومت مورد نظر ما روا نيست. درباره نظريه دوّم بايد توجه كرد اكثريت فقهاى شيعه، مشروعيت حكومت در زمان غيبت را از ناحيه خدا مىدانند، اگرچه پذيرش و بيعت مردم باعث عينيت بخشيدن به حكومت دينى خواهد شد. و اگر مشروعيت، بسته به آراى مردم باشد، اشكالاتى پيش خواهد آمد كه در نقد نظريات ديگر مطرح میشود.
نقد: 🔘خوب همین را اگر بپذیریم دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت این یعنی همان خواست مردم است این که مشروعیت چیست و اگر مردم حکومت را نخواهند حکومت نامشروع است بحث ما نیست. همین که برای حدوث و بقا توسل به زور نشود و اعمال زور روا نباشد کافی است. این را توافق کنیم دیگر هیچ مشکلی باقی نمیماند شما مختارید هر گونه خواستید فکر کنید و دیگران هم همانگونه که خواستند.
متن: 🔹درباره نظريه سوم بايد گفت: خداى متعال در مورد حكومت در عصر غيبت سكوت نكرده است؛ متون دينى مىگويند: مردم در زمان غيبت بايد تحقيق كنند و فقيه جامع شرائط را براى حكومت بيابند و حكومت را به او بسپارند.
نقد: 🔘باز هم توضیح ندادهاند که مردم چه کسانی هستند؟ اگر کسانی این رویکرد را بکلی قبول نداشته باشند چه حجتی برای آنان وجود دارد که این نظر را بپذیرند؟ بعلاوه انجام تحقیق از طرف مردم چگونه است؟ بکار بردن این کلمات سهل است ولی اجرایش امتناع دارد. مثلا صد سال پیش چگونه مردم باید تحقیق میکردند؟ باید علمای شرق ایران و هند را تا مراکش چگونه میشناختند؟ بعد چگونه تبعیت میکردند؟ کل اندیشه آقای مصباح همین اندازه ساده و بسیط است.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۵-01-08
🔺اعتماد ۲۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹معدودى از فقهاى معاصر شيعه به عنوان احتمال گفته اند: در زمان غيبت معصوم، مشروعيت حكومت منوط به آراى مردم است.
نقد: 🔘معدود را از کجا میآورید؟ بر فرض که معدود باشند چه دلیلی بر نادرستی نظر آنان است؟ چرا باید نظر آنان را رها کرد و نظر مثلا اکثریتی که وجود ندارد یا حتی دارد را پذیرفت؟ مگر در دفاع از یک طرح و ایده سیاسی به نظر اکثریت علما اشاره میشود؟ چرا اسامی این معدود و آن اکثر را نمیآورید؟ اخیرا در کانالی دیدم که آرای دهها نفر از فقهای مشهور متاخر و متقدم را درباره حکومت و ولایت با ذکر منبع نوشته بود که قریب به اتفاق آنان نظراتی مغایر با ادعاهای آقای مصباح دارند حتی نظرات مهمترین فقیه این رویکرد نسبت به حکومت یعنی امام خمینی نیز مغایرتهای مهمی با برداشتهای وی داشته است و دارد.
متن: 🔹ما شكل سوّمى از حكومت را میشناسيم كه در آن مشروعيت، با آراى مردم به دست نمىآيد، بلكه مشروعيت آن با حكم الهى است، در همان حال هيچگونه تحميلى هم بر مردم وجود ندارد، زيرا توسّل به زور براى دستيابى به حكومت مورد نظر ما روا نيست. درباره نظريه دوّم بايد توجه كرد اكثريت فقهاى شيعه، مشروعيت حكومت در زمان غيبت را از ناحيه خدا مىدانند، اگرچه پذيرش و بيعت مردم باعث عينيت بخشيدن به حكومت دينى خواهد شد. و اگر مشروعيت، بسته به آراى مردم باشد، اشكالاتى پيش خواهد آمد كه در نقد نظريات ديگر مطرح میشود.
نقد: 🔘خوب همین را اگر بپذیریم دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت این یعنی همان خواست مردم است این که مشروعیت چیست و اگر مردم حکومت را نخواهند حکومت نامشروع است بحث ما نیست. همین که برای حدوث و بقا توسل به زور نشود و اعمال زور روا نباشد کافی است. این را توافق کنیم دیگر هیچ مشکلی باقی نمیماند شما مختارید هر گونه خواستید فکر کنید و دیگران هم همانگونه که خواستند.
متن: 🔹درباره نظريه سوم بايد گفت: خداى متعال در مورد حكومت در عصر غيبت سكوت نكرده است؛ متون دينى مىگويند: مردم در زمان غيبت بايد تحقيق كنند و فقيه جامع شرائط را براى حكومت بيابند و حكومت را به او بسپارند.
نقد: 🔘باز هم توضیح ندادهاند که مردم چه کسانی هستند؟ اگر کسانی این رویکرد را بکلی قبول نداشته باشند چه حجتی برای آنان وجود دارد که این نظر را بپذیرند؟ بعلاوه انجام تحقیق از طرف مردم چگونه است؟ بکار بردن این کلمات سهل است ولی اجرایش امتناع دارد. مثلا صد سال پیش چگونه مردم باید تحقیق میکردند؟ باید علمای شرق ایران و هند را تا مراکش چگونه میشناختند؟ بعد چگونه تبعیت میکردند؟ کل اندیشه آقای مصباح همین اندازه ساده و بسیط است.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۵-01-08
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۵
🔺اعتماد ۲۰ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹معدودى از فقهاى معاصر شيعه به عنوان احتمال گفته اند: در زمان غيبت معصوم، مشروعيت حكومت منوط به آراى مردم است. نقد: 🔘معدود را از کجا میآورید؟ بر فرض که معدود باشند چه دلیلی بر نادرستی نظر آنان است؟ چرا باید نظر آنان را…
4_5767240969346881788.pdf
1 MB
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل pdf
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل pdf
4_5767240969346881775.docx
52.9 KB
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل word
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل word
Audio
🔴ریشههایی تنهایی ایران
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل صوتی
🔴۵ دقیقه پس از ترامپ
🔺این گفتگو با آقای دکتر قهرمانپور روز بعد از انتخابات آمریکا بود که پیش از گفتگو پیروزی ترامپ رسماً اعلام شد. گفتگو در نشریه «شبکه آفتاب» شماره ۶۷ آذر ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است که پرونده ویژه آن در باره «انزوا و تنهایی» است، و به یکی از مهمترین ویژگیهای ایران پرداخته است.
فایلهای word و pdf و صوتی آن تقدیم میشود.
🔹فایل صوتی
🔴نقطه عطف نظام رسانهای
🔺اعتماد ۲۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘۱۸ دی سالگرد اصابت تأسفبار موشک به هواپیمای اوکراینی بود. رویدادی که اثرات بسیار منفی در فضای سیاسی ایران داشت و میتوان گفت نقطه عطفی در نگرش و اعتماد عمومی به ساختار بود. این یادداشت یکی از تبعات آن را که ممکن است کمتر به چشم حکومت بیاید به تصویر کشیده است.
🔘اخیراً مطلبی منتشر شد که بیانگر مواضع بیش از ۵۰ تن از فعالان رسانهای یا سیاسی طی ۳ روز اول رویداد، یعنی از سقوط تا اعلام رسمی اصابت موشک بود؛ مواضعی که بطور ضمنی یا صریح اطلاعرسانی غربیها و مخالفان نظام را در باره اصابت موشک به هواپیما رد کردهاند. البته هنگامی که مستندات را میخوانیم، برخی افراد به این صراحت نگفتهاند، ولی در مجموع رویکرد اطلاعرسانی مخالفان حکومت را رد کرده یا نمیپسندیدند.
🔘موضع همه این افراد از یک زاویه نبود. برخی وظیفه توجیهگری داشتند و هر خبر رسمی را تأیید یا خبر مخالفان را چشم بسته رد میکنند. تعداد قابل توجهی از آنان افراد موجهی هستند که ظاهراً بیگدار به آب نمیزنند؛ انگیزههای آنان اغلب خیرخواهانه بود و قصد دفاع از سیاستهای رسمی را نداشتند، بلکه هدفشان دفاع از کشور بود، ضمن اینکه استدلالهای به نسبت قابل توجه هم در خصوص غیر ممکن بودن اصابت موشک میشنیدند.
🔘مهمترین استدلال این بود که در صورت اصابت موشک، هواپیما در آسمان منفجر میشود و این را خیلیها میگفتند. نکته دیگر اینکه ضوابط امنیتی پرواز آن اندازه دقیق هست که چنین رخدادی را شاهد نباشیم. ولی نمیدانستند موشک تور- ام۱ مثل نارنجک عمل میکند و پیش از اصابت منفجر شده و ترکشهای آن به هدف اصابت میکند. همان سوراخهایی که در بدنه هواپیمای اوکراینی بود و نشانه اصابت ترکش از بیرون است.
🔘در هر حال خیلیها آمادگی ذهنی این را نداشتند که در آن شرایط بخواهند بشنوند که این هواپیما با موشک خودی ساقط شده است و در نتیجه با ادعاهای رسمی همدلی کردند و روایت رسمی از سقوط هواپیما تا دو روز اول روایت غالب بود و تبلیغات غربیها را نوعی جنگ روانی میدانستند که البته چنین رفتاری مسبوق به سابقه بود. از روز دوم کمکم این روایت کمرنگ شد و تق آن در روز سوم در آمد. در حالی که نظام اطلاعرسانی رسمی میتوانست از روز اول روایت خود را با اما و اگر مواجه کند و انواع و اقسام خلافهای آشکار را بیان نکند. نتیجه چه شد؟
🔘نتیجه این «روایتمحوری» سقوط کامل اعتماد به نظام رسانهای رسمی شد. این بیاعتمادی به کسانی هم که بطور صریح یا ضمنی علیه اصابت موشک موضع گرفته بودند نیز سرایت کرد. پس از روشن شدن حقیقت؛ هر که علیه اصابت موشک موضع گرفته بود، احساس کرد که روایت رسمی او را فریب داده است.
🔘آنان دو گروه بودند. برخی افراد معتبری هستند، و مردم به حرف آنان اعتماد دارند. این گروه از این پس در موارد مشابه سکوت میکنند، حتی اگر روایتهای رسمی را معتبر بدانند، حاضر به دفاع از آن نخواهند شد؛ چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ پس اصل را بر نادرستی روایتهای رسمی میگذارند. حتی اگر دفاع کنند هم فایدهای ندارد، زیرا مخاطبان این سابقه را روی میزشان میگذارند. خودشان هم چون این ضعف را احساس میکنند ترجیح میدهند سکوت کنند. جالب این که تجربه اینها، دیگران را هم به سکوت وادار میکند.
🔘گروه دوم که مالهکش هستند؛ اعتباری ندارند و دفاع آنها اثری ندارد، و احتمالاً در دفاع از روایتهای رسمی مواضع تندتر و افراطی میگیرند، شاید مدافعان و هواداران را راضی کنند، ولی نتیجه از پیش روشن است.
🔘دیگر اثر مهم این رفتار، بازسازی و تقویت اعتبار نظام رسانهای غربی و مخالفان و کلاً هر چه ضد روایت رسمی است، بود. این اثر تخریبی در آینده نیز بر فضای ارتباطی و اطلاعرسانی ایران استمرار خواهد داشت. بیاعتباری رسانه رسمی که پیاپی پیامهایی را در نفی اصابت موشک و هر احتمالی بجز روایت رسمی پخش میکرد نیز مزید بر علت شده که قدرت رسانهای نظام را در مواجهه با دیگران بسیار تضعیف کرده است.
🔘🔘با این حساب حتی اگر به جنگ روایتها هم قائل باشیم، از همین الان نتیجه آن معلوم است؛ گویی با تیر و کمان به جنگ پهپاد رفتن است.
🔘این ناکارآمدی رسانه رسمی از پیام اخیر مقام رهبری به صدا و سیما قابل استنتاج است که؛ ▪️«امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم.»▪️
🔘🔘اگر با اتکا به وضعیت موجود بخواهیم از رو در رویی احتمالی دو نظام رسانهای ارزیابی کنیم باید دور پیروزی را پیشاپیش خط کشید، چون با این نظام رسانهای فشل به مقابله با دیگران نمیتوان رفت. پیشاپیش شکست خورده است.
🔺اعتماد ۲۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘۱۸ دی سالگرد اصابت تأسفبار موشک به هواپیمای اوکراینی بود. رویدادی که اثرات بسیار منفی در فضای سیاسی ایران داشت و میتوان گفت نقطه عطفی در نگرش و اعتماد عمومی به ساختار بود. این یادداشت یکی از تبعات آن را که ممکن است کمتر به چشم حکومت بیاید به تصویر کشیده است.
🔘اخیراً مطلبی منتشر شد که بیانگر مواضع بیش از ۵۰ تن از فعالان رسانهای یا سیاسی طی ۳ روز اول رویداد، یعنی از سقوط تا اعلام رسمی اصابت موشک بود؛ مواضعی که بطور ضمنی یا صریح اطلاعرسانی غربیها و مخالفان نظام را در باره اصابت موشک به هواپیما رد کردهاند. البته هنگامی که مستندات را میخوانیم، برخی افراد به این صراحت نگفتهاند، ولی در مجموع رویکرد اطلاعرسانی مخالفان حکومت را رد کرده یا نمیپسندیدند.
🔘موضع همه این افراد از یک زاویه نبود. برخی وظیفه توجیهگری داشتند و هر خبر رسمی را تأیید یا خبر مخالفان را چشم بسته رد میکنند. تعداد قابل توجهی از آنان افراد موجهی هستند که ظاهراً بیگدار به آب نمیزنند؛ انگیزههای آنان اغلب خیرخواهانه بود و قصد دفاع از سیاستهای رسمی را نداشتند، بلکه هدفشان دفاع از کشور بود، ضمن اینکه استدلالهای به نسبت قابل توجه هم در خصوص غیر ممکن بودن اصابت موشک میشنیدند.
🔘مهمترین استدلال این بود که در صورت اصابت موشک، هواپیما در آسمان منفجر میشود و این را خیلیها میگفتند. نکته دیگر اینکه ضوابط امنیتی پرواز آن اندازه دقیق هست که چنین رخدادی را شاهد نباشیم. ولی نمیدانستند موشک تور- ام۱ مثل نارنجک عمل میکند و پیش از اصابت منفجر شده و ترکشهای آن به هدف اصابت میکند. همان سوراخهایی که در بدنه هواپیمای اوکراینی بود و نشانه اصابت ترکش از بیرون است.
🔘در هر حال خیلیها آمادگی ذهنی این را نداشتند که در آن شرایط بخواهند بشنوند که این هواپیما با موشک خودی ساقط شده است و در نتیجه با ادعاهای رسمی همدلی کردند و روایت رسمی از سقوط هواپیما تا دو روز اول روایت غالب بود و تبلیغات غربیها را نوعی جنگ روانی میدانستند که البته چنین رفتاری مسبوق به سابقه بود. از روز دوم کمکم این روایت کمرنگ شد و تق آن در روز سوم در آمد. در حالی که نظام اطلاعرسانی رسمی میتوانست از روز اول روایت خود را با اما و اگر مواجه کند و انواع و اقسام خلافهای آشکار را بیان نکند. نتیجه چه شد؟
🔘نتیجه این «روایتمحوری» سقوط کامل اعتماد به نظام رسانهای رسمی شد. این بیاعتمادی به کسانی هم که بطور صریح یا ضمنی علیه اصابت موشک موضع گرفته بودند نیز سرایت کرد. پس از روشن شدن حقیقت؛ هر که علیه اصابت موشک موضع گرفته بود، احساس کرد که روایت رسمی او را فریب داده است.
🔘آنان دو گروه بودند. برخی افراد معتبری هستند، و مردم به حرف آنان اعتماد دارند. این گروه از این پس در موارد مشابه سکوت میکنند، حتی اگر روایتهای رسمی را معتبر بدانند، حاضر به دفاع از آن نخواهند شد؛ چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ پس اصل را بر نادرستی روایتهای رسمی میگذارند. حتی اگر دفاع کنند هم فایدهای ندارد، زیرا مخاطبان این سابقه را روی میزشان میگذارند. خودشان هم چون این ضعف را احساس میکنند ترجیح میدهند سکوت کنند. جالب این که تجربه اینها، دیگران را هم به سکوت وادار میکند.
🔘گروه دوم که مالهکش هستند؛ اعتباری ندارند و دفاع آنها اثری ندارد، و احتمالاً در دفاع از روایتهای رسمی مواضع تندتر و افراطی میگیرند، شاید مدافعان و هواداران را راضی کنند، ولی نتیجه از پیش روشن است.
🔘دیگر اثر مهم این رفتار، بازسازی و تقویت اعتبار نظام رسانهای غربی و مخالفان و کلاً هر چه ضد روایت رسمی است، بود. این اثر تخریبی در آینده نیز بر فضای ارتباطی و اطلاعرسانی ایران استمرار خواهد داشت. بیاعتباری رسانه رسمی که پیاپی پیامهایی را در نفی اصابت موشک و هر احتمالی بجز روایت رسمی پخش میکرد نیز مزید بر علت شده که قدرت رسانهای نظام را در مواجهه با دیگران بسیار تضعیف کرده است.
🔘🔘با این حساب حتی اگر به جنگ روایتها هم قائل باشیم، از همین الان نتیجه آن معلوم است؛ گویی با تیر و کمان به جنگ پهپاد رفتن است.
🔘این ناکارآمدی رسانه رسمی از پیام اخیر مقام رهبری به صدا و سیما قابل استنتاج است که؛ ▪️«امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم.»▪️
🔘🔘اگر با اتکا به وضعیت موجود بخواهیم از رو در رویی احتمالی دو نظام رسانهای ارزیابی کنیم باید دور پیروزی را پیشاپیش خط کشید، چون با این نظام رسانهای فشل به مقابله با دیگران نمیتوان رفت. پیشاپیش شکست خورده است.
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح ۶
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز نخواهد بود. انسان حتى در خودش بدون اجازه خدا حقّ تصرّف ندارد، تا چه رسد به ديگران. براى مثال ما حق نداريم دست يا چشم خود را معيوب كنيم، چرا؟ براى اينكه همه چيز از آنِ خداست. وقتى ما اختيار خود را نداشته باشيم، چگونه اختيار ديگران را خواهيم داشت؟! اگر كسى به هر دليل مرتكب دزدى شد، چه كسى حق دارد او را مؤاخذه، جريمه، تنبيه يا حبس كند و يا دستش را ببرد؟ فقط كسى كه مالك حقيقى به او اذن داده باشد، مىتواند اختيار ديگران را داشته باشد.
نقد: 🔘آیا این که در همه جای دنیا دزدی و قتل جرم است و مرتکب را مجازات میکنند به دلیل این است که مردم فکر میکنند خداوند دستور داده که آنان را مجازات کنند و فرد مجازات کننده را هم تعیین کرده است؟ اغلب مردم جهان اصلا اعتقادی به این چیزها ندارند ولی دزد و قاتل را مجازات میکنند. این که دهها هزار قاضی در جهان در حال صدور حکم و مجازات هستند و مسلمان هم نیستند از ولی فقیه هم اجازه قضاوت ندارند آیا به ناروا در مقام قضاوت هستند و باید آنان را به دلیل تصرف غیرمجاز در امر قضاوت مجازات کرد؟ اینها مستقلات عقلیه است. اگر خدایی هست عقل را به انسانها داده که بر اساس خطوط کلی اخلاقی و پیامبران، برای زندگی خود تصمیم بگیرند چطور فهم این مسایل عادی را محدود به درک تعدادی افراد میکنید؟ مردم پیش از نزول ده فرمان و تورات هم دزد را مجازات می کردند حتی پیش از حمورابی. اگر آشنایی حداقلی هم با دانش تکامل و مردمشناسی داشته باشیم میدانیم که میلیونها نفر از هزاران سال پیش در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند و بر حسب فهم و شعور خدادادی تصمیم میگیرند. واقعا مجازات قاتل و دزد نیازمند فهم پیچیدهای است که عقل خداداد انسان آن را درک نکند؟ بخش اعظم این احکام در حوزه مستقلات عقلیه هستند. فراتر از اینها عدالت هم در همین چارچوب تعریف میشود. اگر چنین باشد که آقای مصباح میگوید، پس با هیچ کس غیر از خودمان نمیتوانیم گفتگو کنیم چون مبنای ما متفاوت است. اگر احکام خدا قابل دفاع است یعنی منطقی دارد که قابل فهم برای عموم عقلاست. این همه اصرار بر این که اینها احکامی است که خداوند نازل کرده و اگر نازل نمیکرد بشر نمیفهمید در شان هیچ فیلسوف و صاحب نظری نیست. آیا عقل خداداد بشر از ضرورت فهم مجازات قاتل و دزد و کلاهبردار ناتوان است که نیازی به شیوههای دیگری باشد؟ اگر در قبایل بدوی برویم خواهیم دید بر حسب ساختار و نظم اجتماعی خود، برای خاطیان شیوه دادرسی و مجازات تعیین میکنند. البته کیفیت و کمیت این مجازاتها تفاوت دارد. این طوری هم نیست که با قطع دست دزد بتوان دزدی را از میان برد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح-۶-01-11
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز نخواهد بود. انسان حتى در خودش بدون اجازه خدا حقّ تصرّف ندارد، تا چه رسد به ديگران. براى مثال ما حق نداريم دست يا چشم خود را معيوب كنيم، چرا؟ براى اينكه همه چيز از آنِ خداست. وقتى ما اختيار خود را نداشته باشيم، چگونه اختيار ديگران را خواهيم داشت؟! اگر كسى به هر دليل مرتكب دزدى شد، چه كسى حق دارد او را مؤاخذه، جريمه، تنبيه يا حبس كند و يا دستش را ببرد؟ فقط كسى كه مالك حقيقى به او اذن داده باشد، مىتواند اختيار ديگران را داشته باشد.
نقد: 🔘آیا این که در همه جای دنیا دزدی و قتل جرم است و مرتکب را مجازات میکنند به دلیل این است که مردم فکر میکنند خداوند دستور داده که آنان را مجازات کنند و فرد مجازات کننده را هم تعیین کرده است؟ اغلب مردم جهان اصلا اعتقادی به این چیزها ندارند ولی دزد و قاتل را مجازات میکنند. این که دهها هزار قاضی در جهان در حال صدور حکم و مجازات هستند و مسلمان هم نیستند از ولی فقیه هم اجازه قضاوت ندارند آیا به ناروا در مقام قضاوت هستند و باید آنان را به دلیل تصرف غیرمجاز در امر قضاوت مجازات کرد؟ اینها مستقلات عقلیه است. اگر خدایی هست عقل را به انسانها داده که بر اساس خطوط کلی اخلاقی و پیامبران، برای زندگی خود تصمیم بگیرند چطور فهم این مسایل عادی را محدود به درک تعدادی افراد میکنید؟ مردم پیش از نزول ده فرمان و تورات هم دزد را مجازات می کردند حتی پیش از حمورابی. اگر آشنایی حداقلی هم با دانش تکامل و مردمشناسی داشته باشیم میدانیم که میلیونها نفر از هزاران سال پیش در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند و بر حسب فهم و شعور خدادادی تصمیم میگیرند. واقعا مجازات قاتل و دزد نیازمند فهم پیچیدهای است که عقل خداداد انسان آن را درک نکند؟ بخش اعظم این احکام در حوزه مستقلات عقلیه هستند. فراتر از اینها عدالت هم در همین چارچوب تعریف میشود. اگر چنین باشد که آقای مصباح میگوید، پس با هیچ کس غیر از خودمان نمیتوانیم گفتگو کنیم چون مبنای ما متفاوت است. اگر احکام خدا قابل دفاع است یعنی منطقی دارد که قابل فهم برای عموم عقلاست. این همه اصرار بر این که اینها احکامی است که خداوند نازل کرده و اگر نازل نمیکرد بشر نمیفهمید در شان هیچ فیلسوف و صاحب نظری نیست. آیا عقل خداداد بشر از ضرورت فهم مجازات قاتل و دزد و کلاهبردار ناتوان است که نیازی به شیوههای دیگری باشد؟ اگر در قبایل بدوی برویم خواهیم دید بر حسب ساختار و نظم اجتماعی خود، برای خاطیان شیوه دادرسی و مجازات تعیین میکنند. البته کیفیت و کمیت این مجازاتها تفاوت دارد. این طوری هم نیست که با قطع دست دزد بتوان دزدی را از میان برد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح-۶-01-11
Telegraph
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح ۶
🔺اعتماد ۲۳ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹ملاك شما در ترجيح مشروعيت دينى بر مقبوليت مردمى چيست؟ به اعتقاد ما همه هستى از آنِ خداست. انسانها نيز همچون همه پديده هاى عالم هستى، مملوك خدا هستند. بندهاى كه همه چيزش از آنِ خداست، تصرّف در او بدون اذن مالك حقيقى مجاز…
Forwarded from هممیهن
تکرار مفید یا مُمِلّ؟
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
بهترین جا برای پایتخت
سرمقاله هممیهن
23 دی 1403
🔹اگر فکر میکنید دنبال جایابی برای پایتخت هستیم، در این صورت باید توضیح داد که خیر دنبال آن نیستیم. چون دغدغههای مهمتر و عاجلتری وجود دارد. این بحثی موسمی است که هر چند سال یکبار و برای چند روز طرح و ماجرا تمام میشود و هیچچیزی هم حل نمیشود.
🔹طرح این مسئله مصداقی از «سنگ بزرگ علامت نزدن» است. این رویکرد در طرح مسئله نشانه بنبست در ذهن سیاستگذار است. جامعهای که بزرگترین مخازن گاز را دارد و اکنون باید برای رفع ناترازی خود کشور را تعطیل کند؛ چه حقی برای طرح بحث تغییر پایتخت دارد؟ بهترین و آمادهترین پایتخت جهان را هم به ما بدهند، دیری نخواهد پایید که آنجا را هم به سرنوشت تهران دچار خواهیم کرد.
🔹آن روزی که آغامحمدخان قاجار تهران را به پایتختی برگزید، بر دامنه کوههای شمیرانات ایستاد و در زیر پایش دشتی زیبا و بکر و هموار و با آب فراوان را دید که ییلاق آن با قشلاقش فاصله چندانی نداشت و به لحاظ سوقالجیشی و امنیتی عالی بود. ولی اکنون و پس از گذشت بیش از دوونیمقرن آن روستا و دژ نظامی کوچک تبدیل به شهری با بیش از ۱۰میلیون نفر شده که مجال نفسکشیدن را از همه سلب کرده است. همان مدیریتی که این وضع را ایجاد کرده، هر جای دیگری را هم به همین سرنوشت بلکه بدتر دچار خواهد کرد.
🔹بهترین جا برای پایتخت، مدیریت عقلانی و علمی است. با چنین مدیریتی، بدترین جاها از نظر آبوهوا و امکانات و موقعیت سیاسی و نظامی را میتوان به بهترین مکان برای پایتخت تبدیل کرد و در غیاب چنین نوع مدیریتی بهترین جاها هم به زبالهدان تبدیل خواهند شد.
🔹مشکل از تهران نیست مشکل از ما است. زمانی بود که آب تهران چنان گوارا بود که از خوردن آن لذت میبردیم اکنون تصفیه شده آن به کیفیت آب گذشته نمیرسد.
🔹این تعطیلات پیاپی محصول نحوه مدیریت ما و بیتوجهی مدیریت و سیاستگذار به واقعیتهایی است که ده سال پیش مکرر اظهار میشد و هیچ توجهی به آن نمیشد. تعطیلاتی که هزینه سیاسی و روانی آن بیشتر از هزینه اقتصادی آن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
23 دی 1403
🔹اگر فکر میکنید دنبال جایابی برای پایتخت هستیم، در این صورت باید توضیح داد که خیر دنبال آن نیستیم. چون دغدغههای مهمتر و عاجلتری وجود دارد. این بحثی موسمی است که هر چند سال یکبار و برای چند روز طرح و ماجرا تمام میشود و هیچچیزی هم حل نمیشود.
🔹طرح این مسئله مصداقی از «سنگ بزرگ علامت نزدن» است. این رویکرد در طرح مسئله نشانه بنبست در ذهن سیاستگذار است. جامعهای که بزرگترین مخازن گاز را دارد و اکنون باید برای رفع ناترازی خود کشور را تعطیل کند؛ چه حقی برای طرح بحث تغییر پایتخت دارد؟ بهترین و آمادهترین پایتخت جهان را هم به ما بدهند، دیری نخواهد پایید که آنجا را هم به سرنوشت تهران دچار خواهیم کرد.
🔹آن روزی که آغامحمدخان قاجار تهران را به پایتختی برگزید، بر دامنه کوههای شمیرانات ایستاد و در زیر پایش دشتی زیبا و بکر و هموار و با آب فراوان را دید که ییلاق آن با قشلاقش فاصله چندانی نداشت و به لحاظ سوقالجیشی و امنیتی عالی بود. ولی اکنون و پس از گذشت بیش از دوونیمقرن آن روستا و دژ نظامی کوچک تبدیل به شهری با بیش از ۱۰میلیون نفر شده که مجال نفسکشیدن را از همه سلب کرده است. همان مدیریتی که این وضع را ایجاد کرده، هر جای دیگری را هم به همین سرنوشت بلکه بدتر دچار خواهد کرد.
🔹بهترین جا برای پایتخت، مدیریت عقلانی و علمی است. با چنین مدیریتی، بدترین جاها از نظر آبوهوا و امکانات و موقعیت سیاسی و نظامی را میتوان به بهترین مکان برای پایتخت تبدیل کرد و در غیاب چنین نوع مدیریتی بهترین جاها هم به زبالهدان تبدیل خواهند شد.
🔹مشکل از تهران نیست مشکل از ما است. زمانی بود که آب تهران چنان گوارا بود که از خوردن آن لذت میبردیم اکنون تصفیه شده آن به کیفیت آب گذشته نمیرسد.
🔹این تعطیلات پیاپی محصول نحوه مدیریت ما و بیتوجهی مدیریت و سیاستگذار به واقعیتهایی است که ده سال پیش مکرر اظهار میشد و هیچ توجهی به آن نمیشد. تعطیلاتی که هزینه سیاسی و روانی آن بیشتر از هزینه اقتصادی آن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴مقصر کیست؟
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را متوجه خود کردند چون مسئولیت حل مسأله قاچاق سوخت نیز متوجه آنان است اگر حل نشده باید پاسخگو بود.
🔘در همین زمینه آقای رییس جمهور درباره کسری روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین حرف زدند. سپس فرمانده مرزبانی تصویری ارایه کرد که ما را به یاد پابلو اسکوبار قاچاقچی کلمبیایی انداخت زیرا گفت؛ لنج قاچاقچیان سوخت، ضدگلوله است. رییس قوه قضاییه هم گفت که؛ در مورد قاچاق سوخت گفتیم متمرکز شوند و ریشهها و سرمنشاها را شناسایی و مقابله کنند. کاری که داریم انجام میدهیم تبلیغاتی نیست. احتمالا تصور میکنند که مردم باور ندارند.
🔘برای فهم مسأله بد نیست به موضوع اسلحه اشاره شود. چرا داشتن آن ممنوع است و با دارنده غیرمجاز آن بشدت برخورد میشود؟ میگویند موجب افزایش سرقت مسلحانه و قتل و خشونت میشود. گرچه لزوما چنین نیست و اگر همه مردم داشته باشند میتواند نقش مانع هم داشته باشد بویژه در شرایطی که پلیس اقدام موثری نمیکند و مجرمان به راحتی اسلحه تهیه میکنند و مردم عادی فاقد آن هستند.
🔘با وجود این، فرض کنیم استدلال ممنوعیت دارا بودن اسلحه درست باشد. پس چرا مثل همین استدلال را درباره قیمتگذاری بکار نمیبرید؟ خیلی راحت میتوان قاچاقچیان سوخت را محکوم کرد حتی میتوانید آنان را اعدام کنید ولی در پایان، موفقیت شما در این زمینه به همان اندازه موفقیت در زمینه مواد مخدر است.
🔘هیچ کجا به اندازه ما اعدام قاچاقچی مواد مخدر ندارد؛ شاید به اندازه همه کشورهای دیگر در این مورد فعال هستیم؛ ولی کافی است که بدانید مطابق آمار رسمی وزن مواد مخدر کشف شده در دهه ۹۰ افزایش یافته است. از ۴۹۴ تن در سال ۱۳۹۰ به ۱۱۷۸ تن در سال ۱۳۹۹ رسید که رشد ۲/۴ برابری است در حالی که در این فاصله برای صدها نفر حکم اعدام صادر یا اجرا شده است.
https://telegra.ph/مقصر-کیست-01-14
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را متوجه خود کردند چون مسئولیت حل مسأله قاچاق سوخت نیز متوجه آنان است اگر حل نشده باید پاسخگو بود.
🔘در همین زمینه آقای رییس جمهور درباره کسری روزانه ۲۰ میلیون لیتر بنزین حرف زدند. سپس فرمانده مرزبانی تصویری ارایه کرد که ما را به یاد پابلو اسکوبار قاچاقچی کلمبیایی انداخت زیرا گفت؛ لنج قاچاقچیان سوخت، ضدگلوله است. رییس قوه قضاییه هم گفت که؛ در مورد قاچاق سوخت گفتیم متمرکز شوند و ریشهها و سرمنشاها را شناسایی و مقابله کنند. کاری که داریم انجام میدهیم تبلیغاتی نیست. احتمالا تصور میکنند که مردم باور ندارند.
🔘برای فهم مسأله بد نیست به موضوع اسلحه اشاره شود. چرا داشتن آن ممنوع است و با دارنده غیرمجاز آن بشدت برخورد میشود؟ میگویند موجب افزایش سرقت مسلحانه و قتل و خشونت میشود. گرچه لزوما چنین نیست و اگر همه مردم داشته باشند میتواند نقش مانع هم داشته باشد بویژه در شرایطی که پلیس اقدام موثری نمیکند و مجرمان به راحتی اسلحه تهیه میکنند و مردم عادی فاقد آن هستند.
🔘با وجود این، فرض کنیم استدلال ممنوعیت دارا بودن اسلحه درست باشد. پس چرا مثل همین استدلال را درباره قیمتگذاری بکار نمیبرید؟ خیلی راحت میتوان قاچاقچیان سوخت را محکوم کرد حتی میتوانید آنان را اعدام کنید ولی در پایان، موفقیت شما در این زمینه به همان اندازه موفقیت در زمینه مواد مخدر است.
🔘هیچ کجا به اندازه ما اعدام قاچاقچی مواد مخدر ندارد؛ شاید به اندازه همه کشورهای دیگر در این مورد فعال هستیم؛ ولی کافی است که بدانید مطابق آمار رسمی وزن مواد مخدر کشف شده در دهه ۹۰ افزایش یافته است. از ۴۹۴ تن در سال ۱۳۹۰ به ۱۱۷۸ تن در سال ۱۳۹۹ رسید که رشد ۲/۴ برابری است در حالی که در این فاصله برای صدها نفر حکم اعدام صادر یا اجرا شده است.
https://telegra.ph/مقصر-کیست-01-14
Telegraph
مقصر کیست؟
🔺اعتماد ۲۶ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘وضعیت ناترازی انرژی و قطع گسترده برق موجب شد که مسئولین محترم به یک باره یاد قاچاق سوخت بیفتند. البته همیشه میگفتند ولی این بار جدیتر گفتند. خواستند که تقصیر را متوجه قاچاقچیان سوخت کنند غافل این که بیش از گذشته تقصیر را…
Forwarded from هممیهن
کی راضی است؟
سرمقاله هممیهن
26 دی 1403
🔹چیز عجیبی که در ایران وجود دارد آگاهی عمومی از واقعیتی انکارناپذیر است که عدهای افراد آن را با شدت کتمان و انکار میکنند. این واقعیت که تندروها هیچ آیندهای در ایران ندارند. بهطور طبیعی آنان هستند و زندگی میکنند ولی به لحاظ سیاسی فاقد حداقلی از شانس برای بقا هستند.
🔹برای تایید این ادعا شواهد فراوان است و چه شاهدی بهتر از وضع موجود که کشور را به این روز انداختهاند. ولی یکی از شواهد مهم وجود تناقضات پایانناپذیر در مواضع آنان است.
🔹آخرین مورد آن را در مواضع یکی از تندروهای مجلس میتوان دید که با ادبیاتی دون شأن نمایندگی علیه رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان گفت: «با تصویب پالرمو وCFT میخواهند نوکری آمریکا را تصویب کنند. چه کسی باید دهن این فرد بزند رفیق حاج قاسم یا من؟ اگر عبدالعلیزاده «مذاکره با آمریکا» را جلوی مردم تبریز میگفت دهن او را خرد میکردند. راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لسآنجلسیها شود.»
🔹اشاره وی به مواضعی بود که در خصوص لزوم گفتوگو با آمریکا و نیز اعلام آمادگی برای کمک در اطفای حریق کالیفرنیا بود. به احتمال قوی از فردا هم حمله به رئیسجمهور را به دلیل گفتوگویش با شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC آغاز خواهند کرد.
🔹او میگوید که راضی نیستم که یک ریال از مالیات من صرف فلان سیاست شود. اگر قرار باشد که بنا به رضایت شهروندان پول خرج شود آنگاه خواهیم دید که افراد بسیاری ناراضی از مخارج کنونی هستند چه مخارج در داخل و چه در خارج. طبیعی است که باید ملاحظات و رای اکثریت را در نظر گرفت.
🔹همین الان بودجه کشور را که نگاه کنیم؛ پولهای فراوانی برای نهادهایی که خارج از دولت زیر نظر تندروها هستند اختصاص داده شده است که نقشی در رفع مشکلات امروز زندگی مردم ندارد.
🔹در همه زمینهها شاهد این اتلاف منابع هستیم. بنابراین با اصل گزاره وی که تخصیص منابع باید ناشی از خواست و اراده مردم باشد موافقیم ولی این نمیتواند محدود به خواست تندروها باشد باید شامل حال همه ملت ایران شود و این تناقضی آشکار در رویکردهای تندروها و نشانهای جدی از پایان راه شکستخورده آنان است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
26 دی 1403
🔹چیز عجیبی که در ایران وجود دارد آگاهی عمومی از واقعیتی انکارناپذیر است که عدهای افراد آن را با شدت کتمان و انکار میکنند. این واقعیت که تندروها هیچ آیندهای در ایران ندارند. بهطور طبیعی آنان هستند و زندگی میکنند ولی به لحاظ سیاسی فاقد حداقلی از شانس برای بقا هستند.
🔹برای تایید این ادعا شواهد فراوان است و چه شاهدی بهتر از وضع موجود که کشور را به این روز انداختهاند. ولی یکی از شواهد مهم وجود تناقضات پایانناپذیر در مواضع آنان است.
🔹آخرین مورد آن را در مواضع یکی از تندروهای مجلس میتوان دید که با ادبیاتی دون شأن نمایندگی علیه رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان گفت: «با تصویب پالرمو وCFT میخواهند نوکری آمریکا را تصویب کنند. چه کسی باید دهن این فرد بزند رفیق حاج قاسم یا من؟ اگر عبدالعلیزاده «مذاکره با آمریکا» را جلوی مردم تبریز میگفت دهن او را خرد میکردند. راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لسآنجلسیها شود.»
🔹اشاره وی به مواضعی بود که در خصوص لزوم گفتوگو با آمریکا و نیز اعلام آمادگی برای کمک در اطفای حریق کالیفرنیا بود. به احتمال قوی از فردا هم حمله به رئیسجمهور را به دلیل گفتوگویش با شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC آغاز خواهند کرد.
🔹او میگوید که راضی نیستم که یک ریال از مالیات من صرف فلان سیاست شود. اگر قرار باشد که بنا به رضایت شهروندان پول خرج شود آنگاه خواهیم دید که افراد بسیاری ناراضی از مخارج کنونی هستند چه مخارج در داخل و چه در خارج. طبیعی است که باید ملاحظات و رای اکثریت را در نظر گرفت.
🔹همین الان بودجه کشور را که نگاه کنیم؛ پولهای فراوانی برای نهادهایی که خارج از دولت زیر نظر تندروها هستند اختصاص داده شده است که نقشی در رفع مشکلات امروز زندگی مردم ندارد.
🔹در همه زمینهها شاهد این اتلاف منابع هستیم. بنابراین با اصل گزاره وی که تخصیص منابع باید ناشی از خواست و اراده مردم باشد موافقیم ولی این نمیتواند محدود به خواست تندروها باشد باید شامل حال همه ملت ایران شود و این تناقضی آشکار در رویکردهای تندروها و نشانهای جدی از پایان راه شکستخورده آنان است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
⚫️حیف شد!
ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
Forwarded from هممیهن
فرار به جلو
سرمقاله هممیهن
27 دی 1403
🔹یکی از روشهای معمول تندروها بهویژه پس از آنکه شکستهای سنگینی را میخورند، فراربهجلوست. یعنی بهجای آنکه بپذیرند سیاستهای گذشته شکست خورده و باید تغییر نگاه و رویکرد دهند، چهار نعل و بیش از پیش بر بقای سیاست گذشته اصرار میورزند؛ گویی که هر چه بوده، درست بوده.
🔹به قول یک نویسنده؛ «اگر بیاموزیم که شکست را بپذیریم و طاقت بالا گرفتن سرمان را داشته باشیم آنوقت روزنههایی از شکست برای ورود نور و گرما را خواهیم یافت.»
🔹متاسفانه آنان ذرهای از این گزاره بدیهی تبعیت نمیکنند و به جلو فرار میکنند. مواضع پزشکیان در خصوص سیاست خارجی بسیار روشن است. در زمان انتخابات هم آنها را مکرر بیان کرد. در خصوص ضرورت گفتوگو برای حل مسائل میان ایران و سایر کشورها هم هیچ شبههای باقی نگذاشت.
🔹اکنون و پس از گفتوگوی او با شبکه تلویزیونی NBC که منتشر شد، دوباره سروصدای تندروها بلند شده و علیه اصل گفتوگو موضع گرفتهاند. در این باره چند داعیه دارند که باید به آن پرداخت.
🔹اول اینکه علیه برجام داد سخن میدهند. اگر برجام نبود وضعیت کنونی کشور در موقعیتی نبود که حتی بتوان حرفی زد. کافی است روند اقتصادی کشور را در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۷ با شرایط تحریمی تصور کنیم و مثل دوره ۹۰ تا ۹۳ و ۹۷ تاکنون تبدیل کنیم تا متوجه شویم همان سه سالی که تحریمها تضعیف شدند چقدر برای کشور مفید بود؛ و هر پیشرفتی هم در صنعت هستهای نمیتوانست برای ما به قدرت ملموسی تبدیل شود، همچنان که در این سالها تغییری حاصل نشده است.
🔹نکته دوم این است که میگویند شرایط امروز ما ضعیف است و باید در شرایط بهتر گفتوگو کنیم. این خطای آشکار است. پذیرش قطعنامه در سال ۶۶ با همین استدلال رد شد، ولی دلایلی که موجب تضعیف ایران در جنگ شده بود همچنان ادامه یافت و هنگامی قطعنامه را پذیرفتیم که در موقعیت ضعیفتری بودیم. بنابراین هیچ شاهدی وجود ندارد که در آینده وضعیتی قویتر از امروز پیدا کنیم.
🔹متاسفانه مسئولین هزینه تحریم را نمیدهند لذا درکی از مسائل مردم ندارند. بنابر این گفتوگو یک ضرورت و رفتاری بدیهی است. اگر شفاف باشد مردم درباره مفاد آن داوری خواهند کرد و مهمتر از همه اینکه باید تضمین کافی هم برای اجرای دقیق داشته باشد. در این صورت مشکلی نخواهد ماند.
🔹این همه علیه گفتوگو شعار ندهید که به زیان خودتان است. از مسئولان و رئیسجمهور بخواهید شفاف و با هماهنگی رهبری و نظام گفتوگو کنند و مصالح کشور و منافع ملت را تامین کنند و توافق آنان هم تضمین شده باشد. وفاق یعنی این.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
27 دی 1403
🔹یکی از روشهای معمول تندروها بهویژه پس از آنکه شکستهای سنگینی را میخورند، فراربهجلوست. یعنی بهجای آنکه بپذیرند سیاستهای گذشته شکست خورده و باید تغییر نگاه و رویکرد دهند، چهار نعل و بیش از پیش بر بقای سیاست گذشته اصرار میورزند؛ گویی که هر چه بوده، درست بوده.
🔹به قول یک نویسنده؛ «اگر بیاموزیم که شکست را بپذیریم و طاقت بالا گرفتن سرمان را داشته باشیم آنوقت روزنههایی از شکست برای ورود نور و گرما را خواهیم یافت.»
🔹متاسفانه آنان ذرهای از این گزاره بدیهی تبعیت نمیکنند و به جلو فرار میکنند. مواضع پزشکیان در خصوص سیاست خارجی بسیار روشن است. در زمان انتخابات هم آنها را مکرر بیان کرد. در خصوص ضرورت گفتوگو برای حل مسائل میان ایران و سایر کشورها هم هیچ شبههای باقی نگذاشت.
🔹اکنون و پس از گفتوگوی او با شبکه تلویزیونی NBC که منتشر شد، دوباره سروصدای تندروها بلند شده و علیه اصل گفتوگو موضع گرفتهاند. در این باره چند داعیه دارند که باید به آن پرداخت.
🔹اول اینکه علیه برجام داد سخن میدهند. اگر برجام نبود وضعیت کنونی کشور در موقعیتی نبود که حتی بتوان حرفی زد. کافی است روند اقتصادی کشور را در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۷ با شرایط تحریمی تصور کنیم و مثل دوره ۹۰ تا ۹۳ و ۹۷ تاکنون تبدیل کنیم تا متوجه شویم همان سه سالی که تحریمها تضعیف شدند چقدر برای کشور مفید بود؛ و هر پیشرفتی هم در صنعت هستهای نمیتوانست برای ما به قدرت ملموسی تبدیل شود، همچنان که در این سالها تغییری حاصل نشده است.
🔹نکته دوم این است که میگویند شرایط امروز ما ضعیف است و باید در شرایط بهتر گفتوگو کنیم. این خطای آشکار است. پذیرش قطعنامه در سال ۶۶ با همین استدلال رد شد، ولی دلایلی که موجب تضعیف ایران در جنگ شده بود همچنان ادامه یافت و هنگامی قطعنامه را پذیرفتیم که در موقعیت ضعیفتری بودیم. بنابراین هیچ شاهدی وجود ندارد که در آینده وضعیتی قویتر از امروز پیدا کنیم.
🔹متاسفانه مسئولین هزینه تحریم را نمیدهند لذا درکی از مسائل مردم ندارند. بنابر این گفتوگو یک ضرورت و رفتاری بدیهی است. اگر شفاف باشد مردم درباره مفاد آن داوری خواهند کرد و مهمتر از همه اینکه باید تضمین کافی هم برای اجرای دقیق داشته باشد. در این صورت مشکلی نخواهد ماند.
🔹این همه علیه گفتوگو شعار ندهید که به زیان خودتان است. از مسئولان و رئیسجمهور بخواهید شفاف و با هماهنگی رهبری و نظام گفتوگو کنند و مصالح کشور و منافع ملت را تامین کنند و توافق آنان هم تضمین شده باشد. وفاق یعنی این.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۷
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما او از جانب خدا حاكم و والى است، ولى حكومت دينى تحقق نخواهد يافت، زيرا شرط تحقق حكومت دينى پذيرش مردم است. نمونه بسيار روشن اين فرض، 25 سال خانه نشينى حضرت على(عليه السلام)است. ايشان از سوى خدا به ولايت منصوب شده بودند، ولى حاكميت بالفعل نداشتند، زيرا مردم با آن حضرت بيعت نكردند.
نقد: 🔘چگونه تا حالا گفته میشد که ماجرای سقیفه پذیرش اکثریت نبود و حالا به گونه دیگری طرح میشود؟ بعلاوه این نحوه بحث کردن مصادره به مطلوب است. چون امام تمکین کرده میگویند مردم با ایشان همراهی نکردند. بعلاوه کیفیت فهم این ادعا و سنجش آن چگونه است که مردم بفهمند؟ برای کوچکترین مسایل شرعی راه حلهای جزیی وجود دارد مثل وضو گرفتن پس چگونه برای این مساله به این مهمی هیچ راه حلی که عملی باشد وجود ندارد؟ این نوع استدلالها در موضوعات حیاتی ره بجایی ندارد و راهگشا نیست.
متن: 🔹دوّم: اين است كه حاكميت شخصى كه داراى حق حاكميت شرعى است به فعليت رسيده باشد؛ ولى پس از مدتى عده اى به مخالفت با او برخيزند. اين فرض خود دو حالت دارد: يكى اينكه مخالفان گروه كمى هستند و قصد براندازى حكومت شرعى را ـ كه اكثر مردم پشتيبان آن هستند ـ دارند؛ شكى نيست در اين حال، حاكم شرعى موظّف است با مخالفان مقابله كند و آنان را به اطاعت از حكومت شرعى وادار كند. نمونه روشن اين مورد برخورد خونين حضرت امير(عليه السلام) با اصحاب جمل، صفين، نهروان وغيره بود و در زمان كنونى برخورد جمهورى اسلامى با منافقان و گروههاى الحادى محارب از همين گونه است، زيرا روا نيست حاكم شرعى با مسامحه و تساهل راه را براى عده اى كه به سبب اميال شيطانى قصد براندازى حكومت حق و مورد قبول اكثر مردم را دارند، باز بگذارد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۷-01-15
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما او از جانب خدا حاكم و والى است، ولى حكومت دينى تحقق نخواهد يافت، زيرا شرط تحقق حكومت دينى پذيرش مردم است. نمونه بسيار روشن اين فرض، 25 سال خانه نشينى حضرت على(عليه السلام)است. ايشان از سوى خدا به ولايت منصوب شده بودند، ولى حاكميت بالفعل نداشتند، زيرا مردم با آن حضرت بيعت نكردند.
نقد: 🔘چگونه تا حالا گفته میشد که ماجرای سقیفه پذیرش اکثریت نبود و حالا به گونه دیگری طرح میشود؟ بعلاوه این نحوه بحث کردن مصادره به مطلوب است. چون امام تمکین کرده میگویند مردم با ایشان همراهی نکردند. بعلاوه کیفیت فهم این ادعا و سنجش آن چگونه است که مردم بفهمند؟ برای کوچکترین مسایل شرعی راه حلهای جزیی وجود دارد مثل وضو گرفتن پس چگونه برای این مساله به این مهمی هیچ راه حلی که عملی باشد وجود ندارد؟ این نوع استدلالها در موضوعات حیاتی ره بجایی ندارد و راهگشا نیست.
متن: 🔹دوّم: اين است كه حاكميت شخصى كه داراى حق حاكميت شرعى است به فعليت رسيده باشد؛ ولى پس از مدتى عده اى به مخالفت با او برخيزند. اين فرض خود دو حالت دارد: يكى اينكه مخالفان گروه كمى هستند و قصد براندازى حكومت شرعى را ـ كه اكثر مردم پشتيبان آن هستند ـ دارند؛ شكى نيست در اين حال، حاكم شرعى موظّف است با مخالفان مقابله كند و آنان را به اطاعت از حكومت شرعى وادار كند. نمونه روشن اين مورد برخورد خونين حضرت امير(عليه السلام) با اصحاب جمل، صفين، نهروان وغيره بود و در زمان كنونى برخورد جمهورى اسلامى با منافقان و گروههاى الحادى محارب از همين گونه است، زيرا روا نيست حاكم شرعى با مسامحه و تساهل راه را براى عده اى كه به سبب اميال شيطانى قصد براندازى حكومت حق و مورد قبول اكثر مردم را دارند، باز بگذارد.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۷-01-15
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۷
🔺اعتماد ۲۷ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹احتمال عدم مقبوليت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است: اوّل: مردم به هيچ روى حكومت دينى را نپذيرند؛ در اين صورت اگر فرض كنيم امام معصوم(عليهم السلام) يا فقيهِ داراى شرايط حاكميت، در جامعه باشد، به اعتقاد ما…
Forwarded from TV فوری
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در #گفتگو با خبرفوری:
@TV_Fori
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هممیهن
شترمرغان سیاست
سرمقاله هممیهن
29 دی 1403
🔹شترمرغ هم حیوان عجیبی است حداقل از منظر انسان؛ زیرا «به شترمرغ گفتند بار ببر، گفت مرغم گفتند بپر، گفت شترم». حالا حکایت برخی شده که از موضع قدرت برای همه از جمله رئیسجمهور تعیینتکلیف میکنند. گویی تمامی قدرت کف دستشان است. بعد که میگویی خُب! مسئولیت حل مسائل را هم بپذیر، میگویند این ربطی به ما ندارد و دولت باید پاسخگو باشد.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که مردم برای حل مسائل کشور بیش از هر چیز معتقدند که باید تحریمها حل شوند. متاسفانه کمتر از هر مورد دیگر نیز امید به حل مسئله تحریمها دارند. چون میدانند مخالفان داخلی حل تحریمها بسیار کوشاتر از مخالفان خارجی آن از جمله اسرائیل هستند. افکار و سیاستهای این جماعت سراسر متناقض است.
🔹امروز برای توافق غزه جشن میگیرند؛ آن هم توافق با اسرائیلی که ابعاد جنایات آن بر هر کسی اثبات و آشکار شده است. ولی همزمان کوشش برای رسیدن ایران به توافق با قدرتهای جهانی را محکوم میکنند و برای آن خطونشان میکشند و خطاب به رئیسجمهور مینویسند که: «شما صاحب ایران نیستید و وظیفه شما باید اجرای قصاص دونالد ترامپ باشد.»
🔹صاحب ایران که معلوم است چه کسانی هستند. مردم ایران صاحب آن هستند. ولی اگر شما به مالکیت مردم اعتقاد دارید، بپذیرید که حداقل در برابر خواست و اراده آنان سر فرود آورید. با نماینده ۳درصدی خود برای ملت تعیینتکلیف نمیتوان کرد.
🔹هنوز تبعات اظهارات امامجمعه اردبیل بر دوش دولت سنگینی میکند که آن دیگری در تهران و در مقام امامجمعه خود را سخنگوی مردم دانسته و میگوید: «آتشبس برای اسرائیل و آمریکا تحمیل بود و رئیسجمهور دبنگ آمریکا از آتشبس به توافق بد یاد کرد... کسانی که دم از سازش با آمریکا میزنند و به تجارب گذشته و خون شهدا لگد میزنند، بدانند مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امامزمان(عج) مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
🔹بهجای توصیه دیگران به مقاومت بهتر است که به امور خویشتن پرداخته شود و همراهی کنند که مردم ایران نمایندگان شایسته خود را برای استیفای حقوق ملت ایران که لایق بهترینها هست به میدان گفتوگو گسیل دارند و ما نیز بهجای سنگاندازی، آنان را حمایت کنیم و اجازه دهیم که مردم ایران نیز هوایی تازه کنند و مجبور نباشند که برای ارضای قدرتپرستی عدهای، پیش فرزندان و خانواده خود شرمنده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
29 دی 1403
🔹شترمرغ هم حیوان عجیبی است حداقل از منظر انسان؛ زیرا «به شترمرغ گفتند بار ببر، گفت مرغم گفتند بپر، گفت شترم». حالا حکایت برخی شده که از موضع قدرت برای همه از جمله رئیسجمهور تعیینتکلیف میکنند. گویی تمامی قدرت کف دستشان است. بعد که میگویی خُب! مسئولیت حل مسائل را هم بپذیر، میگویند این ربطی به ما ندارد و دولت باید پاسخگو باشد.
🔹نظرسنجیها نشان میدهد که مردم برای حل مسائل کشور بیش از هر چیز معتقدند که باید تحریمها حل شوند. متاسفانه کمتر از هر مورد دیگر نیز امید به حل مسئله تحریمها دارند. چون میدانند مخالفان داخلی حل تحریمها بسیار کوشاتر از مخالفان خارجی آن از جمله اسرائیل هستند. افکار و سیاستهای این جماعت سراسر متناقض است.
🔹امروز برای توافق غزه جشن میگیرند؛ آن هم توافق با اسرائیلی که ابعاد جنایات آن بر هر کسی اثبات و آشکار شده است. ولی همزمان کوشش برای رسیدن ایران به توافق با قدرتهای جهانی را محکوم میکنند و برای آن خطونشان میکشند و خطاب به رئیسجمهور مینویسند که: «شما صاحب ایران نیستید و وظیفه شما باید اجرای قصاص دونالد ترامپ باشد.»
🔹صاحب ایران که معلوم است چه کسانی هستند. مردم ایران صاحب آن هستند. ولی اگر شما به مالکیت مردم اعتقاد دارید، بپذیرید که حداقل در برابر خواست و اراده آنان سر فرود آورید. با نماینده ۳درصدی خود برای ملت تعیینتکلیف نمیتوان کرد.
🔹هنوز تبعات اظهارات امامجمعه اردبیل بر دوش دولت سنگینی میکند که آن دیگری در تهران و در مقام امامجمعه خود را سخنگوی مردم دانسته و میگوید: «آتشبس برای اسرائیل و آمریکا تحمیل بود و رئیسجمهور دبنگ آمریکا از آتشبس به توافق بد یاد کرد... کسانی که دم از سازش با آمریکا میزنند و به تجارب گذشته و خون شهدا لگد میزنند، بدانند مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امامزمان(عج) مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
🔹بهجای توصیه دیگران به مقاومت بهتر است که به امور خویشتن پرداخته شود و همراهی کنند که مردم ایران نمایندگان شایسته خود را برای استیفای حقوق ملت ایران که لایق بهترینها هست به میدان گفتوگو گسیل دارند و ما نیز بهجای سنگاندازی، آنان را حمایت کنیم و اجازه دهیم که مردم ایران نیز هوایی تازه کنند و مجبور نباشند که برای ارضای قدرتپرستی عدهای، پیش فرزندان و خانواده خود شرمنده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir